حکمت و اهداف حج

از ویژگی‌های مکهٔ مکرمه

از ویژگی‌های مکهٔ مکرمه

خداوند متعال از زبان ابراهیم ـ ÷ـ می‌فرماید:

﴿رَّبَّنَآ إِنِّيٓ أَسۡكَنتُ مِن ذُرِّيَّتِي بِوَادٍ غَيۡرِ ذِي زَرۡعٍ عِندَ بَيۡتِكَ ٱلۡمُحَرَّمِ رَبَّنَا لِيُقِيمُواْ ٱلصَّلَوٰةَ فَٱجۡعَلۡ أَفۡ‍ِٔدَةٗ مِّنَ ٱلنَّاسِ تَهۡوِيٓ إِلَيۡهِمۡ وَٱرۡزُقۡهُم مِّنَ ٱلثَّمَرَٰتِ لَعَلَّهُمۡ يَشۡكُرُونَ[إبراهیم: ٣٧] «پروردگارا، من [همسر و یکى از] فرزندانم را به درّه‏اى تهى از کشت در کنار خانه حُرمَت یافته‏ات جاى داده‏ام تا [براى عبادت تو] نماز برپا دارند؛ دلهایى از مردم را متوجّه آنان ساز و از همه ثمرات روزیشان بده، بسا که سپاس دارند».

قطعاً آنکه تاریخ مکهٔ مکرمه و نصوصی که دربارهٔ‌ فضایل آن آمده و حوادث و داستانهایی که در آن رخ داده را بخواند به این نتیجه می‌رسد که خداوند برای این شهر ویژگی‌هایی قرار داده که دیگر شهرها و سرزمین‌ها از آن برخوردار نیستند.

خداوند برای آن احکامی قرار داده که دیگر شهرها شامل آن نمی‌شود، این شهر حرم است و شکار و قطع درختان آن و برداشتن گم شدهٔ آن حرام است، و احکام فقهی دیگری که ویژهٔ این شهر است.

از ویژگی‌های دیگر این شهر این است که خداوند دلهای مردم را به سویش متمایل نموده و در اجابت دعای ابراهیم ـ ÷ـ در پیمانه و کیل آن برکت قرار داده است.

از دیگر ویژگی‌های آن این است که هر کس بخواهد در آنجا ستمی کند حتی اگر تنها ارادهٔ آن را داشته باشد خداوند از عذاب دردناک خویش به وی می‌چشاند. خداوند متعال فرموده است:

﴿وَمَن يُرِدۡ فِيهِ بِإِلۡحَادِۢ بِظُلۡمٖ نُّذِقۡهُ مِنۡ عَذَابٍ أَلِيمٖ[الحج: ٢٥] «همچنین کسانی که با توسّل به ظلم (از حدّ اعتدال خارج می‌شوند و) در آن سرزمین مرتکب خلاف می‌گردند، عذاب دردناکی بدیشان می‌چشانیم».

این ویژگی‌ها مشهور بوده و در کتاب‌های علم نوشته شده است.

ولی کسی که به مکه، شهری که محبوب‌ترین مکان نزد الله است بیاندیشد در می‌یابد که الله سبحانه ویژگی منحصر به فرد دیگری در آن قرار داده است و آن ویژگی:

این است که الله سبحانه و تعالی در آن نعمت‌های اساسی مانند نعمت هدایت و علم سودمند و کردار نیکو و حکمت و مقام‌های بندگی مانند مرتبهٔ ایمان و احسان و شهادت و صدیقی و غیره را بیشتر و سریع‌تر از دیگر شهرها به انسان عطا می‌کند.

و خداوند در آنجا دعای کسی که این نعمت‌ها و منزلت‌ها را درخواست کند از دیگر شهرها سریع‌تر اجابت می‌کند؛ خداوند این نعمت‌ها را در هر شهری عطا می‌کند ولی در مکه سریع‌تر و بیشتر عطا می‌کند. والله اعلم.

مثلاً الله سبحانه و تعالی به پیامبرش ابراهیم ـ ÷ـ در خارج از مکه مقام اسلام و ایمان و احسان و نبوت و رسالت را عطا نمود، ولی هنگامی که می‌خواست مقام خلیل بودن را که بالاترین مقام است عطا کند او را به مکه فراخواند و آنجا امتحان، سخت‌تر و بخشش، بزرگ‌تر بود پس مقام خلیل بودن را به وی عطا نمود. والله اعلم.

و خداوند قلب پیامبرمان محمد صرا پس از امتحانات بزرگ در مکه با نعمت‌های اساسی پر می‌سازد سپس مقام خلیل بودن را در مکه به وی عطا نموده سپس به او اجازه می‌دهد به مدینه هجرت کند. والله اعلم.

به این خاطر، شاید یکی از اهداف حج این باشد که مسلمان به این مکان فراخوانده شود، جایی که کرم و عطای الله سبحانه و تعالی بیش از اماکن دیگر در آن متجلی می‌شود و عبادت‌ها به صورت فشرده در روزهای معدودی بر او فرض می‌شود تا از این نعمت‌ها و نعمت‌های دیگر بیش از انچه در شهر خویش عطا شده است بدو عطا شود.

زمانی که حاجی به این ویژگی مکه بیاندیشد با التماس از الله سبحان درخواست می‌کند نعمت‌های اساسی و فرعی را بر او بیافزاید و مقامش را در بندگی بالا ببرد.

چه بسا الله در این سفر کوتاه دعایش را اجابت نموده و بر علم یا حکمت یا تقوا و کردار نیکش بیافزاید یا درجه‌اش را بالا ببرد و در حالی که مسلمان آمده بود، مؤمن باز گردد، یا اینکه مؤمن آمده و محسن بازگردد یا محسن آمده و صدیق باز گردد..

و سنت خداوند دربارهٔ نعمت‌های اساسی این است که آن را به بنده‌ای از بندگانش نخواهد داد مگر اینکه او را آزمایش و امتحان کند و به همین دلیل امتحان ابراهیم ـ ÷ـ در مکه بیشتر از عراق و شام بود و امتحان محمد ص‌ در مکه بسیار سخت‌تر از مدینه بود تا به درجهٔ خلیلی برسند. والله اعلم.

به همین دلیل امتحان و آزمایش بر شخص حاجی در مکه بیشتر می‌شود تا آمادهٔ هدیهٔ بزرگی باشد که از الله امید دارد اگر شکیبایی نموده و از الله پروا کند.

و به همین دلیل الله می‌فرماید:

﴿فَمَن تَعَجَّلَ فِي يَوۡمَيۡنِ فَلَآ إِثۡمَ عَلَيۡهِ وَمَن تَأَخَّرَ فَلَآ إِثۡمَ عَلَيۡهِۖ لِمَنِ ٱتَّقَىٰۗ وَٱتَّقُواْ ٱللَّهَ وَٱعۡلَمُوٓاْ أَنَّكُمۡ إِلَيۡهِ تُحۡشَرُونَ[البقرة: ٢٠٣] «و اگر کسی (عبادت سه روزه را در دو روز اوّل ایّام التشریق انجام دهد و) شتاب نماید، گناهی بر او نیست (و مانعی نخواهد بود که روز سوم برای رمی جمرات نباشد)، و کسی که ماندگار شود گناهی نخواهد داشت، (و این رخصت تعجیل یا تأخیر و نفی گناه از شتابنده و ماندگار، تنها) از آنِ کسی است که تقوا پیشه سازد. از خدا بپرهیزید و بدانید که در پیشگاه او جمع خواهید شد».

معلوم است آنکه در دو روز شتاب کرده خداوند به او تخفیف داده و گناهی بر او نیست ولی شخصی که این آیات را می‌خواند گمان می‌کند در بارهٔ کسی که تأخیر کرده است خداوند بگوید: و آنکه تأخیر کند پاداش بزرگی دارد ولی الله سبحانه و تعالی در این آیه شرطی را برای شخصی که تأخیر کرده و می‌ماند قرار داده و آن تقوای الله است: ﴿لِمَنِ ٱتَّقَىٰو بنا به قولی، شرط تقوی در آیه فقط به کسی باز می‌گردد که مانده است و آن ـ الله اعلم ـ به خاطر این است که بیشتر آزمایش می‌شود تا بیشتر به او عطا شود.

پس آنکه تأخیر کرده و می‌ماند بخشش و عطایی بزرگ‌تر را به دست می‌آورد پس از اینکه آزمایشش بیشتر است. والله اعلم.

خداوند متعال می‌فرماید: ﴿أَمۡ حَسِبۡتُمۡ أَن تَدۡخُلُواْ ٱلۡجَنَّةَ وَلَمَّا يَعۡلَمِ ٱللَّهُ ٱلَّذِينَ جَٰهَدُواْ مِنكُمۡ وَيَعۡلَمَ ٱلصَّٰبِرِينَ[آل عمران: ١٤٢] «مگر پنداشته‏اید [که تنها به صرف ادّعاى ایمان] به بهشت داخل خواهید شد؟ در حالى که هنوز خدا تلاشگران و پایداران را از میان شما [در مقام آزمایش] نشناخته است».