درس ششم: طواف بيت الله الحرام
هنگامی که حاجی پس از رسیدن به کعبه مشرفه و آغاز عبادت حج به طواف بیت الله الحرام میپردازد و پروانه وار به گرد محور توحید میچرخد، کیف عجیبی در خود احساس میکند آری هنگامی که میبیند هزاران پروانه سفید مانند او با عشق و ولوله دل انگیز زمزمه کنان در حرکتند به خاطر طاعت پروردگار و فرمانبرداری از اوامر او دارند با او راز و نیاز میکنند و هر کس در عالمی از رؤیاها و خیالات شیرین خود بسر میبرد اینجا است که بندۀ مؤمن ارزش این عبادت را احساس میکند و عملا حلاوت و شیرنی آن را در دلش دارد میچشد، واقعاً منظرعجیب و پر خاطرهای است، هزاران انسان متفاوت، متفاوت در همه چیز از کشورهای مختلف، از قبایل مختلف با رنگها و اخلاقهای مختلف، اما در عین حالی همرنگ و همشکل وهمدل آری همدل که فقط ایمان به خدا دلهای آنان را به هم نزدیک کرده است و با یکرنگ کردن لباس احرام گویا زبان حالشان فریاد میزند که ما فرزندان یک پدر و مادریم ما یکی هستیم، لذا همه با یک حالت مشغول یک عبادتند و آن اینکه سبحان اللهگویان، لا اله الا اللهگویان و الله اكبرگویان و با دعا و نیایش و راز و نیازی که هر کسی با زبان خودش دارد با پروردگارش انجام میدهد دارد به دور خانه میچرخد، طواف میکند هفت بار به دور خانه میچرخد این عبادت اسمش طواف است از مقابل حجراسود یا سنگ سیاه شروع میکند و بطرف راست که خانه در سمت چپ طواف کننده قرار داشته باشد میچرخد، این عبادت است، با این عمل بندۀ مؤمن خودش را به خدا نزدیک میکند، خودش را پیش خدا شیرین میکند، ناتوانی و نیازمندی خودش را ظاهر میکند، طبیعی است که این عمل مانند هر عبادت دیگری زمانی ارزش پیدا میکند که مطابق روش و سیرت رسول اکرمصانجام گیرد، هر کس درجه پیرویاش از پیامبرصبیشتر باشد نمرات و جوایزش بیشتر خواهد بود.
طواف اولین کاری است که حاجی پس از رسیدن به مکه مکرمه انجام میدهد، از ام المؤمنین عایشه صدیقهلروایت است که فرمود: «أَنَّ أَوَّلَ شَىْءٍ بَدَأَ بِهِ حِينَ قَدِمَ النَّبِىُّصأَنَّهُ تَوَضَّأَ ، ثُمَّ طَافَ» [۲۸].
«پیامبرصهنگامی که به مکه تشریف آوردند اولین کاری که انجام دادند این بود که وضو گرفتند و طواف کردند». جابر ابن عبداللهسدر باره چگونگی حج پیامبرصچنین میفرماید: «....... حتى اذا أتينا البيت معه استلم الركن فرمل ثلاثة ومشى أربعاً» [۲٩].
«تا اینکه با ایشان به پای خانۀ کعبه آمدیم رکن (که منظور حجر اسود است) را استلام فرمودند آنگاه (طواف را شروع کردند) سه مرتبه نیم دو و چهار مرتبه بطور عادی طواف کردند».
عبدالله ابن عمربمیفرماید: «أَنَّهُ كَانَ إِذَا طَافَ فِي الْحَجِّ أَوِ الْعُمْرَةِ أَوَّلَ مَا يَقْدَمُ ، سَعَى ثَلاثَةَ أَطْوَافٍ، وَمَشَى أَرْبَعًا، ثُمَّ يُصلِّي سَجْدَتَيْنِ، ثُمَّ يَطُوفُ بَيْنَ الصَّفَا وَالْـمَرْوَةِ» [۳۰].
«رسول خداصهر گاه برای حج یا عمرهای تشریف میآوردند همین که میرسیدند اول طواف میکردند و در طواف سه بار نیمه میدویدند و چهار بار آهسته میرفتند، آنگاه دورکعت نماز میخواندند، و سپس بین صفا و مروه سعی میکردند».
دلائل مشروع بودن طواف بیت الله الحرام در کتاب و سنت فراوان است، و احادیثی که در این معنی از رسول خداصنقل گردیده متواتر است، پس این عمل یکی از طاعات و وسائل قربتی است که مؤمن خودش را بوسیله آن به پروردگارش نزدیک میکند، و خداوند این عمل را از بندگانش دوست میدارد و میپسندد، لذا به آن امر فرموده وتشویق کرده و آن را رکنی از ارکان مهم حج قرار دادهاست.
چنانکه میفرماید: ﴿وَأَذِّن فِي ٱلنَّاسِ بِٱلۡحَجِّ يَأۡتُوكَ رِجَالٗا وَعَلَىٰ كُلِّ ضَامِرٖ يَأۡتِينَ مِن كُلِّ فَجٍّ عَمِيقٖ ٢٧ لِّيَشۡهَدُواْ مَنَٰفِعَ لَهُمۡ وَيَذۡكُرُواْ ٱسۡمَ ٱللَّهِ فِيٓ أَيَّامٖ مَّعۡلُومَٰتٍ عَلَىٰ مَا رَزَقَهُم مِّنۢ بَهِيمَةِ ٱلۡأَنۡعَٰمِۖ فَكُلُواْ مِنۡهَا وَأَطۡعِمُواْ ٱلۡبَآئِسَ ٱلۡفَقِيرَ ٢٨ ثُمَّ لۡيَقۡضُواْ تَفَثَهُمۡ وَلۡيُوفُواْ نُذُورَهُمۡ وَلۡيَطَّوَّفُواْ بِٱلۡبَيۡتِ ٱلۡعَتِيقِ ٢٩﴾[الحج: ۲٧-۲٩].
«درمیان مردم برای حج ندا در ده که پیاده و سوار بر هرشتر لاغری –که از هر راه دور میآیند – رو بسوی تو آرند، تا در منافعی که برای آنان هست حضور داشته باشد، و نام خداوند را در روزهای معین بر چار پایان زبان بستهای که روزیشان دادهایم ببرند (وقربانی کنند)آنگاه از آن بخورید وبه درمانده بینوا هم بخورانید آنگاه باید آلایشها را بزدایند، و نذرهایشان را وفا کنند و پیرامون بیت العتیق طواف کنند».
و خداوند متعال پیامبر اولوالعزم حضرت ابراهیم÷که او را خلیل (دوست بسیار مهربان ) خودش خوانده و فرزند ایشان حضرت اسماعیل÷را مأمور کرده که خانهاش را بسازند و پاک کنند و آن را برای طواف کنندگان و قیام کنندگان و رکوع کنندگان، آماده کنند، چنانکه میفرماید:
﴿وَعَهِدۡنَآ إِلَىٰٓ إِبۡرَٰهِۧمَ وَإِسۡمَٰعِيلَ أَن طَهِّرَا بَيۡتِيَ لِلطَّآئِفِينَ وَٱلۡعَٰكِفِينَ وَٱلرُّكَّعِ ٱلسُّجُودِ﴾[البقرة: ۱۲۵].
«و به ابراهیم و اسماعیل سفارش کردیم که خانهام را برای غریبان (مسافران ) مقیمان و نماز گذاران پاکیزه گردانید».
و میفرماید:
﴿وَإِذۡ بَوَّأۡنَا لِإِبۡرَٰهِيمَ مَكَانَ ٱلۡبَيۡتِ أَن لَّا تُشۡرِكۡ بِي شَيۡٔٗا وَطَهِّرۡ بَيۡتِيَ لِلطَّآئِفِينَ وَٱلۡقَآئِمِينَ وَٱلرُّكَّعِ ٱلسُّجُودِ ٢٦﴾[الحج: ۲۶].
«و چنین بود که برای ابراهیم جایگاه خانه کعبه را معین کردیم (وگفتیم ) که برای من هیچگونه شریک میاور و خانهام را برای غریبان و مقیمان و نماز گذاران پاکیزهدار».
از خلال آنچه گذشت درمی یابیم که طواف خانه خدا عبادت بزرگ و طاعت بسیار پر معنایی است که خداوند آن را از بندگانش دوست میدارد و میپسندد، لذا آنان را بدان امر فرموده است. و در مقابل، اجر بزرگ و پاداش بسیار عظیمی به آنان عنایت خواهد فرمود، بلکه همچنانکه عرض کردیم طواف رکن مهمی از ارکان حج و عمره است، این امر میرساند که طواف چقدر منزلت رفیع و ارزش والایی را داراست، تا جایی که حج وعمره جز با انجام طواف ناتمام است.
فایده بزرگ و درس مهمی که میتوان از این أمر گرفت این است که طواف فقط در یک جا ثابت است و آن خانۀ خداست، علاوه برآن در هیچ جایی از جهان طواف درست نیست، زیرا هیچگونه دلیلی بر مشروعیت طواف در جای دیگر وجود ندارد، بلکه چنین عملی کاملا باطل و گمراهی است که مرتکب آن گویا خانه مخلوق را دارد با خانه خدا یکی میداند، در حالیکه خانه خدا صرفا جهت ذکر و عبادت و توجه بسوی ذات پاک او بنا شده است علمای مسلمین در این امر اتفاق نظر دارند که هر گونه طوافی در هر جایی از جهان جز خانه کعبه باطل و گناه است، پس بنابراین طواف کردن به دور قبهها و ضریحها و قبرها و سنگها و درختها و غیره به هیچ عنوان جایز نیست.
فرمایشات علماء دراین خصوص بسیار است، من در اینجا سعی خواهم کرد بطور اختصار نمونهای از اقوال علمای مسلمین را بیاورم.
امام نَووی/میفرماید: «ولا يجوز أن يُطاف بقبرهص»«جایز نیست که به قبر رسول خداصطواف شود». مطالب زیادی ذکر میکند آنگاه میفرماید: «ولا يغتر لمخالفة كثيرين من العوام و فعلهم، ذلك فان الاقتداء والعمل إنما يكون بالاحاديث و اقوال العلماء و لا يلتفت إلى محدثات العوام وغيرهم وجهالاتهم»«به مخالفت بسیاری از عوام و کردار آنان نباید فریب خورد، زیرا (پس از قرآن کریم ) فقط احادیث (صحیحه) واقوال علماء است که معیار اقتداء وعمل است پس به بدعتهای عوام ودیگران! و جهالتهای آنان نباید توجه کرد».
سپس میفرماید: در صحیحین از ام المؤمنین عایشه صدیقهلروایت شده که رسول خداصفرمودند: «مَنْ أحْدَثَ في أمرنا هذا ما لَيْسَ منهُ فهو رَدٌّ» [۳۱]. «کسی که در این دین ما چیزی پدید آورد که از آن نیست پس بدعتش مردود است». و در روایت مسلم آمده: «مَنْ عَمِلَ عَمَلًا لَيْسَ عَلَيْهِ أَمْرُنَا ؛ فَهُوَ رَدٌّ» [۳۲].
«کسی که عملی انجام دهد که در این دین ما سند ندارد عملش مردود است». و از حضرت ابوهریرهسروایت است که فرمود: رسول خداصفرمودند: «لا تَجْعَلُوا قَبْرِي عِيداً ، وَصَلُّوا عَلَيَّ، فَإنَّ صَلاَتَكُمْ تَبْلُغُنِي حَيْثُ كُنْتُمْ» [۳۳].
«قبر مرا جشن گاه قرار ندهید، وبر من درود بفرستید، که درود شما هر جایی باشید به من میرسد» فضیل ابن عیاض /میفرماید: «راههای هدایت را پیروی کن و از اینکه پیروان آن کم هستند دل مزن و از راههای ضلالت و گمراهی بپرهیز و از اینکه پیروان باطل زیاداند دلگیر مباش».
«و اگر کسی گمان میکند که دست کشیدن وحرکات نا مشروع دیگر بیشتر باعث حصول برکت میگردد در جهالت و غفلت است، زیرا برکت در موافقت شریعت است، چگونه ممکن است که فضیلت وبرکت در مخالفت حق باشد» پایان کلام امام نَوَوی/ [۳۴].
شیخ الاسلام/میفرماید: «مسلمانان اتفاق نظر دارند که طواف جز به خانۀ کعبه جائز نیست، پس به صخرۀ بیت المقدس و حجرۀ پیامبرصو قبۀ کوه عرفات و دیگر جاها طواف جایز نیست» [۳۵].
همچنین میفرماید: «هیچ جایی در زمین نیست که مانند کعبه طواف شود، کسی که معتقد باشد طواف جز کعبه به جای دیگری جایز است بدتر از کسی است که متعقد باشد نماز بسوی غیر کعبه جایزاست زیرا پیامبرصهنگامی که از مکه به مدینه هجرت فرمودند هیجده ماه (یا شانزده ماه) به طرف بیت المقدس که قبله بود، نماز میگذاردند سپس خداوند قبله را تغیر داد و کعبه را قبله قرار داد، و خداوند این مسئله را در قرآن (سورة بقرة) بیان فرمود از آن پس پیامبر صو بقیه مسلمین بسوی کعبه نماز خواندند، وکعبه برای همیشه قبلۀ مسلمین قرار گرفت کما اینکه قبلۀ ابراهیم÷و بقیۀ پیامبران نیز کعبه بود، پس اگر امروز کسی صخرۀ بیت المقدس را قبله قرار دهد و بطرف آن نماز بخواند کافر و مرتد است که باید توبه کند، با وجود اینکه بیت المقدس پیش از این قبله هم بوده، پس کسی که به جای دیگری طواف میکند چی؟ در حالیکه طواف به غیر از کعبه را هر گز خدا مشروع نفرموده است» [۳۶].
در پرتو سخنان امام نووی و شیخ الاسلام رحمة الله علیهما و دیگر علماء مشخص میشود که طواف به هر جای دیگری غیر از خانۀ خدا چقدر خطرناک است که چه بسا خدای نکرده ممکن است انسان را به شرک بکشاند در حالی که ممکن است کسی از روی ارادت ومحبت این کار را انجام دهد اما شیطان دشمن آشکار انسان است پس نباید برای او زمینه فراهم کرد، با کمال تأسف امروز میببینم که در بعضی جاها مردم مسلمان از روی جهالت و سادگی و بر اثر نا آگاهی دارند دور بعضی قبرها یا قبهها یا ضریحها و غیره طواف میکنند و اقعا کار نادرستی است زیرا چنین عملی از نظر شرعی نه تنها مستندی ندارد که صد در صد غلط است چون ما در هیچ جای قرآن وسنت که دو منبع اساسی اسلام هستند نداریم که مثلا قبر فلانی یا ضریح فلانی را باید طواف کرد، پس این اشتباه بزرگ که ابتداء از روی محبت و ارادت شروع میشود با کمک و فریب شیطان ممکن است خدای نکرده انسان مؤمن را به شرک بکشاند، پس «علاج واقعه را قبل از وقوع باید کرد».
[۲۸] صحیح بخاری ۱۶۴۱ صحیح مسلم ۱۲۳۵. [۲٩] صحیح مسلم ۲/۸٩۳. [۳۰] صحیح بخاری ۱۶۱۶و صحیح مسلم ۱۲۶۱. [۳۱] صحیح بخاری ۲۶٩٧ صحیح مسلم ۱٧۱۸. [۳۲] صحیح مسلم ۱٧۱۸. [۳۳] سنن ابوداود ۲۰۴۳. [۳۴] المجوع شرح المهذب ۸/۲۰۶/۲۰٧. [۳۵] مجموع الفتاوی ۴/۵۲۲. [۳۶] مجموع الفتاوی ۲٧/۱۰-۱۱.