اسلام دین کامل است

مسئلۀ پنجم: احوال جامعه

مسئلۀ پنجم: احوال جامعه

یقینا قرآن کریم با تعالیم روشن و زلال خود هر نوع نیازمندی و تشنگی جامعه را رفع نموده، و راه کامیابی را برای مردم واضح و روشن ساخته است. اسلام مسؤول و زمامدار بزرگ را دستور می‌دهد تا در برابر رعیت و افراد جامعه برخورد خوب و نرم داشته باشد، چنانکه اللهأمی‌فرماید:

﴿وَٱخۡفِضۡ جَنَاحَكَ لِمَنِ ٱتَّبَعَكَ مِنَ ٱلۡمُؤۡمِنِينَ ٢١٥[الشعراء: ۲۱۵].

«و برای مؤمنانی‌که از تو پیروی می‌کنند بال خود را فرو گستر». (گرامی‌شان بدار و از آنان درگذر). و همچنین می‌فرماید:

﴿فَبِمَا رَحۡمَةٖ مِّنَ ٱللَّهِ لِنتَ لَهُمۡۖ وَلَوۡ كُنتَ فَظًّا غَلِيظَ ٱلۡقَلۡبِ لَٱنفَضُّواْ مِنۡ حَوۡلِكَۖ فَٱعۡفُ عَنۡهُمۡ وَٱسۡتَغۡفِرۡ لَهُمۡ وَشَاوِرۡهُمۡ فِي ٱلۡأَمۡرِ[آل‌عمران: ۱۵٩].

«پس بسبب رحمت و مهربانی از جانب اللهأبرای ایشان نرم شدی و اگر درشت خوی و سخت دل می‌بودی از دور و بر تو پراگنده می‌شدند پس از ایشان درگذر و بر ایشان طلب آمرزش نما و در کارها با آنان مشورت کن».

و همچنین رعیت و افراد جامعه را دستور داده است که از اطاعت حکام و مسؤولین امور مسلمان‌ها دست نکشند. اللهأمی‌فرماید: ﴿يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُوٓاْ أَطِيعُواْ ٱللَّهَ وَأَطِيعُواْ ٱلرَّسُولَ وَأُوْلِي ٱلۡأَمۡرِ مِنكُمۡ[النساء: ۵٩].

«ای مؤمنان! الله را اطاعت کنید و پیامبر را اطاعت کنید و مسؤولین اموری را که از خود شما هستند اطاعت کنید». همچنین خداوند رئیس خانواده را در برابر زن و فرزندانش مسؤول قرار داده و او را دستور می‌دهد که مسؤولیت خود را در قبال آنها اداء نماید. چنانکه می‌فرماید: ﴿ يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ قُوٓاْ أَنفُسَكُمۡ وَأَهۡلِيكُمۡ نَارٗا وَقُودُهَا ٱلنَّاسُ وَٱلۡحِجَارَةُ عَلَيۡهَا مَلَٰٓئِكَةٌ غِلَاظٞ شِدَادٞ لَّا يَعۡصُونَ ٱللَّهَ مَآ أَمَرَهُمۡ وَيَفۡعَلُونَ مَا يُؤۡمَرُونَ ٦[التحریم: ۶]. «ای مؤمنان خویشتن و اهل خانۀ خود را از آتش و دوزخی نگهدارید که هیزم آن انسان‌ها و سنگ‌ها است بر آن آتش فرشتگان درشت خوی سختگیر گمارده شده‌اند، از اللهأأدر آنچه دستورشان داده‌است نافرمانی نمی‌کنند، و هر چه به آنان فرمان داده می‌شود انجام می‌دهند».

و همچنین شما ببینید که قرآن کریم چگونه انسان را در مورد جامعه کوچک [خانواده] متوجه نموده و آنرا به احتیاط و هوشیاری متوجه می‌سازد و دستور می‌دهد که بعد از سعی و تلاش در مورد تربیب و اصلاح آنها، اگر به کاری نا مناسبی مطلع شود باید عفو و درگذری را پیشه کند. چنانکه خداوندأمی‌فرماید: ﴿يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُوٓاْ إِنَّ مِنۡ أَزۡوَٰجِكُمۡ وَأَوۡلَٰدِكُمۡ عَدُوّٗا لَّكُمۡ فَٱحۡذَرُوهُمۡۚ وَإِن تَعۡفُواْ وَتَصۡفَحُواْ وَتَغۡفِرُواْ فَإِنَّ ٱللَّهَ غَفُورٞ رَّحِيمٌ ١٤[التغابن: ۱۴]..

«ای مؤمنان! در حقیقت بعضی از همسران شما و فرزندان شما دشمن شما اند، پس از ایشان حذر کنید و اگر عفو کنید و درگذرید و بیامرزید پس هر آینه خدا آمرزگار مهربان است». و همچنان افراد جامعه را دستور می‌دهد که با یکدیگر معامله و برخورد خوب و اخلاق نیک داشته باشند. چنانکه اللهأمی‌فرماید: ﴿إِنَّ ٱللَّهَ يَأۡمُرُ بِٱلۡعَدۡلِ وَٱلۡإِحۡسَٰنِ وَإِيتَآيِٕ ذِي ٱلۡقُرۡبَىٰ وَيَنۡهَىٰ عَنِ ٱلۡفَحۡشَآءِ وَٱلۡمُنكَرِ وَٱلۡبَغۡيِۚ يَعِظُكُمۡ لَعَلَّكُمۡ تَذَكَّرُونَ ٩٠[النحل: ٩۰].

«یقینا خداوند به عدل و نیکوکاری و بخشش به خویشاوندان امر می‌کند، و از بی‌حیائی و کار نا پسند و تجاوز باز می‌دارد، به شما پند می‌دهد تا باشد که پند گیرید».

و نیز خداوند می‌فرماید: ﴿يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ ٱجۡتَنِبُواْ كَثِيرٗا مِّنَ ٱلظَّنِّ إِنَّ بَعۡضَ ٱلظَّنِّ إِثۡمٞۖ وَ لَا تَجَسَّسُواْ وَلَا يَغۡتَب بَّعۡضُكُم بَعۡضًاۚ أَيُحِبُّ أَحَدُكُمۡ أَن يَأۡكُلَ لَحۡمَ أَخِيهِ مَيۡتٗا[الحجرات: ۱۲]. «ای مؤمنان! از بسیاری از گمان‌ها بپرهیزید هر آینه بعضی از گمان‌ها گناه است و تجسس نکنید و بعضی از شما بعضی دیگر را غیبت نکند آیا کسی از شما دوست دارد که گوشت برادر مرده‌اش را باشد بخورد؟».

و همچنین می‌فرماید: ﴿يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ لَا يَسۡخَرۡ قَوۡمٞ مِّن قَوۡمٍ عَسَىٰٓ أَن يَكُونُواْ خَيۡرٗا مِّنۡهُمۡ وَلَا نِسَآءٞ مِّن نِّسَآءٍ عَسَىٰٓ أَن يَكُنَّ خَيۡرٗا مِّنۡهُنَّۖ وَلَا تَلۡمِزُوٓاْ أَنفُسَكُمۡ وَلَا تَنَابَزُواْ بِٱلۡأَلۡقَٰبِۖ بِئۡسَ ٱلِٱسۡمُ ٱلۡفُسُوقُ بَعۡدَ ٱلۡإِيمَٰنِۚ وَمَن لَّمۡ يَتُبۡ فَأُوْلَٰٓئِكَ هُمُ ٱلظَّٰلِمُونَ ١١[الحجرات: ۱۱].

«ای مسلمانان! نباید قومی قوم دیگری را به ریشخند کند شاید آنها از ایشان بهتر باشند، و نباید زنانی زنان دیگر را به تمسخر گیرند شاید که آنان از ایشان بهتر باشند، و در میان خویش عیب‌جویی نکنید و همدیگر را به لقب‌های بد نخوانید، چه ناپسندیده است فسوق بعد از ایمان، و هر که توبه نکرد پس آن گروه ایشانند ستم‌گاران».

و همچنین خداوند می‌فرماید: ﴿وَتَعَاوَنُواْ عَلَى ٱلۡبِرِّ وَٱلتَّقۡوَىٰۖ وَلَا تَعَاوَنُواْ عَلَى ٱلۡإِثۡمِ وَٱلۡعُدۡوَٰنِ[المائدة: ۲]. «و یکدیگر را بر نیکوکاری و پرهیزگاری مدد کنید، و بر گناه و ستم با یکدیگر همکاری نکنید» [۱۲]. و این یک امر طبیعی است کسی‌که در میان جامعه و تودۀ انسان‌ها زندگی می‌کند از دشمنی و اذیت دشمنان انسی و جنی سالم نمی‌ماند، طوری‌که شاعر می‌گوید:

لیس یخلو الـمرء مــن ضــد ولـو
حـــاول العزلة في رأس الـجبل

«هیچ انسان از مخالفت دشمن سالم نمی‌ماند، اگر چه سعی نماید که بر فراز کوه تنها زندگی کند». و چون هر فرد از افراد بشر به معالجۀ این مرض و فاجعۀ بزرگ نیاز دارد از این جهت اللهأعلاج این مرض را در سه مواضع بیان نموده که علاج و دوای دشمنی و عداوت انسان‌ها همانا اعراض و چشم‌پوشی از اذیت جانب مقابل و همواره احسان و نیکی کردن به وی است. و اما علاج وسوسۀ شیطان جنی پناه بردن به اللهأاز شرش می‌باشد.

موضع اول: اللهأمی‌فرماید: ﴿خُذِ ٱلۡعَفۡوَ وَأۡمُرۡ بِٱلۡعُرۡفِ وَأَعۡرِضۡ عَنِ ٱلۡجَٰهِلِينَ ١٩٩[الأعراف: ۱٩٩].

«عفو را پیشه کن و به کار پسندیده و نیک دستور بده، و از نادانان روی بگردان».

و در مورد شیطان جنی می‌فرماید: ﴿وَإِمَّا يَنزَغَنَّكَ مِنَ ٱلشَّيۡطَٰنِ نَزۡغٞ فَٱسۡتَعِذۡ بِٱللَّهِۚ إِنَّهُۥ سَمِيعٌ عَلِيمٌ ٢٠٠[الأعراف: ۲۰۰].

«و اگر از شیطان وسوسۀ به تو رسد به خدا پناه بر زیرا که او شنوای داناست».

موضع دوم: خداوندأمی‌فرماید: ﴿ٱدۡفَعۡ بِٱلَّتِي هِيَ أَحۡسَنُ ٱلسَّيِّئَةَۚ نَحۡنُ أَعۡلَمُ بِمَا يَصِفُونَ ٩٦[المؤمنون: ٩۶].

«بدی را به شیوۀ که نیکوتر است دفع کن، ما به آنچه وصف می‌کنند داناتریم».

و همچنین اللهأمی‌فرماید: ﴿وَقُل رَّبِّ أَعُوذُ بِكَ مِنۡ هَمَزَٰتِ ٱلشَّيَٰطِينِ ٩٧ وَأَعُوذُ بِكَ رَبِّ أَن يَحۡضُرُونِ ٩٨[المؤمنون: ٩٧-٩۸].

«و بگو [ای محمد] پروردگارا! من از وسوسه‌های شیطان‌ها به تو پناه می‌برم * و ای پروردگارم از این‌که پیش من حاضر شوند به تو پناه می‌برم».

موضع سوم: خداوندأبا صراحت تام بیان داشته است که این علاج آسمانی تمام آن وسوسه‌ها و بیماری‌های شیطانی را از بیخ و بن قطع می‌کند، ولی این علاج ربانی برای همۀ انسان‌ها میسر نخواهد شد، بلکه برای آنانی داده خواهد شد که [از صفت صبر و شکیبائی برخوردار بوده] و صاحبان مقام رفیع و نصیب بزرگ نزد خداأهستند. چنانکه اللهأمی‌فرماید: ﴿وَلَا تَسۡتَوِي ٱلۡحَسَنَةُ وَلَا ٱلسَّيِّئَةُۚ ٱدۡفَعۡ بِٱلَّتِي هِيَ أَحۡسَنُ فَإِذَا ٱلَّذِي بَيۡنَكَ وَبَيۡنَهُۥ عَدَٰوَةٞ كَأَنَّهُۥ وَلِيٌّ حَمِيمٞ ٣٤وَمَا يُلَقَّىٰهَآ إِلَّا ٱلَّذِينَ صَبَرُواْ وَمَا يُلَقَّىٰهَآ إِلَّا ذُو حَظٍّ عَظِيمٖ ٣٥[فصلت: ۳۴-۳۵].

«نیکی و بدی یکسان نیست، (بدی بدکار را) به شیوه‌ای که آن بهتر است دفع کن بناگاه کسی‌که میان تو و میان او دشمنی است، گویی دوست صمیمی است،* به این خوی و شیوه نایل نمی‌شود مگر کسانی‌که دارای صبر و استقامت باشند، و بدان نمی‌رسد مگر کسانی‌که بهرۀ بزرگی (از خیر و کسب سعادت) داشته باشند».

و در جاهای متعددی قرآن کریم بیان نموده است که این نرمش و فروتنی مخصوص برای مسلمان‌ها می‌باشد نه برای کافران، چنانکه اللهأمی‌فرماید: ﴿فَسَوۡفَ يَأۡتِي ٱللَّهُ بِقَوۡمٖ يُحِبُّهُمۡ وَيُحِبُّونَهُۥٓ أَذِلَّةٍ عَلَى ٱلۡمُؤۡمِنِينَ أَعِزَّةٍ عَلَى ٱلۡكَٰفِرِينَ[المائدة: ۵۴].

«پس به زودی خداوند قومی را به عرصه می‌آورد که ایشان را دوست می‌دارد و آنان هم خدا را دوست می‌دارند، بر مؤمنان متواضع ‌اند و بر کافران درشت خوی‌اند».

و نیز اللهأمی‌فرماید: ﴿مُّحَمَّدٞ رَّسُولُ ٱللَّهِۚ وَٱلَّذِينَ مَعَهُۥٓ أَشِدَّآءُ عَلَى ٱلۡكُفَّارِ رُحَمَآءُ بَيۡنَهُم[الفتح: ۲٩].

«محمد ججپیامبر خداست و آنانی‌که با اویند بر کافران سخت‌گیر، در میان خود مهربان‌اند».

[نباید در همه احوال از سختی و یا از نرمی کار گرفت، زیرا برای هر یکی موقع مناسبی است] سخت‌گیری در جای نرمی حماقت و سبک مغزیست، و نرمی در محل سختی ناتوانی و تنبلیست، طوری‌که شاعرگفته:

إذا قیل حلم قل فللحلم موضع
وحلم الفتی في غیر موضعه جهل

«چون از بردباری سخن بزنند بگو که برای بردباری جای خاصی است، و بردباری و تحمل پذیری جوان در غیر محلش نادانی است».

[۱۲] از آیات مذکور واضح می‌گردد که همه انسان‌ها در آفرینش‌شان از یک اصل و جوهر اند، و کسی بر دیگری برتری و فضیلتی ندارد مگر به تقوا، و همه با هم برادر اند، پس باید به کمک و همکاری یکدیگر بپردازند.