[باب: جایزبودن سرود دخترهای كوچك و دپزدن هنگام عروسی و مانند این و گوشكردن مردها به آن]
۲۴- ربیع بنت معوذ روایت میکند که: «جاء النبي صلى الله عليه وسلم يدخل حين بُني عليّ، فجلس على فراشي كمجلسك مني، فحعلت جويريات لنا يضربن بالدف ويندبن من قتل من آبائي يوم بدر إذ قالت إحداهن: وفينا نبي يعلم ما في غد، فقال: دعي هذه وقولي بالذي كنت تقولين» [۲۹].
وقتى عروسى کردم پیامبر آمد و چنانکه تو نشستى نشست، و بعضى از دخترهاى (کوچک) برایمان دف زده و از پدرانمان که در غزوه بدر کشته شده بودند مرثیه میگفتند، و یکى از آن دختران گفت: و در بین ما پیامبرى است که آنچه فردا خواهد بود میداند، آنحضرت جفرمود: این جمله را بگذار و آنچه قبل از این میگفتى بگو، مقصود انکار از (غیبدانستن پیامبرجمیباشد).
[۲۹] البخاری.