باب اول: مفهوم جماعت
جماعت گروهی از مردماند که بر کاری اجتماع کنند و قول صحیح آن است که حد اقل جمع دو نفر است زیرا رسول اللهصفرمود: «مَنْ يَتَصَدَّقُ عَلَى هَذَا فَيُصَلِّيَ مَعَهُ» [۱]. ترجمه: «چه کسی به این شخص صدقه میدهد تا با او نماز بخواند. (به او ملحق شود تا ثواب جماعت به دست آورد) یعنی با ملحق شدن یک نفر به او جماعت محسوب میشود».
همچنین فرمودند: «صَلاَةُ الْجَمَاعَةِ تَعْدِلُ خَمْسًا وَعِشْرِينَ درجه» [۲]. «نماز جماعت برابر با بیست و هفت نماز فردی است». بنابراین حدیث دال بر این است که دو نفر جماعتند و خود رسول اللهصبا یک نفر هم نماز خوانده است پس سنت عملی و قولی بیانگر این است که دو نفر جماعتند.اما حد اکثر آن نا محدود است گاهی به هزاران و میلیونها و بیشتر هم میرسد در حالی که یک جماعتاند. همانگونه که رسول اللهصفرمود: «ید الله مع الجماعه»یعنی: «دست خدا با جماعت است» [۳]. و به همهی کسانی که در یکی از زمانها بر امامی اجتماع کنند جماعت مسلمانان گفته میشود. در حدیث حذیفه بن الیمان که طولانی است و دربارهی فتنههای آخرزمان است آمده است: «الزم جماعه المسلمین وإمامهم» [۴]. یعنی: «ملازم جماعت مسلمانان و امامشانباش». و این ملازم شدن که در حدیث ذکر شده به معنی ملازم شدن به اعتقاد و دین امام نیست بلکه ملزم شدن به جهاد و فقهشان است زیرا رسول اللهصفرمود: «أَلاَ مَنْ وَلِىَ عَلَيْهِ وَالٍ فَرَآهُ يَأْتِى شَيْئًا مِنْ مَعْصِيَةِ اللَّهِ فَلْيَكْرَهْ مَا يَأْتِى مِنْ مَعْصِيَةِ اللَّهِ وَلاَ يَنْزِعَنَّ يَدًا مِنْ طَاعَةٍ» [۵]. «آگاه باشید کسی که امیری بر او گمارده شد و آن امیر منحرف شد به این صورت که از او معصیت خدا را دید باید آن معصیت خدا را که انجام میدهد بد بداند و در طاعت از امام سرپیچی نکند». همچنین فرمود: «وَإِذَا رَأَيْتُمْ مِنْ وُلاَتِكُمْ شَيْئًا تَكْرَهُونَهُ فَاكْرَهُوا عَمَلَهُ وَلاَ تَنْزِعُوا يَدًا مِنْ طَاعَةٍ». [پاورقی روایت مسلم از عوف بن مالک]. «هرگاه از والیان خود چیز ناپسندی مشاهده کردید،آن عمل را بد بدانید و دست از اطاعت برندارید». همچنین فرمود: «مَنْ كَرِهَ مِنْ أَمِيرِهِ شَيْئًا فَلْيَصْبِرْ عَلَيْهِ فَإِنَّهُ لَيْسَ أَحَدٌ مِنَ النَّاسِ خَرَجَ مِنَ السُّلْطَانِ شِبْرًا فَمَاتَ عَلَيْهِ إِلاَّ مَاتَ مِيتَةً جَاهِلِيَّةً» [۶]. «هرکس از امیرش چیز ناروایی دید برآن صبر کند زیرا هیچ کس بهاندازهی یک وجب از اطااعت امیر خارج نمیشود که در آن حالت بمیرد مگر که بر جاهلیت مرده است».
همهی این احادیث بیانگر آن است که منظور از ملزم شدن به جماعت و امام ملزم شدن به اطاعت ازاودر رفتن به جهاد و پرداخت زکات و از این قبیل کارهایی که از وظاایف امام است،می باشد.
منظور ما در این باب بیان این نکته است که جماعت دو نفر یا بیشتر است و هر جماعتی که بر کاری اجتماع کردندباید امامی داشته باشند که از او اطاعت کنند. مثلا در نماز جماعت باید به امام اقتدا کنند. همینطور جماعت سفر و جماعت جهاد و سریه و جماعت عمومی و هر جماعتی که بر امری از امور دین و دنیا اتفاق نمودند تا امامی نداشته باشند که از او اطاعت شود جماعتشان مصداق نخواهد داشت.
[۱] پاورقی روایت احمد دارمی، ترمذی، حاکم، بیهقی و ابن حزم از ابیسعید خدری. [۲] متفق علیه از ابن عمر. [۳] پاورقی ترمذی از ابن عباس روایت کرده و آن را حسن دانسته و آلبانی تصحیحش کرده است. [۴] پاورقی متفق علیه. [۵] پاورقی روایت مسلم. [۶] پاورقی. روایت مسلم.