فساد و تبهکاری یأجوج و مأجوج
یأجوج و مأجوج قومی تبهکار هستند، و ذوالقرنین برای جلوگیری از فساد و تبهکاری آنان آن سد محکم و عظیم را ایجاد نمود.
در دنبالهی حدیث ابوهریرهس آمده:
«بر مردم خروج میکنند، تمام آبهای شرب مردم را مینوشند، و مردم از ترس آنان در قلعهها و پناهگاهها پنهان میشوند، یأجوج و مأجوج تیرهای خود را به سوی آسمان نشانه میگیرند، آنگاه تیرهای آنان خون آلود بطرفشان بر میگردد، میگویند: ما بر اهل زمین و آسمان چیره و غالب شدهایم، آنگاه خداوند یک نوع کرم بر آنها مسلط مینماید که بوسیله آن هلاک میشوند».
رسول خداص افزود: «قسم به ذاتی که جانم در دست اوست جانوران و جنبندگان زمین از خون و گوشت آنها چاق و فربه میشوند» [۱۵۰].
و ابو سعید خدریس از رسول خداص روایت میکند که فرمود:
«یأجوج و مأجوج سد را باز میکنند، آنگاه از هر سو به مردم هجوم میآورند، همچنانکه خداوند فرمود: ﴿حَتَّىٰٓ إِذَا فُتِحَتۡ يَأۡجُوجُ وَمَأۡجُوجُ وَهُم مِّن كُلِّ حَدَبٖ يَنسِلُونَ٩٦﴾[الأنبياء: ٩۶]. به همهی سرزمینها حمله میکنند مردم از ترس آنان به پناهگاهها پناه میبرند، و تمام آبهای روی زمین را مینوشند، بطوری که گروهی از آنان بر کنار نهری عبور میکنند، و تمام آب آن را مینوشند و آن را خشکیده رها میکنند، بعد از آنها هرگاه گروهی از آنجا عبور کند، میگوید:
اینجا قبلاً آب بوده، و همه مردم در پناهگاهها پنهان هستند، برخی از قوم یأجوج و مأجوج میگویند:
ما از تمام اهل زمین فارغ شدهایم، الآن اهل آسمان ماندهاند.
آنگاه تیر و نیزهای خود را بسوی آسمان پرتاب میکنند، و برای ابتلا و آزمایش آنان خون آلود بطرفشان بر میگردد، آنگاه خداوند یک نوع کرم مانند ملخ میفرستد، که از گردنهایشان بیرون میآید، و بوسیله همان همگی هلاک میشوند، پس حرکت و صدای از آنان شنیده نمیشود.
آنگاه مسلمانان به یکدیگر میگویند: آیا کسی فدای است که برود ببیند دشمنان چه شدند؟!.
پس یکی از مسلمانان برای این کار داوطلب میشود و میرود، به این گمان که حتماً کشته خواهد شد، وقتی میرود میبیند که همه روی هم ریخته شدهاند، و مردهاند.
با صدای بلند صدا میزند: ای مسلمانان! مژده دهید، خداوند دشمنان شما را نابود کرد، پس آنان از پناهگاههای خود بیرون میآیند، و گوسفندان و مواشی خود را به چرا میبرند، آنگاه برای گوسفندان و چهارپایانشان؛ هیچ چیز بهتر از گوشت آنان نیست، و با گوشت یأجوج و مأجوج چاق و چله میشوند» [۱۵۱].
[۱۵۰] حدیث صحیح است مسند احمد (۲/۵۱۰) و سنن ترمذی (۳۱۵۲) و سنن ابن ماجه (۴۰۸۰). [۱۵۱] مسند احمد (۳/٧۶) و سنن ابن ماجه (۴۰٧٩) و آلبانی آن را حسن دانسته است (سلسله صحیحه۱٧٩۳).