حکومت و سیاست
مورد دیگر موضوع حکومت است، رهبران حکومتی در ایران دائم از صلح و دوستی با کشورهای دیگر صحبت میکنند و میگویند حکومت ولی فقیه در ایران با حکومتهای دیگر مشکلی ندارد و همچنین با مسلمین دیگر رابطه خوبی دارد و هر جایی میبایست تحت نظارت حکومت و مردم همانجا باشد نه دست متجاوزین و افراد بیگانه و خارجی.
باید بگوئیم: این نیز دروغی آشکار است و با عقایدی که در کتب شیعه آمده در تضاد است.
از نظر شیعیان اثنی عشری تنها کسی که لیاقت حکومت کردن بر تمامی جهان را دارد، کسی نیست جز امام دوازدهم یعنی محمد بن الحسن العسکری.
چون تنها معصوم در قید حیات اوست، تنها خلیفه الهی و من عند الله اوست، و بقیه به نوعی غاصب خلافت و جایگاه الهی هستند و حق حکومت کردن را ندارند، تنها مهدی است که ما ینطق عن الهوی میباشد و هیچگونه خطا و اشتباهی ندارد و دارای علم غیب و انواع معجزات است و بنابراین به راحتی همه دنیا را اداره میکند و همه را به راه سعادت میبرد.
البته فعلاً این امام در پرده غیبت است و طبق عقیده شیعه میبایست نائب او از فقها بر کرسی حکومتی تکیه زند تا روزی حکومت را به امام زمان تحویل دهد.
پس فعلاً تنها کسی که حق حکومت کردن را دارد کسی نیست جز ولی فقیه شیعیان و نائب امام زمان. همه جا میبایست به زیر ولایت ایشان در آیند و برای همین ولایتداران و خرافیون در ایران سعی دارند که ولایت فقیه را به خارج از ایران صادر کنند و میبینیم که در کشورهای دیگر نیز تبلیغات دارند تا همه را شیعه کنند.
اینها معتقد هستند که چنانچه هم اکنون مردم جهان با اختیار و میل خود به زیر ولایت ما در نیایند بالاخره زمانی که مهدی صاحب الزمان ظهور کند با زور شمشیر هم که شده ایشان را به زیر ولایت میآورد.
دکانداران مذهبی در ایران هیچ حکومتی را شرعی نمیدانند به جز حکومت خودشان، آرزوی بزرگ ایشان این است که مکه و مدینه را نیز زیر نظر داشته باشند و خودشان آنجا را اداره کنند و براحتی خرافات خود را وارد آنجا کنند و در قبرستان بقیع گنبد و بارگاه بسازند و بخاطر همین مسئله است که با دولت آل سعود دشمن هستند و به علمای ایشان وهابی میگویند و ذهن مردم را خراب میکنند.
پس در اندیشههای ولایت فقیهی، غصب کل جهان حکمفرماست نه صلح و دوستی.
اینها نه با سنیها خوب هستند نه با یهودیان و نه با مسیحیان و نه با هیچ کس دیگر، البته با سنیان بیشتر از همه دشمن هستند تا با مثلاً کمونیستها.