روزه و تربیت نفس
کسی که نزدیکی به سوی خداوند را میخواهد باید از خوردنیها، آشامیدنیها و از شهوات دوری کند.
فوائد:
۱- شکسته نفسی؛ سیر بودن شکم انسان ومباشرت با زنان او را از خداوند غافل میکند.
۲- خالی کردن قلب از مشغولیتها و فکرهای بیهوده؛
انجام دادن خواهشهای نفسانی باعث سنگدلی میشود وبین بنده وپروردگارش جدای میافکند و این باعث ضعف ایمان وسوق دادن غفلت به سوی او میگردد.
خالی بودن شکم از خوردنیها و آشامیدنیها قلب را نورانی، انسان را فروتن، غرور او را درهم میشکند واو را به سوی ذکر ویاد خدا رهنمون میسازد.
روزه مجاری خون را که مجراهای ورود شیطان هستند در جسم انسان تنگ میکند وباعث تسکین وآرامش خاطر در انسان میشود ووسوسههای شیطانی را از او دور میسازد و همچنین شهوت غضب را در چشمش از بین میبرد وبرای همین رسول الله جروزه را سپری برای شکستن شهوت نفسانی قرار دادهاند.
پس ای انسان بدان که:
مگر با ترک کردن شهوتهای نفسانی وچیزهای که خداوند در همه حال حرام دانسته مانند دروغ، ظلم، تجاوزکردن بر مردم در خونها، مالها و ناموسهایشان نمیتوانی به خداوند نزدیک شوی.
چرا که در این مورد پیامبر جمی فرمایند: «کسی که از دروغ وزورگویی وکارهای ناشایست وعصبانیت وآزار واذیت مردم دست نمیکشد خداوند را به پرهیز ودوری از خورد ونوشش هیچ ضرورت وحاجتی نیست».
جابر÷گفت: اگر روزه گرفتی نه تنها دهنت بلکه همراه آن گوش، چشم وزبانت را از دروغ و حرامها مبرا ساز، و از همسایه آزاری نیز دوری کن وسعی کن که وقار ومتانت داشته باشی در روزی که روزهای، وبین روزی که روزه ای وروزی که روزه نیستی فرق مگذار.
بدرستی که نزدیکی به سوی خداوند متعال با ترک کردن کارهای مباح حاصل نمیشود مگر بعد از دوری وترک کردن حرامها.
پس کسی که مرتکب کار حرامی شد وبعد از آن خواست با ترک کردن کارهای مباح به خداوند نزدیک شود مثل کسی که فرائض را تر ک میکند و میخواهد با نوافل به خداوند نزدیکی جوید.
البته چنین کسی روزهاش از نظر جمهورعلماء جائز است وبه اینکه دوباره روزه بگیرد،امر نمیشود.
درمسند امام احمد است که:
روزی دو زن در زمان پیامبر اکرم جروزه گرفتند ونزدیک بود که از تشنگی بمیرند. بمردم این موضوع را به پیامبر جرساندند اما ایشان اهتمام ندادند. سپس دوباره به اطلاع ایشان رساندند این بار پیامبر جآنها را خواست وبه آنها گفت که استفراغ کنند آنها چرک وخون و گوشتهای جویده شده را استفراغ کردند.
رسول الله جفرمودند: این دو زن ازچیزهای که خداوند حلال کرده بود روزه گرفتند و اما با چیزی که خداوند برایشان حرام کرده بود افطار کردند. (باغیبت کردن خود را از پاداش روزه محروم ساختند روزه شان را باطل کردند).