بیان چند درس عقیدتی برگرفته از حج

فهرست کتاب

درس سیزدهم پرهیز از افراط و تفریط در دین و احکام دینی

درس سیزدهم پرهیز از افراط و تفریط در دین و احکام دینی

یکی دیگر از درس‌هایی که حاجی از حج بیت‌الله الحرام می‌آموزد، اهمیت‌دادن به میانه‌روی و اعتدال در همه امور است و اینکه پیوسته و در هر امری از غلو و خشونت و افراط و تفریط بپرهیزد، چنانکه خداوند درباره چنین امت میانه‌روی می‌فرماید:

﴿وَكَذَٰلِكَ جَعَلۡنَٰكُمۡ أُمَّةٗ وَسَطٗا لِّتَكُونُواْ شُهَدَآءَ عَلَى ٱلنَّاسِ وَيَكُونَ ٱلرَّسُولُ عَلَيۡكُمۡ شَهِيدٗا [البقرة: ۱۴۳].

«و بدینگونه شما را امتی معتدل و میانه‌رو قرار دادیم، تا بر مردم گواه باشید، و پیامبر (نیز) بر شما گواه باشد».

بنابراین، مراد از امت وسط، امت میانه‌رو است، امتی که نه از حق روی می‌گرداند و نه در پیروی از حق، غلو و زیاده‌روی می‌کند، بلکه همواره از تندروی و خشونت و از بی‌مهری و افراط دوری می‌جوید، و راه اعتدال و میانه‌روی را در تمام کارها در پیش می‌گیرد، از اینرو، باید هر فرد مسلمانی به ویژه حجاج بیت‌الله الحرام بدانند که حج مملو از درس‌های بزرگ و نکات و تجربه‌های آموزنده است که اهمیت میانه‌روی را بخوبی آشکار و هویدا می‌سازد، یکی از مهمترین این نکات آموزنده و با اهمیّت‌ترین آموزه‌های سازنده در این باب، نگرش دقیق به سنت و توجّه کامل به ارشاد و رهنمودهای پیامبراکرم جدر «رمی جمار» یا به اصطلاح سنگریزه انداختن به طرف شیطان: (جمرات سه‌گانه) است، سپس نگرش به حرکات مردم است که متأسفانه بسیاری از آنان ارشاد و رهنمودهای حضرت جرا نادیده گرفته دچار افراط و تفریط زیادی و خشونت و بی‌مهری می‌گردند، مگر کسانی که خداوند به آنان توفیق عنایت فرموده باشد که از سنت و ارشاد پیامبر جبه خوبی متابعت و پیروی کنند.

چنانکه از عبدالله بن عباس بروایت شده که گفته است: «پیامبراکرم جصبح روز عقبه در حالی سوار بر شترش بود. فرمود: «هفت عدد سنگریزه برایم جمع کن، من نیز هفت عدد سنگریزه (بزرگ‌تر از نخود) برایش جمع کردم و به او دادم، هنگامی که آنها را در دست خود تکان می‌داد فرمود: «مثل هؤلاء فارموا»: مثل اینها بیندازید. سپس فرمود: «أَيُّهَا النَّاسُ إِيَّاكُمْ وَالْغُلُوَّ فِى الدِّينِ فَإِنَّمَا أَهْلَكَ مَنْ كَانَ قَبْلَكُمُ الْغُلُوُّ فِى الدِّينِ» [۸۱]. «ای مردم! از سختگیری و زیاده‌روی در دین بپرهیزید، زیرا سخت‌گیری و افراط در دین کسانی را که قبل از شما بودند هلاک کرد».

در اینکه پیامبر جفرموده است: «مثل اینها بیندازید» منظور حضرت جاز آن این بود: تا اینکه حجم سنگریزه‌ها را از لحاظ درشتی و کوچکی برای حاجیان مشخص کند که حجم هر یک از آنها نه بزرگ و نه خیلی کوچک باشد، بلکه دارای حجمی اندکی بزرگتر از نخود باشد (به گونه‌ای که در میان انگشت سبابه و شست پرتاب شود).

بنابراین آنچه که از این بیانات و ارشاد و راهنمائی پیامبراکرم جبه عنوان یک امر مشروع برای ما مشخص می‌گردد همان اعتدال و میانه‌روی است، امّا با وجود این روشنگری و تأکید پیامبراکرم جبر آن، باز اگر حرکات و وضعیت بعضی از مردم را که یا با این ارشاد و بیانات حضرت جآشنائی ندارند و یا متأسفانه آنها را نادیده می‌گیرند در نظر بگیریم و با سنت پیامبر مقایسه کنیم رفتار و حالات بسیار عجیب و غریبی از آنان به چشم می‌خورد که هیچ ربطی به سنت و روش پیامبر ندارد، به این معنی که از یک جهت افراط و زیاده‌روی و سختگیری و تندروی از آنان مشاهده می‌شود و از جهت دیگر بی‌مهری و بی‌توجهی ملاحظه می‌گردد!! در حالی که مسلمانان به ویژه حجاج بیت‌الله الحرام مکلّفند روش و عملکرد پیامبراکرم جرا در هر امری از امور بیاموزند و با سعی و تلاش زیاد از آن پیروی کنند، و با تمام وجود اعتدال و میانه‌روی و دوری جستن از افراط و تفریط آنطوری که حضرت جتعیین فرموده است، در پیش گیرند و آن را الگو و سرمشق خود سازند.

همچنین در اینکه پیامبراکرم جفرموده است: «إِيَّاكُمْ وَالْغُلُوَّ»: از سختگیری و تندروی بپرهیزید، تمام امور دینی را در برمی‌گیرد، چه در اعتقادات و چه در اعمال و گفتار، زیرا طبق قاعده شرعی: «العبرة بعموم اللّفظ لا بخصوص السّبب»: در نصوص شرعی عموم لفظ اعتبار دارد نه مورد خاص، بنابراین، فرد مسلمان در تمام امور و در همه حالات از غلو و تندروی منع شده و مکلّف است در کلیه شئون و مراحل زندگی از آثار پیامبراکرم جپیروی کند و در تمام احوال سنت پاک او را الگو و سرمشق خود قرار دهد، به خاطر اینکه شکی نیست که شیطان به شدّت حریص و مصر است بر اینکه به هر نحوی شده فرد مؤمن و باتقوا را از مسیر درست و جاده حقیقت منحرف کند و از صراط مستقیم خداوند به دورش سازد، به این صورت که به هر وسیله ممکن که شده او را یا به سوی غلو و تندروی بکشاند و یا به طرف تفریط در جفا و بی‌مهری و سستی و بی‌توجّهی وادار کند، چنانکه یکی از بزرگان سلف گفته است: «ما أمر الله تعالی بأمر إلاّ وللشیطان فیه نزعتان إمّا إلی تفریط وتقصیر وإمّا إلی مجاورة وغلوّ ولا یبالی بأیّهما ظفر» «خداوند به هر کاری دستور دهد شیطان درباره آن دو حرکت و گرایش در پیش می‌گیرد، یا آن را به سوی تفریط و بی‌توجهی می‌کشاند و یا به طرف غلوّ و تندروی، و برایش مهم نیست که در کدام یک از آنها پیروز گردد».

بنابراین شیطان پیوسته در کمین افراد مؤمن و مسلمان نشسته است و برای گمراه ساختن آنان از صراط مستقیم و منحرف نمودنشان از هدایت و ارشاد راستین غافل نمی‌ماند بلکه از هر مکر و نیرنگ و توطئه و فرصت مناسب برای عملی ساختن این نقشه شوم خود استفاده می‌کند و هیچ‌گاه خسته و دستبردار نمی‌شود.

ابن قیم در کتاب باارزش خود: «اغاثة اللهفان من مصائد الشیطان» گفته است: «یکی دیگر از مکر و نیرنگهای شیطان این است که قبل از هر چیز می‌کوشد تا نفس و روحیه انسان مؤمن را بیازماید تا بداند که کدام یک از دو نیرو بر او غالب می‌باشد؟ آیا نیروی دلاوری و عمل، و عاطفه و حمیت بر او غالب است؟ یا نیروی ترسویی و بی‌میلی؟ پس اگر دید که نفس و روحیه او به ترس و سستی تمایل دارد فوری شروع به کارشکنی و تضعیف روحیه او می‌کند، و آنقدر همت و اراده او را تضعیف و سست می‌کند، و به اندازه‌ای عبادت و عمل را بر او سنگین و دشوار جلوه می‌دهد که سرانجام یا به طور کلّی عمل را ترک و عبادت را کنار می‌گذارد و یا اینکه با سستی و بی‌میلی آن را انجام می‌دهد. و اگر دید که نیروی شجاعت و حمیت و عمل و همت عالی بر او غالب می‌باشد او را به غرور و تکبّر وادار می‌کند، و به او چنان وانمود می‌کند که: آنچه تو انجام می‌دهی بسیار اندک و ناچیز می‌باشد و عملی کافی و بدردخور نیست، لذا تو باید بیشتر و بهتر از این انجام دهی!! بنابراین شیطان در حالت اولی، او را وادار می‌کند به اینکه آنچه را بایستی بهتر و بیشتر انجام دهد، کمتر و ناچیزتر انجام دهد! و در حالت دوم نیز او را بر آن می‌دارد تا از حد اعتدال و میانه‌روی پا فراتر بگذارد و به غلوّ و تندروی بپردازد! متأسفانه در اینجا است که بیشتر مردم دچار لغزش و اشتباه شده‌اند، به طوری که یا به دره افراط و زیاده‌روی سقوط کرده‌اند و یا به وادی تفریط و سهل‌انگاری پرت شده‌اند. بنابراین بسیار کم هستند کسانی که پیوسته و در هر حال و موقعیتی، بر صراط مستقیمی که پیامبراکرم جو اصحاب بزرگوارش براساس آن حرکت می‌کردند، ثابت و استوار و مقاوم و پایدار بمانند» [۸۲].

سپس ابن قیم در این باره به طور مفصل بحث و بررسی می‌نماید و در این باب مثال‌های زیادی را ذکر می‌کند که بخش‌ها و جواب مختلفی از دین و مباحث دینی را شامل می‌گردند، تا آنجا که بر این باور است که مردم در این باره از نظر طرز اندیشه و عملکرد به سه قسم تقسیم می‌شوند: یا افراط و تندروی می‌کنند، یا تفریط و بی‌توجهی از خود نشان می‌دهند و یا معتدل و میانه‌رو می‌باشند.

بنابراین لازم است در تمام امور زندگی اعتدال و میانه‌روی را پیشه خود سازیم و از هرگونه افراط و تندروی و جفا و بی‌توجّهی بپرهیزیم، چون این یگانه برنامه راست و درست و صراط مستقیمی است که تمام مؤمنان مکلّفند آنطوری که خداوند در کتاب مقدسش و پیامبراکرم جدر سنت مطهرش دستور و مقرر فرموده‌اند عمل کنند و کاملاً مطابق آن و بر همان مسیر اعتدال و میانه‌روی حرکت کنند، چون در واقع معنای اعتدال و میانه‌روی آن است که طبق آنچه که خدا و رسول‌خدا جدستور داده و مقرر کرده‌اند عمل شود به طوری که نه چیزی به آن افزوده گردد و نه چیزی از آن کاسته شود چون خداوند همین روشی را به مؤمنان دستور داده و ایشان را مورد تمجید قرار داده است، چنانکه می‌فرماید:

﴿وَٱلَّذِينَ إِذَآ أَنفَقُواْ لَمۡ يُسۡرِفُواْ وَلَمۡ يَقۡتُرُواْ وَكَانَ بَيۡنَ ذَٰلِكَ قَوَامٗا ٦٧ [الفرقان: ۶۷].

«و کسانی هستند که چون انفاق کنند نه اسراف و ولخرجی می‌کنند و نه تنگ و سخت می‌گیرند، (بلکه) میان این دو (روش) حد وسط و اعتدال برمی‌گزینند».

و می‌فرماید:

﴿وَلَا تَجۡعَلۡ يَدَكَ مَغۡلُولَةً إِلَىٰ عُنُقِكَ وَلَا تَبۡسُطۡهَا كُلَّ ٱلۡبَسۡطِ فَتَقۡعُدَ مَلُومٗا مَّحۡسُورًا ٢٩ [الإسراء: ۲۹].

«دست خود را بر گردن خویش بسته مدار (و بسیار خشک و بخیل مباش) و فوق‌العاده (هم) گشاده دستی مکن (و بخشش بی‌حساب مکن و اسراف مورز، بدانگونه) که ملامت شده و حسرت‌زده بنشینی».

و می‌فرماید:

﴿وَءَاتِ ذَا ٱلۡقُرۡبَىٰ حَقَّهُۥ وَٱلۡمِسۡكِينَ وَٱبۡنَ ٱلسَّبِيلِ وَلَا تُبَذِّرۡ تَبۡذِيرًا٢٦ [الإسراء: ۲۶].

«و حق خویشاوند و مستمند و درمانده را بده (و از آنان دستگیری کن) و ولخرجی و اسراف مکن».

و می‌فرماید:

﴿وَكُلُواْ وَٱشۡرَبُواْ وَلَا تُسۡرِفُوٓاْ [الأعراف: ۳۱].

«بخورید و بیاشامید (ولی) زیاده‌روی نکنید».

همچنین می‌فرماید:

﴿وَٱقۡصِدۡ فِي مَشۡيِكَ وَٱغۡضُضۡ مِن صَوۡتِكَ [لقمان: ۱۹].

«و در راه رفتن خود میانه‌رو باش و (به هنگام سخن گفتن) از صدای خود بکاه».

پیامبراکرم جفرموده است: «وَالْقَصْدَ الْقَصْدَ تَبْلُغُوا» [۸۳]: اعتدال و میانه‌روی را در پیش گیرید تا اینکه به هدف و مقصود خود برسید. یعنی در کلیه کارها و در هرگونه گفتار و کردار خود اعتدال و میانه‌روی را مراعات نمائید و از افراط و تفریط پرهیز کنید. چنانکه در روایت دیگر آمده است که پیامبراکرم جفرموده است: «عَلَيْكُمْ هَدْياً قَاصِداً فَإِنَّهُ مَنْ يُشَادَّ هَذَا الدِّينَ يَغْلِبْهُ» [۸۴]: «راه و روش اعتدال و میانه را در پیش گیرید، زیرا کسی در دین و امور دینی شدت و سختگیری ورزد در نتیجه مغلوب شدت و سختگیری خویش خواهد شد».

عبدالله بن مسعود بمی‌گفت: «الإقتصاد في سنة خیر من الإجتهاد في بدعة» [۸۵]: «کوتاهی‌ورزیدن در انجام سنت بهتر از خستگی و تلاش در راه ایجاد بدعت است». بنابراین دین خداوند، دین اعتدال و میانه است، و بیزار و بدور از افراط و تفریط می‌باشد، پس بهترین مردم کسانی هستند که پیوسته و در هر کاری میانه‌روی را پیشه خود می‌سازند به طوری که هرگز و در هیچ حالی نه چیزی از دین و احکام دینی را کاهش می‌دهند و نه دست به افراط و زیاده‌روی در آنها می‌زنند به طوری که هرچه دلشان خواست در دین و مسائل دینی بیفزایند و آن را به نام دین قلمداد کنند، بلکه آنان پیوسته راه و روش و هدایت و ارشاد سیّد مرسلین و بهترین مخلوقات و الگو و سرمشق تمام بشریّت حضرت محمد مصطفی جرا در پیش می‌گیرند و خود را به شدّت ملزم به رعایت و مقیّد به پیروی از آن می‌دانند.

خاتمه: آری این بود بیان سیزده درس برگزیده‌ای که مسلمانان در سفر حج بیت‌الله الحرام می‌توانند از فوائد ارزشمند آنها بهره‌مند گردند، گرچه همانطوری که در ابتدای این کتاب گفته شد، حج بزرگ‌ترین مدرسه‌ای است که مملو از درسهای متعدد، پند و اندرزهای زیبا و آموزنده، فوائد مؤثر و پرخیر و برکتی می‌باشد، و سفر حج فرصت مناسبی است برای مسلمانان تا از آنها حداکثر استفاده را ببرند، امّا چیزی که هست این است که آنان به حسب سطح بینش و آگاهی و ظرفیت دل و درون خود در تحصیل و به دست آوردن آنها نسبت به یکدیگر متفاوت می‌باشند، به این معنی که بعضی از آنان دارای چنان دل و درون بزرگ و بیداری هستند که گنجایش علم و آگاهی زیادی را دارند و به دریای وسیعی می‌مانند که می‌تواند آب فراوانی را در خود جای دهد، عدّه‌ای دیگر نیز دارای دل و درون بیدار امّا کوچک و کم‌ظرفیتی می‌باشند که گنجایش علم و آگاهی اندکی را دارند و به جویبار باریک و کوچکی می‌‌مانند که فقط آب اندکی در آن جای می‌گیرد، جماعت سومی وجود دارند که متأسفانه دارای چنان دل و درون غافل و بی‌توجهی هستند که به هیچ عنوان علم و نور به آنها راه نمی‌یابد، هر چند به طور کلّی توفیق و هدایت فقط از جانب خدای قادر و منان است.

در پایان از ذات یکتا و پروردگار رحیم و رحمان خاشعانه و عاجزانه می‌خواهیم که بر همه ما منت بگذارد و به ما توفیق علم نافع و عمل صالح عنایت فرماید، دل و درون ما را به طاعت و عبادت و به نعمت فرمانبرداری از اوامر و پرهیز از نواهی خود شاد و آباد گرداند، بیگمان ذات پاک او شنونده دعاها و پذیرنده خواسته‌هاست، لذا باید تنها به رحم و کرم و عفو و بخشش او امیدوار بود و بس، چرا که براستی او برای ما کافی و بهترین کارساز می‌باشد.

لا حول ولا قوّة إلاّ بالله العلیّ العزیز

[۸۱] مسند امام احمد ج ۱ ص ۲۱۵ و سنن نسائی ج ۵ ص ۲۶۸ و سنن ابن ماجه شماره / ۳۰۶۹. [۸۲] اغاثة اللهفان في مصائد الشیطان، ج ۱ ص ۱۳۶. [۸۳] صحیح بخاری، ح ۶۴۶۳. [۸۴] مسند امام احمد ج ۵ ص ۳۵۰-۳۶۱. [۸۵] شرح الاعتقاد، تألیف لالکائی ج ۱ ص ۸۸.