توقف: خواهر فاضلهام! از تو این سؤال را میپرسم:
تو چه انتظاری از انسانی فریبکار دغلباز هرزهگر بیکار که حتی قادر به بدستآوردن غذای روزانه نیست و هیچ فکری و کوششی جز بدامانداختن تو و امثال چون تو از دخترانی که هیچ مانعی جز حیا و عفت برای بیرونرفتن از خانه و صحبتکردن با دیگران ندارند داری؟.
آیا میدانی که او در برابر دوستانش به این موفقیت که تو را بدام خود انداخته است و شکارکردن تو که قربانی دیگری از قربانیهایش هستی به خود میبالد...؟!.
خواهر فاضلهام! از دامهای شیطانی که تو را به دنیای اوهام و رؤیاهای واهی میبرد و باطل را برایت زیبا جلوه میدهد، و سرانجام تو را به ورطههای هلاکت و بیآبرویی سوق میدهد برحذر میدارم؛ خواهرم اگر ازدواجت به تأخیر افتاده است صبر کن و به او توکل کن، منتظر باش که آینده از آن توست.. و آنچه را که در انتظارش به سر میبری خداوند آن را از راه حلال به تو ارزانی خواهد داشت، پس به خاطر آن درهای حرام را نزن!!.
آگاه باش که تو را با کلمات شیرین و ظواهر فریبنده و ماشینهای آخرین سیستمی که در پشت آنها گرگانی وحشی قرار دارند که دهانشان را باز کرده و آمادهی بلعیدن تو هستند، و سرانجام تو را بدبخت و بیآبرو رها میکنند، در حالی که هیچکس متوجه او نخواهد شد فریب ندهند!.
و تو را متوجه سرگذشت تاریک و بدبخت دنیا و آخرت کسانی میکنم که در دامهای شیاطین انس و جن افتادهاند که همان ننگ و بدنامی برای آنها در دنیا تا هنگام مرگ است.
پایان والسلام