سومین توقف:
چه کسی مرا یاری میکند..؟
اشتباه راهی است برای درسترفتن.. و اشتباه جزئی از انسان است، زیرا هر انسانی جائز الخطا است. و بهترین خطاکاران توبهکنندگانند، یا همانطور که حضرتصمیفرماید: «از ما کسی در دنیا وجود ندارد که دچار اشتباه نشده باشد».
و لکن اشتباهاتی وجود دارد که انسان را گروگان و اسیر خود میکند.
و از جمله اشتباهاتی که ننگ و فضیحت به بار میآورد و تا آخر و بال گردن انسان میشود، بر جای گذاشتن مدارک از خود در دست دیگران است امثال، نوار کاست و عکسهایی که در هنگام غوطهوری در هوی و هوس از انسان گرفته میشود، و بسیاری دیگر از اینگونه مدارک که در دست گرگصفتان قرار میگیرد و وسیلهای میشود برای به دامانداختن طعمههایشان.
و تنها یکی از این عوامل میتواند سراسر عمر صاحبش را مطیع و رام و ذلیل او بگرداند، و آلتی شود در دستان فاسقان تا هرگونه که بخواهند با او عمل کنند، و هرچه میخواهند او بر ایشان در کمال حقارت و زبونی انجام دهد.
این حالت برای دخترانی است که به خود اجازه میدهند از تلفن به شیوهی نامشروع استفاده کرده و گوش به سخنان شیرین طرف دیگر میدهد تا به سوی لانههای فساد و گمراهی رهسپار شوند.
سوالات زیادی به همراه جواب از این گروه «دختران» دارم: آرزوی تو چیست؟ تو که مطیع و رام او شدهای!!.
یکی از اینها با اعتقاد به این که اینکار تنها جهت بازی و سرگرمی است، چنان مشغول شده بود که آن خبیث «طرف دیگر مکالمهی تلفنیاش» او را تهدید به افشای گفتگوهای تلفنی صورت گرفته کرده بود، به حدی که حتی در آن لحظهای که خواستگار در منزل دختر جوان بود و میخواست او را از پدرش خواستگاری کند تهدیدها به حدی بالا گرفت که دختر مجبور شد خواستگاری که مناسب و در شأن او بود را رد کند، و نه تنها او بلکه هر خواستگاری که میآمد از ترس آن خبیث که نکند راز او را فاش نماید رد میکرد، و همینطور بدون این که ازدواج کند در خانهی پدری ماند، و آن نابکار سودجو از این حالت لذت میبرد.
دوستان خوانندهی عزیزم! این مشکل دارای ابعاد وسیع و مهمی است، تو را به خدا میبینید که چگونه اشتباهی به مشکلی و خیم و بحرانی بدل میشود که تمام عمر انسان را تهدید میکند.
من قصد ندارم احکامی عمومی صادر کنم، اما میخواهم دعوت کنم به مداوای اینگونه مشکلات که ابتدا به صورت یک اشتباه «گناه کوچک» شروع میشود، و با مرور زمان چنان متحول میشود که به آتش بزرگی تبدیل میشود که خارجشدن از آن و نجات از زبانههای آن کاری صعب و دشوار است.
و اینک شما ای خوانندگان محترم! به صورت عام و یا شمایی که دچار چنین مشکلی شده اید به صورت خاص به روشنترین راه حلهایی که جهت حل مشکلاتتان میتوانید به آن اعتماد کنید را راهنمایتان میکنم، و این راه حلها عبارتند از:
۱- در مرحله اول تسلیمنشدن به ذلت و خواری، و بکارانداختن عقل و پندگرفتن از بدبختی دیگران که در ابتدا به صورت سهل و آسان شروع شده و در آخر به بمبی خطرناک مبدل شده است.
۲- در باره مشکل خود با بزرگترها و خصوصاً افراد عاقل و فهیم از برادران و خواهران و اقوام مشورت کردن که تو را همراهی کنند به گونهای که خیال تو و خانوادهات آسوده شود و مشکلت حل شود.
۳- اعتماد به این نداشته باشی که کتمان مشکل از خانواده و مخفیکردن آن در پشت امیال و آرزوها کاری خوب و پسندیده است.
با اعتقاد به این کار نه تنها مشکلات حل نمیشود، بلکه مشکلات دیگری را به بار میآورد که حل مشکل را سختر میکند، خصوصاً وقتی مشکل گستردهتر شد، شکلهای دیگری نیز به خود میگیرد.
۴- کمکخواستن از افراد متخصص مثل (مشاورین) که کاملاً معتقدم شما جوابی عملی و کافی و قابل استفاده و اجرا از آنها میگیرید.
۵- مشورتکردن با اهل علم و (استادان) میتواند مفید و کارساز باشد، و معتقدم تجربههای کافی دارند که به اذن خدا برایت سودمند باشد.