ج) میانهروی اسلام در اخلاق:
اسلام، میانهرو و معتدل است میان آرمان گرایان و ایدهآلیستهای افراطی که انسان را فرشته یا فرشتهآسا میپندارند و بر همین اساس ارزشها و روشهای فراتر از توان وی، برایش طرحریزی میکنند و میان واقعگرایان افراطی که او را حیوان یا شبه حیوان قلمداد میکنند و بر همین اساس رفتاری فروتر از شخصیت و ارزش وی برایش روا میدارند. دستهی اول با حسن ظن به فطرت انسانی آن را خیر و نیکی محض به شمار آوردند و اینان با بدگمانی به آن طبیعت بشر را شر و پلیدی خالص برشمردند. در حالی که نظر اسلام در میان این دو گروه، نظری است میانهرو و معتدل.
انسان در نظر اسلام موجودی است مرکب، دارای عقل، شهوت، غریزه حیوانی و روحانیت که راه خیر و راه شر برای وی روشن و معلوم شده است. و از نظر ساختاری و فطری برای پویش هر دو راه مهیا شده است، هم میتواند راه شکر و سعادت را در پیش گیرد و هم راه کفر و شقاوت، در وی به اندازۀ استعداد پارسایی، استعداد ناپارسایی هم وجود دارد. مأموریت و وظیفهی او مبارزه با نفس و پرورش آن است تا اینکه تزکیه و پاک و پاکیزه گردد: ﴿وَنَفۡسٖ وَمَا سَوَّىٰهَا٧ فَأَلۡهَمَهَا فُجُورَهَا وَتَقۡوَىٰهَا٨ قَدۡ أَفۡلَحَ مَن زَكَّىٰهَا٩ وَقَدۡ خَابَ مَن دَسَّىٰهَا١٠﴾[الشمس: ۷-۱۰].
«و سوگند به نفس آدمی و به آنکه او را ساخته و پرداخته کرده است. سپس بدو گناه و تقوا را الهام کرده است (و راه و چاه و حسن و قبیح را توسط عقل و وحی به او نشان داده است) کسی رستگار میگردد که نفس خویشتن را پاکیزه دارد و بپیراید و کسی ناکام و نومید میگردد که نفس خویشتن را (در میان کفر و شرک و معصیت پنهان بدارد و به معاصی) بیالاید». [۱۵]
تکالیف اخلاقی اسلامی قابل اجراست و از سختگیری های طاقت فرسا به دور است در روایتی از پیامبر اکرم ج نقل شده است: «احب الدین الی اللَّه الحنیفهٔ السمحه» [۱۶] «محبوب ترین دین در نزد خداوند دینی است که معتدل و آسانگیر باشد».
و نیز فرمودند: «انی ارسلت بحنیفیهٔ سمحهٔ» [۱۷] «من به دینی معتدل آسانگیر رسالت یافتم».
[۱۵] القرضاوی، ۱۹۸۹م، ص: ۱۳۸. [۱۶] اسناد آن حسن است. نگاه: "صحیح الأدب المفرد" (۲۲۰) و " سلسلة الأحادیث الصحیحة " (۸۸۱). مصحح. [۱۷] اسناد حدیث صحیح است. نگاه: " سلسلة الأحادیث الصحیحة " (۱۸۲۹). در ضمن معنی "السمحة" یعنی تسامح و اهل مدارا. مصحح.