آغاز سخن
إنَّ الحَمدَ لله؛ نَحمَدُه، و نستَعینَهُ، و نَستغفِرُهُ، و نَعوذُ باللهِ من شُرورِ أنفُسنَا، و سَیِّئاتِ أعمَالنَا، مَن یَهدِهِ اللهُ فَلا مُضِلَّ له، و مَن یُضلِل فَلا هَادِیَ لَه.
و أشهد أن لا إله إلا اللهُ وحدَهُ لا شریكَ لَهُ. و أشهد أنَّ محمَّداً عَبدُهُ و رَسُولُه.
بدان که جملهی ستایشها از آن اللهأ است. او را ستوده و از او کمک میطلبیم و خواهان آمرزشیم. از پلشتیهای روح و کردار زشتمان به او پناه میجوییم. آن که را اللهـ راهنمایی کند، گمراه کنندهای ندارد و هر که را او (الله) گمراه نمود هدایتگری نخواهد داشت.
گواهم که معبود بر حقی جز الله بیهمتا وجود ندارد؛ و شاهدم که محمد ج بنده و سفیر اوست.
اما بعد:
امت مسلمان در تقاطع سردرگُمی هلاک گشته است. چنان زندگی حیران و سرگردانی سپری میکند، که تاریخ اسلامی علیرغم چشیدن بحرانهای فراوان و فجایع و مصیبتهای بیانتها در لحظات ناتوانی و دوری از حمایت استوار الهی، شاهد چنین زندگانی نبوده است. هر روز مسلمانان پارهای از خاک و دیار خویش و بخشی از داراییهای خود را از دست میدهند؛ و یا در حالت وحشت و نگرانی و با لحظات بیم و نا امیدی و ساعات ترس و دلهره زندگی میکنند.
لیک آن که در سنن الهی به بصیرت مینگرد، شک ندارد که روزگار علیه دشمنِ مسلمین میچرخد. راهنما و قافله سالار مسلمین، مقولهی معروف عمر بن خطابس است که بانگ میدارد: «نَحنُ قَومٌ أَعَزَّنَا اللهُ بِالإِسلامِ و إِن ابتَغَینَا العِزَّةَ فِی غَیرِهِ أَذَلّنَا اللهُ»: ما آن مردمانیم که اللهـ با اسلام عزت و شوکتمان داد؛ اگر عزّت را ماورای اسلام بجوییم، پست و زبونمان خواهد کرد.
بدین روی بیدرنگ از خود حساب کشیده و کم کاری و علت را مییافتند. و در مرحلهی بازگشت به دین، سریع وارد عمل میشدند. متقابلاً اللهأ نیز خواری و نکبت را از آنان میزدود و عزت و شوکتشان را قدرت میبخشید و باد صبایشان در پی تند باد هلاکت وزیدن میگرفت.
لیکن افرادی در اسلام رشد یافتند که جاهلیت را نشناختهاند. دستگیرههای دین یکی پس از دیگری شکست و هر دستگیرهای که شکست مردم به دستگیرهی دیگر دست آویختند.
تاریکی که امروز حقیقت امرِ امت اسلامی را در بر گرفته، بسی سختتر و تلختر از گذشته است. اما من به آفریدگارمأ اطمینان کامل دارم که گر او بخواهد این ظلمت تکّه پاره گشته و میگذرد.
بر ماست که وضعیت کنونی را از منظر اسلام بنگریم و عللی که کار را بدینجا کشانده مشخص کنیم. و در پی آن به برنامهی حقّی که آخر این امت جز با آن اصلاح نمیشود، نظر اندازیم. چرا که اولِ این امت با چنین برنامهای اصلاح گشت. وعده دهنده اللهـ است و او تکیهگاه و پناه من است.
به قلم: ابو اسامه سلیم بن عید الهلالی