مقدمه
الحمد لله وکفی والصلاة والسلام علی عباده الذین اصطفى، اما بعد:
أعوذ بالله من الشیطان الرجیم،
﴿وَلَا تَحۡسَبَنَّ ٱلَّذِينَ قُتِلُواْ فِي سَبِيلِ ٱللَّهِ أَمۡوَٰتَۢاۚ بَلۡ أَحۡيَآءٌ عِندَ رَبِّهِمۡ يُرۡزَقُونَ ١٦٩﴾[آلعمران: ۱۶۹].
«کسانی که در راه خدا کشته شدهاند، مرده نیستند بلکه آنها زندهاند و نزد پروردگارشان رزق داده میشوند».
برادر بسیار عزیزم مولوی عبدالملک ملازاده فرزند برومند مولانا عبدالعزیز -رحمهما الله- بعد از اینکه تحصیلات خویش را در دانشگاه اسلامی مدینه منوره به پایان رساند و به ایران بازگشت، از همان ابتدا رشد و نبوغ علمی وی آشکار گردید بطوریکه معاصران وی رشک بردند، او با شجاعت تمام در برابر طوفانهای ظلم و فساد ایستادگی کرد. نجابت، علم، شجاعت و دلیری را از پدر و جدش مولانا عبدالله به ارث برده بود، در عنفوان جوانی برای او ظلم، ستم، اجحاف، تبعیض و سایر منکراتی که در جامعه رواج داشت غیرقابل تحمل بود خصوصا وقتی که ظلم و ستم مذهبی، سیاسی و اجتماعی را در جامعه نسبت به اهل سنت مشاهده میکرد، نمیتوانست خاموش و آرام باشد، در نتیجه دست به فعالیتهای فکری و عقیدتی زد، و برای بیداری مردم همت گماشت و سعی نمود بین مناطق اهل سنت نوعی هماهنگی ایجاد نماید، اما حکّام ایران که چشم دیدن این حرکتها و فعالیتها را نداشتند عرصه را از هر طرف برایشان تنگ کردند لذا به پاکستان هجرت نمود و فعالیتهایش را ادامه داد و صدای مظلومیت اهل سنت را به گوش بسیاری از مردم جهان رساند.
به نظر بنده شهید مولوی عبدالملک سرمایه آینده ملت و امید ما و دوستان ما بود زیرا توانایی رهبری ملت در او مثل پدرش واضح و آشکار بود اما دشمن از یکطرف و دست قضا و قدر از طرف دیگر وی را از ما گرفت، و بدینصورت ما رهبری توانا را از دست دادیم.
امیدوارم با چاپ و نشر سخنرانیها و آثار مرحوم، پیام وی به گوش وجدانهای بیدار برسد تا دیگران با تأسی از رشادتها و فداکارهای چنین جوانمردانی راه قرآن و سنت را ادامه دهند و همچنانکه شهید ما مثل کوه در برابر ستمها و ناملایمات زندگی استقامت کرد و برای آبیاری درخت اسلام همه چیز خود را فدا کرد آنها نیز در این راه قدم بردارند و برنامه و اهداف شهید را ادامه دهند.
بنده مدتی که در دوران هجرت همراه او بودم و با شناختی که قبلا از او داشتم چنین احساس میکنم که جای خالی او را هیچکس پر نخواهد کرد و نقصی که در جامعۀ ما با فقدان وی ایجاد شده قابل جبران نیست مگر اینکه لطف خداوند شامل حال ما شود و از فرزندان این آب و خاک و پیروان این دین مبین افرادی را پیدا نماید تا بتوانند این کاروان عقب افتاده را به منزل مقصود برسانند.
در پایان باید اعتراف کنم که بنده این توان را ندارم تا برای چنین شخصیتهای مبارزی که برای بیداری فرزندان اسلام خون خویش را نثار کردهاند کلماتی که شایسته شخصیت آنها باشد به قلم بیاورم.
امیدوارم خداوند به ما و سایر عزیزان توفیق دهد تا راه این رادمردان را ادامه دهیم و فردای قیامت همه ما را با انبیاء و صدیقین و نیکوکاران حشر نماید. آمین.
والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته
مولوی نظر محمد دیدگاه
پاکستان – کراچی