درس هایی از توحید (معالم الدین)

فهرست کتاب

دستۀ سوم: این دسته از طاغوتان کسانی‌اند که بر وفق آنچه الله متعال نازل فرموده حکم نمی‌کنند

دستۀ سوم: این دسته از طاغوتان کسانی‌اند که بر وفق آنچه الله متعال نازل فرموده حکم نمی‌کنند

پس هر کسی که بر مردم یکی از کشورهای جهان تسلط و زعامت دارد، لیکن از تطبیق شریعت الهی روی گردان شده در میان مردم به غیر آنچه اللهأنازل فرموده حکم می‌کند و یا احکامی را از خود بر آن‌ها وضع می‌کند، تا جایی که حلال را بر آن‌ها حرام، و حرام را بر آن‌ها حلال می‌گرداند؛ چنین زمامدار یا رئیس طاغوت است و می‌خواهد به غیر از الله سبحان عبادت شود. و عبادت نمودن او همانا اطاعت کردن او در حرام ساختن حلال، و حلال نمودن حرام می‌باشد. به دلیل حدیثی که از عدی بن حاتم طاییسروایت شده که او از نبی کریم جشنید که این فرمودۀ الله متعال را تلاوت نمود:

﴿ٱتَّخَذُوٓاْ أَحۡبَارَهُمۡ وَرُهۡبَٰنَهُمۡ أَرۡبَابٗا مِّن دُونِ ٱللَّهِ[التوبة: ۳۱].

«علماء و راهبان خود را معبودانی غیر از الله قرار داده‌اند».

عدیسفرمود: گفتم: ای رسول الله! ما آنان را عبادت نمی‌کنیم، پیامبرجفرمودند: «آیا آنچه را اللهأحرام کرده حلال، و آنچه را حلال کرده، حرام نمی‌‌کنند و شما هم آن را حرام نمی‌‌دانید؟ گفتم: بلی، پیامبر جفرمودند: این همان عبادت‌کردن آن‌هاست». [۳۱]

وحذیفه بن الیمانسفرموده است: «ایشان (اهل کتاب) برای علما و راهبان نماز نگزارده‌اند، لیکن چنین بودند که هرگاه حرامی را برای‌شان حلال قرار میدادند، آن‌ها نیز آن را حلال می‌دانستند و هرگاه حلال را بر آن‌ها حرام قرار می‌دادند، آن را حرام می‌دانستند». [۳۲]

و از جملۀ طاغوتان، کاهن‌ها یا فالبین‌ها و جادوگران و عرافانی است که ادعای علم غیب دارند و مردمان نادان و بی‌خبر از دین نزد ایشان مراجعه می‌کنند.

لازم به یادآوری است که ساحران، کاهنان و عرافان، عقاید مردم را به باد مسخره و استهزاء می‌گیرند، گاهی خودشان را پزشک و طبیب معرفی می‌کنند و به مریض می‌‌گویند: گوسفند یا مرغی را با فلان نشانه ذبح کن! یا برای آنان طلسمهای شرکی و نوشته‌های شیطانی به شکلی پیچیده، نامفهوم و گنگ می‌نویسند تا به گردنشان آویزان کنند، یا در صندوق‌ها در خانه‌هایشان نگهداری کنند. برخی از ایشان ادعای علم غیب می‌کنند، و اظهار می‌دارند که می‌توانند اشیاء گم شده را پیدا کنند، افراد جاهل دربارۀ اشیای گمشده‌‌شان از آنان سؤال می‌کنند و آنان محل اشیای گمشده را می‌گویند، و یا به وسیله‌ی اجیرانی از شیاطین که با آنان همکاری می‌کنند، آن چیز گم شده را به آنان نشان می‌دهند و بعضی از آنان خود را به شکل فردی «ولی» که کرامات دارد ظاهر می‌کند، خود را به آتش می‌‌اندازد و ظاهراً هیچ ضرری به او نمی‌‌رسد، شمشیر و سلاح به خود می‌‌زند یا موتر از رویش عبور می‌کند و هیچ ضربه‌ای به او وارد نمی‌شود، یا حقه‌بازیهای دیگری که در حقیقت سحر و از اعمال شیطان هستند و کاهنان و عرافان این اعمال را برای ایجاد فتنه انجام می‌‌دهند. یا اموری خیالی که اصلاً حقیقت ندارد را جلوی مردم انجام می‌دهند، با حیله‌ها و نیرنگ‌هایی که دلیل آن‌ها نامشخص است. مانند کاری که ساحران فرعون با طناب و عصا انجام می‌دادند.

الله متعال می‌فرماید:

﴿أَلَمۡ تَرَ إِلَى ٱلَّذِينَ يَزۡعُمُونَ أَنَّهُمۡ ءَامَنُواْ بِمَآ أُنزِلَ إِلَيۡكَ وَمَآ أُنزِلَ مِن قَبۡلِكَ يُرِيدُونَ أَن يَتَحَاكَمُوٓاْ إِلَى ٱلطَّٰغُوتِ وَقَدۡ أُمِرُوٓاْ أَن يَكۡفُرُواْ بِهِۦۖ وَيُرِيدُ ٱلشَّيۡطَٰنُ أَن يُضِلَّهُمۡ ضَلَٰلَۢا بَعِيدٗا ٦٠[النساء: ۶۰].

«آیا تعجب نمی‌کنی از کسانی که ادعا می‌کنند به آنچه بر تو نازل شده و به آنچه پیش از تو نازل شده ایمان آورده‌اند، و می‌خواهند که داوری را به پیش طاغوت ببرند، درحالیکه به آن‌ها دستور داده شده است تا به طاغوت کفر بورزند، و شیطان می‌خواهد آنان را بسی گمراه کند».

پیامبر اکرم جامت را از رفتن نزد کاهنان و عرافان و ساحران منع نموده‌اند، چنان‌که از ابو هریرهسروایت است که پیامبر جفرمودند: «مَنْ أَتَى كَاهِنًا فَصَدَّقَهُ بِمَا يَقُولُ، فَقَدْ كَفَرَ بِمَا أُنْزِلَ عَلَى مُحَمَّدٍ ج». [۳۳]

«هر کس پیش کاهنی برود و آنچه را می‌گوید تصدیق کند به آنچه بر محمد جنازل شده کفر ورزیده است».

پس روی گردانی از حکم و فرمان الله و عدم رضایت از داوری به سوی شریعت اوتعالی و یا رفتن به نزد طاغوتان و طلب داوری از ایشان، از اعمال منافقین است که الله متعال در کتاب بزرگوارش ایشان را سرزنش نموده می‌فرماید:

﴿وَيَقُولُونَ ءَامَنَّا بِٱللَّهِ وَبِٱلرَّسُولِ وَأَطَعۡنَا ثُمَّ يَتَوَلَّىٰ فَرِيقٞ مِّنۡهُم مِّنۢ بَعۡدِ ذَٰلِكَۚ وَمَآ أُوْلَٰٓئِكَ بِٱلۡمُؤۡمِنِينَ ٤٧ وَإِذَا دُعُوٓاْ إِلَى ٱللَّهِ وَرَسُولِهِۦ لِيَحۡكُمَ بَيۡنَهُمۡ إِذَا فَرِيقٞ مِّنۡهُم مُّعۡرِضُونَ ٤٨ وَإِن يَكُن لَّهُمُ ٱلۡحَقُّ يَأۡتُوٓاْ إِلَيۡهِ مُذۡعِنِينَ ٤٩ أَفِي قُلُوبِهِم مَّرَضٌ أَمِ ٱرۡتَابُوٓاْ أَمۡ يَخَافُونَ أَن يَحِيفَ ٱللَّهُ عَلَيۡهِمۡ وَرَسُولُهُۥۚ بَلۡ أُوْلَٰٓئِكَ هُمُ ٱلظَّٰلِمُونَ ٥٠ إِنَّمَا كَانَ قَوۡلَ ٱلۡمُؤۡمِنِينَ إِذَا دُعُوٓاْ إِلَى ٱللَّهِ وَرَسُولِهِۦ لِيَحۡكُمَ بَيۡنَهُمۡ أَن يَقُولُواْ سَمِعۡنَا وَأَطَعۡنَاۚ وَأُوْلَٰٓئِكَ هُمُ ٱلۡمُفۡلِحُونَ ٥١ وَمَن يُطِعِ ٱللَّهَ وَرَسُولَهُۥ وَيَخۡشَ ٱللَّهَ وَيَتَّقۡهِ فَأُوْلَٰٓئِكَ هُمُ ٱلۡفَآئِزُونَ ٥٢[النور: ۴٧-۵۲].

«و می‌گویند: به الله و به پیامبر ایمان آورده و اطاعت کرده‌ایم، سپس گروهی از ایشان روی می‌گردانند و ایشان مؤمن نیستند. و چون به‌سوی الله و پیامبرش فراخوانده شوند تا در میانشان داوری کند، آنگاه گروهی از آنان رویگردانند. و اگر حق با آنان باشد با نهایت تسلیمی به‌سوی آن می‌آیند. آیا در دل‌هایشان بیماری است یا به شک افتاده‌اند؟ یا می‌ترسند که الله و پیامبرش بر آنان ستم کنند؟ (نه) بلکه ایشان ستمگرند مؤمنان هنگامی که به‌سوی الله و پیامبرش فرا خوانده شوند. تا میان آنان داوری کند سخنشان تنها این است که می‌گویند: ‌شنیدیم و فرمان بردیم و اینانند که رستگارند. و هر کس از الله و پیامبرش پیروی کند، و از الله بترسد و از او پروا بدارد، اینانند که کامیاب‌اند».

فصل: کسانی که از طاغوت پیروی می‌کنند، جز این نیست که در گمراهی و زیان و تاریکی‌های دنیوی و اخروی‌شان می‌افزاید و بر اثر تبعیت‌شان از طاغوت، بیش از پیش به ارتکاب معاصی و زشتی‌های که دین‌شان را فاسد می‌گرداند، روی می‌آورند.

اما کسانیکه از نور ایمان و هدایات و برنامۀ الهی پیروی می‌کنند، الله متعال ایشان را از تاریکی‌های شرک و کفر، به روشنی ایمان و اسلام هدایت می‌کند و به راه‌هایی ایشان را رهنمون می‌سازد که از عذاب و عقاب جان به سلامت برده و نجات می‌یابند، و علاوه بر آن، آنان را در جوار رحمت و فضل بی‌کران خویش در می‌آورد. اللهأمی‌فرماید:

﴿ٱللَّهُ وَلِيُّ ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ يُخۡرِجُهُم مِّنَ ٱلظُّلُمَٰتِ إِلَى ٱلنُّورِۖ وَٱلَّذِينَ كَفَرُوٓاْ أَوۡلِيَآؤُهُمُ ٱلطَّٰغُوتُ يُخۡرِجُونَهُم مِّنَ ٱلنُّورِ إِلَى ٱلظُّلُمَٰتِۗ أُوْلَٰٓئِكَ أَصۡحَٰبُ ٱلنَّارِۖ هُمۡ فِيهَا خَٰلِدُونَ ٢٥٧[البقرة: ۲۵٧].

«الله دوست و کارساز مؤمنان است آنان را از تاریکی‌ها به‌سوی نور بیرون می‌برد و کسانی که کفر ورزیده‌اند دوست‌شان طاغوت است که آنان را از روشنایی به‌سوی تاریکی می‌کشانند. ایشان یاران آتش‌اند و در آن جاودانه خواهند بود».

پس چنین است عاقبت پیروی از شیطان و طاغوت، زیرا طاغوتان همیشه پیروان و اولیای خود را در تاریکی‌های شرک، جهل، گمراهی، نگرانی، تردد، شک، زندگی پر از تنگی و دشواری و اضطراب و حالت و عاقبت بد وامی گذارند. از الله سلامتی و عافیت را می‌خواهیم.

اما کسانیکه به الله متعال ایمان آورند، بدون شک الله تعالی یاور و کارساز‌شان خواهد بود و ایشان را از تاریکی‌های جهل و پرستش طاغوت، به سوی نور هدایت بیرون می‌آورد.

آری! ایشان را از تاریکی شرک به روشنی توحید و از ذلت گناه به عزت اطاعت و از گمراهی‌های بدعت به راه و روش سنت و از نگرانی شک و تردد، به سردی یقین و از دشواری و تنگی، به فراخی و گشادگی و از غم و اندوه و پریشانی وترس، به آرامی و آسایش و امن و امان بیرون می‌آورد.

الله متعال کسانی را که به سوی راه خیر و توحید راهیاب شدند توفیق بیشتر داده بر هدایت آنان می‌افزاید، و هیچ روزی نیست مگر اینکه اللهأدر خیر و هدایت و بصیرت‌شان فزونی آورده و درجه و مقام‌شان را بالا می‌برد و نیکی‌ها و حسنات‌شان را دوچند می‌سازد.

﴿ذَٰلِكَ فَضۡلُ ٱللَّهِ يُؤۡتِيهِ مَن يَشَآءُۚ وَٱللَّهُ ذُو ٱلۡفَضۡلِ ٱلۡعَظِيمِ ٤[الجمعة: ۴].

«این فضل الله است، آن را به هرکس که بخواهد می‌دهد و الله دارای فضل بزرگ است».

[۲٧] به روایت امام مالک. [۲۸] روایت مسلم. [۲٩] مسند امام احمد. [۳۰] متفق علیه. [۳۱] به روایت امام بخاری در تاریخ کبیر و امام ترمذی و طبرانی و لفظ حدیث از طبرانی است. [۳۲] به روایت سعید بن منصور. [۳۳] به روایت بزار و احمد در مسند.