شبهای رمضان
شب و روز ماه مبارک رمضان بسیار متفاوت از سایر شبها و روزها است، تو گویی دنیا، دنیای دیگری است. آن لحظههای پروردگار را خواندن و تضرع و زاری به درگاه رحمت او، آن دستهای برآمده بر آستان مبارک وی، آن اشکهای ندامت و آن نوای پروردگارا تو بخشندهای بر ما ببخشای و اجابت، آن لحظههای خلوت شبانگاه و حضور الله سبحانه و تعالی با همه جلال و جبروت خود در تمام خلوت انسان، آن ثانیههای از خود بیخود شدن و همه جان و مال را فدای یک لحظه وصل جانان ساختن و این اوست که دلهای خسته را پناه است. جانهای از خود به فریاد آمده را پذیرا میشود و میخواند بندهام بیا... با همهی دردهای خویش بیا... به همان اندازه، من مشتاق دیدار تو و تسکین خستگیهای برآمده از دنیای تو هستم. بیا بندهام، من سالها است که تو را میخوانم تا همه دردهایت را پایان دهم و اجابت کنم هر آنچه میخواهی، از من بخواه ای بندهی پناه آورده به درگاه رحمت من و یقین داشته باش به اجابت تمامی خواستههایت... بر تو میبخشایم... با همه گناهان آشکار و پنهانت... با همه آنچه که ما بین من و تو است و هیچ کس از آن آگاه نیست... آری، میبینم و میبخشایم...
پاک و منزه است پروردگاری که در نهایت قدرت میبخشاید و در کمال آگاهی به گناهان نادیده میگیرد در عین توان بر عذاب، صبر و بردباری مینماید و مهلت میدهد. آری، این همه از زیباییهای ماه مبارک است و بسیار پیش میآید که فرد در منزل خویش نماز را به پایان برساند و آنان که در مسجد به نماز ایستادهاند مدتها پس از او نماز را پایان دهند. به یاد دارم در یکی از شبهای ماه مبارک در اتاق خود مشغول نظم دادن به یک سری کارهای ناتمام بودم که به ناگاه از لابهلای پنجره صدای شیخ خالد شارح را شنیدم. او امام مسجدی بود که مردان و زنان جوان از اکثر نقاط نزدیک به ریاض به آنجا میآمدند. دست از کار کشیدم و پنجره را باز کردم. گمان میکنم در حال تلاوتِ آیاتی از سوره مائده بود اگر به خطا نرفته باشم. سوگند به آن که جان همه ما در دستان اوست آرامشی حس کردم که قبل از این لحظه، هیچگاه چنین آرامشی نداشتهام. گویی آن آسمان، آسمان همیشه نبود و هوای آن لحظه با لحظات دیگر تفاوت داشت. وصف آن لحظه در هیچ یک از واژههای عالم نمیگنجد.
پروردگارا این قرآن با جان آدمی چه میکند...
به یاد دارم آن زمان که من کودکی بیش نبودم یکی از پیرمردان فامیل ما هر زمان که از نماز تراویح باز میگشت شروع به تماشای نماز مسجدالحرام از تلویزیون میکرد و هر شب چشمهای کمسو و گونههای استخوانی او با باران اشک نمناک میگشت. آری، این قطرات اشک بود که با تلاوت هر آیه از جانب امام بر محاسن او میریخت و شکوه نماز در مسجدالحرام با نرمی قلب او در هم میآمیخت و هر کس را منقلب میساخت. چنین جلوههایی از زیبایی و عظمت ماه مبارک، انسان را بدان وادار میسازد به دنبال نشانههای آن در کلام پروردگار عالم باشد. با بررسی آیات مربوط به ماه مبارک در قرآن میتوان دید که پروردگار یک بار از کل ماه سخن به میان آورده است و بار دیگر از بعضی از روزهای آن گفته است (شبهای قدر). آن جا که از ماه رمضان سخن گفته است میفرماید: ﴿شَهۡرُ رَمَضَانَ ٱلَّذِيٓ أُنزِلَ فِيهِ ٱلۡقُرۡءَانُ﴾ به عبارتی این آیه، نشان از نوعی ظرف زمانی برای قرآن است و آن جا که از شب قدر سخن به میان آورده است یک بار میفرماید: شب قدر و بار دیگر فرموده است: شب مبارک.
واژه شب قدر را در سوره قدر آیه ١ ذکر کرده است و اسم شب مبارک را در آغاز سوره دخان به کار برده است. نکتهای که باید بدان توجه داشت این است که پروردگار در هر دوی این بخش، شب قدر را به قرآن مرتبط میسازد.
و چه اشارهای برای ارتباط ماه مبارک و قرآن بیش از این...
درواقع ارتباط رمضان و قرآن را در هیچ یک از ماههای دیگر چون محرم و حج و... نمیتوان یافت. مواردی دیگر برای پیبردن به اهمیت این مسئله وجود دارد، برای مثال پروردگار نه تنها نزول قرآن را به رمضان اختصاص داده است بلکه مرور آن توسط پیامبر را نیز به این ماه مبارک مختص گردانیده است چرا که جبرئیل، ملائکه مقرب شبهای ماه رمضان را به مرور قرآن به همراه پیامبر ج اختصاص داده است و در صحیح بخاری از ابنعباس روایت شده است که: جبرئیل در شبهای ماه مبارک رمضان به حضور پیامبر میرسید و قرآن را بر ایشان عرضه میکرد.[٩]
اما چرا خداوند رمضان را به قرآن مرتبط میسازد و در این ساعات از آن سخن میگوید؟
والاترین ملائکه درگاه خداوندی به همراه والاترین انسان به تلاوت والاترین کلام خداوندی میپردازند.
ای الله ذوالجلال
با تصور این لحظه و این مجلس، چه عظمتی در دل جلوهگر میشود و چه اشتیاقی بر جان حاکم میگردد. همین مداومت بر تلاوت و فراگیری کلام مبارک در ماه مبارک چنان بر شخصیت پیامبر ج تاثیر گذاشته بود که تمامی صحابه به آن واقف بودند چنان که در صحیح بخاری از ابن عباس روایت شده است که (پیامبر بخشندهترین انسانها بود و این بخشندگی با دیدار جبرئیل در رمضان به حد والای خود میرسید چنان که ایشان از دستهای بخشندهی باد پیشی میگرفت).[١٠]
بنگر که چگونه بخشندگی پیامبر با تلاوت کلام مبارک و مداومت بر آن به همراه جبرئیل فزونی مییافت. آری، این پیامبر است؛ همان کسی که قرآن بر قلب ایشان نازل شد و با این وجود از دوباره کردن تلاوت و تدبر در آن سود میبرد، با این اوصاف حال چون ما ضعیفانی چگونه خواهد بود؟ شما را به پروردگار زمین و آسمان، آیا درمان دردها و مصیبتهای ما نزد کسانی است که خود به شهوات و شبهات مبتلا گشتهاند یا مرهم همه دردها در کلام شفابخش معبود بیهمتا است. آیا تا کنون از خود پرسیدهاید حکمت از نماز تراویح چیست؟ بگذارید صادق باشم. حکمت این امر را از کلام ابن تیمیه / دریافتم. ایشان میفرماید: (هدف ما از نماز تراویح تلاوت قرآن است، باشد که مسلمانان کلام خداوند را بشنوند).[١١] پاک و منزه است آن کس که این فهم از اسرار شریعت را به این بندهی خویش عطا کرد.
و چون انسان در ارتباط ماه مبارک و فرض شدن روزه در آن و نیز نزول قرآن در این ایام تامل کند آنگاه ارتباط میان پاداش روزه گرفتن در روز دوشنبه را نیز درک خواهد کرد چنانکه در صحیح مسلم روایت شده است که از پیامبر ج در مورد روزهی روز دوشنبه سوال شد؟ ایشان پاسخ داد: من در این روز متولد شدم و به بعثت رسیدم، به عبارتی در این روز قرآن بر من نازل شد.[١٢] جنگ عقیدتی امام احمد به خاطر قرآن نیز در ماه مبارک صورت گرفت چنانکه تاریخدانان به آن اشاره کردهاند و نزد سلف نیز مشهور است. امام ذهبی در این باره میفرماید: (و در ماه مبارک رمضان بود که امام احمد به خاطر دفاع از حقیقت قرآن به محنت افتاد و با شلاق زده شد تا اینکه عقل ایشان زایل گشت).[١٣]
پاک و منزه است آن کس که قرآن را در ماه مبارک رمضان نازل کرد و ائمه را با دفاع از آن در رمضان آزمود.
از طرف دیگر روزه گرفتن در ماه مبارک، جان انسان را پاک میگرداند و آن را برای پذیرش قرآن آماده میسازد، در روزهای روزهداری است که نفس آرام میگیرد و زبان از لغو پرهیز میکند و همه وجود به طاعت معبود والا روی خواهد نهاد. خوردن و آشامیدن ترک میشود و این چنین، اسباب توفیق در تدبر قرآن حاصل میگردد. آری، چون زیاده خواستن و زیاده خوردن و نوشیدن و خوابیدن از میان برداشته شود حجاب میان قلب و قرآن برطرف خواهد شد. به همین دلیل است که در رمضان، انسان از خوردن و نوشیدن دست میکشد و روز را با روزهداری و شب را با تهجد میگذارند. به همین دلیل است که رمضان ماه قرآن نامیده میشود.
[٩]- بخاری: ٤٩٩٧.
[١٠]- بخاری: ٣٢٢٠.
[١١]- الفتاوی: ٢٣/١٢٢.
[١٢]- مسلم، ٢٨٠٤.
[١٣]- إعلام النبلاء: ١٠/٢٩٢.