و شرک به اللهأبر دو نوع است: شرک اکبر و شرک اصغر
همانا شرک اکبر در ربوبیت و الوهیت میباشد.
شرک اکبر در ربوبیت آن است که بنده معتقد باشد که الله تعالی در افعال خود مانند خلق کردن و روزی دادن و در پادشاهی و تدبیر امور کائنات، شریکی دارد.
و شرک اکبر در الوهیت آنست که بنده در دعای خود غیر از اللهأرا بخواند چه این دعا دعای عبادت باشد و یا دعای خواستن.
شرک اکبر با قلب و قول و عمل صورت میگیرد.
مثال شرک اکبر با قلب آن است که بنده باور بر این داشته باشد که بتها و بت مانندها در کون تصرف دارند، و از علم غیب آگاهاند، و قادر اند به کسی نفع یا ضرر برسانند.
و یا اینکه با بتان محبت داشته و بر آنها توکل نماید، و یا از آنها کمک و استعانت بخواهد، این همه عباداتی است که مربوط به قلب بوده جایز نیست که به جز الله متعال به احدی از مخلوقات برگردانده و مشخص شود، و کسیکه عباداتی را که خاص برای الله است برای غیر الله انجام دهد، چنین شخص مشرک و کافر است.
اما مثال شرک اکبر با قول: مانند دعا نمودن غیر الله، و گفتن سخنان کفری و شرکی که در آن از یک جهت تعظیم و توقیر و مدح بتان است و از جهت دیگر افترا و دروغ بستن بر الله متعال میباشد.
و مثال شرک با اعضا یا شرک عملی آنست که بنده برای غیر الله ذبح نماید و یا نذری برای آنها بر گردن گیرد و یا برای بتان سجده نماید.
شرک اکبر مسلمان را از دایرۀ اسلام خارج میکند و الله متعال گناه شرک را برای هیچ مشرکی نمیبخشد، و تنها عاملی که باعث بخشش این گناه میگردد، این است که مشرک، از شرک خود توبه کند، اگر از شرک خود توبه نکند و در حالِ شرک بمیرد، همیشه و جاویدان در آتش دوزخ خواهد ماند و مورد خشم و غضب الهی قرار خواهد گرفت. به اللهأپناه میبریم.
و نوع دوم شرک، شرک اصغر است: این نوع شرک وسیلۀ است بسوی شرک اکبر، که در نصوص شرعی شرک نامیده شده است، لیکن عباداتی که برای غیر الله انجام میشود شامل آن نمیگردد.
شرک اصغر نیز با قلب و قول و عمل صورت میگیرد:
مثال شرک اصغر که به وسیلۀ قلب صورت میگیرد آنست که بنده دربارۀ بعضی چیزها اعتقاد داشته باشد که سبب و واسطه برای جلب نفع و یا دفع ضرر میگردند، در حالیکه الله متعال آن اشیا را نه از نگاه شرع و نه از نگاه قدر، سبب و یا واسطه برای کاری مقرر نگردانیده است، مانند اعتقاد برخی از مردم در مورد تعویذهای که بر جسم آویزان میکنند؛ به این منظور که منفعتی را جلب و یا ضرری را از ایشان دفع میکند، و یا هم بد فالی یا شگون بد در مورد بعضی اشیاء.
اما مثال شرک اصغر که به وسیله عمل واقع میشود، همانا ریاکاری است. مثلاً: عملی که به واسطۀ آن بنده به اللهأنزدیک میشود، آن را به نیت دیگری انجام دهد، تا مردم او را تحسین و تمجید کنند. یا نماز را در پیش مردم به خوبی ادا کند، یا صدقه بدهد، تا او را مدح و توصیف کنند، یا با صدای بلند ذکر کند و صوتش را زیبا کند، تا مردم آن را بشنوند و او را ستایش کنند. ریا به قدری خطرناک است که اگر با هر عملی آمیخته شود آن عمل را باطل میکند.
این گونه اعمالی که قبلا ذکر شد، شرک اکبر نیست، چرا که او غیر الله را عبادت نکرده لیکن در عبادت خود برای الله عزوجل مخلص نبوده است.
و مثال شرک اصغر که در لفظ و سخن بنده واقع میشود، مانند سوگند خوردن به غیر الله و یا بگوید: آنچه الله و تو بخواهی، و یا بگوید: به واسطۀ فلان ستاره بر ما باران بارید.
شرک اصغر انسان را از دایرۀ اسلام خارج نمیکند و مرتکب آن اگر داخل دوزخ شود تا ابد در آن نمیماند. با این همه، شرک اصغر گناهیست بزرگ، و هر که در آن واقع گردد باید توبه نماید، اگر توبه نکرد همانا خویشتن را در معرض خشم الله تعالی و عقوبت و عذاب دردناک او قرار داده است.