موضوع اصلی
یکی از موضوعات جنجال برانگیز میان فرقههای اسلامی، موضوع صحابه است، آیا صحابه عادلند یا خیر؟ آیا از آنان رده(برگشت از دین) و یا نفاقی سر زده یا خیر؟ آیا آیاتی که منافقان مدینه را مذمت میکند بعضی از صحابه را نیز در بر میگیرد یا اصلاً از افرادی دیگر سخن میگوید؟ حقیقتاً، این موضوع بسیار مهمی است، زیرا صحابه بودند که حضرت پیامبرصرا همراهی کردند و قرآن و سنت نبوی را از ایشان نقل کردند، پس آیا روایاتآنان مورد قبول است یا خیر؟ و یا باید تنها از آنانی که تغییر و تبدیلی ایجاد نکردند، روایت شود؟
در واقع منشأ بسیاری از این اشتباهات و کج فهمیها عدم تفریق بین معنای لغوی و معنای شرعی«صحبت» میباشد، نباید فراموش کرد که هنگام سخن گفتن دربارۀ صحابه، معنای شرعی آن منظور است، نه معنای لغوی، یعنی این که صحابی به کسی گفته میشود که، حضرت پیامبرصرا در حال حیات و با ایمان دیده باشد و مسلمان از دنیا رفته باشد[۸] .
پس بنابراین تعریف، در مییابیم که مراد از لفظ صحابه، منافقان نیستند: زیرا آنان اصلاً ایمان نداشتند، و همچنین آنانی که مرتد شدند و با کفر از دنیا رفتند و یا این که پس از وفات رسول اللهصو یا در حیات ایشان، ایمان آوردند. اما ایشان را ملاقات نکردهاند، صحابی گفته نمیشوند.
موضوع صحابه بحثی عقیدتی است، لذا آیات قرآن را که دربارۀ صحابه و منافقین نازل شده است ذکر خواهم کرد تا اینکه حقیقت آشکار شود و علایم و نشانههای هر یک از این دو گروه را بدانیم، و ان شاء الله در این زمینه از احادیث حضرت پیامبرصو اقوال و گفتار امامان اهل بیت رضوان الله علیهم اجمعین نیز استفاده خواهم نمود.
شاید کسی بگوید: من که عالم نیستم، چگونه میتوانم احادیث صحیح را از احادیث ضعیف، تشخیص دهم؟
میگویم: این درست است، اما تو می توانی قرآن را که با زبان عربی واضح و آشکار نازل شده، بخوانی و در آن تدبر کنی، خداوند عقاید را در قرآن با وضاحت تمام به گونهای بیان نموده که برای هیچ احدی بهانه ای باقی نمیگذارد.
از این گذشته، خداوند به تو عقلی عنایت نموده که به وسیلهآن میتوانی در پرتوی قرآن کریم، حق را از باطل تشخیص دهی و احادیث ساختگی و دروغینی را که درباره صحابه به حضرت پیامبرصنسبت دادهاند، بشناسی، زیرا امکان ندارد که احادیث حضرت پیامبر صبا قرآن تعارض داشته باشد. و اگر حدیثی آشکارا با قرآن تعارض داشته باشد، دلیل بر این است که آن حدیث ساختگی و دروغ است.
طبرسی که یکی از علمای شیعه است در کتاب «الاحتجاج» خود از امام باقر از رسول الله صروایت نموده که ایشان فرمودند: «هر گاه حدیثی به شما رسید، آن را با قرآن و سنت من بسنجید، هر چه با کتاب الله و سنت من موافق بود، بپذیرید، و آنچه مخالف قرآن بود نپذیرید»[۹] .
چنین روایاتی از امامان دیگر اهل بیت نیز نقل شده مثلا امام جعفر صادق رضی الله عنه میفرماید: «هر حدیثی که به ما نسبت داده میشود نپذیرید، مگر آن که با قرآن و سنت موافق باشد»[۱۰] .
و در جایی دیگر میفرماید: «از خدا بترسید و آنچه از ما نقل میشود و مخالف کلام پروردگارمان و مخالف سنت پیامبرمانصاست، نپذیرید، زیرا هر گاه ما حدیثی باز گو میکنیم، میگوییم:
خداوندﻷمیفرماید، رسولاللهصفرمودند»[۱۱] .
امام باقر/میفرماید: «آنچه از ما به شما میرسد، بنگرید، اگر با قرآن موافق بود بپذیرید و اگر مخالف بود، رد کنید»[۱۲] .
برادر مسلمان! میبینید که معیار فقط قرآن است، هر چه با قرآن موافق باشد، پذیرفته میشود و هر چه مخالف آن باشد مردود است و به دیوار زده میشود، و این دقیقاً همان چیزی است که رسولاللهصو امامان اهل بیتشبه ما توصیه فرمودهاند، پس برویم به سرچشمۀ زلال قرآن تا ببینیم در این باره چه میگوید.
[۸] الاصابة في تمييز الصحابة ۱/۱۵۸. [۹] طبرسی، الاحتجاج ص ۲۲۹. باب: احتجاج ابي جعفر في أنواع شتي، الكافي، ۱/۹۶، التهذيب، ۱/۲۷۵، الاستبصار وغیره. [۱۰] رجال الكشي: ص ۱۹۵، البحار ۲/۲۳۹، رجال ابیداود: ۵۱۷. [۱۱] رجال الكشي: ص ۱۹۵، در ذکر مغیره بن سعید، البحار،۲/۲۳۹، رجال ابیداود،۵۱۷. [۱۲] الأمالي للطوسي: ۱/۲۳۷، وسایل الشيعة، ۲۷/۱۲۰، البحار ۲/۲۳۵.