پرسشهایی مهم
شاید شخصی بپرسد: اگر خداوند مهاجرین و انصار را برای خلود و جاودانگی در بهشت مژده داده است، پس چرا آنان را بیم داده، آیا این امر دلیل بر این نیست که امکان دارد آنان به جهنم بروند؟و چرا حضرت پیامبرصدر حدیث حوض، خبر دادند که برخی از آنان تغییر مییابند و تبدیل میشوند و از حوض کوثر رانده میشوند؟
پاسخ: صحابهشمعصوم نیستند لذا همانند دیگر افراد بشر گاهی از آنان گناهانی سر میزند اما هر گز در شرف و فضل صحبت با پیامبرصو نصرت دین و فتوحات وغیره کسی با آنان برابری نمیکند.
اما این که خداوند آنان را بیم داده و از ارتکاب گناه بر حذر داشته، اشکالی ندارد، زیرا صحابهشمعصوم نیستند، و نیز بیم دادن آنان از قبیل این است که «به در بگو تا دیوار بفهمد» همان گونه که خداوند پیامبرش راصرا نیز از شرک بیم میدهد و بر حذرش میدارد، میفرماید: ﴿وَلَقَدۡ أُوحِيَ إِلَيۡكَ وَإِلَى ٱلَّذِينَ مِن قَبۡلِكَ لَئِنۡ أَشۡرَكۡتَ لَيَحۡبَطَنَّ عَمَلُكَ وَلَتَكُونَنَّ مِنَ ٱلۡخَٰسِرِينَ ٦٥﴾[الزمر: ۶۵] .
«به راستی که به تو و کسانی که پیش از تو بودن وحی کرده شده: اگر شرک آوری، بی گمان عملکرد نابود شود و به یقین از زیان کاران شوی».
و این بدان معنا نیست که امکان دارد پیامبران علیهم السلام نیز، به شرک مبتلا شوند، بلکه هدف بیان شناخت و خطر شرک و تحذیر امت از آن، است.
مثال دیگری این است که خداوند پیامبرشصرا از پیروی از منافقان بر حضر داشته و میفرماید: ﴿يَٰٓأَيُّهَا ٱلنَّبِيُّ ٱتَّقِ ٱللَّهَ وَلَا تُطِعِ ٱلۡكَٰفِرِينَ وَٱلۡمُنَٰفِقِينَ﴾[الأحزاب: ۱] .
«ای پیامبر از خدا پروا بدار و از کافران و منافقان اطاعت مکن».
و همچنین این فرمودۀ خداوند متعال:
﴿يَٰٓأَيُّهَا ٱلنَّبِيُّ لِمَ تُحَرِّمُ مَآ أَحَلَّ ٱللَّهُ لَكَ﴾[التحریم: ۱] .
و نیز آیهی: ﴿وَتَخۡشَى ٱلنَّاسَ وَٱللَّهُ أَحَقُّ أَن تَخۡشَىٰهُ﴾[الأحزاب: ۳۷] .
و مثالهای دیگر از این قبیل پس این آیهها در مرحلهاول نوعی تربیت و هشدار به امت هستند.
اما سوال دربارۀ حدیث حوض سؤال مشهوری است، اکنون با بیان نکات زیر، به برسی آن میپردازیم.
اولاً: حدیث به گونههای متعددی روایت شده است، مثلا در روایتی چنین آمده: «يَرد علىّ يوم القيامه رهط من أصحابي فيُحلَّون عن الحوض فاقول يا رب أصحابي فيقول انك لا علم لك بما أحد ثوا بعدك إنهم ارتدّوا على أدبارهم القهقري».
«روز قیامت گروهی از اصحابم بر من وارد میشوند، پس آنان از حوض باز داشته میشوند، و میگویم: پروردگارا، اصحاب من هستند، میفرماید: تو نمیدانی که پس از تو چه کردهاند، آنان به قهقرا بازگشتهاند».
در روایتی دیگر آمده: «بينا أنا نائم إذا زمرة حتى إذا عرفتهم خرج رجل من بيني وبينهم فقال هلم فقلت أين؟ قال إلى النار والله قلت وما شأنهم؟ قال إنهم ارتدوا بعدك على أدبارهم القهقرى . ثم إذا زمرة حتى إذا عرفتهم خرج رجل من بيني وينهم فقال هلم قلت أين؟ قال إلى النار والله قلت ما شأنهم ؟ قال إنهم ارتدوا بعدك على أدبارهم القهقرى فلا أراه يخلص منهم إلا مثل همل النعم»[۳۷] .
«در لحظهای که من ایستادهام گروهی نزدیک میشوند همین که آنان را میشناسم مردی میان من و آنان در میآید و میگوید: بشتابید، میپرسم: کجا، میگوید: به جهنم، میگویم: گناهاهشان چیست؟ میگوید: آنان پس از تو به قهقرا باز گشتند، سپس گروهی دیگر نمایان میشود و همین که آنان را میشناسم مردی میان من و آنان در میآید و میگوید: بشتابید، میگویم کجا، میگوید به جهنم، میگویم: گناهشان چیست؟ میگوید: آنان پس از تو به قهقرا بازگشتند، آنگاه میبینم که مانند گلهای گوسفند آنان را جدا میکند و میبرد».
ثانیاً: اگر کسی بگوید که این حدیث عام است امام علی و همچنین مقداد، عمار، مسلمانان و ابوذرشرا نیز شامل میشود، چه پاسخی خواهیم داد؟
به او خواهیم گفت که: دلایل زیادی وجود دارد که حدیث حوض شامل مهاجرین و انصار نمیشود، زیرا خداوند آنان را به ورود به بهشت و جاودانه ماندن در آنجا، مژده داده است، بنابراین دلایلی که حضرت علی، مقداد، عمار، سلمان و ابوذرشرا از حدیث حوض مستثنا میکند، دیگر مهاجرین و انصار را نیز مستثنا میکند.
لذا ما میگوییم که بدون تردید، این حدیث نزد ما صحیح است، اما هرگز و قطعاً مراد آن، حضرت علیسنیست، زیرا حضرت پیامبرصایشان را به بهشت مژده دادهاند، و همچنین صحابۀ دیگر از پیشگامان به اسلام مانند: ابوبکر، عمر، عثمان، طلحه و زبیر، عمار و مقداد و صحابۀ دیگرشکه حضرت پیامبرصآنان را به بهشت مژده دادهاند، مراد نیستند.
همچنین امکان ندارد که مراد آن پیشگامان مهاجرین و انصار باشند زیرا خداوند متعال خبر و وعده داده که آنان در باغها و بهشتی که از زیر درختانش جویها جاری است، برای همیشه ماندگار خواهند بود[۳۸] .
همچنین امکان ندارد که مراد، آن ۱۴۰۰ نفری باشند که در زیر درخت با آن حضرتصبیعت نمودند زیرا خداوند متعال اعلام فرموده که از آنان راضی است و هر کسی را که خداوند از او راضی شود دوباره از او ناراض نخواهد شد، زیرا خداوند تنها از کسی راضی میشود که اهل رضایت باشد، خداوند میفرماید: ﴿لَّقَدۡ رَضِيَ ٱللَّهُ عَنِ ٱلۡمُؤۡمِنِينَ إِذۡ يُبَايِعُونَكَ تَحۡتَ ٱلشَّجَرَةِ فَعَلِمَ مَا فِي قُلُوبِهِمۡ فَأَنزَلَ ٱلسَّكِينَةَ عَلَيۡهِمۡ وَأَثَٰبَهُمۡ فَتۡحٗا قَرِيبٗا ١٨﴾[الفتح: ۱۸] .
آیا هیچ مسلمانی میگوید که، همان هایی را که خداوند به بهشت و ماندگاری در آن مژده داده، مرتدان و ناکسان نیز همانهایند، و یا اینکه هنگامی که خداوند آنان را به بهشت مژده داده، نمیدانسته که در آینده مرتد میشوند؟ پناه بر خدا، خداوند از نادانی، نقایص و عیوب پاک است.
ثالثاً: اما آنچه در حدیث آمده که «إنهم ارتدوا بعدك على أدبارهم». «آنان پس از توبه به عقب برگشتند». و در روایتی دیگر: «لم يزالوا مرتدين على أعقابهم مذ فارقتهم». «از هنگامی که از آنان جدا شدی مرتد بودند».
و در روایتی دیگر: «إِنَّكَ لا تَدْرِي مَا أَحْدَثُوا بَعْدَكَ». «تو نمیدانی که پس از تو چه کردهاند».
پاسخ: آن واضح است، و آن این که، آنهایی که (همچون چهارپایان بی سرپرست) جدا میشوند و میرهند، از میان گروهایی خواهند بود که بر آن حضرتصعرضه میشوند و از میان سایر صحابه نیستند، بدین جهت فرمودند: گروهی و نفرمودند شما.
توضیح مطلب، این که: تعداد صحابهشبسیار زیاد است و آنان سر حوض میروند و از آن آب مینوشند، البته گروههایی از رفتن به حوض منع خواهند شد، زیرا آنان تغییر و تبدیل کردهاند و مجموعۀ کمی از آنان معاف میشوند، و این فضل خداوند است.
حضرت پیامبرصفرمودند: در لحظهای که من ایستادهام گروهی میآیند... و نفرمود: اصحاب من میآیند. و این تعبیر دلالت میکند که تعداد این گروها در مقایسه با مجموع صحابهشبسیار اندک است، لهذا این حدیث شامل بقیه صحابه، نمیشود، بلکه آنان از نخستین کسانی خواهند بود که سر حوض میروند و از آن آب مینوشند.
مثالش مانند این است که مدیر مدرسهای که در آن ۳۰۰۰ دانش آموز تحصیل میکند، بگویید: مجموعهای از دانش آموزان که نظم را بههم زدهاند، بر من عرضه شدند، آنان را تنبیه کردم، جز مجموعه کوچکی که بنا بردلائلی آنان را معاف کردم، هر کسی که این سخن را بشنود، میداند که دانش آموزانی که بر مدیر مدرسه عرضهشدهاند در مقایسه با کل دانش آموزان مدرسه، ناچیز و غیر قابل ذکر، هستند.
برادر گرامی، حدیث را دوباره بخوان و در آن بیندیش.
رابعاً: در این باره که منظور از آنانی که از حوض رانده میشوند چه کسانی هستند، چندین نظریه وجود دارد، البته با توجه به عدم تعیین نامهای آن افراد، و تنها خداوند در این باره قضاوت میکند و بس.
۱- برخی از علما میگویند: لفظ صحابی از نظر لغوی منافق را نیز شامل میشود و احتمال دارد که مراد حضرت پیامبرصمنافقانی باشند که آنان را نشناخته و یا نفاقشان برای ایشان آشکار نبوده است، اگر چه اغلب آنان را با صفاتی که خداوند برای منافقان ذکر کرده، میشناختند به دلیل این که هنگامی که سر کردۀ منافقان، عبدالله بن أبی بن أبی سلول گفت: آیا علیه ما همدست شدهاند، اگر به مدینه باز گردیم، عزیزتر فرومایهتر را از مدینه خواهد راند، آنگاه حضرت عمرسگفت: یا رسول اللهص، آیا این مرد پلید (عبدالله بن ابی بن ابی سلول) را نکشیم؟ حضرت پیامبرصفرمودند: «نمیخواهم که مردم پس از من بگویند او (محمدص) اصحاب خود را میکشت».
این حدیث دلالت میکند بر این که لفظ صحابی بر منافق نیز اطلاق میگردد، بنابراین میتوان لفظ صحابی را در حدیث حوض بر منافقین حمل کرد نه بر اصطلاح شرعی صحابی که در قرآن آمده و خداوند آن را به بهشت و ماندگاری در آ ن مژده دادهاست، و به این گونه میتوان روایت را با هم جمع نمود.
۲- برخی دیگر میگویند: مراد آن کسانی هستند که اسلام آوردند و اسلامشان پخته نبود، مانند کسانی که در اطراف جزیره بودند و بعدها مرتد شدند همه میدانیم که بعد از فتح مکه دهها وفد نزد آن حضرتصآمدند و اسلام خود را اعلام فرمودند، و تعداد صحابه در حجه الوداع همراه با پیامبرصبیش از صد هزار نفربود این نظریه مناسبترین نظریههاست.
تو را به خدا، چگونه میشود که مهاجرین و انصار را که قطعاًمیدانیم خداوند آنان را تزکیه نموده و ستوده است، متهم نمود و مرتدانی را که مهاجرین وانصار و دیگر صحابه با آن جهاد کردند رها کرد.
آری چگونه میتوان صحابهای را که خداوند تزکیه نموده متهم ساخت و مرتدانی همچون مسیلمه کذاب، سجاح، طلیحیه بن خویلد، اسود عنسی و امثالهم و آنهایی را که از اینان پیروی کردند و با اینکه پیامبرصرا دیده بودند مرتد شدند و بر کفر مردند، رها نمود؟!!.
به این گفتار جالب امام جعفر صادق /تأمل کن که میفرماید: «اصحاب رسول اللهصدوازده هزار نفر بودند، هشت هزار از مدینه و دو هزار از مکه و دو هزار از «طلقاء» و در میان آنان هیچ فردی قدری، مرجی، حروری، معتزلی و خود رأیی دیده نشده است، آنان شب و روز میگریستند و میگفتند: (پروردگارا) ارواح ما را قبض کن پیش از آن که نان خمیر بخوریم»[۳۹] .
میبینیم که امام جعفر صادقسدوازده هزار نفر از صحابه را که اکثرشان از مدینهاند میستاید و گواهی میدهد که آنان تغییر نیافتند و دین خود را بدل نکردند و این گونه از دنیا رفتند، باز هم امروز شیعه میآیند و میگویند: این همه صحابی (جز چند نفر) مرتد شدند و از دین برگشتند!!.
خامساً: فراموش نکن که خداوند خبر میدهد که مهاجرین و انصار را که در غزوۀ تبوک همرکاب آن حضرتصبودند، مغفرت نموده است، میفرماید ﴿لَّقَد تَّابَ ٱللَّهُ عَلَى ٱلنَّبِيِّ وَٱلۡمُهَٰجِرِينَ وَٱلۡأَنصَارِ ٱلَّذِينَ ٱتَّبَعُوهُ فِي سَاعَةِ ٱلۡعُسۡرَةِ﴾[التوبة: ۱۱۷] .
این چه افترایی که (شیعه) بر اصحاب رسول الله صمیبندند، همانانی که در ساعه العسره (در جنگ تبوک) از میان ایشان پیروی کردند و بخاطر خداوند از اهل و مال خویش گذشتنند.
چه جنایتی بزرگتر از این که کسی از صحابهشعیبجویی کند، همانانی که خداوند میفرماید که توبهشان را پذیرفته و از آنان خشنود گشته و آنان را به بهشت جاویدان که در آن نهرها جاری است، مژده داده که تا ابد در آن خواهند ماند؟!!.
و این چه مخالفتی است با خداوند که در آیات زیادی صحابهشرا تزکیه نموده است؟
آری چه جنایت بزرگی است این که کسی بیاید و آنچه را که رسولاللهصدر حدیث حوض تعیین نکرده، تعیین کنند و به ناحق بگوید که مراد آن مهاجرین و انصارند، آنانی که خداوند در موردشان میفرماید: ﴿وَرَضُواْ عَنۡهُ وَأَعَدَّ لَهُمۡ جَنَّٰتٖ تَجۡرِي تَحۡتَهَا ٱلۡأَنۡهَٰرُ خَٰلِدِينَ فِيهَآ أَبَدٗا﴾[التوبة: ۱۰۰] .
در مقابل مرتدانی را که در سرزمین یمامه و جایهای دیگر بودند، رها کند؟!!.
خداوند متعال پس از ذکر مهاجرین و انصار میفرماید: ﴿وَٱلَّذِينَ جَآءُو مِنۢ بَعۡدِهِمۡ يَقُولُونَ رَبَّنَا ٱغۡفِرۡ لَنَا وَلِإِخۡوَٰنِنَا ٱلَّذِينَ سَبَقُونَا بِٱلۡإِيمَٰنِ وَلَا تَجۡعَلۡ فِي قُلُوبِنَا غِلّٗا لِّلَّذِينَ ءَامَنُواْ رَبَّنَآ إِنَّكَ رَءُوفٞ رَّحِيمٌ ١٠﴾[الحشر: ۱۰] .
[۳۷] رواه البخاري. [۳۸] التوبة: ۱۰۰ [۳۹] الخصال: ۶۴۰، البحار ۲۲/۳۰۵، حدائق الانس:۲۰۰.