بیان چند درس عقیدتی برگرفته از حج

فهرست کتاب

درس هشتم بیان اهمیّت سنت پیامبر جو لزوم پایبند بودن به آن

درس هشتم بیان اهمیّت سنت پیامبر جو لزوم پایبند بودن به آن

یکی دیگر از درس‌های بزرگی که حجاج بیت‌الله الحرام در این سفر پربرکت خود می‌آموزند واز فوائد مهم آن بهره‌‌مند می‌گردند پی‌بردن به اهمیت سنت پیامبراکرم جو لزوم پایبندبودن به آن در تمام اعمال حج می‌باشد و این امر در عمل و موقعیت آنان به روشنی نمایان می‌باشد، به عنوان نمونه ملاحظه می‌شود که اکثر آنان در مجالس ذکر و نیایش و در جلسات سخنرانی‌ها و حلقه‌های علمی حاضر می‌شوند و آزادانه با علاقه زیاد مسائل مربوط به ویژگی‌های حج و چگونگی انجام ارکان و واجبات آن را از علما می‌پرسند، همچنین در رابطه با چیزهایی که باعث باطل شدن و یا ناقص گردیدن حج می‌گردد از آنان سؤال می‌کنند تا هر چه بهتر آنها را بیاموزند و با دقّت و پایبندی بیشتر آنها را بکار گیرند، به ویژه کسی که به هنگام انجام اعمال حج این فرموده پیامبر جرا در پیش خود احساس می‌کند و آن را مجسم می‌سازد آنجا که می‌فرماید: «خُذُوا عَنِّى مَنَاسِكَكُمْ فَإِنِّى لاَ أَدْرِى لَعَلِّى أَنْ لاَ أَحُجَّ بَعْدَ حَجَّتِى هَذِهِ» [۴۷]: «چگونگی انجام مناسک حج را از من فراگیرید، چون معلوم نیست شاید بعد از این دیگر در مراسم حج در میان شما نباشم».

بنابراین زمانی حج نزد خداوند قبول می‌شود که فرد مسلمان حتی‌الإمکان مناسک آن را مطابق طریقه و رهنمودهای پیامبراکرم جانجام دهد و در تمامی آنها از سنّت او پیروی کند و در عین حال از افراط و تفریط و غفلت و سهل‌انگاری جداً پرهیز نماید، اگر فرد مسلمان بتواند در حین انجام دادن مناسک حج، خودش را ملزم به تبعیّت از سنت و پایبند به ارشاد و راهنمائیهای پیامبراکرم جگرداند، قطعاً این کار برای او درسی و الگوئی خواهد شد تا در سایر عبادتها و در هر طاعت و عبادت واجب یا مستحبی خودش را ملزم بداند به اینکه آن را مطابق سنّت و روش پیامبر انجام دهد، و به همین خاطر است که می‌بینیم پیامبر جدرباره انجام دادن نماز و رعایت کلیه اقوال و افعال آن می‌فرماید: «صَلُّوا كَمَا رَأَيْتُمُونِي أُصَلِّي» [۴۸]: «آنگونه نماز بخوانید که مرا دیدید نماز می‌خوانم». پس به همین سبب است که به طور کلّی درباره تمام احکام و اعمال دینی می‌فرماید: «مَنْ أَحْدَثَ فِى أَمْرِنَا هَذَا مَا لَيْسَ مِنْهُ فَهُوَ رَدٌّ» [۴۹]: «کسی در دین ما چیزی پدید آورد که از آن نباشد عملش مردود و غیر قابل پذیرش می‌باشد». و نیز در روایت دیگری می‌فرماید: «مَنْ عَمِلَ عَمَلًا لَيْسَ عَلَيْهِ أَمْرنَا فَهُوَ رَدٌّ» [۵۰]: «هرکس عملی را انجام دهد که مطابق دستور دین و روش ما نباشد باطل و مردود می‌باشد».

بنابراین هر عملی که مطابق سنّت پیامبراکرم جنباشد مسلماً مقبول پیشگاه پروردگار نخواهد شد. همچنین هر بدعتی چه قولی و چه عملی تعبدی در دین پدید آید و مطابق دستور قرآن و سنّت پیامبر نباشد، امری است باطل و مردود. پس با استناد به این روایات هرکس خبر یا حدیثی را نقل کند که خدا و رسول‌خدا جآن را نگفته باشند، و یا عملی را به عنوان عبادت انجام دهد که هیچ سندی از قرآن و حدیث نبوی برای جایز بودن آن نباشد و از احکام دینی و اعمال شرعی به حساب نیاید، به طور قطع چنین عملی در نزد خدا پذیرفته نمی‌شود بلکه به صاحب و انجام‌دهنده‌اش برگردانده می‌شود، امّا ـ همچنانکه قبلاً گفته شد ـ هر عملی که مطابق فرموده خدا و سنّت رسول‌خدا جانجام گیرد، شکی نیست که چنین عملی در پیشگاه رحیم و رحمان قبول خواهد شد، البته منظور از مطابقت با فرموده خدا و سنّت رسول‌خدا جاین است که اگر فرد مسلمان گفتار و کردار، عقاید و باورهایش را درست کند و تمام عبادات و اعمال صالحه‌ای که از او خواسته شده است اعم از واجب و سنت، طبق این عقیده و باور راستین انجام دهد، مسلما عملش مقبول و سعی و تلاشش مشکور خواهد بود.

از عرباض ابن ساریه سروایت شده که گفته است: «روزی رسول‌خدا جبرای ما نماز جماعت خواند و پس از سلام دادن و فارغ شدن از آن، رو به طرف ما کرد و موعظه بلیغی ایراد کرد، گفتیم ای رسول‌خدا! این موعظه، به موعظه کسی می‌ماند که خداحافظی می‌کند، پس ما را سفارشی کن؟ حضرت جفرمود: شما را به تقوا و طاعت و گوش دادن و توجه کردن به فرمان خدا و رسول خدا سفارش می‌کنم اگرچه برده‌ای بر شما فرمانروائی کند، زیرا هر کس از شما بماند و عمر طولانیتری داشته باشد اختلاف زیادی خواهد دید از اینرو «فَعَلَيْكُمْ بِسُنَّتِى وَسُنَّةِ الْخُلَفَاءِ الرَّاشِدِينَ الْمَهْدِيِّينَ عَضُّوا عَلَيْهَا بِالنَّوَاجِذِ وَإِيَّاكُمْ وَمُحْدَثَاتِ الأُمُورِ فَإِنَّ كُلَّ بِدْعَةٍ ضَلاَلَةٌ» [۵۱]. «پس بر شما لازم است که باید به سنّت من و سنّت خلفای راشدین راه یابندگان هدایت شده چنگ بزنید (با تمام قدرت و امکانات خود آنها را محکم بگیرید) و از ایجاد بدعت و نوآوری در دین جداً بپرهیزید، زیرا که هر بدعتی و نوآوری در دین گمراهی است».

اینکه پیامبراکرم جدر این حدیث فرمودند: «كُلَّ بِدْعَةٍ ضَلاَلَةٌ» این جمله، یکی از جملات کوتاه امّا بسیار جامع و پرمعنی می‌باشد، به گونه‌ای که هیچ استثنائی در آن وجود ندارد، و این را می‌رساند که هر نوع بدعتی در دین گمراهی است، و این خود در واقع اصل بزرگی از اصول دین می‌باشد و شباهت زیادی به این فرموده دیگر پیامبراکرم جدارد که می‌فرماید: «مَنْ أَحْدَثَ فِى أَمْرِنَا هَذَا مَا لَيْسَ مِنْهُ فَهُوَ رَدٌّ»: «کسی در دین ما چیزی پدید آورد که از آن نباشد عملش مردود و غیرقابل پذیرش می‌باشد».

بنابراین هر کس چیزی در دین و اعمال دینی پدید آورد و آن را بدون در دست‌داشتن هیچ سند و دلیلی به دین و دستورات دینی نسبت دهد به طور قطع عمل او بدعت و گمراهی است و دین از آن بیزار است، لذا به صاحبش برگردانده می‌شود و هرگز از او پذیرفته نخواهد شد. زیرا که دین مبین اسلام بر دو اصل بزرگ و دو پایه محکم، استوار می‌باشد:

اول ـ اینکه فقط خدای واحد و بدون شریک و انباز را پرستش می‌کنیم چون جز او هیچ‌کس یا چیز دیگری قابل پرستش نیست.

دوم ـ اینکه: نحوه این پرستش و یکتاپرستی باید از گفتار و کردار پیامبرش جثابت و مورد تأیید و تأکید قرار گرفته شده باشد، به طوری که این پرستش، خالی از هوا و هوس و بدور از هرگونه نوآوری امور خلاف شرع و دین باشد، چنانکه خداوند می‌فرماید:

﴿ثُمَّ جَعَلۡنَٰكَ عَلَىٰ شَرِيعَةٖ مِّنَ ٱلۡأَمۡرِ فَٱتَّبِعۡهَا وَلَا تَتَّبِعۡ أَهۡوَآءَ ٱلَّذِينَ لَا يَعۡلَمُونَ ١٨ إِنَّهُمۡ لَن يُغۡنُواْ عَنكَ مِنَ ٱللَّهِ شَيۡ‍ٔٗا [الجاثیة: ۱۸-۱۹].

«سپس ما، تو را برخوردار از شریعتی و بر آیین و راه و روشی از دین کرده‌ایم، پس از این آیین پیروی کن (و براساس آن حرکت کن) و از هوا و هوس افراد نادان (که از دین بی‌اطلاعند) پیروی مکن، که آنان هرگز تو را از عذاب خدا نمی‌رهانند (و از تو حمایت نخواهند کرد)».

همچنین می‌فرماید:

﴿أَمۡ لَهُمۡ شُرَكَٰٓؤُاْ شَرَعُواْ لَهُم مِّنَ ٱلدِّينِ مَا لَمۡ يَأۡذَنۢ بِهِ ٱللَّهُ [الشوری: ۲۱].

«آیا مگر برای آنان شریکانی است که برای آنان احکام دینی مقرر داشته‌اند که خداوند به آن اجازه نداده است؟».

در این صورت باید هرکس خداوند را مطابق آنچه که رسول گرامی‌اش مشروع و مقرر فرموده است بپرستد و برای او عبادت کند، خواه عبادت واجب باشد و یا مستحب، پس نباید او را به وسیله بدعت‌ها و نوآوری‌هائی که هیچ اصل و اساسی در دین ندارند پرستش کنیم، بلکه مطابق دستور خدا و رسولش و براساس احکام شرعی خداوند را پرستش کنیم، به این معنی فقط برای او عبادت شود، نماز برای او برگزار گردد، روزه برای او گرفته شود، حج تنها بر گرد خانه او انجام گیرد، باید فقط بر او توّکل کرد و به طور کلّی نباید هیچ جزئی از اجزا و هیچ نوعی از انواع عبادات را جز برای خدای واحد انجام داد [۵۲].

خداوند این دو اصل بزرگ را در این آیه کریمه جمع فرموده است:

﴿فَمَن كَانَ يَرۡجُواْ لِقَآءَ رَبِّهِۦ فَلۡيَعۡمَلۡ عَمَلٗا صَٰلِحٗا وَلَا يُشۡرِكۡ بِعِبَادَةِ رَبِّهِۦٓ أَحَدَۢا [الکهف: ۱۱۰].

«پس هرکس به لقای پروردگار خود امید دارد باید به کار شایسته بپردازد و هیچ کس را در پرستش پروردگارش شریک نسازد».

باید دانست که عمل صالح و نیکو آن است که موافق شریعت پاک اسلام باشد، و عمل خالص نیز به عملی گفته می‌شود که فقط برای خدا و به خاطر رضا و خشنودی خدا انجام گیرد، و این دو امر در واقع دو رکن اساسی هستند برای عمل صالح و نیکو، چون بدیهی است که عمل اگر خالص باشد ولی درست نباشد قبول نمی‌شود، همچنین اگر درست باشد امّا خالص نباشد باز هم قبول نمی‌شود، پس عمل باید هم درست و هم خالص باشد، و خالص آن است که فقط برای خدا و جلب رضای او باشد، و درست نیز آن است که مطابق سنّت و رهنمودهای پیامبراکرم جانجام گیرد.

بنابراین لازم است به این نکته توجّه داشت: هر فرد مسلمانی که امید و آرزو دارد در دنیا و آخرت سعادتمند و خوشبخت گردد باید خودش را ملزم و پایبند به پیروی از سنّت و راه و روش پیامبراکرم جنماید و اعمال خودش را با ارشادها و راهنمائیهای پیامبر جمنطبق و آراسته کند و از مخالفت ورزیدن و دوری‌گرفتن از سنّت و رهنمودهای او ججداً بپرهیزد، و جز از راه و روش حضرت جاز هیچ راه و روش دیگری پیروی نکند، زیرا که پیامبراکرم به حقیقت برای امت خویش الگو و أسوه حسنه می‌باشد، چنانکه خداوند درباره شأن و مقام او می‌فرماید:

﴿لَّقَدۡ كَانَ لَكُمۡ فِي رَسُولِ ٱللَّهِ أُسۡوَةٌ حَسَنَةٞ لِّمَن كَانَ يَرۡجُواْ ٱللَّهَ وَٱلۡيَوۡمَ ٱلۡأٓخِرَ وَذَكَرَ ٱللَّهَ كَثِيرٗا ٢١ [الأحزاب: ۲۱]

«براستی در (نحوه گفتار و کردار) رسول‌خداجسرمشق نیکویی است برای شما و کسانی که به خدا و روز بازپسین (ایمان و) امید دارند و خداوند را بسیار یاد می‌کنند».

همچنین خداوند می‌فرماید:

﴿ٱلنَّبِيُّ أَوۡلَىٰ بِٱلۡمُؤۡمِنِينَ مِنۡ أَنفُسِهِمۡ [الأحزاب: ۶].

«پیامبر به مؤمنان از خودشان سزاوارتر (و نزدیکتر) است. یعنی پیامبراکرم جدر تمام امور دین و دنیا از خودشان به آنها شایسته‌تر و ذی‌حق‌تر می‌باشد، پس به طریق أولی از دیگران شایسته‌تر است، از این‌رو آنان باید پیامبر جرا نسبت به آنچه از اموال ایشان که اراده کند ـ اگرچه خودشان به آن نیازمند باشند ـ ترجیح دهند، همچنین واجب است او را جبیشتر از وجود خودشان دوست داشته باشند، و نیز واجب است که حکم او را هم درباره ایشان بر حکم خودشان درباره خود مقدم بدارند».

به طور کلّی اگر پیامبراکرم جآنان را برای چیزی فراخواند امّا نفسشان ایشان را برای چیز دیگری فرا خواند، واجب است دعوت و فراخوانی پیامبر جرا بر دعوت و فراخوانی نفس خویش مقدّم دارند و خواسته و فراخوانی نفس خویش به تأخیر بیندازند، همچنین بر آنان واجب است که بیشتر از خودشان از پیامبر اطاعت کنند، و اطاعت و فرمانبرداری از او را بر اطاعت و فرمانبرداری از نفس خود ترجیح دهند [۵۳].

شکی نیست که مطالب این درس از هر فرد مسلمانی می‌خواهد که درباره شناخت سنّت بسیار کوشا باشد و در راه شناختن ارشادها و رهنمودهای پیامبراکرم جوقت بیشتری صرف کند، و برای حصول این کار از علما و افراد آگاه بپرسد، در کلاسها و نشست‌هایی که در آنها از حلال و حرام و امور دینی و فقهی صحبت می‌کنند حاضر شود، کتابها و نوشته‌های مفید و آموزنده را در این زمینه به دقّت مطالعه کند تا اینکه خداوند این توفیق و امکان کافی به او عنایت فرماید که هر عبادتی را با روش صحیح و براساس برنامه منظم و سالمی مطابق با سنّت و هدایت پیامبراکرم جانجام دهد...

[۴۷] صحیح مسلم ح شماره / ۱۲۹۷. [۴۸] صحیح بخاری ح شماره / ۶۳۱. [۴۹] صحیح مسلم ح شماره / ۱۷۱۸. [۵۰] صحیح بخاری ح شماره / ۲۶۹۷. [۵۱] سنن ابوداود ۴۶۰۷، سنن ترمذی ۲۶۷۶، سنن ابن ماجه ۴۲-۴۴. [۵۲] مجموع‌الفتاوا ج ۱ ص ۸۰-۸۱. [۵۳] فتح‌القدیر ج ۴ ص ۲۶۱.