شجاعت سلمان س
یکی از صفات بارز یاران رسولاکرم ص این بود که همیشه حقگرا بودند و دفاع از حقّ را از واجبات اساسی خود میدانستند.
بنابراین، وقتی میدیدند که یکی از آنها مرتکب کوچکترین خلافی شده است، بدون هیچ تعارفی در مقابل او میایستادند، تا او را به راه حقّ برگردانند. سلمان نیز از جملهی یاران دلاور و شجاع پیامبراکرم ص بود.
در حلیة الأولیاء نقل شده که در یکی از جنگهای دوران حضرت عمر س مقداری پارچه غنیمت گرفته شد. حضرت عمر س آن پارچهها را میان یاران تقسیم نمود. به هر کدام یک تکه پارچه (به اندازهی لنگ یا عبا) رسید.
وقتی بالای منبر رفت تا موعظه کند، سلمان مشاهده کرد که او دو تکه از همان پارچهها را پوشیده است. وی پس از حمد و ثنای پروردگار، به مردم گفت: آگاه باشید و سخنانم را بشنوید. سلمان س بلند شد و گفت: ما به سخنانت گوش نمیدهیم.
حضرت عمر گفت: چرا؟
سلمان گفت: چون شما هنگام تقسیم پارچهها به هر نفر یک تکه دادهاید، اما خودتان دو تکه از آنها را پوشیدهاید.
حضرت عمر گفت: شتاب نکن، تا برایت ثابت شود که چرا من دو تکه از آن پارچهها را پوشیدهام. سپس پسرش عبدالله را صدا زد و به او گفت: ای عبدالله! آیا این پارچهها پارچهی اضافه سهم شما نیست؟
عبدالله گفت: آری! این سهم من است.
آنگاه سلمان گفت: اکنون هر چه میخواهی بگو که ما آمادهی شنیدن حرفهایت هستیم.
این ماجرا، بیانگر شجاعت سلمان است که علیرغم مقام و جایگاه ویژهی ایشان، خلیفهی مسلمانان را که از برجستهترین یاران پیامبر بود، وادار به توضیحات میکند تا همگان بدانند که در حکومت اسلامی، رهبر در مقابل تمام مردم مسؤول بوده و در صورت لزوم، بایستی برای رفع شبهات، برای مردم توضیح بدهد.
از طرفی دیگر این ماجرا نشاندهندهی صحّهی صدر و فروتنی حضرت عمر س میباشد که بدون در نظر گرفتن مقام و موقعیتش، با کمال خونسردی از خود دفاع نموده و رفع شبهه مینماید.
آری! پیامبر عظیمالشأن، این الگوی کامل و واقعی بشریّت، شاگردان خویش را این چنین نیکو تربیت میکند.
متأسفانه امروزه به خاطر دوری از حقیقت دین و ضعف ایمان، نه امیر و حاکم متواضعی وجود دارد که در مقابل حقّ و حقیقت فروتن باشد و نه نصیحتکنندهی مخلص و شجاعی همانند سلمان. اگر تعداد کمی هم وجود داشته باشند، گوش شنوندهای وجود نخواهد داشت.
تا وقتی که جامعه فاقد این دو عنصر مهمّ باشد، انواع منکرات و فحشا بر افکار و رفتار مردم چیره خواهد شد. چه بسا مردم نیز به خاطر بیاطلاعی از دین، منکرات و فحشا را بسیار پسندیده و نیکو خواهند دانست.
اللهم ردّنا إلی الإسلام ردّاً جمیلاً، وول علینا خیارنا ولا تولّ علینا شرارنا [۱۴].
[۱۲] این روایت را ابونعیم در حلیة الأولیاء و امام ذهبی در سیر اعلام و... آوردهاند. [۱۳] محدث عصر حاضر(آلبانی) و علمای گذشته حدیث درباره این حدیث گفتهاند: این حدیث «موضوع» یعنی ساختگی است و صحیح نمیباشد. و این حدیث هم از لحاظ سند و هم از لحاظ متن مشکل دارد و استدلال به این حدیث درست نیست، زیرا نسبت دادن چیزی به رسول الله ص که نگفته است جایز نمیباشد. (مصحح) [۱۴] «پروردگارا، ما را به بهترین وجه به اسلام بازگردان و بهترین انسانها را حاکم ما قرار بده، و بدترین آنها را حاکم و پادشاه ما مگردان».