سه چیز را دوست دارد و نسبت به سه چیز بغض دارد
از ابوذر س آمده است که پیامبر ج فرمود: «إِنَّ اللَّهَ ﻷ يُحِبُّ ثَلاَثَةً وَيُبْغِضُ ثَلاَثَةً يُبْغِضُ الشَّيْخَ الزَّانِىَ وَالْفَقِيرَ الْمُخْتَالَ وَالْمُكْثِرَ الْبَخِيلَ وَيُحِبُّ ثَلاَثَةً رَجُلٌ كَانَ فِى كَتِيبَةٍ فَكَرَّ يَحْمِيهِمْ حَتَّى قُتِلَ أَوْ يَفْتَحَ اللَّهُ عَلَيْهِ وَرَجُلٌ كَانَ فِى قَوْمٍ فَأَدْلَجُوا فَنَزَلُوا مِنْ آخِرِ اللَّيْلِ وَكَانَ النَّوْمُ أَحَبَّ إِلَيْهِمْ مِمَّا يُعْدَلُ بِهِ فَنَامُوا وَقَامَ يَتْلُو آيَاتِى وَيَتَمَلَّقُنِى وَرَجُلٌ كَانَ فِى قَوْمٍ فَأَتَاهُمْ رَجُلٌ يَسْأَلُهُمْ بِقَرَابَةٍ بَيْنَهُمْ وَبَيْنَهُ فَبِخُلُوا عَنْهُ وَخَلَفَ بِأَعْقَابِهِمْ فَأَعْطَاهُ حَيْثُ لاَ يَرَاهُ إِلاَّ اللَّهُ وَمَنْ أَعْطَاهُ»[٤٣]. «الله ﻷ سه نفر را دوست میدارد و نسبت به سه نفر بغض میورزد: نسبت به پیر زناکار، فقیر متکبر، و ثروتمند بخیل بغض دارد و سه چیز را دوست میدارد، مردی که در لشکری است و شجاعانه برای حمایت از [لشکر] حمله میبرد تا این که کشته شود و یا الله برایش گشایشی نماید و مردی که در بین قومی است که آخر شب بیرون رفته و خواب برایشان شیرینتر از آن چیزی است که از آن عدول میکنند و خوابیده و بیدار میشوند و آیات مرا تلاوت میکنند و مرا مدح می-نمایند و مردی که بین قومی است و کسی نزد آنها میآید از آنها به خاطر خویشاوندیی که با او دارند طلب مینماید و [آن قوم بخشش خود را] از وی دریغ میدارند و او بدنبال وی رفته و به نحوی به وی عطا می-کند که هیچ کس، غیر از الله و عطا کننده آن را نمیبینند».
از مطرّف بن عبدالله بن شخّیر آمده است که از طرف ابوذر س به من حدیثی رسید و به همین جهت دوست داشتم تا او را ببینم و او را دیدم، به او گفتم: ای ابوذر! از تو حدیثی شنیدم و دوست داشتم تا تو را ببینم و از تو دربارهی آن سوال کنم. گفت: مرا دیدی، پس سوال خودت را بپرس! گفت: گفتم: به من رسیده است که تو گفتی که از پیامبر ج شنیدهای: «ثَلاَثَةٌ يُحِبُّهُمُ اللَّهُ ﻷ وَثَلاَثَةٌ يُبْغِضُهُمُ اللَّهُ» «الله ﻷ سه نفر را دوست میدارد و الله ﻷ نسبت به سه نفر بغض میورزد». گفت: بله، چه چیزی باعث شود تا دربارهی دوستم محمد ج دروغ بگویم، سه چیر را گفت. گفت: گفتم: آن سه دسته که الله ﻷ آنان را دوست دارد چه کسانی هستند؟ گفت: مردی که در راه الله جهاد میکند و دشمن را دیده و مجاهد گونه و با حساب با آنها میجنگد تا کشته شود و شما در کتاب الله ﻷ میبینید: ﴿إِنَّ ٱللَّهَ يُحِبُّ ٱلَّذِينَ يُقَٰتِلُونَ فِي سَبِيلِهِۦ صَفّٗا﴾ [الصف: ٤]. و مردی که همسایهاش را آزار میدهد و آن همسایه در برابر آزارش صبر پیشه میسازد و با حساب رفتار میکند تا این که الله برایش مرگ و زندگی را کفایت کند و مردی که همراه قومی است که میروند تا این که نخوابیدن برایشان سنگین شده و در آخر شب اتراق میکنند و آن مرد برمیخیزد و وضوء گرفته و نماز میخواند. گفت: گفتم: آن سه دسته که الله نسبت به آنها بغض میورزد چه کسانی هستند؟ گفت: فخر کنندهی پر مدعا و شما در کتاب الله ﻷ مییابید: ﴿إِنَّ ٱللَّهَ لَا يُحِبُّ كُلَّ مُخۡتَالٖ فَخُورٖ﴾ [لقمان: ١٨]. ترجمه: «الله هر فخر فروش پرمدعا را دوست نمیدارد». و انسان بخیل منت گذارنده و تاجر و کاسب بسیار قسم خورنده. گفت: گفتم: ای ابوذر! مال چیست؟ گفت: قسمتی از آن برای ماست و برای حمایت ما یعنی گروهی از گوسفندان که راحت بدست میآیند. گفت: گفتم: دربارهی این نپرسیدم و فقط دربارهی مال بی سرو صدا پرسیدم. گفت: صبح میکنیم که شب نمیشود و شب میکنیم که صبح نمیشود. گفت: گفتم: ای ابوذر! چه چیز بین تو برادرانت در قریش است؟ گفت: قسم به الله چیزی از دنیا از آنان نخواسته و چیزی دربارهی دین الله تبارک و تعالی از آنان نمیپرسم تا زمانی که الله و فرستادهاش را ملاقات کنم، و سه بار این را گفت[٤٤].
[٤٣]- مسند أحمد: برقم ٢١٩٦٤ صحيح.
[٤٤]- مسند احمد: برقم ٢٢١٥١، صحيح.