حکمت و اهداف حج

هدف هفتم: تواضع و اِخبات برای الله متعال

هدف هفتم: تواضع و اِخبات برای الله متعال

خداوند متعال می‌فرماید: ﴿إِنَّ ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ وَعَمِلُواْ ٱلصَّٰلِحَٰتِ وَأَخۡبَتُوٓاْ إِلَىٰ رَبِّهِمۡ أُوْلَٰٓئِكَ أَصۡحَٰبُ ٱلۡجَنَّةِۖ هُمۡ فِيهَا خَٰلِدُونَ ٢٣[هود: ٢٣] «بیگمان کسانی که ایمان آورده‌اند و کارهای شایسته کرده‌اند و به خدای خویش آرمیده‌اند (و کرنشش برده‌اند و تسلیم فرمانش شده‌اند) آنان بهشتیانند و در آنجا جاودانه می‌مانند».

اِخبات: یعنی تواضع و فروتنی در برابر الله تا جایی که به حد تسلیم شدن مطلق در برابر الله سبحانه و تعالی برسد، که همراه با بندگی و اقرار به پروردگاری و عظمت الله و اعتراف به ضعف بنده و نیازش به پروردگار می‌باشد.

لفظ اخبات در سه جای قرآن آمده است:

یکی در سورهٔ هود می‌باشد که ذکر شد و دوتای دیگر در سورهٔ‌ حج است؛ خداوند متعال می‌فرماید: ﴿فَإِلَٰهُكُمۡ إِلَٰهٞ وَٰحِدٞ فَلَهُۥٓ أَسۡلِمُواْۗ وَبَشِّرِ ٱلۡمُخۡبِتِينَ ٣٤[الحج: ٣٤] «معبود [همه] شما معبودى است یگانه، پس در برابر او تسلیم باشید؛ و خاشعان را بشارت ده»

همچنین می‌فرماید: ﴿وَلِيَعۡلَمَ ٱلَّذِينَ أُوتُواْ ٱلۡعِلۡمَ أَنَّهُ ٱلۡحَقُّ مِن رَّبِّكَ فَيُؤۡمِنُواْ بِهِۦ فَتُخۡبِتَ لَهُۥ قُلُوبُهُمۡۗ وَإِنَّ ٱللَّهَ لَهَادِ ٱلَّذِينَ ءَامَنُوٓاْ إِلَىٰ صِرَٰطٖ مُّسۡتَقِيمٖ[الحج: ٥٤] «و نیز هدف این بود که اهل دانش [با وجود القائات شیاطین] تشخیص دهند که گفتار پیامبران [کلام] حقّى است از جانب صاحب‌اختیار تو و به آن بگروند و قلبهاشان در برابر آن فروتن گردد؛ و بى‌گمان خدا راهنماى باورداران به راه راست است».

چرا دو تا از این سه مورد در سورهٔ حج است؟

شاید ـ‌ الله اعلم ـ‌ برای این است که مراسم حج یکی از عبادت‌هایی است که بیش از دیگر عبادت‌ها تواضع و فروتنی بنده در برابر پروردگار و تسلیم شدن بی‌قید او را در برابر الله سبحانه و تعالی به نمایش می‌گذارد.

به عنوان مثال اگر از بیشتر حاجیان از حکمت شعائری که انجام می‌دهند مانند رفتن به عرفه یا شب ماندن در مزدلفه یا سنگ زدن به ستون‌ها یا دیگر اعمال حج که با اشتیاق و دقت کامل انجام می‌دهند بپرسی: برای چه این اعمال واجب شده؟ هدف از آنها چیست؟ و چرا انجامش می‌دهید؟

پاسخ را اینگونه می‌یابی: اینها فقط بندگی الله است و بس.

این به خاطر تواضع و تسلیم بودن بنده در برابر الله است. یعنی بنده تلاش و کوشش می‌کند فقط به خاطر اینکه الله او را فرمان داده و سینه‌اش نسبت به آن گشاده است در حالی که جزئیات حکمت از این کارها را نمی‌ٔداند و همین برایش کافی است که این کار، بندگی الله است و او را به خوشنودی پروردگار سبحانه و تعالی می‌رساند.

در حالی که اگر مخلوق او را به این کار فرمان می‌داد از او می‌پرسید و با وی جدل می‌کرد: چرا؟ یا اینکه می‌گفت: بهتر اینگونه است! یا اینکه: قانع نشدم!

پس پاک و منزه است آنکه دلها در برابرش فروتن گشته‌ است.

و تواضع و تسلیم بودن عمر بن خطاب سچه زیبا است آنگاه که حجر الأسود را مورد خطاب قرار داده و می‌گوید: «به خدا سوگند می‌دانم که تو سنگی هستی که سود و زیانی نمی‌رسانی و اگر ندیده بودم که پیامبر صتو را لمس می‌کند تو را لمس نمی‌کردم» صحیح بخاری (۱۶۰۵)

برخی از حج کنندگان در سرزمین خود در رفاه و آسایش به سر می‌برند،‌ به دور از فقرا و بیچارگان و ضعیفان و چه بسا دور از عموم مردم در قصر خویش زندگی‌ای دارند که مملو از خوشی و نعمت و آرامش است. ولی هنگامی که به حج فراخوانده می‌شوند آمده و با ضعیفان و بیچارگان اختلاط کرده و چه بسا غذایشان را خورده و مانند آنها می‌خوابد به‌ویژه در مزدلفه، و در شلوغی طواف و سعی و رمی با آنها ایستاده و بوی نامطبوع و فشار و ازدحام را تحمل کند.

از خودت می‌پرسی: چه چیزی او را به انجام این کارها در حج وادار کرده در حالی که وی حکمت‌های جزئی آن را نمی‌داند؟

چه چیزی او را از رفاه و خوشی جدا کرده و سبب شده با ضعیفان و بیچارگان بیامیزد؟

آیا بشری او را به این کار وادار کرده است؟

پاسخ: هرگز، این کار تنها به خاطر فروتنی و تسلیم بودن در برابر الله پروردگار جهانیان است.

و شاید ـ الله اعلم ـ این از خالصانه بودن توحید اخبات برای الله پروردگار جهانیان است.