منازل اشعریان
پانزده سال پیش یکی از دوستانم در دهکدهای نزدیک نجد زندگی میکرد. او هر شب نزدیک پنجره میخوابید و با شنیدن صدای یکی از افراد کهنسال روستا از مسجد متوجه فرا رسیدن یک سوم پایانی شب میگشت. این پیرمرد هر شب برای اقامه نماز به پا میایستاد و شروع به تلاوت قرآن میکرد و این تلاوت و به پا ایستادن هر شب و هر شب تکرار میگشت. از زمانی که این داستان را شنیدهام پیوسته در حال این پیرمرد تامل میکنم. دوست داشتم نماز زیبای او را ببینم و آن خشوع و خضوع و آن دستان به آسمان برافراشته را و آن حضور قلب بیمانند را درک کنم. هر چند که تلاوت وی همراه با تجوید و حتی صوتی زیبا نبود اما صدق و یقینی در کلام او بود که گویی هالهای از نور، وی را در برگرفته است و او بیخود از خود همچنان تلاوت میکند. او در عالم بالا سیر میکرد. زنجیرهای وابستگی و تعلق را گشوده بود و تمامی وجود خویش را تسلیم آن خالق یکتا مینمود. هر چند که قرآن به خودی خود برای هر آن کس که به آن گوش فرا دهد حس غریبی با خود به همراه دارد اما اگر این تلاوت با سکوت شب همراه گردد عالمی دیگر را نمایان خواهد ساخت. گرچه این شخص سالها پیش وفات یافته است اما آنچه سبب به خاطر آوردن این داستان در ذهن من گشت ماجرای مشابهی است که در صحیح بخاری آن را دیدهام.
امام بخاری از پیامبر ج روایت میکند که ایشان فرمود: من تلاوت زیبای اشعریان را میشناسم و با شنیدن صدای تلاوت ایشان در دل شب جایگاه هر یک از آنان را تشخیص میدهم.[٥]
ای الله عزیز...
چه حرارت عجیبی در کلام پیامبر موج میزند آنگاه که سخن از حال کسانی دارد که شبهنگام صدای ترتیل و تلاوت کلام وحی از منازل ایشان به گوش میرسد؟! واضح است که پیامبر ج صرفا از شنیدن صدای آنان به وقت نیمه شب سخن نگفته است بلکه سخن از زیبایی این تلاوت دارد به گونهای که موجب میشود مصدر و جایگاه آن را در شب دنبال کند و در روز، مردمان را از آن آگاه سازد و این چنین منازل هر یک از ایشان شناخته میشود.
آری...
یقین دارم شما هم این افراد را دوست دارید، همان کسانی که صدای تلاوت ایشان در دل شب، تعجب پیامبر را برانگیخته است و شاید شدت این علاقه موجب شود همچون من به دنبال داستانهای ایشان در کتب ترجمه و سیره باشید. پروردگارا از ایشان راضی باش.
طبعا پیامبر ج در طول روز نیز بارها و بارها تلاوت کلام وحی را از افراد متفاوت شنیده است با این وجود چرا چنین تلاوتی، ایشان را مجذوب خود ساخت؟ جز این نیست که نوای قرآن در دل شب اسرار عجیبی با خود به همراه دارد و حکایت از برانگیختن حس و حالی آسمانی میگوید. پیامبر پیوسته به شنیدن این اصوات قرآنی زیبا در دل شب تمایل داشت و در صحیح مسلم از ایشان روایت است که خطاب به ابوموسی فرمود: و اگر مرا میدیدی در آن حال که به نوای زیبای تلاوت تو گوش فرا میدادم.[٦]
هرچند که پیامبر ج تمامی قرآن را از بر داشت با این وجود با تلاش و اهتمام به این مصدر آسمانی عظیم گوش فرا میداد و یاران خود را از شگفتیهای آن باخبر میساخت. اسرار قرآنی عجیبی در تلاوت شبانه نهفته است. این اسرار قرآنی، انسان و نیز ملائکه را تحت تاثیر قرار میدهد. آنان را از پرده غیب خارج میسازد و با نوای دلنشین خود به سوی زمین این تبعیدگاه انسان میکشاند. از جمله آیاتی که طنین دلنواز آن، هر انسانی را به وجد میآورد آیات مربوط به سوره مبارکه بقره است. بخشهایی چون آیة الکرسی که همه آن در وصف جلال و عظمت پروردگار عالمیان است و ماجرای تمایل پیامبر به تغییر قبله و قصه آزمایش ابراهیم خلیل با امامت وی در دین و داستان عدهای از بنیاسرائیل که خود، طلب فرماندهای برای جنگیدن کردند و سپس از جنگ در رکاب او شانه خالی نمودند همه و همه از زیباییهای بینظیر این سوره است و هر زمان که بخشی از تلاوت این سوره مبارکه را میشنوم به یاد میآورم که چگونه ملائک با تلاوت اسید بن حصیر در دل تاریکی با انوار بیمانند خود به سوی زمین آمدند.
چه چیز موجب میشود ملائک از پرده غیب خود خارج شوند؟ و چرا پیامبر ج یاران خویش را بر تلاوت قرآن در دل شب تشویق میکرد چنان که یک بار در مجلس ایشان از صحابی جلیل شریح حضرمی یاد شد و پیامبر از این شخص چنین تعریف کرد: او مردی است که لا یتوسد القرآن.[٧]
مرا واگذارید که اعتراف کنم وقتی برای اولین بار این حدیث را دیدم نمیدانستم معنای لایتوسد القرآن چیست؟
و آیا کسی میتواند از قرآن به عنوان بالش زیر سر خود استفاده کند؟
بعد از تحقیق دانستم معنای این جمله آن است که وی در شب نمیخوابد و تلاوت هر شب خود از قرآن را ترک نمیگوید. اما بلاغت عظیم نبوی چنان این حالت را به تصویر میکشاند که هر کس تلاوت شبانهی قرآن را فروگذارد مانند کسی است که آنرا به عنوان بالش زیر سر مورد استفاده قرار داده و سر بر روی آن به خواب فرورفته است.
در حقیقت این متن دارای دو بخش است: یا پیامبر ج آن کس را که شبانه قرآن تلاوت میکند مدح مینماید و یا سخن از ناشایست دانستن آن کس دارد که شبانگاه قرآن را تلاوت نمیکند. ابن جوزی در کتاب غریب خود معنای اول را ترجیح میدهد و نتیجه اینکه پیامبر به شیوهای بلاغی به جایگاه ویژه تلاوت قرآن در شب اشاره دارد.
پروردگارا بر حال ما رحم بنمای و ما را از جمله آنان قرار نده که کلام مبارک تو را به دست فراموشی سپردهاند و تو نیز آنان را فراموش کردهای...
پروردگار والا، خود در کتاب مبارک خویش آنان را میستاید که شبانگاه؛ آن هنگام که همه عالم را خواب شیرین دربرگرفته است شوق شنیدن کلام معبود و سخن گفتن با آن محبوب دلها، ایشان را از خواب ناز برمیگیرد و به درگاه خالق بیهمتا میبرد؛ آنان که در راه او به جهاد مشغول گشتهاند و همهی هستی را به پیشگاه آن معبود والا تقدیم داشتهاند.
﴿قَدۡ كَانَ لَكُمۡ ءَايَةٞ فِي فِئَتَيۡنِ ٱلۡتَقَتَاۖ فِئَةٞ تُقَٰتِلُ فِي سَبِيلِ ٱللَّهِ وَأُخۡرَىٰ كَافِرَةٞ يَرَوۡنَهُم مِّثۡلَيۡهِمۡ رَأۡيَ ٱلۡعَيۡنِۚ وَٱللَّهُ يُؤَيِّدُ بِنَصۡرِهِۦ مَن يَشَآءُۚ إِنَّ فِي ذَٰلِكَ لَعِبۡرَةٗ لِّأُوْلِي ٱلۡأَبۡصَٰرِ١٣﴾[آل عمران: ١٣]
«نشانه و آیتی (از لطف خدا) برای شما در این بود که چون دو گروه با یکدیگر روبرو شدند (در جنگ بدر) گروهی در راه خدا جهاد میکردند و گروه دیگر کافر بودند، و گروه کافر مؤمنان را دو برابر خود به چشم میدیدند، و خدا توانایی و یاری دهد به هر که خواهد، و بدین آیت الهی، اهل بصیرت عبرت جویند».
و این چنین، نام و یاد آنان در کتاب خداوند جاودانه میماند و تاریخ، بزرگی ایشان را به نظاره مینشیند.
اما چرا این همه تاکید بر تلاوت قرآن در شب شده است؟ مگر شب، کدامین معجون افسونبرانگیز با خود دارد که از روز متمایز میگردد و برتری مییابد؟
آری، پروردگار در قرآن اشاره به سکون شب دارد و میفرماید:
﴿فَالِقُ ٱلۡإِصۡبَاحِ وَجَعَلَ ٱلَّيۡلَ سَكَنٗا وَٱلشَّمۡسَ وَٱلۡقَمَرَ حُسۡبَانٗاۚ ذَٰلِكَ تَقۡدِيرُ ٱلۡعَزِيزِ ٱلۡعَلِيمِ٩٦﴾[الأنعام: ٩٦]
«خداست شکافنده پرده صبحگاهان، و شب را برای آسایش (خلق) مقرّر داشته و خورشید و ماه را به نظمی معین (به گردش) درآورده، این تقدیر خدای مقتدر داناست».
﴿أَلَمۡ يَرَوۡاْ أَنَّا جَعَلۡنَا ٱلَّيۡلَ لِيَسۡكُنُواْ فِيهِ وَٱلنَّهَارَ مُبۡصِرًاۚ إِنَّ فِي ذَٰلِكَ لَأٓيَٰتٖ لِّقَوۡمٖ يُؤۡمِنُونَ٨٦﴾[النمل: ٨٦]
«آیا کافران ندیدند که ما (به قدرت کامله خود) شب را (تاریک) برای سکون و آرامش خلق قرار دادیم و روز را روشن (برای کسب و کار)؟ همانا در این وضع شب و روز، آیات و نشانههایی (از قدرت الهی) برای اهل ایمان پدیدار است».
از جمله نیازهای بشریت مانند آب و غذا نیاز به سکون و آرامش است. وحی الهی خود از بزرگترین اسباب آرامش میباشد و از جمله دلایل وجود آرامش در تابوت بنیاسرائیل نیز همین مورد است.
﴿وَقَالَ لَهُمۡ نَبِيُّهُمۡ إِنَّ ءَايَةَ مُلۡكِهِۦٓ أَن يَأۡتِيَكُمُ ٱلتَّابُوتُ فِيهِ سَكِينَةٞ مِّن رَّبِّكُمۡ وَبَقِيَّةٞ مِّمَّا تَرَكَ ءَالُ مُوسَىٰ وَءَالُ هَٰرُونَ تَحۡمِلُهُ ٱلۡمَلَٰٓئِكَةُۚ إِنَّ فِي ذَٰلِكَ لَأٓيَةٗ لَّكُمۡ إِن كُنتُم مُّؤۡمِنِينَ٢٤٨﴾[البقرة: ٢٤٨]
«پیغمبرشان به آنها گفت که نشانه پادشاهی او این است که تابوتی که در آن سکینه خدا و الواح بازمانده از خانواده موسی و هارون است و فرشتگانش به دوش برند برای شما میآید، که در آن برای شما حجتی است روشن اگر اهل ایمان باشید».
از همین روی نیز کسی که رویگردان از قرآن است به ناراحتیهای درونی دچار خواهد شد.
﴿وَمَنۡ أَعۡرَضَ عَن ذِكۡرِي فَإِنَّ لَهُۥ مَعِيشَةٗ ضَنكٗا وَنَحۡشُرُهُۥ يَوۡمَ ٱلۡقِيَٰمَةِ أَعۡمَىٰ١٢٤﴾[طه: ١٢٤]
«و هر کس از یاد من اعراض کند همانا (در دنیا) معیشتش تنگ شود و روز قیامتش نابینا محشور کنیم».
و زندگی حقیقی مگر برای اهل ایمان نیست.
﴿مَنۡ عَمِلَ صَٰلِحٗا مِّن ذَكَرٍ أَوۡ أُنثَىٰ وَهُوَ مُؤۡمِنٞ فَلَنُحۡيِيَنَّهُۥ حَيَوٰةٗ طَيِّبَةٗۖ وَلَنَجۡزِيَنَّهُمۡ أَجۡرَهُم بِأَحۡسَنِ مَا كَانُواْ يَعۡمَلُونَ٩٧﴾[النحل: ٩٧]
«هر کس از مرد و زن، کار نیکی به شرط ایمان به خدا به جای آرد ما او را به زندگانی خوش و با سعادت زنده ابد میگردانیم و اجری بسیار بهتر از عمل نیکی که میکردند به آنان عطا میکنیم».
لازم است بار دیگر در سخنان پیامبر ج دقت کرد و بدان اهتمام ورزید.
- من منازل اشعریان را از صدای تلاوت شبانهی ایشان میشناسم.
- ای ابوموسی اگر مرا میدیدی در آن حال که به تلاوت زیبای تو گوش میدادم.
- مدح پیامبر در مورد شریح حضرمی چنان که درباره ایشان فرمود: او کسی است که قرآن را وانمیگذارد و شبانه به تلاوت آن اهتمام دارد.
- ملائکه همچون چراغهایی در دل تاریکی شب رو به زمین میگذارند تا تلاوت اسید بن حضیر را بشنوند.
- پروردگار، گروهی را مدح میگوید به این خاطر که ایشان شبانگاه به تلاوت کلام او مینشینند.
چه کسی در همهی این موارد تامل میکند و از آن بهره میجوید؟
با این اوصاف آیا شایسته است حتی یک شب را با دوستان در کافهها گذراند؟
آیا میتوان هر شب را با تماشای فیلمهای متفاوت از یوتیوب و این سایت و آن کانال طی کرد؟
آیا جز این است که بخش عمدهای از لحظات زندگی هر یک از ما گذشته است و جز با سپری کردن اوقات و مشغول شدن به شبکات اجتماعی غیر مفید طی نمیشود؟
این عمر است که ثانیه به ثانیه، این گونه و بدین سرعت میگذرد.
هر یک از ما هر چند وقت یکبار، شاهد مرگ یکی از نزدیکان و بستگان خود بودهایم. مرگ در کمین است و عمر با رفاهطلبی و سستی میگذرد و ما بهرهای از تلاوت کلام معبود بیهمتا در دل شب نداریم؟
وای بر ما...
وای بر ما...
[٥]- بخاری: ٤٢٣٢.
[٦]- مسلم: ١٨٨٧.
[٧]- نسائی: ٣/٢٥٦.