آیا زرتشت پیامبر بود؟ و لطفا راجع به زرتشت و کتابش توضیح بفرمایید
الحمدلله،
زرتشت پیامبر نبوده است، زیرا برخلاف تمامی انبیا معتقد به دو نیرو شر و خیر بوده است و هر دو را در سرنوشت عالم موثر میدانست!
بنابر اوستایی که امروز در دست است، آئینی کاملا ثنوی و شرکآمیز شمرده میشود. در «وندیداد» آفرینش را میان اهورامزدا و اهریمن تقسیم نموده، و هر بخش را به یکی از آن دو نسبت میدهد! مثلاً مینویسد: «من اهورامزاد دومین کشور با نزهت که آفریدم دشتی است که اقوام سغد در سکونت دارند، اهریمن پرمرگ بر ضد آن آفت ملخ پدید آورد» (وندیداد اوستا، ترجمۀ دکتر موسی جوان، صفحۀ ۵۹)
یا مینویسد: «چهارمین کشور با نزهت که من اهورامزاد آفریدم بلخ زیبا با پرچم افراشته است، اهریمن پرمرگ بر ضد آن مورچه پدید آورد» (وندیداد اوستا، ترجمۀ دکتر موسی جوان، صفحۀ ۶۱)
به همین ترتیب و ندیداد نزاع اهورامزدا با اهریمن (انگر) را در سرزمینهای گوناگون نشان میدهد، و خداوند هستیبخش را به ناتوانی در برابر رقابت اهریمن متهم میسازد!
اگر در وندیداد «شرکت در خالقیت» ترویج شده، در گاتها که مورد افتخار زرتشتیان است به «شرک در عبادت» سفارش میشود! و بهمراه اهورامزدا فرشتگان یا امشاسپندان نیز مورد پرستش قرار میگیرند! چنانکه در قطعات ذیل ملاحظه میشود:
[آنچه از من سر میزندای «و هومن» و ای«اشا» نمازی که از مثل من تقدیم مانند شما کسانی میشود و سخنانی که برای نیایشتان میسرایم، آنها را راست و درست بشمرید...] (گاتها، ترجمۀ پور داود، صفحۀ ۴۵ ).
در گاتها گاهی دیده میشود که زرتشت از اهورامزدا گِلِه میکند که چرا گاو و گوسفند بیشتری به او نداده است! چنانکه میخوانیم:
[من میدانمای مزاد که چرا کاری از پیش نتوانیم برد، برای آنکه گله و رمهام اندک و کارگرانم کم است نزد تو گلهمندیای اهورا...] (گاتها، ترجمۀ پور داود، ص ۸۷).
آیا اینست معنای توحید اوستایی؟!
در گاتها، اهورامزدا با فرشتگان «مشورت» میکند! آیا دانش مطلق نیاز به رایزنی با آفریدگان خود دارد؟! در گاتها آمده است:
[ای مزدا تویی پدر مقدس این خرد،ای کسی که جهان شادمانیبخش آفریدی و پس از مشورت با منش(منش پاک، ترجمۀ نام فرشته «وهومن» است) پاک به توسط آرمتی به آن صلح و مسالمت دادی] (گاتها، ترجمۀ پور داود، ص ۱۰۱).
در گاتها قدرت اهورا مورد تردید قرار گرفته است، چرا که زرتشت از مزاد میپرسد:
[از تو میپرسم ای اهورا، به راستی مرا از آن آگاه فرما آیا تو را قدرت آن خواهد بود که او را (دشمن را) به دستیاری راستی از من دور داری؟] (گاتها، ترجمۀ پور داود، ص ۷۷).
آیا چنین معبود و خدایی با خدایی که قرآن معرفی میکند، یکسان است؟
ما اگر بخواهیم از مقررات آئین زرتشت آگاه شویم، نمیتوانیم به گاتها بسنده کنیم که در آنجا مقداری نیایش و سرود و پرسش آمده است، بلکه باید به بخشهای دیگر از اوستا، همچون وندیداد بنگریم و در آنجا به تماشا بنشینیم! در وندیداد احکام عجیب و غریبی آمده ولی چاره چیست؟ دین که بیقانون و شریعت نمیآید، پس ناگزیر باید دوران این دین را «به آخر رسیده» بدانیم! در اینجا به آوردن نمونههایی چند از این احکام شگفت بسنده میکنیم و داوری را به زرتشتیان منصف میسپاریم.
در وندیداد تکلف زنی را که کودکی مرده بزاید چنین تعیین کرده است:
[این آفرینندۀ جهان جسمانی و ای مقدس، بگو بدانم، نخستین خوراک و غذای این زن چه خواهد بود؟ اهورامزدا پاسخ داد و گفت: این زن باید یک مقدار خاکستر آمیخته باشاش گاو به اندازۀ سه لقمه، شش لقمه یا نه لقمه میل کند] (وندیداد، ترجمۀ دکتر موسی جوان، ص ۱۲۸ )
در وندیداد سرانجام کسی که بر روی جسد مرده، یک نخ بیافکند چنین تعیین شده است:
[اگر یک مزادپرست روی جسد مرده یک شیء کمارزش ولو به قدر آنچه از دوکجولایی و نخریسی یک دختر جوان باقی مانده، بیدازد تا زنده است پارسا شمرده نمیشود و پس از مرگ در بهشت جای نخواهد داشت] (وندیداد، ترجمۀ دکتر موسی جوان، ص ۱۴۰.)
در وندیداد نسبت به زنانی که حائض شدهاند چنین آمده است:
[این زن هرگاه پس از نه شب بازهم در خون حیض باشد چنین معلوم خواهد شد که دیوها در جشن و بزرگداشت خودشان آفت خود را به این زن نازل ساختهاند. مزداپرستان در این موقع باید یک معبر (گذرگاه) که از درخت و گیاه خالی باشد انتخاب نمایند و سه سوراخ در زمین بکنند و زن را در دو سوراخ اول با شاش گاو و در سوراخ سوم با آب شستشو دهند] (وندیداد، ترجمۀ دکتر موسی جوان، ص ۲۴۰)
البته این شستشو و یژۀ زن حائض نیست، وضوء با گمیز یا گومز یعنی ادرار گاو! در آئین زرتشت شهرت دارد (برای دیدن این حکم به وندیداد، ج ۳، ص ۷۲۵ با پژوهش آقای هاشم رضی نگاه کنید.) و ظاهرا خبر همین قانون به أبی العلاء معری (شاعر عرب) رسیده که گفته است:
در شگفتم از خسرو و پیروانش
که چهرهها را با شاش (ادرار) گاو میشویند!
زنی که حیض بیند که اصطلاحا او را «زن دشتان» گویند، احکام غریبی دارد. از جمله آن که در وندیداد میخوانیم:
[ای آفرینندۀ جهان جسمانی و ای مقدس، بگو بدانم مردی که برای این زن غذا و خوراک همراه آورد – زنی که نشان حیض دیده و یا در قاعدگی زنانه باشد – باید از وی در چه فاصله باشد؟
اهورامزدا پاسخ داد و گفت: مردی که برای این زن غذا و خوراک همراه آورد – زنی که نشان حیض دیده و یا در قاعدگی باشد – باید از وی سه گام فاصله داشته باشد.
در کدام ظرف باید نان برای وی همراه آورد، در کدام ظرف باید آب جو برای وی همراه آورد؟
در یک ظرف آهنی یا سربی و یا هر ظرف فلزی معمولی.
چه مقدار نان و چه مقدار آب جو باید همراه آورد؟
اهورامزدا پاسخ داد و گفت: دو قطعه نان خشک و یک مقدار آب جو – یا شربت جو – و از خوراک کم ممکن است ناتوان و ضعیف شود.
هرگاه وی را کودک لمس نماید باید دستها و سپس تن کودک شستشو شود]( وندیداد، ترجمۀ دکتر موسی جوان، ص ۲۳۹.)
خویتودس یا ازدواج با ارحام (مانند خواهر و غیره) در آئین زرتشتی نیک شمرده شده و زرتشتیان بدان ترغیب گشتاند!
در ضمن یکی از استفتاءهایی که از هیربدان زرتشتی شده، پرسیدهاند:
[اگر ازدواج با محرم با مادر یا خواهری باشد که امید به بچهدار شدن آنها نیست، آیا این یک «ازدواج با محرم» کامل محسوب میشود و اصولا حکم بر چنین ازدواجی چگونه خواهد بود؟ آیا ثواب هر ازدواج با محرم یکسان است یا بخشهایی از آن دارای مزیت بیشتری خواهند بود؟].
پاسخ هیربد زرتشتی چنین است:
[ازدواج با محرم، با هریک از سه (مادر، خواهر، دختر) قطع نظر از سن، ازدواج کامل محسوب میشود به این جهت اگر هم فرزندی به وجود نیابد، ثواب این ازدواج کاهش نمیپذیرد]{ به کتاب روایت «اِمید اَشَوَهیشتان» صفحۀ ۱۸۱ و ۱۸۲ که به وسیلۀ خانم دکتر نزهت صفای اصفهانی از متن پهلوی به فارسی ترجمه شده نگاه کنید، ضمناً به جلد ۲ وندیداد، با پژوهش آقای هاشم رضی، ص ۹۲۵ به بعد هم بنگرید}.
اینها نمونههای اندکی از احکام و شرایع زرتشتی است!!
وصلی الله وسلم علی محمد و علی آله و اتباعه الی یوم الدین