عقیده اهل سنت و جماعت

فصل پنجم: (ايمان به پيامبران و حكمت فرستادن آنها)

فصل پنجم: (ايمان به پيامبران و حكمت فرستادن آنها)

۴۹- ایمان مى‌آوریم به این که خداوند متعال، پیامبران و رسولانى بر خلق و جهانیان فرستاد: ﴿مُّبَشِّرِينَ وَمُنذِرِينَ لِئَلَّا يَكُونَ لِلنَّاسِ عَلَى ٱللَّهِ حُجَّةُۢ بَعۡدَ ٱلرُّسُلِۚ وَكَانَ ٱللَّهُ عَزِيزًا حَكِيمٗا ١٦٥[النساء: ۱۶۵] .

«آنان پیامبرانى که بشارت‏دهنده و بیم‏دهنده بودند، تا بعد از این پیامبران، حجتى براى مردم بر خدا باقى نماند، (و بر همه اتمام حجت شود؛) و خداوند، توانا و حکیم است».

۵۰- ایمان مى‌آوریم به اینکه نخستین این پیامبران نوح؛ و آخرین آنها محمدصمى‌باشد. خداوند مى‌فرماید: ﴿۞إِنَّآ أَوۡحَيۡنَآ إِلَيۡكَ كَمَآ أَوۡحَيۡنَآ إِلَىٰ نُوحٖ وَٱلنَّبِيِّ‍ۧنَ مِنۢ بَعۡدِهِۦۚ[النساء: ۱۶۳] . «ما به تو وحى فرستادیم؛ همان گونه که به نوح و پیامبران بعد از او وحى فرستادیم».

و مى‌فرماید: ﴿مَّا كَانَ مُحَمَّدٌ أَبَآ أَحَدٖ مِّن رِّجَالِكُمۡ وَلَٰكِن رَّسُولَ ٱللَّهِ وَخَاتَمَ ٱلنَّبِيِّ‍ۧنَۗ[الأحزاب: ۴۰] .

«محمد (ص) پدر هیچ یک از مردان شما نبوده و نیست؛ ولى رسول خدا و ختم‏کننده و آخرین پیامبران است».

بهترین و برترین آن‌ها محمد، سپس ابراهیم، سپس موسى، سپس نوح و عیسى فرزند مریمجمى‌باشد؛ چنانکه خداوند آنان را بطور خاص در این آیه مبارکه ذکر نموده است: ﴿وَإِذۡ أَخَذۡنَا مِنَ ٱلنَّبِيِّ‍ۧنَ مِيثَٰقَهُمۡ وَمِنكَ وَمِن نُّوحٖ وَإِبۡرَٰهِيمَ وَمُوسَىٰ وَعِيسَى ٱبۡنِ مَرۡيَمَۖ وَأَخَذۡنَا مِنۡهُم مِّيثَٰقًا غَلِيظٗا ٧[الأحزاب: ۷] .

«(به خاطر آور) هنگامى را که از پیامبران پیمان گرفتیم، و (همچنین) از تو و از نوح و ابراهیم و موسى و عیسى بن مریم، و ما از همه آنان پیمان محکمى گرفتیم (که در اداى مسؤولیت تبلیغ و رسالت کوتاهى نکنند)».

۵۱- ما معتقدیم که دین و شریعت محمد صشامل تمامى فضیلت‌هاى شریعت پیامبرانى که سرشار از فضل بودند چنان که مى‌فرماید: ﴿۞شَرَعَ لَكُم مِّنَ ٱلدِّينِ مَا وَصَّىٰ بِهِۦ نُوحٗا وَٱلَّذِيٓ أَوۡحَيۡنَآ إِلَيۡكَ وَمَا وَصَّيۡنَا بِهِۦٓ إِبۡرَٰهِيمَ وَمُوسَىٰ وَعِيسَىٰٓۖ أَنۡ أَقِيمُواْ ٱلدِّينَ وَلَا تَتَفَرَّقُواْ فِيهِۚ[الشوری: ۱۳] .

«آیینى را براى شما تشریع کرد که به نوح توصیه کرده بود؛ و آنچه را بر تو وحى فرستادیم و به ابراهیم و موسى و عیسى سفارش کردیم این بود که: دین را برپا دارید و در آن تفرقه ایجاد نکنید!».

۵۲- ایمان مى‌آوریم به این که همه پیامبران، بشر و مخلوق هستند در وجود هیچ یک از ایشان صفات خداوند وجود ندارد. خداوند از زبان پیامبر نوح؛ مى‌فرماید: ﴿وَلَآ أَقُولُ لَكُمۡ عِندِي خَزَآئِنُ ٱللَّهِ وَلَآ أَعۡلَمُ ٱلۡغَيۡبَ وَلَآ أَقُولُ إِنِّي مَلَكٞ[هود: ۳۱] .

«من هرگز به شما نمى‏گویم خزائن الهى نزد من است! و غیب هم نمى‏دانم! و نمى‏گویم من فرشته‏ام».

خداوند به خاتم الانبیاء ـ محمد صـ فرمان داد تا بگوید: ﴿قُل لَّآ أَقُولُ لَكُمۡ عِندِي خَزَآئِنُ ٱللَّهِ وَلَآ أَعۡلَمُ ٱلۡغَيۡبَ وَلَآ أَقُولُ لَكُمۡ إِنِّي مَلَكٌۖ[الأنعام: ۵۰] .

«بگو: «من نمى‏گویم خزاین خدا نزد من است؛ و من، (جز آنچه خدا به من بیاموزد،) از غیب آگاه نیستم! و به شما نمى‏گویم من فرشته‏ام».

و این که بگوید: ﴿قُل لَّآ أَمۡلِكُ لِنَفۡسِي نَفۡعٗا وَلَا ضَرًّا إِلَّا مَا شَآءَ ٱللَّهُۚ[الأعراف: ۱۸۸] .

«من مالک سود و زیان خویش نیستم، مگر آنچه را خدا بخواهد».

و بگوید: ﴿قُلۡ إِنِّي لَآ أَمۡلِكُ لَكُمۡ ضَرّٗا وَلَا رَشَدٗا ٢١ قُلۡ إِنِّي لَن يُجِيرَنِي مِنَ ٱللَّهِ أَحَدٞ وَلَنۡ أَجِدَ مِن دُونِهِۦ مُلۡتَحَدًا ٢٢[الجن: ۲۱-۲۲] .

«بگو: من مالک زیان و هدایتی برای شما نیستم. بگو: (اگر من نیز بر خلاف فرمانش رفتار کنم) هیچ کس مرا در برابر او حمایت نمی‌کند، و پناهگاهی جز او نمی‌یابم».

۵۳- ایمان مى‌آوریم که تمام پیامبران، بنده‌اى از بندگان خدا هستند و خداوند متعال، آنان را به پیامبرى، بزرگ داشته است و آنان را به بندگى در بلندترین مقام و بر شیوه مدح، وصف فرموده است؛ چنانکه در باره اولینِ آن‌ها ـ نوح؛ ـ مى‌فرماید: ﴿ذُرِّيَّةَ مَنۡ حَمَلۡنَا مَعَ نُوحٍۚ إِنَّهُۥ كَانَ عَبۡدٗا شَكُورٗا ٣[الإسراء: ۳] .

«اى فرزندان کسانى که با نوح (بر کشتى) سوار کردیم! او بنده شکرگزارى بود».

درباره آخرینِ آنها محمد صمى‌فرماید: ﴿تَبَارَكَ ٱلَّذِي نَزَّلَ ٱلۡفُرۡقَانَ عَلَىٰ عَبۡدِهِۦ لِيَكُونَ لِلۡعَٰلَمِينَ نَذِيرًا ١[الفرقان: ۱] .

«زوال ناپذیر و پر برکت است کسى که قرآن را بر بنده‏اش نازل کرد تا بیم‏دهنده جهانیان باشد».

[خدا] درباره پیامبران دیگر مى‌فرماید: ﴿وَٱذۡكُرۡ عِبَٰدَنَآ إِبۡرَٰهِيمَ وَإِسۡحَٰقَ وَيَعۡقُوبَ أُوْلِي ٱلۡأَيۡدِي وَٱلۡأَبۡصَٰرِ ٤٥[ص: ۴۵] .

«و به خاطر بیاور بندگان ما ابراهیم و اسحاق و یعقوب را، صاحبان دستهاى (نیرومند در طاعت خدا) و چشمهاى (بینا)».

﴿وَٱذۡكُرۡ عَبۡدَنَا دَاوُۥدَ ذَا ٱلۡأَيۡدِۖ إِنَّهُۥٓ أَوَّابٌ ١٧[ص: ۱۷] .

«و به خاطر بیاور بنده ما داوود صاحب قدرت را، که او بسیار توبه‏کننده بود!».

﴿وَوَهَبۡنَا لِدَاوُۥدَ سُلَيۡمَٰنَۚ نِعۡمَ ٱلۡعَبۡدُ إِنَّهُۥٓ أَوَّابٌ ٣٠[ص: ۳۰] .

«ما سلیمان را به داوود بخشیدیم؛ چه بنده خوبى! زیرا همواره به سوى خدا بازگشت مى‏کرد (و به یاد او بود)!».

درباره عیسى، فرزند مریم، مى‌فرماید: ﴿إِنۡ هُوَ إِلَّا عَبۡدٌ أَنۡعَمۡنَا عَلَيۡهِ وَجَعَلۡنَٰهُ مَثَلٗا لِّبَنِيٓ إِسۡرَٰٓءِيلَ ٥٩[الزخرف: ۵۹] .

«مسیح فقط بنده‏اى بود که ما نعمت به او بخشیدیم و او را نمونه و الگوئى براى بنى اسرائیل قرار دادیم».

۵۴- ایمان مى‌آوریم که خداوند متعال، رسالت‌ها را با پیامبرى محمدصپایان داد و او را بر همه جهانیان فرستاد؛ چنانکه مى‌فرماید: ﴿قُلۡ يَٰٓأَيُّهَا ٱلنَّاسُ إِنِّي رَسُولُ ٱللَّهِ إِلَيۡكُمۡ جَمِيعًا ٱلَّذِي لَهُۥ مُلۡكُ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضِۖ لَآ إِلَٰهَ إِلَّا هُوَ يُحۡيِۦ وَيُمِيتُۖ فَ‍َٔامِنُواْ بِٱللَّهِ وَرَسُولِهِ ٱلنَّبِيِّ ٱلۡأُمِّيِّ ٱلَّذِي يُؤۡمِنُ بِٱللَّهِ وَكَلِمَٰتِهِۦ وَٱتَّبِعُوهُ لَعَلَّكُمۡ تَهۡتَدُونَ ١٥٨[الأعراف: ۱۵۸] .

«بگو: اى مردم! من فرستاده خدا به سوى همه شما هستم؛ همان خدایى که حکومت آسمانها و زمین، از آن اوست؛ معبودى بحق جز او نیست؛ زنده مى‏کند و مى‏میراند؛ پس ایمان بیاورید به خدا و فرستاده‏اش، آن پیامبر درس نخوانده‏اى که به خدا و کلماتش ایمان دارد؛ و از او پیروى کنید تا هدایت یابید».

۵۵- ایمان مى‌آوریم به این که شریعت و آیین محمد صهمان دین اسلام است که خداوند، آن را براى بندگان خود قبول فرمود و غیر از اسلام، هیچ دینى را از هیچ‌کس نمى‌پذیرد؛ چنان‌که مى‌فرماید: ﴿إِنَّ ٱلدِّينَ عِندَ ٱللَّهِ ٱلۡإِسۡلَٰمُۗ[آل عمران: ۱۹] .

«دین (پسندیده) در نزد خدا، اسلام (و تسلیم بودن در برابر حق) است».

و مى‌فرماید: ﴿ٱلۡيَوۡمَ أَكۡمَلۡتُ لَكُمۡ دِينَكُمۡ وَأَتۡمَمۡتُ عَلَيۡكُمۡ نِعۡمَتِي وَرَضِيتُ لَكُمُ ٱلۡإِسۡلَٰمَ دِينٗاۚ[المائدة: ۳] .

«امروز، دین شما را کامل کردم؛ و نعمت خود را بر شما تمام نمودم؛ و اسلام را به عنوان آیین (جاودان) شما پذیرفتم».

و مى‌فرماید: ﴿وَمَن يَبۡتَغِ غَيۡرَ ٱلۡإِسۡلَٰمِ دِينٗا فَلَن يُقۡبَلَ مِنۡهُ وَهُوَ فِي ٱلۡأٓخِرَةِ مِنَ ٱلۡخَٰسِرِينَ ٨٥[آل عمران: ۸۵] .

«و هر کس جز اسلام (و تسلیم در برابر فرمان حق،) آیینى براى خود انتخاب کند، از او پذیرفته نخواهد شد؛ و او در آخرت، از زیانکاران است».

۵۶- معتقدیم که اگر کسى ادعا کند، امروز دینى غیر از دین اسلام مانند دین یهود و یا نصارى و غیرِ این‌ها در نزد خدا مقبول است، او کافر است و باید از او خواست تا توبه کند، وگرنه مرتد است، و کشتن او لازم است؛ زیرا قرآن را انکار کرده است.

۵۷- ما بر این باوریم که هرکس بـه رسالت محمدصـ که براى جهانیان است ـ کافر شود، در حقیقت، به تمام پیامبران کافر شده است؛ حتى پیامبرى که ادعا مى‌کند به او ایمان دارد و پیرو اوست؛ چنان که بارى‌تعالى مى‌فرماید: ﴿كَذَّبَتۡ قَوۡمُ نُوحٍ ٱلۡمُرۡسَلِينَ ١٠٥[الشعراء: ۱۰۵] .

«قوم نوح، رسولان را تکذیب کردند».

و آنان را تکذیب کنندهء همهء پیامبران دانسته است؛ در حالى که قبل از نوح؛، پیامبرى فرستاده نشده بود و فرمود: ﴿إِنَّ ٱلَّذِينَ يَكۡفُرُونَ بِٱللَّهِ وَرُسُلِهِۦ وَيُرِيدُونَ أَن يُفَرِّقُواْ بَيۡنَ ٱللَّهِ وَرُسُلِهِۦ وَيَقُولُونَ نُؤۡمِنُ بِبَعۡضٖ وَنَكۡفُرُ بِبَعۡضٖ وَيُرِيدُونَ أَن يَتَّخِذُواْ بَيۡنَ ذَٰلِكَ سَبِيلًا ١٥٠ أُوْلَٰٓئِكَ هُمُ ٱلۡكَٰفِرُونَ حَقّٗاۚ وَأَعۡتَدۡنَا لِلۡكَٰفِرِينَ عَذَابٗا مُّهِينٗا ١٥١[النساء: ۱۵۰-۱۵۱] .

«کسانى که خدا و پیامبران او را انکار مى‏کنند، و مى‏خواهند میان خدا و پیامبرانش تبعیض قائل شوند، و مى‏گویند: «به بعضى ایمان مى‏آوریم، و بعضى را انکار مى‏کنیم‏» و مى‏خواهند در میان این دو، راهى براى خود انتخاب کنند. آنها کافران حقیقى‏اند؛ و براى کافران، مجازات خوارکننده‏اى فراهم ساخته‏ایم».

۵۸- ایمان مى‌آوریم که هیچ پیامبر و رسولى پس از محمد صنیست [و نخواهد آمد] و هرکس، پس از او صادعاى نبوت کند یا کسى‌که ادعاکننده نبوت را [باور کرده] و به راستى و درستى او گواهى بدهد، کافر است؛ زیرا تکذیب کننده و دروغ پندارنده خداوند و رسول خدا صو اِجماع مسلمانان شده است.

۵۹- ایمان مى‌آوریم که پس از پیامبر صخلفاى راشدین‌اند که در میان امّت او با علم و معرفت و دعوت و ولایت، برمؤمنان خلافت کردند و بهترین و شایسته‌ترینِ آنها به خلافت [به ترتیب] : ابوبکر صدیق، سپس عمر بن خطّاب، سپس عثمان بن عفان، سپس علی بن ابی طالب شمى‌باشند.

و همچنان که در خلافت به ترتیب، قدر و منزلت داشتند، در فضیلت نیز چنان بودند و خداوند متعال ـ که براى اوسـت حکمت رسا و بالغ ـ ممکن نبود که بر این سده‌هاى برگزیده، شخصى را به خلافت منصوب کند؛ که از او شخص شایسته‌ترى غیر از او وجود داشته باشد.

۶۰- ایمان مى‌آوریم به این که صاحب فضیلت کمتر از جملهء اینان ممکن است داراى خصوصیت ویژه و یا برترى در بعضى خصوصیت‌ها باشد نسبت به آنکه از او برتر و افضل است، ولى ممکن نیست صاحب فضیلت و برترى مطلق بر آنان گردد؛ زیرا علل و انگیزه‌هاى فضیلت و برترى، بسیار زیاد است.

۶۱- ایمان مى‌آوریم که امت محمدى، بهترین امت‌ها و فاضل‌ترینِ آن‌هاست؛ چنان که خداوند مى‌فرماید: ﴿كُنتُمۡ خَيۡرَ أُمَّةٍ أُخۡرِجَتۡ لِلنَّاسِ تَأۡمُرُونَ بِٱلۡمَعۡرُوفِ وَتَنۡهَوۡنَ عَنِ ٱلۡمُنكَرِ وَتُؤۡمِنُونَ بِٱللَّهِۗ[آل عمران: ۱۱۰] .

«شما بهترین امتى بودید که به سود انسانها آفریده شده‏اند؛ (چه اینکه) امر به معروف و نهى از منکر مى‏کنید و به خدا ایمان دارید».

۶۲- ایمان مى‌آوریم که بهترینِ این امت، یاران و صحابه (صحابى مسلمانى است که به خدمت پیغمبر اسلام رسیده و محضر آن حضرت را درک کرده و مسلمان از دنیا رفته باشد[۷] پیامبر ص، سپس تابعین[۸] ، سپس تابعِ تابعین[۹] مى‌باشند.

۶۳- ایمان مى‌آوریم که در این امت گروهى هستند که تا روز قیامت بر حق بوده و مخالفت و دشمنى دشمنان و مخالفان هیچ ضررى به آن‌ها نمى‌رساند که فرمان و امر الهى جارى شود.

۶۴- ما معتقدیم که آن چه بین صحابه و یاران پیامبر از جنگ و اختلاف و فتنه رخ داد، از اجتهاد[۱۰] آنان بود. کسى که از آن‌ها بر حق بودند، براى او دو اجر است و کسى که بر حق نبود، براى او یک پاداش، و آن هم پاداشِ اجتهاد است و خطاى او بخشوده مى‌شود.

۶۵- ما معتقدیم که نباید از بدى آنان سخن بگوییم، بلکه آنان را به آن چه که از مدح و ثَنا، سزاوار و شایسته آنند، بستاییم و دل‌هاى خود را از حِقد و حسد و کینهء آنان پاک کنیم؛ چنان‌که خداوند متعال مى‌فرماید: ﴿لَا يَسۡتَوِي مِنكُم مَّنۡ أَنفَقَ مِن قَبۡلِ ٱلۡفَتۡحِ وَقَٰتَلَۚ أُوْلَٰٓئِكَ أَعۡظَمُ دَرَجَةٗ مِّنَ ٱلَّذِينَ أَنفَقُواْ مِنۢ بَعۡدُ وَقَٰتَلُواْۚ وَكُلّٗا وَعَدَ ٱللَّهُ ٱلۡحُسۡنَىٰۚ[الحدید: ۱۰] .

«کسانى که قبل از پیروزى فتح مکه انفاق کردند و جنگیدند (با کسانى که پس از پیروزى انفاق کردند) یکسان نیستند؛ آنها بلندمقامتر از کسانى هستند که بعد از فتح مکه انفاق نمودند و جهاد کردند؛ و خداوند به هر دو وعده نیک داده است».

مى‌فرماید: ﴿وَٱلَّذِينَ جَآءُو مِنۢ بَعۡدِهِمۡ يَقُولُونَ رَبَّنَا ٱغۡفِرۡ لَنَا وَلِإِخۡوَٰنِنَا ٱلَّذِينَ سَبَقُونَا بِٱلۡإِيمَٰنِ وَلَا تَجۡعَلۡ فِي قُلُوبِنَا غِلّٗا لِّلَّذِينَ ءَامَنُواْ رَبَّنَآ إِنَّكَ رَءُوفٞ رَّحِيمٌ ١٠[الحشر: ۱۰] .

«(همچنین) کسانی که بعد از آنها (مهاجران و انصار) آمدند می‌گویند: پروردگارا! ما و برادرانمان را که در ایمان بر ما پیشی گرفتند بیامرز، و در دلهایمان حس و کینه‌ای نسبت به مؤمنان قرار مده، پروردگارا! تو مهربان و رحیمی».

***

[۷] وگرنه صحابه گفته نمى‏شود. [۸] در اسلام، مسلمانى را مى‏گویند که صحابى را دیده و از او پیروى کرده باشد. [۹] جانشینانِ تابعین. [۱۰] استنباط مسایل شرعى از قرآن یا حدیث نبوى.