مروری بر جايگاه اخلاق در اسلام

دیدگاه دیگران در مورد اخلاق:

دیدگاه دیگران در مورد اخلاق:

راستی افکار و تصوراتی که امروز در باره‌ی اخلاق مطرحند، چیست؟

با تحقیق موشکافانه در مورد نظام اخلاقی انسان معاصر، خواهیم دید که این افکار از نقطه نظر پایه و اساس، حاوی دو نوع طرز فکر مختلف است:

نوع اول: افکاری است که بر اساس ایمان به خدا و اعتقاد به معاد و زندگی اخروی پایه‌ریزی شده است.

نوع دوم: افکاری بر مبنای تفکرات و نظریاتی غیر از دو اعتقاد مزبور.

در مورد نوع اول باید گفت: بر صاحبان دانش و پاک نهاد پوشیده نیست افکاری که براساس ایمان به خدا و زندگی اخروی استوار است طبعاً بر محور ایمان و اعتقادات مردم نسبت به خدا و روز جزا شکل گرفته‌اند و از نظر حدود با مقتضیات آن موافق خواهد بود.

امروزه می‌بینیم که مفهوم دین و اوامر الهی به طور کلی دائره‌ی بسیار تنگی از شؤون زندگی انسانی را در برگرفته و عبادت‌های معدودی به جای آورده و شعارهای معینی به پا می‌دارند(مرجع ضمیر مشخص نیست) و از حدود معلومی پرهیز کرده و به پندار خویش تمام آنچه را خدا از ایشان خواسته همین امور مزبور بوده و آن نهایت چیزی است که خداوند در دائره‌ی تنگ زندگی فردی و خانوادگی و اجتماعی به آنان امر فرموده است.

در حقیقت همین تصور ناقص و غلط از دین، مانع اصلی تطبیق قواعد اخلاقی در شؤون مختلف زندگی انسان شده است که خداوند در شرائع و ادیان آسمانی تشریع نموده‌اند و سبب کاهش تأثیر آن‌ها در نشاط اجتماع انسانی گشته است.

در نتیجه تمام طوائف بشری و جوامع انسانی از هر هدایت و ارشاد الهی در این زمینه بی‌بهره مانده و خویشتن را از تمامی قیود اخلاقی رها ساخته‌اند. در صورتی که شایسته و ضروری بود، همین ادیان الهی که بشر امروزی اعتقاد به آن‌ها را ادعا می‌کند، اصول اخلاقی را برای جامعه‌ی انسانی تنظیم و تبیین می‌کرد.

همچنین کج فهمی و کوتاهی در عمل به مقتضیات ایمان به خدا و روز جزا، سبب شده است تا افرادی که می‌خواهند خود را از قیود و چارچوب نظام اخلاقی رها سازند به آسانی بتوانند گریزگاه‌هایی برای خویش بیابند.

اما افراد متدین و کسانی که از نظر اعتقاد و ایمان به مبدأ و معاد، وضع بهتری دارند، بی‌شک مردمی با اخلاق نیکو و نفس‌های پاک بشمار می‌آیند و در میان آن‌ها افراد بسیار نیک رفتار با اخلاق پسندیده و کردار نیکو، دیده می‌شوند.

بزرگ‌ترین صدمه و ضرری که این افکار ناقص و خرافی درباره‌ی دین و سیستم اخلاقی و مسائل معنوی به جهان بشریت وارد کرده‌اند، این است که مردمان پاک و صاحبان اخلاق و خصال نیک را از میدان زندگی و مبارزه کنار زده و آن‌ها را در گوشه‌های خلوت و دور از اجتماع منزوی نگاه داشته و در نتیجه، میدان برای افراد دیگری که دارای اخلاق و خصال پست و صفات رذیله‌اند، خالی گشته و گوی و میدان بدون مزاحمت در انحصار آن‌ها قرار گرفته است. [۱۱]

[۱۱] مودودی ابوالأعلی، بی تا، ص: ۱۶ – ۱۷.