چرا منهج سلفی را برگزیدم؟

الله متعال کامل کننده‌ی نور خویش است

الله متعال کامل کننده‌ی نور خویش است

علی رغم تمام مکر و حیله‌ای که در امتداد روز و شب مسلمین را به سرای هلاکت فرا می‌خواند، علما و طلاب دعوت‌گر به سوی الله آمدند و ناگهان با پایگاه‌های گمراهی و ضلالت روبرو شدند که در بلاد مسلمین به زندگی مشغول‌اند. چرا که این مهمانان ناخوانده، بالاخره نقطه‌ی اتکای و تمرکز خود را انتقال داده‌اند یا نزدیک است به یک جریان شهر نشینی صلیبی یهودی تبدیل شوند. زهی خیال باطل ! گمان کرده‌اند امت اسلامی قصد دارد اسلام را ترک کرده و دیگر به آن باز نگردد.

اما آنان از حقایق زیادی غافل مانده‌اند که با توجیهات و حساب‌های آنان هم خوانی ندارد. چرا که الله در گوش‌هاشان سنگینی انداخته است و قادر به شنیدن حق نیستند و بر دل‌ها شان پرده‌هایی افکنده که توان فهم آن را نداشته و بر چشم‌هاشان پوششی انداخته که نتوانند دید.

۱- همان ابتدای امر نفهمیدند که فرجام و انجام کار، در گذشته و آینده فقط از آنِ اللهـ است؛ نه در دست آنان یا دیگر جن‌ها و آدمیان.

اللهـ می‌فرماید: ﴿وَٱللَّهُ غَالِبٌ عَلَىٰٓ أَمۡرِهِۦ وَلَٰكِنَّ أَكۡثَرَ ٱلنَّاسِ لَا يَعۡلَمُونَ٢١ [يوسف: ۲۱]: (و الله بر کار خود چیره و غالب است، ولی بیشتر مردم نمی‌دانند).

و فرموده‌اند: ﴿وَرَبُّكَ يَخۡلُقُ مَا يَشَآءُ وَيَخۡتَارُۗ مَا كَانَ لَهُمُ ٱلۡخِيَرَةُۚ [القصص: ۶۸]: (و پروردگار تو هر چه را بخواهد مى‌آفریند و برمى‌گزیند، و آنان اختیارى ندارند).

اللهأ می‌گوید: ﴿بَدِيعُ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضِۖ وَإِذَا قَضَىٰٓ أَمۡرٗا فَإِنَّمَا يَقُولُ لَهُۥ كُن فَيَكُونُ١١٧ [البقرة: ۱۱۷]: (ابداع کننده‌ی آسمان‌ها و زمین [است‌]، و چون به کارى اراده فرماید، فقط مى‌گوید: «[موجود] باش»؛ پس [فوراً موجود] مى‌شود).

اللهأ علی رغم مکر و نیرنگ دشمنان، ماندگاری این دین را در زمین مقرر نموده و خبر داده است: ﴿يُرِيدُونَ لِيُطۡفِ‍ُٔواْ نُورَ ٱللَّهِ بِأَفۡوَٰهِهِمۡ وَٱللَّهُ مُتِمُّ نُورِهِۦ وَلَوۡ كَرِهَ ٱلۡكَٰفِرُونَ٨ هُوَ ٱلَّذِيٓ أَرۡسَلَ رَسُولَهُۥ بِٱلۡهُدَىٰ وَدِينِ ٱلۡحَقِّ لِيُظۡهِرَهُۥ عَلَى ٱلدِّينِ كُلِّهِۦ وَلَوۡ كَرِهَ ٱلۡمُشۡرِكُونَ٩ [الصف: ۸-۹]: (مى‌خواهند نور الله را با دهان خود خاموش کنند و حال آن که الله، گر چه کافران را ناخوش افتد، کامل کننده نور خود است. و اوست کسى که فرستاده خود را با هدایت و آیین درست روانه کرد، تا آن را بر هرچه دین است فائق گرداند، هر چند مشرکان را ناخوش آید).

و این مهم نیازمند آن است که گروهی از مسلمین مسئولیت دین الهی را به عهده گیرند. قطعاً اغواگری دشمنان به آنان زیانی نخواهد رساند. تا که الله دستور خویش را در بر پایی قیامت یا عذاب دشمنان صادر فرماید.

۲- قبل از آن که شایعه افکنان سموم صلیبی یهودی و بی‌دینی را در دیار مسلمین پخش کنند، عموم مسلمانان قرن‌های زیادی همدم این دین بوده‌اند.

پس هرگاه مسلمانان برای مدتی از آیین خود غافل مانده‌اند، غفلت‌شان همانند بی‌هوشیِ موقتی بوده که به امت تزریق شده است. یا بسان ابر تابستانی است که خیلی زود متلاشی و پراکنده می‌شود.

این امر مستلزم آن است که زمین هیچ‌گاه از کسی که مخلصانه با برهان و دلیل حق را بر پا داشته و راه را روشن کند، خالی نباشد.

۳- از یاد برده‌اند که این دین، دین حق بوده و حق در زمین ماندگار است. زیرا برای مردم سودمند است و سهمِ حق ماندگاری است. آن هم به این دلیل که حق لایق‌تر و نیرومند‌تر است. دیری نخواهد پایید که خبرش را می‌شنوید [۲۴].

این امر مستلزم آن است که گروهی از مسلمین بر حق ماندگار باشند. در این صورت مخالفین‌شان یا هرکس که بخواهد نومیدشان کند، نخواهد توانست به آنان آسیبی برساند. زیرا این امت که مورد رحمت قرار گرفته است هرگز به صورت جمعی گمراه نخواهد گشت.

[۲۴] اصل این لغات را از کتاب (واقعنا المعاصر) اثر سید قطب بهره‌مند شدم! لیکن کتاب مذکور در مورد منهج سلف دچار لغزش‌های فراوان و خطاهایی بس خطرناک شده است؛ بنده در نوشتاری جداگانه به آن پرداخته‌ام و بر آن چنین نامی نهاده‌ام (عقد الخناصر فی رد اباطیل واقعنا المعاصر).