تلفظ ۱۰ حرف ویژه
در بین ۲۸ حرف زبان عربی فقط ۱۰ حرف از آنها تلفظشان با زبان فارسی متفاوت است.
این حروف دهگانه عبارتند: «ث - ح - ذ - ص - ض - ط - ظ - ع - غ - و».
حرف «ث»: این حرف را باید به اصطلاح (نوک زبانی) و نازک و کم حجم تلفظ کرد (مانند کودکی که نوک زبانی صحبت میکند) یعنی درحالیکه نوک زبان با دندانهای جلو در آرواره بالا تماس دارد هوا را بیرون دمیم (فشار نوک زبان بر دندانها زیاد نباشد).
حرف (ث) بدون این که صدای «صوت» از آن شنیده شود تلفظ میگردد.
مثال: ثَوابَ - ثَقُلَتْ - ثَلاثُ - ثُلُثُ - ثابِتٌ - مَثُوبَةً - ثُبُوراً - جاثِيَةً - ثَلاثُونَ - يُثْبِتُ.
حرف «ح»: حرف (حاء) با گرفتگی خاصی در حلق ایجاد میشود. مانند کسی که بخواهد مثلاً پوست تخمهای را که در حلقگیر کرده با فشار هوا خارج کند.
مثال: اَلْحَمْدُ - مَحَبَّةً - حاجِزاً - حُسناً - حُنَفاءَ - يُحُولُ - دُحُوراً - حِبَالُهُم - اَلرِّياحْ (در وقف).
حرف «ذ»: حرف (ذال) عیناً مانند حرف (ثاء) از تماس نوک زبان و دندانهای بالا و با صدای نازک و (کم حجم) تلفظ میگردد (مهّم). (فشار نوک زبان بر دندانها زیاد نباشد).
مثال: ذَهَبَ - تَذَرُ - نَبَذَ - نُذُرِ - اَلذُّنُوبَ - ذُوقُوا - اَذِلَّةً - اُذْکُرُوا - ذي قُوَّةٍ - يَومَئِذْ (در وقف).
حرف «ص»: حرف (صاد) مانند (س) تلفظ میشود فقط به همراه آن صدا پر حجم و درشت میگردد (سین مُفَخَّم). برای این کار گلو را پرحجم کنید. به اصطلاح عامیانه باد در گلو بیندازید.
تأکید میشود که هنگام تلفظ (ص) نباید صدای سوت شدید شنیده شود.
مثال: صَدَقَ - صَلَحَ - قَصَصَ - صُورَةٍ - اَلصُّلحُ - اِصْراً - نَصُوحاً - يَفْصِلُ - مَحِيصْ (در وقف).
حرف «ض»: حرف (ضاد) از تماس کناره زبان با دندانهای آسیای بالا (از هر طرف که مقدور باشد) و با صدای پرحجم و درشت تلفظ میشود.
مثال: ضَرَبَ - ضَعْفٍ - وَضَعَها - مَغْضُوبِ - ضُعَفاءُ - ضامِرً - يَسْتَضْعِفُ - مَرِيضْ (در وقف).
حرف «ط»: حرف (طاء) مانند حرف (ت) تلفظ میشود با این تفاوت که صدای آن درشت و پرحجم میباشد (تاء مُفَخَّم). حرف (ط) قویترین حرف زبان عرب میباشد.
مثال: طَيِّبَةً - طَبَقاً - لِلطَّاغينَ - يَطْهُرْنَ - يَطُوفُ - طِفْلاً - صِراطِي - طُوبي - مُحِيطْ (در وقف).
حرف «ظ»: این حرف دقیقاً مانند حرف (ذ) از تماس نوک زبان و سر دندانهای جلو آرواره بالا ایجاد میشود با این تفاوت که صدا در حرف (ظاء) درشت و پرحجم میگردد (ذال مفخّم).
با دقت کرد که هوا با فشار زیاد در مخرج دمیده نشود.
مثال: ظَلَمَ - اَعْظَمَ - ظُلُماتٍ - اَلظُّنُونا - اَظُنُّ - تُوعَظُونَ - يُظهِرَ - ظَهَرَ - غَلِيظْ (در وقف).
حرف «ع»: این حرف از میان حلق و به صورت نرم تلفظ میشود و گویی صدا (کش) میآید (البته این به معنای افراط در ندمی حرف نیست). حرف (ع) مفخّم و پرحجم اداء نشود.
مثال: عَلِمَ - مُعَلَّمٌ – اَلعَالَـمينَ - مَعايِشَ - تَعُدُّوا - عُتُلٍّ - ماعُونَ - يَعْرِفُونَ - السَّميعْ (در وقف).
حرف «غ»: حرف (غین) از همان محل تلفظ حرف (خاء) یعنی از ناحیه حلق تلفظ شده ولی صدای آن نرم و کشیده و دنباله دار است و حالت خراش و خشونت حرف (خاء) را ندارد. صدای (غ) را میتوانیم هنگامی که مقداری آب در گلو (غرغره) میکنیم، بشنویم. صدای (غ) باید درشت و پر حجم باشد.
مثال: غَيْرِ - غَضَبٌ - اَلْغَرُورَ - اَلْغافِرينَ - يَغُلَّ - غُصَّةٍ - يَغُوصُونَ - يُغنِهِمُ - غَيْرباغْ (در وقف).
حرف «و»: برای تلفظ (واو) نباید مثل صدای فارسی آن دندانهای بالا با لب پایین مماس گردد: بلکه در اداء این حرف لبها به حالت (غنچه) درمیآید و صدای (و) از میان دو لب خارج میشود.
باید دقت کرد که حرف واو کم حجم و نازک اداء شود.
مثال: وَرَدَ - اَلْوَقُودِ - لَوَّوْا - وُجُوهٌ - وُورِي - مَوْرُودُ - اوَوْا وَ نَصَرُوا - بَلَوْناهُمْ (در وقف).