آیه اکمال
علمای مدعی تشیع شان نزول آیه ۳ از سوره مائده را نیز در خصوص خلافت الهی و بلافصل حضرت علی در غدیر خم میدانند: ﴿ٱلۡيَوۡمَ أَكۡمَلۡتُ لَكُمۡ دِينَكُمۡ﴾[المائدة: ۳]. مانند سایر آیات مورد استناد شیعه، این نیمه آیات (زیرا اینها قسمتی از یک آیه هستند) را نیز نباید در کل آیه و همچنین با آیات قبل و بعد تفسیر کرد. در صورتیکه آیات قبلی دارد احکام فقهی اسلام و برتری آنها را بر قواعد مسیحی و یهودی بیان میکند [۲۰].
۱- آیات قرآن بنا بر اجماع علمای سنی و شیعه موقوفی هستند، یعنی نه تنها در آنها تحریفی صورت نگرفته، بلکه حتی مکان و جای هر آیه را پیامبر اکرمصتعیین نمودهاند. (البته برای به خاطر سپردن، ولی کتابت و جمع آوری کلی و همه جانبه در زمان خلفاء انجام گرفته است) پس چرا ایشان ابتدا آیه اکمال را در اول سوره مائده قرار داده و آنگاه در اواسط سوره، آیهی ابلاغ را تعیین کردهاند؟ میدانیم شیعه معتقد است که آیه اکمال: ﴿ٱلۡيَوۡمَ أَكۡمَلۡتُ لَكُمۡ دِينَكُمۡ وَأَتۡمَمۡتُ عَلَيۡكُمۡ نِعۡمَتِي وَرَضِيتُ لَكُمُ ٱلۡإِسۡلَٰمَ دِينٗاۚ﴾ [۲۱]پس از معرفی حضرت علی÷در غدیر نازل شده، ولی مطابق تاریخ یعقوبی [۲۲]این آیه پس از سخنرانی پیامبرصدر مکه نازل شده است. احادیث دیگری نیز وجود دارد که به حضرت علی و حضرت عمر ابن خطاب و معاویه میرسد که گفتهاند آیهی اکمال در عرفه و چند روز قبل از واقعه غدیر نازل شده است.(البته شیعه برای فرار از این تناقض میگوید این آیه دو بار نازل شده! یک بار در عرفه و یکبار در غدیر خم! ، قضاوت با شعور خوانندگان)
۲- به فرض که ادعای شما درست باشد و با اعلام خلافت حضرت علی دین کامل شده باشد چرا خداوند در انتهای آیه فرموده: ﴿وَرَضِيتُ لَكُمُ ٱلۡإِسۡلَٰمَ دِينٗا﴾؟ زیرا علمای شما مصرند که لفظ شیعه از زمان پیامبر اسلام وجود داشته و از جانب پیامبر به پیروان حضرت علی اطلاق میشده! ، خوب سئوال ما این است: با این تفاصیل، چرا خداوند در انتهای آیه نفرموده: و رضیت لکم التشیع دینا ! یا رضیت لکم التشیع مذهبا!؟ که نیازی هم نباشد ۱۴۰۰ سال، سواد اعظم مسلمین اینهمه با شما مساله و بحثهای کلامی داشته باشند .
۳- حضرت علی÷که خلیفه نشد، پس دین کامل نشده است و نعوذبالله سخن خداوند غلط از کار در آمده است، چون بیعت نیز به زعم خودتان از روی ریا و خدعه بوده نه اینکه واقعی و قلبی بوده باشد و علتش هم سقیفه و بیعت شکنی مردم و فراموش کردن روز غدیر میباشد. به یاد داشته باشید که علمای شیعه هنوز هم دین را کامل ندانسته و میگویند با ظهور آقا امام زمان است که دین کامل میشود!!!.
۴- اگر اکمال دین در روز غدیر انجام گرفته، چون پیامبرصحدود ۷۰ روز بعد و حضرت فاطمهل۶ ماه بعد رحلت کردند در این صورت این سئوال عجیب پیش میآید که آیا پیامبر اسلام فقط به مدت ۲ ماه دینشان کامل بوده است و بعد فوت شدهاند؟ البته اگر معنای یوم را دوران پیامبر ختمی مرتبت بدانیم که اصول اساسی آن یعنی توحید و معاد و نبوت و اخلاق نیکو و ایجاد صحت و امنیت برای نوع بشر باشد، همگی در مکه و در همان ابتدا تبیین شده و بنابراین مشکلی در این زمینه وجود ندارد و حتی مطالب و خطبه پیامبرصدر همان روز حجه الوداع نیز پیرامون همین قضایا بوده است تا مردم و جمعیت حاضر متوجه شوند هدف از ۲۳ سال تلاش و مجاهدت چه چیزهایی بوده است.
۵- در مقابل علمای مدعی تشیع میگویند: پس این چه چیز مهمی بوده که با گفتن آن دین کامل میشده است؟ در پاسخ میگوئیم: چنانچه نزول آیه را طبق عقاید شما بدانیم پس با توجه به اینکه آیه در حجه الوداع نازل شده، بنابراین در توضیح آن میبایست به سخنان پیامبرصدر حجه الوداع مراجعه کنیم و روی آن سخنان دقت نماییم تا بفهمیم که موضوع چه بوده است؟ رئوس مطالب پیامبرصاینها بوده است: خون شما تا قیامت بر هم حرام شد، مالتان بر هم حرام شد، فراموشی کینهها، عجم و عرب و همه انسانها برابرند و تقوا ملاک برتری است، ایجاد دوستی و برادری، دور ریختن کینههای قبیله ای و بت پرستی و خرافات. در حقیقت در اینجا مردم فهمیدند که علت آن همه تلاش و مجاهدت و جنگهای پیامبرصدر طی این ۲۳ سال چه بوده است، مانند معلمی که مدت یک سال موضوعی را به شاگردان خود تدریس میکند ولی در اواخر سال هدف خود از آن درسها را بیان کرده و نتیجه گیری میکند، به نحوی که همه میفهمند این یک سال تدریس و آموزش، نتیجه ای خوب و ثمربخش داشته است.
۶- در آیه آمده: ﴿وَأَتۡمَمۡتُ عَلَيۡكُمۡ نِعۡمَتِي﴾، حالا نعمت چیست؟ حضرت علی÷فرموده: «النعمة مجهولتان: الصحة والأمان». جالب است که تحت پیام والای پیامبر اسلام و در انتهای رسالت، به جامعه عرب دو هدیه داده شد: سلامتی و امنیت (اسلام= سلامتی) و اگر شما ولایت را هم نعمت میدانید، مردم ایران به شما پاسخ خواهند داد که طی این ۳۰ سال جنگ و قحطی و تورم و بیخدایی چه نعمتی بود نعمت ولایت؟ آن هم از نوع مطلقه اش!!.
۷- ما طبق صریح آیات متعدد قرآن میدانیم که افرادی مانند پیامبران و ائمه و اصحاب و مومنین باید تابع و پیرو دین باشند و آن بزرگواران، نه اصل دینند و نه فرع دین! برای نمونه به آیات زیر دقت کنید:
﴿ٱتَّبِعۡ مَآ أُوحِيَ إِلَيۡكَ مِن رَّبِّكَۖ لَآ إِلَٰهَ إِلَّا هُوَۖ وَأَعۡرِضۡ عَنِ ٱلۡمُشۡرِكِينَ١٠٦﴾[الأنعام: ۱۰۶].
«از آنچه از پروردگارت به تو وحى شده پیروى کن هیچ معبودى جز او نیست و از مشرکان روى بگردان».
﴿وَمَنۡ أَحۡسَنُ دِينٗا مِّمَّنۡ أَسۡلَمَ وَجۡهَهُۥ لِلَّهِ وَهُوَ مُحۡسِنٞ وَٱتَّبَعَ مِلَّةَ إِبۡرَٰهِيمَ حَنِيفٗاۗ وَٱتَّخَذَ ٱللَّهُ إِبۡرَٰهِيمَ خَلِيلٗا١٢٥﴾[النساء: ۱۲۵].
«و دین چه کسى بهتر است از آن کس که خود را تسلیم خدا کرده و نیکوکار است و از آیین ابراهیم حقگرا پیروى نموده است و خدا ابراهیم را دوست گرفت».
﴿قُل لَّآ أَقُولُ لَكُمۡ عِندِي خَزَآئِنُ ٱللَّهِ وَلَآ أَعۡلَمُ ٱلۡغَيۡبَ وَلَآ أَقُولُ لَكُمۡ إِنِّي مَلَكٌۖ إِنۡ أَتَّبِعُ إِلَّا مَا يُوحَىٰٓ إِلَيَّۚ قُلۡ هَلۡ يَسۡتَوِي ٱلۡأَعۡمَىٰ وَٱلۡبَصِيرُۚ أَفَلَا تَتَفَكَّرُونَ٥٠﴾[الأنعام: ۵۰].
بگو به شما نمىگویم گنجینههاى خدا نزد من است و غیب نیز نمىدانم و به شما نمىگویم که من فرشتهام جز آنچه را که بهسوى من وحى مىشود پیروى نمىکنم بگو آیا نابینا و بینا یکسان است آیا تفکر نمىکنید.
خوب سئوال ما اینجاست طبق تفسیر شما حضرت علی÷یا اعلام خلافت ایشان جزء دین و حتی مهمترین اصل دین است چون معنای آیه حسب برداشت شما این میشود: با اعلام خلافت علی÷دین شما کامل شد و این در حالی است که به قول حضرت علی افراد ملاک حق نیستند چه برسد به اینکه بخواهند ملاک دین و حتی اصل و اساس دین قرار داده شوند! علاوه بر این طبق آیات قرآن حضرت علی باید تابع و پیرو دین(قرآن و سنت) باشد و نه موجب اکمال دین! شدت تضاد و غلو در اندیشههای شیعی در اینجا به خوبی مشخص است. البته کسی منکر حقانیت و کمال والای انسانی حضرت علی÷نیست و حتی اینکه زندگی و افکار و سخنان ایشان میتواند راهنما و الگوی بسیار مناسبی نه تنها برای مسلمین بلکه برای جامعه بشری باشد، ولی به قول شاعر:
میان ماه من تا ماه گردون
تفاوت از زمین تا آسمانست
میان آن علی سرشار از غلو و خرافه و شرک که شما معرفی میکنید با آن علی که واقعا در ۱۴۰۰ سال قبل زندگی میکرده تفاوت از زمین تا آسمانست.
[۲۰] اصلا این سوره سراسر احکام است و پس از اینکه میفرماید: اسلام را برای شما پسندیدم، باز به توسط فاء عطف احکام را تعقیب میفرماید. [۲۱] جالب است که برای مثال: متوکل خلیفه عباسی در یکی از نامههای مهم خود که به همه ولایات میفرستد به این آیه اشاره میکند که اگر این آیه مربوط به خلافت حضرت علی بود بعید بود متوکل چنین بهانهای به دست بنی علی بدهد!. [۲۲] که نویسنده آن: هم شیعه بوده، هم به عصر پیامبرصنزدیک بوده و هم عرب و متعلق به همان فرهنگ بوده است.