مسئلۀ سوم : فرق میان عمل نیک و غیرآن
بدون شک قرآن کریم عمل نیک [و شروط قبولیت آنرا] بیان نموده است. عمل نیک و صالح آنست که در آن سه امور [و شروط] موجود باشد، و هرگاه یکی آن مختل و مفقود گردد پس آن عمل برای صاحبش در روز قیامت هیچ فایدۀ نمیرساند.
شروط قبول عمل وعبادت:
شرط اول: عمل بنده باید باسنت جموافق باشد [٧].
زیرا خداوند متعال میفرماید: ﴿وَمَآ ءَاتَىٰكُمُ ٱلرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَمَا نَهَىٰكُمۡ عَنۡهُ فَٱنتَهُواْۚ وَٱتَّقُواْ ٱللَّهَۖ إِنَّ ٱللَّهَ شَدِيدُ ٱلۡعِقَابِ﴾[الحشر: ٧].
«و هرچه پیامبر به شما بدهد آنرا بگیرید و هر چه شما را از آن منع کند پس از آن بازایستید و از الله بترسید بیگمان خداوند عقوبت سختی دارد».
و نیز اللهأمیفرماید: ﴿قُلۡ إِن كُنتُمۡ تُحِبُّونَ ٱللَّهَ فَٱتَّبِعُونِي يُحۡبِبۡكُمُ ٱللَّهُ وَيَغۡفِرۡ لَكُمۡ ذُنُوبَكُمۡۚ وَٱللَّهُ غَفُورٞ رَّحِيمٞ ٣١﴾[آلعمران: ۳۱].
«بگو [ای پیامبر] اگر شما الله را دوست میدارید پس از من پیروی کنید تا الله تعالی شما را دوست بدارد و گناهانتان را ببخشاید، و خداوند آمرزندۀ مهربان است».
و نیز اللهأمیفرماید: ﴿لَهُمۡ شُرَكَٰٓؤُاْ شَرَعُواْ لَهُم مِّنَ ٱلدِّينِ مَا لَمۡ يَأۡذَنۢ بِهِ ٱللَّهُ﴾[الشوری: ۲۱].
«یا مگر برای آنان (کافران) شریکانی است که برایشان آنچه را خداوند بدان اجازه نداده –از دین- مقرر کردهاند».
و همچنین خداوند میفرماید: ﴿قُلۡ ءَآللَّهُ أَذِنَ لَكُمۡۖ أَمۡ عَلَى ٱللَّهِ تَفۡتَرُونَ﴾[یونس: ۵٩].
«بگو: [ای پیامبر] آیا الله تعالی به شما اجازه داده است [که کارهای خلاف شریعت میکنید] یا اینکه بر الله دروغ میبندید».
شرط دوم: هر عملی که انسان [در دائره عبادت] انجام میدهد باید خالص برای رضا و خشنودی الله متعال باشد، طوریکه اللهأخودش میفرماید: ﴿وَمَآ أُمِرُوٓاْ إِلَّا لِيَعۡبُدُواْ ٱللَّهَ مُخۡلِصِينَ لَهُ ٱلدِّينَ﴾[البینة: ۵].
«و دستور داده نشدهاند آنها مگر اینکه الله را پرستش کنند در حالیکه دین را برای او خالص گردانیده و حنفا باشند- فقط به دین اسلام مایل باشند-».
و همچنین میفرماید: ﴿قُلۡ إِنِّيٓ أُمِرۡتُ أَنۡ أَعۡبُدَ ٱللَّهَ مُخۡلِصٗا لَّهُ ٱلدِّينَ ١١ وَأُمِرۡتُ لِأَنۡ أَكُونَ أَوَّلَ ٱلۡمُسۡلِمِينَ ١٢ قُلۡ إِنِّيٓ أَخَافُ إِنۡ عَصَيۡتُ رَبِّي عَذَابَ يَوۡمٍ عَظِيمٖ ١٣ قُلِ ٱللَّهَ أَعۡبُدُ مُخۡلِصٗا لَّهُۥ دِينِي ١٤ فَٱعۡبُدُواْ مَا شِئۡتُم مِّن دُونِهِ﴾[الزمر: ۱۱-۱۵].
«بگو (ای محمد) همانا به من فرمان داده شده که الله را- در حالیکه دین را برای او خالص ساختهام – بپرستم و به من دستور داده شده است که نخستین مسلمانان «منقاد به اوامر الله متعال» باشم. بگو (ای محمد) اگر من از اوامر پروردگارم سرکشی کنم از عذاب روز بزرگ [قیامت] میترسم، بگو: الله را میپرستم در حالیکه دینم را برای او خالص میگردانم، اما شما هر چه و هر که را میخواهید غیر از الله عبادت کنید».
شرط سوم: عمل باید مبتنی و استوار بر عقیدۀ صحیح باشد، زیرا عمل بمنزلۀ سقف، و عقیده بمنزلۀ پایه و ستون است، چنانکه اللهأمیفرماید: ﴿وَمَن يَعۡمَلۡ مِنَ ٱلصَّٰلِحَٰتِ وَهُوَ مُؤۡمِنٞ فَلَا يَخَافُ ظُلۡمٗا وَلَا هَضۡمٗا ١١٢﴾[طه: ۱۱۲].
«و هر کس کارهای شایسته کند در حالیکه مؤمن باشد پس وی نه از ستمی میترسد و نه از نقصانی». خداوند متعال در آیات مذکور برای قبولیت عمل انسان، ایمان [عقیدۀ صحیح] را شرط قرار دادهاست، اما در مورد غیر مؤمن [کافر] میفرماید: ﴿وَقَدِمۡنَآ إِلَىٰ مَا عَمِلُواْ مِنۡ عَمَلٖ فَجَعَلۡنَٰهُ هَبَآءٗ مَّنثُورًا ٢٣﴾[الفرقان: ۲۳].
«و به هرگونه کاری که کردهاند میپردازیم سپس آنرا- مانند ذرّهها و غبار پراگنده ساختیم. [یعنی ایشان را از اجر و پاداش آن محروم میکنیم، چرا که نداشتن ایمان موجب محو و نابودی احسان و بیاعتبار شدن اعمال خوب انسان میگردد]».
و نیز خداوند میفرماید: ﴿أُوْلَٰٓئِكَ ٱلَّذِينَ لَيۡسَ لَهُمۡ فِي ٱلۡأٓخِرَةِ إِلَّا ٱلنَّارُۖ وَحَبِطَ مَا صَنَعُواْ فِيهَا وَبَٰطِلٞ مَّا كَانُواْ يَعۡمَلُونَ ١٦﴾[هود: ۱۶].
«آنان کسانیاند که در آخرت جز آتش دوزخ بهره و سهمی ندارند، و آنچه در دنیا انجام میدهند ضایع و هدر میرود، و کارهایشان باطل و بیسود میگردد».
به این معنی در قرآن کریم آیات زیادی آمده است.
[٧] بخاری در کتاب الصلح [۲۶٩٧] و مسلم در کتاب الأقضیة [۱٧۱۸] به روایت عائشة لآورده است که نبی کریم ÷فرمودهاند: «مَنْ أَحْدَثَ فِى أَمْرِنَا مَا لَيْسَ مِنْهُ فَهُوَ رَدٌّ». «کسیکه در دین ما چیزی ایجاد کند که در دین ما نباشد - پس آن چیز نو پیدا- مردود و باطل است». و در روایتی نزد مسلم آمده است: «مَنْ عَمِلَ عَمَلًا لَيْسَ عَلَيْهِ أَمْرُنَا ؛ فَهُوَ رَدٌّ». یعنی «کسیکه کاری را انجام دهـد که بر آن [جواز و مشروعیت] امر و فرمان ما نباشد پس - آن عمل- مردود است». فائـده: این دو حدیث بر این دلالت دارد که هر چیز نو پیدا در دین گمراهی بوده و مردود میباشد یعنی بدعت و نوآوری در عبادات و اعتقادات حرام و ناجائز است. و کسیکه بدعت را به بدعت حسنه و سیّئه تقسیم میکند به خطا رفته و به این فرمودۀ پیامبر جمخالفـت کرده است «كُلُّ بِدْعَةٍ ضَلَالَةٌ» یعنی «هر بدعت و چیز نو پیدا در دین گمراهی است». زیرا پیامبرجهمه انواع بدعتها را گمراهی شمرده است، درحالیکه چنین شخصی میگوید: همۀ بدعتها گمراهی نیست بلکه بعض انواع آن مستحسن و خوب است. نگاه : کتاب التوحید از شیخ صالح الفوزان. توجه: بیشتر کسانیکه به اعمال بدعتی و رواجهای خلاف شریعت مبتـلا هـستند به ذات و ماهیت آن عمل نگاه میکنند، و چون عقـل ایشان در ظاهر، آن عمل را مستحسن و خوب جلوه میدهد پس آنرا کار ثواب میپندارند؛ و غور و فکر نمیکنند که آیا این عمل از پیامبرجو یا صحابه کرام ثابت است یانه؟ این حقیقت را باید دانست که هر عملی بخاطر ثواب انجام داده میشود باید از پیامبرجو صحابه کرام ثابت باشد در غیر آن، بدعت و گمراهی است. باید در نظر داشت اینکه در تحسین و تقبیح اعمال [یعنی کاری را خوب و بد پنداشتن] صرف عقـل کفایت نمیکند؛ زیرا عبادات و اعمالیکه بر آن ثواب مرتب میشود، توقیفی است و اثبات امور توقیفی به دلیل نقـلی نیاز دارد، نه به تحسین عقـل و مزاج انسانها «مترجم» .