احادیث صحیح نبی اکرمصدرباره فضیلت قرآن کریم
۱- عَنْ عُثْمان س قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللهِ ج :«خَيْركُمْ مَنْ تَعَلَّمَ الْقُرْآن وَعَلَّمَهُ».
عثمان بن عفان س میگوید: رسول الله صفرمود: «بهترین شما کسی است که قرآن را یاد بگیرد و به دیگران یاد بدهد» [۱].
۲- عَنْ أَبِي أُمَامَةِ البَاهِلِيَّ س قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللهِ ج :«اقْرَءُوا الْقُرْآنَ فَإِنَّهُ يَأْتِى يَوْمَ الْقِيَامَةِ شَفِيعًا لأَصْحَابِهِ».
ابوأمامه باهلی س میگوید: رسول الله صفرمود: «قرآن را تلاوت نمایید؛ زیرا روز قیامت، قرآن برای کسانی که آن را تلاوت نمودهاند، شفاعت مینماید» [۲].
۳- عَنْ أَبِى مُوسَى الأَشْعَرِىِّ س قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ج : «الْقُرْآنُ حُجَّةٌ لَكَ أَوْ عَلَيْكَ».
أبو موسی أشعری س میگوید: رسول الله صفرمود: «قرآن حجتی به نفع تو یا حجتی علیه توست» [۳]. (اگر آن را تلاوت نمایی، به آن، عمل کنی، حجتی به نفع تو خواهد بود؛ در غیر این صورت، حجتی علیه تو خواهد بود).
۴- عَنْ عَائشةَلقَالَت: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ج :«الْمَاهِرُ بِالْقُرْآنِ مَعَ السَّفَرَةِ الْكِرَامِ الْبَرَرَةِ وَالَّذِى يَقْرَأُ الْقُرْآنَ وَيَتَتَعْتَعُ فِيهِ وَهُوَ عَلَيْهِ شَاقٌّ لَهُ أَجْرَانِ».
عایشه لمیگوید: رسول الله صفرمود: «کسی که در خواندن قرآن، مهارت دارد، (روز قیامت) منزلتی مانند منزلت فرشتگان بزرگوار و نیکوکار خواهد داشت، و کسی که با لکنت زبان و سختی آن را تلاوت نماید، دو پاداش دارد» [۴].
۵- عن عقبة بن عامرٍ س قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ج :«لَوْ كَانَ الْقُرْآنُ فِي إِهَابٍ، مَا مَسَّتْهُ النَّارُ "وفي لفظ" لَوْ جُمِعَ الْقُرْآنُ فِي إِهَابٍ مَا أَحْرَقَهُ الله بِالنَّارِ».
عقبه بن عامر میگوید: رسول الله صفرمود: «اگر قرآن را داخل پوستی، قرار دهند، آتش آن را نمی سوزاند». و در روایتی آمده است که «اگر قرآن، جمع آوری گردد و داخل پوستی گذاشته شود، آتش آن را نمیسوزاند» [۵]. (مؤمنی که قرآن را حفظ کند و به آن عمل نماید، به جهنم نمی رود).
۶- عَنْ جابرٍ س قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ج :«الْقُرْآنُ شَافِعٌ مُشَفَّعٌ، وَمَاحَلَّ مُصَدَّقٌ، مَنْ جَعَلَهُ أَمَامَهُ قادَهُ إِلَى الْجَنَّةِ، وَمَنْ جَعَلَهُ خَلْفَهُ سَاقَهُ إِلَى النَّارِ».
جابر س میگوید: رسول الله صفرمود: «قرآن شفاعت میکند و شفاعت آن هم پذیرفته میشود. همچنین قرآن دفاع مینماید و سخنش تصدیق میشود. هر کس قرآن را پیشوای خود، قرار دهد، قرآن او را به بهشت سوق میدهد؛ و هر کس، قرآن را پشت سر خود قرار دهد او را به سوی جهنم، سوق میدهد» [۶].
۷- عن جُبَيْرٍ س قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ج : «أَبْشِرُوا فَإِنَّ هَذَا القُرآنَ طَرَفُهُ بَيَدِ اللهِ وَطَرَفُهُ بِأَيدِيكُم فَتَمَسَّكُوا بِهِ فَإِنَّكُم لَن تَهْلِكُوا وَلَن تَضِلُّوا بَعْدَهُ أَبَداً».
جبیر س میگوید: رسول الله صفرمود: «خوشحال باشید؛ چرا که یک طرف این قرآن به دست خداوند و طرف دیگر آن به دست شماست؛ پس به آن، چنگ بزنید؛ زیرا با داشتن قرآن، هرگز گمراه نمی شوید» [۷].
۸- عَنْ أَبِى سَعِيدٍ الْخُدْرِىِّ س قَالَ: قَالَ رسولُ اللهِ ج :«كِتَابُ اللهِ هُوَ حَبلُ اللهِ الْمَمْدُودِ مِنَ السَّمَاءِ إَلَى الأَرْضِ».
ابوسعید خدری س میگوید: رسول الله صفرمود: «قرآن ریسمان الهی است که از آسمان به سوی زمین، آویزان شده است» [۸]. (به آن چنگ بزنید تا به خدا برسید).
۹- عَنْ زَيْدِ بنِ أرقَمٍ س قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ج :«أَمَّا بَعْدُ: أَلاَ أَيُّهَا النَّاسُ فَإِنَّمَا أَنَا بَشَرٌ يُوشِكُ أَنْ يَأْتِىَ رَسُولُ رَبِّى فَأُجِيبَ وَأَنَا تَارِكٌ فِيكُمْ ثَقَلَيْنِ أَوَّلُهُمَا كِتَابُ اللَّهِ فِيهِ الْهُدَى وَالنُّورُ، فَخُذُوا بِكِتَابِ اللهِ وَاسْتَمْسِكُوا بِهِ، (فَحَثَّ عَلَى كِتَابِ الله، وَرَغَّبَ فِيهِ، ثُمَّ قَالَ:) وَأَهْلُ بَيْتِي، أذَكِّرُكُمُ اللهَ في أهْلِ بَيْتِي، أذَكِّرُكُمُ اللهَ في أهْلِ بَيْتِي».
زید بن أرقم س میگوید: رسول الله صفرمود: «اما بعد: ای مردم! من بشری بیش نیستم؛ به زودی قاصد پروردگارم (ملک الموت) میآید و من دعوتش را اجابت میکنم؛ و در میان شما دو چیز با ارزش و سنگین میگذارم: نخستین آنها کتاب الهی است که در آن، هدایت و نور، وجود دارد؛ پس کتاب خداوند متعال را محکم بگیرید و به آن، چنگ بزنید. (راوی میگوید: به محکم گرفتن کتاب الله ترغیب و تشویق نمود و فرمود:) و (دومی آنها) اهل بیت من هستند؛ درباره اهل بیت من از خدا بترسید؛ درباره اهل بیت من از خدا بترسید» [۹].
۱۰- عَنْ أَنَسٍ قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ج :«إِنَّ لِلَّهِ أَهْلِينَ مِنَ النَّاسِ، هُمْ أَهْلُ اللَّهِ وَخَاصَّتُهُ».
انس س میگوید: رسول الله صفرمود: «خداوند متعال در میان مردم، دوستان ویژهای دارد؛ باید بدانید که اهل قرآن، دوستان ویژه و خاص خداوند هستند» [۱۰].
۱۱- عَنْ عُمر بن الخَطَّابِ س قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ج :«إِنَّ اللَّهَ يَرْفَعُ بِهَذَا الْكِتَابِ أَقْوَامًا وَيَضَعُ بِهِ آخَرِينَ».
عمر بن خطاب س میگوید: رسول الله صفرمود: «خداوند به وسیله این کتاب، ملتهایی را بالا میبرد و ملتهای دیگری را به ذلت و خواری میکشاند» [۱۱].
۱۲- عن ابن مسعودٍ س ، قَالَ: قَالَ رسولُ اللهِ ج :«مَنْ قَرَأ حَرْفاً مِنْ كِتَابِ اللهِ فَلَهُ حَسَنَةٌ، وَالحَسَنَةُ بِعَشْرِ أمْثَالِهَا، لاَ أقول: (ألم) حَرفٌ، وَلكِنْ: ألِفٌ حَرْفٌ، وَلاَمٌ حَرْفٌ، وَمِيمٌ حَرْفٌ».
عبدالله بن مسعود س میگوید: رسول الله صفرمود: «هر کس، یک حرف از کتاب الهی، تلاوت نماید، یک نیکی برایش ثبت میشود. و آن نیکی، ده برابر میشود. من نمی گویم: «الف لام میم» یک حرف است؛ بلکه الف، یک حرف، لام یک حرف، و میم یک حرف دیگر است» [۱۲].
۱۳- عَنْ أَبِى سَعِيدٍ الْخُدْرِىِّ س قَالَ: قَالَ رسولُ اللهِ ج :«وَعَلَيْكَ بِذِكْرِ اللَّهِ وَتِلاَوَةِ الْقُرْآنِ فَإِنَّهُ رَوْحُكَ فِى السَّمَاءِ وَذِكْرٌ لَكَ فِى الأَرْضِ».
أبوسعید خدری س میگوید: رسول الله صفرمود: «همیشه به یا د خداوند متعال باش و قرآن را تلاوت کن؛ زیرا تلاوت قرآن، روحت در آسمان و ذکرت در روی زمین به شمار میرود» [۱۳].
۱۴- عن عبد الله بن مسعودٍ س ، قَالَ: قَالَ رسولُ اللهِ ج :«اقرؤوا القرآن فإنكم تؤجرون عليه».
عبدالله بن مسعود س میگوید: رسول الله صفرمود: «قرآن بخوانید؛ چرا که به سبب آن، اجر و پاداش میبرید» [۱۴].
۱۵- عن بن عمربقَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ج : «لَا يَمَسُّ الْقُرْآنَ إلَّا طَاهِرٌ».
ابن عمر ب میگوید: رسول الله صفرمود: «قرآن را فقط انسان پاک (با وضو) دست بزند» [۱۵].
۱۶- عَنْ أَبِى مُوسَى الأَشْعَرِىِّ س قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ج :«إِنَّ مِنْ إِجْلاَلِ اللَّهِ إِكْرَامَ ذِى الشَّيْبَةِ الْمُسْلِمِ وَحَامِلِ الْقُرْآنِ غَيْرِ الْغَالِى فِيهِ وَالْجَافِى عَنْهُ وَإِكْرَامَ ذِى السُّلْطَانِ الْمُقْسِطِ».
أبو موسی أشعری س میگوید: رسول الله صفرمود: «یکی از راههای تعظیم خداوند احترام گذاشتن به پیرمرد مسلمان و صاحب قرآنی است که در خواندن و عمل به قرآن، افراط نمی کند و همچنین قرآن را رها نمی نماید و احترام گذاشتن به حاکم عادل است» [۱۶].
۱۷- عن عبد الله بن مسعودٍ س ، قَالَ: قَالَ رسولُ اللهِ ج :«مَنْ سَرَّهُ أَنْ يُحِبَّ اللهَ وَرَسُولَهُ فَلْيَقْرَأْ فِي الْمُصْحَفِ».
ابن مسعودس میگوید: رسول اللهصفرمود: «هر کس، دوست دارد محبتش نسبت به خدا و پیامبرش، افزایش یابد، قرآن را از مصحف تلاوت نماید» [۱۷]. یعنی با نگاه به مصحف تلاوت کند.
۱۸- عن ابن عمربقَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ج :«لاَ حَسَدَ إِلاَّ فِى اثْنَتَيْنِ: رَجُلٌ آتَاهُ اللَّهُ الْقُرْآنَ فَهُوَ يَقُومُ بِهِ آنَاءَ اللَّيْلِ وَآنَاءَ النَّهَارِ وَرَجُلٌ آتَاهُ اللَّهُ مَالاً فَهُوَ يُنْفِقُهُ آنَاءَ اللَّيْلِ وَآنَاءَ النَّهَارِ».
ابن عمر بمیگوید: رسول الله صفرمود: «غبطه خوردن فقط بر دو نفر، جایز است: نخست، شخصی که خداوند متعال به او قرآن عنایت نموده است و او آن را شب و روز، تلاوت مینماید. و دومی، کسی که خداوند متعال به او مال عنایت فرموده است و او آن را شب و روز، انفاق مینماید» [۱۸].
۱۹- عن ابن عمر بقَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ج :«يُقَالُ لِصَاحِبِ الْقُرْآنِ إذا دَخَلَ الْجَنَّةَ اقْرَأْ وَارْقَ وَرَتِّلْ كَمَا كُنْتَ تُرَتِّلُ فِى الدُّنْيَا فَإِنَّ مَنْزِلَتَكَ عِنْدَ آخِرِ آيَةٍ تَقْرَؤُهَا».
ابن عمر بمیگوید: رسول الله صفرمود: «هنگامی که صاحب قرآن، وارد بهشت شود، به او میگویند: قرآن بخوان و بالا برو همان گونه که در دنیا با ترتیل، قرآن میخواندی؛ زیرا منزلت تو نزد آخرین آیهای است که آن را تلاوت میکنی» [۱۹].
۲۰- عن عقبة بن عامر س قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ج :«أَيُّكُمْ يُحِبُّ أَنْ يَغْدُوَ إِلَى بُطْحَانَ أَوِ الْعَقِيقِ فَيَأْتِىَ كُلَّ يَوْمٍ بِنَاقَتَيْنِ كَوْمَاوَيْنِ زَهْرَاوَيْنِ، فِى غَيْرِ إِثْمٍ أَوْ قَطِيعة رَحِمٍ، فَلأَنْ يَغْدُوَ أَحَدُكُمْ إِلَى الْمَسْجِدِ فَيَتَعَلَّمَ أوْ يَقْرَأَ آيَتَيْنِ مِنْ كِتَابِ اللَّهِ خَيْرٌ لَهُ مِنْ نَاقَتَيْنِ وَثَلاَثٌ خَيْرٌ مِنْ ثَلاَثٍ وَأَرْبَعٌ خَيْرٌ مِنْ أَرْبَعٍ وَمِنْ أَعْدَادِهِنَّ مِنَ الإِبِلِ».
عقبه بن عامر س میگوید: رسول الله صفرمود: «چه کسی از شما دوست دارد که هر روز صبح به بطحان یا عقیق برود و بدون این که مرتکب گناه یا قطع ارتباط خویشاوندی شود، دو شتر بزرگ کوهان و زیبا بیاورد؟ بدانید که اگر یکی از شما به مسجد برود و دو آیه از کتاب خدا بیاموزد یا تلاوت نماید، برایش از دو شتر بهتر است. و سه آیه از سه شتر، چهار آیه از چهار شتر، و هر تعداد آیه از همان اندازه شتر، بهتر است» [۲۰].
۲۱- عن البراء بن عازب س قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ج :«حَسِّنُوا الْقُرْآنَ بِأَصْوَاتِكُمْ ، فَإِنَّ الصَّوْتَ الْحَسَنَ يَزِيدُ الْقُرْآنَ حُسْناً (وفي لفظ) زَيِّنُوا الْقُرْآنَ بِأَصْوَاتِكُمْ».
براء بن عازب س میگوید: رسول الله صفرمود: «با صدایتان، به قرآن، زیبایی ببخشید، زیرا صدای خوب، زیبایی قرآن را افزایش میدهد». و در روایتی آمده است که فرمود: «قرآن را با صداهایتان، مزین نمایید» [۲۱].
۲۲- عن جابر س قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ج :«إِنَّ مِنْ أَحْسَنِ النَّاسِ بِالقُرآنِ الذي إذَا سَمِعْتَهُ يَقْرَأُ رَأَيْتَ أَنَّهُ يَخْشَى اللَّهَ».
جابر س میگوید: رسول الله صفرمود: «بهترین قاری قرآن، کسی است که هنگامی که قرائتش را میشنوید، خشیت و ترس الهی را نیز در او مشاهده مینمایید» [۲۲].
۲۳- عن ابن عمربقَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ج : «إِنَّمَا مَثَلُ صَاحِبِ الْقُرْآنِ كَمَثَلِ صَاحِبِ الإِبِلِ الْمُعَقَّلَةِ إِنْ عَاهَدَ عَلَيْهَا أَمْسَكَهَا وَإِنْ أَطْلَقَهَا ذَهَبَتْ».
ابن عمر بمیگوید: رسول الله صفرمود: «مثال قاری قرآن مانند صاحب شتری است که زانوی آن را بسته باشد. اگر از او نگهداری کند، نزدش میماند و اگر او را رها سازد، میرود» [۲۳].
۲۴- عن عبد الله بن مسعود س قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ج :«بِئْسَمَا لأَحَدِكُمْ أَنْ يَقُولَ نَسِيتُ آيَةَ كَذا وَكَذا بَلْ هُوَ يُنسِّىَ فاسْتَذْكِرُوا الْقُرْآنَ، فَإِنَّهُ أَشَدُّ تَفَصِّياً مِنْ صُدُورِ الرِّجَالِ مِنَ النَّعَمِ مِنْ عُقُلِهَا».
عبدالله بن مسعود س میگوید: رسول الله صفرمود: «چقدر بد است برای کسی که میگوید: فلان و فلان آیه را فراموش کردم؛ بلکه فراموش گردانیده شدهاند. قرآن را زیاد تلاوت کنید؛ زیرا قرآن، زودتر از فرار کردن شتر از سینه مردم، میگریزد» [۲۴].
۲۵- عن عُقْبَةَ بْنَ عَامِرٍ س قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ج :«تَعَلَّمُوا كِتَابَ اللَّهِ وَتَعَاهَدُوهُ وَتَغَنَّوْا بِهِ فَوَالَّذِى نَفْسِى بِيَدِهِ لَهُوَ أَشَدُّ تَفَلُّتاً مِنَ الْمَخَاضِ فِى الْعُقُلِ».
عقبه بن عامر س میگوید: رسول الله صفرمود: «کتاب خدا (قرآن) را یاد بگیرید و همیشه آن را تلاوت نمایید و با آواز خوش بخوانید؛ سوگند به ذاتی که جانم در دست اوست، قرآن از بچه شتر یک ساله ای که زانویش بسته شده است، زودتر میگریزد» [۲۵].
۲۶- عَنْ أَبِي هُرَيْرَةَ س قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ج :«مَا أَذِنَ اللَّهُ لِشَىْءٍ مَا أَذِنَ لِنَبِىٍّ حَسَنِ الصَّوْتِ بِالْقُرْآنِ يَجْهَرُ بِهِ».
أبوهریره س میگوید: رسول الله صفرمود: «خداوند به هیچ چیز دیگری به اندازهای که به صدای پیامبر خوش صوتی که قرآن را با آواز خوب و صدای بلند میخواند، گوش نداده است» [۲۶].
۲۷- عَنْ أَبِى مُوسَى الأَشْعَرِىِّ قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ج :«مَثَلُ الْمُؤْمِنِ الَّذِى يَقْرَأُ الْقُرْآنَ كَمَثَلِ الأُتْرُجَّةِ، رِيحُهَا طَيِّبٌ وَطَعْمُهَا طَيِّبٌ، وَمَثَلُ الْمُؤْمِنِ الَّذِى لاَ يَقْرَأُ الْقُرْآنَ كَمَثَلِ التَّمْرَةِ لاَ رِيحَ لَهَا وَطَعْمُهَا حُلْوٌ، وَمَثَلُ الْمُنَافِقِ الَّذِى يَقْرَأُ الْقُرْآنَ مَثَلُ الرَّيْحَانَةِ، رِيحُهَا طَيِّبٌ وَطَعْمُهَا مُرٌّ، وَمَثَلُ الْمُنَافِقِ الَّذِى لاَ يَقْرَأُ الْقُرْآنَ كَمَثَلِ الْحَنْظَلَةِ، لَيْسَ لَهَا رِيحٌ وَطَعْمُهَا مُرٌّ».
أبوموسی أشعری س میگوید: رسول الله صفرمود: «مؤمنی که قرآن میخواند و به آن، عمل میکند مانند ترنجی است که طعم خوبی دارد و هم از بوی خوشی برخوردار است. و مؤمنی که قرآن نمیخواند ولی به آن، عمل میکند مانند خرمایی است که طعمش شیرین است ولی بویی ندارد. و مثال منافقی که قرآن میخواند، مانند ریحانی است که بویش خوب ولی طعمش تلخ است. و مثال منافقی که قرآن نمیخواند، مانند حنظله (هندوانه ابوجهل) است که هم طعمش تلخ یا ناپاک است و هم بوی تلخی دارد» [۲۷].
۲۸- عن تميم الدارمي س قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ج :«مَنْ قَرَأَ مِائَةَ آيَةٍ فِى لَيْلَةٍ كُتِبَ لَهُ قُنُوتُ لَيْلَةٍ (وفي لفظ) كُتِبَ مِنَ الْقَانتِينَ».
تمیم داری س میگوید: رسول اللهصفرمود: «هر کس شبانه، صد آیه بخواند، برایش عبادت یک شب نوشته میشود». و در یک لفظ آمده است که فرمود: «جزو عبادت کنندگان نوشته میشود» [۲۸].
۲۹- عَنْ عَبد الله بن عمربقَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ج :«لاَ يَفْقَهُ مَنْ قَرَأَ الْقُرْآنَ فِى أَقَلَّ مِنْ ثَلاَثٍ».
عبدالله بن عمر بمیگوید: رسول الله صفرمود: «هر کس، قرآن را در کمتر از سه روز بخواند، آن را نمی فهمد» [۲۹].
۳۰- عَنْ أَبِى هُرَيْرَةَ قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ج :«مَنْ لَمْ يَتَغَنَّ بِالْقُرْآنِ فَلَيْسَ مِنَّا».
أبوهریره س میگوید: رسول الله صفرمود: «هر کس، قرآن را با صدای خوب نخواند از ما نیست» [۳۰].
۳۱- عَنْ جُنْدُبِ س قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ج : «اقْرَءُوا الْقُرْآنَ مَا ائْتَلَفَتْ عَلَيْهِ قُلُوبُكُمْ فَإِذَا اخْتَلَفْتُمْ فِيهِ فَقُومُوا».
جندب س میگوید: رسول الله صفرمود: «قرآن بخوانید تا زمانی که دلهای شما بر آن، اتفاق دارند؛ و هرگاه در آن، اختلاف نمودید، بروید» [۳۱]. یا اینکه «تا زمانی که حضور قلب دارید، قرآن تلاوت نمایید، اما هنگامی که حضور قلب ندارید و فکرتان، پراکنده گردید، آن را ترک کنید».
۳۲- عَنْ عَبد الله بن عمروبقَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ج :«لا تُجادِلوا في القرآن فإنَّ جدالاً فيه كفرٌ».
عبدالله بن عمرو بمیگوید: رسول الله صفرمود: «درباره قرآن با یکدیگر نزاع و اختلاف نکنید؛ زیرا نزاع و اختلاف در مورد قرآن، انسان را به کفر میکشاند» [۳۲].
۳۳- عَنْ عَبد الله بن عمروبقَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ج :«إِنَّمَا هَلَكَ مَنْ كَانَ قَبْلَكُمْ بِهَذَا ضَرَبُوا كِتَابَ اللَّهِ بَعْضَهُ بِبَعْضٍ، فَمَا وَجَدْتُمْ فِيهِ مِنْ حَلالٍ فَأَحِلُّوهُ، وَمَا وَجَدْتُمْ فِيهِ مِنْ حَرَامٍ فَحَرِّمُوهُ، وَمَا كَانَ مِنْ مُتَشَابِهٍ فَآمِنُوا بِهِ».
عبدالله بن عمرو بمیگوید: رسول الله صفرمود: «امتهای گذشته، زمانی هلاک شدند که در چنین وضعیتی افتادند که بخشی از کتاب خدا را در برابر بخش دیگر آن، قرار میدادند؛ آنچه حلال است، حلال بدانید. و آنچه که حرام است، حرام بدانید. و آنچه که متشابه است به آن، ایمان بیاورید» [۳۳].
۳۴- عن جَابِرٍ س قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ج :«اقْرَءُوا الْقُرْآنَ وَابْتَغُوا بِهِ اللَّهَ ﻷمِنْ قَبْلِ أَنْ يَأْتِىَ قَوْمٌ يُقِيمُونَهُ إِقَامَةَ الْقِدْحِ يَتَعَجَّلُونَهُ وَلاَ يَتَأَجَّلُونَهُ». وفي رواية:«يَقرَؤُونَ القُرْآنَ فَيَسأَلُونَ بِهِ النَّاسَ».
جابر س میگوید: رسول الله صفرمود: «قرآن بخوانید و با خواندن قرآن به دنبال خشنودی خدواند متعال باشید قبل از اینکه گروهی بیایند که در خواندن قرآن مانند راست کردن تیر دقت میکنند و هدفشان از خواندن قرآن، رسیدن به منافع دنیوی است نه اخروی».
و در روایتی آمده است که فرمود: «قرآن میخوانند و به وسیله آن از مردم، (مال و دنیا) طلب میکنند» [۳۴].
۳۵- عَنْ عَبْدُ الرَّحْمَنِ بْنُ شِبْلٍ س قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ج :«اقْرَءُوا الْقُرْآنَ وَاعْملوا بِهِ وَلاَ تَجْفُوا عَنْهُ وَلاَ تَغْلُوا فِيهِ وَلاَ تَأْكُلُوا بِهِ وَلاَ تَسْتَكْثِرُوا بِه».
عبدالرحمن بن شبل س میگوید: رسول الله صفرمود: «قرآن بخوانید و به آن عمل کنید و از آن فاصله نگیرید و در آن (با تعمق بیش از حد) افراط نکنید و آن را وسیلهای برای امرار معاش و فزون طلبی دنیوی قرار ندهید» [۳۵].
۳۶- عن ابي الدرداء س قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ج :«مَنْ أَخَذَ عَلَى تَعْلِيمِ القُرآنِ قَوساً قَلَّدَهُ اللهُ مَكَانَهَا قَوساً مِنْ نَارِ جَهَنَّمَ يَومَ الْقِيَامَةِ».
أبودرداء س میگوید: رسول الله صفرمود: «هر کس در قبال آموزش قرآن، کمانی دریافت کند، روز قیامت، خداوند به جای آن، یک کمان آتشین به گردنش، آویزان مینماید» [۳۶].
توضیح: حدیث فوق را بعضی از علماء ضعیف دانستهاند و برخی دیگر آن را منسوخ دانسته یا تأویل کردهاند؛ چرا که جمهور علماء و محدثین گرفتن مزد را در برابر آموزش قرآن، با توجه به حدیث بعدی و احادیث دیگر، جایز میدانند. والله أعلم- مترجم
۳۷- عَنْ ابْنِ عَبَّاسٍ بقَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ج :«إنَّ أَحَقَّ مَا أَخَذْتُمْ عَلَيْهِ أَجْرًا كِتَابُ اللَّهِ».
ابن عباس ب میگوید: رسول الله صفرمود: «شایسته ترین چیزی که در قبال آن، مزد دریافت مینمایید، کتاب خداست» [۳۷].
۳۸- عن أبي هريرة س قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ج :«مَا اجْتَمَعَ قَوْمٌ فِى بَيْتٍ مِنْ بُيُوتِ اللَّهِ تَعَالَى يَتْلُونَ كِتَابَ اللَّهِ وَيَتَدَارَسُونَهُ بَيْنَهُمْ إِلاَّ نَزَلَتْ عَلَيْهِمُ السَّكِينَةُ وَغَشِيَتْهُمُ الرَّحْمَةُ وَحَفَّتْهُمُ الْمَلاَئِكَةُ وَذَكَرَهُمُ اللَّهُ فِيمَنْ عِنْدَهُ».
أبوهریره س میگوید: رسول الله صفرمود: «هرگاه، گروهی از مردم در یکی از خانههای خدا (مساجد) جمع شوند و کتاب الهی را تلاوت کنند و آن را برای یکدیگر بخوانند، آرامش بر آنان، نازل میشود و فرشتگان آنها را احاطه میکنند و خداوند آنان را نزد فرشتگان یاد مینماید» [۳۸].
۳۹- عَنْ أَبِى هُرَيْرَةَ س قَالَ: قال رسول الله ج :«يَجِىءُ الْقُرْآنُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ فَيَقُولُ: يَا رَبِّ حَلِّهِ فَيُلْبَسُ تَاجَ الْكَرَامَةِ ثُمَّ يَقُولُ: يَا رَبِّ زِدْهُ فَيُلْبَسُ حُلَّةَ الْكَرَامَةِ ثُمَّ يَقُولُ: يَا رَبِّ ارْضَ عَنْهُ فَيَرْضَى عَنْهُ فَيُقَالُ لَهُ: اقْرَأْ وَارْتَقِ وَتُزَادُ بِكُلِّ آيَةٍ حَسَنَةً».
أبوهریرهس میگوید: رسول اللهصفرمود: «روز قیامت، صاحب قرآن میآید؛ در این هنگام، قرآن میگوید: پروردگارا! او را مزین گردان. پس تاج شرافت بر سرش میگذارند. سپس قرآن میگوید: پروردگارا! بیشتر از این، مزینش گردان. پس لباس شرافت به تنش میکنند. آنگاه قرآن میگوید: پروردگارا! از او راضی و خشنود باش. پس به او گفته میشود: بخوان و (در درجات بهشت) بالا برو و با هر آیه، یک نیکی به نیکی هایش، افزوده میشود» [۳۹].
۴۰- عن عبد الله بن عمروبقَالَ: قال رسول الله ج :«الصِّيَامُ وَالْقُرْآنُ يَشْفَعَانِ لِلْعَبْدِ يَوْمَ الْقِيَامَةِ يَقُولُ الصِّيَامُ: رَبِّ إِنِّي مَنَعْتُهُ الطَّعَامَ وَالشَّرابَ بِالنَّهَارِ فَشَفِّعْنِى فِيهِ. وَيَقُولُ الْقُرْآنُ: رَبِّ مَنَعْتُهُ النَّوْمَ بِاللَّيْلِ فَشَفِّعْنِى فِيهِ. فَيُشَفَّعَانِ».
عبدالله بن عمرو بمیگوید: رسول الله صفرمود: «روزه و قرآن برای بنده شفاعت میکنند؛ روزه میگوید: پروردگارا! من او را روزها از خوردن و نوشیدن جلوگیری کردم، پس شفاعتم را درباره او قبول کن. قرآن میگوید: پروردگارا! من او را شبها برای خوابیدن نگذاشتم؛ پس شفاعتم را در مورد او قبول کن. اینجاست که شفاعت آنها پذیرفته میشود» [۴۰].
۴۱- عَن أبي هريرة س قَالَ: قالَ رَسُولُ اللهِ ج :«مَنْ قَرَأَ عَشْرَ آيَاتٍ فِى لَيْلَةٍ لَمْ يُكْتَبْ مِنَ الْغَافِلِينَ».
أبوهریره س میگوید: رسول الله صفرمود: «هر کس در شب، ده آیه بخواند جزو غافلان نوشته نمی شود» [۴۱].
۴۲- عَنْ بريدة س قَالَ: قالَ رَسُولُ اللهِ ج :«مَن قرأ القرآن وتعلمه وعَمِلَ بِهِ ألبس والداه يوم القيامة تاجًا من نور ضوؤه مثل ضوء القمر ويكسى والداه حلتان لا تقوم لهما الدنيا فيقولان: بما كسينا هذا؟ فيقالُ: بأخذ ولدكما القرآن».
بریده س میگوید: رسول الله صفرمود: «هرکس، قرآن بخواند و یاد بگیرد و به آن عمل نماید، روز قیامت بر سر پدر و مادرش تاجی از نور میگذارند که نوری مانند نور خورشید دارد. همچنین دو دست لباس به آنان میپوشانند که از همه دنیا، ارزش بیشتری دارند. آنان میگویند: به سبب چه عملی این لباسها را به تن ما نمودهاند؟ جواب میدهند: به سبب اینکه فرزند شما قرآن را فرا گرفته است» [۴۲].
۴۳- عَنِ ابْنِ عُمَرَ بقَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ج :«لاَ تُسَافِرُوا بِالْقُرْآنِ فَإِنِّى لاَ آمَنُ أَنْ يَنَالَهُ الْعَدُوُّ».
ابن عمر بمیگوید: رسول الله صفرمود: «قرآن را در سفره ها، همراه خود نبرید؛ زیرا میترسم که بدست دشمن بیافتد [۴۳]. (در نتیجه، هتک حرمت شود. قابل یادآوری است که این منع، مربوط به زمانی است که بیم هتک حرمت باشد؛ در غیر این صورت، اشکالی ندارد. والله أعلم).
۴۴- عن عمر س قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ج :«أُنْزِلَ الْقُرْآنُ عَلَى سَبْعَةِ أَحْرُفٍ فَاقْرَءُوا مَا تَيَسَّرَ مِنْهُ».
عمر س میگوید: رسول الله صفرمود: «همانا این قرآن بر هفت وجه نازل شده است. پس با هر قرائتی که برای شما آسانتر است، بخوانید» [۴۴].
۴۵- عَن عياض بن حمارٍ س قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ج عَنْ رَبِّهِ سُبْحانَهُ وَتَعَالَى: «إِنَّمَا بَعَثْتُكَ لأَبْتَلِيَكَ وَأَبْتَلِىَ بِكَ وَأَنْزَلْتُ عَلَيْكَ كِتَابًا لاَ يَغْسِلُهُ الْمَاءُ تَقْرَؤُهُ نَائِمًا وَيَقْظَانَ».
عیاض بن حمار س میگوید: رسول الله صبه روایت از پروردگار پاک و بلند مرتبه اش فرمود: «تو را مبعوث نمودم تا هم تو را آزمایش کنم و هم بوسیله تو دیگران را در بوته آزمایش قرار دهم؛ و کتابی بر تو نازل نمودم که آب آن را نمیشوید (با گذشت زمان از بین نمی رود؛ بلکه در سینهها محفوظ است) و در حالت خواب و بیداری، آن را تلاوت مینمایی» [۴۵]. (چه خواب باشی و چه بیدار، این کتاب، حفظ میشود).
۴۶- عن أبي سعيد الخدري س قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ج :«لَوْ كَانَتْ سُورَةً وَاحِدَةً لَكَفَتِ النَّاسَ».
أبوسعید خدری س میگوید: رسول الله صفرمود: «اگر یک سوره، خوانده شود، همه مردم را کفایت مینماید» [۴۶].
۴۷- عن ابن عباسبقَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ج : «مَنْ قرأ القرآن لم يرد إلى أرذل العمر، وذلك قوله ﻷ﴿ثُمَّ رَدَدۡنَٰهُ أَسۡفَلَ سَٰفِلِينَ ٥ إِلَّا ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ...﴾[التین: ۵- ۶]. قال: إلا الذين قرءوا القرآن».
ابن عباس بمیگوید: هر کس قرآن تلاوت نماید، به کهنسالی ای که همراه با ذلت باشد مبتلا نمی شود. و این، تفسیر این سخن خداوند متعال است که میفرماید: ﴿ثُمَّ رَدَدۡنَٰهُ أَسۡفَلَ سَٰفِلِينَ ٥ إِلَّا ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ...﴾ [التین: ۵- ۶]. «سپس انسان را به مراحل پست زندگی برگرداندیم مگر کسانی که ایمان آوردند...» که در اینجا ایمان آوردن به معنی قرائت قرآن میباشد [۴۷].
۴۸- عن ابن مسعود س قَالَ: «إن أصفر البيوت بيت ليس فيه شيء من كتاب الله».
ابن مسعود س میگوید: خالیترین خانه، خانهای است که در آن، هیچ چیز از کتاب الهی (قرآن) وجود نداشته باشد [۴۸].
[۱] صحیح بخاری و مسلم. [۲] صحیح مسلم. [۳] صحیح مسلم. [۴] صحیح بخاری و مسلم. [۵] روایت طبری در معجم الکبیر و بیهقی در شعب الإیمان؛ و سند آن، حسن میباشد چنانچه در صحیح الجامع آمده است. و مفهوم حدیث این است که اگر این قرآن، داخل پوستی باشد، خداوند به خاطر شرافت قرآن، آن را نمیسوزاند، پس اگر این قرآن، داخل سینه مؤمن باشد و مؤمن حدودش را رعایت کند و حروف آن را حفظ کند، شایستگی بیشتری دارد که مورد احترام قرار گیرد و دچار عذاب نگردد. [۶] روایت طبرانی با سند صحیح چنانچه در سلسله صحیحه آلبانی وارد شده است. [۷] روایت طبرانی در المعجم الکبیر با سندی صحیح چنانچه در سلسله صحیحه وارد شده است. [۸] روایت احمد و ترمذی و این حدیث صحیح می باشد چنانچه در سلسله صحیحه وارد شده است. [۹] صحیح مسلم. [۱۰] صحیح مسلم. [۱۱] صحیح مسلم. [۱۲] روایت ترمذی و این حدیث، صحیح می باشد چنانچه در صحیح سنن ترمذی آمده است. [۱۳] روایت احمد؛ و این حدیث، حسن می باشد چنانچه در سلسله صحیحه آمده است. [۱۴] صحیح الجامع. [۱۵] روایت طبرانی با سند صحیح چنانچه در ارواء الغلیل آمده است. [۱۶] روایت ابوداود با سند صحیح چنانچه در صحیح سنن أبی داود آمده است. [۱۷] روایت بیهقی در الشعب با سند حسن چنانچه در سلسله صحیحه آمده است. [۱۸] صحیح بخاری و مسلم. [۱۹] روایت احمد با سند صحیح و نگا صحیح سنن أبی داود. [۲۰] صحیح مسلم. [۲۱] روایت حاکم نیشابوری؛ و این حدیث، صحیح است چنان چه در صحیح سنن أبی داود و سلسله صحیحه آمده است. [۲۲] روایت ابن ماجه، و این حدیث، صحیح می باشد چنانچه در صحیح الترغیب والترهیب آمده است. [۲۳] صحیح بخاری و مسلم. [۲۴] صحیح بخاری و مسلم. [۲۵] روایت احمد و حدیث، صحیح می باشد چنان چه در صحیح ترغیب و ترهیب آمده است. [۲۶] صحیح بخاری و مسلم. [۲۷] صحیح بخاری و مسلم. [۲۸] صحیح ابن خزیمه و حاکم، و حدیث صحیح می باشد چنانچه در صحیح ترغیب و ترهیب آمده است. [۲۹] روایت أبوداود و ترمذی و ابن ماجه، و حدیث صحیح می باشد چنان چه در صحیح سنن أبی داود آمده است. [۳۰] صحیح بخاری. [۳۱] صحیح بخاری و مسلم. [۳۲] روایت طیالسی؛ و این حدیث، صحیح می باشد چنان چه در سلسله صحیحه آمده است. [۳۳] روایت طبرانی. این حدیث صحیح می باشد چنان چه در سلسله صحیحه آمده است. [۳۴] روایت احمد و أبوداود؛ و این حدیث، صحیح می باشد چنان چه در صحیح سنن أبی داود و سلسله صحیحه آمده است. [۳۵] روایت احمد با سند صحیح چنانچه در سلسله صحیحه آمده است. [۳۶] روایت بیهقی با سند صحیح چنان چه در سلسله صحیحه آمده است. [۳۷] صحیح بخاری. [۳۸] صحیح مسلم. [۳۹] روایت ترمذی و ابن خزیمه و حاکم نیشابوری با سند صحیح چنانچه در صحیح ترغیب و ترهیب آمده است. [۴۰] روایت احمد و طبرانی و حاکم نیشابوری با سند صحیح چنانچه در صحیح ترغیب و ترهیب آمده است. [۴۱] روایت حاکم و با روایت دیگری تقویت می شود چنان چه در صحیح ترغیب و ترهیب آمده است. [۴۲] روایت حاکم نیشابوری و نگا سلسله صحیحه. [۴۳] صحیح مسلم. [۴۴] صحیح بخاری ومسلم. [۴۵] صحیح مسلم. [۴۶] روایت احمد و أبوداود با سند صحیح چنانچه در سلسله صحیحه آمده است. قابل یادآوری است که این جمله در سیاق یک داستان آمده است. [۴۷] روایت حاکم نیشابوری؛ و این اثر در صحیح ترغیب و ترهیب به صورت موقوف، آمده است. [۴۸] روایت حاکم نیشابوری؛ این اثر نیز به صورت موقوف در صحیح ترغیب و ترهیب، وارد شده است. این دو اثر به صورت موقوف از قول ابن عباس و ابن مسعود شبه ثبوت رسیده است. این باب را با این دو اثر به پایان رساندم زیرا اینها حکم حدیث مرفوع را دارند. (این جمله اخیر مؤلف، قابل نقد و بررسی است).