منات - نقد و بررسی واقعه غدیر خم

آیه ابلاغ

آیه ابلاغ

﴿يَا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ وَإِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ وَاللَّهُ يَعْصِمُكَ مِنَ النَّاسِ إِنَّ اللَّهَ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الْكَافِرِينَ٦٧[المائدة: ۶۷].

«اى پیامبر آنچه از جانب پروردگارت به‌سوى تو نازل شده ابلاغ کن و اگر نکنى پیامش را نرسانده‏اى و خدا تو را از (گزند) مردم نگاه مى‏دارد آرى خدا گروه کافران را هدایت نمى‏کند».

علمای مدعی تشیع، شان نزول این آیه را مرتبط با واقعه غدیر خم و ابلاغ خلافت الهی و بلافصل حضرت علی÷می‌دانند. در اینجا به نقد و بررسی این ادعا می‌پردازیم:

این ابلاغ، چه چیزی بوده که بیان نشده؟ (اگر خلافت علی بوده به زعم شیعه) نعوذبالله خود خداوند از بیان آن ترسیده و خودداری نموده ولی از پیامبرصانتظار داشته که از مردم نترسد و آن مطلب را بیان کند؟!!. و جالب است که پیامبرص نیز برای بیان خلافت، ترسیده و از کلمه‌ای استفاده نموده که دارای ابهام فراوانی است و صریحا مقصود را نرسانده(منظور کلمه مولی در حدیث غدیر خم است که شیعه قصد دارد معنای خلافت را از آن بیرون بکشد و آنرا بدین آیه مرتبط می‌سازد)!!!. در یک کلام: خدا نگفته و پیامبرصهم با کلمه ای در پرده ابهام گفته! این است طریق اثبات یکی از مهم‌ترین اصول دین به زعم شما؟!!.

- در سوره مائده آیه ۶۷ اینکه خدا تو را از مردم حفظ می‌کند ﴿يَعْصِمُكَ مِنَ النَّاسِمنظور از مردم چه کسانی بوده‌اند که پیامبرص نباید از آنها می‌ترسیده؟ اگر به عقیده شما منظور از نزول این آیه، خلافت علی بوده است، پس می‌شود بفرمایید مردم مخالف با خلافت علی چه کسانی بوده‌اند؟ بنی‌هاشم و حتی ابوسفیان پس از رحلت پیامبر اسلام، حضرت علی را مد نظر داشته‌اند، انصار هم که در ابتدا سعد بن عباده را مد نظر داشته‌اند و حتی برخی از آنها بعد از حضور مهاجرین به علی÷نیز اشاره داشته‌اند، بقیه قبایل هم که از غدیر خم می‌رفته‌اند و پراکنده می‌شدند، منافقین هم که قدرتی نداشته‌اند و کثرت چندان و حضور آنچنانی نداشته‌اند، تازه مگر قبل از لشگرکشی به تبوک، که پیامبرصعلی را در مدینه گذاشت این منافقین چه کار توانستند بکنند؟ مسلما جنگ و کودتایی نکردند (به جز مسخره کردن و حرف‌های بیهوده زدن کاری نمی‌توانسته‌اند بکنند) پس لابد منظور از مردم در این آیه همان دو نفری هستند که روافض دائما به آنها اشاره دارند، یعنی ابوبکر و عمر [۱۶]، مردمی که پیامبرصنباید از آنها می‌ترسیده و باید خلافت علی را صریحا به ایشان می‌گفته در واقع فقط ابوبکر و عمر بوده‌اند و بس!!! خدا می‌فرماید: «ما تو را از شر مردم نگاه می‌داریم». ما می‌دانیم که در اوایل بعثت، اسلام ضعیف بود ولی چند سال بعد، هنگامی که سفیر کفار از حدیبیه به مکه بر می‌گردد می‌گوید: محمد یارانی داشت که برای او حاضر به هرگونه فداکاری بودند، حالا پس از فتح مکه و اسلام آوردن تمام شبه جزیره، پیامبر در ابلاغ یک آیه باید از چه قدرتی واهمه داشته باشد؟ (با این همه نیروی فداکار و جانباز) ضمن اینکه:

- پیامبرصدر تخریب مسجد ضرار از چه کسی واهمه کردند. با اینکه منافقان حاضر از اهل مدینه بوده و مورد تخریب نیز، مسجد بوده است.

- پیامبرصدر مکه و در محیطی که حتی یک یاور هم نداشتند از چه کسی واهمه کردند‌؟

- پیامبرصدر جنگ بدر که تعداد نیروها ۳ به ۱ بود آیا ترسیدند؟

- پیامبرصدر ابلاغ سوره‌ی برائت (که توسط حضرت علی÷انجام شد) از چه کسی واهمه کردند؟ (زیرا در این سوره سخن از کشتن مشرکان است و عدم ورود آنها به مکه و... است)

- در سوره مائده آیه۶۷ خطاب به پیامبرصآمده که پیام نازل شده را ابلاغ کن و خداوند ترا از گزند مردم نگاه می‌دارد. روافض معتقدند که مطلب مورد نظر در واقع همان خلافت الهی حضرت علی بوده است، پس چرا در جریان حدیث قرطاس(قلم و دوات) که علمای رافضی شدیدا معتقدند پیامبرص قصد داشته خلافت علی را کتابت کند و عمر مانع اینکار شده، پس در آنجا نیز پیامبرصباید این مطلب را ابلاغ می‌کرده و از گزند اطرافیان نمی‌ترسیده چون خداوند، حفظش می‌کرده است، پس چرا دائم می‌گویید که عمر و صحابه کودتا کرده بودند و متوجه شده بودند که پیامبرصقصد دارد خلافت علی را کتابت کند و به همین خاطر مانع او شدند!! پیامبرصباید مطلب را در جلوی همه و براحتی و بی‌هیچ ترسی بیان می‌کرده، چون گزندی به او نمی‌رسیده است. حتی طبق عقیده خود شیعه نیز پیامبرصبه نزدیک بودن رحلت خویش اشاره داشته و برای همین جانشینی حضرت علی را ابلاغ نموده و خطبه خوانده است، در اینصورت ما می‌گوئیم پیامبرصکه می‌دانسته به زودی از دنیا خواهد رفت پس دلیلی برای ترسیدن و یا کشته شدن نداشته است(البته پیامبر اسلام و حتی صحابه ایشان نیز هیچگاه از مرگ و شهادت نمی‌ترسیده‌اند و این امر را بارها در جنگهایی چون بدر که تعدادشان نیز اندک بوده، نشان داده‌اند و همینطور در مکه و در محاصره کفار و مشرکین)

[۱۶] تازه ابوبکر و عمرببه خاطر اسلام آوردن از قبایل خویش مطرود شده بودند و عمر عموی خود را کشته بود و قبیله و طرفداری نداشته و ابوبکر سنیز همچنین.