تفسير سورهی يونس
مکی و ۱۰۹ آیه است.
آیهی ۲-۱:
﴿الٓرۚ تِلۡكَ ءَايَٰتُ ٱلۡكِتَٰبِ ٱلۡحَكِيمِ١﴾[یونس: ۱]. «الف - لام - را. این کتاب حکمتآمیز است».
﴿أَكَانَ لِلنَّاسِ عَجَبًا أَنۡ أَوۡحَيۡنَآ إِلَىٰ رَجُلٖ مِّنۡهُمۡ أَنۡ أَنذِرِ ٱلنَّاسَ وَبَشِّرِ ٱلَّذِينَ ءَامَنُوٓاْ أَنَّ لَهُمۡ قَدَمَ صِدۡقٍ عِندَ رَبِّهِمۡۗ قَالَ ٱلۡكَٰفِرُونَ إِنَّ هَٰذَا لَسَٰحِرٞ مُّبِينٌ٢﴾[یونس: ۲]. «آیا برای مردم شگفتیآور است که به مردی از خودشان وحی نمودیم که مردمان را بترسان، و مؤمنان را مژده بده که آنان نزد پروردگارشان پیشینۀ راستین دارند؟ کافران گفتند: بیگمان این جادوگر آشکاری است».
خداوند متعال میفرماید: ﴿الٓرۚ تِلۡكَ ءَايَٰتُ ٱلۡكِتَٰبِ ٱلۡحَكِيمِ١﴾این است آیات کتاب حکمت آمیز، و آن قرآن است که مشتمل بر حکمت و احکام است، و آیات آن بر حقایق ایمانی و اوامر و نواهی شرع دلالت مینماید، و بر همۀ امت واجب است آنرا بپذیرند و از آن فرمان برند.
با وجود این بیشتر آنان روی گرداندند، و آن را درک نکردند. بنابراین، تعجب نمودند: ﴿أَنۡ أَوۡحَيۡنَآ إِلَىٰ رَجُلٖ مِّنۡهُمۡ أَنۡ أَنذِرِ ٱلنَّاسَ﴾که به مردی از خودشان وحی نمودیم تا مردمان را از عذاب خدا بیم دهد، و از عذاب الهی بترساند، و آنانرا به آیات الهی یادآور شود ﴿وَبَشِّرِ ٱلَّذِينَ ءَامَنُوٓاْ أَنَّ لَهُمۡ قَدَمَ صِدۡقٍ عِندَ رَبِّهِمۡ﴾و کسانی را که ایمان راستین آوردند مژده بده که به خاطر کارهای شایسته و راستینی که از پیش فرستادهاند برای آنان نزد پروردگارشان پاداشی کامل و نیک است. پس کافران از این مرد بزرگ تعجب کردند، تعجبی که آنها را واداشت تا به او کفر ورزند. ﴿قَالَ ٱلۡكَٰفِرُونَ﴾و کافران در مورد او گفتند: ﴿إِنَّ هَٰذَا لَسَٰحِرٞ مُّبِينٌ﴾بیگمان این جادویش آشکار است و به ادعای آنها بر هیچکس پوشیده نیست. و این به خاطر بیخردی و عنادشان بود، زیرا تعجب کردند که هیچجای تعجب و شگفتی نداشت، بلکه باید از نادانی و عدم شناخت آنها نسبت به منافعشان در شگفت بود.
چگونه به این پیامبر بزرگوار ایمان نیاوردند، پیامبری که خداوند او را از میان آنان مبعوث نمود وا و را به خوبی میشناختند، اما دعوتش را نپذیرفتند و برای باطل کردن و از بین بردن دینش کوشیدند؟ ولی خداوند نور خویش را کامل میگرداند گرچه کافران دوست نداشته باشند.
آیهی ۴-۳:
﴿إِنَّ رَبَّكُمُ ٱللَّهُ ٱلَّذِي خَلَقَ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضَ فِي سِتَّةِ أَيَّامٖ ثُمَّ ٱسۡتَوَىٰ عَلَى ٱلۡعَرۡشِۖ يُدَبِّرُ ٱلۡأَمۡرَۖ مَا مِن شَفِيعٍ إِلَّا مِنۢ بَعۡدِ إِذۡنِهِۦۚ ذَٰلِكُمُ ٱللَّهُ رَبُّكُمۡ فَٱعۡبُدُوهُۚ أَفَلَا تَذَكَّرُونَ٣﴾[یونس: ۳]. «پروردگار شما خداوندی است که آسمانها و زمین را در شش روز آفرید، آنگاه آنگونه که شایستۀ شکوه اوست بر عرش بلند و مرتفع گردید، (و) کار (هستی) را تدبیر میکند، هیچ شفاعت کنندهای نیست مگر پس از اجازۀ او، این است خداوند پروردگارتان. پس از او بترسید، آیا پند نمیپذیرید».
﴿إِلَيۡهِ مَرۡجِعُكُمۡ جَمِيعٗاۖ وَعۡدَ ٱللَّهِ حَقًّاۚ إِنَّهُۥ يَبۡدَؤُاْ ٱلۡخَلۡقَ ثُمَّ يُعِيدُهُۥ لِيَجۡزِيَ ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ وَعَمِلُواْ ٱلصَّٰلِحَٰتِ بِٱلۡقِسۡطِۚ وَٱلَّذِينَ كَفَرُواْ لَهُمۡ شَرَابٞ مِّنۡ حَمِيمٖ وَعَذَابٌ أَلِيمُۢ بِمَا كَانُواْ يَكۡفُرُونَ٤﴾[یونس: ۴]. «بازگشت همۀ شما بهسوی اوست، این وعدۀ راستین خداوند است، او آفرینش را آغاز میکند، سپس آن را باز میگرداند تا کسانی را که ایمان آورده و کردار شایسته انجام دادهاند به دادگری پاداش دهد، و اما کسانیکه کفر ورزیدهاند شرابی از آب داغ و سوزان دارند و دارای عذابی دردناک هستند، به سبب آنکه کفر میورزیدند».
خداوند متعال با بیان ربوبیت و الوهیت و عظمت خویش میفرماید: ﴿إِنَّ رَبَّكُمُ ٱللَّهُ ٱلَّذِي خَلَقَ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضَ فِي سِتَّةِ أَيَّامٖ﴾بیگمان پروردگار شما خداوندی است که آسمانها و زمین را در شش روز آفرید. هرچند که او میتواند آن را در یک لحظه بیافریند، اما چون در این حکمتی بود و در کارهایش مهربان است چنین کرد. و از جمله حکمت الهی در آفرینش آسمانها و زمین این است که آن را به حق و برای حق آفرید، تا از طریق نامها و صفاتش شناخته شود و تنها او عبادت گردد.
﴿ثُمَّ﴾پس از آفرینش آسمانها و زمین، ﴿ٱسۡتَوَىٰ عَلَى ٱلۡعَرۡشِ﴾آنگونه که شایسته و مناسب شکوه و عظمت اوست بر عرش بند و مرتفع گردید. ﴿يُدَبِّرُ ٱلۡأَمۡرَ﴾کار جهان بالا و پایین را میگرداند و تدبیر میکند، میمیراند و زنده مینماید، و روزی فرو میفرستد، و روزها را میان مردم میگرداند، گاه به سود برخی و گاه به زیان برخی دیگر، و زیان را از آسیب دیدگان دور میکند، و خواستۀ جویندگان را اجابت مینماید.
پس انواع تدابیر از جانب اوست، و همۀ خلق در برابر قدرت او سر تسلیم فرود آورده، و در برابر عظمت و فرمانرواییاش فروتناند. ﴿مَا مِن شَفِيعٍ إِلَّا مِنۢ بَعۡدِ إِذۡنِهِ﴾هیچ شفاعت کنندهای نیست مگر (اینکه) پس از اجازۀ او (به شفاعت برمیخیزد)، پس هیچ مخلوقی اقدام به شفاعت نمینماید گرچه از برترین مخلوقات باشد، مگر اینکه خدا به وی اجازه بدهد. و او جز به کسی که از وی راضی و خشنود است اجازه نمیدهد. و شفاعت کردن را جز برای مخلصان و یکتاپرستان نمیپسندد.
﴿ذَٰلِكُمُ﴾کسی که چنین است ﴿ٱللَّهُ رَبُّكُمۡ﴾خداوند، پروردگارتان است. او خداوندی است دارای صفات الوهیت که همۀ صفات کمال را در بر دارد، و دارای صفت ربوبیت که همهی صفات افعال را در بر دارد. ﴿فَٱعۡبُدُوهُ﴾پس همه عبادتها را تنها برای او انجام دهید و فقط او را بپرستید. ﴿أَفَلَا تَذَكَّرُونَ﴾آیا پند نمیپذیرید و نشانهها و دلایلی را که بر این دلالت مینمایند او یکتاست و معبود ستوده و دارای عظمت و بخشش است به یاد نمیآورید؟!.
پس از آنکه خداوند متعال حکم تقدیری خویش را بیان کرد که تدبیر عام و فراگیر او است، و حکم دینیاش را بیان کرد که آن شریعت اوست و مقصود و مضمون آن این است که او تنها است و هیچ شریکی ندارد، حکم جزائیاش را بیان نمود و آن مجازات بندگان به سبب اعمالشان در جهان پس از مرگ است. پس فرمود: ﴿إِلَيۡهِ مَرۡجِعُكُمۡ جَمِيعٗا﴾همۀ شما را پس از مرگتان در روزی مشخص گرد خواهد آورد. ﴿وَعۡدَ ٱللَّهِ حَقًّا﴾وعدۀ خداوند راست است و حتماً آنرا کامل میگرداند. ﴿إِنَّهُۥ يَبۡدَؤُاْ ٱلۡخَلۡقَ ثُمَّ يُعِيدُهُۥ﴾او آفرینش را آغاز میکند، سپس آنرا باز میگرداند. پس آن کس که بر افرینش تواناست بر بازگرداندن آن نیز تواناست.
و کسی که میبیند خداوند آفرینش را آغاز نموده، سپس آفرینش دوبارۀ او را انکار میکند، فاقد عقل است، چرا که از دو چیز که همانند یکدیگرند یکی را انکار میکند، با این آغاز آفرینش را که مهمتر از بازگرداندن آن است اثبات مینماید، پس این یک دلیل عقلی روشن بر اثبات معاد است.
سپس دلیل نقلی را بیان داشت و فرمود: ﴿لِيَجۡزِيَ ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ﴾تا کسانی را که قلباً به آنچه خدا بدان دستور داده ایمان آوردهاند، ﴿وَعَمِلُواْ ٱلصَّٰلِحَٰتِ﴾و با اعضای خود کارهای شایسته از قبیل واجبات و مستحبات را انجام دادهاند، ﴿بِٱلۡقِسۡطِ﴾به دادگری پاداش دهد. پس به جزای ایمان آوردن و کارهایشان پاداشی به آنان میدهد که آن را برای بندگانش بیان کرده است و خبر داده که هیچ کس نمیداند چه چیزهای لذت بخشی را برایشان پوشیده نگاه داشته است. ﴿وَٱلَّذِينَ كَفَرُواْ﴾و کسانی که به آیات خدا کفر ورزیدند و پیامبران را تکذیب نمودند، ﴿لَهُمۡ شَرَابٞ مِّنۡ حَمِيمٖ﴾شرابی از آب داغ که چهرهها را بریان مینماید و معده و رودهها را تکه تکه میکند ﴿وَعَذَابٌ أَلِيمُۢ﴾و عذابهای دردناک دیگری دارند. ﴿بِمَا كَانُواْ يَكۡفُرُونَ﴾به سبب کفر و ستمشان به این عذاب دردناک گرفتار میشوند، و خداوند بر آنان ستم نکرده است، بلکه آنها خودشان بر خویشتن ستم میکنند.
آیهی ۶-۵:
﴿هُوَ ٱلَّذِي جَعَلَ ٱلشَّمۡسَ ضِيَآءٗ وَٱلۡقَمَرَ نُورٗا وَقَدَّرَهُۥ مَنَازِلَ لِتَعۡلَمُواْ عَدَدَ ٱلسِّنِينَ وَٱلۡحِسَابَۚ مَا خَلَقَ ٱللَّهُ ذَٰلِكَ إِلَّا بِٱلۡحَقِّۚ يُفَصِّلُ ٱلۡأٓيَٰتِ لِقَوۡمٖ يَعۡلَمُونَ٥﴾[یونس: ۵]. «او ذاتی است که خورشید را درخشان و ماه را تابان گردانده و برای ماه منازلی مقرر نموده است تا شمارۀ سالها و حساب را بدانید. خداوند آن را جز به حق نیافریده است. خداوند آیات را برای آنان که میدانند به روشنی بیان میدارد».
﴿إِنَّ فِي ٱخۡتِلَٰفِ ٱلَّيۡلِ وَٱلنَّهَارِ وَمَا خَلَقَ ٱللَّهُ فِي ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضِ لَأٓيَٰتٖ لِّقَوۡمٖ يَتَّقُونَ٦﴾[یونس: ۶]. «بیگمان درآمد و ر فت شب و روز و آنچه خداوند در آسمانها و زمین آفریده است برای پرهیزگاران نشانههاست».
وقتی ربوبیت و الوهیت را بیان نمود، دلایل عقلی موجود در جهان هستی را که بر الوهیت و ربوبیت و نامها و صفات کاملش دلالت مینماید بیان کرد، دلایلی مانند خورشید و ماه و آسمانها و زمین و همه آنچه که در آسمانها و زمین از سایر مخلوقات آفریده شده است. و خبر داد که اینها نشانههایی هستند، ﴿لِقَوۡمٖ يَعۡلَمُونَ﴾برای گروهی که میدانند، و ﴿لِقَوۡمٖ يَعۡلَمُونَ﴾برای گروهی که پرهیزگارند زیرا علم و دانش آدمی را راهنمایی میکند که این چیزها بر چه چیزی دلالت میکنند. نیز کیفیت استنباط دلایل را از این پدیدهها به نزدیکترین صورت ممکن به انسان یاد میدهد. و پرهیزگاری، علاقهمندی به خیر و پرهیز از شر رادر قلب به وجود میآورد که این ناشی از شناخت حجتها و براهین و پیدایش علم و یقین است. و خلاصه مطلب اینکه آفرینش مخلوقات به این صورت بر کمال قدرت خداوند متعال و علم و حیات و پایدار بودن او دلالت مینماید، و استواری و آفرینش زیبا و مستحکم مخلوقات بر کمال حکمت خدا و گستردگی آگاهی او دلالت مینماید.
و درآفرینش زیبای خدا منافع و مصالح فراوانی وجود دارد. خورشید درخشان وماه تابان که از مخلوقات وی میباشند دارای فواید بسیاری میباشند که بر رحمت خدا و توجه او به بندگانش و گستردگی بخشش و نکیو کاریش دلالت مینمایند، و ویژگیهای هر یک از این مخلوقات بر مشیت و ارادۀ نافذ خدا دلالت نموده، و همۀ اینها بیانگر آنند که تنها او معبود و محبوب و ستایش شده و دارای عظمت و بخشش و صفتهای بزرگ است، و باید به او علاقهمند بود و به او امید داشت و فقط از او ترسید، و فقط از او طلب نمود، نه از کسانی دیگر که در همۀ کارهایشان نیازمند و محتاج اویند.
و در این آیات بندگان به اندیشیدن و فکر کردن و نگاه کردن با چشم عبرت در این مخلوقات تشویق و تحریک شدهاند. زیرا با تفکر و تامل در این مخلوقات بینش به دست آمده و بر ایمان و عقل افزوده میگردد، و قریحه و استعداد (خداشناسی۹ تقویت میشود. و به کار نگرفتناندیشه در این چیزها به منزلۀ سستی در کاری است که خداوند به آن دستور داده است، و در واقع بستن راه افزایش ایمان است و باعث جمود ذهن و استعداد میگردد.
آیهی ۸-۷:
﴿إِنَّ ٱلَّذِينَ لَا يَرۡجُونَ لِقَآءَنَا وَرَضُواْ بِٱلۡحَيَوٰةِ ٱلدُّنۡيَا وَٱطۡمَأَنُّواْ بِهَا وَٱلَّذِينَ هُمۡ عَنۡ ءَايَٰتِنَا غَٰفِلُونَ٧﴾[یونس: ۷]. «بیگمان کسانیکه به لقای ما امید ندارند و به زندگی دنیا خشنود گشته و به آن دل بستهاند و کسانی که از آیات ما غافلاند».
﴿أُوْلَٰٓئِكَ مَأۡوَىٰهُمُ ٱلنَّارُ بِمَا كَانُواْ يَكۡسِبُونَ٨﴾[یونس: ۸]. «چنین کسانی به سبب کارهایی که میکنند جایگاهشان دوزخ است».
خداوند متعال میفرماید: ﴿إِنَّ ٱلَّذِينَ لَا يَرۡجُونَ لِقَآءَنَا﴾بیگمان کسانی که به دیدار و ملاقات خدا امید ندارند چیزی که امیدواران بسیار به آن امید دارند، و بالاترین مسالهای است که آروزمندان در آرزوی آنند، اما اینان نه تنها به آن امیدوار نیستند بلکه از آن روی گردانده و بسا آنرا تکذیب میکنند، ﴿وَرَضُواْ بِٱلۡحَيَوٰةِ ٱلدُّنۡيَا﴾و به زندگی دنیا و جای آخرت خشنود گشتهاند، ﴿وَٱطۡمَأَنُّواْ بِهَا﴾و به آن گرایش یافته و آن را آخرین هدف خود قرار دادهاند، بنابر این برای آن تلاش کرده و به لذتها و شهوتهای آن روی آورده و خود را به آن سپرده. لذتهای دنیا را از هر راهی که میسور باشد به دست میآورند، و از هر جهتی که به دست بیاید بهسوی آن میشتابند و اراده و افکار و اعمالشان را مصرف آن میسازند، انگار که همیشه در آن میمانند. آنان هرگز تصور نمیکنند که زندگی دنیا گذرگاهی است که مسافران جهان باقی از آن عبور کرده و گذشتگان و آیندگان بهسوی آن کوچ میکنند. اما توفیق یافتگان برای رسیدن به نعمتها و لذتهای آن آستین همت را بالا زده و از آن توشه بر میگیرند.
﴿وَٱلَّذِينَ هُمۡ عَنۡ ءَايَٰتِنَا غَٰفِلُونَ﴾و کسانی که از آیات ما غافلاند، و از آیات قرآنی و نشانههای هستی آفاق و انفس بهره نمیبرند. اعراض کردن از دلیل و راهنما مستلزم اعراض و غفلت از مدلول و هدف است.
﴿أُوْلَٰٓئِكَ﴾چنین کسانی، ﴿مَأۡوَىٰهُمُ ٱلنَّارُ﴾جایگاه و مسکن آنان دوزخ است که از آن بیرون نمیروند، ﴿بِمَا كَانُواْ يَكۡسِبُونَ﴾به سبب کفر و شرک و انواع گناهانی که مرتکب میشدند.
وقتی که سزا و عذاب آنان را بیان داشت، پاداش فرمانبرداران را نیز بیان کرد و فرمود:
آیه ۱۰-۹:
﴿إِنَّ ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ وَعَمِلُواْ ٱلصَّٰلِحَٰتِ يَهۡدِيهِمۡ رَبُّهُم بِإِيمَٰنِهِمۡۖ تَجۡرِي مِن تَحۡتِهِمُ ٱلۡأَنۡهَٰرُ فِي جَنَّٰتِ ٱلنَّعِيمِ٩﴾[یونس: ۹]. «بیگمان کسانی که ایمان آوردند و کارهای شایسته انجام دادند پروردگارشان آنان را به سبب ایمانشان به باغهای پر ناز و نعمت بهشت هدایت میکند که جویبارها در زیر (کاخهای) آن روان است».
﴿دَعۡوَىٰهُمۡ فِيهَا سُبۡحَٰنَكَ ٱللَّهُمَّ وَتَحِيَّتُهُمۡ فِيهَا سَلَٰمٞۚ وَءَاخِرُ دَعۡوَىٰهُمۡ أَنِ ٱلۡحَمۡدُ لِلَّهِ رَبِّ ٱلۡعَٰلَمِينَ١٠﴾[یونس: ۱۰]. «دعایشان در آنجا پروردگار را تو پاکی است و سلام آنها در آن «درودتان باد» میباشد، و پایان دعایشان این است: شکر و سپاس مخصوصِ پروردگار جهانیان است».
خداوندمتعال میفرماید: ﴿إِنَّ ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ وَعَمِلُواْ ٱلصَّٰلِحَٰتِ﴾بیگمان کسانی که ایمان آوردند و کارهای شایسته انجام دادند. یعنی هم ایمان آوردند و هم به مقتضای آن که عبارت است از انجام دادن کارهای شایسته ـ اعم از کارهای قلبی و کارهای بدنی ـ از روی اخلاص و پیروی از کتاب و سنت.
﴿يَهۡدِيهِمۡ رَبُّهُم بِإِيمَٰنِهِمۡ﴾پروردگارشان آنان را به سبب ایمانی که دارند بزرگترین پاداش میدهد و آن پاداش هدایت است، پس خداوند آنچه را که به سودشان است به آنان میآموزد و کارهایی که از هدایت بر میآید به آنان الهام میکند، و آنان را برای نگریستن در نشانهها و آیاتش هدایت مینماید و آنان را در این هدایت مینماید و آنانرا در این دنیا به راه راست رهنمود میگرداند، و در سرای آخرت به راهی که به باغهای پر ناز و نعمت بهشت میساند آنان را هدایت میکند. بنابر این فرمود: ﴿تَجۡرِي مِن تَحۡتِهِمُ ٱلۡأَنۡهَٰرُ﴾به صورت مداوم از زیر آنان جویبارها روان است، ﴿فِي جَنَّٰتِ ٱلنَّعِيمِ﴾در باغهای پر ناز و نعمت بهشت. خداوند باغها را به نعمتها نسبت داد، چون آن باغها مشتمل بر ن عمت نیکو و کا مل هستند. ناز و نعمت دل که از سرور و خوشحالیای که از دیدن خداوند و شنیدن سخن او و لذت بردن از خشنودی و نزدیکی او، و دیدار دوستان و برادران و بهرهمند شدن از جمع آنها و شنیدن صدای ترانههای دلانگیز و منظرههای فرح بخش حاصل میگردد. و نعمت جسم که از تناول انواع خوردنیها و نوشیدنیها، و تمتع از همسرانی که انسانها نمیتوانند آنان را توصیف کنند، و خیال آنها هم به ذهن هیچکس خطور نکرده است، به دست میآید.
﴿دَعۡوَىٰهُمۡ فِيهَا سُبۡحَٰنَكَ ٱللَّهُمَّ﴾عبادتشان در آن جا برای خداست، اول آن بیان پاکی خداوند و منزه قرار دادن او از عیبها و کاستیهاست، و آخر آن ستایش خداوند است. و تکلیفها و وظایف در بهشت ساقط میشود و تنها بهرهمندی از کاملترین لذتها برای آنان باقی میماند که برای آنان از خوردنیهای لذیذ، لذیذتر است و آن ذکر خدا است که دلها با آن آرام گیرد و روحها با ان شاد شود. ذکر خدا برای آنان به منزلۀ نفس کشیدن است، بدون اینکه احساس سختی و دشواری بکنند. ﴿وَ﴾و اما، ﴿تَحِيَّتُهُمۡ فِيهَا﴾آنها به هنگام دیدار، به یکدیگر سلام میکنند. یعنی سخنی که از بیهودگی و گناه دور بوده و به «سلام» موصوف است، در بین یکدیگر رد و بدل میکنند.
و گفته شده که تفسیر ﴿دَعۡوَىٰهُمۡ فِيهَا سُبۡحَٰنَكَ﴾این است که اهل بهشت هرگاه به غذا و نوشیدنی و امثال آن نیاز داشته باشند، میگویند ﴿سُبۡحَٰنَكَ ٱللَّهُمَّ﴾و بلافاصله غذا و نوشیدنی برایشان حاضری شود.
﴿وَءَاخِرُ دَعۡوَىٰهُمۡ﴾و پایان عبادتشان آنگاه که فارغ شوند این است: ﴿أَنِ ٱلۡحَمۡدُ لِلَّهِ رَبِّ ٱلۡعَٰلَمِينَ﴾شکر و سپاس ویژۀ پروردگار جهانیان است.
آیهی ۱۱:
﴿وَلَوۡ يُعَجِّلُ ٱللَّهُ لِلنَّاسِ ٱلشَّرَّ ٱسۡتِعۡجَالَهُم بِٱلۡخَيۡرِ لَقُضِيَ إِلَيۡهِمۡ أَجَلُهُمۡۖ فَنَذَرُ ٱلَّذِينَ لَا يَرۡجُونَ لِقَآءَنَا فِي طُغۡيَٰنِهِمۡ يَعۡمَهُونَ١١﴾[یونس: ۱۱]. «و اگر خداوند برای مردم چنانکه خیر را به شتاب میطلبند شر را پیش میانداخت عقوبت و عذاب، آنها را نابود میکرد. اما کسانی را که به لقای خدا امید ندارند رها میکنیم تا در سرکشی و نافرمانی خود سرگردان شوند».
و این از لطف و احسان او نسبت به بندگانش است که اگر او در رساندن بدی و مصیبت آنگاه که اسبابش را فراهم سازد شتاب ورزد، و به عذاب دادن آنان مبادرت ورزد، همانطور که درآوردن خوبی برای آنها وقتی که اسبابش را انجام دهند شتاب میورزند. ﴿لَقُضِيَ إِلَيۡهِمۡ أَجَلُهُمۡ﴾عقوبت و عذاب، آنها را نابود میکرد. اما خداوند متعال به آنان مهلت میدهد و آنان را فراموش نمیکند، و از بسیاری از حقوق خود در میگذرد. و اگر خداوند مردم را به سبب ستمشان به عذاب خویش دچار کند هیچ جنبدهای را در روی زمین نخواهد گذاشت.
و از همین مقوله است دعای بنده به هنگام خشم و عصبانیت علیه فرزندان یا خانواده یا مالش، که اگر این دعا پذیرفته شود همۀ فرزندان و خانواده و اموالش از بین میرفت و پذیرفته شدن این دعا بیش از حد به او زیان میرساند، اما خداوند بردبار و با حکمت است. ﴿فَنَذَرُ ٱلَّذِينَ لَا يَرۡجُونَ لِقَآءَنَا﴾اما کسانی را که به قیامت ایمان ندارند، و خود را برای آن آماده نمینمایند، و کارهایی نمیکنند که آنها را از غذاب خدا نجات دهد، ﴿فِي طُغۡيَٰنِهِمۡ﴾آنان را در باطلشان رها میکنیم که به وسیلۀ آن از حق و از حد و مرز بیرون میروند.
﴿يَعۡمَهُونَ﴾سرگردان و حیران مانده، و به راه هدایت نمیروند و به یافتن بهترین و محکمترین دلیل توفیق نمییابند. و این عذاب و سزایی است که به سبب ستم و کفر ورزیدنشان به آیات خدا به آنان میرسد.
آیه ۱۲:
﴿وَإِذَا مَسَّ ٱلۡإِنسَٰنَ ٱلضُّرُّ دَعَانَا لِجَنۢبِهِۦٓ أَوۡ قَاعِدًا أَوۡ قَآئِمٗا فَلَمَّا كَشَفۡنَا عَنۡهُ ضُرَّهُۥ مَرَّ كَأَن لَّمۡ يَدۡعُنَآ إِلَىٰ ضُرّٖ مَّسَّهُۥۚ كَذَٰلِكَ زُيِّنَ لِلۡمُسۡرِفِينَ مَا كَانُواْ يَعۡمَلُونَ١٢﴾[یونس: ۱۲]. «و چون به انسان رنج و مصیبتی برسد چه بر پهلو خوابیده و چه نشسته و چه ایستاده باشد ما را به کمک میخواند، و چون رنج و ناراحتی را از او برداریم چنان راه خود را در پیش میگیرد که گویا ما را به دور کردن رنجی که به او رسیده بود به فریاد نخوانده است. این چنین برای اسراف کنندگان کاری را انجام میدهند زینت داده شده است».
در اینجا خداوند از سرشت و طبیعت انسان خبر میدهد که هرگاه رنج و مصیبتی به او برسد در دعا کردن میکوشد، و بر همۀ حالتها، ایستاده و نشسته و بر پهلو خوابیده خدا را میخواند و در دعا اصرار میورزد تا خداوند مصیبت را از او دور نماید.
﴿فَلَمَّا كَشَفۡنَا عَنۡهُ ضُرَّهُۥ مَرَّ كَأَن لَّمۡ يَدۡعُنَآ إِلَىٰ ضُرّٖ مَّسَّهُ﴾و چون رنج و ناراحتی را از او برداریم به غفلت خویش ادامه داده و از پروردگارش اعراض مینماید گویا به او مصیبتی نرسیده و خداوند آن را از وی دور نکرده است. پس چه ستمی بالاتر از این ستم است؟ از خداوند میخواهد که هدف او را برآورده سازد، و چون او به هدفش رساند، حقوق پروردگارش را نادیده میانگارد، انگار که خداوند هیچ حقی بر او ندارد. و این فریب و آرستگی شیطان است، زیر آنچه را که در پیشگاه عقل و سرشت زشت و بد است برایش میآراید. ﴿كَذَٰلِكَ زُيِّنَ لِلۡمُسۡرِفِينَ مَا كَانُواْ يَعۡمَلُونَ﴾این چنین برای اسراف کنندگان کاری را که انجام میدهند زینت دادهاست.
آیهی ۱۴-۱۳:
﴿وَلَقَدۡ أَهۡلَكۡنَا ٱلۡقُرُونَ مِن قَبۡلِكُمۡ لَمَّا ظَلَمُواْ وَجَآءَتۡهُمۡ رُسُلُهُم بِٱلۡبَيِّنَٰتِ وَمَا كَانُواْ لِيُؤۡمِنُواْۚ كَذَٰلِكَ نَجۡزِي ٱلۡقَوۡمَ ٱلۡمُجۡرِمِينَ١٣﴾[یونس: ۱۳]. «و به درستی که ما نسلهایی را که پیش از شما بودهاند هلاک کردیم، هنگامی که ستم کردند و پیامبرانشان برای آنان نشانههای روشن آوردند، و هرگز بر آن نبودند که ایمان بیاورند. این چنین گروه گناهکاران را سزا میدهیم».
﴿ثُمَّ جَعَلۡنَٰكُمۡ خَلَٰٓئِفَ فِي ٱلۡأَرۡضِ مِنۢ بَعۡدِهِمۡ لِنَنظُرَ كَيۡفَ تَعۡمَلُونَ١٤﴾[یونس: ۱۴]. «آنگاه شما را پس از آنان در زمین جانشین کردیم تا بنگریم که چگونه عمل میکنید».
خداوند متعال خبر میدهد که او ملتهای گذشته را پس از اینکه نشانههای روشن توسط پیامبران پیش آنها آمد و حق برایشان روشن شد و آنها از آن فرمان نبردند و ایمان نیاوردند، به سبب ستم و کفرشان هلاک ساخت. پس خداوند عذاب خویش را که دامن هر مجرم و گناهکاری را میگیرد، بر آنان فرود آورد، و این سنت و قانون خدا درمیان همۀ ملتهاست.
﴿ثُمَّ جَعَلۡنَٰكُمۡ﴾پس شما را ﴿خَلَٰٓئِفَ فِي ٱلۡأَرۡضِ مِنۢ بَعۡدِهِمۡ لِنَنظُرَ كَيۡفَ تَعۡمَلُونَ﴾پس آنان در زمین جانشین کردیم تا بنگریم که چگونه عمل میکنید. پس اگر از کسانی که پیش از شما بودهاند عبرت آموختید و پند گرفتید و از آیات خدا پیروی کردید و پیامبرانش را تصدیق نمودید، در دنیا و آخرت نجات مییابید و اما چنانچه راه ستمکاران را در پش گیرید عذابی که بر آنان فرود آمد بر شما هم فرود خواهد آمد، و هرکس بیم داده شد دیگر عذری ندارد.
آیه ی۱۷-۱۵:
﴿وَإِذَا تُتۡلَىٰ عَلَيۡهِمۡ ءَايَاتُنَا بَيِّنَٰتٖ قَالَ ٱلَّذِينَ لَا يَرۡجُونَ لِقَآءَنَا ٱئۡتِ بِقُرۡءَانٍ غَيۡرِ هَٰذَآ أَوۡ بَدِّلۡهُۚ قُلۡ مَا يَكُونُ لِيٓ أَنۡ أُبَدِّلَهُۥ مِن تِلۡقَآيِٕ نَفۡسِيٓۖ إِنۡ أَتَّبِعُ إِلَّا مَا يُوحَىٰٓ إِلَيَّۖ إِنِّيٓ أَخَافُ إِنۡ عَصَيۡتُ رَبِّي عَذَابَ يَوۡمٍ عَظِيمٖ١٥﴾[یونس: ۱۵]. «و هنگامیکه آیات روشن ما بر آنان خوانده شود کسانی که به لقای ما امید ندارند، میگویند: قرآنی دیگر غیر از این بیاور، یا آن را دگرگون ساز، بگو: مرا نرسد که از پیش خود آن را تغییر دهم، جز از آنچه که به من وحی میشود پیروی نمیکنم. من اگر از فرمان پروردگارم سرپیچی کنم از غذاب روزی بزرگ میترسم».
﴿قُل لَّوۡ شَآءَ ٱللَّهُ مَا تَلَوۡتُهُۥ عَلَيۡكُمۡ وَلَآ أَدۡرَىٰكُم بِهِۦۖ فَقَدۡ لَبِثۡتُ فِيكُمۡ عُمُرٗا مِّن قَبۡلِهِۦٓۚ أَفَلَا تَعۡقِلُونَ١٦﴾[یونس: ۱۶]. «بگو: اگر خداوند میخواست آن را بر شما نمیخواندم، و (خداوند) شما را از آن آگاه نمیکرد، به راستی که پیش از خواندن آن و قبل از اینکه آن را بدنند، عمری را درمیان سشما سپری کردهام، آیا نمیفهمید»؟
﴿فَمَنۡ أَظۡلَمُ مِمَّنِ ٱفۡتَرَىٰ عَلَى ٱللَّهِ كَذِبًا أَوۡ كَذَّبَ بَِٔايَٰتِهِۦٓۚ إِنَّهُۥ لَا يُفۡلِحُ ٱلۡمُجۡرِمُونَ١٧﴾[یونس: ۱۷]. «پس کیست ستمگرتر از کسی که بر خداوند دروغ بندد یا آیات او را تکذیب کند؟ به راستی که مجرمان هرگز رستگار نمیشوند».
خداوند متعال سرسختی کسانی که پیامبرش صرا تکذیب میکردند بیان داشته و میفرماید: هرگاه آیات قرآن که حق را بیان میدارند بر آنان خوانده شود از آن روی میگردانند، و راههای دشوار را میپیمایند، پس از روی عناد و ستم میگوید: ﴿ٱئۡتِ بِقُرۡءَانٍ غَيۡرِ هَٰذَآ أَوۡ بَدِّلۡهُ﴾قرآنی دیگر غیر از این را بیاور یا آن را تغییر بده. خداوند آنها را رسوا کند. چقدر بر خدا جرأت کردند، و خیلی ستمگر بودند، و بسیار آیات خدا را رد نمودند!.
پس خداوند، پیامبر بزرگ را دستور میدهد که به آنان بگوید: ﴿قُلۡ مَا يَكُونُ لِيٓ﴾مرا نسزد، و شایستۀ من نیست، ﴿أَنۡ أُبَدِّلَهُۥ مِن تِلۡقَآيِٕ نَفۡسِيٓ﴾که از پیش خود آن را تغییر دهم، زیرا من فقط یک پیامبر و پیام رسان هستم، و هیچ چیزی در دست من نیست، و اختیاری ندارم. ﴿إِنۡ أَتَّبِعُ إِلَّا مَا يُوحَىٰٓ إِلَيَّ﴾جز از آنچه که به من وحی میشود پیروی نمیکنم. یعنی اختیار غیر از این ندارم، زیرا من بندهای مامور هستم. ﴿إِنِّيٓ أَخَافُ إِنۡ عَصَيۡتُ رَبِّي عَذَابَ يَوۡمٍ عَظِيمٖ﴾من اگر از فرمان پروردگارم سرپیچی کنم از عذاب روزی بزرگ میترسم. این سخن بهترین مردم و ادب او در برابر دستورات پروردگار و وحی اوست، پس این بیخردان گمراه که هم نادانند، و هم گمراه، هم ستم کرده و هم مخالفت ورزیدهاند، هم سختگیری نموده و هم پروردگار جهانیان را ناتوان شمردهاند، چگونه خواهند بود؟ آیا از عذاب روزی بزرگ نمیترسند؟ اگر ادعا میکنند که میخواهند به وسیلۀ معجزههایی که خواستهاند حق روشن شود، آنها دروغ میگویند، زیرا خداوند نشانههایی را بیان داشته است که با مشاهدۀ آنها انسان ایمان میآورد. و خداوند بنا بر حکمت خویش و مهربانیاش نسبت به بندگانش هر طور که بخواهد و به شیوههای مختلف نشانها را بیان میدارد.
﴿قُل لَّوۡ شَآءَ ٱللَّهُ مَا تَلَوۡتُهُۥ عَلَيۡكُمۡ وَلَآ أَدۡرَىٰكُم بِهِۦۖ فَقَدۡ لَبِثۡتُ فِيكُمۡ عُمُرٗا﴾بگو: اگر خداوند میخواست آن را بر شما نمیخواندم، و (او) شما را از آن آگاه نمیکرد. به راستی که عمری طولانی با شما بودهام. ﴿مِّن قَبۡلِهِ﴾پیش از خواندن آن و قل از اینکه ان را بدانید، چنین چیزی به ذهن من خطور نکرد، ﴿أَفَلَا تَعۡقِلُونَ﴾آیا نمیفهمید که من آن را در مدت عمر خود نخواندهام، و چیزی از من سر نزده که بر آن دلالت نماید؟ پس چگونه بعداً آن را ساخته و به زبان میآورم؟ حال آنکه در میان شما عمری طولانی را گذراندهام و شما حقیقت حال مرا میدانید؟ و میدانید که من بیسوادم و خواندن و نوشتن را بلد نیستم و درس نمیخوانم، و از هیچکس چیزی یاد نمیگیریم و نمیآموزم؟!.
و کتابی بزرگ را پیش شما آوردهام که سخنوران و افراد فصیح و بلیغ را ناتوان کرده و علما و دانشمندان را درمانده نموده است، پس آیا با وجود این ممکن است که قرآن از جانب من باشد؟ یا اینکه این دلیل قاطعی است بر این که از سوی خداوند حکیم و ستوده فرو فرستاده شده است؟ و اگر شما افکارو عقلهایتان را بکار بگیرید و به من و حقیقت این کتاب بیاندیشید یقین خاهید کرد که در صداقت و درستی آن شکی نیست، و به یقین خواهید دانست که آن حق است و بعد از آن چیزی جز گمراهی نمیباشد، اما شما جز دروغ و مخالفت چیزی نداشتید. پس بدون شک شما ستمگرید.
﴿فَمَنۡ أَظۡلَمُ مِمَّنِ ٱفۡتَرَىٰ عَلَى ٱللَّهِ كَذِبًا أَوۡ كَذَّبَ بَِٔايَٰتِهِ﴾پس کیست ستمگرتر از کسی که بر خداوند دروغ بندد، یا آیات او را تکذیب کند؟ و اگر من از خود حرف در میآورم و دروغ میبافم ستمگرترین مردم بودم، و رستگاری را از دست میدادم، وحالت من بر شما پنهان نمیماند، اما من آیات خدا را پیش شما آوردم و شما آن را تکذیب کردید، پس مشخص شد که شما ستمگرید و به زودی ن ابود خواهید شد، و تا وقتی که چنین باشید هرگز به رستگاری دست نخواهید یافت.
﴿قَالَ ٱلَّذِينَ لَا يَرۡجُونَ لِقَآءَنَا﴾این دلالت مینماید که آنچه آنان را به سختگیری و به بیراهه رفتن وادار کرد ایمان نداشتن به لقای خداوند بود. و هرکس به لقای خدا ایمان بیاورد حتماً از این کتاب فرمان میبرد و به آن ایمان میآورد، چرا که او قصد و هدفی نیکو دارد.
آیه ۱۸:
﴿وَيَعۡبُدُونَ مِن دُونِ ٱللَّهِ مَا لَا يَضُرُّهُمۡ وَلَا يَنفَعُهُمۡ وَيَقُولُونَ هَٰٓؤُلَآءِ شُفَعَٰٓؤُنَا عِندَ ٱللَّهِۚ قُلۡ أَتُنَبُِّٔونَ ٱللَّهَ بِمَا لَا يَعۡلَمُ فِي ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَلَا فِي ٱلۡأَرۡضِۚ سُبۡحَٰنَهُۥ وَتَعَٰلَىٰ عَمَّا يُشۡرِكُونَ١٨﴾[یونس: ۱۸]. «و اینان غیر از خدا چیزهایی را میپرستند که به آنان زیانی نمیرسانند و سودی به آنان نمیبخشند، و میگویند: اینها میانجیهای ما نزد خدا هستند. بگو: آیا خداوند را به آنچه که در آسمانها و زمین نمیداند، خبر میدهید؟ او پاک و فراتر است از چیزهایی که با وی شریک میسازند».
خداوند متعال میفرماید: ﴿وَيَعۡبُدُونَ مِن دُونِ ٱللَّهِ مَا لَا يَضُرُّهُمۡ وَلَا يَنفَعُهُمۡ﴾مشرکان و کسانی که پیامبر صرا تکذیب میکنند غیر از خدا چیزهایی را میپرستند که به آنان زیانی نمیرساند، و سودی به آنان نمیبخشد. یعنی خدایان و معبودان باطلشان ذرهای نم یتوانند به آنان سودی برسانند و هیچ چیزی را از آنان دور نمیکنند.
﴿وَيَقُولُونَ هَٰٓؤُلَآءِ شُفَعَٰٓؤُنَا عِندَ ٱللَّهِ﴾و سخنی بدون دلیل میگویند و ابراز میدارند که اینها میانجیهای ما در نز خدا هستند. یعنی بتها را میپرستند تا آنان را به خدا نزدیک کنند، و برایشان نزد خدا شفاعت و سفارش نمایند، و این سخنی است که از خود درآوردهاند. بنابر این، خداوند با باطل قرار دادن این سخن میفرماید: ﴿قُلۡ أَتُنَبُِّٔونَ ٱللَّهَ بِمَا لَا يَعۡلَمُ فِي ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَلَا فِي ٱلۡأَرۡضِ﴾بگو: آیا خداوند را به آنچه که در آسمانها و زمین نمیدانند خبر میدهید؟ یعنی خداوند داناست و آگاهی او همۀ آنچه را که در آسمانها و زمین شریکهایی دارد؟ آیا او را به چیزی که بر وی پوشیده مانده و شما آن را میدانید خبر میدهید؟ آیا شما داناترید یا خدا؟ پس آیا سخنی یاوهتر و باطلتر از این گفته وجود دارد؟ زیرا سخن باطل آنان به این معنی است که این گمراهان و نادانان بیخرد از پروردگار جهانیان داناترند.
پس فرد عاقل باید فقط به تصور کردن این گفته کفایت کند، و هرگاه این سخن را تصور کند به فاسد و یاوه بودن آن یقین میکند.
﴿سُبۡحَٰنَهُۥ وَتَعَٰلَىٰ عَمَّا يُشۡرِكُونَ﴾پاک و منزه است از اینکه او را شریک یا همانندی باشد، بلکه او خدای یگانه و یکتا و بینیاز است و هیچ خدایی در آسمانها و زمین جز او نیست، و هر معبودی غیر از او خواه در عالم بالا باشد یا در عالم پایین از نظر عقل و شریعت و فطرت باطل است.
﴿ذَٰلِكَ بِأَنَّ ٱللَّهَ هُوَ ٱلۡحَقُّ وَأَنَّ مَا يَدۡعُونَ مِن دُونِهِۦ هُوَ ٱلۡبَٰطِلُ وَأَنَّ ٱللَّهَ هُوَ ٱلۡعَلِيُّ ٱلۡكَبِيرُ٦٢﴾[الحج: ۶۲]. «این بدان علت است که خداوند حق میباشد و آنچه غیر از او مشرکان به فریاد میخوانند باطل، و خداوند برتر و بزرگ است».
آیه ۲۰-۱۹:
﴿وَمَا كَانَ ٱلنَّاسُ إِلَّآ أُمَّةٗ وَٰحِدَةٗ فَٱخۡتَلَفُواْۚ وَلَوۡلَا كَلِمَةٞ سَبَقَتۡ مِن رَّبِّكَ لَقُضِيَ بَيۡنَهُمۡ فِيمَا فِيهِ يَخۡتَلِفُونَ١٩﴾[یونس: ۱۹]. «و مردم جز یک ملت نبودند، پس اختلاف کردند، واگر سخن پروردگارت از پیش بر این نرفته بود، حتماً میانشان بر سر آنچه در آن اختلاف میورزند داوری میشد».
﴿وَيَقُولُونَ لَوۡلَآ أُنزِلَ عَلَيۡهِ ءَايَةٞ مِّن رَّبِّهِۦۖ فَقُلۡ إِنَّمَا ٱلۡغَيۡبُ لِلَّهِ فَٱنتَظِرُوٓاْ إِنِّي مَعَكُم مِّنَ ٱلۡمُنتَظِرِينَ٢٠﴾[یونس: ۲۰]. «و میگویند: چرا نشانهای از سوی پروردگارش بر او فرو فرستاده نشده است؟ بگو: تنها خداست که بر غیبت آگاه است، پس منتظر باشید من هم با شما از منتظرانم».
﴿وَمَا كَانَ ٱلنَّاسُ إِلَّآ أُمَّةٗ وَٰحِدَةٗ﴾و مردم جز یک ملت نبودند، که بر دین درست و صحیح و واحد قرار داشتند، اما اختلاف کردند پس خداوند پیامبران را به عنوان ترساننده و مژده دهنده نزد آنان فرستاد و همراه آنان کتاب را نازل کرد تا در میان مردم در آنچه که در آن اختلاف کردهاند داروی کند.
﴿وَلَوۡلَا كَلِمَةٞ سَبَقَتۡ مِن رَّبِّكَ﴾و اگر سخن پروردگارت از پیش بر این نرفته بود که گناهکاران را مهلت داده و به خاطر گناهانشان آنانرا زود عذاب ندهد، ﴿لَقُضِيَ بَيۡنَهُمۡ فِيمَا فِيهِ يَخۡتَلِفُونَ﴾در آنچه که در آن اختلاف میورزند میان آنان داوری میشد. به این صورت که مومنان را نجات داده و کافران را تکذیب کننده را هلاک میساختیم. و این چیز میان آنها جدایی میآورد.
اما خداوند میخواست تا برخی از آنانرا به وسیلۀ برخی دیگر امتحان کند، و مورد آزمایش قرار دهد تا راستگو از دروغگو مشخص گردد.
﴿وَيَقُولُونَ لَوۡلَآ أُنزِلَ عَلَيۡهِ ءَايَةٞ مِّن رَّبِّهِ﴾و تکذیب کنندگان بهانه گیر میگویند: چرا که جانب پروردگارش نشانهای بر او فرو فرستاده نمیشود؟
منظورشان نشانهها و معجزاتی بود که آنها پیشنهاد میکردند. از قبیل اینکه گفتند: ﴿لَوۡلَآ أُنزِلَ إِلَيۡهِ مَلَكٞ فَيَكُونَ مَعَهُۥ نَذِيرًا﴾[الفرقان: ۷]. «چرا فرشتهای فرستاده نشده تا همراه او بیم دهد» و مانند اینکه گفتند: ﴿وَقَالُواْ لَن نُّؤۡمِنَ لَكَ حَتَّىٰ تَفۡجُرَ لَنَا مِنَ ٱلۡأَرۡضِ يَنۢبُوعًا٩٠﴾[الإسراء: ۹۰]. «هرگز به تو ایمان نمیآوریم مگر اینکه چشمهای از زمین برای ما بجوشانی».
﴿فَقُلۡ﴾پس وقتی که از تو معجزه طلب کردند به آنان بگو: ﴿إِنَّمَا ٱلۡغَيۡبُ لِلَّهِ﴾تنها خدا بر غیب آگاه است. یعنی علم او حالات بندگان را احاطه کرده است، پس او طبق علم و حکمت بینظیرش به تدبیر امورشان میپردازد و هیچکس غیر از خدا در هیچ زمینهای نمیتواند به تدبیر امور بپردازد. ﴿فَٱنتَظِرُوٓاْ إِنِّي مَعَكُم مِّنَ ٱلۡمُنتَظِرِينَ﴾بگو: منتظر باشید، همانا من هم همراه شما از منتظرانم. یعنی هر یک برای دیگری چیزی را انتظار بکشد که شایستۀ آن است. پس بنگرید که سرانجام نیک از آنچه کسی خواهد بود؟
آیهی ۲۱:
﴿وَإِذَآ أَذَقۡنَا ٱلنَّاسَ رَحۡمَةٗ مِّنۢ بَعۡدِ ضَرَّآءَ مَسَّتۡهُمۡ إِذَا لَهُم مَّكۡرٞ فِيٓ ءَايَاتِنَاۚ قُلِ ٱللَّهُ أَسۡرَعُ مَكۡرًاۚ إِنَّ رُسُلَنَا يَكۡتُبُونَ مَا تَمۡكُرُونَ٢١﴾[یونس: ۲۱]. «و چون پس از مصیبت و بلایی که به مردم رسیده است رحمتی به آنان بچشانیم، آنگاه در آیات ما مکر میکنند، بگو: خداوند در مکر سریعتر است. بیگمان فرستادگان ما مکر و حیلههای شما را مینویسند».
خداوند متعال میفرماید: ﴿وَإِذَآ أَذَقۡنَا ٱلنَّاسَ رَحۡمَةٗ مِّنۢ بَعۡدِ ضَرَّآءَ مَسَّتۡهُمۡ﴾و هنگامی که مردم را پس از مصیبت و بلایی که به آنان رسیده است رحمتی بچشانیم، مانند تندرستی بعد از بیماری، و ثروتمندی بعد از فقر، و امنیت بعد از ترس، مصیبت و رنجی را که به آنان رسیده است فراموش میکنند و شکر خداوند را بر فراخی رحمتش به جای نمیآورند، بلکه به سرکشی و مکر ورزی خود ادامه میدهند.
بنابراین فرمود: ﴿إِذَا لَهُم مَّكۡرٞ فِيٓ ءَايَاتِنَا﴾آنگاه در آیات ما مکر میکنند، یعنی تلاش مینند که به وسیلۀ باطل، حق را از بین ببرند. ﴿قُلِ ٱللَّهُ أَسۡرَعُ مَكۡرًا﴾بگو: همانا خداوند در مکر سریعتر است. زیرا مکر بد جز به اهل آن بر نمیگردد. پس اهداف و نقشههای پلیدشان علیه خودشان بر میگردد، و از پیگرد خدا در امان نمیمانند، بلکه کارهایی که انجام میدهند فرشتگان آن را مینویسند و خداوند آن را میشمارد، سپس آنها را بر آن سزا میدهد.
آیه ۲۳-۲۲:
﴿هُوَ ٱلَّذِي يُسَيِّرُكُمۡ فِي ٱلۡبَرِّ وَٱلۡبَحۡرِۖ حَتَّىٰٓ إِذَا كُنتُمۡ فِي ٱلۡفُلۡكِ وَجَرَيۡنَ بِهِم بِرِيحٖ طَيِّبَةٖ وَفَرِحُواْ بِهَا جَآءَتۡهَا رِيحٌ عَاصِفٞ وَجَآءَهُمُ ٱلۡمَوۡجُ مِن كُلِّ مَكَانٖ وَظَنُّوٓاْ أَنَّهُمۡ أُحِيطَ بِهِمۡ دَعَوُاْ ٱللَّهَ مُخۡلِصِينَ لَهُ ٱلدِّينَ لَئِنۡ أَنجَيۡتَنَا مِنۡ هَٰذِهِۦ لَنَكُونَنَّ مِنَ ٱلشَّٰكِرِينَ٢٢﴾[یونس: ۲۲]. «اوست که شما را در خشکی و دریا راه میبرد تا آنکه در کشتیها قرار گیرید، و باد موافق آنان را پیش بَرَد و سرنشینان بدان شادمان گردند، و به ناگاه بادی سخت به آنان در رسد و از هر سو موج به سویشان آید، و آنان یقین کنند که گرفتار شدهاند (آن وقت) خداوند را در حالیکه دین و عبادت خالص را تنها از آنِ وی میدانند، به فریاد میخوانند و اگر ما را از این حال برهانی قطعاً از سپاسگزاران خواهیم بود».
﴿فَلَمَّآ أَنجَىٰهُمۡ إِذَا هُمۡ يَبۡغُونَ فِي ٱلۡأَرۡضِ بِغَيۡرِ ٱلۡحَقِّۗ يَٰٓأَيُّهَا ٱلنَّاسُ إِنَّمَا بَغۡيُكُمۡ عَلَىٰٓ أَنفُسِكُمۖ مَّتَٰعَ ٱلۡحَيَوٰةِ ٱلدُّنۡيَاۖ ثُمَّ إِلَيۡنَا مَرۡجِعُكُمۡ فَنُنَبِّئُكُم بِمَا كُنتُمۡ تَعۡمَلُونَ٢٣﴾[یونس: ۲۳]. «اما هنگامی که نجاتشان داد ناگهان در زمین به ناحق ستم میکنند. ای مردم! ستمتان تنها به زیان خودتان است، چند روزی از متاع و لذت دنیا بهرهمند میشوید سپس بازگشت شما بهسوی ماست، و آنگاه شما را از آنچه میکردید آگاه میسازیم».
پس از آنکه خداوند متعال به طبیعت و سرشت عموم مردم به هنگام برخورداری از رحمت و عنایت خدا و برطرف شدن مصیبت و ضرر وز یان و خروج از بن بست و تنگنا اشاره کرد، برای تبیین بیشتر این موضو به بیان مثالی پرداخت. و آن مثال انسانی است که درمیان امواج خروشان دریا قرار گرفته و کاملاً نگران آیندۀ خویش است. پس فرمود: ﴿هُوَ ٱلَّذِي يُسَيِّرُكُمۡ فِي ٱلۡبَرِّ وَٱلۡبَحۡرِ﴾اوست که شما را در بر و بحر به حرکت در میآورد و اسباب و عوامل آن را برایتان فراهم مینماید و راه و روش حرکت در خشکی و دریا را به شما الهام میکند. ﴿حَتَّىٰٓ إِذَا كُنتُمۡ فِي ٱلۡفُلۡكِ﴾تا اینکه در کشتیهای اقیانوس پیما استقرار یافتید، ﴿وَجَرَيۡنَ بِهِم بِرِيحٖ طَيِّبَةٖ﴾و بادی آرام که همسو با مسیر حرکت شما میوزد، شما را به حرکت به مشقت و زحمتی درافتید، ﴿وَفَرِحُواْ بِهَا﴾و ایشان بدان اطمینان و آرامش یافته و خوشحال میشوند. و در این حالت ناگهان ﴿جَآءَتۡهَا رِيحٌ عَاصِفٞ﴾طوفان شدیدی بر آنها میوزد، ﴿وَجَآءَهُمُ ٱلۡمَوۡجُ مِن كُلِّ مَكَانٖ وَظَنُّوٓاْ أَنَّهُمۡ أُحِيطَ بِهِمۡ﴾و امواج توفندهای از هر سو آنها را محاصره کرده به گونهای که یقین میکنند راه گریزی ندارند، و به یقین میدانند که جز خداوند یکتا هیچ احدی نمیتواند آنانرا از این ورطه برهاند. پس مخلصانه او را به فریاد طبیده و بر خویش لازم میدارند که ﴿لَئِنۡ أَنجَيۡتَنَا مِنۡ هَٰذِهِۦ لَنَكُونَنَّ مِنَ ٱلشَّٰكِرِينَ﴾اگر ما را از این مخمصه نجات دهی قطعاً از شکرگزاران خواهیم بود.
﴿فَلَمَّآ أَنجَىٰهُمۡ إِذَا هُمۡ يَبۡغُونَ فِي ٱلۡأَرۡضِ بِغَيۡرِ ٱلۡحَقِّ﴾اما هنگامی که نجاتشان داد ناگهان در زمین به ناحق ستم میکنند یعنی آن سختی و آن دعا را و آن وعده و آنچه را که بر خود لازم شمردند از یاد میبرند و کسی را با خدا شریک میسازند که خود معترفند آنها را از سختیها نجات نمیدهد، و تنگناها را از آنان دور نمیکند. پس چرا در حالت راحتی و آسایش همانطور که در حالت سختی عبادت را برای خدا خالص گرداندند؟
او وبال و زیان این ستم به خود آنان بر میگردد. بنابر این فرمود: ﴿يَٰٓأَيُّهَا ٱلنَّاسُ إِنَّمَا بَغۡيُكُمۡ عَلَىٰٓ أَنفُسِكُمۖ مَّتَٰعَ ٱلۡحَيَوٰةِ ٱلدُّنۡيَا﴾چیزی که شما به وسیلۀ ستم و گریز از اخلاص برای خدا به دست میآورید مقداری از کالا و مقام اندک و ناچیز دنیا است که خیلی زود تمام میشود و از دست میرود سپس باید از دنیا منتقل شوید. ﴿ثُمَّ إِلَيۡنَا مَرۡجِعُكُمۡ﴾و بازگشت شما در روز قیامت بهسوی ماست. ﴿فَنُنَبِّئُكُم بِمَا كُنتُمۡ تَعۡمَلُونَ﴾و شما را از آنچه میکردید آگاه میسازیم. در این بخش از آیه به شدت از اصرار بر عملشان بر حذر داشته شدهاند.
آیهی ۲۴:
﴿إِنَّمَا مَثَلُ ٱلۡحَيَوٰةِ ٱلدُّنۡيَا كَمَآءٍ أَنزَلۡنَٰهُ مِنَ ٱلسَّمَآءِ فَٱخۡتَلَطَ بِهِۦ نَبَاتُ ٱلۡأَرۡضِ مِمَّا يَأۡكُلُ ٱلنَّاسُ وَٱلۡأَنۡعَٰمُ حَتَّىٰٓ إِذَآ أَخَذَتِ ٱلۡأَرۡضُ زُخۡرُفَهَا وَٱزَّيَّنَتۡ وَظَنَّ أَهۡلُهَآ أَنَّهُمۡ قَٰدِرُونَ عَلَيۡهَآ أَتَىٰهَآ أَمۡرُنَا لَيۡلًا أَوۡ نَهَارٗا فَجَعَلۡنَٰهَا حَصِيدٗا كَأَن لَّمۡ تَغۡنَ بِٱلۡأَمۡسِۚ كَذَٰلِكَ نُفَصِّلُ ٱلۡأٓيَٰتِ لِقَوۡمٖ يَتَفَكَّرُونَ٢٤﴾[یونس: ۲۴]. «جز این نیست که مَثلِ زندگی دنیا همانند آبی است که از آسمان فرو میفرستیم و بر اثر آن گیاهان زمین که انسانها و چهارپایان از آن میخورند به هم میآمیزند و زمین پیرایهاش را به دست میآورد، و زیبایی میگیرد و اهل زمان گمان میبرند که بر (استفادۀ از) آن توانا هستند. (آن گاه) فرمان ما در شب یا روز در میرسد و آن را چون کشت درو شده میگرداند، گویی دیروز در اینجا نبوده است. این چنین آیات را برای گروهی که میاندیشند تشریح و تبیین میکنیم».
این مثال از بهترین مثالهاست و با حالت دنیا مطابق است، زیرا لذت و شهوت و مقام دنیا برای مدت کمی زیبا و درخشنده است. و چون وقت آن به پایان رسد از بین رفته و از دست صاحبش میرود، یا اینکه صاحبش از او جدا میشود و با دست خالی و دلی آکنده و مملو از غم و حسرت از دنیا میرود.
پس زندگی دنیا ﴿كَمَآءٍ أَنزَلۡنَٰهُ مِنَ ٱلسَّمَآءِ فَٱخۡتَلَطَ بِهِۦ نَبَاتُ ٱلۡأَرۡضِ﴾مانند آبی است که از آسمان فرو میفرستیم و بر اثر آن هر نوع گیاهی نیکو در زمین میروید. ﴿مِمَّا يَأۡكُلُ ٱلنَّاسُ﴾از گیاهانی که انسانها آنها را میخورد از قبیل دانهها و میوهها، ﴿وَٱلۡأَنۡعَٰمُ﴾نیز از گیاهانی که چهارپایان میخورند، مانند علفها و دیگر گیاهان، ﴿حَتَّىٰٓ إِذَآ أَخَذَتِ ٱلۡأَرۡضُ زُخۡرُفَهَا وَٱزَّيَّنَتۡ﴾منظرۀ زمین زیبا و دلکش شود و آراسته گردد و موجب شادی ناظران شود و تفریحگاهی برای تفریح کنندگان گردد، و نشانهای برای صاحبان بینش شود منظرهای زیبا و عجیب در زمین مشاهده میکنی، برخی گیاهان سبز و برخی زرد و برخی سفید و دیگر رنگها.
﴿وَظَنَّ أَهۡلُهَآ أَنَّهُمۡ قَٰدِرُونَ عَلَيۡهَآ﴾و اهل زمین گمان میبرند که بر (استفادۀ از) آن تونا هستند. یعنی این طمع و امید در آنها به وجود میآید که این سبزی و خرمی ادامه یابد. چون به آن دل بستهاند و هدف نهایی آنان همین دنیاست. پس آنها که در این حالت هستند، ﴿أَتَىٰهَآ أَمۡرُنَا لَيۡلًا أَوۡ نَهَارٗا فَجَعَلۡنَٰهَا حَصِيدٗا كَأَن لَّمۡ تَغۡنَ بِٱلۡأَمۡسِ﴾ناگهان فرمان ما در شب یا روز در میرسد و آن را پون کشت درو شده میگرداند، گویی که دیروز در اینجا چیزی نبوده است. پس حالت دنیا عیناً همین است. ﴿كَذَٰلِكَ نُفَصِّلُ ٱلۡأٓيَٰتِ﴾اینچنین آیات را با نزدیک کردن مفاهیم به اذهان و زدن مثالها بیان میکنیم، ﴿لِقَوۡمٖ يَتَفَكَّرُونَ﴾برای گروهی که افکارشان را در آنچه به آنان سود میدهد به کار میگیرند. و اما آیات ما به غافل روی گردان فایدهای نمیدهد و تبیین آیات شک را از او دور نمینماید.
پس از اینکه خداوند حالت دنیا و حاصل نعمتهای ان را بیان کرد مردم را برای سرای باقی تشویق نمود و فرمود:
آیهی ۲۶-۲۵:
﴿وَٱللَّهُ يَدۡعُوٓاْ إِلَىٰ دَارِ ٱلسَّلَٰمِ وَيَهۡدِي مَن يَشَآءُ إِلَىٰ صِرَٰطٖ مُّسۡتَقِيمٖ٢٥﴾[یونس: ۲۵]. «و خداوند به سرای امن و امان را میخواند، و هرکس را که بخواهد به راه راست هدایت میکند».
﴿لِّلَّذِينَ أَحۡسَنُواْ ٱلۡحُسۡنَىٰ وَزِيَادَةٞۖ وَلَا يَرۡهَقُ وُجُوهَهُمۡ قَتَرٞوَلَا ذِلَّةٌۚ أُوْلَٰٓئِكَ أَصۡحَٰبُ ٱلۡجَنَّةِۖ هُمۡ فِيهَا خَٰلِدُونَ٢٦﴾[یونس: ۲۶]. «کسانیکه نیکوکاری کردهاند، نکویی (بهشت) و افزودهای (برآن) دارند، و هیچ سیاهی و ذلتی رویشان را نپوشاند، اینان اهل بهشتند و آنان در آن جاودانهاند».
خداوند به طور عموم همۀ بندگانش را به سرای سلامتی فراخوانده و همه را برای آن تحریک و تشویق کرده است، اما هدایت را به کسی اختصاص میدهد که نجات یافتن و برگزیده شدن او را بخواهد. پس این فضل و احسان اوست و خداوند رحمت خویش را به هرکس که بخواهد اختصاص میدهد، و این ناشی از عدل و حکمت اوست. و بعد از بیان راه راست و بیراهه، و فرستادن پیامبران، هیچکس علیه او سخن و دلیلی ندارد. و خداوند بهشت را ﴿دَارِ ٱلسَّلَٰمِ﴾نامیده است، چون از همۀ آفتها و کمبودها سالم است، و این به خاطر کامل بودن و بقا و زیبایی نعمتهای آناست. و چون مردم را به «دارالسلام» فراخواند انگار مردم به انجام کارهایی شوق پیدا کردد که باعث ورود به آن میگردند و آدمی را به آن میرساند. به همین جهت خداوند خبر داد ﴿لِّلَّذِينَ أَحۡسَنُواْ ٱلۡحُسۡنَىٰ وَزِيَادَةٞ﴾برای کسانی که در عبادت و پرستش خدا نیکوکاری کردهاند به گونهای که او را بر خویش مراقب دانسته و در عبادتش اخلاص داشته، و به اندازۀ توان خود آن را انجام دادهاند، و به اندازۀ توان خود آن را انجام دادهاند، و با بندگان خدا به اندازۀ توان خود با گفتار و کردار نکیویی کردهاند، و با جان و مال به آنان نیکی کرده، امر به معروف و نهی از منکر نموده و جاهلان را تعلیم داده و اعراض کنندگان را به صورتهای گوناگون نصحیت کردهاند. پس کسانی که نیکوکاری کردهاند پاداش نیکو برای آنان است و آن بهشت میباشد که در حسن و زیبایی کامل است. و نیز افزودهای بر آن دارند و آن نگاه کردن به چهرۀ خداوند بزرگوار و شنیدن سخن او، و دستیابی به خشنودی وی و شاد شدن به نزدیکی اوست. پس با برخورداری از این نعمتها، بالاترین چیزی را که آروزمندان در آرزوی آنند و جویندگان آنرا میطلبند به دست میآورند.
سپس دور شدن امر ناگوار را از آنان بیان کرد و فرمود: ﴿وَلَا يَرۡهَقُ وُجُوهَهُمۡ قَتَرٞوَلَا ذِلَّةٌ﴾و هیچ امر ناپسند و ناگواری به آنان نرسد، چون وقتی امری ناگوار به انسان برسد در چهرهاش نمایان میگردد، و چهرهاش دگرگون و تیره میشود.
اما ایشان همانطور که خداوند متعال در موردشان فرموده است: ﴿تَعۡرِفُ فِي وُجُوهِهِمۡ نَضۡرَةَ ٱلنَّعِيمِ٢٤﴾[المطففین: ۲۴]. «طراوت ناز و نعمت از چهرههایشان پیداست». ﴿أُوْلَٰٓئِكَ أَصۡحَٰبُ ٱلۡجَنَّةِ﴾اینان اهل بهشتاند و همواره در آن خواهنند بود. ﴿هُمۡ فِيهَا خَٰلِدُونَ﴾و آنان در آن جاودانه میمانند، نه به جایی دیگر برده میشوند و نه از آن دور شده و نه دگرگون میگردند.
آیهی ۲۷:
﴿وَٱلَّذِينَ كَسَبُواْ ٱلسَّئَِّاتِ جَزَآءُ سَيِّئَةِۢ بِمِثۡلِهَا وَتَرۡهَقُهُمۡ ذِلَّةٞۖ مَّا لَهُم مِّنَ ٱللَّهِ مِنۡ عَاصِمٖۖ كَأَنَّمَآ أُغۡشِيَتۡ وُجُوهُهُمۡ قِطَعٗا مِّنَ ٱلَّيۡلِ مُظۡلِمًاۚ أُوْلَٰٓئِكَ أَصۡحَٰبُ ٱلنَّارِۖ هُمۡ فِيهَا خَٰلِدُونَ٢٧﴾[یونس: ۲۷]. «و کسانیکه مرتکب کارهای زشت شدهاند کیفر هر کار زشتی به اندازۀ آن خواهد بود، و آنان را خواری فرا خواهد گرفت، در برابر خدا پناه دهندهای ندارند. انگار با پارههایی از شب چهرههایشان پوشانده شده است. اینان دوزخیانند، آنان در آن جاودانه میمانند».
وقتی اهل بهشت را یاد کرد، از اهل جهنم نیز سخن به میان آورد و بیان نمود تنها کالایی که از دنیا به دست آوردهاند کارهای بدی است که خدا را ناخشنود میکند، از قبیل انواع کفر و تکذیب کردن و انواع گیاهان. پس ﴿جَزَآءُ سَيِّئَةِۢ بِمِثۡلِهَا﴾کسانی که مرتکب کارهای زشت شدهاند، پاداش هر کار زشتی به اندازۀ همان کار زشت خواهد بود. یعنی بر حسب کارهای بدی که کردهاند و بر حسب اختلاف احوالشان سزایی به آنان میرسد که سبب غم و اندوه آنان خواهد شد. ﴿وَتَرۡهَقُهُمۡ ذِلَّةٞ﴾و ذلت و خواری و ترسی که از عذاب خدا در دلهایشان دارند، آنان را میپوشاند، و هیچکس نمیتواند عذاب خدا را از آنها دور نماید، و هیچ پناه دهندهای نیست که آنها را از عذاب او پناه دهد. و این خواری درونی به بیرونشان نیز سرایت مینماید، پس اثر آن سیاهی در چهرههایشان نمایان خواهد شد. ﴿كَأَنَّمَآ أُغۡشِيَتۡ وُجُوهُهُمۡ قِطَعٗا مِّنَ ٱلَّيۡلِ مُظۡلِمًاۚ أُوْلَٰٓئِكَ أَصۡحَٰبُ ٱلنَّارِۖ هُمۡ فِيهَا خَٰلِدُونَ﴾انگار با پارههایی از شب چهرههایشان پوشانده شده است. اینان دوزخیانند. آنان در آن جاودانه میمانند. این دو گروه چه تفاوت زیادی با هم دارند ﴿وُجُوهٞ يَوۡمَئِذٖ نَّاضِرَةٌ٢٢ إِلَىٰ رَبِّهَا نَاظِرَةٞ٢٣ وَوُجُوهٞ يَوۡمَئِذِۢ بَاسِرَةٞ٢٤ تَظُنُّ أَن يُفۡعَلَ بِهَا فَاقِرَةٞ٢٥﴾[القیامة: ۲۲-۲۵]. «در آن روز چهرههایی شادابند. بهسوی پروردگارشان مینگرند و در آن روز چهرههایی عبوس و ترش رو هستند. (زیرا) میدانند که به عذاب کمر شکنی گرفتار خواهند شد».
﴿وُجُوهٞ يَوۡمَئِذٖ مُّسۡفِرَةٞ٣٨ ضَاحِكَةٞ مُّسۡتَبۡشِرَةٞ٣٩ وَوُجُوهٞ يَوۡمَئِذٍ عَلَيۡهَا غَبَرَةٞ٤٠ تَرۡهَقُهَا قَتَرَةٌ٤١ أُوْلَٰٓئِكَ هُمُ ٱلۡكَفَرَةُ ٱلۡفَجَرَةُ٤٢﴾[عبس: ۳۸-۴۲]. «چهرههایی در آن روز درخشانند، خندان و شادانند، و چهرههایی است که بر آنها غبار نشسته، و آنها را تاریکی پوشانده است. آنان خود کافران فاجرند».
آیهی ۳۰-۲۸:
﴿وَيَوۡمَ نَحۡشُرُهُمۡ جَمِيعٗا ثُمَّ نَقُولُ لِلَّذِينَ أَشۡرَكُواْ مَكَانَكُمۡ أَنتُمۡ وَشُرَكَآؤُكُمۡۚ فَزَيَّلۡنَا بَيۡنَهُمۡۖ وَقَالَ شُرَكَآؤُهُم مَّا كُنتُمۡ إِيَّانَا تَعۡبُدُونَ٢٨﴾[یونس: ۲۸]. «و به یاد آور روزی که همگیشان را گرد میآوریم، سپس به مشرکان میگوییم: شما و معبودانی که با خدا شریک میگرفتید در جای خود بایستید. سپس در میانشان جدایی میافکنیم و شرکایشان میگویند: شما ما را نمیپرستیدید».
﴿فَكَفَىٰ بِٱللَّهِ شَهِيدَۢا بَيۡنَنَا وَبَيۡنَكُمۡ إِن كُنَّا عَنۡ عِبَادَتِكُمۡ لَغَٰفِلِينَ٢٩﴾[یونس: ۲۹]. «پس خداوند بین ما و شما کافی است. بدون شک ما از عبادت شما بیخبر بودهایم».
﴿هُنَالِكَ تَبۡلُواْ كُلُّ نَفۡسٖ مَّآ أَسۡلَفَتۡۚ وَرُدُّوٓاْ إِلَى ٱللَّهِ مَوۡلَىٰهُمُ ٱلۡحَقِّۖ وَضَلَّ عَنۡهُم مَّا كَانُواْ يَفۡتَرُونَ٣٠﴾[یونس: ۳۰]. «در آنجا هرکس کارهایی را که قبلاً کرده است میآزماید، و بهسوی خدا، مولای حقیقیشان برگردانده میشوند، و آنچه به دروغ ساخته و به هم بافته بودند از آنان ناپدید میشود».
خداوند متعال میفرماید: ﴿وَيَوۡمَ نَحۡشُرُهُمۡ جَمِيعٗا﴾و به یاد آور روزی که همگان را گرد میآوریم. یعنی همۀ خلایق را در روزی مشخص جمع نموده و مشرکان و آنچه را که به جای خدا میپرستیدند حاضر میکنیم. ﴿ثُمَّ نَقُولُ لِلَّذِينَ أَشۡرَكُواْ مَكَانَكُمۡ أَنتُمۡ وَشُرَكَآؤُكُمۡ﴾سپس به مشرکان میگوییم : شما و معبودانی که با خدا شریک میگرفتید در جای خود بایستید تا میان شما و آنها داوری کنیم. ﴿فَزَيَّلۡنَا بَيۡنَهُمۡ﴾سپس در میان جسمها و قلبهایشان جدایی میآوریم و دشمنی سختی میان آنها پدید میآید. این در حالی است که در دنیا خالصترین محبت و صمیمت را به پای یکدیگر ریخته بودند، سپس این محبت و دوستی به نفرت و دشمنی تبدیل میگردد. ﴿وَقَالَ شُرَكَآؤُهُم﴾و معبوداتی را که با خدا شریک میکردند از آنان بیزاری جسته و میگویند: ﴿مَّا كُنتُمۡ إِيَّانَا تَعۡبُدُونَ﴾شما ما را نمیپرستید. ما خدا را از اینکه شریک یا همتایی داشته باشد پاک و منزه میدانیم. ﴿فَكَفَىٰ بِٱللَّهِ شَهِيدَۢا بَيۡنَنَا وَبَيۡنَكُمۡ إِن كُنَّا عَنۡ عِبَادَتِكُمۡ لَغَٰفِلِينَ٢٩﴾خداوند کافی است که بین ما و شما گواه باشد. ما بدون شک از عبادت شما بیخبر بودهایم. ما نه شما را به آن دستور داده، و نه شما را به آن فرا خواندهایم، در واقع شما کسی را عبادت کردهاید که شما را به آن فرا خوانده است و آن شیطان است. همانطور که خداوند متعال فرموده است: ﴿أَلَمۡ أَعۡهَدۡ إِلَيۡكُمۡ يَٰبَنِيٓ ءَادَمَ أَن لَّا تَعۡبُدُواْ ٱلشَّيۡطَٰنَۖ إِنَّهُۥ لَكُمۡ عَدُوّٞ مُّبِينٞ٦٠﴾[یس: ۶۰]. «ای بنی آدم! مگر از شما پیمان نگرفتم که شیطان را عبادت و فرمانبرداری نکنید، زیرا او دشمنی آشکار است»؟ و فرموده است: ﴿وَيَوۡمَ يَحۡشُرُهُمۡ جَمِيعٗا ثُمَّ يَقُولُ لِلۡمَلَٰٓئِكَةِ أَهَٰٓؤُلَآءِ إِيَّاكُمۡ كَانُواْ يَعۡبُدُونَ٤٠ قَالُواْ سُبۡحَٰنَكَ أَنتَ وَلِيُّنَا مِن دُونِهِمۖ بَلۡ كَانُواْ يَعۡبُدُونَ ٱلۡجِنَّۖ أَكۡثَرُهُم بِهِم مُّؤۡمِنُونَ٤١﴾[سبأ: ۴۰-۴۱]. «و(یاد کن) روزی را که (خداوند) تمامی آنها را حشر میکند، سپس به فرشتگان میگوید: «آیا اینها بودند که شما را میپرستیدند؟» میگویند: پاک و منزهی تو، سرپرست و یاور ما تویی نه آنان! بلکه جنیان را پرستش میکردند، بیشترشان به آنها اعتقاد و ایمان داشتند».
پس فرشتگان بزرگوار و پیامبران و اولیا و امثالشان در روز قیامت، از کسانی که آنها را برای رفع مشکلات و برآوری حاجات و نیازها خواندهاند بیزاری میجویند، و آنان در این مورد راستگویند. پس در این هنگام مشرکان چنان حسرت و تاسف میخورند که قابل وصف نیست. و مشرکان مقدار و اندازۀ اعمالی را که انجام داده و کارهای زشتی که در گذشته کردهاند، میدانند و در این رو برای آنها روشن میشود که آنان دروغگو بوده و بر خدا دروغ بستهاند و عبادتشان از دیده ناپدید میشود و معبودهایشان از بین میروند و اسباب و وسیلهها را از دست میدهند. بنابر این فرمود: ﴿هُنَالِكَ﴾در آن روز، ﴿تَبۡلُواْ كُلُّ نَفۡسٖ مَّآ أَسۡلَفَتۡ﴾هرکس به بررسی اعمال و کارهایش میپردازد و سزا و جزای آن را میبیند. و به اندازۀ اعمالی که انجام داده است جزا و سزا داده میشود، پس اگر اعمالش بد باشد به او سزای بد داده میشود ﴿وَرُدُّوٓاْ إِلَى ٱللَّهِ مَوۡلَىٰهُمُ ٱلۡحَقِّۖ وَضَلَّ عَنۡهُم مَّا كَانُواْ يَفۡتَرُونَ﴾و بهسوی خدا، آقا و مولای حقیقیشان برگردانده میشوند و آنچه به دروغ ساخته، و گفته بودند: «شرکی که ما بر آن هستیم درست است و آنچه را که به غیر از خدا میپرستیم به ما فایده میدهد و عذاب را از ما دور میکند» از آنها ناپدید میشود.
آیهی ۳۳-۳۱:
﴿قُلۡ مَن يَرۡزُقُكُم مِّنَ ٱلسَّمَآءِ وَٱلۡأَرۡضِ أَمَّن يَمۡلِكُ ٱلسَّمۡعَ وَٱلۡأَبۡصَٰرَ وَمَن يُخۡرِجُ ٱلۡحَيَّ مِنَ ٱلۡمَيِّتِ وَيُخۡرِجُ ٱلۡمَيِّتَ مِنَ ٱلۡحَيِّ وَمَن يُدَبِّرُ ٱلۡأَمۡرَۚ فَسَيَقُولُونَ ٱللَّهُۚ فَقُلۡ أَفَلَا تَتَّقُونَ٣١﴾[یونس: ۳۱]. «بگو: چه کسی از آسمان و زمین به شما روزی میدهد؟ یا چه کسی مالک گوش و چشمها است؟ و چه کسی زنده را از مرده بیرون میآورد، و چه کسی مرده را از زنده بیرون میآورد؟ و چه کسی امور (هستی) را تدبیر میکند؟ خواهند گفت: «خدا»، پس بگو: آیا نمیترسید و پرهیزگار نمیشوید»؟!.
﴿فَذَٰلِكُمُ ٱللَّهُ رَبُّكُمُ ٱلۡحَقُّۖ فَمَاذَا بَعۡدَ ٱلۡحَقِّ إِلَّا ٱلضَّلَٰلُۖ فَأَنَّىٰ تُصۡرَفُونَ٣٢﴾[یونس: ۳۲]. «آن خداست که پروردگار راستین شماست، و پس از حق جز گمراهی دیگر چیست؟ پس چگونه (از حق) برگردانده میشوید»؟
﴿كَذَٰلِكَ حَقَّتۡ كَلِمَتُ رَبِّكَ عَلَى ٱلَّذِينَ فَسَقُوٓاْ أَنَّهُمۡ لَا يُؤۡمِنُونَ٣٣﴾[یونس: ۳۳]. «اینگونه فرمان پروردگارت بر کسانی که نافرمانی میکنند محقق گشت که آنان ایمان نمیآورند».
﴿قُلۡ﴾با کسانی که چیزهایی را شریک خدا ساخته و خداوند دلیلی بر صحت آن نازل نکرده است، به گفتگو بنشین و آنچه را که آنان در رابطه با توحید ربوبیت اقرار کردهاند دلیلی بر بطلان شرکشان در توحید الوهیت قرار ده و بگو ﴿مَن يَرۡزُقُكُم مِّنَ ٱلسَّمَآءِ وَٱلۡأَرۡضِ﴾چه کسی با فرستادن روزی از آسمان و بیرون آوردن انواع غذاها از زمین و فراهم آوردن اسباب آن به شما روزی میدهد؟ ﴿أَمَّن يَمۡلِكُ ٱلسَّمۡعَ وَٱلۡأَبۡصَٰرَ﴾یا چه کسی گوشها و چشمها را آفریده و چه کسی مالک آن است؟ و فقط گوش و چشم را ذکر کرد، و این از باب اشاره به «مفضول» از طریق «فاضل» است، و نیز اینکه دو عضو فواید بسیار زیادی برای آدامی دارند. ﴿وَمَن يُخۡرِجُ ٱلۡحَيَّ مِنَ ٱلۡمَيِّتِ﴾و چه کسی زنده را از مرده بیرون میآورد؟ مانن بیرون آوردن انواع درختان و گیاهان از دانهها و هستهها، و بیرون آوردن مومن از کافر و پرنده از تخم و مثال آن. ﴿وَيُخۡرِجُ ٱلۡمَيِّتَ مِنَ ٱلۡحَيِّ﴾و (چه کسی) مرده را از زنده بیرون میکند و نیز عکس آنچه که ذکر شد انجام میدهد؟ ﴿وَمَن يُدَبِّرُ ٱلۡأَمۡرَ﴾و (چه کسی) کار هستی را در جهان بالا و پایین تدبیر میکند؟ و این شامل همۀ انواع تدابیر الهی است. و چون در رابطه با این چیزها از آنان بپرسی، ﴿فَسَيَقُولُونَ ٱللَّهُ﴾خواهند گفت : خدا چون آنها به همۀ اینها اعتراف کرده و اقرار میکنند که خداوند در این چیزها شریکی ندارد. ﴿فَقُلۡ﴾پس حجت را بر آنان تمام کن و بگو: ﴿أَفَلَا تَتَّقُونَ﴾آیا از خداوند نمیترسید؟ و چرا عبادت را تنها برای او انجام نمیدهید و از همتایان و بتهایی که به جای او میپرستید دست نمیکشید؟!.
﴿فَذَٰلِكُمُ﴾کسی که ذات خویش را به این امور توصیف نمود، ﴿ٱللَّهُ رَبُّكُمُ﴾خدای معبود و ستده که همۀ خلایق را با نعمتهای خویش پرورش میدهد. و او ﴿ٱلۡحَقُّ﴾معبود به حق است. ﴿فَمَاذَا بَعۡدَ ٱلۡحَقِّ إِلَّا ٱلضَّلَٰلُ﴾و چیست پس از حق جز گمراهی؟
خداوند متعال در آفرینش و تدبیر همۀ امور یگانه و یکتاست، خداوندی که بندگان را از تمامی نعمات و برکات برخوردار نموده، و تنها اوست که خوبیها را میآورد و بدهیا را دور میکند، و او دارای نامهای نیکو و صفتهای کامل و بزرگ و صاحب شکوه و احسان است. ﴿فَأَنَّىٰ تُصۡرَفُونَ﴾پس چگونه از عبادت کسیکه چنین است بهسوی عبادت کسی که وجود ندارد و حتی نمیتواند سودی به خود برساند یا زیانی را از خویشتن دور کند و مالک مرگ و زنگی و حشر و نشر نیست، برگردانده میشوید. پس آنچه که شما به جای خدا میپرستید به اندازۀ ذرهای از فرمانروایی بهره ندارد، و به هیچ صورتی در آن شریک نیست، و جز با اجازۀ خدا نمیتواند شفاعت بکند.
پس هلاک باد کسی که برای او شریک میگیرد! و وای بر کسیکه به او کفر میورزد! به راستی که این دسته از انسانها دین و خرد و عقلهایشان را از دست داده، بلکه آنها دنیا و آخرتشان را نیز تباه کردهاند.
بنابراین خداوند در مورد آنها فرمود: ﴿كَذَٰلِكَ حَقَّتۡ كَلِمَتُ رَبِّكَ عَلَى ٱلَّذِينَ فَسَقُوٓاْ أَنَّهُمۡ لَا يُؤۡمِنُونَ٣٣﴾اینگونه فرمان پروردگارت بر کسانیکه نافرمانی میکنند محقق گشت که آنان ایمان نمیآورند، زیرا بعد از اینکه نشانهها و دلایل روشن را که مایۀ عبرت خردمندان و پند پرهیزگاران و هدایت جهانیان است به آنها نشان داد، از آن روی برتافتند.
آیه ۳۶-۳۴:
﴿قُلۡ هَلۡ مِن شُرَكَآئِكُم مَّن يَبۡدَؤُاْ ٱلۡخَلۡقَ ثُمَّ يُعِيدُهُۥۚ قُلِ ٱللَّهُ يَبۡدَؤُاْ ٱلۡخَلۡقَ ثُمَّ يُعِيدُهُۥۖ فَأَنَّىٰ تُؤۡفَكُونَ٣٤﴾[یونس: ۳۴]. «بگو: آیا از انبازان شما کسی هست که آفرینش را آغاز کند سپس آن را باز گرداند؟ بگو: تنها خدا آفرینش را آغاز میکند سپس آن را باز میگرداند. پس چگونه منحرف میشوید؟!».
﴿قُلۡ هَلۡ مِن شُرَكَآئِكُم مَّن يَهۡدِيٓ إِلَى ٱلۡحَقِّۚ قُلِ ٱللَّهُ يَهۡدِي لِلۡحَقِّۗ أَفَمَن يَهۡدِيٓ إِلَى ٱلۡحَقِّ أَحَقُّ أَن يُتَّبَعَ أَمَّن لَّا يَهِدِّيٓ إِلَّآ أَن يُهۡدَىٰۖ فَمَا لَكُمۡ كَيۡفَ تَحۡكُمُونَ٣٥﴾[یونس: ۳۵]. «بگو: آیا از انبازان شما کسی هست که بهسوی حق راهنمایی کند؟ بگو: خداوند بهسوی حق راهنمایی میکند. آیا آن کس که بهسوی حق هدایت میکند سزاوارتر است که پیروی شود یا کسی که خود راه نمییابد مگر اینکه راهنمایی گردد؟ پس شما را چه شده است؟ چگونه حکم میکنید»؟
﴿وَمَا يَتَّبِعُ أَكۡثَرُهُمۡ إِلَّا ظَنًّاۚ إِنَّ ٱلظَّنَّ لَا يُغۡنِي مِنَ ٱلۡحَقِّ شَيًۡٔاۚ إِنَّ ٱللَّهَ عَلِيمُۢ بِمَا يَفۡعَلُونَ٣٦﴾[یونس: ۳۶]. «و بیشترشان جز از گمان پیروی نمیکنند، و همانا گمان، انسان را از حق بینیاز نمیکند. به راستی خداوند به آنچه میکنند آگاه است».
خداوند متعال با بیان ناتوانی معبودان مشرکین و اینکه معبودان مشرکان به چنان صفاتی متصف نیستند که موجب معبود گشتن آنها باشد، میفرماید: ﴿قُلۡ هَلۡ مِن شُرَكَآئِكُم مَّن يَبۡدَؤُاْ ٱلۡخَلۡقَ﴾آیا از انبازان شما کسی هست که آفرینش را آغاز نماید؟ ﴿ثُمَّ يُعِيدُهُ﴾سپس آن را باز گرداند؟ و این استفهام به معنی نفی و تاکید است. یعنی هیچکس از آنان نیست که بتواند آفرینش را آغاز کند، سپس آن را باز بگرداند. این انبازان ضعیفتر و ناتوانتر از آنند که بتوانند آفرینش را آغاز کنند و سپس آن را باز بگردانند. ﴿قُلِ ٱللَّهُ يَبۡدَؤُاْ ٱلۡخَلۡقَ ثُمَّ يُعِيدُهُ﴾بگو: تنها خدا است که آفرینش را آغاز میکند، و سپس آن را باز میگرداند، بدون اینکه در این کار شریک و یاوری داشته باشد. ﴿فَأَنَّىٰ تُؤۡفَكُونَ﴾پس چگونه از عبادت خداوند یگانهای که در آفرینش اولیه و باز گرداندن آن یکتاست، به عبادت کسانی منحرف میشوید که چیزی نمیآفرینند و خودشان آفریده میشوند.
﴿قُلۡ هَلۡ مِن شُرَكَآئِكُم مَّن يَهۡدِيٓ إِلَى ٱلۡحَقِّ﴾بگو: آیا از انبازان شما کسی هست که بهسوی حق راهنمایی کند و با بیانات و ارشادات و الهام و توفیق خود مردم را به حق هدایت نماید»؟ ﴿قُلِ ٱللَّهُ يَهۡدِي لِلۡحَقِّ﴾بگو: تنها خدا بهسوی حق و به وسیلۀ دلایل و ارائۀ حجت و با الهام و توفیق دادن و کمک برای در پیش گرفتن بهترین و استوارترین راه، مردم را هدایت میکند. ﴿أَفَمَن يَهۡدِيٓ إِلَى ٱلۡحَقِّ أَحَقُّ أَن يُتَّبَعَ أَمَّن لَّا يَهِدِّيٓ إِلَّآ أَن يُهۡدَىٰ﴾آیا آن کس که بهسوی حق هدایت میکند سزاوارتر است که پیروی شود یا کسی که خود راه نمییابد مگر اینکه راهنمایی گردد؟ چون نمیداند و گمراه است. و این همان معبودان آنهایند که با خدا شریک میساختند، نه هدایت میکنند و نه هدایت مییابند مگر اینکه هدایت شوند. ﴿فَمَا لَكُمۡ كَيۡفَ تَحۡكُمُونَ﴾پس چه چیزی چنین بلایی را بر سر شما آورده است که به باطل حکم کرده و به درست بودن عبادت طاغوتهایی همراه با خدا حکم میکنید؟ در حالی که برایتان آشکار شده است که جز خدا هیچکس سزاوار عبادت نیست؟ پس روشن شد معبودان دروغینی را که همراه با «الله» پرستش میکنند دارای آن چنان صفتهای معنوی و علمی نیستند که اقتضا نماید در کنار خدا عبادت شوند، بلکه معبودان باطل آنها به کمبود و نقصهایی که موجب بطلان الوهیت آنهاست متصفاند، پس پرا این معبودان را به خدایی میگیرند؟
پاسخ این است که شیطان زشتترین دروغ و گمراهترین گمراهی را برای انسان میآراید، وآن را چنان برای او آراسته میگرداند که انسان به آن معتقد شده و به آن انس گرفته و آن را حق میگمارد، درحالیکه آن چیزی نیست.
بنابراین فرمود: ﴿وَمَا يَتَّبِعُ أَكۡثَرُهُمۡ إِلَّا ظَنًّا﴾و بیشتر کسانی که همراه با خدا شریکانی را به فریاد میخوانند جز از گمان پیروی نمیکنند. یعنی در حقیقت آنها از شریکانی که برای خدا قرار دادهاند پیروی نمیکنند، زیرا خداوند اصلاً شریکی ندارد، بلکه آنان از گمان خود پیروی میکنند و ﴿إِنَّ ٱلظَّنَّ لَا يُغۡنِي مِنَ ٱلۡحَقِّ شَيًۡٔا﴾به درستی که ظن و گمان انسان را از حق بینیاز نمیکند. پس آنان معبودان باطل را خدا نامیده و آنان را همراه با او پرستش کردند. ﴿إِنۡ هِيَ إِلَّآ أَسۡمَآءٞ سَمَّيۡتُمُوهَآ أَنتُمۡ وَءَابَآؤُكُم مَّآ أَنزَلَ ٱللَّهُ بِهَا مِن سُلۡطَٰنٍ﴾[النجم: ۲۳]. «این معبودان جز نامهایی نیستند که شما و پدرانتان نام نهادهاید. و خداوند بر (حقانیت) آنها هیچ دلیلی نازل نکرده است». ﴿إِنَّ ٱللَّهَ عَلِيمُۢ بِمَا يَفۡعَلُونَ﴾به راستی خداوند به آنچه میکنند آگاه است. و به شدت آنان را بر این کار عقوبت میدهد.
آیه ۴۱-۳۷:
﴿وَمَا كَانَ هَٰذَا ٱلۡقُرۡءَانُ أَن يُفۡتَرَىٰ مِن دُونِ ٱللَّهِ وَلَٰكِن تَصۡدِيقَ ٱلَّذِي بَيۡنَ يَدَيۡهِ وَتَفۡصِيلَ ٱلۡكِتَٰبِ لَا رَيۡبَ فِيهِ مِن رَّبِّ ٱلۡعَٰلَمِينَ٣٧﴾[یونس: ۳۷]. «ممکن نیست که این قرآن از سوی غیر خدا ساخته و پرداخته شود، بلکه تصدیق کنندۀ آن دسته از کتابهای آسمانی است که پیش از آن نازل شدهاند، و بیانگر حلال و حرام و احکام دینی و قدری و اخبار راستین است که شکی در آن نیست و از سوی پروردگار جهانیان است».
﴿أَمۡ يَقُولُونَ ٱفۡتَرَىٰهُۖ قُلۡ فَأۡتُواْ بِسُورَةٖ مِّثۡلِهِۦ وَٱدۡعُواْ مَنِ ٱسۡتَطَعۡتُم مِّن دُونِ ٱللَّهِ إِن كُنتُمۡ صَٰدِقِينَ٣٨﴾[یونس: ۳۸]. «آیا میگویند: پیامبران آن را به دروغ به خدا نسبت داده است؟ بگو: اگر راست میگویید سورهای مانند آن بیاورید و در این کار هرکس را که میتوانید به جز خدا به فریاد بخوانید و به کمک بطلبید».
﴿بَلۡ كَذَّبُواْ بِمَا لَمۡ يُحِيطُواْ بِعِلۡمِهِۦ وَلَمَّا يَأۡتِهِمۡ تَأۡوِيلُهُۥۚ كَذَٰلِكَ كَذَّبَ ٱلَّذِينَ مِن قَبۡلِهِمۡۖ فَٱنظُرۡ كَيۡفَ كَانَ عَٰقِبَةُ ٱلظَّٰلِمِينَ٣٩﴾[یونس: ۳۹]. «بلکه آنان چیزی را تکذیب کردند که آگاهی کامل از آن پیدا نکرده و هنوز تأویلش به آنان نرسیده است، بدینسان کسانی هم که پیش از آنان بودند تکذیب کردند، پس بنگر که سرانجام ستمکاران چگونه خواهد شد»؟!.
﴿وَمِنۡهُم مَّن يُؤۡمِنُ بِهِۦ وَمِنۡهُم مَّن لَّا يُؤۡمِنُ بِهِۦۚ وَرَبُّكَ أَعۡلَمُ بِٱلۡمُفۡسِدِينَ٤٠﴾[یونس: ۴۰]. «و برخی از آنان به آن ایمان میآورند و برخی به آن ایمان نمیآورند، و پروردگارت به حال تبهکاران داناتر است».
﴿وَإِن كَذَّبُوكَ فَقُل لِّي عَمَلِي وَلَكُمۡ عَمَلُكُمۡۖ أَنتُم بَرِيُٓٔونَ مِمَّآ أَعۡمَلُ وَأَنَا۠ بَرِيٓءٞ مِّمَّا تَعۡمَلُونَ٤١﴾[یونس: ۴۱]. «و اگر تو را تکذیب کردند، بگو: عمل من از آن خودم و عمل شما از آن خودتان است، شما از آنچه من میکنم بیزارید و من (نیز) از آنچه شما میکنید بیزارم».
خداوند متعال میفرماید: ﴿وَمَا كَانَ هَٰذَا ٱلۡقُرۡءَانُ أَن يُفۡتَرَىٰ مِن دُونِ ٱللَّهِ﴾ممکن و قابل تصور نیست که این قرآن به دروغ به خدا نسبت داده شود، چون آن کتاب بزرگی است که ﴿لَّا يَأۡتِيهِ ٱلۡبَٰطِلُ مِنۢ بَيۡنِ يَدَيۡهِ وَلَا مِنۡ خَلۡفِهِۦۖ تَنزِيلٞ مِّنۡ حَكِيمٍ حَمِيدٖ٤٢﴾[فصلت: ۴۲]. «باطل از جلو و پشت به آن راهی ندارد، بلکه از جانب خداوند حکیم و ستوده نازل شده است». و آن کتابی است که ﴿لَّئِنِ ٱجۡتَمَعَتِ ٱلۡإِنسُ وَٱلۡجِنُّ عَلَىٰٓ أَن يَأۡتُواْ بِمِثۡلِ هَٰذَا ٱلۡقُرۡءَانِ لَا يَأۡتُونَ بِمِثۡلِهِۦ وَلَوۡ كَانَ بَعۡضُهُمۡ لِبَعۡضٖ ظَهِيرٗا﴾[الإسراء: ۸۸]. «اگر انسانها و جنیان جمع شوند تا مانند آن را بیاورند، نمیتوانند مانند آن را بیاورند، گرچه برخی پشتیبان برخی دیگر باشند». و آن کتابی است که پروردگار جهانیان با آن سخن گفته است. پس چگونه کسی از مردم میتواند مانند آن را بگوید؟ و سخن، پیرو عظمت و صفت گویندۀ آن است.
پس اگر کسی در بزرگی و داشتن صفتهای کمال، مشابه خداوند است، میتواند مانند این قرآن را بیاورد. و اگر ـ به فرض ـ کسی به دروغ آن را به خدا نسبت میداد خداوند فوراً او را عذاب میکرد. ﴿وَلَٰكِن﴾اما خداوند این کتاب را به عنوان رحمت، و به منظور اتمام حجت بر تمام بندگان فرو فرستاده است. ﴿تَصۡدِيقَ ٱلَّذِي بَيۡنَ يَدَيۡهِ﴾خداوند آن را فرو فرستاده و تصدیق کنندۀ کتابهای آسمانی است که پیش از آن بودهاند، به این صورت که با آنها همسو بوده و آنچه را که آن کتابها به آن گواهی داده و به نزول آن مژده دادهاند، تصدیق میکند. ﴿وَتَفۡصِيلَ ٱلۡكِتَٰبِ﴾و بیانگر حلال و حرام و احکام دینی و قدری و اخبارهای راستین است. ﴿لَا رَيۡبَ فِيهِ مِن رَّبِّ ٱلۡعَٰلَمِينَ﴾به هیچ صورتی در آن شک و تردیدی نیست، بلکه آن حق و یقین است.
﴿تَنزِيلٞ مِّن رَّبِّ ٱلۡعَٰلَمِينَ٤٣﴾[الحاقة: ۴۳ الواقعة: ۸۰]. «از سوی پروردگار جهانیان نازل شده است». پروردگاری که همۀ هستی را با نعمتهای خود پرورش میدهد. و بزرگترین پرورش او عبارت است از اینکه این کتاب را بر آنان نازل فرمود که منافع دینی و دنیوی بندگان در آن است و مشتمل بر اخلاق و اعمال نیک میباشد.
﴿أَمۡ يَقُولُونَ﴾یا کسانی که آن را از روی سرکشی و ستمگری و عناد تکذیب میکنند، میگویند: ﴿ٱفۡتَرَىٰهُ﴾محمد صآن را به دروغ به خدا نسبت داده و آن را از طرف خودش آورده است؟!.
﴿قُلۡ﴾(حجت را بر آنان تمام کن و) بگو: ﴿فَأۡتُواْ بِسُورَةٖ مِّثۡلِهِۦ وَٱدۡعُواْ مَنِ ٱسۡتَطَعۡتُم مِّن دُونِ ٱللَّهِ إِن كُنتُمۡ صَٰدِقِينَ﴾اگر راست میگویید سورهای مانند آن بیاورید، و در این کار هرکس را که میتوانید به فریاد بخوانید، و به کمک بطلبید تا شما را برآوردن سورهای مانند آن یاری دهد و این محال است، و اگر ممکن بود آنها ادعا میکردند که توانایی این را دارند و مانند آن را میآورند. اما وقتی ناتوانی آنان روشن شد، مشخص گردید که آنچه گفتهاند باطل است، و هیچ دللی بر صحت آن ندارند. آنچه را که آنان را به تکذیب کردن قرآن که مشتمل بر حق است و حقی بالاتر از آن وجود ندارد، واداشت این بود که کاملاً به آن آگاهی میداشتند و آنرا به حق میفهمیدند یقیناً آنرا تصدیق میکردند و هنوز تاویل آن مبنی بر این که عذاب بر آنها فرود میآید برایشان نیامده است. و این تکذیب آنان از نوع تکذیب کسانی است که پیش از آنان بودهاند. بنابر این فرمود: ﴿كَذَٰلِكَ كَذَّبَ ٱلَّذِينَ مِن قَبۡلِهِمۡۖ فَٱنظُرۡ كَيۡفَ كَانَ عَٰقِبَةُ ٱلظَّٰلِمِينَ﴾بدینسان کسانی هم که پیش از آنان بودند تکذیب کردند، پس بنگر که سرانجام ستمکاران چگونه بوده است. سرانجامشان هلاکت بود و هیچکس از آنان باقی نماند. پس اینان باید بپرهیزند از اینکه به تکذیبشان ادامه دهند، زیرا در این صورت همان عذابی که بر ملتهای تکذیب کننده و نسلهای هلاکت شده فرود آمد بر آنان هم فرود خواهد آمد.
از این آیه بر میآید که در کارها باید تحقیق کرد، و اینکه شایسته نیست انسان قبل از اینکه از ماهیت چیزی کاملاً آگاهی پیدا کند به پذیرفتن یا نپذیرفتن آن مبادرت ورزد.
﴿وَمِنۡهُم مَّن يُؤۡمِنُ بِهِ﴾و برخی از آنان به قرآن و به آنچه که قرآن در بر دارد ایمان میآورند، ﴿وَمِنۡهُم مَّن لَّا يُؤۡمِنُ بِهِۦۚ وَرَبُّكَ أَعۡلَمُ بِٱلۡمُفۡسِدِينَ﴾و برخی به آن ایمان نمیآورند، و پروردگارت به حال تباهکاران داناتر است، و آنها کسانی هستندکه از روی ستم و مخالفت به آن ایمان نمیآورند، پس خداوند آنها را به خاطر فسادشان به شدت مجازات خواهد کرد.
﴿وَإِن كَذَّبُوكَ﴾و اگر تو را تکذیب کردند، به دعوت خودت ادامه بده. چیزی از حساب آنان بر تو نیست و از حساب تو چیزی بر آنان نیست، و هر یک از شما در مقابل عملش جوابگو میباشد. ﴿فَقُل لِّي عَمَلِي وَلَكُمۡ عَمَلُكُمۡۖ أَنتُم بَرِيُٓٔونَ مِمَّآ أَعۡمَلُ وَأَنَا۠ بَرِيٓءٞ مِّمَّا تَعۡمَلُونَ﴾و بگو: عمل من از آن خودم و عمل شما از آن خودتان است، شما از آنچه من انجام میدهم بیزارید، و من (نیز) از آنچه شما میکنید بیزارم. همانطور که خداوند متعال فرموده است: (من عمل صلحا فلنفسه و من اساء فعلیها) هرکس کا ر شایستهای انجام دهد به نفع او میباشد، و هرکس کار بدی را انجام دهد به زیان خودش است.
آیهی ۴۴-۴۲:
﴿وَمِنۡهُم مَّن يَسۡتَمِعُونَ إِلَيۡكَۚ أَفَأَنتَ تُسۡمِعُ ٱلصُّمَّ وَلَوۡ كَانُواْ لَا يَعۡقِلُونَ٤٢﴾[یونس: ۴۲]. «و از آنان کسانی هستند که به تو گوش فرا میدهند، آیا تو (می توانی) کران را - هرچند که عقل و خردی نیز نداشته باشند - بشنوانی»؟
﴿وَمِنۡهُم مَّن يَنظُرُ إِلَيۡكَۚ أَفَأَنتَ تَهۡدِي ٱلۡعُمۡيَ وَلَوۡ كَانُواْ لَا يُبۡصِرُونَ٤٣﴾[یونس: ۴۳]. «و گروهی از آنان به تو مینگرند، آیا تو میتوانی نابینایان را - هر چند که نبینند - رهنمود کنی»؟
﴿إِنَّ ٱللَّهَ لَا يَظۡلِمُ ٱلنَّاسَ شَيۡٔٗا وَلَٰكِنَّ ٱلنَّاسَ أَنفُسَهُمۡ يَظۡلِمُونَ٤٤﴾[یونس: ۴۴]. «همانا خداوند بر مردم هیچ ستمی نمیکند اما مردم بر خویشتن ستم میکنند».
خداوند از حال کسانیکه پیامبر و پیامش را تکذیب میکنند خبر داده و میفرماید: ﴿وَمِنۡهُم مَّن يَسۡتَمِعُونَ إِلَيۡكَ﴾و از آنان کسانی هستند که به هنگام قرائت قرآن به پیامبر گوش فرامی دهند، اما نه به خاطر راه یافتن و هدایت شدن، بلکه به صورت تفریحی و برای اینکه تکذیب کنند، و به خاطر جستجوی اشتباه و لغزش گوش میدهند، و این گوش فرا دادن مفید نیست و خیری را برای آنان به بار نمیآورد. قطعاً دروازۀ توفیق بر آنان بسته شده و از قفایدۀ گوش دادن محروم میشوند. بنابر این فرمود: ﴿أَفَأَنتَ تُسۡمِعُ ٱلصُّمَّ وَلَوۡ كَانُواْ لَا يَعۡقِلُونَ﴾آیا تو میتوانی (سختی را) به کران بشنوائی هرچند که نفهم و ندان باشند؟ و این است،هام به معنی نفی موکد است. یعنی تو هرگز نمیتوانی کران را بشنوانی. کسانی که کر هستند هر چند با صدای بلند با آنان صحبت کنی نمیتوانی سخن را به سمع آنان برسانی. به ویژه وقتی که عقل هم نداشته باشند. پس وقتی که شنوانیدن کر نفهم محال است، همچنین شنوانیدن تکذیب کنندگان به گونهای که از آن فایدهای ببرند محال و غیر ممکن است. اما همین کران آنچه را که حجت رسای خدا را بر آنان اقامه کند شنیدهاند. و این نیکی از راههای بسیار اساسی برای کسب علم و دانش است که بر آنان مسدود شده است، و آن راه مسموعاتی است که متعلق به خبر میباشند.
سپس بسته شدن راه دوم را که راه نگاه کردن است بیان نمود و فرمود: ﴿وَمِنۡهُم مَّن يَنظُرُ إِلَيۡكَ﴾و گروهی از آنان به تو مینگرند، اما نگریستن آنان به تو و احوال شما را جویا شدن برایشان فایدهای ندارد، پس همانگونه که تو نمیتوانی نابینایان را رهنمود کنی، نیز اینها را هدایت نخواهی کرد.
پس وقتی که عقل و شنوایی و بیناییشان که راه رسیدن به علم و آگاهی و شناخت حقایق میباشد فاسد شده است چه راهی آنانرا به حق میرساند؟ ﴿وَمِنۡهُم مَّن يَنظُرُ إِلَيۡكَ﴾بیانگر آن است که در نگاه کردن به پیامبر صو اندیشه در رهنمود و اخلاق و کارهایش و آنچه او بهسوی آن فرا میخواند از بزرگترین دلایل بر راستی و صداقت او و صحت آنچه که آورده است میباشد، و فردی که دارای بینایی و بینش است با نگریستن به پیامبر از هر دلیل دیگری مستغنی میشود.
﴿إِنَّ ٱللَّهَ لَا يَظۡلِمُ ٱلنَّاسَ شَيۡٔٗا﴾بدون شک خداوند بر مردم هیچ ستمی نمیکند، پس به بدیهایشان نمیافزاید و از نیکیهایشان نمیکاهد. ﴿وَلَٰكِنَّ ٱلنَّاسَ أَنفُسَهُمۡ يَظۡلِمُونَ﴾اما مردم بر خویشتن ستم میکنند، چرا که حق پیش آنان میآید اما آن را نمیپذیرند، و در نتیجه خداوند با مهر زدن بر دل و گوش و چشمهایشان آنان را سزا میدهد.
آیهی ۴۵:
﴿وَيَوۡمَ يَحۡشُرُهُمۡ كَأَن لَّمۡ يَلۡبَثُوٓاْ إِلَّا سَاعَةٗ مِّنَ ٱلنَّهَارِ يَتَعَارَفُونَ بَيۡنَهُمۡۚ قَدۡ خَسِرَ ٱلَّذِينَ كَذَّبُواْ بِلِقَآءِ ٱللَّهِ وَمَا كَانُواْ مُهۡتَدِينَ٤٥﴾[یونس: ۴۵]. «و روزی که آنان را گرد میآورد، گویی جز ساعتی از روز نماندهاند، با همدیگر آشنا میشوند. به راستی کسانی که لقای خدا را تکذیب کردند زیان دیده و راه یافته نبودند».
خداوند متعال از سرعت سپری شدن دنیا خبر میدهد، و اینکه مردم را در روزی گرد میآورد که هیچ شکی در آن نیست و مردم فکر میکنند جز ساعتی از روز (در دنیا) نماندهاند. و انگار نعمت و رنجی بر آنها نگذشته است، و آنها همدیگر را میشناسند، همانطور که در دنیا چنین بودند. پس در این روزگار پرهیزگاران فایده میبرند و کسانی که لقای خدا را دروغ انگاشته و به راه راست و دین استوار هدایت نشدند، زیان میبینند، چون نعمت را از دست داده و سزاوار وارد شدن به جهنم گردیدهاند.
آیهی ۴۶:
﴿وَإِمَّا نُرِيَنَّكَ بَعۡضَ ٱلَّذِي نَعِدُهُمۡ أَوۡ نَتَوَفَّيَنَّكَ فَإِلَيۡنَا مَرۡجِعُهُمۡ ثُمَّ ٱللَّهُ شَهِيدٌ عَلَىٰ مَا يَفۡعَلُونَ٤٦﴾[یونس: ۴۶]. «و اگر بخشی از آنچه بدیشان وعده دادهایم به تو نشان دهیم، یا تو را بمیرانیم (در هر دو صورت) بازگشتشان بهسوی ماست، و خداوند از آنچه میکنند آگاه است».
ای پیامبر ص! برای این تکذیب کنندگان غم مخور، و برای نابودی آن شتاب مکن، زیرا لازم است عذابی را که به آنان وعده دادهایم به آنان برسد، پس یا در دنیا آن را چشمهای خود خاهی دید و آرام خواهی گرفت، و یا در آخرت، پس بازگشت آنان بهسوی خداست، و خداوند آنان را به آنچه که میکردند آگاه خواهد ساخت، چیزی که خداوند آن را بر شمرده است ولی آنان آن را از یاد بردهاند، و خداوند بر هر چیزی آگاه است.
پس در اینجا به آنان وعید سختی داده شده است، و این دلجویی است از پیامبری که قومش او را تکذیب کرده و با او مخالفت ورزیدهاند.
آیهی ۴۹-۴۷:
﴿وَلِكُلِّ أُمَّةٖ رَّسُولٞۖ فَإِذَا جَآءَ رَسُولُهُمۡ قُضِيَ بَيۡنَهُم بِٱلۡقِسۡطِ وَهُمۡ لَا يُظۡلَمُونَ٤٧﴾[یونس: ۴۷]. «و هر امتی دارای پیامبری است، پس هرگاه پیامبرشان آید به دادگری در میانشان داوری میشود، و هیچ ستمی بدیشان نمیشود».
﴿وَيَقُولُونَ مَتَىٰ هَٰذَا ٱلۡوَعۡدُ إِن كُنتُمۡ صَٰدِقِينَ٤٨﴾[یونس: ۴۸]. «و میگویند: اگر راست میگویید این وعده چه وقت خواهد بود»؟
﴿قُل لَّآ أَمۡلِكُ لِنَفۡسِي ضَرّٗا وَلَا نَفۡعًا إِلَّا مَا شَآءَ ٱللَّهُۗ لِكُلِّ أُمَّةٍ أَجَلٌۚ إِذَا جَآءَ أَجَلُهُمۡ فَلَا يَسۡتَٔۡخِرُونَ سَاعَةٗ وَلَا يَسۡتَقۡدِمُونَ٤٩﴾[یونس: ۴۹]. «بگو: من اختیار هیچ سود و زیانی برای خودم ندارم مگر آنچه که خدا بخواهد. هر امتی دارای مدت زمان محدودی است، و چون زمان آنان به سر رسد نه لحظهای از آن پس افتند و نه پیش میافتند».
خداوند متعال میفرماید: ﴿وَلِكُلِّ أُمَّةٖ﴾و برای هر امتی پیامبری است، ﴿رَّسُولٞ﴾پیامبری بوده است که آنها را بهسوی توحید و دین فرامی خواند ﴿فَإِذَا جَآءَ رَسُولُهُمۡ﴾و چون پیامبرشان با نشانههای روشنی پیش آنان آمد، برخی وی را تصدیق کردند و برخی تکذیب. پس خداوند به انصاف و دادگری میان آنان داوری مینماید، مومنان را نجات داده و تکذیب کنندگان را هلاک میسازد. ﴿وَهُمۡ لَا يُظۡلَمُونَ﴾و ستمی بدیشان نمیشود. زیرا قبل از فرستادن پیامبران و اتمام حجت بر آنان عذاب داده نمیشوند. یا بدون گناه و ارتکاب جرم عذاب بر آنان فرود نمیآید. پس کسانی که تو را تکذیب میکنند باید از تشابه با امتهای هلاک شده بترسند، چرا که به عذابی گرفتار خواهند شد که انها بدان گرفتار شدند.
و عقوب را دیر نپندارند و بگویند: ﴿مَتَىٰ هَٰذَا ٱلۡوَعۡدُ إِن كُنتُمۡ صَٰدِقِينَ﴾اگر راست میگویید این وعده کی خواهد آمد؟ این ستمی است که آنها مرتکب شدند، آنگاه که از پیامبر صخواستند قیامت و عذاب را بیاورد، در حالی که میدانستند هیچ چیزی در اختیار و نیست، بلکه فقط رساندن و بیان کردن برای مردم بر او واجب است.
و اما آمدن روز حساب، و فرود آوردن عذاب بر آنها از جانب خداست، و زمانی که مدت تعیین شده از سوی خدا فرا رسد بر آنان فرود میآید، و هرگاه آن وقت طبق حکمت الهی بیاید نه لحظهای از آن پس میافتند و نه لحظهای از آن پیشی میگیرند. پس تکذیب کنندگان از شتاب ورزیدن بپرهیزند زیرا آنان در آمدن عذاب خدا عجله دارند و شتاب میورزند اما هرگاه فرود بیاید عذاب او از گروه مجرمان برگردانده نمیشود. بنابر این مفرود:
آیهی ۵۲-۵۰:
﴿قُلۡ أَرَءَيۡتُمۡ إِنۡ أَتَىٰكُمۡ عَذَابُهُۥ بَيَٰتًا أَوۡ نَهَارٗا مَّاذَا يَسۡتَعۡجِلُ مِنۡهُ ٱلۡمُجۡرِمُونَ٥٠﴾[یونس: ۵۰]. «بگو: به من بگویید: اگر عذاب او (=خداوند) شبانگاه یا در روز به سراغ شما بیاید گناهکاران به خاطر چه چیز برای فرا رسیدن آن شتاب دارند»؟
﴿أَثُمَّ إِذَا مَا وَقَعَ ءَامَنتُم بِهِۦٓۚ ءَآلۡـَٰٔنَ وَقَدۡ كُنتُم بِهِۦ تَسۡتَعۡجِلُونَ٥١﴾[یونس: ۵۱]. «سپس آیا وقتی که تحقق یابد به آن ایمان میآورید؟ آیا اکنون (ایمان میآورید) درحالیکه برای فرا رسیدن آن شتاب میورزیدید»؟!
﴿ثُمَّ قِيلَ لِلَّذِينَ ظَلَمُواْ ذُوقُواْ عَذَابَ ٱلۡخُلۡدِ هَلۡ تُجۡزَوۡنَ إِلَّا بِمَا كُنتُمۡ تَكۡسِبُونَ٥٢﴾[یونس: ۵۲]. «سپس به ستمکاران گفته میشود: عذاب جاودانه را بچشید، آیا جز در برابر کارهایی که میکردید کیفر داده میشوید»؟
خداوند متعال میفرماید: ﴿قُلۡ أَرَءَيۡتُمۡ إِنۡ أَتَىٰكُمۡ عَذَابُهُۥ بَيَٰتًا أَوۡ نَهَارٗا﴾بگو: به من بگویید اگر عذاب خداوند به هنگام خوابتان در شب یا روز و به هنگام بیخبریتان بیاید،. ﴿مَّاذَا يَسۡتَعۡجِلُ مِنۡهُ ٱلۡمُجۡرِمُونَ﴾این گناهکاران به خاطر چه چیز برای فرا رسیدن آن شتاب دارند؟یعنی این چه بشارتی است که در ان شتاب میکنند؟ و برای فرا رسیدن چه عذابی شتاب میورزند؟
﴿أَثُمَّ إِذَا مَا وَقَعَ ءَامَنتُم بِهِ﴾سپس، آیا وقتی که (عذاب بر شما) تحقق یافت به ان ایمان میاورید؟ بایددانست که ایمان آوردن به هنگام فرا رسیدن عذاب فایدهای ندارد. و در حالی که ادعا میکرند آنها ایمان آوردهاند از روی سرزنش و توبیخ به آنها گفته میشود ﴿ءَآلۡـَٰٔنَ﴾آیا اکنون و در حالت سختی و دشواری ایمن میآورید؟ ﴿وَقَدۡ كُنتُم بِهِۦ تَسۡتَعۡجِلُونَ﴾و حکمت خداوند در میان بندگانش اینگونه جاری است که اگر آنها قبل از وقوع عذاب بهسوی او باز گردند آنان را میآمرزد. همانطور که خداوند متعال در مورد فرعون آنگاه که داشت غرق میشد، میفرماید: ﴿قَالَ ءَامَنتُ أَنَّهُۥ لَآ إِلَٰهَ إِلَّا ٱلَّذِيٓ ءَامَنَتۡ بِهِۦ بَنُوٓاْ إِسۡرَٰٓءِيلَ وَأَنَا۠ مِنَ ٱلۡمُسۡلِمِينَ﴾[یونس: ۹۰]. «فرعون گفت: ایمان آوردم که هیچ معبود بر حقی نیست جز خدایی که بنیاسراییل به او ایمان آوردهاند، و من از مسلمانان هستم»، اما خداوند به او گفت: ﴿ءَآلۡـَٰٔنَ وَقَدۡ عَصَيۡتَ قَبۡلُ وَكُنتَ مِنَ ٱلۡمُفۡسِدِينَ٩١﴾[یونس: ۹۱]. «آیا اکنون ایمان میآوری حال آنکه قبلاً سرپیجی کردی و از تباهکاران بودی»؟ و خداوند متعال فرموده است: ﴿فَلَمۡ يَكُ يَنفَعُهُمۡ إِيمَٰنُهُمۡ لَمَّا رَأَوۡاْ بَأۡسَنَاۖ سُنَّتَ ٱللَّهِ ٱلَّتِي قَدۡ خَلَتۡ فِي عِبَادِهِ﴾[غافر: ۸۵]. «پس ایمانشان به آنان فایدهای نداد آنگاه که عذاب ما را دیدند. این قانون خداست که (از قدیم) در میان بندگانش جاری گشته است».
و در اینجا فرمود: ﴿أَثُمَّ إِذَا مَا وَقَعَ ءَامَنتُم بِهِۦٓۚ ءَآلۡـَٰٔنَ﴾سپس، آیا وقتی که عذاب تحقق یابد به آن ایمان میآورید و ادعای ایمان میکنید؟ حال آنکه ﴿وَقَدۡ كُنتُم بِهِۦ تَسۡتَعۡجِلُونَ﴾برای فرا رسیدن آن شتاب میورزیدید؟ پس این چیزی است که خود انجام دادید و این چیزی است که برای آمدنش شتاب ورزیدید.
﴿ثُمَّ قِيلَ لِلَّذِينَ ظَلَمُواْ﴾سپس در روز قیامت به ستمکاران که سزای اعمالشان به طور کامل دریافت کردند گفته میشود: ﴿ذُوقُواْ عَذَابَ ٱلۡخُلۡدِ﴾عذابی بچشید، که شما در آن همیشه میمانید، و یک لحظه از شما دور نمیشود. ﴿هَلۡ تُجۡزَوۡنَ إِلَّا بِمَا كُنتُمۡ تَكۡسِبُونَ﴾آیا جز در برابر کارهایی که انجام میدادید از قبیل کفر و تکذیب و گناهان کیفر داده میشوید؟!.
آیهی ۵۶-۵۳:
﴿وَيَسۡتَنۢبُِٔونَكَ أَحَقٌّ هُوَۖ قُلۡ إِي وَرَبِّيٓ إِنَّهُۥ لَحَقّٞۖ وَمَآ أَنتُم بِمُعۡجِزِينَ٥٣﴾[یونس: ۵۳]. «و از تو میپرسند: آیا آن (وعده) راست است؟ بگو: آری! سوگند به پروردگارم که آن راست است و شما نمیتوانید خدا را درمانده کنید».
﴿وَلَوۡ أَنَّ لِكُلِّ نَفۡسٖ ظَلَمَتۡ مَا فِي ٱلۡأَرۡضِ لَٱفۡتَدَتۡ بِهِۦۗ وَأَسَرُّواْ ٱلنَّدَامَةَ لَمَّا رَأَوُاْ ٱلۡعَذَابَۖ وَقُضِيَ بَيۡنَهُم بِٱلۡقِسۡطِ وَهُمۡ لَا يُظۡلَمُونَ٥٤﴾[یونس: ۵۴]. «و اگر هر کسیکه ستم کرده است آنچه را که در زمین است در اختیار داشت آن را برای نجات خود میپرداخت. و چون عذاب خدا را ببینند آهسته و پنهانی اظهار ندامت میکنند و در میان آنان به دادگری داوری میگردد، و بدیشان ستمی نمیشود».
﴿أَلَآ إِنَّ لِلَّهِ مَا فِي ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضِۗ أَلَآ إِنَّ وَعۡدَ ٱللَّهِ حَقّٞ وَلَٰكِنَّ أَكۡثَرَهُمۡ لَا يَعۡلَمُونَ٥٥﴾[یونس: ۵۵]. «آگاه باشید آنچه که در آسمانها و زمین است از آن خداست. آگاه باشید که وعدۀ خداوند حق است ولی بیشتر آنان نمیدانند».
﴿هُوَ يُحۡيِۦ وَيُمِيتُ وَإِلَيۡهِ تُرۡجَعُونَ٥٦﴾[یونس: ۵۶]. «اوست که زنده میکند و میمیراند، و بهسوی او باز گردانده میشوید».
خداوند متعال به پیامبرش صمیفرماید: ﴿وَيَسۡتَنۢبُِٔونَكَ﴾و تکذیب کنندگان از روی خیره سری و مخالفت ورزیدن از و میپ، نه برای اینکه مسئله روشن شود و راه یابند. ﴿أَحَقٌّ هُوَ﴾که آیا محشور شدن بندگان و برانگیختن شدن آنها پس از مرگشان و در روز قیامت، و جزا داده شدن بندگان بر حسب اعمالشان، اگر کار نیک انجام داده باشند پاداش نیک دریافت کنند و اگر کار بد انجام داده باشند پاداش بد، راست است؟ ﴿قُلۡ﴾بر راست بودن آن سوگند یاد کن، و با استدلال واضح به آنان بگو: ﴿إِي وَرَبِّيٓ إِنَّهُۥ لَحَقّٞ﴾آری! سوگند به پروردگارم که آن راست است و هیچ شک و شبههای در آن نیست. ﴿وَمَآ أَنتُم بِمُعۡجِزِينَ﴾و نمیتوانید خدا را از اینکه شما را برانگیزد درمانده کنید. پس همانطور که شما را ابتدا آفرید در حالی که چیزی نبودید، همانطور باری دیگر شما را باز میگرداند تا طبق اعمالتان سزا و جزا دهد.
و چون قیامت فرا رسد در آن روز، ﴿وَلَوۡ أَنَّ لِكُلِّ نَفۡسٖ ظَلَمَتۡ﴾اگر کسی که با کفر ورزیدن و انجام گناه بر خویشن ستم کرده است، ﴿مَا فِي ٱلۡأَرۡضِ﴾همۀ آنچه را که در زمین است از قبیل طلا و نقره و غیره را داشته باشد و آن را برای نجات خود از عذاب خدا بپردازد، ﴿لَٱفۡتَدَتۡ بِهِ﴾و آنرا بلا گردان خود دهد و فدیۀ گناهانش کند، به او فایدهای نخواهد داد، زیرا سود و زیان و پاداش و عذابی مبنی بر کارهای شایسته و بد آدمی خواهد بود. ﴿وَأَسَرُّواْ ٱلنَّدَامَةَ لَمَّا رَأَوُاْ ٱلۡعَذَابَ﴾و چون عذاب را ببینند، کسانی که ستم کردهاند آهسته و پنهانی اظهار ندامت میکنند، و بر کارهایی که در گذشته کردهاند پشیمان میشوند. اما دیگر کار از کار گذشته است، ﴿وَقُضِيَ بَيۡنَهُم بِٱلۡقِسۡطِ﴾و به دادگری کامل و به دور از هر نوع ستم و ظلمی در میان آنان داوری میشود.
﴿أَلَآ إِنَّ لِلَّهِ مَا فِي ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضِ﴾آگاه باشید که آنچه که در آسمانها و زمین است از آن خداست. و طبق حکم دینی و قدری خود در آن حکم مینماید، و در میان آنها به فرمان جزاییاش حکم خواهد کرد. بنابر این ﴿أَلَآ إِنَّ وَعۡدَ ٱللَّهِ حَقّٞ وَلَٰكِنَّ أَكۡثَرَهُمۡ لَا يَعۡلَمُونَ﴾آگاه باشید که وعدۀ خداوند حق است ولی بیشتر آنان نمیدانند. پس خود را برای لقای خدا آماده نمیکنند بلکه حتی به آن ایمان نمیآورند درحالیکه دلایل قطعی و حجتهای عقلی و نقلی بر صحت آن دلالت مینماید. ﴿هُوَ يُحۡيِۦ وَيُمِيتُ﴾زنده گرداندن و میراندن و انواع تدابیر در اختیار اوست و در آن شریکی ندارد. ﴿وَإِلَيۡهِ تُرۡجَعُونَ﴾و در روز قیامت بهسوی او برگردانده میشوید، و شما را طبق اعمالتان جزا و سزا میدهد، اگر اعمالتان خوب باشد پاداش خوب به شما میدهد و اگر اعمالتان بد باشد سزای بد به شما میدهد.
آیهی ۵۸-۵۷:
﴿يَٰٓأَيُّهَا ٱلنَّاسُ قَدۡ جَآءَتۡكُم مَّوۡعِظَةٞ مِّن رَّبِّكُمۡ وَشِفَآءٞ لِّمَا فِي ٱلصُّدُورِ وَهُدٗى وَرَحۡمَةٞ لِّلۡمُؤۡمِنِينَ٥٧﴾[یونس: ۵۷]. «ای مردم! از سوی پروردگارتان اندرزی، و درمان چیزهایی که در سینههاست برای شما آمده است، و هدایت و رحمتی است برای مؤمنان».
﴿قُلۡ بِفَضۡلِ ٱللَّهِ وَبِرَحۡمَتِهِۦ فَبِذَٰلِكَ فَلۡيَفۡرَحُواْ هُوَ خَيۡرٞ مِّمَّا يَجۡمَعُونَ٥٨﴾[یونس: ۵۸]. «بگو: به فضل و رحمت خداست که (مسلمانان) باید شادمان شوند. و این از آنچه فراهم میآورند بهتر است».
خداوند متعال با بیان صفتهای خوب این کتاب بزرگوار، مردم را به روی آوردن به آن تشویق میکند. پس فرمود ﴿يَٰٓأَيُّهَا ٱلنَّاسُ قَدۡ جَآءَتۡكُم مَّوۡعِظَةٞ مِّن رَّبِّكُمۡ﴾ای مردم، از سوی پروردگارتان اندرزی، برای شما آمده است که شما را پند داده و از کارهایی که باعث ناخشنودی خدا و گرفتار شدن به عذابش میگردد بیم میدهد، و با بیان آثار و مفاسد آن شما را از آن بر حذر میدارد. ﴿وَشِفَآءٞ لِّمَا فِي ٱلصُّدُورِ﴾و درمانی است برای آنچه که در سینههاست. این قرآن برای بیماریهای حاصل از شهوات که در سینههاست و آدمی را از فرمان بردن از شریعت باز میدارد، نیز برای بیماریهای حاصل از شبهات که علم یقینی را دچار نقص و کمبود میکنند، درمان است. چون در قرآن پندها و تشویق و ترساندن و وعده و وعیدهایی است که باعث روی آوردن بنده و ترساندن او میگردد. و چون علاقه به انجام کارهای خوب، و ترس بر اساس تکرار معانی و مفاهیم قرآنی در وی رشد نماید، از این کار واجب میآید که خواستۀ خدا را بر خواستۀ نفس مقدم بداردف نیز این امر موجب میشود تا آنچه را که خدا میپسندد از شهوت نفس برای او دوست داشتنیتر شود.
و همچنین دلایل و حجتهایی که در قرآن است و خداوند آن را به شیوههای مختلف و به بهترین صورت بیان کرده است هر شک و شبههای که به «ساحت» حق وارد شود از بین میبرد و قلب را به بالاترین درجات یقین میرساند و چون قلب از بیماری رهایی یابد و لباس تندرستی به تن کند همۀ اعضا از آن پیروی میکنند، زیرا اعضا با سلامت قلب تندرستی به دست میآورند، و با فاسد شدن آن فاسد میگردند. ﴿وَهُدٗى وَرَحۡمَةٞ لِّلۡمُؤۡمِنِينَ﴾و هدایت و رحمتی است برای مومنان. پس هدایت شناخت حق و عمل کردن به آن است. و رحمت عبارت است از خیر و احسان و پاداش دنیا و قیامت که نصیب کسی میشود که به هدایت قرآن رهنمون شده باشد. پس هدایت بزرگترین وسیله، و رحمت بهترین و برترین اهداف است. اما به وسیلۀ این قرآن جز مومن هدایت نمیشود، و این قرآن فقط برای مومنان مآیه رحمت است.
و چون هدایت به دست آید و رحمت پدید آمده از هدایت نازل شود، سعادت و رستگاری و سود و موفقیت و شادی و سرور به دست خواهد آمد. بنابر این خداوند متعال دستور داده است تا به آن خوشحال شوند. پس فرمود: ﴿قُلۡ بِفَضۡلِ ٱللَّهِ﴾بگو: به فضل خدا که قرآن است و بزرگترین نعمت و احسان و فضلی است که به بندگانش ارزانی نموده است. ﴿وَبِرَحۡمَتِهِ﴾و به رحمت او که دین و ایمان و عبادت خدا و دوست داشتن او و شناخت اوست. ﴿فَبِذَٰلِكَ فَلۡيَفۡرَحُواْ هُوَ خَيۡرٞ مِّمَّا يَجۡمَعُونَ﴾به همین باید شادمان شوند، و این از هر آنچه فراهم میآورند اعم از کالاهای دنیا و لذتهای آن بهتر است.
پس نعمت دین که سعادت هر دو جهان را به همراه دارد با تمام آنچه که در دنیا هست و از بین میرود قابل مقایسه نیست. دین کجا و دنیا کجا!.
و خداوند دستور داده است به هنگام برخورداری از فضل و رحمتش شاد شویم، چون این مر باعث شاداب گشتن و با نشاط شدن نفس میگردد، و سبب میشود تا انسان شکر خدا را بهجای بیاورد و نیرو بگیرد و به علم و ایمان علاقهمند شود و به آنها بیافزاید. و این امر پسندیدهای است، به خلاف شاد شدن به شهوتهای دنیا و لذتهایش، یا شاد شدن به خاطر باطل، زیرا این امر مذموم است. خداوند متعال در مورد قوم قارون بیان فرموده است که به وی گفتند: ﴿لَا تَفۡرَحۡۖ إِنَّ ٱللَّهَ لَا يُحِبُّ ٱلۡفَرِحِينَ﴾[القصص: ۷۶]. «شاد مباش! همانا خداوند شادمانان را دوست نمیدارد».
همانطور که خداوند متعال در مورد کسانی که به باطلی که نزدشان بود خوشحال شده بودند، با آنچه پیامبران آورده بودند متناقض بود، فرموده است: ﴿فَلَمَّا جَآءَتۡهُمۡ رُسُلُهُم بِٱلۡبَيِّنَٰتِ فَرِحُواْ بِمَا عِندَهُم مِّنَ ٱلۡعِلۡمِ﴾[غافر: ۸۳]. «و هنگامیکه پیامبرانشان با دلایل روشن نزد آنان آمدند به دانشی که نزدشان بود شاد شدند».
آیهی ۶۰-۵۹:
﴿قُلۡ أَرَءَيۡتُم مَّآ أَنزَلَ ٱللَّهُ لَكُم مِّن رِّزۡقٖ فَجَعَلۡتُم مِّنۡهُ حَرَامٗا وَحَلَٰلٗا قُلۡ ءَآللَّهُ أَذِنَ لَكُمۡۖ أَمۡ عَلَى ٱللَّهِ تَفۡتَرُونَ٥٩﴾[یونس: ۵۹]. «بگو: به من بگویید آنچه از روزی که خداوند برایتان فرستاده است (چرا) برخی از آن را حرام و برخی از آن را حلال نمودهاند؟ آیا خداوند به شما اجازه داده است یا بر خداوند دروغ میبندید»؟!.
﴿وَمَا ظَنُّ ٱلَّذِينَ يَفۡتَرُونَ عَلَى ٱللَّهِ ٱلۡكَذِبَ يَوۡمَ ٱلۡقِيَٰمَةِۗ إِنَّ ٱللَّهَ لَذُو فَضۡلٍ عَلَى ٱلنَّاسِ وَلَٰكِنَّ أَكۡثَرَهُمۡ لَا يَشۡكُرُونَ٦٠﴾[یونس: ۶۰]. «آیا کسانیکه بر خدا دروغ میبندند و در روز قیامت بهسوی خدا بر میگردند، گمان میبرند چگونه با آنان رفتار شود؟ به راستی خداوند نسبت به مردم دارای فضل و مهربانی است ولی بیشترشان سپاسگزار نیستند».
خداوند متعال با اعتراض بر مشرکانی که حرام خدا را حلال نمودند و حلال او را حرام کردند، میفرماید: ﴿قُلۡ أَرَءَيۡتُم مَّآ أَنزَلَ ٱللَّهُ لَكُم مِّن رِّزۡقٖ﴾بگو: «به من بگویید: انواع حیوانات حلال گوشت که خداوند روزی شما قرار داده و رحمتی برای شما گردانده است، ﴿فَجَعَلۡتُم مِّنۡهُ حَرَامٗا وَحَلَٰلٗا﴾(چرا) برخی از آنرا حرام و برخی از آن را حلال نمودهاند؟ آنانرا سرزنش کن و به خاطر این گفتۀ فاسدشان به آنها بگو: ﴿قُلۡ ءَآللَّهُ أَذِنَ لَكُمۡۖ أَمۡ عَلَى ٱللَّهِ تَفۡتَرُونَ﴾آیا خداوند به شما اجازه داده است (این کار را بکنید) یا بر خداوند دروغ میبندید؟ و مشخص است که خداوند به آنان اجازه نداده است. پس دانسته شد که آنها دروغ میبندند.
﴿وَمَا ظَنُّ ٱلَّذِينَ يَفۡتَرُونَ عَلَى ٱللَّهِ ٱلۡكَذِبَ يَوۡمَ ٱلۡقِيَٰمَةِ﴾آیا کسانی که بر خدا دروغ میبندند دربارۀ عذابی که پروردگار در روز قیامت به آنان میچشاند چه گمان دارند؟ خداوند متعال فرموده است: ﴿وَيَوۡمَ ٱلۡقِيَٰمَةِ تَرَى ٱلَّذِينَ كَذَبُواْ عَلَى ٱللَّهِ وُجُوهُهُم مُّسۡوَدَّةٌ﴾[الزمر: ۶۰]. «و روز قیامت میبینی کسانی را که بر خدا دروغ بستهاند چهرههایشان سیاه شده است». ﴿إِنَّ ٱللَّهَ لَذُو فَضۡلٍ عَلَى ٱلنَّاسِ﴾به راستی که خداوند نسبت به مردم دارای فضل و مهربانی زیاد و بخشش فراواغن است. ﴿وَلَٰكِنَّ أَكۡثَرَهُمۡ لَا يَشۡكُرُونَ﴾ولی بیشترشان سپاسگزار نیستند، یا شکر و فضل خدا را به جای نمیآورند و یا اینکه از فضل و نعمت خدا در راستای نافرمانی او کمک میگیرند. و یا از آن محروم گردند و آنچه را که خدا بر بندگانش ارزانی نموده است نپذیرند. و تعداد اندکی از آنان سپاس گزارند و به نعمتهای او اعتراف میکنند و ستایش خدا را بر نعمتهایش به جای میآورند و از آن در راه طاعت خدا کمک میگیرند.
و ازاین آیه استنباط میشود که اصل در همۀ خوراکها حلال بودن است، مگر آن چیزی که شریعت حرام کرده است، چون پروردگار بر کسی که رزق و روزی وی را حرام کند اعتراض کرده است.
آیهی ۶۱:
﴿وَمَا تَكُونُ فِي شَأۡنٖ وَمَا تَتۡلُواْ مِنۡهُ مِن قُرۡءَانٖ وَلَا تَعۡمَلُونَ مِنۡ عَمَلٍ إِلَّا كُنَّا عَلَيۡكُمۡ شُهُودًا إِذۡ تُفِيضُونَ فِيهِۚ وَمَا يَعۡزُبُ عَن رَّبِّكَ مِن مِّثۡقَالِ ذَرَّةٖ فِي ٱلۡأَرۡضِ وَلَا فِي ٱلسَّمَآءِ وَلَآ أَصۡغَرَ مِن ذَٰلِكَ وَلَآ أَكۡبَرَ إِلَّا فِي كِتَٰبٖ مُّبِينٍ٦١﴾[یونس: ۶۱]. «و تو در هیچ حالتی قرار نمیگیری و چیزی از قرآن نمیخوانی، و هیچ کاری را نمیکنید مگر اینکه بر شما گواهیم آنگاه که شما بدان مبادرت میورزید، و به آن مشغول میشوید. و به اندازۀ ذرهای در زمین و آسمان از پروردگارت پوشیده نمیماند، و نه کوچکتر از آن و نه بزرگتر از آن مگر اینکه در کتابی روشن نوشته شده است».
خداوند متعال از فراگیری نظارت و آگاهیاش بر تمام حالات بندگان و حرکت و سکونت آنان خبر میدهد، و در ضمن آنانرا فرا میخواند که همواره او را مراقب و حاضر و ناظر بدانند.
پس فرمود: ﴿وَمَا تَكُونُ فِي شَأۡنٖ﴾و تو در هیچ حالت دینی و دنیوی قرار نمیگیری. ﴿وَمَا تَتۡلُواْ مِنۡهُ مِن قُرۡءَانٖ﴾و چیزی از قرآنی که بهسوی تو وحی شده است، نمیخوانی، ﴿وَلَا تَعۡمَلُونَ مِنۡ عَمَلٍ﴾و هیچ کار کوچک یا بزرگی را انجام نمیهید، ﴿إِلَّا كُنَّا عَلَيۡكُمۡ شُهُودًا إِذۡ تُفِيضُونَ فِيهِ﴾مگر اینکه در آن وقت که آن را آغاز کرده و سپس ادامه میدهید بر شما گواهیم. و آنها را مخلصانه و مجدانه انجام دهید، و از آنچه خداوند نمیپسندد، بپرهیزید، زیرا از شما اطلاع دارد و ظاهر و باطن شما را میداند. ﴿وَمَا يَعۡزُبُ عَن رَّبِّكَ مِن مِّثۡقَالِ ذَرَّةٖ فِي ٱلۡأَرۡضِ وَلَا فِي ٱلسَّمَآءِ وَلَآ أَصۡغَرَ مِن ذَٰلِكَ وَلَآ أَكۡبَرَ إِلَّا فِي كِتَٰبٖ مُّبِينٍ﴾و به اندازۀ ذرهای در زمین و آسمان از آگاهی و سمع و بصر پروردگارت پوشیده نمیماند و نه کوچکتر از آن و نه بزرگتر از آن مگر اینکه در کتابی روشن نوشته شده است. یعنی علم و آگاهی او آن را فراگرفته و قلمش آن را نوشته است.
و این دو قسمت از اقسام چهارگانهی قضا و قدر است که خداوند در بسیاری جاها آن دور را همراه با هم بیان میدارد. و آن دو، علم فراگیر خداوند به همۀ اشیا و نوشتن همه اتفاقات است. هم چنانکه در جای دیگر میفرماید: ﴿أَلَمۡ تَعۡلَمۡ أَنَّ ٱللَّهَ يَعۡلَمُ مَا فِي ٱلسَّمَآءِ وَٱلۡأَرۡضِۚ إِنَّ ذَٰلِكَ فِي كِتَٰبٍۚ إِنَّ ذَٰلِكَ عَلَى ٱللَّهِ يَسِيرٞ٧٠﴾[الحج: ۷۰]. «آیا نمیدانی که خداوند آنچه را که در آسمانها و زمین است میداند، بیگمان آن در کتابی نوشته شده است، همانا آن بر خداوند آسان است».
آیهی ۶۴-۶۲:
﴿أَلَآ إِنَّ أَوۡلِيَآءَ ٱللَّهِ لَا خَوۡفٌ عَلَيۡهِمۡ وَلَا هُمۡ يَحۡزَنُونَ٦٢﴾[یونس: ۶۲]. «هان! بیگمان دوستان خدا بیمی بر آنان نیست و آنها اندوهگین نمیشوند».
﴿ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ وَكَانُواْ يَتَّقُونَ٦٣﴾[یونس: ۶۳]. «کسانیکه ایمان آورده و پرهیزگاری پیشه کردهاند».
﴿لَهُمُ ٱلۡبُشۡرَىٰ فِي ٱلۡحَيَوٰةِ ٱلدُّنۡيَا وَفِي ٱلۡأٓخِرَةِۚ لَا تَبۡدِيلَ لِكَلِمَٰتِ ٱللَّهِۚ ذَٰلِكَ هُوَ ٱلۡفَوۡزُ ٱلۡعَظِيمُ٦٤﴾[یونس: ۶۴]. «برای آنان در زندگانی دنیا و آخرت بشارت است، وعدههای خداوند هیچ دگرگونی نمیپذیرد، این همان رستگاری بزرگ است».
خداوند متعال از دوستانش خبر میدهد و کارها و صفتها و پاداش آنان را بیان مینماید. پس فرمود: ﴿أَلَآ إِنَّ أَوۡلِيَآءَ ٱللَّهِ لَا خَوۡفٌ عَلَيۡهِمۡ﴾هان! بیگمان دوستان خدا بیمی بر آنان نیست. و ترسی از شداید و سختیهایی ندارند که در آینده فرا روی آنان است.
﴿وَلَا هُمۡ يَحۡزَنُونَ﴾و بر گذشته (نیز) اندوهگین نمیشوند، چون آنها در گذشته جز کارهای شایسته انجام ندادهاند. و چون ترسی ندارند و اندوهی بر آنان نیست از امنیت و سعادت و نیکی فراوانی که جز خدا کسی آن را نمیداند برخوردار خواهند شد.
سپس صفتشان را بیان کرد و فرمود: ﴿ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ﴾کسانی که به خدا و فرشتگان و کتابها و پیامبرانش، و به روز قیامت و تقدیر خیر و شر او ایمان آورده و با پرهیزگاری و بهجای آوردن دستورات و پرهیز از منهیات، راستی ایمانشان را نشان دادهاند.
پس هرکس که مومنی پرهیزگار باشد، دوست خداوند است. بنابر این ﴿لَهُمُ ٱلۡبُشۡرَىٰ فِي ٱلۡحَيَوٰةِ ٱلدُّنۡيَا وَفِي ٱلۡأٓخِرَةِ﴾برای آنان در زندگانی دنیا و آخرت بشارت است،اما بشارت در دنیا ذکر خیر و محبت در دلهای مومنان و خواب راستین، و برخورداری از لطف خدا و اینکه پروردگار برای او میسر گرداند که بهترین اعمال را انجام دهد و به نیکوترین اخلاق متصف گردد، و اینکه او را از اخلاق و رفتار زشت باز دارد.
و اما بشارت در آخرت، ابتدا به هنگام گرفتن ارواح است، همان طور که خداوند متعال فرموده است: ﴿إِنَّ ٱلَّذِينَ قَالُواْ رَبُّنَا ٱللَّهُ ثُمَّ ٱسۡتَقَٰمُواْ تَتَنَزَّلُ عَلَيۡهِمُ ٱلۡمَلَٰٓئِكَةُ أَلَّا تَخَافُواْ وَلَا تَحۡزَنُواْ وَأَبۡشِرُواْ بِٱلۡجَنَّةِ ٱلَّتِي كُنتُمۡ تُوعَدُونَ٣٠﴾[فصلت: ۳۰]. «بی گمان کسانی که گفتند: پروردگار ما «الله» است سپس استقامت کردند، فرشتگان بر آنان فرود میآیند (و میگویند:) نترسید و اندوهگین نشوید و شما را مژده باد و شاد شوید به بهشتی که وعده داده میشوید».
و در قبر نیز به خشنودی خدا و نعمت همیشگی مژده داده میشوند. و بشارت کامل در آخرت با ورود به باغهای بهشت و نجات از عذاب دردناک حاصل میشود.
﴿لَا تَبۡدِيلَ لِكَلِمَٰتِ ٱللَّهِ﴾وعدههای خداوند هیچ دگرگونی نمیپذیرد، بلکه آنچه خداوند وعده داده حق است، و تغییر و دگرگونی در آن به وجود نمیآید، چون خداوند در گفتارش راستگوست، و هیچکس نمیتواند در آنچه او مقرر نموده با وی مخالفت کند.
﴿ذَٰلِكَ هُوَ ٱلۡفَوۡزُ ٱلۡعَظِيمُ﴾این است رستگاری بزرگ چون مشتمل بر نجات از هر امر ناگوار و ناخوشایند و دست یابی به هر خواسته و آرزوی دوست داشتنی است. و رستگاری را در آن منحصر کرد، چون رستگاری برای غیر اهل ایمان و تقوا وجود ندارد.
حاصل مطلب این که مژده، هر خیر و ثوابی را در بر دارد، و خداوند در دنیا و آخرت آن را نتیجۀ ایمان و پرهیزگاری قرار داده است بنابراین، آن را به طور مطلق بیان فرمود و مقیدش نکرد.
آیهی ۶۵:
﴿وَلَا يَحۡزُنكَ قَوۡلُهُمۡۘ إِنَّ ٱلۡعِزَّةَ لِلَّهِ جَمِيعًاۚ هُوَ ٱلسَّمِيعُ ٱلۡعَلِيمُ٦٥﴾[یونس: ۶۵]. «و سخنان آنان تو را اندوهگین نسازد، زیرا عزت کاملاً از آنِ خداست، او شنوای آگاه است».
سخنانی که تکذیب کنندگان دربارۀ تو میگویند و از این طریق به عیبجویی از تو و دینت میپردازند، شما را اندوهگین نسازد، و بد ان که این سخنان آنان را عزت و قدرت نمیبخشد و به شما نیز زیانی نمیرساند. ﴿إِنَّ ٱلۡعِزَّةَ لِلَّهِ جَمِيعًا﴾چرا که عزت کاملاٌ از آن خداست، به هرکس که بخواهد آن را میدهد و آن را از هرکس بخواهد میگیرد. خداوند متعال میفرماید: ﴿مَن كَانَ يُرِيدُ ٱلۡعِزَّةَ فَلِلَّهِ ٱلۡعِزَّةُ جَمِيعًا﴾[فاطر: ۱۰]. «هر کس عزت را میخواهد پس عزت، همگی از آن خداست». یعنی باید آن را با اطاعت از خدا بجویید. به دلیل اینکه بعد از آن فرموده است: ﴿إِلَيۡهِ يَصۡعَدُ ٱلۡكَلِمُ ٱلطَّيِّبُ وَٱلۡعَمَلُ ٱلصَّٰلِحُ يَرۡفَعُهُ﴾[فاطر: ۱۰]. «سخن پاک بهسوی او بالا میرود و کردار شایسته را بلند مینماید». و مشخص است که شما بر طاعت الهی قرار داری، و عزت خدا از آن شما و پیروانت است. ﴿وَلِلَّهِ ٱلۡعِزَّةُ وَلِرَسُولِهِۦ وَلِلۡمُؤۡمِنِينَ﴾[المنافقون: ۸]. «و عزت از آن خدا و پیامبر و مؤمنان است».
﴿هُوَ ٱلسَّمِيعُ ٱلۡعَلِيمُ﴾او شنوای داناست. یعنی شنوایی او همۀ صداها را احاطه نموده است و هیچ چیزی بر او پوشیده نمیماند، و آگاهی و دانایی او همۀ آشکارها و پنهانها را احاطه کرده است، پس به اندازۀ ذرهای در آسمانها و زمین، نه کوچکتر از آن و نه بزرگتر از آن از پروردگارت پوشیده نمیماند. و او تعالی سخن شما و دشمنانت را میشنود، و به طور مصل از آن آگاه است. پس به دانش و آگاهی خدا بسنده کن، زیرا هرکس از خدا بترسد خدا او را کافی است.
آیهی ۶۷-۶۶:
﴿أَلَآ إِنَّ لِلَّهِ مَن فِي ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَمَن فِي ٱلۡأَرۡضِۗ وَمَا يَتَّبِعُ ٱلَّذِينَ يَدۡعُونَ مِن دُونِ ٱللَّهِ شُرَكَآءَۚ إِن يَتَّبِعُونَ إِلَّا ٱلظَّنَّ وَإِنۡ هُمۡ إِلَّا يَخۡرُصُونَ٦٦﴾[یونس: ۶۶]. «و آگاه باش هرکس که در آسمانها و زمین است از آن خداست. کسانی که غیر از خدا شریکانی را به فریاد میخوانند جز از گمان پیروی نمیکنند، و کارشان جز تخمین و دروغ گفته نیست».
﴿هُوَ ٱلَّذِي جَعَلَ لَكُمُ ٱلَّيۡلَ لِتَسۡكُنُواْ فِيهِ وَٱلنَّهَارَ مُبۡصِرًاۚ إِنَّ فِي ذَٰلِكَ لَأٓيَٰتٖ لِّقَوۡمٖ يَسۡمَعُونَ٦٧﴾[یونس: ۶۷]. «او خدایی است که شب را برای شما پدید آورده است تا در آن آرامش یابید. بیگمان در این کار برای گروهی که میشنوند نشانههاست».
خداوند متعال خبر میدهد که آفرینش، و فرمانروایی آسمانها و زمین و تمام بندگانی که در آن دو میباشند از آن دو میباشند، و هرگونه که بخواهد در آنها تصرف میکند. پس همه از آن خدایند، و تحت تدبیر او هستند، ومسخر او میباشند، و سزاوار هیچ چیزی از عبادت نیستند و به هیچ وجهی شریک خدا نمیباشند.
بنابراین فرمود: ﴿وَمَا يَتَّبِعُ ٱلَّذِينَ يَدۡعُونَ مِن دُونِ ٱللَّهِ شُرَكَآءَۚ إِن يَتَّبِعُونَ إِلَّا ٱلظَّنَّ﴾و کسانی که غیر از خدا شریکانی را به فریاد میخوانند، جز از گمان پیروی نمیکنند و گمان نیز آدمی را از حق بینیاز نمیگرداند. ﴿وَإِنۡ هُمۡ إِلَّا يَخۡرُصُونَ﴾و کارشان جز تخمین و دروغ گفته نیست.
پس اگر در اینکه میگوید: «معبودانشان شریکان خدا هستند» راست میگویند، بروند و از صفات آنان چیزی را بیاورند که با وجود آن معبودانشان سزاوار یک ذره عبادت گردند اما هرگز نمیتوانند صفتی از صفات ربوبیت را برای آنان اثبات کنند. آیا کسی از معبودانشان هست که چیزی بیافریند؟ یا روزی بدهد و یا مالک چیزی از مخلوقات باشد؟ یا شب و روز را که خداوند آنها را مایۀ پایداری مردم قرار دادهاست بگرداند.
﴿هُوَ ٱلَّذِي جَعَلَ لَكُمُ ٱلَّيۡلَ لِتَسۡكُنُواْ فِيهِ﴾و او خدایی است که شب را برای شما پدید آورده است تا به سبب تاریکی که زمین را میپوشاند در خواب و استراحت بیارامید. و اگر روشنایی ادامه مییافت آنها آرام نمیگرفتند.
﴿وَٱلنَّهَارَ مُبۡصِرًا﴾و خداوند روز را روشن گردانیده است تا مردم به وسیلۀ روشنایی آن را ببیند و به کار و زندگی و کسب منافع دین و دنیای خود بپردازند.
﴿إِنَّ فِي ذَٰلِكَ لَأٓيَٰتٖ لِّقَوۡمٖ يَسۡمَعُونَ﴾بیگمان در این کار برای گروهی که (مطالبی را) از سر فهم و پذیرش و رهنمود شدن نه از روی خود بزرگ بینی و دشمنی از خداوند میشنوند نشانههایی برای آنان وجود دارد. و با این آیات استدلال میکنند که فقط خداوند معبود یگانه و خداوند بر حق است و الوهیت غیر از او باطل است و او مهربان و دانا و حکیم است.
آیهی ۷۰-۶۸:
﴿قَالُواْ ٱتَّخَذَ ٱللَّهُ وَلَدٗاۗ سُبۡحَٰنَهُۥۖ هُوَ ٱلۡغَنِيُّۖ لَهُۥ مَا فِي ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَمَا فِي ٱلۡأَرۡضِۚ إِنۡ عِندَكُم مِّن سُلۡطَٰنِۢ بِهَٰذَآۚ أَتَقُولُونَ عَلَى ٱللَّهِ مَا لَا تَعۡلَمُونَ٦٨﴾[یونس: ۶۸]. «گفتند: خداوند فرزندی برگرفته است، او پاک (و منزه) است او بینیاز است. آنچه در آسمانها و زمین است از آن اوست، هیچ دلیلی بر این (ادعا) ندارید، آیا به خداوند چیزی نسبت میدهید که نمیدانید»!.
﴿قُلۡ إِنَّ ٱلَّذِينَ يَفۡتَرُونَ عَلَى ٱللَّهِ ٱلۡكَذِبَ لَا يُفۡلِحُونَ٦٩﴾[یونس: ۶۹]«بگو: به راستی آنان که بر خدا دروغ میبندند رستگار نمیشوند».
﴿مَتَٰعٞ فِي ٱلدُّنۡيَا ثُمَّ إِلَيۡنَا مَرۡجِعُهُمۡ ثُمَّ نُذِيقُهُمُ ٱلۡعَذَابَ ٱلشَّدِيدَ بِمَا كَانُواْ يَكۡفُرُونَ٧٠﴾[یونس: ۷۰]. «بهرهای ازاین دنیا است، سپس بازگشتشان بهسوی ماست، و آنگاه ما عذاب سخت را به سبب کفری که میورزیدند به آنان میچشانیم».
خداوند متعال از تهمتی که مشرکان به پروردگار جهانیان میزنند خبر داده و میفرماید: ﴿قَالُواْ ٱتَّخَذَ ٱللَّهُ وَلَدٗا﴾گفتند: خداوند فرزندی برگرفته است. پس خداوند خویشتن را از چنین چیزی منزه قرار داده و میفرماید: ﴿سُبۡحَٰنَهُ﴾پاک (و منزه) است از آنچه ستمگران میگویند. و او فراتر از آن کمبودهایی است که به وی نسبت میدهند. سپس خداوند بر این مر چندین دلیل آورد.
دلیل اول: ﴿هُوَ ٱلۡغَنِيُّ﴾بینیاز فقط منحصر در اوست، و از هر جهت و به هر صورت و از هر نظر بینیاز است. پس او که بینیاز است چرا برای خود فرزندی میگیرد؟ آیا به خاطر نیازی که به فرزند دارد این کار را میکند؟ این با بینیازی او متضاد است، زیرا هیچکس فرزندی بر نمیگیرد مگر اینکه به آن نیاز داشته باشد.
دلیل دوم: ﴿لَهُۥ مَا فِي ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَمَا فِي ٱلۡأَرۡضِ﴾آنچه در آسمانها و زمین است از آن اوست. و این یک قاعدۀ جامع و فراگیر است و هیچ موجودی از اهل آسمانها و زمین از آن بیرون نمیرود و همۀ مخلوق و بندگان خدا هستند.
و مشخص است که این صفت کلی و فراگیر منافی آن است که برای او فرزندی باشد، زیرا فرزند از جنس پدرش است و مخلوق و مملوک نخواهد بود. پس مالکیت او بر آسمانها و زمین با فرزند داشتن متضاد است.
دلیل سوم: ﴿إِنۡ عِندَكُم مِّن سُلۡطَٰنِۢ بِهَٰذَآ﴾آیا دلیلی دارید که خدا فرزندی داشته باشد؟ و اگر آنان دلیلی داشتند آن را آشکار میکردند. و هنگامیکه خداوند آنها را به مبارزه طلبید و آنها از آوردن دلیل ناتوان شدند، بطلان گفتههایشان آشکار شد، و معلوم گشت که سخنی بدون علم و آگاهی است. بنابر این فرمود: ﴿أَتَقُولُونَ عَلَى ٱللَّهِ مَا لَا تَعۡلَمُونَ﴾آیا چیزی را به خداوند نسبت میدهید که نمیدانید؟ زیرا این از بزرگترین کارهای حرام است.
﴿قُلۡ إِنَّ ٱلَّذِينَ يَفۡتَرُونَ عَلَى ٱللَّهِ ٱلۡكَذِبَ لَا يُفۡلِحُونَ٦٩﴾بگو: به راستی آنان که بر خدا دروغ میببندند به خواستههایشان دست نمییابند، و هدفشان حاصل نمیگردد، بلکه آنها در دنیا از کفر و دروغ خود بهره من میشوند، سپس بهسوی خدا منتقل شده و بهسوی او باز میگردند. و آنگاه عذاب سخت را به سبب کفری که میورزیدند به آنان میچشاند. ﴿وَمَا ظَلَمَهُمُ ٱللَّهُ وَلَٰكِنۡ أَنفُسَهُمۡ يَظۡلِمُونَ﴾[آل عمران: ۱۱۷]. «و خداوند بر آنان ستم نکرده است، بلکه آنان خودشان بر خویشتن ستم میکنند».
آیهی ۷۳-۷۱:
﴿وَٱتۡلُ عَلَيۡهِمۡ نَبَأَ نُوحٍ إِذۡ قَالَ لِقَوۡمِهِۦ يَٰقَوۡمِ إِن كَانَ كَبُرَ عَلَيۡكُم مَّقَامِي وَتَذۡكِيرِي بَِٔايَٰتِ ٱللَّهِ فَعَلَى ٱللَّهِ تَوَكَّلۡتُ فَأَجۡمِعُوٓاْ أَمۡرَكُمۡ وَشُرَكَآءَكُمۡ ثُمَّ لَا يَكُنۡ أَمۡرُكُمۡ عَلَيۡكُمۡ غُمَّةٗ ثُمَّ ٱقۡضُوٓاْ إِلَيَّ وَلَا تُنظِرُونِ٧١﴾[یونس: ۷۱]. «و سرگذشت نوح را برای آنان بخوان، آنگاه که به قوم خود گفت: «ای قوم من! اگر ماندنِ من و پند دادنم به آیات خدا بر شما گران میآید، پس بر خدا توکل نمودهام. تصمیم قاطع بگیرید و انبازان خود را حاضر کنید سپس کارتان نباید بر خودتان پوشیده باشد. سپس آنچه را که میخواهید در حق من انجام دهید، دریغ نکنید و مرا مهلت ندهید».
﴿فَإِن تَوَلَّيۡتُمۡ فَمَا سَأَلۡتُكُم مِّنۡ أَجۡرٍۖ إِنۡ أَجۡرِيَ إِلَّا عَلَى ٱللَّهِۖ وَأُمِرۡتُ أَنۡ أَكُونَ مِنَ ٱلۡمُسۡلِمِينَ٧٢﴾[یونس: ۷۲]. «و اگر (از دعوت من) روی گرداندید (به من زیانی نمیرسانید) و از شما پاداشی نخواسته بودم، مزد و پاداش من جز بر خدا نیست، و فرمان داده شدهام که از تسلیم شدگان باشم».
﴿فَكَذَّبُوهُ فَنَجَّيۡنَٰهُ وَمَن مَّعَهُۥ فِي ٱلۡفُلۡكِ وَجَعَلۡنَٰهُمۡ خَلَٰٓئِفَ وَأَغۡرَقۡنَا ٱلَّذِينَ كَذَّبُواْ بَِٔايَٰتِنَاۖ فَٱنظُرۡ كَيۡفَ كَانَ عَٰقِبَةُ ٱلۡمُنذَرِينَ٧٣﴾[یونس: ۷۳]. «پس او را تکذیب کردند و او و کسانی را که با وی در کشتی بودند نجات دادیم، و آنان را جانشین گردانیدیم، و کسانی را که آیات ما را تکذیب کردند، غرق نمودیم. پس بنگر که سرانجام بیم داده شدگان چگونه شد»؟.
خداوند متعال به پیامبرش میفرماید: ﴿وَٱتۡلُ عَلَيۡهِمۡ نَبَأَ نُوحٍ﴾و سرگذشت نوح را برای قوم خود بخوان، آنگاه که به قومش را مدتی طولانی دعوت کرد و نهصد و پنجاه سال درمیان آنها ماند و آنانرا بهسوی خدا فراخواند، اما دعوت او جز سرکشی چیزی به آنان نیافزود. و آنها از نوح خسته و رنجیده شدند در حالیکه او ÷سست و بیزار نگشته و از دعوت کردنِ آنها خسته نشده بود. پس به آنان گفت: ﴿يَٰقَوۡمِ إِن كَانَ كَبُرَ عَلَيۡكُم مَّقَامِي وَتَذۡكِيرِي بَِٔايَٰتِ ٱللَّهِ﴾ای قوم من! اگر ماندن من نزد شما و یادآوری آنچه که به نفع شماست با آیات و دلایل و روشن بر شما دشوار آمده است و میخواهید به من آزار برسانید، یا حق را رد کنید. ﴿فَعَلَى ٱللَّهِ تَوَكَّلۡتُ﴾پس به منظور دور شدن هر شر و آزاری که میخواهید به من و دعوت من برسانید به خدا تکیه میکنم و بر او توکل مینمایم، چرا که ابزار و سلاح دفاعی من همین است و شما هر سپاه و تجهیزاتی را که میتوانید آماده کنید. ﴿فَأَجۡمِعُوٓاْ أَمۡرَكُمۡ﴾و تصمیم قاطع بگیرید به صورتی که هیچکس یک از شما باز نماند و از هیچ کوشش و تلاشی دریغ نورزید. ﴿وَشُرَكَآءَكُمۡ﴾و انبازانی را که با خدا شریک میگیرند، آنهایی که میپرستید و به جای خدا که پررودگار جهانیان است دوست میدارید، حاضر کنید.
آنگاه کارتان نباید بر شما پوشیده و مشتبه باشد. بلکه باید ظاهر و آشکار باشد. ﴿ثُمَّ ٱقۡضُوٓاْ إِلَيَّ﴾سپس هر عقوبت و بدرفتاری که در توانتان هست با من انجام دهید. ﴿إِلَيَّ وَلَا تُنظِرُونِ﴾ومهلت یک لحظه به من ندهید. پس این دلیلی قاطع و نشانۀ بزرگی است بر صحت رسالت او، چون او تنها بود و قبیله و لشکریانی نداشت که وی را حمایت کنند و پناه دهند. درحالیکه او دین آنها را فاسد قلمداد کرده و از خدایانشان عیب و ایراد گرفته بود.
و خشم و دشمنی آنها نسبت به نوح بیسار بسیار شدید بود، و آنها دارای قدرت و فرمانروایی نیز بودند، اما به آنها میگوید: شما و معبودانتان جمع شوید و هرکس را که میتوانید بیاورید و به هر اندازه که میتوانید نقشه بکشید و توطئه کنید، آنگاه اگر میتوانید به من ضربه بزنید و دریغ نکنید. اما آنها نتوانستند کاری بکنند پس دانسته شد که به حقیقت او راستگوست و آنها در تهدیدهایی که میکنند دروغ میگویند. بنابر این گفت: ﴿فَإِن تَوَلَّيۡتُمۡ﴾پس اگر از آنچه که شما را به آن فرا میخوانم روی برگردانید، این عمل شما دلیل و برهانی ندارد، چون روشن است که به حق روی نمیآورید، بلکه از حقی که دلایل زیادی بر صحت آن وجود دارد روی میگردانید و به باطلی که دلایل بسیاری بر فاسد بودن آن وجود دارد روی میآورید.
با وجود این ﴿فَمَا سَأَلۡتُكُم مِّنۡ أَجۡرٍ﴾در مقابل اینکه شما را دعوت میکنم، و در برابر اینکه دعوت مرا بپذیید از شما پاداشی نخواستهام، تا مبادا بگویید: او آمده است تا مالهای ما را از دست ما بگیرد و آنگاه به خاطر این از پذیرش دعوت امتناع بورزید. ، ﴿إِنۡ أَجۡرِيَ إِلَّا عَلَى ٱللَّهِ﴾مزد و پاداش من را جز از خدا نمیخاهم. و نیز شما را به کاری دستور ندادهام که خودم به ضد آن عمل کنم، بلکه ﴿أُمِرۡتُ أَنۡ أَكُونَ مِنَ ٱلۡمُسۡلِمِينَ﴾فرمان داده شدهام تا از تسلیم شدگان باشم. پس من اولین کسی هستم که شما را به آن فرمان میدهم ﴿فَكَذَّبُوهُ﴾پس نوح آنان را شب و روز و به صورت پنهان و آشکار فراخواند اما دعوت و فراخوانی او جز گریز و فرار بر آنان نیافزود، و تکذیبش کردند، ﴿فَنَجَّيۡنَٰهُ وَمَن مَّعَهُۥ فِي ٱلۡفُلۡكِ﴾و او و کسانی را که با وی در کشتی بودند که به وی دستور دادیم زیر نظر ما آن را بسازد نجات دادیم و به و گفتیم هرگاه تنور پر شد، ﴿ٱحۡمِلۡ فِيهَا مِن كُلّٖ زَوۡجَيۡنِ ٱثۡنَيۡنِ وَأَهۡلَكَ إِلَّا مَن سَبَقَ عَلَيۡهِ ٱلۡقَوۡلُ وَمَنۡ ءَامَنَ﴾[هود: ۴۰]. «در کشتی از هر حیوانی یک جفت سوار کن، و خانوادهات را نیز سوار کن مگر کسیکه از پیش بر (هلاکت) آنها سخن رفته بود». و کسانی را که ایمان آوردهاند نیز سوار کن و او چنین کرد، پس خداوند به آسمان دستور داد تا آب فراوانی بباراند، و زمین و چشمههایی را جوشاند و آب آسمان و زمین در جایی به هم رسیدند که خداوند مقدر کرده بود. ﴿وَحَمَلۡنَٰهُ عَلَىٰ ذَاتِ أَلۡوَٰحٖ وَدُسُرٖ١٣﴾[القمر: ۱۳]. «و او را بر (کشتی) تخته دار و میخ آجین سوار کردیم». ﴿تَجۡرِي بِأَعۡيُنِنَا﴾[القمر: ۱۴]. «که زیر نظر ما حرکت میکرد». ﴿وَجَعَلۡنَٰهُمۡ خَلَٰٓئِفَ﴾و آنان را بعد از هلاک ساختن تکذیب کنندگان در زمین جایگزین گردانیدیم.
سپس خداوند در نسل نوح برکت انداخت و تنها نسل و فرزندان او را باقی گذاشت و آنها را در مناطق مختلف زمین پخش کرد. ﴿وَأَغۡرَقۡنَا ٱلَّذِينَ كَذَّبُواْ بَِٔايَٰتِنَا﴾و کسانی را که آیات ما را تکذیب کردند بعد از تبیین حق و اقامه دلیل غرق نمودیم. ﴿فَٱنظُرۡ كَيۡفَ كَانَ عَٰقِبَةُ ٱلۡمُنذَرِينَ﴾پس بنگر که سرانجام بیم داده شدگان چه شد؟ سرانجام آنها هلاکت خوار کننده و لعنت و نفرین پی در پی در میان تمام نسلهایی گشت که پس از آنها میآیند. به گونهای که چیزی جز سرزنش و نکوهش و عیب و طعنه در مورد آنان سرزنش و نکوهش وعیب و طعنه در مورد آنان نمیشنوی. پس این تکذیب کنندگان باید بپرهیزند از اینکه به رسوایی و هلاکتی گرفتار شوند که اقوام تکذیب کننده به ان گرفتار شدند.
آیه ۷۴:
﴿ثُمَّ بَعَثۡنَا مِنۢ بَعۡدِهِۦ رُسُلًا إِلَىٰ قَوۡمِهِمۡ فَجَآءُوهُم بِٱلۡبَيِّنَٰتِ فَمَا كَانُواْ لِيُؤۡمِنُواْ بِمَا كَذَّبُواْ بِهِۦ مِن قَبۡلُۚ كَذَٰلِكَ نَطۡبَعُ عَلَىٰ قُلُوبِ ٱلۡمُعۡتَدِينَ٧٤﴾[یونس: ۷۴]. «آنگاه پس از او پیامبرانی را بهسوی قومشان فرستادیم، آنان برایشان دلایل روشن آوردند، اما ایشان هرگز بر آن نبودند به آنچه که پیش از این تکذیب نموده بودند، ایمان بیاورند. بدینسان دلهای متجاوزان را مهر میزنیم».
﴿ثُمَّ بَعَثۡنَا مِنۢ بَعۡدِهِۦ رُسُلًا إِلَىٰ قَوۡمِهِمۡ﴾پس از نوح ÷پیامبرانی را بهسوی قومشان فرستادیم، که آنها را تکذیب کردند. پیامبران آنها را هدایت فرا میخواندند و آنها را از عوامل نابودی و هلاکت برحذر میداشتند. ﴿فَجَآءُوهُم بِٱلۡبَيِّنَٰتِ﴾و برایشان دلایل روشن آوردند، هر پیامبری دعوتش را با دلایل روشن ارائه میداد. ﴿فَمَا كَانُواْ لِيُؤۡمِنُواْ بِمَا كَذَّبُواْ بِهِۦ مِن قَبۡلُ﴾اما ایشان هرگز بر آن نبودند که به آنچه که پیش از این تکذیب کرده بودند، ایمان بیاورند. یعنی وقتی که پیامبر پیش آنها آمد و آنها را تکذیب کردند خداوند آنها را مجازات کرده و به کیفر آن بر دلهایشان مهر زد و بعد از آنکه توانایی ایمان آوردن را داشتند میان آنها و ایمان آوردن حایل قرار داد. همانطور که خداوند متعال فرموده است: ﴿وَنُقَلِّبُ أَفِۡٔدَتَهُمۡ وَأَبۡصَٰرَهُمۡ كَمَا لَمۡ يُؤۡمِنُواْ بِهِۦٓ أَوَّلَ مَرَّةٖ﴾[الأنعام: ۱۱۰]. «و دلها و چشمهایشان را دگرگون میکنیم آنگونه که اولین بار به آن ایمان نیاورند». بنابر این در اینجا فرمود: ﴿كَذَٰلِكَ نَطۡبَعُ عَلَىٰ قُلُوبِ ٱلۡمُعۡتَدِينَ﴾بدینسان بر دلهای متجاوزان مهر میزنیم پس هیچ خبری وارد آن نمیشود و خداوند بر آنها ستم نکرد، بلکه آنان خودشان با نپذرفتن حق و تکذیب پیامبران بر خویشتن ستم کردند.
آیهی ۷۵:
﴿ثُمَّ بَعَثۡنَا مِنۢ بَعۡدِهِم مُّوسَىٰ وَهَٰرُونَ إِلَىٰ فِرۡعَوۡنَ وَمَلَإِيْهِۦ بَِٔايَٰتِنَا فَٱسۡتَكۡبَرُواْ وَكَانُواْ قَوۡمٗا مُّجۡرِمِينَ٧٥﴾[یونس: ۷۵]. «سپس بعد از آنان موسی و هارون را با آیات خود بهسوی فرعون و سران قوم او فرستادیم ولی تکبر ورزیدند و گروهی گناهکار بودند».
﴿ثُمَّ بَعَثۡنَا مِنۢ بَعۡدِهِم مُّوسَىٰ﴾و بعد از این پیامبران که خداوند آنها را بهسوی قومهای تکذیب کننده و هلاک شده فرستاده بود، موسی بن عمران، کلیم رحمان، و یکی از پیامبران اولوالعزم و پیشوایان بزرگ را فرستاده که آیینهای بزرگ و گسترده بر آنها نازل شده است. ﴿وَ﴾و برادرش ﴿هَٰرُونَ﴾هارون را وزیر او قرار دادیم و آن دو را ﴿إِلَىٰ فِرۡعَوۡنَ وَمَلَإِيْهِ﴾بهسوی فرعون و سران و بزرگان دربار او فرستادیم. چون تودۀ مردم پیرو سرانشان هستند ﴿بَِٔايَٰتِنَا﴾موسی و هارون را با آیات خود فرستادیم که بر راست بودن آنچه از توحید خدا و نهی از پرستش غیر وی آورده بودند دلالت مینمود. ﴿فَٱسۡتَكۡبَرُواْ﴾پس آنها بعد از اینکه به حقانیت آن یقین کردند از روی ستم، خود را پذیرفتن آن بزرگتر انگاشتند و تکبر ورزیدند ﴿وَكَانُواْ قَوۡمٗا مُّجۡرِمِينَ﴾و گروهی گناهکار بودند. یعنی به گناهکاری و تکذی کردن عادت کرده بودند.
آیهی ۷۷-۷۶:
﴿فَلَمَّا جَآءَهُمُ ٱلۡحَقُّ مِنۡ عِندِنَا قَالُوٓاْ إِنَّ هَٰذَا لَسِحۡرٞ مُّبِينٞ٧٦﴾[یونس: ۷۶]. «و هنگامیکه از نزد ما حق به آنان رسید، گفتند: به راستی این جادوی آشکاری است».
﴿قَالَ مُوسَىٰٓ أَتَقُولُونَ لِلۡحَقِّ لَمَّا جَآءَكُمۡۖ أَسِحۡرٌ هَٰذَا وَلَا يُفۡلِحُ ٱلسَّٰحِرُونَ٧٧﴾[یونس: ۷۷]. «موسی گفت: آیا حق(ی را) که بهسوی شما آمده است سحر مینامید؟ آیا این جادو است؟ و جادوگران رستگار نمیشوند».
﴿فَلَمَّا جَآءَهُمُ ٱلۡحَقُّ مِنۡ عِندِنَا﴾و هنگامیکه از سوی ما حق به آنان رسید، حقی که از جانب خداوند بود، آن ذات بزرگواری که همۀ موجودات در برابر عظمت او سر تسلیم فرود آوردهاند، و او پروردگار جهانیان است و تمام مخلوقات را با نعمتهای خود پرورش داده است، هنگامی که این حق توسط موسی به آنان رسید، آن را رد کردند، ﴿قَالُوٓاْ إِنَّ هَٰذَا لَسِحۡرٞ مُّبِينٞ﴾و گفتند: این جادوی آشکار است. آنها به روی گردانی و نپذیرفتن اکتفا نکردند، بلکه آن را باطلترین باطل که سحر است به حساب آوردند، سحر هم یک نوع متشبه کردن و وارونه جلوه دادن (حقایق) است. و به واژهی «سحر» هم اکتفا نکردند بلکه گفتند: جادوی روشن و اشکار است. در حالی که حق روشن بود. بنابر این ﴿قَالَ مُوسَىٰٓ﴾موسی با سرزنش آنها حق را رد کردند که حق را جز ستمگرترین مرم کسی رد نمیکند به آنان گفت: ﴿أَتَقُولُونَ لِلۡحَقِّ لَمَّا جَآءَكُمۡ﴾«آیا حق (را) چون بهسوی شما آمد سحر مینامید؟ یعنی به آن میگویید جادوی آشکاری است؟ ﴿أَسِحۡرٌ هَٰذَا﴾به محتوای این پیام و ویژگی آن بنگرید، آیا این دو جادو است؟ زیرا در نگاه اول معلوم میشود که آن حق است. ﴿وَلَا يُفۡلِحُ ٱلسَّٰحِرُونَ﴾و جادوگران در دنیا رستگار نمیشوند. پس بنگرید که سرانجام از آنچه کسی است، و چه کسی رستگار میشود و کامیابی در دست چه کسی است؟ و آنها بعداً دانستند که موسی رستگار شد و موفقیت دنیا و آخرت را به دست آورد.
آیهی ۷۸:
﴿قَالُوٓاْ أَجِئۡتَنَا لِتَلۡفِتَنَا عَمَّا وَجَدۡنَا عَلَيۡهِ ءَابَآءَنَا وَتَكُونَ لَكُمَا ٱلۡكِبۡرِيَآءُ فِي ٱلۡأَرۡضِ وَمَا نَحۡنُ لَكُمَا بِمُؤۡمِنِينَ٧٨﴾[یونس: ۷۸]. «گفتند: آیا پیش ما آمدهای تا ما را از چیزهایی که پدران و نیاکان خود را بر آن نیافتهایم منصرف گردانی؟ و میخواهید دراین سرزمین بزرگی و مهتری برای شما دو نفر باشد؟ ما به شما ایمان نمیآوریم».
﴿قَالُوٓاْ﴾آنها در حالی که سخن موسی را رد میکردند، به او گفتند: ﴿أَجِئۡتَنَا لِتَلۡفِتَنَا عَمَّا وَجَدۡنَا عَلَيۡهِ ءَابَآءَنَا﴾آیا تو پیش ما آمدهای تا ما را از شرک و پرستش غیر خدا که پدران خود را بر آن یافتهایم باز داری؟ و ما را دستور میدهی تا تنها خدایی را که شریکی ندارد عبادت کنیم ؟ پس آنان سخنان پدران و گمراهشان را حجت و دلیل قرار دادند و به وسیلۀ آن حقی را که موسی ÷پیش آنه آورده بود رد کردند.
﴿وَتَكُونَ لَكُمَا ٱلۡكِبۡرِيَآءُ فِي ٱلۡأَرۡضِ﴾و شما دو نفر پیش ما آمدهاید تا رئیس باشید و مهتری و بزرگی برای شما دو نفر باشد. آمدهاید تا ما را از سرزمینمان بیرون کنید. آنها با این سخنان میخواستند عوام فریبی کنند و مردمان نادان را گول بزنند و آنان را بر دشمنی با موسی و ایمان نیاوردن به او تحریک کنند.
و کسی که حقایق را بداند و خوب و بد را تشخیص بدهد چنین استدلال نمیکند، زیرا دلیل جز با حجت و دلیل رد نمیشود. اما کیس که حق را اورده است با این دلایل پوچ و واهی گفتار او رد شود مبین ناتوانی طرف است و اینکه او نمیتواند چیزی را بیاورد که ادعای طرفش را رد نماید، چون اگر او دلیلی داشت آنرا ارائه میداد، و به این پناه نمیبرد که بگوید: قصد شما این یا آن است، خواه در بیان قصد و نیت طرف مقابلش راستگو باشد یا دروغگو. حال آنکه هرکس موسی و دعوت او را بشناسد، میدند که او قصد ریاست طلبی و حکمرانی بر زمین را نداشته است، بلکه قصد او به مانند قصد دیگر پیامبران هدایت مردم و راهنمایی آنان بهسوی چیزی است که نفع آنان در آن میباشد.
اما همانطور که خودشان گفتند: ﴿وَمَا نَحۡنُ لَكُمَا بِمُؤۡمِنِينَ﴾و ما به شما ایمان نمیآوریم، از روی تکبر و سرکشی ایمان نیاوردند، اما نه به خاطر باطل بودن آنچه که موسی و هارون آورده بودند، یا به خاطر اینکه اشتباهی در آن باشد، و نه به خاطر دیگر دلایل، بلکه تنها از روی ستم و دشمنی و بلند پروازیهایی که موسی و هارون را به آن متهم کردند و خودشان هم درپی آن بودند.
آیهی ۸۱-۷۹:
﴿وَقَالَ فِرۡعَوۡنُ ٱئۡتُونِي بِكُلِّ سَٰحِرٍ عَلِيمٖ٧٩﴾[یونس: ۷۹]. «و فرعون گفت: همۀ جادوگران ماهر و دانا را نزد من آورید».
﴿فَلَمَّا جَآءَ ٱلسَّحَرَةُ قَالَ لَهُم مُّوسَىٰٓ أَلۡقُواْ مَآ أَنتُم مُّلۡقُونَ٨٠﴾[یونس: ۸۰]. «و هنگامیکه جادوگران آمدند، موسی به آنان گفت: آنچه شما میخواهید بیافکنید، بیاندازید».
﴿فَلَمَّآ أَلۡقَوۡاْ قَالَ مُوسَىٰ مَا جِئۡتُم بِهِ ٱلسِّحۡرُۖ إِنَّ ٱللَّهَ سَيُبۡطِلُهُۥٓ إِنَّ ٱللَّهَ لَا يُصۡلِحُ عَمَلَ ٱلۡمُفۡسِدِينَ٨١﴾[یونس: ۸۱]. «و هنگامی که افکندند، موسی گفت: آنچه را آوردهاید جادو است، همانا خداوند آنرا باطل خواهد کرد، بدون شک خداوند کار تباهکاران را شایسته و سودمند نمیگرداند».
﴿وَقَالَ فِرۡعَوۡنُ﴾فرعون با حقی که موسی آورده بود مبارزه کرد، و به منظور به اشتابه انداختن قومش گفت: ﴿ٱئۡتُونِي بِكُلِّ سَٰحِرٍ عَلِيمٖ﴾همۀ جادوگران ماهر را نزد من بیاورید. پس کسانی را به شهرهای مصر فرستاد تا انواع جادوگران را ـ علی رغم اختلاف و تفاوتی که در جنس و طبقات آنان بود ـ پیش او آوردند. ﴿فَلَمَّا جَآءَ ٱلسَّحَرَةُ﴾و هنگامی که جادوگران برای مقابله با موسی آمدند، ﴿قَالَ لَهُم مُّوسَىٰٓ أَلۡقُواْ مَآ أَنتُم مُّلۡقُونَ﴾موسی به آنان گفت: هر چیزی را که میخواهید بیاندازید عملی کنید و من برای شما تعیین نمیکنم که فلان چیز را بیاندازید. این به خاطر آن بود که موسی به پیروز شدن خود یقین داشت، و به آنان و به آنچه آورده بودند اهمیتی نمیداد. ﴿فَلَمَّآ أَلۡقَوۡاْ﴾و هنگامیکه ریسمانها و عصاهایشان را انداختند، انگار مارهایی شدند که حرکت میکردند. ﴿قَالَ مُوسَىٰ مَا جِئۡتُم بِهِ ٱلسِّحۡرُ﴾موسی گفت: این جادوی واقعی و بزرگ است، اما با وجود بزرگی آن ﴿إِنَّ ٱللَّهَ لَا يُصۡلِحُ عَمَلَ ٱلۡمُفۡسِدِينَ﴾خداوند قطعاً آن را باطل خواهد کرد، همانا خداوند کار تباهکاران را شایسته و سودمند نمیگرداند. چون آنها با این کار میخواهندباطل بر حق پیروز شود، و چه فساد و تباهی بزرگتر از این وجود دارد؟!.
نیز هر فساد کنندهای که نقشهای بکشد یا توطئهای بکند کارش باطل و نابود خواهد گشت. گرچه زمانی کار او رونق بگیرد، اما سرانجام آن اضمحلال و نابودی است. ولی اصلاح کنندگانی که هدفشان رضای خداست و کارها و وسایلی که از آن است،اه میکنند مشروع و به انجام آن دستور داده است، خداوند کارهایشان را ساماندهی کرده، و آن را پیش میبرد و همیشه آن را رونق میدهد. پس موسی عصای خود را انداخت و همۀ آنچه را که جادوگران درست کرده بودند بلعید و جادویشان باطل شد و باطل آنها نابودگردید.
آیه ۸۳-۸۲:
﴿وَيُحِقُّ ٱللَّهُ ٱلۡحَقَّ بِكَلِمَٰتِهِۦ وَلَوۡ كَرِهَ ٱلۡمُجۡرِمُونَ٨٢﴾[یونس: ۸۲]. «و خداوند با سخنان خود حق را پایدار و ماندگار مینماید گرچه کافران نپسندند».
﴿فَمَآ ءَامَنَ لِمُوسَىٰٓ إِلَّا ذُرِّيَّةٞ مِّن قَوۡمِهِۦ عَلَىٰ خَوۡفٖ مِّن فِرۡعَوۡنَ وَمَلَإِيْهِمۡ أَن يَفۡتِنَهُمۡۚ وَإِنَّ فِرۡعَوۡنَ لَعَالٖ فِي ٱلۡأَرۡضِ وَإِنَّهُۥ لَمِنَ ٱلۡمُسۡرِفِينَ٨٣﴾[یونس: ۸۳]. «پس هیچکس به موسی ایمان نیاورد مگر جوانانی از بنیاسرائیل (آن هم) با ترس از فرعون و سرانشان که مبادا آنان را از این دین برگردانند. بیگمان فرعون در زمین طغیان کرده بود و از زمرۀ متجاوزان بود».
﴿وَيُحِقُّ ٱللَّهُ ٱلۡحَقَّ بِكَلِمَٰتِهِۦ وَلَوۡ كَرِهَ ٱلۡمُجۡرِمُونَ٨٢﴾و خداوند با سخنان خود حق را پایدار و ماندگار میسازد گرچه کافران نپسندند.
پس جادوگران وقتی که حق برایشان روشن شد تسلیم شدند و ایمان آوردند. فرعون آنها را به اعدام و قطع کردن دستها و پاهایشان تهدید کرد. اما آنها به تهدید او توجهی نکردند و بر ایمانشان پایدار ماندند. و اما فرعون و سران قومش و پیروان آنها ایمان نیاوردند و همچنان در سرکشی خود سرگردان ماندند.
بنابراین فرمود: ﴿فَمَآ ءَامَنَ لِمُوسَىٰٓ إِلَّا ذُرِّيَّةٞ مِّن قَوۡمِهِ﴾پس هیچ کس به موسی ایمان نیاورد مگر جوانانی از بنی اسراییل، آنان وقتی که ایمان در دلهایشان جای گرفت با ترس و هراس بردباری کردند. ﴿عَلَىٰ خَوۡفٖ مِّن فِرۡعَوۡنَ وَمَلَإِيْهِمۡ أَن يَفۡتِنَهُمۡ﴾با ترس از فرعونو سرانشان که مبادا آنان را از دینشان برگردانند. ﴿وَإِنَّ فِرۡعَوۡنَ لَعَالٖ فِي ٱلۡأَرۡضِ﴾و بیگمان فرعون قدرت و فرمانروایی گستردهای داشت. پس شایسته است که آنها نیز از عذاب و هجوم فرعون بترسند. ﴿وَإِنَّهُۥ لَمِنَ ٱلۡمُسۡرِفِينَ﴾و به ویژه او (فرعون) در ستم و تجاوز از حد گذشته بود.
و حکمت اینکه خدا بهتر میداند جز جوانانی از قوم موسی کسی به او ایمان نیاورد این است که جوانان زودتر حق را میپذیرند، و زودتر از آن فرمان میبرند، به خلاف پیرمردان و امثالشان که بر کفر پرورش یافتهاند، زیرا آنها به خاطر عقاید فاسدی که در دلهایشان جای گرفته و ماندگار شده است نسبت به دیگران از حق دورترند.
آیه ۸۴:
﴿وَقَالَ مُوسَىٰ يَٰقَوۡمِ إِن كُنتُمۡ ءَامَنتُم بِٱللَّهِ فَعَلَيۡهِ تَوَكَّلُوٓاْ إِن كُنتُم مُّسۡلِمِينَ٨٤﴾[یونس: ۸۴]. «و موسی گفت: ای قوم من! اگر شما به خدا ایمان آوردهاید پس بر او توکل کنید اگر خود را به او تسلیم کردهاید».
﴿وَقَالَ مُوسَىٰ﴾وموسی قومش را به بردباری توصیه کرد و وسایلی را که در این امر به کمکشان میآید به آنان تذکر داد و گفت: ﴿إِن كُنتُمۡ ءَامَنتُم بِٱللَّهِ﴾ای قومن! اگر شما به خدا ایمان آورده اید، پس به مقتضای ایمان عمل کنید. ﴿فَعَلَيۡهِ تَوَكَّلُوٓاْ إِن كُنتُم مُّسۡلِمِينَ﴾به وی تکیه کنید، و به او پناه ببرید و از او یاری بجویید، اگر خود را به او تسلیم کردهاید.
آیهی ۸۵:
﴿فَقَالُواْ عَلَى ٱللَّهِ تَوَكَّلۡنَا رَبَّنَا لَا تَجۡعَلۡنَا فِتۡنَةٗ لِّلۡقَوۡمِ ٱلظَّٰلِمِينَ٨٥﴾[یونس: ۸۵]. «پس مؤمنان گفتند: برخدا توکل میکنیم، پروردگارا! ما را دستخوش فتنۀ ستمکاران مگردان».
﴿فَقَالُواْ﴾آنها با فرمان بردن از این دستور گفتند: ﴿عَلَى ٱللَّهِ تَوَكَّلۡنَا رَبَّنَا لَا تَجۡعَلۡنَا فِتۡنَةٗ لِّلۡقَوۡمِ ٱلظَّٰلِمِينَ﴾بر خدا توکل نمودیم، پروردگار! ستمکاران را بر ما مسلط مگردان که ما را به فتنه مبتلا کنندو از دین برگردانند، یا ما را شکست دهند و با این کار دچار فتنه شوندو بگویند: اگر اینها بر حق بودند شکست نمیخوردند.
آیهی ۸۶:
﴿وَنَجِّنَا بِرَحۡمَتِكَ مِنَ ٱلۡقَوۡمِ ٱلۡكَٰفِرِينَ٨٦﴾[یونس: ۸۶]. «و ما را به فضل و رحمت خود از گروه کافران رهایی بخش».
﴿وَنَجِّنَا بِرَحۡمَتِكَ مِنَ ٱلۡقَوۡمِ ٱلۡكَٰفِرِينَ٨٦﴾و ما را به فضل و رحمت خود از گروه کافران نجات بده، تااز شر آنها در امان بمانیم و آیین وقوانین دین رااقامه کنیم، بدون اینکه کسی با ما مخالفت و ستیزهجویی کند.
آیه ۸۷:
﴿وَأَوۡحَيۡنَآ إِلَىٰ مُوسَىٰ وَأَخِيهِ أَن تَبَوَّءَا لِقَوۡمِكُمَا بِمِصۡرَ بُيُوتٗا وَٱجۡعَلُواْ بُيُوتَكُمۡ قِبۡلَةٗ وَأَقِيمُواْ ٱلصَّلَوٰةَۗ وَبَشِّرِ ٱلۡمُؤۡمِنِينَ٨٧﴾[یونس: ۸۷]. «و به موسی و برادرش وحی کردیم که برای قوم خود خانههایی در مصر برگزینند و خانههایتان را محل برگزاری نماز قرار دهید، و نماز را بر پا دارید و مؤمنان را مژده بده».
﴿وَأَوۡحَيۡنَآ إِلَىٰ مُوسَىٰ وَأَخِيهِ﴾و هنگامی که از جانب فرعون و قومش بر بنی اسراییل سختگیری شد و فرعونو قومش خواستند آنها را از دینشان برگردانند، به موسی و هارون وحی کردیم. ﴿أَن تَبَوَّءَا لِقَوۡمِكُمَا بِمِصۡرَ بُيُوتٗا﴾قوم خود را دستور دهید که برای خود در مصر خانه درست کند تا بتوانند در آن پنهان شوند. ﴿وَٱجۡعَلُواْ بُيُوتَكُمۡ قِبۡلَةٗ﴾و چون شما نمیتوانیددر کلیساها و عبادتگاههای عمومی نماز بگزارید خانههایشان را محل برگزاری نماز قرار دهید. ﴿وَأَقِيمُواْ ٱلصَّلَوٰةَ﴾و نماز را برپا دارید، زیرا نماز در همۀ کارهایتان به شما کمک مین ماید. ﴿وَبَشِّرِ ٱلۡمُؤۡمِنِينَ﴾و مومنان را به فرارسیدن کمک خدا و پیروزی دینشان مژده بده [الشرح: ۵-۶]. ﴿فَإِنَّ مَعَ ٱلۡعُسۡرِ يُسۡرًا٥ إِنَّ مَعَ ٱلۡعُسۡرِ يُسۡرٗا٦﴾[الشرح: ۵-۶]. «زیرا به دنبال سختی آسانی است و با سختی، آسانی همراه است». و هرگاه اندوه شدت بگیرد و اوضاع و احوال وخیم شود خداوند گشایش میآورد. پس وقتی موسی دید که فرعون و قومش سنگدلی میکنندو اعراض مینماید علیه آنها دعا کرد، و هارون بر دعایش آمین گفت: پس فرمود:
آیه ۸۸:
﴿وَقَالَ مُوسَىٰ رَبَّنَآ إِنَّكَ ءَاتَيۡتَ فِرۡعَوۡنَ وَمَلَأَهُۥ زِينَةٗ وَأَمۡوَٰلٗا فِي ٱلۡحَيَوٰةِ ٱلدُّنۡيَا رَبَّنَا لِيُضِلُّواْ عَن سَبِيلِكَۖ رَبَّنَا ٱطۡمِسۡ عَلَىٰٓ أَمۡوَٰلِهِمۡ وَٱشۡدُدۡ عَلَىٰ قُلُوبِهِمۡ فَلَا يُؤۡمِنُواْ حَتَّىٰ يَرَوُاْ ٱلۡعَذَابَ ٱلۡأَلِيمَ٨٨﴾[یونس: ۸۸]. «و موسی گفت: پروردگارا! تو به فرعون و سران قومش در دنیا زینت و اموال دادهای، پروردگارا تا (مردم را) از راه تو گمراه سازند. پروردگارا! مالهایشان را نابود نما و بر دلهایشان (بند قسوت) را محکم کن تا ایمان نیاورند مگر آنکه به عذاب دردناک گرفتارآیند».
﴿رَبَّنَآ إِنَّكَ ءَاتَيۡتَ فِرۡعَوۡنَ وَمَلَأَهُۥ زِينَةٗ﴾پروردگارا! تو به فرعون و سران قومش در نیا زینت وا موال فراوان دادهای که با آن خود را میآرایند، زینتهایی از قبیل زیور آلات و لباسها و خانههای آراسته و سواریهای خوب و خدمت گزاران. ﴿وَأَمۡوَٰلٗا﴾و مالهای زیاد و فراوانی ﴿فِي ٱلۡحَيَوٰةِ ٱلدُّنۡيَا رَبَّنَا لِيُضِلُّواْ عَن سَبِيلِكَ﴾در زندگانی دنیا به آنان دادهای، پروردگارا تا (مردم را) از راه تو گمراه سازند. یعنی از مالهایشان برای گمراه کردن مردم کمک میگیرند، پس هم خود گمراه میشوند و هم دیگران را گمراه میسازند ﴿رَبَّنَا لِيُضِلُّواْ عَن سَبِيلِكَۖ رَبَّنَا ٱطۡمِسۡ عَلَىٰٓ أَمۡوَٰلِهِمۡ﴾پروردگارا! مالهایشان را یا از بین ببر و یا آنرا همچون سنگ بگردان که غیر قابل استفاده باشد. ﴿وَٱشۡدُدۡ عَلَىٰ قُلُوبِهِمۡ﴾و بند (قسوت) را بر دلهایشان محکم کن، و آنها را سنگدل بگردان، ﴿فَلَا يُؤۡمِنُواْ حَتَّىٰ يَرَوُاْ ٱلۡعَذَابَ ٱلۡأَلِيمَ﴾تا ایمان نیاورند مگر آنکه به عذاب دردناک گرفتار آیند. موسی این را از روی خشم و عصبانیت گفت، چرا که بر ارتکاب حرام جرات کردند و بندگان خدا را فاسد گرداندند، و از راه وی بازداشتند. و چون موسی کاملاً میدانست که خداوند به زودی آنها را بر کارهایی که کردهاند با بستن دروازۀ ایمان به روی آنها مجازات خواهد کرد.
آیه ۸۹:
﴿قَالَ قَدۡ أُجِيبَت دَّعۡوَتُكُمَا فَٱسۡتَقِيمَا وَلَا تَتَّبِعَآنِّ سَبِيلَ ٱلَّذِينَ لَا يَعۡلَمُونَ٨٩﴾[یونس: ۸۹]. «(خداوند) فرمود: دعای شما پذیرفته شد، پس پایداری کنید و از راه کسانی پیروی نکنید که نادانند».
﴿قَالَ﴾خداوند متعال فرمود:﴿قَدۡ أُجِيبَت دَّعۡوَتُكُمَا﴾دعای شما پذیرفته شده است. از این آیه بر میآید که موسی دعا میکرد و هارون آمین میگفت. نیز از این آیه استنباط میشود کسی که آمین بگوید در آن دعا شریک است ﴿فَٱسۡتَقِيمَا﴾پس بر دینتان پایداری کنید، و دعوت خود را ادامه بدهید، ﴿وَلَا تَتَّبِعَآنِّ سَبِيلَ ٱلَّذِينَ لَا يَعۡلَمُونَ﴾و شما از راه نادانان گمراه که از راه راست منحرف گشته و راههای جهنم را در پیش گرفتهاند پیروی نکنید.
پس خداوند موسی را دستور داد تا شب هنگام بنیاسراییل را با خود ببرد، و او را خبر داد که فرعونیان وی را دنبال خواهند کرد و فرعون کسانی را به شهرها فرستاد که مردم را جمع کنند، و میگفتند: ﴿إِنَّ هَٰٓؤُلَآءِ لَشِرۡذِمَةٞ قَلِيلُونَ٥٤ وَإِنَّهُمۡ لَنَا لَغَآئِظُونَ٥٥ وَإِنَّا لَجَمِيعٌ حَٰذِرُونَ٥٦﴾[الشعراء: ۵۴-۵۶]. «همان موسی و موقش گروه اندکی هستند و آنها بر ما خشمگین بوده و ما همۀ آمادۀ (نبرد با آنان) هستیم».
پس فرعون لشکریان دور و نزدیک خود را جمع کرد و بنی اسرایل را دنبال نمود ﴿بَغۡيٗا وَعَدۡوًا﴾در حالی که بر موسی و قومش تجاوزگر بودند و در زمین سرکشی میکردند. و هرگاه تجاوز و گناه شدت بگیرد و ریشه بداوند منتظر عقوبت و عذاب خدا باش.
آیه ۹۰:
﴿وَجَٰوَزۡنَا بِبَنِيٓ إِسۡرَٰٓءِيلَ ٱلۡبَحۡرَ فَأَتۡبَعَهُمۡ فِرۡعَوۡنُ وَجُنُودُهُۥ بَغۡيٗا وَعَدۡوًاۖ حَتَّىٰٓ إِذَآ أَدۡرَكَهُ ٱلۡغَرَقُ قَالَ ءَامَنتُ أَنَّهُۥ لَآ إِلَٰهَ إِلَّا ٱلَّذِيٓ ءَامَنَتۡ بِهِۦ بَنُوٓاْ إِسۡرَٰٓءِيلَ وَأَنَا۠ مِنَ ٱلۡمُسۡلِمِينَ٩٠﴾[یونس: ۹۰]. «و بنیاسراییل را از دریا عبور دادیم، آنگاه فرعون و لشکریانش از روی ستم و تجاوزکاری در پی ایشان راه افتادند تا هنگامی که غرقاب فرعون را در خود گرفت، گفت: ایمان آوردم که معبودی نیست مگر کسی که بنیاسراییل به او ایمان آوردهاند و من از فرمان برداران هستم».
﴿وَجَٰوَزۡنَا بِبَنِيٓ إِسۡرَٰٓءِيلَ ٱلۡبَحۡرَ﴾وقتی موسی به دریا رسید خداوند به او وحی کرد که دریا را با عصایش بزند، پس او عصایش را به دریا زد، آنگاه دوازده راه در آن شکافته شد، و بنی اسراییل در این راهها حرکت کردند، و فرعون و لشکریانش به دنبال آنها به دریا زدند وقتی موسی و قومش همه به طور کامل از دریا بیرون رفتند و فرعون و لشکریانش در آن داخل شدند خداوند دریا را دستور داد و امواج آن از هر سو بر فرعون و لشکریانش تلاطم گرفت و آنها را غرق کرد، در حالی که بنی اسراییل این منظرۀ هولناک را نگاه میکردند. وقتی که غرقاب فرعون را در برگرفت و به هلاک شدن خودش یقین حاصل کرد، ﴿قَالَ ءَامَنتُ أَنَّهُۥ لَآ إِلَٰهَ إِلَّا ٱلَّذِيٓ ءَامَنَتۡ بِهِۦ بَنُوٓاْ إِسۡرَٰٓءِيلَ﴾گفت: ایمان آوردم که هیچ معبودی نیست مگر خدایی که بنی اسراییل به او ایمان آوردهاند، و خداوند معبود به حق است، کسی که هیچ معبود راستینی جز او نیست. ﴿وَأَنَا۠ مِنَ ٱلۡمُسۡلِمِينَ﴾و من از فرمانبرداران از دین خدا و آنچه موسی آورده است میباشم.
آیه ۹۱:
﴿ءَآلۡـَٰٔنَ وَقَدۡ عَصَيۡتَ قَبۡلُ وَكُنتَ مِنَ ٱلۡمُفۡسِدِينَ٩١﴾[یونس: ۹۱]. «آیا اکنون (ایمان میآوری) حال آنکه قبلاً نافرمانی میکردی و از تباهکاران بودی»؟!
خداوند متعال با بیان اینکه ایمان در این حالت برای او فایدهای ندارد، فرمود: ﴿ءَآلۡـَٰٔنَ﴾آیا اکنون ایمان میآوری و به رسالت پیامبر خدا اقرار میکنی ﴿وَقَدۡ عَصَيۡتَ قَبۡلُ﴾حال آنکه قبلاً با انجام گناهان و کفر و تکذیب به ستیز برخاسته بودی، ﴿وَكُنتَ مِنَ ٱلۡمُفۡسِدِينَ﴾و ازتباهکاران بودی؟ پس ایمان به تو فایدهای نمیدهد، همانطور که شیوۀ الهی چنین است که وقتی کافران به حالت اضطرار برسند ایمان آوردنشان به آنان سودی نمیدهد، چون ایمانشان ایمانی است ناشی از مشاهده و دیدن. همانند ایمان آوردن کسی که وارد قیامت میشود، زیرا ایمانی فایده میدهد که به غیب باشد و صاحبش ندیده ایمان بیاورد.
آیهی ۹۳-۹۲:
﴿فَٱلۡيَوۡمَ نُنَجِّيكَ بِبَدَنِكَ لِتَكُونَ لِمَنۡ خَلۡفَكَ ءَايَةٗۚ وَإِنَّ كَثِيرٗا مِّنَ ٱلنَّاسِ عَنۡ ءَايَٰتِنَا لَغَٰفِلُونَ٩٢﴾[یونس: ۹۲]. «پس امروز ما لاشۀ تو را میرهانیم تا برای کسانی که پس از تو میآیند مایۀ عبرتی باشی، بیگمان بسیاری از مردم از آیات ما غافل و بیخبرند».
﴿وَلَقَدۡ بَوَّأۡنَا بَنِيٓ إِسۡرَٰٓءِيلَ مُبَوَّأَ صِدۡقٖ وَرَزَقۡنَٰهُم مِّنَ ٱلطَّيِّبَٰتِ فَمَا ٱخۡتَلَفُواْ حَتَّىٰ جَآءَهُمُ ٱلۡعِلۡمُۚ إِنَّ رَبَّكَ يَقۡضِي بَيۡنَهُمۡ يَوۡمَ ٱلۡقِيَٰمَةِ فِيمَا كَانُواْ فِيهِ يَخۡتَلِفُونَ٩٣﴾[یونس: ۹۳]. «و بنیاسراییل را در جایگاه خوب و پسندیدهای جای دادیم و از پاکیزهها بدیشان روزی دادیم. و اختلاف نورزیدند مگر وقتی که دانش و آگاهی به آنان رسید. بیگمان پروردگارت روز قیامت دربارۀ چیزی که در آن اختلاف داشتند در میان آنان داوری میکند».
﴿فَٱلۡيَوۡمَ نُنَجِّيكَ بِبَدَنِكَ لِتَكُونَ لِمَنۡ خَلۡفَكَ ءَايَةٗ﴾مفسران گفتهاند: از آنجا که فرعون در دلهای بنی اسرائیل رعب و وحشت بزرگی داشت، انگار آنان غرق شدن وی را باور نکرده بودند ود ر آن شک داشتند، پس خداوند دریا را دستور داد تا جسد او را به مکان بلندی بیاندازد تا برای آنان مایۀ عبرت و اندرز باشد. ﴿وَإِنَّ كَثِيرٗا مِّنَ ٱلنَّاسِ عَنۡ ءَايَٰتِنَا لَغَٰفِلُونَ﴾و بسیاری از مردم از آیات ما بیخبرند. بنابراین، نشانههای ما را مکر میبینند، اما به خاطر توجه نکردن به آنها فایده نمیبرند. اما کسی که عقل و قلبی بیدار دارد آیات خدا را بزرگترین دلیل بر صحت آنچه پیامبران آوردهاند میداند. ﴿وَلَقَدۡ بَوَّأۡنَا بَنِيٓ إِسۡرَٰٓءِيلَ مُبَوَّأَ صِدۡقٖ﴾و بنیاسراییل را در جایگاه خوب و پسندیدهای جان دادیم. یعنی خداوند آنها را در خانههای خاندان فرعون جای داد، و آنان رادر سرزمین و دیار آنها جایگزین کرد. ﴿وَرَزَقۡنَٰهُم مِّنَ ٱلطَّيِّبَٰتِ﴾و پاکیزهها را به آنان روزی دادیم، از قبیل خوردنیها و نوشیدنیها وغیره.
﴿فَمَا ٱخۡتَلَفُواْ حَتَّىٰ جَآءَهُمُ ٱلۡعِلۡمُ﴾پس در مورد حق با یکدیگر اختلاف نورزیدند مگر وقتی که دانش و آگاهی به آنان رسید، آگاهی ود انشی که میبایست اتحاد و یکپارچگی آنان را بهد نبال داشته باشد، اما برخی بر برخی دیگر ستم کردند و بسیاری از آنان خواستها و اهدافی داشتند که باحق مخالف بود. بنابر این در میان خود به اختلاف زیادی دچار شدند. ﴿إِنَّ رَبَّكَ يَقۡضِي بَيۡنَهُمۡ يَوۡمَ ٱلۡقِيَٰمَةِ فِيمَا كَانُواْ فِيهِ يَخۡتَلِفُونَ﴾بیگمان و پروردگارت روز قیامت دربارۀ چیزی که در آناختلاف داشتند از روی حکم دادگرانهی خود از علم تام و قدرت فراگیر وی نشأت میگیرد، در میان آنان داوری میکند.
و اختلاف مرض کشندهای است که برای اهل دین صحیح پیش میآید، زیرا شیطان وقتی ناامید شد از این که بندگان از وی پیروی نمینمایند و دین را به صورت کامل ترک نمیکنند، برای ایجاد اختلاف و انداختن حسد و دشمنی میان آنها تلاش میکند، پس این سبب بروز اختلاف میشود. سپس گمراه قلمداد کردن یکدیگر و دشمنیشان با یکدیگر سبب رضایت و روشنی چشمان شیطان معلون میگردد.
آنان پروردگارشان یکی است، و پیامبرشان یکی است، و دینشان یکی است و منافع عمومی آنها یکی است، پس چرا اختلاف میورزند؟ چرا که اختلاف، همبستگی و اتحاد آنها را پراکنده مینماید و انسجام و نظام آنها را از هم میپاشد، و در نتیجه بسیاری از منافع دینی و دنیوی را از دست داده و بسیاری از امور دینی از بین میرود؟
بار خدایا! از تو میجوییم به لطفی که نسبت به بندگان مومن خویش داری، شکاف و از هم پاشیدگی آنان را باری دیگر پیوند ده، و انس و الفت را در میان آنان برقرار کن، ای پروردگار بزرگ و بخشنده!.
آیهی ۹۵-۹۴:
﴿فَإِن كُنتَ فِي شَكّٖ مِّمَّآ أَنزَلۡنَآ إِلَيۡكَ فَسَۡٔلِ ٱلَّذِينَ يَقۡرَءُونَ ٱلۡكِتَٰبَ مِن قَبۡلِكَۚ لَقَدۡ جَآءَكَ ٱلۡحَقُّ مِن رَّبِّكَ فَلَا تَكُونَنَّ مِنَ ٱلۡمُمۡتَرِينَ٩٤﴾[یونس: ۹۴]. «پس اگر دربارۀ چیزی که بر تو نازل کردهایم، در شک و تردید هستی از آنان که پیش از تو کتاب میخواندند بپرس. بیگمان از سوی پروردگارت حق برای تو آمده است. پس، از شک کنندگان مباش».
﴿وَلَا تَكُونَنَّ مِنَ ٱلَّذِينَ كَذَّبُواْ بَِٔايَٰتِ ٱللَّهِ فَتَكُونَ مِنَ ٱلۡخَٰسِرِينَ٩٥﴾[یونس: ۹۵]. «و نیز ازآنان مباش که آیات خدا را تکذیب کردند، آنگاه از زیانکاران خواهی بود».
خداوند متعال به پیامبرش صمیفرماید: ﴿فَإِن كُنتَ فِي شَكّٖ مِّمَّآ أَنزَلۡنَآ إِلَيۡكَ﴾اگر دربارۀچیزی که بر تو نازل کردهایم شک و تردید داری که آیا درست است یا نادرست؟ ﴿فَسَۡٔلِ ٱلَّذِينَ يَقۡرَءُونَ ٱلۡكِتَٰبَ مِن قَبۡلِكَ﴾از اهل کتاب منصف و علمای راسخ بپرس، زیرا آنان به راست بودن آنچه ه تو از آن خبر دادهای و موافق بودن آنبا کتابی که با آنهاست اقرار میکنند. اگر گفته شود: بسیاری از یهودیان و نصارا، بلکه بیشترشان پیامبر پیامبر راتکذیب کردند، وبا او مخالفت ورزیدند و دعوت او را نپذیرفتند و رد کردند، بااین حال خداوند پیامبرش رادستور داد تا آنها را گواه بگیرد، و گواهی دادن آنها را بر صحت آنچه پیامبر آورده است حجت قرار داده است، پس این چطور تفسیر میشود؟ پاسخ این را از چند جهت میتوان گفت: یکی اینکه شهادت و گواهی دادن وقتی که به گروهی یا به پیروان مذهبی یا به شهری نسبت داده شود شامل افراد منصف و راستگوی آنها میگردد. اما غیر از منصفان و راستگویان هر چند زیاد هم باشند اعتبار ندارند، چون شهادت بر مبنای راستگویی و عدالت استوار است. و این گواهی دادن با ایمان آوردند بسیاری از دانشمندان ربانی آنها مانند «عبدالله بن سلام» و یارانش و «کعب الاحبار» و غیر آن دو، و بسیاری از کسانی کهدر زمان پیامبر صو جانشینانش و کسانی که پس از آنها بودند حال گردیده است.
و اینکه گواهی دادن اهل کتاب برای پیامبر صبر اساس کتابشان تورات است که آنها به آن منتسباند. پس اگر در تورات چیزی وجود داشته باشد که موافق با قرآن باشد و آن را تصدیق نماید و به صحت آن گواهی دهد، و از طرفی همۀ اهل کتاب جمع شوند و آن را انکار کنند به آنچه پیامبر آورده است عیبی وارد نمیکند.
و اینکه خداوند متعال پیامبرش را دستور داد تا اهل کتاب را بر صحت و درست بودن آنچه آورده است گواه بگیرد، و این را در ملاء عام اعلان نمود. و مشخص است که بسیاری از اهل کتاب به شدت درصدد ابطال دعوت پیامبر صبودند. پس اگر آنان در نزد خود چیزی داشتند که آنچه را خدا بیان کرده است رد میکرد حتماً آن را اشکار میکردند. پس وقتی که چنین نکردند این خود روشنترین دلیل بر صحت قرآن و راستی آن است.
و اینکه بیشتر اهل کتاب دعوت پیامبر ص را رد نکردند، بلکه بیشترشان آن را پذیرفتند و از روی اختیار از آن فرمان بردند، زیرا پیامبر در حال مبعوث شد که بیشتر مردم روی زمین اهل کتاب بودند، و مدت زیادی بر دین پیامبر نگذشت تا اینکه بیشتر اهل شام و مصر و عراق و سرزمینهایی که در کنار آن بود و مقر دین اهل کتاب بود به اسلام گرویدند و کسی جز فرمانروایی که ریاستشان را بر حق ترجیح میدادند، و مردمان عوام و نادانی که از آنها پیروی میکردند، و کسانی که فقط نام دین را یدک میکشیدند، مانند فرنگیها که در حقیقت دهری و بیدین هستند و از ادیان پیامبران دور میباشند، باقی نماند. و این فرنگیها خود را به دین مسیح نسبت میدهند تا فرمانروایی خود را رواج دهند، و مردم را به باطل خود بفریبند. و هر کس حالات آنها را بنگرد این را میداند.
﴿لَقَدۡ جَآءَكَ ٱلۡحَقُّ مِن رَّبِّكَ﴾بیگمان از سوی پروردگارت حقی برای تو آمده است که به هیچ صورت در آن شکی نیست. ﴿فَلَا تَكُونَنَّ مِنَ ٱلۡمُمۡتَرِينَ﴾پس از شک و تردید کنندگان مباش مانند فرمودۀ الهی که میفرماید: (کتب انزل الیک فلا یکن فی صدرک حرج منه )کتابی است که آن را بهسوی تو فرستادهایم، پس در دلت از آن شک و تردیدی نباشد. ﴿كِتَٰبٌ أُنزِلَ إِلَيۡكَ فَلَا يَكُن فِي صَدۡرِكَ حَرَجٞ مِّنۡهُ﴾. «کتابی است که آن را به سوی تو فرستادهایم، پس در دلت از آن ک و تردیدی نباشد». ﴿وَلَا تَكُونَنَّ مِنَ ٱلَّذِينَ كَذَّبُواْ بَِٔايَٰتِ ٱللَّهِ فَتَكُونَ مِنَ ٱلۡخَٰسِرِينَ٩٥﴾و نیز از آنان مباش که ایات خدا را تکذیب کردند، آنگاه از زیانکاران خواهی بود.
خلاصه مطلب این که خداوند از دو چیز نهی کرده است:شک و تردید در قرآن و بیشتر از آن یعنی تکذیب کردن آیات روشن خداوند که به هیچ صورتی قابل تکذیب نیست. و خداوند نتیجۀ تکذیب قرآن یا داشتن شک و شبهه را زیانمندی قرار اده است. زیانمندی یعنی از دست دادن هر سود و نفعی، و این زیانمندی با از دست دادن پاداش دنیا و آخرت و پیش آمدن عذاب در دنیا و آخرت تحقق مییابد. و نهی کردن از چیزی، دستور دادن به ضد آن است، پس خداوند به تصدیق کردن کامل قرآن و اطمینان داشتن به آن و روی آوردن به آن در علم و عمل دستور میدهد.
پس با این کار بنده از سودمندان میشود، کسانی که به بزرگترین خواستهها و بهترین امور و کاملترین فضیلتها دست یافته و هر زیان و ضرری از آنان دور میشود.
آیه ۹۷-۹۶:
﴿إِنَّ ٱلَّذِينَ حَقَّتۡ عَلَيۡهِمۡ كَلِمَتُ رَبِّكَ لَا يُؤۡمِنُونَ٩٦﴾[یونس: ۹۶]. «بیگمان آنان که حکم پروردگارت بر آنان تحقق یافته است ایمان نمیآورند».
﴿وَلَوۡ جَآءَتۡهُمۡ كُلُّ ءَايَةٍ حَتَّىٰ يَرَوُاْ ٱلۡعَذَابَ ٱلۡأَلِيمَ٩٧﴾[یونس: ۹۷]. «وگرچه هر نشانهای برایشان بیاید (ایمان نمیآورند) تا زمانی که عذاب دردناک را ببینند».
خداوند متعال میفرماید: ﴿إِنَّ ٱلَّذِينَ حَقَّتۡ عَلَيۡهِمۡ كَلِمَتُ رَبِّكَ﴾بیگمان آنان که حکم پروردگارت بر آنان تحقق یافته است که از گمراهان و اهل جهنم هستند، باید بهسوی آنچه که خداوند مقدور نموده است بروند. پس آنان ایمان نمیآورند گرچه نشانههای زیادی نزدشان بیاید، پس نشانهها جز سرکشی و افزودن به گمراهی چیزی به آنها نمیافزاید. و خداوند بر آنان ستم نکرده است، بلکه آنان با رد کردن حق آنگاه که نخستین بار نزدشان آمد بر خود ستم کردند، پس خداوند به سزای کارشان بر دلها و گوشها و چشمهایشان مهر زد. پس ایمان نمیآورند مگر آنکه عذاب دردناکی را که به آنان وعده داده شده است ببینند.
در آن هنگام به یقین میدانند که آنچه بر آن بودند گمراهی بوده و آنچه پیامبران برایشان آوردند حق است.
اما این زمانی است که ایمان آوردنشان سودی به آنان نمیبخشد، پس در آن روز عذر خواهی ستمکاران به آنان فایدهای نمیدهد، و آنان به دنیا بر نمیگردند. و اما آیات خدا به کسی فایده میرساند که دلی آگاه و گوشی شنوا داشته باشد.
آیه ۹۸:
﴿فَلَوۡلَا كَانَتۡ قَرۡيَةٌ ءَامَنَتۡ فَنَفَعَهَآ إِيمَٰنُهَآ إِلَّا قَوۡمَ يُونُسَ لَمَّآ ءَامَنُواْ كَشَفۡنَا عَنۡهُمۡ عَذَابَ ٱلۡخِزۡيِ فِي ٱلۡحَيَوٰةِ ٱلدُّنۡيَا وَمَتَّعۡنَٰهُمۡ إِلَىٰ حِينٖ٩٨﴾[یونس: ۹۸]. «و مردم هیچ شهری ایمان نیاوردند که ایمانشان به آنان سودی رساند مگر قوم یونس که چون ایمان آوردند عذاب رسوایی را در زندگی دنیا از آنان برطرف نمودیم و آنان را تا مدتی برخوردار کردیم».
خداوند متعال میفرماید: ﴿فَلَوۡلَا كَانَتۡ قَرۡيَةٌ﴾پس چرا مردم هیچ شهری از شهرهایی که مردمش (حق را) تکذیب کردهاند بر ان نبودند، ﴿ءَامَنَتۡ﴾آنگاه که عذاب را دیدند ایمان بیاورند، ﴿فَنَفَعَهَآ إِيمَٰنُهَآ﴾و ایمانشان به آنان سود برساند؟
یعنی هیچ کس از آنان به هنگام دیدن عذاب فایدهای از ایمان آوردنش نبرده است. همانطور که خداوند اندکی پیشتر حالت فرعون را بیان کرده و فرمود:
﴿ءَامَنتُ أَنَّهُۥ لَآ إِلَٰهَ إِلَّا ٱلَّذِيٓ ءَامَنَتۡ بِهِۦ بَنُوٓاْ إِسۡرَٰٓءِيلَ وَأَنَا۠ مِنَ ٱلۡمُسۡلِمِينَ﴾[یونس: ۹۰]. «ایمان آوردم که هیچ معبودی نیست مگر خدایی که بنی اسراییل به او ایمان آورده است و من از فرمان برادران هستم»، پس به او گفته شد ﴿ءَآلۡـَٰٔنَ وَقَدۡ عَصَيۡتَ قَبۡلُ وَكُنتَ مِنَ ٱلۡمُفۡسِدِينَ٩١﴾[یونس: ۹۱]. «آیا اکنون ایمان میآوری حال آنکه قبلاً نافرمانی کردی و از تباهکاری بودی؟». و همانطور که خداوند متعال فرموده است: ﴿فَلَمَّا رَأَوۡاْ بَأۡسَنَا قَالُوٓاْ ءَامَنَّا بِٱللَّهِ وَحۡدَهُۥ وَكَفَرۡنَا بِمَا كُنَّا بِهِۦ مُشۡرِكِينَ٨٤ فَلَمۡ يَكُ يَنفَعُهُمۡ إِيمَٰنُهُمۡ لَمَّا رَأَوۡاْ بَأۡسَنَاۖ سُنَّتَ ٱللَّهِ ٱلَّتِي قَدۡ خَلَتۡ فِي عِبَادِهِ﴾[غافر: ۸۴-۸۵]. «پس هنگامی که عذاب ما را دیدند، گفتند: تنهابه خدا ایمان آورده، و به آنچه شریک خدا میساختیم کفر ورزیدیم. پس ایمان آوردنشان هنگامی که عذاب ما را دیدند به آنان سودی نبخشید. این سنت خداست که درمیان بندگانش گذشته است».
و خداوند متعال فرموده است: ﴿حَتَّىٰٓ إِذَا جَآءَ أَحَدَهُمُ ٱلۡمَوۡتُ قَالَ رَبِّ ٱرۡجِعُونِ٩٩ لَعَلِّيٓ أَعۡمَلُ صَٰلِحٗا فِيمَا تَرَكۡتُۚ كَلَّآ﴾[المؤمنون: ۹۹-۱۰۰]. «تا هنگامی که مرگ به سراغ یکی از آنها آید، میگوید: ای پروردگارم! من را دوباره به دنیا برگردان امید است به تلافی کارهای گذشته عمل صاحل انجام دهم نه چنین نیست».
و حکمت این امر ظاهر است، زیرا ایمان اضطراری در حقیقت ایمان نیست، چون اگر عذاب و کاری که او را مجبور به ایمان آوردن کرده است از او دور شودبه کفر و ناسپاسی بر میگردد.
﴿إِلَّا قَوۡمَ يُونُسَ لَمَّآ ءَامَنُواْ﴾مگر قوم یونس که چون بعد از اینکه عذاب را مشاهده کردند ایمان آوردند ﴿كَشَفۡنَا عَنۡهُمۡ عَذَابَ ٱلۡخِزۡيِ فِي ٱلۡحَيَوٰةِ ٱلدُّنۡيَا وَمَتَّعۡنَٰهُمۡ إِلَىٰ حِينٖ﴾عذاب رسوایی را در زندگانی دنیا از آنان دور کردیم، و آنان را تا مدتی برخوردار نمودیم. پس آنها از این قاعدۀ کلی و سابق مستثنی هستند و حتماً در این حکمتی است از جانب خدایی که به پیدا و پنهان آگاه است و فهم و درک ما از آن عاجز است. خداوند متعال فرموده است: ﴿وَإِنَّ يُونُسَ لَمِنَ ٱلۡمُرۡسَلِينَ١٣٩﴾[الصافات: ۱۳۹]. «و بیگمان یونس از زمرۀ پیامبران است». تا آنجا که میفرماید: ﴿وَأَرۡسَلۡنَٰهُ إِلَىٰ مِاْئَةِ أَلۡفٍ أَوۡ يَزِيدُونَ١٤٧ فََٔامَنُواْ فَمَتَّعۡنَٰهُمۡ إِلَىٰ حِينٖ١٤٨﴾[الصافات: ۱۴۷-۱۴۸]. «و او را بهسوی صد هزار یا بیشتر فرستادیم، پس ایمان آوردند و آنان را تا مدتی بهرهمند ساختیم». وشاید حکمت این باشد که اگر هلاک شدگان باز گردانده میشدند به آنچه از آن نهی شده بودند برگشته و آن را تکرار میکردند. اما خداوند دانست که قوم یونس بر ایمانشان پایدار خواهند ماند، و خداوند بهتر میداند.
آیهی ۱۰۰-۹۹:
﴿وَلَوۡ شَآءَ رَبُّكَ لَأٓمَنَ مَن فِي ٱلۡأَرۡضِ كُلُّهُمۡ جَمِيعًاۚ أَفَأَنتَ تُكۡرِهُ ٱلنَّاسَ حَتَّىٰ يَكُونُواْ مُؤۡمِنِينَ٩٩﴾[یونس: ۹۹]. «و اگر پروردگارت میخواست همۀ آنان که در زمیناند جملگی ایمان میآوردند، آیا میتوانی مردمان را مجبور سازی که ایمان بیاورند؟».
﴿وَمَا كَانَ لِنَفۡسٍ أَن تُؤۡمِنَ إِلَّا بِإِذۡنِ ٱللَّهِۚ وَيَجۡعَلُ ٱلرِّجۡسَ عَلَى ٱلَّذِينَ لَا يَعۡقِلُونَ١٠٠﴾[یونس: ۱۰۰]. «و هیچ کس نمیتواند ایمان بیاورد مگر آنکه خدا اجازه دهد، و بر آنان که نمیفهمند پلیدی قرار میدهد».
خداوند متعال به پیامبرش ÷فرمود: ﴿وَلَوۡ شَآءَ رَبُّكَ لَأٓمَنَ مَن فِي ٱلۡأَرۡضِ كُلُّهُمۡ جَمِيعًا﴾و اگر پروردگارت میخواست همۀ آنان را در زمین هستند ایمان میآوردند. به این صورت که خداوند ایمان را به آنها الهام میکردف و دلهایشان را بر پرهیزگاری یاری میداد. پس او میتواند چنین کاری بکند، اما حکمتش اقتضا نموده است که برخی از مردم مومن و برخی کافر باشند.
﴿أَفَأَنتَ تُكۡرِهُ ٱلنَّاسَ حَتَّىٰ يَكُونُواْ مُؤۡمِنِينَ﴾آیا شما میتوانی مردمان را مجبور سازی که ایمان بیاورند؟ یعنی این کار را نمیتوانی بکنی، و هیچ کس غیر از خدا نمیتواند این کار را بکند. ﴿وَمَا كَانَ لِنَفۡسٍ أَن تُؤۡمِنَ إِلَّا بِإِذۡنِ ٱللَّهِ﴾و هیچ کس نمیتواند ایمان بیاورد مگر اینکه خدا اجازه دهد. یعنی با اراده و اجازه و تقدیر شرعی خدا میتواند ایمان بیاورد. پس هرکس که شایستۀ ایمان آوردن باشد خداوند او را توفیق داده و هدایت مینماید.
﴿وَيَجۡعَلُ ٱلرِّجۡسَ عَلَى ٱلَّذِينَ لَا يَعۡقِلُونَ﴾و گمراهی و بدی را بر کسانی قرارمی دهد که اوامر و نواهی خداوند را نمیفهمند و به اندرز و پندهای او توجهی نمیکنند.
آیهی ۱۰۳-۱۰۱:
﴿قُلِ ٱنظُرُواْ مَاذَا فِي ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضِۚ وَمَا تُغۡنِي ٱلۡأٓيَٰتُ وَٱلنُّذُرُ عَن قَوۡمٖ لَّا يُؤۡمِنُونَ١٠١﴾[یونس: ۱۰۱]. «بگو: بنگرید که چه چیزی در آسمانها و زمین است؟ اما آیات و بیم دادنها به گروهی که ایمان نمیآورند سودی نمیبخشد».
﴿فَهَلۡ يَنتَظِرُونَ إِلَّا مِثۡلَ أَيَّامِ ٱلَّذِينَ خَلَوۡاْ مِن قَبۡلِهِمۡۚ قُلۡ فَٱنتَظِرُوٓاْ إِنِّي مَعَكُم مِّنَ ٱلۡمُنتَظِرِينَ١٠٢﴾[یونس: ۱۰۲]. «پس آیا جز مانند مصیبتهای پیشینیان را انتظار میکشند؟ بگو: پس چشم به راه باشید، من نیز با شما از چشم به راهانم».
﴿ثُمَّ نُنَجِّي رُسُلَنَا وَٱلَّذِينَ ءَامَنُواْۚ كَذَٰلِكَ حَقًّا عَلَيۡنَا نُنجِ ٱلۡمُؤۡمِنِينَ١٠٣﴾[یونس: ۱۰۳]. «سپس پیامبران خود و مؤمنان رانجات میدهیم و این حق است بر ما».
خداوند بندگانش را به تأمل و اندیشه در آنچه که در آسمانها و زمین است فرا میخواند. و منظور از نگاه کردن، تفکر و عبرت گرفتن و اندیشیدن در آنچه در آسمانها وز مین است، زیرا برای گروهی که ایمان میآورند و یقین میکنند در آن عبرتها و نشانههایی است دال بر این که تنها خداوند معبود شایسته و پسندیده و بزرگ و بخشنده و دارای نامها و صفات بزرگ است. ﴿وَمَا تُغۡنِي ٱلۡأٓيَٰتُ وَٱلنُّذُرُ عَن قَوۡمٖ لَّا يُؤۡمِنُونَ﴾و آیات و بیم دادنها به گروهی که ایمان نمیآورند سودی نمیبخشد. زیرا آنها از آیات و نشانهها بهرهمند نشده و فایده نمیبرند، زیرا روی گردانی کرده و مخالفت میورزند. .
﴿فَهَلۡ يَنتَظِرُونَ﴾پس آیا جز مانند روزهای پیشینیان را انتظار میکشند؟ آیا کسانی که به ایات واضح و روشن خدا ایمان نمیآورند، جز هلاکت و عذابی را که پیشینیان را در برگرفت انتظار میکشند؟ اینان کارشان مانند کار آنهاست، و سنت و قانون خدا در میان گذشتگان و آیندگان جاری است. ﴿قُلۡ فَٱنتَظِرُوٓاْ إِنِّي مَعَكُم مِّنَ ٱلۡمُنتَظِرِينَ﴾بگو: چشم به راه باشید، من نیز همراه شما از چشم به راهانم. پس خواهید دانست که سرانجام نیکو و نجات یافتن در دنیا و آخرت از آنچه کسی خواهد بود و حقیقتاً سرانجام نیک و نجات جز برای پیامبران و پیروانشان نخواهد بود. بنابر این فرمود: ﴿ثُمَّ نُنَجِّي رُسُلَنَا وَٱلَّذِينَ ءَامَنُواْۚ﴾سپس پیامبران خود و مؤمنان را از ناگواریها و سختیهای دنیا و آخرت نجات میدهیم. ﴿كَذَٰلِكَ حَقًّا عَلَيۡنَا نُنجِ ٱلۡمُؤۡمِنِينَ﴾به همان شیوه برخود واجب کردهایم که مؤمنان را نجات دهیم. و این جزو دفاع کردن خداوند از مؤمنان است. پس خداوند از مؤمنان دفاع مینماید و بر حسب ایمانی که بنده دارد او را از سختیها نجات میدهد.
آیهی ۱۰۶-۱۰۴:
﴿قُلۡ يَٰٓأَيُّهَا ٱلنَّاسُ إِن كُنتُمۡ فِي شَكّٖ مِّن دِينِي فَلَآ أَعۡبُدُ ٱلَّذِينَ تَعۡبُدُونَ مِن دُونِ ٱللَّهِ وَلَٰكِنۡ أَعۡبُدُ ٱللَّهَ ٱلَّذِي يَتَوَفَّىٰكُمۡۖ وَأُمِرۡتُ أَنۡ أَكُونَ مِنَ ٱلۡمُؤۡمِنِينَ١٠٤﴾[یونس: ۱۰۴]. «بگو: ای مردم! اگر شما دربارۀ آیین من در شک و تردید هستید، من کسانی را نمیپرستم که شما به غیر از خدا میپرستید، بلکه خداوندی را میپرستم که شما را میمیراند، و فرمان یافتهام از مؤمنان باشم».
﴿وَأَنۡ أَقِمۡ وَجۡهَكَ لِلدِّينِ حَنِيفٗا وَلَا تَكُونَنَّ مِنَ ٱلۡمُشۡرِكِينَ١٠٥﴾[یونس: ۱۰۵]. «و (به من فرمان داده شده است) که به آیینی رو کن که خالی از هرگونه شرک و انحرافی است، و از مشرکان مباش».
﴿وَلَا تَدۡعُ مِن دُونِ ٱللَّهِ مَا لَا يَنفَعُكَ وَلَا يَضُرُّكَۖ فَإِن فَعَلۡتَ فَإِنَّكَ إِذٗا مِّنَ ٱلظَّٰلِمِينَ١٠٦﴾[یونس: ۱۰۶]. «و به غیر از خدا کسی (و چیزی) را مخوان که سودی به تو نمیبخشد و زیانی به تو نمیرساند، اگر چنین کنی از ستمکاران و مشرکان خواهی شد».
خداوند متعال به پیامبرش، سرور پیامبران، و پیشوای پرهیزگاران و بهترین یقین کنندگان، محمد صمیفرماید: ﴿قُلۡ يَٰٓأَيُّهَا ٱلنَّاسُ إِن كُنتُمۡ فِي شَكّٖ مِّن دِينِي﴾بگو: ای مردم اگر شما دربارۀآیین من در شک و تردید هستید، من در مورد آن شکی ندارم، بلکه به یقین میدانم آن حق است، و آنچه که شما به غیر از خداوند میخوانید باطل است، و من در این مورد دلایل روشن و حجتهای قاطع دارم.
بنابر این خداوند متعال فرمود: ﴿فَلَآ أَعۡبُدُ ٱلَّذِينَ تَعۡبُدُونَ مِن دُونِ ٱللَّهِ﴾پس آنچه از بتها همتایان و غیره را که به غیر از خدا میپرستید، نمیپرستم، چون آنها چیزی را نمیآفرینند و کسی را روزی نمیدهند و هیچ کاری را تدبیر نمیکنند، بلکه آنها مخلوقات مسخری هستند و چیزی ندارند که مقتضی پرستش آنان باشد.
﴿وَلَٰكِنۡ أَعۡبُدُ ٱللَّهَ ٱلَّذِي يَتَوَفَّىٰكُمۡ﴾بلکه خداوندی را میپرستم که شما را میمیراند. یعنی او خداوندی است که شما را آفریده است و شما را میمیراند، سپس شما را بر میانگیزد تا طبق اعمالتان سزا و جزایتان بدهد. پس او کسی است که سزاوار پرستش است و برای او نماز بگذارید و در برابر او سر سجده بر زمین آرید. ﴿وَأُمِرۡتُ أَنۡ أَكُونَ مِنَ ٱلۡمُؤۡمِنِينَ١٠٤ وَأَنۡ أَقِمۡ وَجۡهَكَ لِلدِّينِ حَنِيفٗا﴾و فرمان یافتهام که از مؤمنان باشم، و به من فرمان داده شده است که به آیینی رو کنم که خالی از هر شرک و انحرافی است. یعنی کارهای ظاهری و باطنی خود را برای خدا خالص بگردان و با روی آوردن به خدا و روی گرداندن از غیر خدا، همۀ قوانین دین را بر پا بدار. ﴿وَلَا تَكُونَنَّ مِنَ ٱلۡمُشۡرِكِينَ﴾و از مشرکان مباش، حالت آنها را به خود مگیر و با آنان همراهی مکن ﴿وَلَا تَدۡعُ مِن دُونِ ٱللَّهِ مَا لَا يَنفَعُكَ وَلَا يَضُرُّكَ﴾و به غیر ازخدا کسی و چیزی را به فریاد مخوان که به تو سودی نمیبخشد و زیانی نمیرساند. و هیچ مخلوقی نمیتواند زیانی برساند و یا سودی دهد، بلکه فایده دهنده و زیان رسانند تنها خداوند متعال است.
﴿فَإِن فَعَلۡتَ﴾پس اگر چنین کردی و به جای خدا آنچه را که نمیتواند به تو فایده و زیانی برساند وبه فریاد خواندی، ﴿فَإِنَّكَ إِذٗا مِّنَ ٱلظَّٰلِمِينَ﴾همانا آنگاه از کسانی خواهی شد که با هلاک ساختن خود به خویشتن زیان رساندهاند. و منظور از این ستم شرک ورزیدن است، همانطور که خداوند متعال فرموده است: ﴿إِنَّ ٱلشِّرۡكَ لَظُلۡمٌ عَظِيمٞ﴾[لقمان: ۱۳]. «بیگمان شرک ستم بزرگی است». پس وقتی که بهترین فرد (= رسول اکرم ص) اگر با خداوند غیر از او را بخواند از ستمکاران مشرک خواهد شد، دیگران چطور خواهند بود؟!.
آیهی ۱۰۷:
﴿وَإِن يَمۡسَسۡكَ ٱللَّهُ بِضُرّٖ فَلَا كَاشِفَ لَهُۥٓ إِلَّا هُوَۖ وَإِن يُرِدۡكَ بِخَيۡرٖ فَلَا رَآدَّ لِفَضۡلِهِۦۚ يُصِيبُ بِهِۦ مَن يَشَآءُ مِنۡ عِبَادِهِۦۚ وَهُوَ ٱلۡغَفُورُ ٱلرَّحِيمُ١٠٧﴾[یونس: ۱۰۷]. «و اگر خداوند زیانی به تو برساند هیچ کس جز او نمیتواند آن را برطرف گرداند، و اگر خیری در حق تو بخواهد هیچ کس نمیتواند فضلش را از تو برگرداند، آن را به هر کس از بندگانش که بخواهد میرساند و او آمرزنده و مهربان است».
این بزرگترین دلیل است بر این که تنها خداوند سزاوار عبادت است، زیرا او نفع دهنده و زیان رساننده و بخشنده و محروم کننده میباشد، و هرگاه زیانی از قبیل فقر و بیماری و مانند آن را بیاورد، ﴿فَلَا كَاشِفَ لَهُۥٓ إِلَّا هُوَ﴾جز او هیچکس نمیتواند آنرا برطرف گرداند، چون اگر همه مردم جمع شوند تا فایدهای برسانند، نمیتوانند فایدهای برسانند جز آنچه خداوند نوشته است، و اگر همه جمع شوند تا به کسی زیانی برسانند نمیتوانند هیچ زیانی به او برسانند مگر این که خداوند بخواهد. بنابر این فرمود: ﴿وَإِن يُرِدۡكَ بِخَيۡرٖ فَلَا رَآدَّ لِفَضۡلِهِ﴾و اگر (خدا) خیری در حق تو بخواهد هیچکس نمیتواند بخشش و احسان او را رد کند. همانطور که خداوند متعال فرموده است: ﴿مَّا يَفۡتَحِ ٱللَّهُ لِلنَّاسِ مِن رَّحۡمَةٖ فَلَا مُمۡسِكَ لَهَاۖ وَمَا يُمۡسِكۡ فَلَا مُرۡسِلَ لَهُۥ مِنۢ بَعۡدِهِ﴾[فاطر: ۲]. «رحمتی که خداوند برای مردم میگشاید هیچ کس نمیتواند آن را باز دارد، و آنچه را باز دارد هیچ کس نمیتواند بعد از او آنرا روانه کند». ﴿يُصِيبُ بِهِۦ مَن يَشَآءُ مِنۡ عِبَادِهِ﴾رحمت خویش را به هرکس از خلق خود که بخواهد اختصاص میدهد، و خداوند دارای فضل و بخشش بزرگ است.
﴿وَهُوَ ٱلۡغَفُورُ﴾و او آمرزندۀ همۀ لغزشهاست، و بندهاش را برای کسب اسباب آمرزش خود توفیق میدهد، سپس وقتی بنده آن اسباب را فراهم نموده خداوند گناهان کوچک و بزرگش را میآمرزد. ﴿ٱلرَّحِيمُ﴾مهربان است و رحمت و مهربانی او هر چیزی را فرا گرفته، و احسان او به همۀ موجودات رسیده است، طوری که همۀ موجودات نمیتوانند برای یک لحظه از احسان او بینیاز باشند. پس وقتی که بنده به یقین دانست که تنها خدا نعمتها را داده و تنها او رنجها را دور مینماید، خوبیها را عطا کرده، و بدیها و اندوهها رادور میکند، و دانست که هیچ مخلوقی اختیاری ندارد، و هیچ چیزی در دستشان نیست مگر آنچه که خداوند اراده کند، یقین خواهد کرد که خداوند حق است و آنچه را که به غیر از او میخوانند باطل است. بنابر این پس از آنکه دلیل روشن را بیان کرد فرمود:
آیهی ۱۰۹-۱۰۸:
﴿قُلۡ يَٰٓأَيُّهَا ٱلنَّاسُ قَدۡ جَآءَكُمُ ٱلۡحَقُّ مِن رَّبِّكُمۡۖ فَمَنِ ٱهۡتَدَىٰ فَإِنَّمَا يَهۡتَدِي لِنَفۡسِهِۦۖ وَمَن ضَلَّ فَإِنَّمَا يَضِلُّ عَلَيۡهَاۖ وَمَآ أَنَا۠ عَلَيۡكُم بِوَكِيلٖ١٠٨﴾[یونس: ۱۰۸]. «بگو: ای مردم! برای شما از سوی پروردگارتان حق آمده است، پس هر کس راه یابد فقط خودش راهیاب میشود، و هر کس گمراه شود فقط به زیان خود گمراه میشود، و من بر شما نگاهبان نیستم».
﴿وَٱتَّبِعۡ مَا يُوحَىٰٓ إِلَيۡكَ وَٱصۡبِرۡ حَتَّىٰ يَحۡكُمَ ٱللَّهُۚ وَهُوَ خَيۡرُ ٱلۡحَٰكِمِينَ١٠٩﴾[یونس: ۱۰۹]. «و از آنچه به تو وحی میشود پیروی کن، و شکیبا باش، تا آنکه خداوند داوری کند و او بهترین داوران است».
﴿قُلۡ﴾ای پیامبر! بعد از آنکه حق روشن شد بگو: ﴿يَٰٓأَيُّهَا ٱلنَّاسُ قَدۡ جَآءَكُمُ ٱلۡحَقُّ مِن رَّبِّكُمۡ﴾ای مردم! از سوی پروردگارتان حق برای شما آمده است. یعنی خبر راستین که با دلایل واضح تایید شده و هیچ شک و تردیدی در آن نیست، و آن از اجنب پروردگارتان به شما رسیده است. و بزرگترین عنایت او نسبت به شما این است که این قرآن را برای شما فرستاده که بیانگر هر چیز است و در آن انواع احکام و مطالب الهی و اخلاق پسندیده برای شما وجود دارد، و بزرگترین احسان او برای شماست که در آن گمراهی از هدایت مشخص گردیده و برای هیچ کس شبههای باقی نگذاشته است. ﴿فَمَنِ ٱهۡتَدَىٰ﴾پس هر کس که به رهنمود خدا راهیاب شود، به گونهای که حق را بشناسد و بفهمد و آن را بر دیگر چیزها ترجیح دهد، ﴿فَإِنَّمَا يَهۡتَدِي لِنَفۡسِهِ﴾فقط به سود خودش است و خداوند از بندگانش بینیاز است و نتیجه و ثمرۀ اعمالشان به خود آنها بر میگردد.
﴿وَمَن ضَلَّ﴾و هر کس گمراه شود به این صورت که از شناخت حق یا عمل کردن به آن روی بگرداند، ﴿فَإِنَّمَا يَضِلُّ عَلَيۡهَا﴾فقط به زیان خودش گمراه میشود، و هیچ زیانی به خداوند نمیرساند. پس او فقط به خودش زیان میرساند. ﴿وَمَآ أَنَا۠ عَلَيۡكُم بِوَكِيلٖ﴾و من بر شما نگاهبان نیستم، و مراقب اعمالتان نبوده و شما را بر اعمالتان محاسبه نمیکنم، بلکه فقط بیم دهندهای برای شما هستم، و خداوند مراقب و نگاهبان شماست. پس تا فرصت و مهلت دارید تجدید نظر کنید.
﴿وَٱتَّبِعۡ مَا يُوحَىٰٓ إِلَيۡكَ﴾ای پیامبر! از آنچه بر تو وحی میشود در علم و عمل و با زبان حال و با فرا خواندن بهسوی آن پیروی کن. ﴿وَٱصۡبِرۡ﴾و بر این امر شکیبایی کن، زیرا این بالاترین نوع شکیبایی و بردباری است و سرانجام پسندیده ای دارد، پس سست مباش و به کارت ادامه بده و بر آن مواظبت کن و پایدار باش.
﴿حَتَّىٰ يَحۡكُمَ ٱللَّهُ﴾تا آنکه خداوند بین شما و کسانی که تو را تکذیب کردهاند داروی نماید. ﴿وَهُوَ خَيۡرُ ٱلۡحَٰكِمِينَ﴾و او بهترین داوران است. زیرا حکم و داوری او مشتمل بر عدالت کاملی است که بر آن ستایش میشود.
و پیامبر ÷از دستور پروردگارش فرمان برد و بر راه راست پابرجا ماند تا اینکه خداوند دینش را بر سایر ادیان و پیامبرش را بر دشمنانش پیروز گرداند، بعد از اینکه او را با دلیل و برهان بر آنها چیره گرداند. پس ستایش و سپاس نیکو خدا را سزد آنگونه که شایستۀ بزرگی و عظمت و کمال و گستردگی احسانش میباشد.
پایان تفسیر سوره یونس