باطل کنندههای روزه
۱- خوردن وآشامیدن: اگر از روی فراموشی باشد روزه باطل نمیشود و نه قضای روزه بر او لازم است و نه کفاره.
از ابوهریرهس روایت است که رسول الله ج فرمودند: «وقتی که انسان فراموش نمود که روزه است چیزی را نوشید یا خورد، باید به روزهاش ادامه دهد و این آب وغذایی است که خداوند به او بخشیده است.» [۲۹]
اما اگر خوردن عمدی باشد و شخص هیچ کدام از حالات رخصت شرعی (بیمار- مسافر- کهن سالی و...) را نداشته باشد و بدون دلیل شرعی روزهی خود را با خوردن وآشامیدن بشکند، روزهی این شخص باطل است وقضا وکفاره هم ندارد. و باید توبه کند و دیگر مرتکب این عمل نشود. از ابوهریرهس و عبدالله بن مسعودس روایت شده که فرمودهاند: اگر کسی روزهی یک روز از ماه رمضان را بدون عذر و رخصت شرعی بشکند اگر تمام سال را هم روزه باشد آن را جبران نمیکند. [۳۰]
و در نصوص هم دلیلی برقضای روزهی کسی که عمداً روزهاش را با خوردن وآشامیدن میشکند، وجود ندارد. و ابن حزم / نیز این قول را ترجیح میدهد. [۳۱]
۲- استفراغ: از ابوهریرهس روایت است که رسول الله ج فرمودند: «اگراستفراغ عمدی باشد روزهاش باطل و باید روزه را قضا کند و اگر غیر عمدی و خود بهخود باشد روزهاش باطل نشده وقضای روزه بر او لازم نیست.» [۳۲]
۳- حیض و نفاس: اگرچه در آخرین لحظات روز باشد، به دلیل اجماع علما.
۴- جماع: اگر از روی فراموشی باشد روزه باطل نمیشود و کفارهای هم ندارد اما اگرعمداً باشد روزه را باطل و کفاره آن واجب میشود که عبارت است از: آزاد کردن بردهای، اگر برایش مقدور نبود گرفتن دو ماه پشت سر هم روزه و اگر توانایی هیچ کدام از اینها را نداشت باید به شصت مسکین طعام دهد و این کفاره فقط برمرد واجب است.
۵- نیت شکستن روزه: اگر شخص نیت کند که روزهاش را بشکند اگرچه عملاً این کار را هم نکند بازهم روزهاش باطل است. به دلیل حدیث (قبول و صحت اعمال با نیات است و پذیرش و پاداش هرعمل بستگی به نیت آن دارد).
و قول امام شافعی و امام مالک رحمة الله علیهما نیزهمین است.
۶- مرتد شدن: اگر شخص روزهدار دچار کفر یا یکی از نواقض اسلام شود روزهاش هم باطل میشود به دلیل این که انسان کافر و مرتد تمام اعمالش حبط وتباه میشود؛ مثلا اگر غیر خدا را به فریاد بطلبد و جهل نداشته باشد، روزهاش باطل میشود.
[۲۹] به روایت بخاری (۱۹۲۳)- مسلم: (۱۱۵۵). [۳۰] صحیح، به روایت ابن ابی شیبه (۹۷۸۴). [۳۱] المحلی (۱۸۰/۶) مسئله: ۷۳۵. [۳۲] صحیح سنن ابو داوود: ۲۰۸۸- صحیح سنن الترمذی: ۵۷۷.