تقیه
یکی از عقاید رایج و مهم در مکتب تشیع، اصلی است بنام تقیه.
این مورد بهترین وسیله برای روبه صفتان است، چون بطور خودکار در نهاد ایشان وجود دارد و اگر جزء مذهب ایشان هم باشد که دیگر هیچ.
بسیاری از سخنان ائمه که بر مذاق آخوندها خوش نمیآیند حمل بر تقیه میشوند، مانند نام فرزندان امامان که ابوبکر، عمر، عثمان و عایشه بوده و یا ام کلثوم دختر فاطمه زهرا که همسر عمر بن خطاب بوده است، و موارد بسیار دیگر که همگی با چوب تقیه حراج میشوند.
اعمال و کردار علمای شیعه، همیشه در هالهای از تقیه است.
با وجود چنین اصلی چطور میتوان سخنان گوناگون ایشان را در زمینههای دینی یا سیاسی باور کرد؟
با چنین روشی کشورهای خارجی نیز میبایست مراقب روابط خود با این روبهان باشند، چون هیچ ضمانتی مبنی بر تعهدات خود ندارند و تنها خواست ایشان، حفظ دولت ولایت فقیه و نائب امام زمان است تا بالاخره زمان ظهور مهدی فرا رسد، و البته در تحقق این امر از هرگونه روشی استفاده میکنند و روابط دیپلماتیک ایشان تا زمانی که به این اصل مهم ضربهای وارد نکند محترم هستند و در غیر اینصورت محترم نیستند.
در ذهن خرافیون، همه مردم جهان به نوعی دشمن تشیع و ولایت هستند، وقتی اینها اهل سنت و کشورهای عربی [۳٩]و مسلمین دیگر را جزء دشمنان درجه یک خود میدانند، شما دیگر حساب کار بقیه مردم جهان را بکنید. این خرافیون کینۀ همه را به دل دارند و از همه متنفر هستند و فقط خودشان را قبول دارند، فقط ولایتداران را قبول دارند.
لازم به تذکر است که چنین طرز تفکر احمقانه ای خود به خود محکوم به فناست و در عصر جدید بطور حتم نابود خواهد شد و البته این خوب است.
بالاخره این حکومت محکوم به نیستی است، و ماندن آن تا قیام مهدی، تصوری پوچ و خیالی باطل است.
[۳٩] در رسانههای ایرانی دائم از کشورهای عربی بدگویی می شود و کینه و بغض خود را نسبت به عربها نشان می دهند، هر اتفاقی که در جهان بیفتد در ایران هیاهو می شود و البته تمام تقصیرها را بر گردن کشورهای عربی می اندازند، از حمله اسرائیل به فلسطین گرفته تا موارد دیگر. اینجاست که انسان شک می کند که حکومت ولایت فقیه در واقع عامل اسرائیل و انگلیس است برای ایجاد تفرقه میان مسلمین.