وجوب زکات در زیورآلات زنان
آیا در طلا و نقرهای که زن صرفاً آن را برای استفاده و آرایش خود تهیه میکند، زکات واجب است؟
الحمدلله،
در وجوب زکات در زیور آلات زن که به حد نصاب برسد و برای تجارت هم نباشد بین علما اختلاف وجود دارد. فتوای صحیح این است که اگر نصابش کامل شود زکات در آن واجب است، گرچه برای پوشیدن و آرایش باشد.
نصاب طلا ۲۰ مثقال است که مقدار آن یازده و سه هفتم جنیه سعودی میباشد. چنانچه زیور آلات کمتر از این مقدار باشد زکات در آن واجب نیست.
امّا نصاب نقره ۱۴۰ مثقال است که مقدار آن از درهم ۵۶ ریال میباشد. بنابراین اگر زیور آلات نقرهای کمتر از نصاب مذکور باشد، زکات در آن واجب نمیشود. ولی اگر طلا یا نقره برای تجارت باشد بدون هیچ اختلافی زکات در آن واجب است اگر قیمت آن به حد نصاب طلا و نقره برسد.( یعنی بدون اختلاف علما و روش اخراج زکات این است که: زیور آلات طلا ونقره به حد نصاب یا بیشتربرسد (طبق محاسبه افراد خبره وکاردان زرگری) و قیمت فعلی با ریالهای مسکوک تعیین و سپس زکات آن اخراج میشود. مقدار آن ۵/۲% است با علم به این که نصاب طلا ۸۵گرم و نصاب نقره ۵۹۵گرم است- آنگونه که شیخ محمد عثیمین ذکر کرد.[رجوع شود به: مجموع فتاوای شیخ ابن عثیمین: ۱۸/۱۴۱]. )
دلیل وجوب زکات در زیور آلاتی که برای آرایش و استفادهی زن تهیه میشود، عموم قول رسول الله جاست که فرموده است: «مَا مِنْ صَاحِبِ ذَهَبٍ وَلَا فِضَّةٍ لَا یؤَدِّی مِنْهَا حَقَّهَا إِلَّا إِذَا کانَ یوْمُ الْقِیامَةِ صُفِّحَتْ لَهُ صَفَائِحُ مِنْ نَارٍ فَأُحْمِی عَلَیهَا فِی نَارِ جَهَنَّمَ فَیکوَى بِهَا جَنْبُهُ وَجَبِینُهُ وَظَهْرُهُ» مسلم (۹۸۷).
«هرکسی که مالک نصابی از طلا و یا نقره باشد و زکات آن را پرداخت نکند، در روز قیامت سکه هایی از آتش برایش ضرب میشود که با آنها پهلو، پیشانی و پشت او را داغ میکنند».
عبدالله بن عمرو بن عاصبروایت کرده است: «أَنَّ امْرَأَةً أَتَتْ رسول الله صَلَّى اللَّه عَلَیهِ وَسَلَّمَ وَمَعَهَا ابْنَةٌ لَهَا وَفِی یدِ ابْنَتِهَا مَسَکتَانِ غَلِیظَتَانِ مِنْ ذَهَبٍ فَقَالَ لَهَا: أَتُعْطِینَ زَکاةَ هَذَا؟ قَالَتْ: لَا قَالَ: أَیسُرُّك أَنْ یسَوِّرَك اللَّهُ بِهِمَا یوْمَ الْقِیامَةِ سِوَارَینِ مِنْ نَارٍ؟! قَالَ فَخَلَعَتْهُمَا فَأَلْقَتْهُمَا إِلَى النَّبِی صَلَّى اللَّه عَلَیهِ وَسَلَّمَ وَقَالَتْ: هُمَا لِلَّهِ عَزَّ وَجَلَّ وَلِرَسُولِهِ»ابوداود(۱۵۶۳)
«زنی به همراه دخترش نزد رسول الله جآمد، دختر دو النگوی کلفت طلایی به دست داشت. پیامبر جبه او گفت:آیا زکات این دست بندها را ادا میکنی؟ گفت: نه پیامبر جفرمود: آیا دوست داری که الله، روز قیامت به تو دو النگوی آتشین بپوشاند؟! (عبدالله بن عمرو) میگوید: دختر، النگوها را در آورد و به پیامبر جتقدیم نمود و گفت: اینها از آنِ الله و رسولش است.»
امّ سلمهلگفته است: «کنْتُ أَلْبَسُ أَوْضَاحًا مِنْ ذَهَبٍ فَقُلْتُ: یا رَسُولَ اللَّهِ أَکنْزٌ هُوَ؟ فَقَالَ: مَا بَلَغَ أَنْ تُؤَدَّى زَکاتُهُ فَزُکی فَلَیسَ بِکنْزٍ»
«زیور آلاتی طلایی(خلخال) میپوشیدم؛ از رسول الله جپرسیدم: آیا اینها در حکم گنج (مال اندوخته) است؟ رسول الله جفرمود: هر آنچه که به حد نصاب برسد و زکات آن پرداخت شود در حکم گنج نیست»
ببینید در این جا رسول الله جبه ام سلمه نفرمود که: «لَیسَ فِی الْحُلِی زَکاةٌ»: «در زیور آلات زکات واجب نیست» و روایتی که بر سر زبانهاست و گفته میشود: «لَیسَ فِی الْحُلِی زَکاةٌ»: «در زیور آلات زکات واجب نیست» حدیثی ضعیف است که نمیتواند با اصل وجوب زکات و احادیث صحیح مقابله کند.
ابوداود (۱۵۶۴)، دارقطنی (۲/۱۰۵) مانند آن، و حاکم (۱/۳۹۰)(۱۴۳۸) حاکم این حدیث را صحیح قرارداده است و ذهبی در این زمینه با او موافق است.
شیخ ابن باز- مجموعه فتاوی و مقالات متنوعة (۱۴/۱۰۰)