ای آزادی! بنام تو چه جنایتها که نکردهاند؟!
برخی از روزنامهنگاران غربی همینکه ملاحظه کردند مسلمانان از تهمتهای سلمان رشدی خشمگین و خروشان شدهاند، بانگ و فریاد برآوردهاند که: «ای داد! پس آزادی کجا رفت؟!» حقّاً که این دسته، مفهوم آزادی را درنیافته و یا عمداً آنرا تحریف کردهاند. شک نیست که آزادی افراد، امری ارجمند و محترم است اما حدود آن تا کجاست؟ آری، آزادی فرد تا آنجا میتواند گسترده باشد که برای دیگران زیانی ببار نیاورد، یعنی آزادی ایشان را سلب نکند و آبرو و حیثیت آنان را به بازی نگیرد. و فهم این مسئله در قرن بیستم کاری دشوار نیست که به توضیح و تمثیل نیاز افتد. اسلام هم میگوید که انسانها آزادند، امّا نه آزاد برای آنکه به دیگران تهمت زنند و ناسزا بگویند و جامعه را بفریبند ...! این چنین آزادی، از زهر کشنده برای جامعۀ انسانی خطرناکتر است! آیا میتوان باور کرد که روزنامهنگاران غربی این حقیقت را نمیدانند؟! شگفتا که چون سلمان رشدی در کتاب «بچّههای نیمهشب» ایندیرا گاندی را بدون دلیل، مورد اتهام قرار داد و آنگاه در دادگاه مجرم و محکوم شناخته شد، کسی از روزنامهنگاران مزبور به رأی دادگاه اعتراضی نکرد و آنرا برخلاف آزادی نشمرد ولی اینک که مسلمانان گیتی از تهمتها و دورغپردازیهای رشدی خشمناک شدهاند، آقایان، سنگ آزادی به سینه میزنند! تاچر نخستوزیر انگلیس، به نام «آزادی» از سلمان رشدی حمایت میکند ولی خود وی دستور میدهد تا کتاب «شناسایی و شکار جاسوس[۶۳] » را در انگلیس توقیف کنند و نسخههای آنرا جمع آورند! چرا؟ برای اینکه پیتر رایت نویسندۀ این کتاب، از وحشیگری سازمانهای جاسوسی انگلیس پرده برداشته است!.
روزنامهها نوشتهاند که دنیس لمون، نویسندۀ مجلۀ «کی نیوز» در سال ۱۹۷۹، به جرم نگارش سخنانی کفرآمیز به ۹ سال حبس و پرداخت ۵۰۰ پوند جریمه، در انگلستان محکوم شد. بنظر آقایان، این حکم با آزادی مباینت نداشته ولی محکومیت سلمان رشدی مخالف و مباین با آزادی محسوب میشود!.
برخی از غربیها بدون توجه به کتب دینی خود، ادّعا میکنند که قرآن در محکوم شمردن کسانی که به پیامبر اسلام توهین روا میدارند به راه افراط رفته است!.
گویا این افراد یکبار «کتاب مقدّس» را نخواندهاند و خبر ندارند که در تورات آمده است: هر کسی که پدر یا مادر خود را لعن کند، البته کشته شود! (سفر لاویان، باب ۲۰).
این حکم چنانکه ملاحظه میکنید برای کسانی است که بر پدر و مادر خویش نفرین فرستند تا چه رسد بکسانی که بر خدا یا پیامبرش ناسزا گویند!.
انجیل هم احکام تورات را تصدیق میکند و آنها را حکم خداوند میشمرد. با وجود این، در انجیل نیز میخوانیم که مسیح -علیه السلام- فرموده است:
«هر که برادر خود را راقا[۶۴] گوید مستحقِّ قصاص باشد و هر که احمق گوید مستحقّ آتش جهنّم بُوَد!» (انجیل متّی، باب ۵).
امّا در سراسر قرآن کریم به هیچوجه سخن از این موضوع در میان نیست که ناسزاگویان به رسول خداصرا چگونه باید کیفر داد؟ روش قرآن مجید در رویارویی با استهزاء کنندگان پیامبر، اینستکه اهانتها و سخریهها و شبهات آنان را مطرح ساخته و بدانها پاسخهای منطقی میدهد یعنی با این زشتگوییها «مقابلۀ فرهنگی» میکند تا بیماریهای روانی دشمنان، روبه بهبود نهد!.
پیامبر بزگوار اسلامصنیز بسیاری از این ناسزاگویان و خائنان را به هنگام فتح مکّه، مورد عفو و بخشایش خود قرار داد چنانکه سلمان رشدی با همۀ دشمنی و خصومتش، این فضیلت را دربارۀ پیامبر اسلام نتوانسته انکار کند و در خلال داستان خود (بطور خلاصه) مینویسد: «سلمان را که مرتد شده بود پس از فتح، دستگیر کرده و نزد پیامبر میآورند، پیامبر فرمان قتل او را صادر مینماید ولی بلال میانجی شده و در نتیجه، پیامبر سلمان را عفو میکند و او پولهایی که فراهم آورده بود به کشور خود باز میگردد»!.
هر چند رشدی، صحنۀ مزبور را از خود ساخته و کمترین سندی و مدرکی در تاریخ برای آن وجود ندارد ولی به هر صورت، رشدی روحیۀ پیامبر ارجمند اسلامصرا در عفو مجرمان بدین نحو بازگو میکند.
آری در شرح سیرۀ پیامبر اسلامصملاحظه میکنیم مورّخان نوشتهاند گهگاه که افرادی رسول اکرمصرا هجو میکردند و بویژه قبائل عرب را با اشعار هجوآمیز خود بر ضدّ پیامبر برمیانگیخته و به جنگ و خونریزی تشویق میکردند، پیامبرصنیز حکمِ اعدام این ناسزاگویان و شاعران فتنهانگیز را صادر میفرمود و اینکار را برای صیانتِ جامعه و حفظ مقدّسات آن، امری لازم و بایسته میشمرد. چنانکه امروز هم اگر در میان مردم متمدّن جهان، کسی رهبران بزرگ مردم را به استهزاء و بهتان و ناسزا به سخریه گیرد و احیاناً آشوب و خونریزی به راه اندازد، گمان ندارم از رویارویی شدید با قانون معاف شود.
در پایان این رساله، از خدای بزرگ میخواهم که دیدگان اهل ادراک و انصاف را در سراسر گیتی بروی اسلامِ راستین بگشاید تا برتریهای این آئین خدایی را به چشم بصیرت ببینند و با پیوستن به آئین محمّدصسعادت حقیقی را دریابند.
ایران – تجریش
مصطفی حسینی طباطبائی
[۶۳] Spay Catcher [۶۴] «راقا» واژهای سُریانی است که برای تحقیر افراد بکار میرفته و در «قاموس کتاب مقدّس» اثر هاکس آنرا به معنای «باطل» ترجمه کرده است.