١١-٤. کرامت انسان و معیار عدالت و کرامت در اسلام
أ. بدون تردید دین اسلام آدمی را بسیار گرامی داشته و هیچ یک از نظامهای دنیوی چنین کرامتی برای انسان قائل نشدهاند. دلایلی از قرآن و سنّت بیانگر و گواه بر این مطلبند.
آیۀ زیر در این زمینه کافی است که الله ﻷ میفرماید:
﴿۞وَلَقَدۡ كَرَّمۡنَا بَنِيٓ ءَادَمَ وَحَمَلۡنَٰهُمۡ فِي ٱلۡبَرِّ وَٱلۡبَحۡرِ وَرَزَقۡنَٰهُم مِّنَ ٱلطَّيِّبَٰتِ وَفَضَّلۡنَٰهُمۡ عَلَىٰ كَثِيرٖ مِّمَّنۡ خَلَقۡنَا تَفۡضِيلٗا﴾[الإسراء: ٧٠]
«و به راستی ما فرزندان آدم را گرامی داشتیم و آنان را در خشکی و دریا [بر مرکبها] حمل کردیم و از انواع [روزیهای] پاکیزه به آنان روزی دادیم و قطعا آدمیان را بر بسیاری از موجوداتی که آفریدهایم، برتری بخشیدیم.»
این از فضل و احسان بیشمار الله تعالی است که آدمی را با تمامی انواع اکرام، گرامی داشته است؛ یعنی با علم، تشخیص، عقل، چهره، فرستادن پیامبران †، نازلکردن کتابهای آسمانی و تصرّف و تسلّط انسان بر آنچه در زمین است.[٩٢]
ب. عدالت یعنی دادن حق به صاحبش، به گونهای که بتواند خود یا نمایندۀ وی آن را بگیرد و نیز به معنای تعیین حق از لحاظ قولی و عملی برای اوست.
عدالت اصل جامع تمامی حقوق به شمار میرود و همۀ ادیان الهی و انسانهای حکیم بر خوببودن عدالت توافق دارند و بزرگان امّتها با ادّعای رعایت عدالت، افتخار میکردند.
ت. عدالت از دیدگاه اسلام، ارزش فراوانی دارد و یکی از اصول نظام اجتماعی آن به شمار میرود.
متون فراوانی از قرآن و سنّت بیانگر فضیلت عدالت بوده و جزئیّاتش را شرح داده و مردم را از ضدّ آن؛ یعنی ستم و پیروی از تمایلات نفسانی بر حذر داشتهاند.
برای آگاهی از جزئیّات عدالت باید به دلایل شرعی رجوع کنیم، زیرا عدالت اصطلاحی کلّی و جامع است.
ث. در ادامه، برخی از سخنان و مطالب شرعی دربارۀ عدالت بیان میگردد:
- الله ﻷ فرمانی قطعی برای اجر ای عدالت صادر نموده است؛
- الله متعال هنگام فرمان به اجرای عدالت، مردم را از مخالفت با آن بر حذر داشته است؛
- تنوّع فرمان به عدالت و عمومیّت آن؛
- برحذرداشتن از سستی در اجرای عدالت؛
- دین اسلام احکام امور و اعمال را بیان نموده است؛
- تعیین قاضیان در دین اسلام؛
- فرمان به عدالت شامل تمامی افراد امّت میشود.
ج. اکرام بر پایۀ عدالت و دادن حقّ هر مستحقّی بدون کم و کاستی و ستم است. بنابراین طائفهگرایی و نژادپرستی جایی در اسلام ندارد و از دیدگاه این دین، نژاد و جنس و رنگ و محلّ سکونت هیچ فضیلتی ندارد و معیار برتری و اکرام قرار نمیگیرند.
بلکه معیار اصلی تقوا و کمالاتی است که انسان را متمایز و مشخّص میسازد.
[٩٢]- نک: محاسن التّأویل، قاسمی، ج ١٠، صص ٢٥٠- ٢٥١؛ تفسیر السّعدي، ص ٤٦٣.