مسلمان شدن سلمان س
سلمان روزی پیامبر ص را در قبرستان بقیع در حال تشیع جنازهای مشاهده کرد. پس از سلام و عرض ادب، پشت سر آن حضرت به راه افتاد تا بتواند مهر نبوّت آن سرور را ببیند.
پیامبر متوجّه شد که منظور سلمان چیست؟ به همین خاطر وقتی به کنار قبر رسید، پارچهای را که روی شانههایش انداخته بود، کنار زد تا مسلمان مهر نبوت آن حضرت را به خوبی ببیند.
سلمانس وقتی مهر درخشان آن حضرت را دید، جلو رفت و آن را بوسید و به گریه افتاد و شهادتین را بر زبان جاری ساخت و مسلمان شد.
رسولاکرمص از گریهی سلمان به شگفت آمده و علت گریهاش را از او پرسید. سلمان سرگذشت خود را از اول تا آخر برای پیامبر بازگو نمود. حضرت پس از شنیدن سخنان سلمان و سرگذشتش از او خواستند تا شرح حال خود را برای یاران نیز بازگو کند. سلمان تا آخر سال سوّم هجری در قید بردگی بود و همین امر سبب شد که نتواند در جنگ «بدر» و «أحد» شرکت کند.