[باب: رنگكردن دستها و پاهای زن]
۳۸- از عائشهبروایت است که: «أومت امرأة من وراء ستر بيدها كتاب إلى رسول الله صلى الله عليه وسلم فقبض النبي صلى الله عليه وسلم يده، فقال: ما أدري أيد رجل أم يد امرأة قالت: بل امرأة، قال: لو كنت امرأة لغيّرت أظفارها، يعني بالحناء» [۴۹].
زنى با دست خود از پشت پرده و حجاب نامهاى را به رسول الله جداد، آنحضرت جدست خود را کشید، و آن را نگرفت، و فرمود: نمیدانم این دست مردى است یا دست زن، زن گفت: بلکه دست زن است، آنحضرت جدر جواب فرمود: اگر دست زن بود ناخنهاى خود را با حنا تغییر میداد [۵۰].
[۴۹] حسن أخرجه أبوداود والنسائی. [۵۰] کنایه بر انکار آنحضرت جبر زن است که چرا ناخنهاى خود را با حنا رنگ نکرده، چون آنحضرت جندانست که این دست زن است یا دست مرد، به همین سبب دست خود را کشید و نامه را نگرفت که مبادا دست زن باشد، و او جبا زنان دست نمىگیرد، و بیعت با دست نمىکند، بلکه بیعت او با زنان با سخن است.