فضایل سورۀ اخلاص
۱- عَنْ ابن عباسٍ بقَالَ رَسُولُ اللهِ ج : «(قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ) تَعْدِلُ ثُلُثَ الْقُرْآنِ».
ابن عباس بمیگوید: رسول الله صفرمود: «سورۀ اخلاص برابر با یک سوم قرآن میباشد» [۱۱۰].
۲- عَنْ أَبِى الدَّرْدَاءِ س قالَ: قَالَ رَسُولُ اللهِ ج :«أَيَعْجِزُ أَحَدُكُمْ أَنْ يَقْرَأَ فِى لَيْلَةٍ ثُلُثَ الْقُرْآنِ؟»قَالُوا: وَكَيْفَ يَقْرَأُ ثُلُثَ الْقُرْآنِ؟ قَالَ:«(قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ) يَعْدِلُ ثُلُثَ الْقُرْآنِ».
ابودرداء س میگویدکه: رسول الله صفرمود: «آیا یکی از شما نمیتواند در یک شب، یک سوم قرآن را بخواند؟ صحابه عرض کردند: چگونه یکی از ما میتواند یک سوم قرآن را بخواند؟ فرمود: «سورۀ اخلاص برابر با یک سوم قرآن میباشد» [۱۱۱].
۳- وفي روايةٍ«إِنَّ اللَّهَ جَزَّأَ الْقُرْآنَ ثَلاَثَةَ أَجْزَاءٍ، فَجَعَلَ قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ جُزْءًا مِنْ أَجْزَاءِ الْقُرْآنِ».
و در روایتی آمده است که رسول اکرم صفرمود: «خداوند عزوجل قرآن را به سه بخش تقسیم نموده است و سورۀ اخلاص یکی از بخشهای سهگانۀ قرآن میباشد» [۱۱۲].
۴- عَنْ أبي هريرةَ س قَالَ: أَقْبَلْتُ مَعَ رَسُولِ اللَّهِ ج فَسَمِعَ رَجُلًا يَقْرَأُ (قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ) فَقَالَ: رَسُولُ اللَّهِ ج :«وَجَبَتْ»، فَسَأَلْتُهُ مَاذَا يَا رَسُولَ اللَّهِ؟ فَقَالَ:«الْجَنَّةُ».
ابوهریره س میگوید: همراه رسول الله صمیآمدم، آنحضرت صصدای مردی را شنید که سورۀ اخلاص را میخواند، فرمود: «واجب شد» گفتم: ای رسول خدا! چه چیزی! فرمود: «بهشت» [۱۱۳].
۵- وَعَنْهُ س قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللهِ ج :«احْشِدُوا فَإِنِّى سَأَقْرَأُ عَلَيْكُمْ ثُلُثَ الْقُرْآنِ»فَحَشَدَ مَنْ حَشَدَ ثُمَّ خَرَجَ نَبِىُّ اللَّهِ ج فَقَرَأَ (قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ) ثُمَّ دَخَلَ فَقَالَ بَعْضُنَا لِبَعْضٍ: إِنِّى أُرَى هَذَا خَبَرٌ جَاءَهُ مِنَ السَّمَاءِ فَذَاكَ الَّذِى أَدْخَلَهُ. ثُمَّ خَرَجَ نَبِىُّ اللَّهِ ج فَقَالَ:«إِنِّى قُلْتُ لَكُمْ سَأَقْرَأُ عَلَيْكُمْ ثُلُثَ الْقُرْآنِ أَلاَ إِنَّهَا تَعْدِلُ ثُلُثَ الْقُرْآنِ».
از ابوهریره س روایت است که رسول الله صفرمود: «جمع شوید، زیرا میخواهم یک سوم قرآن را برای شما بخوانم» پس تعداد زیادی اجتماع نمودند، آنگاه پیامبر اکرم صبیرون آمد و سورۀ اخلاص را خواند و وارد خانه شد؛ سپس دوباره بیرون آمد و فرمود: «من به شما گفتم: یک سوم قرآن را برای شما خواهم خواند، بدانید که سورۀ اخلاص با یک سوم قرآن، برابری میکند» [۱۱۴].
۶- عَنْ أَبِى سَعِيدٍ الْخُدْرِىِّ س أَنَّ رَجُلاً سَمِعَ رَجُلاً يَقْرَأُ (قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ) يُرَدِّدُهَا فَلَمَّا أَصْبَحَ جَاءَ إِلَى رَسُولِ اللَّهِ ج فَذَكَرَ ذَلِكَ لَهُ وَكَأَنَّ الرَّجُلَ يَتَقَالُّهَا فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ ج :«وَالَّذِى نَفْسِى بِيَدِهِ إِنَّهَا لَتَعْدِلُ ثُلُثَ الْقُرْآنِ».
ابوسعید خدری س میگوید: شخصی شنید که فرد دیگری سورۀ اخلاص را میخواند و تکرار مینماید، صبح هنگام نزد رسول اکرم صرفت و ماجرا را برایش تعریف نمود، طوری که، گویا این کارش را کوچک میشمرد، رسول الله صفرمود: «سوگند به ذاتی که جانم در دست اوست، سورۀ اخلاص برابر با یک سوم قرآن میباشد» [۱۱۵].
۷- عَنْ عَائِشَةَ لأَنَّ رَسُولَ اللَّهِ ج بَعَثَ رَجُلاً عَلَى سَرِيَّةٍ وَكَانَ يَقْرَأُ لأَصْحَابِهِ فِى صَلاَتِهِمْ فَيَخْتِمُ بِ (قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ) فَلَمَّا رَجَعُوا ذَكَرُوا ذَلِكَ لِلنَّبِيِّ ج فَقَالَ: «سَلُوهُ لأَىِّ شَىْءٍ يَصْنَعُ ذَلِكَ»فَسَأَلُوهُ فَقَالَ: لأَنَّهَا صِفَةُ الرَّحْمَنِ فَأَنَا أُحِبُّ أَنْ أَقْرَأَ بِهَا. فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ ج :«أَخْبِرُوهُ أَنَّ اللَّهَ يُحِبُّهُ (وفي رواية) حُبُّكَ إيَّاهَا أَدْخَلَكَ الْجَنَّةَ».
عایشه لمیگوید: نبی اکرم صمردی را به عنوان مسئول یک دستۀ نظامی تعیین فرمود؛ آن مرد نماز را برای همراهانش امامت مینمود و قرائتش را در نماز با سورۀ اخلاص به پایان میرساند، هنگامی که برگشتند، موضوع را با نبی اکرم صدر میان گذاشتند. آنحضرت صفرمود: «از او بپرسید که چرا چنین میکند»؟ از آن مرد علت را پرسیدند؛ او گفت: خداوند در سورۀ اخلاص توصیف شده است، لذا من دوست دارم که آن را بخوانم. نبی اکرم صفرمود: «به او بگویید که خداوند او را دوست دارد». و در روایتی آمده است که فرمود: «چون صفات الهی را دوست داری، وارد بهشت شدهای» [۱۱۶].
۸- عن معاذ بن أنس س قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللهِ ج :«مَنْ قَرَأَ: (قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ) عَشْرَ مَرَّاتٍ بنى اللَّهُ لَهُ بَيْتًا فِي الْجَنَّةِ (وفي رواية) قَصْراً».
معاذ بن انس س میگوید: رسول الله صفرمود: «هرکس سورۀ اخلاص را ده بار بخواند، خداوند برایش خانهای در بهشت میسازد، و در روایتی آمده است که برایش قصری در بهشت میسازد» [۱۱۷].
۹- حديث عائشة السابق قال ج :«نِعْمَ السُّورَتَانِ هُمَا يَقْرَآن فِى الرَّكْعَتَيْنِ قَبْلَ الْفَجْرِ (قُلْ يَا أَيُّهَا الْكَافِرُونَ) وَ (قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ)».
از عایشه لچنانچه بیان گردید، روایت است که رسول الله صفرمود: «چه خوباند دو سورهای که در دو رکعت قبل از نماز صبح خوانده میشوند یعنی سورههای کافرون و اخلاص» [۱۱۸].
۱۰- عَنْ عَائِشَةَ ل«أَنَّ النَّبِىَّ ج كَانَ إِذَا أَوَى إِلَى فِرَاشِهِ كُلَّ لَيْلَةٍ جَمَعَ كَفَّيْهِ ثُمَّ نَفَثَ فِيهِمَا فَقَرَأَ فِيهِمَا (قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ) وَ (قُلْ أَعُوذُ بِرَبِّ الْفَلَقِ) وَ (قُلْ أَعُوذُ بِرَبِّ النَّاسِ) ثُمَّ يَمْسَحُ بِهِمَا مَا اسْتَطَاعَ مِنْ جَسَدِهِ يَبْدَأُ بِهِمَا عَلَى رَأْسِهِ وَوَجْهِهِ وَمَا أَقْبَلَ مِنْ جَسَدِهِ يَفْعَلُ ذَلِكَ ثَلاَثَ مَرَّاتٍ».
عایشه لمیگوید: هر شب هنگامی که نبی اکرم صبه رختخوابش میرفت، کفهای دستش را کنارهم قرار میداد و سورههای اخلاص و فلق و ناس را میخواند و در دستهایش میدمید و تا جایی از بدنش که میتوانست، دست میکشید؛ این کار را از سر و صورت و قسمت جلوی بدنش آغاز مینمود، و این عمل را سه بار تکرار میکرد [۱۱۹].
۱۱- حديث عبد الله بن خبيب س قَالَ: خَرَجْنَا فِى لَيْلَةِ مَطَرٍ وَظُلْمَةٍ شَدِيدَةٍ نَطْلُبُ رَسُولَ اللَّهِ ج لِيُصَلِّىَ لَنَا فَأَدْرَكْنَاهُ فَقَالَ:«أَصَلَّيْتُمْ». فَلَمْ أَقُلْ شَيْئًا فَقَالَ:«قُلْ»فَلَمْ أَقُلْ شَيْئًا ثُمَّ قَالَ:«قُلْ»فَلَمْ أَقُلْ شَيْئًا ثُمَّ قَالَ:«قُلْ»فَقُلْتُ يَا رَسُولَ اللَّهِ مَا أَقُولُ؟ قَالَ: «(قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ) وَالْمُعَوِّذَتَيْنِ حِينَ تُمْسِى وَحِينَ تُصْبِحُ ثَلاَثَ مَرَّاتٍ تَكْفِيكَ مِنْ كُلِّ شَىْءٍ».
عبدالله بن خبیب س میگوید: در یک شب بارانی و بسیار تاریک، بیرون رفتیم تا از رسول الله صبخواهیم که نماز را برای ما امامت نماید، هنگامی که به ایشان رسیدیم، فرمود: آیا نماز را خواندید؟ من چیزی نگفتم. فرمود: «بگو» بازهم من چیزی نگفتم، برای بار سوم فرمود: «بگو». گفتم: ای رسول خدا! چه بگویم؟ فرمود: «هنگام صبح و شام سورههای اخلاص و فلق و ناس را سه بار بخوان تو را از همه چیز کفایت میکنند» [۱۲۰].
[۱۱۰] تخریج آن بیان شد، نگا: صحیح الجامع. [۱۱۱] صحیح مسلم. [۱۱۲] صحیح مسلم. [۱۱۳] صحیح مسلم. [۱۱۴] صحیح مسلم. [۱۱۵] صحیح بخاری. [۱۱۶] روایت بخاری و مسلم. [۱۱۷] روایت احمد، نگا: سلسلۀ صحیحه. [۱۱۸] تخریج آن بیان گردید، نگا: صحیح الجامع. [۱۱۹] روایت بخاری و مسلم. [۱۲۰] روایت ابوداود و ترمذی با سندی حسن؛ نگا: صحیح ابی داود.