فصل چهارم: (ايمان به كتابهائيكه بر پيامبران نازل شده است)
۴۶- ایمان مىآوریم به این که خداىتعالى بر پیامبران خود کتابهایى فرستاده تا حجت و دلیلى باشد براى جهانیان تا به آن عمل کنند و به وسیلهء آن کتابها، به جهانیان، حکمت آموزند، و آنان را پاکیزه نمایند.
۴۷- ایمان مىآوریم که خداوند بر هر پیامبرى کتابى نازل فرموده؛ چنان که مىفرماید: ﴿لَقَدۡ أَرۡسَلۡنَا رُسُلَنَا بِٱلۡبَيِّنَٰتِ وَأَنزَلۡنَا مَعَهُمُ ٱلۡكِتَٰبَ وَٱلۡمِيزَانَ لِيَقُومَ ٱلنَّاسُ بِٱلۡقِسۡطِۖ﴾[الحدید: ۲۵] .
«ما رسولان خود را با دلایل و معجزات روشن و شریعتهاى آشکار فرستادیم، و با آنها کتاب (آسمانى که داراى احکام و شرایع است) و میزان (شناسایى حق از باطل و قوانین عادلانه) نازل کردیم تا مردم قیام به عدالت کنند».
۴۸- [شمارى] از آن کتابها که بر ما ظاهر و آشکار مىباشد، عبارتند از:
أ- تورات که بر موسى؛ نازل فرموده است و آن بزرگترین کتابهاى بنى اسراییل است: ﴿فِيهَا هُدٗى وَنُورٞۚ يَحۡكُمُ بِهَا ٱلنَّبِيُّونَ ٱلَّذِينَ أَسۡلَمُواْ لِلَّذِينَ هَادُواْ وَٱلرَّبَّٰنِيُّونَ وَٱلۡأَحۡبَارُ بِمَا ٱسۡتُحۡفِظُواْ مِن كِتَٰبِ ٱللَّهِ وَكَانُواْ عَلَيۡهِ شُهَدَآءَۚ﴾[المائدة: ۴۴] .
«در آن، هدایت و نور بود؛ و پیامبران، که در برابر فرمان خدا تسلیم بودند، با آن براى یهود حکم مىکردند؛ و (همچنین) علما و دانشمندان به این کتاب که به آنها سپرده شده و بر آن گواه بودند، داورى مىنمودند».
و مىفرماید: ﴿وَءَاتَيۡنَٰهُ ٱلۡإِنجِيلَ فِيهِ هُدٗى وَنُورٞ وَمُصَدِّقٗا لِّمَا بَيۡنَ يَدَيۡهِ مِنَ ٱلتَّوۡرَىٰةِ وَهُدٗى وَمَوۡعِظَةٗ لِّلۡمُتَّقِينَ ٤٦﴾[المائدة: ۴۶] .
ب ـ «و انجیل را به او دادیم که در آن، هدایت و نور بود؛ و (این کتاب آسمانى نیز) تورات را، که قبل از آن بود، تصدیق مىکرد؛ و هدایت و موعظهاى براى پرهیزگاران بود».
﴿وَلِأُحِلَّ لَكُم بَعۡضَ ٱلَّذِي حُرِّمَ عَلَيۡكُمۡۚ﴾[آل عمران: ۵۰] .
«و (آمدهام) تا پارهاى از چیزهایى را که (بر اثر ظلم و گناه،) بر شما حرام شده، (مانند گوشت بعضى از چهارپایان و ماهیها،) حلال کنم».
ج ـ زبور که به پیامبر داوود؛ عطا شده بود.
د ـ صحف که به ابراهیم و موسى علیهما السلام داده شده بود.
هـ ـ قرآن کریم که بر خاتم پیامبران محمد صنازل شد: ﴿هُدٗى لِّلنَّاسِ وَبَيِّنَٰتٖ مِّنَ ٱلۡهُدَىٰ وَٱلۡفُرۡقَانِۚ﴾[البقرة: ۱۸۵] .
«قرآن، براى راهنمایى مردم، و نشانههاى هدایت و معیارهاى سنجش حق و باطل است».
مىفرماید: ﴿مُصَدِّقٗا لِّمَا بَيۡنَ يَدَيۡهِ مِنَ ٱلۡكِتَٰبِ وَمُهَيۡمِنًا عَلَيۡهِۖ﴾[المائدة:۴۸] .
«کتب پیشین را تصدیق مىکند، و حافظ و نگاهبان آنهاست».
پس، خـداوند، قرآن را ناسخ و محو کننده تمامى کتابهاى آسمانى گذشته قرار داده و عهدهدارِ حفظ آن از عبث و تحریف و دست بردن در آن شده است: ﴿إِنَّا نَحۡنُ نَزَّلۡنَا ٱلذِّكۡرَ وَإِنَّا لَهُۥ لَحَٰفِظُونَ ٩﴾[الحجر: ۹] .
«ما قرآن را نازل کردیم؛ و ما بطور قطع نگهدار آنیم».
زیرا این قرآن تا روز قیامت باقى است و آن هم حجت و برهان بر تمامى جهانیان است.
اما کتابهاى پیشین، هر کدام براى دوره و زمانى معین و معلوم بوده است که با نزول کتاب دیگرى، صلاحیتش پایان یافته و کتاب بعدى، آن چه از تحریف و تبدیل و نقص و زیادت در آن بـوده بیان کرده است، به همین سبب کتابهاى سابق، مَصون از خطا و اشتباه نبوده و تحریف و تبدیل و نقص و زیادت در آنها وجود داشته است. خداوند مىفرماید: ﴿مِّنَ ٱلَّذِينَ هَادُواْ يُحَرِّفُونَ ٱلۡكَلِمَ عَن مَّوَاضِعِهِۦ﴾[النساء: ۴۶] .
«بعضى از یهود، سخنان (خدا) را از جاى خود، تحریف مىکنند».
﴿فَوَيۡلٞ لِّلَّذِينَ يَكۡتُبُونَ ٱلۡكِتَٰبَ بِأَيۡدِيهِمۡ ثُمَّ يَقُولُونَ هَٰذَا مِنۡ عِندِ ٱللَّهِ لِيَشۡتَرُواْ بِهِۦ ثَمَنٗا قَلِيلٗاۖ فَوَيۡلٞ لَّهُم مِّمَّا كَتَبَتۡ أَيۡدِيهِمۡ وَوَيۡلٞ لَّهُم مِّمَّا يَكۡسِبُونَ ٧٩﴾[البقرة: ۷۹] .
«پس واى بر آنها که نوشتهاى با دست خود مىنویسند، سپس مىگویند: «این، از طرف خداست.؛ تا آن را به بهاى کمى بفروشند. پس واى بر آنها از آنچه با دست خود نوشتند؛ و واى بر آنان از آنچه از این راه به دست مىآورند!».
﴿قُلۡ مَنۡ أَنزَلَ ٱلۡكِتَٰبَ ٱلَّذِي جَآءَ بِهِۦ مُوسَىٰ نُورٗا وَهُدٗى لِّلنَّاسِۖ تَجۡعَلُونَهُۥ قَرَاطِيسَ تُبۡدُونَهَا وَتُخۡفُونَ كَثِيرٗاۖ﴾[الأنعام: ۹۱] .
«بگو:؛ چه کسى کتابى را که موسى آورد، نازل کرد؟! کتابى که براى مردم، نور و هدایت بود؛ (اما شما) آن را بصورت پراکنده قرارمىدهید؛ قسمتى را آشکار، و قسمت زیادى را پنهان مىدارید».
﴿وَإِنَّ مِنۡهُمۡ لَفَرِيقٗا يَلۡوُۥنَ أَلۡسِنَتَهُم بِٱلۡكِتَٰبِ لِتَحۡسَبُوهُ مِنَ ٱلۡكِتَٰبِ وَمَا هُوَ مِنَ ٱلۡكِتَٰبِ وَيَقُولُونَ هُوَ مِنۡ عِندِ ٱللَّهِ وَمَا هُوَ مِنۡ عِندِ ٱللَّهِ وَيَقُولُونَ عَلَى ٱللَّهِ ٱلۡكَذِبَ وَهُمۡ يَعۡلَمُونَ ٧٨ مَا كَانَ لِبَشَرٍ أَن يُؤۡتِيَهُ ٱللَّهُ ٱلۡكِتَٰبَ وَٱلۡحُكۡمَ وَٱلنُّبُوَّةَ ثُمَّ يَقُولَ لِلنَّاسِ كُونُواْ عِبَادٗا لِّي مِن دُونِ ٱللَّهِ﴾[آلعمران: ۷۸-۷۹] .
«در میان آنها (یهود) کسانى هستند که به هنگام تلاوت کتاب (خدا)، زبان خود را چنان مىگردانند که گمان کنید (آنچه را مىخوانند،) از کتاب (خدا) است؛در حالى که از کتاب (خدا) نیست! (و با صراحت) مىگویند: «آن از طرف خداست!» با اینکه از طرف خدا نیست، و به خدا دروغ مىبندند در حالى که مىدانند! براى هیچ بشرى سزاوار نیست که خداوند، کتاب آسمانى و حکم و نبوت به او دهد سپس او به مردم بگوید: «غیر از خدا، مرا پرستش کنید!».
﴿يَٰٓأَهۡلَ ٱلۡكِتَٰبِ قَدۡ جَآءَكُمۡ رَسُولُنَا يُبَيِّنُ لَكُمۡ كَثِيرٗا مِّمَّا كُنتُمۡ تُخۡفُونَ مِنَ ٱلۡكِتَٰبِ وَيَعۡفُواْ عَن كَثِيرٖۚ قَدۡ جَآءَكُم مِّنَ ٱللَّهِ نُورٞ وَكِتَٰبٞ مُّبِينٞ ١٥ يَهۡدِي بِهِ ٱللَّهُ مَنِ ٱتَّبَعَ رِضۡوَٰنَهُۥ سُبُلَ ٱلسَّلَٰمِ وَيُخۡرِجُهُم مِّنَ ٱلظُّلُمَٰتِ إِلَى ٱلنُّورِ بِإِذۡنِهِۦ وَيَهۡدِيهِمۡ إِلَىٰ صِرَٰطٖ مُّسۡتَقِيمٖ ١٦ لَّقَدۡ كَفَرَ ٱلَّذِينَ قَالُوٓاْ إِنَّ ٱللَّهَ هُوَ ٱلۡمَسِيحُ ٱبۡنُ مَرۡيَمَۚ قُلۡ فَمَن يَمۡلِكُ مِنَ ٱللَّهِ شَيًۡٔا إِنۡ أَرَادَ أَن يُهۡلِكَ ٱلۡمَسِيحَ ٱبۡنَ مَرۡيَمَ﴾[المائدة: ۱۵-۱۷] .
«اى اهل کتاب! پیامبر ما، که بسیارى از حقایق کتاب آسمانى را که شما کتمان مىکردید روشن مىسازد، به سوى شما آمد؛ و از بسیارى از آن، (که فعلا افشاى آن مصلحت نیست،) صرف نظر مىنماید. (آرى،) از طرف خدا، نور و کتاب آشکارى به سوى شما آمد. خداوند به برکت آن، کسانى را که از خشنودى او پیروى کنند، به راههاى سلامت، هدایت مىکند؛ و به فرمان خود، از تاریکیها به سوى روشنایى مىبرد؛ و آنها را به سوى راه راست، رهبرى مىنماید. آنها که گفتند: «خدا، همان مسیح بن مریم است»، بطور مسلم کافر شدند».
***