عقیده اهل سنت و جماعت

(تفصيل ايمان به خدا)

(تفصيل ايمان به خدا)

۲- ایمان مى‌آوریم به خداى‌تعالى؛ یعنى، او تربیت کننده، خالق، مالِک و تدبیرکنندهء تمام کارهاست.

۳- ایمان مى‌آوریم به الوهیت خداوند بزرگوار؛ یعنى اوست پروردگار بر حق و هر خدایى غیر از او باطل است.

۴- ایمان مى‌آوریم به نام‌ها و صفت‌هاى بارى‌تعالى؛ یعنى، نام‌هاى نیک، و صفت‌هاى عالى و کامل، مخصوص اوست.

۵- ایمان مى‌آوریم به یکتایى او، یعنى این که: خدا یکتاست و در پروردگارى، نام‌ها و صفت‌ها هیچ شریکى ندارد.

باری تعالی می‌فرماید: ﴿رَّبُّ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضِ وَمَا بَيۡنَهُمَا فَٱعۡبُدۡهُ وَٱصۡطَبِرۡ لِعِبَٰدَتِهِۦۚ هَلۡ تَعۡلَمُ لَهُۥ سَمِيّٗا ٦٥[مریم: ۶۵] .

«همان پروردگار آسمانها و زمین، و آنچه میان آن دو قرار دارد! او را پرستش کن؛ و در راه عبادتش شکیبا باش! آیا مثل و مانندى براى او مى‏یابى؟!».

۶- ایمان مى‌آوریم به این که: ﴿ٱللَّهُ لَآ إِلَٰهَ إِلَّا هُوَ ٱلۡحَيُّ ٱلۡقَيُّومُۚ لَا تَأۡخُذُهُۥ سِنَةٞ وَلَا نَوۡمٞۚ لَّهُۥ مَا فِي ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَمَا فِي ٱلۡأَرۡضِۗ مَن ذَا ٱلَّذِي يَشۡفَعُ عِندَهُۥٓ إِلَّا بِإِذۡنِهِۦۚ يَعۡلَمُ مَا بَيۡنَ أَيۡدِيهِمۡ وَمَا خَلۡفَهُمۡۖ وَلَا يُحِيطُونَ بِشَيۡءٖ مِّنۡ عِلۡمِهِۦٓ إِلَّا بِمَا شَآءَۚ وَسِعَ كُرۡسِيُّهُ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضَۖ وَلَا يَ‍ُٔودُهُۥ حِفۡظُهُمَاۚ وَهُوَ ٱلۡعَلِيُّ ٱلۡعَظِيمُ ٢٥٥[البقرة: ۲۵۵] .

«هیچ معبودى بحق نیست جز خداوند یگانه زنده، که قائم به ذات خویش است، و موجودات دیگر، قائم به او هستند؛ هیچگاه خواب سبک و سنگینى او را فرانمى‏گیرد؛ (و لحظه‏اى از تدبیر جهان هستى، غافل نمى‏ماند؛) آنچه در آسمانها و آنچه در زمین است، از آن اوست؛ کیست که در نزد او، جز به فرمان او شفاعت کند؟! (بنابراین، شفاعت شفاعت‏کنندگان، براى آنها که شایسته شفاعتند، از مالکیت مطلقه او نمى‏کاهد.) آنچه را در پیش روى آنها (بندگان) و پشت سرشان است مى‏داند؛ (و گذشته و آینده، در پیشگاه علم او، یکسان است.) و کسى از علم او آگاه نمى‏گردد؛ جز به مقدارى که او بخواهد. (اوست که به همه چیز آگاه است؛ و علم و دانش محدود دیگران، پرتوى از علم بى‏پایان و نامحدود اوست.) عرش او، آسمانها و زمین را دربرگرفته؛ و نگاهدارى آن دو (آسمان و زمین)، او را خسته نمى‏کند. بلندى مقام و عظمت، مخصوص اوست».

۷- ایمان مى‌آوریم به این که: ﴿هُوَ ٱللَّهُ ٱلَّذِي لَآ إِلَٰهَ إِلَّا هُوَۖ عَٰلِمُ ٱلۡغَيۡبِ وَٱلشَّهَٰدَةِۖ هُوَ ٱلرَّحۡمَٰنُ ٱلرَّحِيمُ ٢٢ هُوَ ٱللَّهُ ٱلَّذِي لَآ إِلَٰهَ إِلَّا هُوَ ٱلۡمَلِكُ ٱلۡقُدُّوسُ ٱلسَّلَٰمُ ٱلۡمُؤۡمِنُ ٱلۡمُهَيۡمِنُ ٱلۡعَزِيزُ ٱلۡجَبَّارُ ٱلۡمُتَكَبِّرُۚ سُبۡحَٰنَ ٱللَّهِ عَمَّا يُشۡرِكُونَ ٢٣ هُوَ ٱللَّهُ ٱلۡخَٰلِقُ ٱلۡبَارِئُ ٱلۡمُصَوِّرُۖ لَهُ ٱلۡأَسۡمَآءُ ٱلۡحُسۡنَىٰۚ يُسَبِّحُ لَهُۥ مَا فِي ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضِۖ وَهُوَ ٱلۡعَزِيزُ ٱلۡحَكِيمُ ٢٤[الحشر:۲۲-۲۴] .

«او خدائی است که معبودی بحق جز او نیست، دانای آشکار و نهان است، و او رحمان و رحیم است. او خدائی است که معبودی جز او نیست، حاکم و مالک اصلی اوست، از هر عیب منزه است، به کسی ستم نمی‌کند، امنیت‌بخش است، و مراقب (همه چیز) است، او قدرتمندی شکست‌ناپذیر است که با ارادهء نافذ خود هر امری را اصلاح می‌کند، و شایستهء عظمت است، خداوند منزه است از آنچه شریک برای او قرار می‌دهند. او خداوندی است خالق، آفریننده‌ای بی‌سابقه، و صورتگری بی‌نظیر، برای او نامهای نیک است، و آنچه در آسمانها و زمین است تسبیح او می‌گویند، و او عزیز و حکیم است».

۸- ایمان مى‌آوریم بـه این که: براى اوسـت ملک آسمانها و زمین ﴿يَخۡلُقُ مَا يَشَآءُۚ يَهَبُ لِمَن يَشَآءُ إِنَٰثٗا وَيَهَبُ لِمَن يَشَآءُ ٱلذُّكُورَ ٤٩ أَوۡ يُزَوِّجُهُمۡ ذُكۡرَانٗا وَإِنَٰثٗاۖ وَيَجۡعَلُ مَن يَشَآءُ عَقِيمًاۚ إِنَّهُۥ عَلِيمٞ قَدِيرٞ ٥٠[الشوری: ۴۹-۵۰] .

«هرچه را بخواهد مى‏آفریند؛ به هر کس اراده کند دختر مى‏بخشد و به هرکس بخواهد پسر. یا (اگر بخواهد) پسر و دختر -هر دو- را براى آنان جمع مى‏کند و هرکس را بخواهد عقیم مى‏گذارد؛ زیرا که او دانا و قادر است».

۹- ایمان مى‌آوریم به اینکه: ﴿لَيۡسَ كَمِثۡلِهِۦ شَيۡءٞۖ وَهُوَ ٱلسَّمِيعُ ٱلۡبَصِيرُ ١١ لَهُۥ مَقَالِيدُ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضِۖ يَبۡسُطُ ٱلرِّزۡقَ لِمَن يَشَآءُ وَيَقۡدِرُۚ إِنَّهُۥ بِكُلِّ شَيۡءٍ عَلِيمٞ ١٢[الشوری: ۱۱-۱۲] .

«‏هیچ چیز همانند او نیست و او شنوا و بیناست! کلیدهاى آسمانها و زمین از آن اوست؛ روزى را براى هر کس بخواهد گسترش مى‏دهد یا محدود مى‏سازد؛ او به همه چیز داناست».

۱۰- ایمان مى‌آوریم به این که: ﴿۞وَمَا مِن دَآبَّةٖ فِي ٱلۡأَرۡضِ إِلَّا عَلَى ٱللَّهِ رِزۡقُهَا وَيَعۡلَمُ مُسۡتَقَرَّهَا وَمُسۡتَوۡدَعَهَاۚ كُلّٞ فِي كِتَٰبٖ مُّبِينٖ ٦[هود: ۶] .

«هیچ جنبنده‏اى در زمین نیست مگر اینکه روزى او بر خداست! او قرارگاه و محل نقل و انتقالش را مى‏داند؛ همه این‌ها در کتاب آشکارى ثبت است! (در لوح محفوظ، در کتاب علم خدا)».

۱۱- ایمان مى‌آوریم به این که: ﴿۞وَعِندَهُۥ مَفَاتِحُ ٱلۡغَيۡبِ لَا يَعۡلَمُهَآ إِلَّا هُوَۚ وَيَعۡلَمُ مَا فِي ٱلۡبَرِّ وَٱلۡبَحۡرِۚ وَمَا تَسۡقُطُ مِن وَرَقَةٍ إِلَّا يَعۡلَمُهَا وَلَا حَبَّةٖ فِي ظُلُمَٰتِ ٱلۡأَرۡضِ وَلَا رَطۡبٖ وَلَا يَابِسٍ إِلَّا فِي كِتَٰبٖ مُّبِينٖ ٥٩[الأنعام:۵۹] .

«کلیدهاى غیب، تنها نزد اوست؛ و جز او، کسى آنها را نمى‏داند. او آنچه را در خشکى و دریاست مى‏داند؛ هیچ برگى (از درختى) نمى‏افتد، مگر اینکه از آن آگاه است؛ و نه هیچ دانه‏اى در تاریکیهاى زمین، و نه هیچ تَر و خشکى وجود دارد، جز اینکه در کتابى آشکار (در کتاب علم خدا) ثبت است».

۱۲- ایمان مى‌آوریم به این که: ﴿إِنَّ ٱللَّهَ عِندَهُۥ عِلۡمُ ٱلسَّاعَةِ وَيُنَزِّلُ ٱلۡغَيۡثَ وَيَعۡلَمُ مَا فِي ٱلۡأَرۡحَامِۖ وَمَا تَدۡرِي نَفۡسٞ مَّاذَا تَكۡسِبُ غَدٗاۖ وَمَا تَدۡرِي نَفۡسُۢ بِأَيِّ أَرۡضٖ تَمُوتُۚ إِنَّ ٱللَّهَ عَلِيمٌ خَبِيرُۢ ٣٤[لقمان: ۳۴] .

«آگاهى از زمان قیام قیامت مخصوص خداست، و اوست که باران را نازل مى‏کند، و آنچه را که در رحم‏ها(ى مادران) است مى‏داند، و هیچ کس نمى‏داند فردا چه به دست مى‏آورد، و هیچ کس نمى‏داند در چه سرزمینى مى‏میرد؟ خداوند عالم و آگاه است!».

۱۳- ایمان مى‌آوریم به اینکه: بارى‌تعالى سخن مى‌گوید با هر چیز، و هر زمان، و هرگونه که بخواهد: ﴿وَكَلَّمَ ٱللَّهُ مُوسَىٰ تَكۡلِيمٗا ١٦٤[النساء: ۱۶۴] .

«و خداوند با موسى (حقیقتاً و بدون واسطه) سخن گفت. (این آیه صفت کلام براى خدا چنانکه به جلال خدا لایق است مى‌رساند (مترجم)».

﴿وَلَمَّا جَآءَ مُوسَىٰ لِمِيقَٰتِنَا وَكَلَّمَهُۥ رَبُّهُۥ[الأعراف: ۱۴۳] .

«و هنگامى که موسى به میعادگاه ما آمد، و پروردگارش با او سخن گفت».

﴿وَنَٰدَيۡنَٰهُ مِن جَانِبِ ٱلطُّورِ ٱلۡأَيۡمَنِ وَقَرَّبۡنَٰهُ نَجِيّٗا ٥٢[مریم: ۵۲] .

«ما او را از طرف راست (کوه) طور فراخواندیم؛ و او را (به خود) نزدیک ساختیم؛ و با او سخن گفتیم».

۱۴- ایمان مى‌آوریم به اینکه: ﴿قُل لَّوۡ كَانَ ٱلۡبَحۡرُ مِدَادٗا لِّكَلِمَٰتِ رَبِّي[الکهف: ۱۰۹] .

«بگو: اگر دریاها براى (نوشتن) کلمات پروردگارم مرکب شود، دریاها پایان مى‏گیرد. پیش از آنکه کلمات پروردگارم پایان یابد».

﴿وَلَوۡ أَنَّمَا فِي ٱلۡأَرۡضِ مِن شَجَرَةٍ أَقۡلَٰمٞ وَٱلۡبَحۡرُ يَمُدُّهُۥ مِنۢ بَعۡدِهِۦ سَبۡعَةُ أَبۡحُرٖ مَّا نَفِدَتۡ كَلِمَٰتُ ٱللَّهِۚ إِنَّ ٱللَّهَ عَزِيزٌ حَكِيمٞ ٢٧[لقمان: ۲۷] .

«و اگر همه درختان روى زمین قلم شود، و دریا براى آن مرکب گردد، و هفت دریاچه به آن افزوده شود، این‌ها همه تمام مى‏شود ولى کلمات خدا پایان نمى‏گیرد؛ خداوند عزیز و حکیم است».

۱۵- ایمان مى‌آوریم به این که: کلمات و سخنان خدا کامل‌ترین کلمات و سخنان است، صادق در اخبار، عادل در احکام، و نیکو در گفتار؛ چنان که بارى‌تعالى مى‌فرماید: ﴿وَتَمَّتۡ كَلِمَتُ رَبِّكَ صِدۡقٗا وَعَدۡلٗاۚ[الأنعام:۱۱۵] .

«و کلام پروردگار تو، با صدق و عدل، به حد تمام رسید».

و مى‌فرماید: ﴿وَمَنۡ أَصۡدَقُ مِنَ ٱللَّهِ حَدِيثٗا ٨٧[النساء: ۸۷] .

«و کیست که از خداوند، راستگوتر باشد؟».

۱۶- ایمان مى‌آوریم که قرآن کریم، کلام خداى‌تعالى است، در آن از روى حقیقت، سخن گفته است و آن را به سوى جبریـل؛ فرو فرستاده، سپس جبـریل آن را بر قلـب رسول الله صنازل کرده است؛ چنان که مى‌فرماید: ﴿قُلۡ نَزَّلَهُۥ رُوحُ ٱلۡقُدُسِ مِن رَّبِّكَ بِٱلۡحَقِّ[النحل: ۱۰۲] .

«بگو، روح القدس (جبریل؛) آن را از جانب پروردگارت بحق نازل کرده».

و مى‌فرماید: ﴿وَإِنَّهُۥ لَتَنزِيلُ رَبِّ ٱلۡعَٰلَمِينَ ١٩٢ نَزَلَ بِهِ ٱلرُّوحُ ٱلۡأَمِينُ ١٩٣ عَلَىٰ قَلۡبِكَ لِتَكُونَ مِنَ ٱلۡمُنذِرِينَ ١٩٤ بِلِسَانٍ عَرَبِيّٖ مُّبِينٖ ١٩٥[الشعراء: ۱۹۲-۱۹۵] .

«مُسلماً این (قرآن) از سوى پروردگار جهانیان نازل شده است! روح الامین (جبریل؛) آن را نازل کرده است بر قلب (پاک) تو، تا از انذارکنندگان باشى! آن را به زبان عربى آشکار (نازل کرد)!».

۱۷- ایمان مى‌آوریم به این که: خداى بزرگوار، به ذات و صفت خود، بر خلقش برترى دارد؛ چنان که مى‌فرماید: ﴿وَهُوَ ٱلۡعَلِيُّ ٱلۡعَظِيمُ ٢٥٥[البقرة: ۲۵۵] .

«او (خداوند) بالا و بلندمرتبه و با عظمت است».

و مى‌فرماید: ﴿وَهُوَ ٱلۡقَاهِرُ فَوۡقَ عِبَادِهِۦۚ وَهُوَ ٱلۡحَكِيمُ ٱلۡخَبِيرُ ١٨[الأنعام:۱۸] .

«اوست که بر بندگان خود، فوق و غالب است؛ و اوست حکیم آگاه!».

۱۷- ایمان مى‌آوریم به اینکه او: ﴿خَلَقَ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضَ فِي سِتَّةِ أَيَّامٖ ثُمَّ ٱسۡتَوَىٰ عَلَى ٱلۡعَرۡشِۖ يُدَبِّرُ ٱلۡأَمۡرَۖ[یونس: ۳] .

«پروردگار شما، خداوندى است که آسمانها و زمین را در شش روز آفرید؛ سپس بر عرش قرار گرفت، و به تدبیر کار (جهان) پرداخت».

قرار گرفتنِ خدا بر عرش، علُو و برترى بر آن با ذات مقدس خود، خاص و شایسته جلال و عظمت خداوندى است و هیچکس بجز خدا چگونگى آن را نمى‌داند.

۱۸- ایمان مى‌آوریم به این که: خداى‌تعالى با خلق خود است، و بر عرش قرار دارد، احوال آن‌ها را مى‌داند، گفتارشان را مى‌شنود، کارهاى آن‌ها را مى‌بیند و امور و شؤون آن‌ها را تدبیر مى‌کند؛ فقیر را رزق و روزى مى‌دهد، هرکس را بخواهد عزتِ مُلْک و سلطنت مى‌بخشد، و از هرکه بخواهد مى‌گیرد، به هرکه بخواهد عزت و اقتدار مى‌بخشد، و هرکه را خواهد خوار و ذلیل مى‌گرداند، هر خیر و نیکى، به دست اوست، و تنها او بر هر چیز تواناست.

و آن ذاتى که داراى چنین مرتبه و مقام است، او حقیقتاً با آفریدگانش همراه است، با آنکه در حقیقت بالاى آنها بر عـرش خود قرار دارد؛ چنان که مى‌فرماید: ﴿لَيۡسَ كَمِثۡلِهِۦ شَيۡءٞۖ وَهُوَ ٱلسَّمِيعُ ٱلۡبَصِيرُ ١١[الشوری: ۱۱] .

«‏هیچ چیز همانند او نیست و او شنوا و بیناست».

و ما عقیدهء گروه حلولیه مانند جهمیه را نمى‌پذیریم که مى‌گویند: خدا در همه چیز حل شده است؛ که مى‌گویند: «خدا با خلقش در زمین است» بر این باوریم که هرکس این چنین بیندیشد، کافر و گمراه است؛ زیرا خداوند را به نقائص و عیب‌هایى توصیف کرده است که شایستهء او نیست.

۱۹- ایمان مى‌آوریم به آن چه رسول الله صخبر داده است که: خداوند متعال، هر شب به آسمانِ دنیا فرود مى‌آید آن‌گاه که یک سومِ شب، باقى مانده باشد و مى‌فرماید:«من يدعوني فأستجيب له، من يسألني فأعطيه، من يستغفرني فأغفر له»[متفق علیه] .

چه کسى مرا دعا مى‌کند تا او را اجابت کنم، و چه کسى از من پرسشى دارد تا به او عطا نمایم، چه کسى از من آمرزش مى‌خواهد تا گناهان او را ببخشایم.

۲۰- ایمان مى‌آوریم که: خداوند بارى‌تعالى روز قیامت براى فصل[۱] و حکم کردن بین بندگان مى‌آید؛ چنان‌که مى‌فرماید: ﴿كَلَّآۖ إِذَا دُكَّتِ ٱلۡأَرۡضُ دَكّٗا دَكّٗا ٢١ وَجَآءَ رَبُّكَ وَٱلۡمَلَكُ صَفّٗا صَفّٗا ٢٢ وَجِاْيٓءَ يَوۡمَئِذِۢ بِجَهَنَّمَۚ يَوۡمَئِذٖ يَتَذَكَّرُ ٱلۡإِنسَٰنُ وَأَنَّىٰ لَهُ ٱلذِّكۡرَىٰ ٢٣[الفجر: ۲۱-۲۳] .

«و چنان نیست که آنها (دنیاطلبان)، می‌پندارند، در آن هنگام که زمین سخت در هم کوبیده شود. و خداوند برای فصل قضاوت بین خلایق بیاید، و فرشتگان صف در صف حاضر شوند. و در آن روز جهنم را حاضر می‌کنند (آری) در آن روز انسان متذکر می‌شود، اما این تذکر چه سودی برای او دارد».

۲۱- ایمان مى‌آوریم به این که: خداوند: ﴿فَعَّالٞ لِّمَا يُرِيدُ ١٦[البروج: ۱۶] . «و آنچه را می‌خواهد انجام می‌دهد».

۲۲- ایمان مى‌آوریم که: بارى‌تعالى دو نوع اراده دارد:

الف- اراده کونى (متعلق به کائنات): این که مراد و خواست او باید واقع گردد[۲] و لازم نیست که آن مراد (آن چیزى که طبق ارادهء کونى واقع مى‌گردد) براى او محبوب و دوست داشتنى باشد؛ و این نوع اراده را مشیت نیز گوید، چنان که مى‌فرماید: ﴿وَلَوۡ شَآءَ ٱللَّهُ مَا ٱقۡتَتَلُواْ وَلَٰكِنَّ ٱللَّهَ يَفۡعَلُ مَا يُرِيدُ ٢٥٣[البقرة: ۲۵۳] .

«اگر خدا مى‏خواست، با هم پیکار نمى‏کردند؛ ولى خداوند، آنچه را مى‏خواهد، (از روى حکمت) انجام مى‏دهد (و هیچ‏کس را به قبول چیزى مجبور نمى‏کند)».

و مى‌فرماید: ﴿إِن كَانَ ٱللَّهُ يُرِيدُ أَن يُغۡوِيَكُمۡۚ[هود: ۳۴] .

«هرگاه خدا بخواهد شما را (بخاطر گناهانتان) گمراه سازد، و من بخواهم شما را اندرز دهم، اندرز من سودى به حالتان نخواهد داشت! او پروردگار شماست».

ب- اراده شرعى (متعلق به اوامر و نواهى): و حتمى نیست که مراد وى طبق این اراده واقع گردد، ولى مراد خداوند در این جا محبوب است[۳] ؛ چنان که مى‌فرماید: ﴿وَٱللَّهُ يُرِيدُ أَن يَتُوبَ عَلَيۡكُمۡ[النساء: ۲۷] .

«و خدا مى‌خواهد شما را ببخشد».

۲۳- ایمان مى‌آوریم به اینکه: مراد و خواست خدا چه کونى و چه شرعى بر اساس حکمت اوست.

پس، خداوند وقوع هر چیزى را که اراده کرده و یا شرعاً بندگانش را به آن مکلف نموده باشد، همهء آن‌ها، طبق اوست، چه ما به حکمت آن پى ببریم، و یا عقل و فهم ما از درک آن قاصر باشد؛ چنان که مى‌فرماید: ﴿أَلَيۡسَ ٱللَّهُ بِأَحۡكَمِ ٱلۡحَٰكِمِينَ ٨[التین: ۸] .

«آیا خداوند بهترین حکم کنندگان و داوران نیست؟!».

و مى‌فرماید: ﴿وَمَنۡ أَحۡسَنُ مِنَ ٱللَّهِ حُكۡمٗا لِّقَوۡمٖ يُوقِنُونَ ٥٠[المائدة: ۵۰] .

[و چه کسى بهتر از خدا، براى کسانى که یقین دارند حُکم فرماست؟] .

۲۴- ایمان مى‌آوریم که: خداوند، دوستان خود را دوست دارد و دوستان خدا او را دوست دارند؛ چنانکه مى‌فرماید: ﴿قُلۡ إِن كُنتُمۡ تُحِبُّونَ ٱللَّهَ فَٱتَّبِعُونِي يُحۡبِبۡكُمُ ٱللَّهُ[آل عمران: ۳۱] .

«بگو: اگر خدا را دوست مى‏دارید، از من پیروى کنید! تا خدا (نیز) شما را دوست بدارد».

و مى‌فرماید: ﴿فَسَوۡفَ يَأۡتِي ٱللَّهُ بِقَوۡمٖ يُحِبُّهُمۡ وَيُحِبُّونَهُۥٓ[المائدة: ۵۴] .

«خداوند جمعیتى را مى‏آورد که آنها را دوست دارد و آنان (نیز) او را دوست دارند».

و مى‌فرماید: ﴿وَٱللَّهُ يُحِبُّ ٱلصَّٰبِرِينَ ١٤٦[آل عمران: ۱۴۶] .

«و خداوند، صابران را دوست مى‌دارد».

و مى‌فرماید: ﴿وَأَقۡسِطُوٓاْۖ إِنَّ ٱللَّهَ يُحِبُّ ٱلۡمُقۡسِطِينَ ٩[الحجرات: ۹] .

«و عدالت پیشه کنید که خداوند عدالت پیشگان را دوست مى‏دارد».

و مى‌فرماید: ﴿وَأَحۡسِنُوٓاْۚ إِنَّ ٱللَّهَ يُحِبُّ ٱلۡمُحۡسِنِينَ ١٩٥[البقرة: ۱۹۵] .

«نیکى کنید که خداوند نیکوکاران را دوست مى‌دارد».

۲۵- ایمان مى‌آوریم به این که خداى‌تعالى آن چه از کردار و گفتار، حکم فرموده، به آن راضى و خشنود است و آن چه از آن نهى کرده، آنرا بد مى‌بیند؛ چنانکه مى‌فرماید: ﴿إِن تَكۡفُرُواْ فَإِنَّ ٱللَّهَ غَنِيٌّ عَنكُمۡۖ وَلَا يَرۡضَىٰ لِعِبَادِهِ ٱلۡكُفۡرَۖ وَإِن تَشۡكُرُواْ يَرۡضَهُ لَكُمۡۗ[الزمر: ۷] .

«اگر کفران کنید، خداوند از شما بى‏نیاز است و هرگز کفران را براى بندگانش نمى‌پسندد؛ و اگر شکر او را بجا آورید آن را براى شما مى‏پسندد!».

و مى‌فرماید: ﴿وَلَٰكِن كَرِهَ ٱللَّهُ ٱنۢبِعَاثَهُمۡ فَثَبَّطَهُمۡ وَقِيلَ ٱقۡعُدُواْ مَعَ ٱلۡقَٰعِدِينَ ٤٦[التوبة: ۴۶] .

«ولى خدا از حرکت آنها کراهت داشت؛ از این رو (توفیقش را از آنان سلب کرد؛ و) آنها را (از جهاد) باز داشت؛ و به آنان گفته شد: «با «قاعدین‏» (کودکان و پیران و بیماران) بنشینید!».

۲۶- ایمان مى‌آوریم به این که خدا از کسانى که ایمان آوردند و عمل صالح و نیک انجام دادند، راضى و خشنود است؛ چنان که مى‌فرماید: ﴿رَّضِيَ ٱللَّهُ عَنۡهُمۡ وَرَضُواْ عَنۡهُۚ ذَٰلِكَ لِمَنۡ خَشِيَ رَبَّهُۥ ٨[البینة: ۸] .

«هم خدا از آنها خشنود است، و (هم) آنها از خدا خشنودند. و این (مقام والا و پاداشهای مهم و بى‌نظیر) برای کسی است که از پروردگارش بترسد».

۲۷- ایمان مى‌آوریم به این که خداى‌تعالى بر کسانى‌که سزاوار عِقاب [و عذاب] هستند، مانند کافران و غیر آنها، خشم و غضب مى‌گیرد؛ چنانکه مى‌فرماید: ﴿ٱلظَّآنِّينَ بِٱللَّهِ ظَنَّ ٱلسَّوۡءِۚ عَلَيۡهِمۡ دَآئِرَةُ ٱلسَّوۡءِۖ وَغَضِبَ ٱللَّهُ عَلَيۡهِمۡ[الفتح: ۶] .

«و آنانى‌که به خدا بد گمان بودند و حوادث ناگوارى (براى مؤمنان انتظار مى‏کشند) تنها بر خودشان نازل مى‏شود! خداوند بر آنان غضب کرده».

و مى‌فرماید: ﴿وَلَٰكِن مَّن شَرَحَ بِٱلۡكُفۡرِ صَدۡرٗا فَعَلَيۡهِمۡ غَضَبٞ مِّنَ ٱللَّهِ وَلَهُمۡ عَذَابٌ عَظِيمٞ ١٠٦[النحل: ۱۰۶] .

«آرى، آنها که سینه خود را براى پذیرش کفر گشوده‏اند، غضب خدا بر آنهاست؛ و عذاب عظیمى در انتظارشان».

۲۸- ایمان مى‌آوریم به این‌که خدا داراى چهره‌اى آراسته به عظمت و بزرگى و انعام و احسان است: ﴿وَيَبۡقَىٰ وَجۡهُ رَبِّكَ ذُو ٱلۡجَلَٰلِ وَٱلۡإِكۡرَامِ ٢٧[الرحمن: ۲۷] .

«و تنها وجه خداوند ذوالجلال و گرامى باقى مى‏ماند! (در این آیه صفت وجه: (روى و چهره پروردگار) بدون تشبیه و چگونگى براى خداوند عز وجل ثابت مى‏کند که به جلال و عظمت او سبحانه لایق است). مترجم».

۲۹- ایمان مى‌آوریم به این که خداوند داراى دو دست گرامى و عظیم و بزرگ است چنان که مى‌فرماید: ﴿بَلۡ يَدَاهُ مَبۡسُوطَتَانِ يُنفِقُ كَيۡفَ يَشَآءُۚ[المائدة: ۶۴] .

«بلکه هر دو دست او، گشاده است؛ هرگونه بخواهد، مى‏بخشد».

مى فرماید: ﴿وَمَا قَدَرُواْ ٱللَّهَ حَقَّ قَدۡرِهِۦ وَٱلۡأَرۡضُ جَمِيعٗا قَبۡضَتُهُۥ يَوۡمَ ٱلۡقِيَٰمَةِ وَٱلسَّمَٰوَٰتُ مَطۡوِيَّٰتُۢ بِيَمِينِهِۦۚ سُبۡحَٰنَهُۥ وَتَعَٰلَىٰ عَمَّا يُشۡرِكُونَ ٦٧[الزمر: ۶۷] .

«آنها خدا را آن گونه که شایسته است نشناختند، در حالى که تمام زمین در روز قیامت در قبضه اوست و آسمانها پیچیده در دست او؛ خداوند منزه و بلندمقام است از شریکی‌هایى که براى او مى‏پندارند».

۳۰- ایمان مى‌آوریم به این که براى خداى‌تعالى دو چشم حقیقى است؛ چنان‌که مى‌فرماید: ﴿وَٱصۡنَعِ ٱلۡفُلۡكَ بِأَعۡيُنِنَا وَوَحۡيِنَا[هود: ۳۷] .

«و کشتى را با وحى ما و زیر نظر ما بساز».

و چنانکه رسول اللهصمى‌فرماید: «حجابه النور لو كشفه لأحرقت سبحات وجهه ما انتهى إليه بصره من خلقه»[الدارمی] .

«حجاب خدا نور است، اگر آن را ظاهر و آشکار کند جلال و عظمت و روشنایى چهره‌اش، (تمامى) آن آفریدگانش را که چشمش به آن رسد مى‌سوزاند».

اهل سنت وجماعت، همگى بر این قولَند که چشمان خداى متعال دوتاست؛ چنان که رسول الله صدر باره دَجال[۴] مى‌فرماید: «إنَّه أعور، وإنَّ ربكم ليس بأعور»[متفق علیه] .

«دجال یک چشم دارد و چشم دیگرش کور است و خداى‌تعالى چنین نیست، بلکه دو چشم دارد».

۳۱- ایمان مى‌آوریم به این که: ﴿لَّا تُدۡرِكُهُ ٱلۡأَبۡصَٰرُ وَهُوَ يُدۡرِكُ ٱلۡأَبۡصَٰرَۖ وَهُوَ ٱللَّطِيفُ ٱلۡخَبِيرُ ١٠٣[الأنعام: ۱۰۳] .

«چشم‌ها، او را (در دنیا) نمى‏بینند (لیکن در آخرت مؤمنان او را خواهند دید)؛ و او همه چشمها را مى‏بیند؛ و او بخشنده (انواع نعمتها، و با خبر از دقایق موجودات،) و آگاه (از همه) چیز است».

۳۲- ایمان مى‌آوریم به این که مؤمنان، در روز قیامت خدا را خواهند دید؛ چنان که مى‌فرماید: ﴿وُجُوهٞ يَوۡمَئِذٖ نَّاضِرَةٌ ٢٢ إِلَىٰ رَبِّهَا نَاظِرَةٞ ٢٣[القیامة: ۲۲-۲۳] .

«در آن روز صورتهای (اهل سعادت) شاداب و مسرور است. و (و با شادابی) به پروردگارش می‌نگرد».

۳۳- ایمان مى‌آوریم به این که خداوند، مثل و مانندى ندارد، زیرا که صفت‌هاى او کامل است: ﴿لَيۡسَ كَمِثۡلِهِۦ شَيۡءٞۖ وَهُوَ ٱلسَّمِيعُ ٱلۡبَصِيرُ ١١[الشوری: ۱۱] .

«‏هیچ چیز همانند او نیست و او شنوا و بیناست».

۳۴- ایمان مى‌آوریم به این که: ﴿لَا تَأۡخُذُهُۥ سِنَةٞ وَلَا نَوۡمٞۚ[البقرة: ۲۵۵] .

«هیچگاه خواب سبک و سنگینى او را فرا نمى‏گیرد».

براى این که زندگى و قیومیت (تدبیر عالم) خدا در بلندترین درجه کمال است.

۳۵- ایمان مى‌آوریم به این که به هیچ کس ظلم نمى‌کند؛ زیرا عادل است، و این که از اعمال و کردار بندگانش غافل نیست؛ زیرا او کاملاً آگاه و مراقب بر آفریدگانش است.

۳۶- ایمان مى‌آوریم به این که خداوند، از آن چه در آسمان‌ها و زمین است، عاجز و ناتوان نیست؛ زیرا او در علم و قدرت خود کامل است: ﴿إِنَّمَآ أَمۡرُهُۥٓ إِذَآ أَرَادَ شَيۡ‍ًٔا أَن يَقُولَ لَهُۥ كُن فَيَكُونُ ٨٢[یس: ۸۲] .

«فرمان او چنین است که هرگاه چیزى را اراده کند، تنها به آن مى‏گوید: «موجود باش!»، آن نیز بى‏درنگ موجود مى‏شود».

و این که هیچ خستگى و فرسودگى بر او وارد نمى‌شود چرا که نیرو و قوت او کامل است؛ چنان که مى‌فرماید: ﴿وَلَقَدۡ خَلَقۡنَا ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضَ وَمَا بَيۡنَهُمَا فِي سِتَّةِ أَيَّامٖ وَمَا مَسَّنَا مِن لُّغُوبٖ ٣٨[ق: ۳۸] .

«ما آسمانها و زمین و آنچه را در میان آنهاست در شش روز (شش دوران و مرحله) آفریدیم، و هیچ گونه رنج و سختى به ما نرسید! (با این حال چگونه زنده‏کردن مردگان براى ما مشکل است؟!). (آیه‌ کریمه‌ اثبات‌کننده‌ معاد است‌ زیرا کسی‌ که‌ بر آفرینش‌ آسمانها و زمین‌ قادر بوده‌ و از آفرینش‌ آنها خسته‌ و مانده‌ نشود، به‌ طریق‌ اولی‌ بر زنده‌ کردن‌ مردگان‌ نیز توانا است‌)».

۳۷- ایمان مى‌آوریم به درست بودن آن چه خداوند براى خود ثابت کرد، رسول الله صبراى او اثبات تصدیق کرده است، از نام‌ها و صفت‌هاى بارى‌تعالى لیکن از دو امر نادرست به شدت دورى کرده، آن را انکار مى‌کنیم:

اول ـ همانندى: یعنى (شباهت دادن و مانند کردن). این که کسى با قلب یا زبان خود بگوید که صفت‌هاى خداوند همانند صفت‌هاى مخلوقات است.

دوم ـ کیفیت: یعنى چگونگى. این که با قلب یا زبان خود بگوید صفت‌هاى خداوند چنین و چنان است.

۳۸- ایمان مى‌آوریم به آن چه خدا از خودش، یا رسول ص، از خدا نفى و انکار کرده و از او دور دانسته‌اند و این که آن نفى و دورى، شامل اثباتِ کمال ضد آن (صفت‌هاى نفى شده براى خداوند است)، و آن چه خدا و رسولش صدر آن سکوت کرده‌اند، ما نیز در باره آن خاموش و ساکت مى‌مانیم.

۳۹- بر این باور و عقیده‌ایم که پیروى از این راه و روش، بر ما فرض و واجب است و باید آن را بپذیریم؛ زیرا آن چه خدا ثابت کرده، یا آن را از خود نفى کرده، خبرى است که از سوى خود بر ما وحى نموده است، و خداى‌تعالى در باره خود، از هرکسِ دیگر داناتر و آگاه‌تر است. کیست که در گفتارش از خدا راستگوتر است؟ و کیست که نیکوتر از خداوند سخن گوید؛ و بندگانش به علم او نتوانند رسید.

آن چه رسول الله صبراى خدا ثابت کرده و یا از او نفى نموده است خبرى است که در باره خدا گفته است و خبر داده است؛ و او از هر بنده، به خداى یکتا عالم‌تر، داناتر وآگاه‌تر است، و او خیر خواه‌ترین مردم و راستگوترین و شیوا سخن‌ترین انسان هاست.

در کلام خدا و رسولش صدانش کامل و صدق و راستى و بیان است، و هیچ عذرى در رد کردن یا شک کردن در آن نیست.

***

[۱] جدا کردن حق از باطل. [۲] یعنى تقدیر و سرنوشتى که خداوند بر بندگان خود تعیین کرده است و ناگزیر باید این سرنوشت و تقدیر واقع گردد. مانند حوادث و رویدادهایى که در جهان هستى رخ مى‌دهد. مترجم. [۳] محبوب است یعنى خدا آن را دوست دارد، با این حال لازم نیست که واقع گردد مثل شخص کافر؛ خدا دوست دارد که او مسلمان باشـد ولى مسلمان نیست مترجم. [۴] مردى کذّاب و بسیار دروغگو که در آخرالزمان ظهور کند و مردم را بفریبد. فرهنگ فارسى معین ـ ویراستار.