٤-٥. حج
أ. مفهوم لغوی حج: واژۀ «حج» در لغت به معنای قصد است؛ گفته میشود: حَجَّهُ یَحجُّهُ حَجّاً؛ یعنی قصدِ او کرد. و رجلٌ محجوجٌ؛ یعنی مرد مقصود.[٣١]
ب. مفهوم شرعی حج: یعنی قصد و رفتن به بیت الحرام با اعمالی مخصوص در زمانی معیّن.[٣٢]
یعنی رفتن به مکّۀ مکرّمه در زمان حج که ماههای مشخّصی دارد: شوّال، ذوالقعده و ذوالحجّه با نیّت ادای مناسک؛ یعنی احرام از میقات، طواف، سعی بین صفا و مروه، وقوف در عرفات و سایر اعمال حج.[٣٣]
ت. مشروعیّت حج: این عمل یکی از ارکان و مبانی مهمّ اسلام است.
آیاتی از قرآن و احادیثی از پیامبر ج و اجماع مسلمانان دلالت بر مشروعیّت و حقّانیّت حج دارند.
ث. حج برای کسی که توان داشته باشد، تنها یک بار در عمر واجب است و کسی که بیشتر از یک بار حج نماید، کارش مستحب [و پسندیده] است.
حج دارای اسراری جذّاب و زیبا، حکمتهایی متنوّع، برکاتی متعدّد و فوایدی مشهود در زندگی فردی و اجتماعی است.
[٣١]- لسان العرب، ج ٢، ص ٢٢٦.
[٣٢]- نک: حاشیة إبن عابدین، ج ٢، ص ٤٥٤؛ توضیح الأحکام، ج ٤، ص ٣.
[٣٣]- الحج، عبدالله طیّار، ص ١٥.