تعریف مفتاح (کلید) از نظر لغوی و اصطلاحی
مفتاح یا کلید وسیلهای است که با آن شئ مطلوب و مورد نظر ما باز میشود، این مفتاح هم بر اشیاء حسی اطلاق میشود که اشیایی مثل قفل با آن گشوده میشود، چنانچه خداوند تبارک و تعالی میفرماید:
﴿وَءَاتَيۡنَٰهُ مِنَ ٱلۡكُنُوزِ مَآ إِنَّ مَفَاتِحَهُۥ لَتَنُوٓأُ بِٱلۡعُصۡبَةِ أُوْلِي ٱلۡقُوَّةِ﴾[القصص: ٧۶].
«ما آن اندازه گنج و دفینه بدو داده بودیم که (حمل صندوقهای) خزاین آن بر گروه پرزور و قدرت سنگینی میکرد» [۱].
و همچنین کلمۀ مفتاح بر اشیاء غیر حسی و معنوی نیز اطلاق میشود، همچنان که در حدیث آمده است:
«مِفْتَاحُ الصَّلاَةِ الطُّهُورُ».
یعنی «وضو کلید نماز است» [۲].
ابن قیم/میفرماید: مفتاح یا کلید به آنچه که با آن چیز بسته باز میشود گفته میشود، در حقیقت مفتاح و کلید گشایندۀ چیزهای بسته است و از همین معناست:
«مِفْتَاحُ الْجَنَّةِ لاَ إِلَه إِلاَّ اللَّه».
«کلید بهشت لا إله إلا الله است» [۳].
[۱] در بعضی از تفاسیر آمده است که کلیدهای آن از پوست بود که بر شصت شتر حمل میشد. و همچنین گفته شده که مراد از مفاتیح گنج و خزاین میباشد. لیث میفرماید: جمع کلمهی مفتاح مفاتیح است، و جمع کلمهی مفتاح (خزانه) مفاتح میباشد. تهذیب اللغة للأزهری، ج ۴، ص ۴۴۶ – ۴۴٧. [۲] رواه ابوداود، شماره ۶۱ و الترمذی شماره ۳ و الألبانی در صحیح جامع شماره ۵۸۸۵. [۳] حاشیۀ تهذیب السنن، ج ۱، ص ۴۵.