تفسير سورهی نحل
مکی و ۱۲۸ آیه است.
آیهی ۲-۱:
﴿أَتَىٰٓ أَمۡرُ ٱللَّهِ فَلَا تَسۡتَعۡجِلُوهُۚ سُبۡحَٰنَهُۥ وَتَعَٰلَىٰ عَمَّا يُشۡرِكُونَ١﴾[النحل: ۱]. «فرمان خداوند در رسیده، پس در آن شتاب مکنید. او پاک است و برتر از چیزهایی است که شریک او میسازید».
﴿يُنَزِّلُ ٱلۡمَلَٰٓئِكَةَ بِٱلرُّوحِ مِنۡ أَمۡرِهِۦ عَلَىٰ مَن يَشَآءُ مِنۡ عِبَادِهِۦٓ أَنۡ أَنذِرُوٓاْ أَنَّهُۥ لَآ إِلَٰهَ إِلَّآ أَنَا۠ فَٱتَّقُونِ٢﴾[النحل: ۲]. «به ارادۀ خویش فرشتگان را همراه با وحی بر هرکس از بندگانش که بخواهد نازل میکند (تا این پیام را به مردم برسانند) که جز من معبود بر حقی نیست. پس از من بپرهیزید و تقوا پیشه کنید».
خداوند متعال ـ در حالی که آنچه را وعده داده است نزدیک و وقوع آن را محقق میداند ـ میفرماید: ﴿أَتَىٰٓ أَمۡرُ ٱللَّهِ فَلَا تَسۡتَعۡجِلُوهُ﴾فرمان خداوند «قیامت» به زودی میآید، پس در آن شتاب نورزید، زیرا هر آنچه که میآید نزدیک است. ﴿سُبۡحَٰنَهُۥ وَتَعَٰلَىٰ عَمَّا يُشۡرِكُونَ﴾او پاک و برتر از انباز و شرکایی است که شریک وی میسازید. پاک است از اینکه شریک و فرزند و همسر و همتایی داشته باشد، و پاک است از دیگر چیزهایی که شایستۀ شکوهش نیست یا با کمال او منافات داشته باشد.
هنگامیکه خویشتن را از آنچه که مشرکان او را بدان توصیف مینماید مبرا ساخت، به بیان وحی پرداخت که بر پیامبرانش نازل مینماید، و این امری است که موجب میشود در رابطه با بیان صفات کمالی که به خداوند نسبت داده میشوند، از او تعبیت نمود. پس فرمود: ﴿يُنَزِّلُ ٱلۡمَلَٰٓئِكَةَ بِٱلرُّوحِ مِنۡ أَمۡرِهِ﴾فرشتگان را با وحی میرستد که مایۀ حیات ارواح است، ﴿عَلَىٰ مَن يَشَآءُ مِنۡ عِبَادِهِ﴾بر هرکس از بندگانش که صلاحیت بر دوش کشیدن بار رسالت او را داشته باشد و چکیده و محور دعوت همۀ پیامبران این است که، ﴿أَنۡ أَنذِرُوٓاْ أَنَّهُۥ لَآ إِلَٰهَ إِلَّآ أَنَا۠﴾به مردم بیاموزند هیچ معبودی به حقی جز «الله» وجود ندارد. یعنی اساس دعوت پیامبران شناخت خدا و یگانه دانستن او در صفات الوهیت است. و اینکه خداوند به یگانگی پرستش شود. و پروردگار متعال این مطلب را در تمامی کتابهایش و توسط همۀ پیامبرانش به صورت جدی تذکر داده است. و همۀ آیینها را چنان تدوین نموده است که بهسوی آن دعوت نمایند و با مخالفان این طریقه مبارزه کنند، سپس دلایل این امر را بیان نمود و فرمود:
آیهی ۹-۳:
﴿خَلَقَ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضَ بِٱلۡحَقِّۚ تَعَٰلَىٰ عَمَّا يُشۡرِكُونَ٣﴾[النحل: ۳]. «آسمانها و زمین را به حق آفریده است. او از آنچه شریکش میسازند برتر و والاتر است».
﴿خَلَقَ ٱلۡإِنسَٰنَ مِن نُّطۡفَةٖ فَإِذَا هُوَ خَصِيمٞ مُّبِينٞ٤﴾[النحل: ۴]. «انسان را از نطفهای آفریده است، آنگاه ستیزهجویی آشکار است».
﴿وَٱلۡأَنۡعَٰمَ خَلَقَهَاۖ لَكُمۡ فِيهَا دِفۡءٞ وَمَنَٰفِعُ وَمِنۡهَا تَأۡكُلُونَ٥﴾[النحل: ۵]. «و چهارپایان را برای شما آفریده که در آنها برایتان وسیلۀ گرما و بهرههایی دیگر است، واز آنها میخورید».
﴿وَلَكُمۡ فِيهَا جَمَالٌ حِينَ تُرِيحُونَ وَحِينَ تَسۡرَحُونَ٦﴾[النحل: ۶]. «و برایتان در آنها زیبایی است وقتیکه آنها را (شامگاهان از چرا) باز میآورید و آنگاه که آنها را (بامدادن به چرا) روانه میکنید».
﴿وَتَحۡمِلُ أَثۡقَالَكُمۡ إِلَىٰ بَلَدٖ لَّمۡ تَكُونُواْ بَٰلِغِيهِ إِلَّا بِشِقِّ ٱلۡأَنفُسِۚ إِنَّ رَبَّكُمۡ لَرَءُوفٞ رَّحِيمٞ٧﴾[النحل: ۷]. «و بارهایتان را به شهر و سرزمینی حمل میکنند که جز با رنج فراوان بدان نمیرسید، بیگمان پروردگارتان رئوف و مهربان است».
﴿وَٱلۡخَيۡلَ وَٱلۡبِغَالَ وَٱلۡحَمِيرَ لِتَرۡكَبُوهَا وَزِينَةٗۚ وَيَخۡلُقُ مَا لَا تَعۡلَمُونَ٨﴾[النحل: ۸]. «و اسبها و قاطرها و الاغها را آفریده تا بر آنها سوار شوید و زینتی باشند (برای شما)، و چیزهایی (دیگر) میآفریند که شما نمیدانید».
﴿وَعَلَى ٱللَّهِ قَصۡدُ ٱلسَّبِيلِ وَمِنۡهَا جَآئِرٞۚ وَلَوۡ شَآءَ لَهَدَىٰكُمۡ أَجۡمَعِينَ٩﴾[النحل: ۹]. «(و هدایت مردمان به) راه راست بر خدا است، و برخی از آن (راهها) بیراهه و کژ است، و اگر (خدا) میخواست همۀ شما را هدایت میکرد».
این سوره، سورۀ نعمتها نامیده میشود،زیرا خداوند در آغاز آن اصول و پآیههای برخورداری از نعمتها را بیان نموده و در آخر نیز مکمل نعمتها را ذکر کرده است. پس خبر داده که او آسمانها و زمین را به حق آفریده است، تا بندگان از راه تأمل در آفرینش آسمانها و زمین به عظمت آفرینندۀ آن و صفتهای کمالی که دارد پی برده، و بدانند که او آسمانها و زمین را آفریده است تا بندگانش در آن سکنی گزیده و طبق آموزههای شریعت و رهنمودهای پیامبران وی را پرستش نمایند. بنابر این خودش را از شرک مشرکان مزه قرار داده و فرمود: ﴿تَعَٰلَىٰ عَمَّا يُشۡرِكُونَ﴾او از آنچه شرک مشرکان منزه و بالاتر و برتر است، زیرا او معبود به حق و خدای راستین است که عبادت و محبت و کرنش فقط سزاوار اوست. و چون آفرینش آسمانها و زمین را بیان کرد آنچه را که در زمین و آسمانها آفریده است نیز بیان نموده، و نخست از شریفترین و بهترین آنها آغاز کرد و فرمود: ﴿خَلَقَ ٱلۡإِنسَٰنَ مِن نُّطۡفَةٖ﴾انسان را از نطفهای آفرید و او را پرورش داد تا تبدیل به انسان کاملی شد و تمام اعضای ظاهری و باطنیاش کامل گردید و او را از نعمتهای فراوانش برخوردار ساخت تا به کمال مطلوب برسد. اما بناگاه به خود مینازد و افتخار میکند. ﴿فَإِذَا هُوَ خَصِيمٞ مُّبِينٞ﴾احتمال دارد که معنیاش این باشد که انسان ناگهان دشمن پروردگارش میشود و به او کفر میورزد و با پیامبرانش مجادله مینماید و آیات خدا را تکذیب میکند، و آفرینش نخستین، نعمتهایی را که خداوند به او ارزانی نموده است فراموش میکند، و از نعمتهایی که خداوند به او داده است در راستای نافرمانی وی است، اده مینماید. و احتمال دارد که معنیاش این باشد که خداوند انسان را از نطفه پدید آورده و او را همچنان از حالتی به حالتی دیگر در میآورد تا اینکه عاقل و سخنگو و دارای ذهن و فکر میگردد و مجادله و جر و بحث مینماید. پس انسان باید سپاسگزار پروردگارش باشد که او را به این مرتبه از کمال و تعالی رسانیده است، مرتبهای که برای او ممکن نبود بدان دست یابد.
﴿وَٱلۡأَنۡعَٰمَ خَلَقَهَا﴾و چهارپایان را برای شما آفریده و به خاطر منافع و مصلحتهایتان آفرسده است. از جمله منافع بزرگ چهارپایان یکی این است که ﴿لَكُمۡ فِيهَا دِفۡءٞ﴾در آن برای شما وسیلۀ گرماست، چرا که از پشم و مو و پوست آن برای خود لباس و رختخواب تهیه میکنید. ﴿وَمَنَٰفِعُ وَمِنۡهَا تَأۡكُلُونَ﴾و برایتان در آن بهرههایی دیگر است، واز گوشت آنها میخورید. ﴿وَلَكُمۡ فِيهَا جَمَالٌ حِينَ تُرِيحُونَ وَحِينَ تَسۡرَحُونَ٦﴾و برایتان در حرکت و سکون آنها و هنگامی که به چرا میروند و هنگام غروب که از صحرا باز میگردند زیبایی است، و این زیبایی عابد حیوانات نمیشود. به درستی که شما با آن خود را میآرایید، همچنانکه به وسیلهی لباسها و اولاد و مالهایتان خود را میآرایید، و از این کار به شگفتی در میافتید.
﴿وَتَحۡمِلُ أَثۡقَالَكُمۡ إِلَىٰ بَلَدٖ لَّمۡ تَكُونُواْ بَٰلِغِيهِ إِلَّا بِشِقِّ ٱلۡأَنفُسِ﴾و شما و باورهایتان را به شهر و سرزمینی حمل میکنند که جز با رنج دادن فراوان خویشتن به آن نمیرسیدید اما خداوند آنها را برایتان رام کرد، پس برخی از این چهارپایان را سوار میشوید و با برخی بارهایتان را حمل میکنید، تا خود را به شهرهای دور و سرزمینهای پهناور برسانید. ﴿إِنَّ رَبَّكُمۡ لَرَءُوفٞ رَّحِيمٞ﴾بیگمان پروردگارتان رئوف و مهربان است، زیرا آنچه را که بدان نیاز دارید برایتان مسخر نموده است، پس آنگونه که شایستۀ شکوه و عظمت و گستردگی جود و احسانش است او را ستایش میگوییم.
﴿وَٱلۡخَيۡلَ وَٱلۡبِغَالَ وَٱلۡحَمِيرَ لِتَرۡكَبُوهَا وَزِينَةٗ﴾و اسبها و قاطرها و الاغها را برایتان آفریده و مسخر شما نمود تا بر آنها سوار شوید و زینتی باشند برایتان. یعنی گاهی از آنها برای سواری استفاده کنید، و گاهی برای زیبایی به کار گیرید. و نفرمود: تا از آنها برای خوردن است،اده کنید، زیرا خوردن الاغ و قاطر حرام است. و اغلب از اسب برای خوردن است،اده بعمل نمیآید، و از ذبح آن نهی میشود تا نسل آن منقرض نگردد. در صحیحین (مسلم و بخاری) آمده است که پیامبر صخوردن گوشت اسب را مجاز شمرده است.
﴿وَيَخۡلُقُ مَا لَا تَعۡلَمُونَ﴾و برای حمل و نقل و طی کردن مسافت شما چیزهایی میآفریند که نمیدانید و آن عبارت از ابزار و وسایلی است که بعد از نزول قرآن آفریده شده است و انسانها از آن برای حمل و نقل در دریا و خشکی و هوا است،اده مینمایند، و آنها را در راستای منافع و مصلحتهای خود به کار میگیرند. خداوند آن چیزها را به طور مشخص در کتاب خود نام نبرد، زیرا پروردگار فقط چیزهایی را از کتابش نام میبرد که بندگان آنها را میشناسد، و یا مانند آن را دیده و میشناسند، اما چیزی که مشابه ندارد، چنانچه خداوند به ذکر آن در قرآن مبادرت میورزید بندگان آن را نمیشناختند و مراد آن را درک نمیکردند، بنابر این خداوند اصلی جامع را ذکر میکند که هر آنچه بندگان آن را میدانند و یا نمیدانند در آن داخل میگردد. برای نمونه در قرآن از نعمات بهشت سخن رفته و فقط از چیزهای سخن به میان آمده است که ما آن و یا مشابهش را میشناسیم، مانند خرما، انگورو انار. اما زیباترین چیزی که شبیه و مانندی برای آن نمییابیم در فرمودهی خداوند است: [الرحمن: ۵۲]. ﴿فِيهِمَا مِن كُلِّ فَٰكِهَةٖ زَوۡجَانِ٥٢﴾[الرحمن: ۵۲]. «در آن دو (بهشت) از هر میوهای دو نوع وجود دارد». پس همچنین در اینجا سواریهایی را بیان کرد که ما آنها را میشناسیم مانند اسب و قاطر و الاغ و شتر و کشتیها، اما بقیۀ سواریها در این گفتۀ خویش خلاصه نمود: ﴿وَيَخۡلُقُ مَا لَا تَعۡلَمُونَ﴾.
وقتی خداند راه حسی را بیان کرد و فرمود: خداوند بر بندگانش سواریهایی از قبیل شتر و غیره آفریده که مسافتها را با آن طی مینمایند، راه معنوی را نیز بیان کرد که بندگانش را به او میرساند و فرمود: ﴿وَعَلَى ٱللَّهِ قَصۡدُ ٱلسَّبِيلِ﴾و بیان راه راست که نزدیکترین و کوتاهترین راه است و مردم را به خدا و به پاداش الهی میرساند بر خداست، اما راهی که با «صراط مستقیم» مخالف باشد، عقیده و اعمال آدمی را به کژی و انحراف کشانده و انسان را از خدای بیگانه نموده و به سرای بدبختی و شقاوت میرساند. پس هدایت یافتگان به حکم خداوند راه راست را در پیش گرفته، اما گمراهان از آن منحرف شده و به بیراهه میروند. ﴿وَلَوۡ شَآءَ لَهَدَىٰكُمۡ أَجۡمَعِينَ﴾و اگر میخواست همۀ شما را هدایت میکرد. او به فضل و کرم خویش برخی را هدایت نموده و برخی دیگر را هدایت نکرده است. و این بر اساس حکمت و انصاف اوست.
آیهی ۱۱-۱۰:
﴿هُوَ ٱلَّذِيٓ أَنزَلَ مِنَ ٱلسَّمَآءِ مَآءٗۖ لَّكُم مِّنۡهُ شَرَابٞ وَمِنۡهُ شَجَرٞ فِيهِ تُسِيمُونَ١٠﴾[النحل: ۱۰]. «او کسی است که از آسمانها آبی برایتان فرو فرستاده است که از آن مینوشید و به سبب آن درختان و گیاهان میرویند (و) حیوانات خود را در آنجا میچرانید».
﴿يُنۢبِتُ لَكُم بِهِ ٱلزَّرۡعَ وَٱلزَّيۡتُونَ وَٱلنَّخِيلَ وَٱلۡأَعۡنَٰبَ وَمِن كُلِّ ٱلثَّمَرَٰتِۚ إِنَّ فِي ذَٰلِكَ لَأٓيَةٗ لِّقَوۡمٖ يَتَفَكَّرُونَ١١﴾[النحل: ۱۱]. «خداوند به وسیلۀ آن، کشت و زیتون و خرما و انگور از همه نوع میوه میرویاند، بیگمان در این نشانۀ روشنی است برای کسانیکه اندیشه میکنند».
خداوند با این آیه انسان را از عظمت و قدرت خویش آگاه ساخته و او را به اندیشیدن تشویق مینماید، چون آیه را با ﴿لِّقَوۡمٖ يَتَفَكَّرُونَ﴾به پایان رساند. یعنی برای کسانی مایۀ عبرت است که کمال قدرت خدا را با چشم سر ملاحظه میکنند، چرا که این آب را از ابر سبک و لطیف فرو فرستاده و دراین ابر اب فراوان قرار داده است که انسانها از آن مینوشند و حیواناتشان را از آن سیراب میکنند و کشتزارهای خود را با آن آبیاری مینمایند و آنگاه میوههای زیاد و نعمتهای فراوانی به بار میآورند.
آیهی ۱۲:
﴿وَسَخَّرَ لَكُمُ ٱلَّيۡلَ وَٱلنَّهَارَ وَٱلشَّمۡسَ وَٱلۡقَمَرَۖ وَٱلنُّجُومُ مُسَخَّرَٰتُۢ بِأَمۡرِهِۦٓۚ إِنَّ فِي ذَٰلِكَ لَأٓيَٰتٖ لِّقَوۡمٖ يَعۡقِلُونَ١٢﴾[النحل: ۱۲]. «و شب و روز و خورشید و ماه را برایتان رام کرد و ستارگان به فرمان او مسخر شدهاند. بیگمان در این کار برای گروهی که خرد میورزند عبرتهای فراوانی است».
این چیزها را برای منافع و مصالح شما مسخر نموده است، به صورتی که هرگز نمیتوانید از اینها بینیاز باشیدف در شب آرامی میگیرید و میخوابید و استراحت مینمایید و در روز به دنبال زندگیتان و منافع دینی و دنیوی خود این سو و آن سو میروید، و خورشید و ماه مآیه روشنایی و رشد و نمو درختان و میوهها و گیاهان خشک شدن رطوبت و دور شدن سرما است که برای زمین و بدن مضر است. همچنانکه خورشید و ماه نیازهای دیگری را نیز بر طرف میکنند. ستارگان نیز باعث زینت و زیبایی آسمان میباشند و آدمی در پرتو آنها در تاریکیهای دریا راهیاب میشود، و اوقات و حساب زمان به وسیلهی آنان معلوم گردد، و فوائد و راهنماییهای گوناگون دیگری نیز دارند بنابر این خداوند این فواید را جمع بندی نمود و فرمود: ﴿إِنَّ فِي ذَٰلِكَ لَأٓيَٰتٖ لِّقَوۡمٖ يَعۡقِلُونَ﴾بیگمان در این امر برای گروهی که خرد و اندیشه میورزند نشانههایی است. یعنی برای کسانی که عقل دارند و به اندیشه و تأمل فرو میروند و هر آنچه را که میبینند و میشنوند، میفهمند، و مانند کسانی نیستند که بیخبر بوده و بهرۀ آنان از نگاه کردن به اندازۀ بهرۀ حیواناتی است که عقل ندارند.
آیهی ۱۳:
﴿وَمَا ذَرَأَ لَكُمۡ فِي ٱلۡأَرۡضِ مُخۡتَلِفًا أَلۡوَٰنُهُۥٓۚ إِنَّ فِي ذَٰلِكَ لَأٓيَةٗ لِّقَوۡمٖ يَذَّكَّرُونَ١٣﴾[النحل: ۱۳]. «و چیزهایی را که در زمین با رنگهای مختلف و در انواع گوناگون آفریده مسخر و رام شما گردانیده است. بیگمان در این امر برای گروهی که پند میپذیرند نشانۀ روشنی است».
آنچه خداوند پدید آورده و برای بندگان منتشر نموده است از قبیل حیوانات، و درختان و گیاهان و دیگر چیزهایی که رنگهای آن متفاوت و منافع آن مختلف است، دال بر کمال قدرت خداو احسان فراگیر و گستردگی بخشش اوست، و اینکه عبادت فقط شایستۀ اوست و او یگانه و یکتا است. ﴿لِّقَوۡمٖ يَذَّكَّرُونَ﴾برای گروهی که آنچه را از علم مفید که به آنان سود میرساند در ذهن خود تداعی میکنند، و در آنچه که خداوند آنان را به تأمل در آن فرا خوانده است، تأمل و اندیشه میکنند تا با این تداعی و تأمل چیزی (= خدایی) را به یاد آورند که این پدیدهها دلیل و نشانهای بر وجود او هستند. یعنی کسانی که دانش مفید دارند و در آنچه که خداوند از آنها خواسته است تا در آن بیندیشیدند، اندیشه میکنند تا در پرتو قدرت الهی و نیروی لایزال ایشان راهیاب شوند.
آیهی ۱۴:
﴿وَهُوَ ٱلَّذِي سَخَّرَ ٱلۡبَحۡرَ لِتَأۡكُلُواْ مِنۡهُ لَحۡمٗا طَرِيّٗا وَتَسۡتَخۡرِجُواْ مِنۡهُ حِلۡيَةٗ تَلۡبَسُونَهَاۖ وَتَرَى ٱلۡفُلۡكَ مَوَاخِرَ فِيهِ وَلِتَبۡتَغُواْ مِن فَضۡلِهِۦ وَلَعَلَّكُمۡ تَشۡكُرُونَ١٤﴾[النحل: ۱۴]. «و اوست که دریا را مسخر و رام ساخته است تا از آن گوشت تازه بخورید و از آن زیور آلاتی بیرون بیاورید که آن را میپوشید. و کشتیها را در آن شکافنده میبینی، و تا از فضل او بجویید و باشد که سپاسگزاری کنید».
﴿وَهُوَ ٱلَّذِي سَخَّرَ ٱلۡبَحۡرَ﴾و تنها اوست که دریا را مسخر شما ساخته است و آن را برای منافع گوناگون شما آماده کرده است. ﴿لِتَأۡكُلُواْ مِنۡهُ لَحۡمٗا طَرِيّٗا﴾تا از آن گوشت تازه بخورید. و آن ماهی است که دریا شکار میکنید. ﴿وَتَسۡتَخۡرِجُواْ مِنۡهُ حِلۡيَةٗ تَلۡبَسُونَهَا﴾و از آن زیوری بیرون بیاورید که آنرا میپوشانید. و بر زیبایی خودتان میافزایید. ﴿وَتَرَى ٱلۡفُلۡكَ﴾کشتیها را میبینی، ﴿مَوَاخِرَ فِيهِ﴾که در دریا روانند و دریای متلاطم و طوفانی را با پیشانی و نوک خود میشکافند و از کشوری به کشور دیگری میروند و مسافران و روزیهایشان و کالاها و جنسهای تجارتی ایشان را حمل میکنند، کالاهایی که با آن رزق و فضل خدا را برای خود طلب میکنند. ﴿وَلَعَلَّكُمۡ تَشۡكُرُونَ﴾باشد که سپاس کسی را به جای آورید که این چیزها را برایتان میسر و مهیا کرده، و چنین چیزهایی را به شما ارزانی نموده است. پس خداوند تعالی را شکر و ستایش میکنیم که منافع و مصالح بندگان را بالاتر از آنچه که میخواهند به آنها بخشیده و هر آنچه را که خواستهاید به آنها داده است. ما نمیتوانیم او را ستایش کنیم آنگونه که شایستهی اوست. ستایشی که شایستهی اوست عبارت است از ستایشی که ایشان از خود بعمل آورده است.
آیهی ۱۶-۱۵:
﴿وَأَلۡقَىٰ فِي ٱلۡأَرۡضِ رَوَٰسِيَ أَن تَمِيدَ بِكُمۡ وَأَنۡهَٰرٗا وَسُبُلٗا لَّعَلَّكُمۡ تَهۡتَدُونَ١٥﴾[النحل: ۱۵]. «و در زمین کوهها استوار و پابرجایی قرار داد تا (زمین) شما را نلرزاند. و رودخانهها و راههایی را پدیدار کرد باشد که راه یابید».
﴿وَعَلَٰمَٰتٖۚ وَبِٱلنَّجۡمِ هُمۡ يَهۡتَدُونَ١٦﴾[النحل: ۱۶]. «و نشانههایی را قرار داد، و آنان به وسیلۀ ستاره راه مییابند».
﴿وَأَلۡقَىٰ فِي ٱلۡأَرۡضِ رَوَٰسِيَ﴾و خداوند برای بندگانش در زمین کوههای بزرگی قرار داد تا زمین آنها را نلرزاند و بتواند کشاورزی نمایند و ساخت و ساز کنند و روی زمین راه بروند و از رحمت الهی این است که در زمین رودخانههایی پدید آورد که آنها را از سرزمین دور دست به سرزمینی میآورد که به آن نیاز دارد تا از آن بنوشید و چهارپایانتان نیز از آن بنوشند و کشتزارهایتان به وسیلۀ آن آبیاری شوند. رودخانههایی روی زمین پدید آورده و رودخانههایی در درون زمین قرار داده است که برای بیرون آوردن آن، زمین را حفر مینمایید، و چون به آب برسد آن را به وسیلۀ ادواتی که خداوند برایتان مسخر نموده است بیرون میآورید. و از رحمت الهی این است که در روی زمین راههایی قرار داده است که انسان به وسیلۀ آن به سرزمینهای دور میرسد. ﴿لَّعَلَّكُمۡ تَهۡتَدُونَ﴾تا راه یابید. حتی خداوند در زمینی که کاملاً کوهستانی است و کوهها به صورت زنجیرهای به هم پیوستهاند راهها و گذرگاههایی قرار دادهاست.
آیهی ۲۳-۱۷:
﴿أَفَمَن يَخۡلُقُ كَمَن لَّا يَخۡلُقُۚ أَفَلَا تَذَكَّرُونَ١٧﴾[النحل: ۱۷]. «آیا کسی که میآفریند همچون کسی است که نمیآفریند؟ آیا پند نمیپذیرید».
﴿وَإِن تَعُدُّواْ نِعۡمَةَ ٱللَّهِ لَا تُحۡصُوهَآۗ إِنَّ ٱللَّهَ لَغَفُورٞ رَّحِيمٞ١٨﴾[النحل: ۱۸]. «و اگر بخواهید نمعتهای خداوند را بشمارید نمیتوانید آن را بشمارید، بیگمان خداوند آمرزندۀ مهربان است».
﴿وَٱللَّهُ يَعۡلَمُ مَا تُسِرُّونَ وَمَا تُعۡلِنُونَ١٩﴾[النحل: ۱۹]. «و خداوند آنچه را که پنهان میدارید و آنچه را که آشکار میکنید، میداند».
﴿وَٱلَّذِينَ يَدۡعُونَ مِن دُونِ ٱللَّهِ لَا يَخۡلُقُونَ شَيۡٔٗا وَهُمۡ يُخۡلَقُونَ٢٠﴾[النحل: ۲۰]. «و کسانی که جز خدا به فریاد میخوانند چیزی نمیآفرینند و خودشان آفریده میشوند».
﴿أَمۡوَٰتٌ غَيۡرُ أَحۡيَآءٖۖ وَمَا يَشۡعُرُونَ أَيَّانَ يُبۡعَثُونَ٢١﴾[النحل: ۲۱]. «(آنچه میپرستند) مردهاند و بیجان، و نمیدانند چه وقت زنده و برانگیخته میشوند».
﴿إِلَٰهُكُمۡ إِلَٰهٞ وَٰحِدٞۚ فَٱلَّذِينَ لَا يُؤۡمِنُونَ بِٱلۡأٓخِرَةِ قُلُوبُهُم مُّنكِرَةٞ وَهُم مُّسۡتَكۡبِرُونَ٢٢﴾[النحل: ۲۲]. «و خدای شما خدای یکتایی است، و آنان که به آخرت ایمان نمیآورند دلهایشان منکر بوده و خودشان متکبر هستند».
﴿لَا جَرَمَ أَنَّ ٱللَّهَ يَعۡلَمُ مَا يُسِرُّونَ وَمَا يُعۡلِنُونَۚ إِنَّهُۥ لَا يُحِبُّ ٱلۡمُسۡتَكۡبِرِينَ٢٣﴾[النحل: ۲۳]. «بدون شک خداوند آنچه را که پنهان میدارند و آنچه را که آشکار میکنند، میداند. همانا او مستکبران را دوست نمیدارد».
پس از آنکه خداوند به بیان مخلوقات بزرگ و نعمتهای فراگیر خود پرداخت، فرمود: هیچکس مانند او نیست و هیچ همتا و نظیری ندارد: ﴿أَفَمَن يَخۡلُقُ﴾آیا کسی همۀ مخلوقات را میآفریند و او هر چیزی که بخواهد انجام میدهد ﴿كَمَن لَّا يَخۡلُقُ﴾مانند کسی است که هیچ چیزی را نه کم و نه زیاد نمیآفریند؟ ﴿أَفَلَا تَذَكَّرُونَ﴾آیا پند نمیپذیرید و تشخیص نمیدهید کسی که همو آفریننده است سزوار پرستش است؟ پس همانطور که او در آفریدن و تدبیر یگانه است، در الوهیت و توحید و پرستش نیز یگانه است.
و همانطور که خداوند در آفرینش شما و دیگران شریکی ندارد، در عبادت و پرستش وی نیز شریک و همتا قرار ندهید، بلکه عبادت را تنها برای او انجام دهید. ﴿وَإِن تَعُدُّواْ نِعۡمَةَ ٱللَّهِ﴾و اگر بخواهید نمعتهای الهی را بشمارید، به جای سپسا وی را به جای آورید، ﴿لَا تُحۡصُوهَآ﴾نمیتوانید آن را بشمارید، گذشته از اینکه سپاس آن را به جای آورید، به درستی که نعمتهای ظاهری و باطنی خداوند که به بندگانش عطا نموده و به اندازۀ نفسها و لحظهها است، و انواع نعمتها (را به بندگان داده است)، نعمتهای فراوانی که بندگان برخی از آنها را میشناسند و هنوز از بقیه سر در نیاوردهاند، و مصیبتهای زیادی را نیز از آنان دفع کرده است، (در مجموع نعمتهای خداوند) بیشتر از آنند که به شمارش در آیند. ﴿إِنَّ ٱللَّهَ لَغَفُورٞ رَّحِيمٞ﴾بیگمان خداوند آمرزندۀ مهربان است. و چنانچه مقداری شکرگزار باشید از شما خشنود میشود، با وجود این که نعمتهای بسیار زیادی را به شما دادهاست.
و همانطور که رحمت خدا گسترده و احسان او فراگیر است و آمرزش او همۀ بندگان را فرا گرفته است، دانش او نیز همه را احاطه کرده است. ﴿يَعۡلَمُ مَا تُسِرُّونَ وَمَا تُعۡلِنُونَ﴾آنچه را که پنهان میدارید و آنچه را که آشکار میسازید، میداند. بر خلاف بتنها و کسانی که به جای خدا پرستش میکنید، زیرا آنها، ﴿لَا يَخۡلُقُونَ شَيۡٔٗا﴾کوچکترین چیزی را نمیآفرینند، ﴿وَهُمۡ يُخۡلَقُونَ﴾بلکه خودشان آفریده میشوند. پس چگونه میتوانند چیزی را بیافرینند در حالی که آنها در آفرینش خود نیازمند خداوند متعال هستند؟
هیچ چیزی از صفتهای کمال در آنها وجود ندارد، نه آگاهی دارند و نه شعور، ﴿أَمۡوَٰتٌ غَيۡرُ أَحۡيَآءٖ﴾ردهاند و بیجان، و نمیشنوند و نمیبینند، و چیزی نمیفهمند، آیا چنین چیزهایی به جای پروردگار جهانیان به خدایی گرفتار میشوند، پس وای بر عقل مشرکان؟ چقدر عقلهایشان فاسد و سرگشته است! زیرا موجودات پوچی را به خدایی گرفته و آنچه را که از هر جهت ناقص است و نه صفات کمالی دارد و نه کاری را انجام میدهد با ذاتی که از هر جهت کامل است و دارای هر صفت کمالی است و در هر صفتی کاملترین و بزرگترین آن را دارا است برابر قرار دادهاند! پس خداوند دارای علم و دانش فراگیر و رحمت گسترده است و رحمت او همۀ دنیا را پر کرده است، ستوده و بزرگوار و دارای عظمت و کبریا است و هیچکس نمیتواند برخی از اوصاف او را به خود اختصاص دهد. بنابر این فرمود: ﴿إِلَٰهُكُمۡ إِلَٰهٞ وَٰحِدٞ﴾معبود بر حق شما معبود یکتایی است، و آن خداوند یگانه و بینیاز است که نه فرزندی دارد و نه از کسی متولد شده است، و هیچ همتایی ندارد. پس اهل ایمان و عقل و دل، او را بزرگ میدانند و وی را به شدت دوست میدارند، و تمام عبادتهای بدنی و مالی، و قلبی را برای او انجام داده و او را با نامهای نیکو و صفات و افعال مقدسش ستایش میکنند. ﴿فَٱلَّذِينَ لَا يُؤۡمِنُونَ بِٱلۡأٓخِرَةِ قُلُوبُهُم مُّنكِرَةٞ﴾و آن کسانی که به آخرت ایمان نمیآورند قلباً این امر بزرگ را توحید است انکار میکنند، در حالی که جز نا دانترین و جاهلترین مخلوق کسی آن را انکار نمیکند، ﴿وَهُم مُّسۡتَكۡبِرُونَ﴾و آنها با خود بزرگ بینی از عبادت او سرباز میزنند.
﴿لَا جَرَمَ أَنَّ ٱللَّهَ يَعۡلَمُ مَا يُسِرُّونَ وَمَا يُعۡلِنُونَۚ﴾قطعاً خداوند کارهای زشتی را که پنهان میدارند و آنچه را که آشکار میسازند، میداند. ﴿إِنَّهُۥ لَا يُحِبُّ ٱلۡمُسۡتَكۡبِرِينَ﴾همانا او مستکبران را دوست ندارد. بلکه به شدت مورد نفرت الهی هستند و به زودی انها را به سزایی از نوع عملشان خواهد رساند. [المؤمن: ۶۰]. ﴿وَقَالَ رَبُّكُمُ ٱدۡعُونِيٓ أَسۡتَجِبۡ لَكُمۡۚ إِنَّ ٱلَّذِينَ يَسۡتَكۡبِرُونَ عَنۡ عِبَادَتِي سَيَدۡخُلُونَ جَهَنَّمَ دَاخِرِينَ٦٠﴾[غافر: ۶۰]. «و بیگمان کسانی که با خود بزرگ بینی از دعا و عبادت من سرباز میزنند وارد جهنم خواهند شد و در آن میمانند».
آیهی ۲۹-۲۴:
﴿وَإِذَا قِيلَ لَهُم مَّاذَآ أَنزَلَ رَبُّكُمۡ قَالُوٓاْ أَسَٰطِيرُ ٱلۡأَوَّلِينَ٢٤﴾[النحل: ۲۴]. «و چون به آنان گفته شود: پروردگار شما چه چیزهایی را نازل کرده است؟ میگوید: افسانههای پیشینیان را (نازل کرده است)».
﴿لِيَحۡمِلُوٓاْ أَوۡزَارَهُمۡ كَامِلَةٗ يَوۡمَ ٱلۡقِيَٰمَةِ وَمِنۡ أَوۡزَارِ ٱلَّذِينَ يُضِلُّونَهُم بِغَيۡرِ عِلۡمٍۗ أَلَا سَآءَ مَا يَزِرُونَ٢٥﴾[النحل: ۲۵]. «(آنان) باید در روز قیامت به طور کامل بار گناهان خویش و برخی از بار گناهان کسانی را حمل نمایند که ایشان را بدون آگاهی گمراه ساختهاند، و چه بد است آنچه حمل مینمایند!».
﴿قَدۡ مَكَرَ ٱلَّذِينَ مِن قَبۡلِهِمۡ فَأَتَى ٱللَّهُ بُنۡيَٰنَهُم مِّنَ ٱلۡقَوَاعِدِ فَخَرَّ عَلَيۡهِمُ ٱلسَّقۡفُ مِن فَوۡقِهِمۡ وَأَتَىٰهُمُ ٱلۡعَذَابُ مِنۡ حَيۡثُ لَا يَشۡعُرُونَ٢٦﴾[النحل: ۲۶]. «همانا کسانی که پیش از ایشان بودهاند مکر ورزیدند، پس خداوند بنیادشان را از پآیه برانداخت و سقف از بالای سرشان بر آنان فرو افتاد و عذاب (خدا) از جایی که نمیدانستند به آنان رسید».
﴿ثُمَّ يَوۡمَ ٱلۡقِيَٰمَةِ يُخۡزِيهِمۡ وَيَقُولُ أَيۡنَ شُرَكَآءِيَ ٱلَّذِينَ كُنتُمۡ تُشَٰٓقُّونَ فِيهِمۡۚ قَالَ ٱلَّذِينَ أُوتُواْ ٱلۡعِلۡمَ إِنَّ ٱلۡخِزۡيَ ٱلۡيَوۡمَ وَٱلسُّوٓءَ عَلَى ٱلۡكَٰفِرِينَ٢٧﴾[النحل: ۲۷]. «سپس روز قیامت آنان را خوار و رسوا میسازد و میفرماید: کجا هستید شریکهای من که شما به خاطر آنها به ستیز و نزاع بر میخواستید؟ علما(ی ربانی) میگویند: به راستی خواری و بدی امروز نصیب کافران است».
﴿ٱلَّذِينَ تَتَوَفَّىٰهُمُ ٱلۡمَلَٰٓئِكَةُ ظَالِمِيٓ أَنفُسِهِمۡۖ فَأَلۡقَوُاْ ٱلسَّلَمَ مَا كُنَّا نَعۡمَلُ مِن سُوٓءِۢۚ بَلَىٰٓۚ إِنَّ ٱللَّهَ عَلِيمُۢ بِمَا كُنتُمۡ تَعۡمَلُونَ٢٨﴾[النحل: ۲۸]. «کسانی که فرشتگان در حالی جانشان را میستانند که ستم کارانند، پس تسلیم میشوند (و میگویند:) ما کار بدی نکردهایم، آری! به راستی که خداوند به آنچه میکردند داناست».
﴿فَٱدۡخُلُوٓاْ أَبۡوَٰبَ جَهَنَّمَ خَٰلِدِينَ فِيهَاۖ فَلَبِئۡسَ مَثۡوَى ٱلۡمُتَكَبِّرِينَ٢٩﴾[النحل: ۲۹]. «پس از درهای جهنم وارد شوید در حالیکه در آنجا جاودانه خواهید بود. چه بد است جایگاه متکبران».
خداوند متعال خبر میدهد که مشرکان به شدت آیات خدا را تکذیب میکنند: ﴿وَإِذَا قِيلَ لَهُم مَّاذَآ أَنزَلَ رَبُّكُمۡ﴾و هنگامی که در رابطه با قرآن و وحی از آنها سوال شود، قرآنی که بزرگترین هدیۀ خداوند برای بندگان است، و گفته شود شما در مورد قرآن چه میگویید؟ آیا شکر این نعمت را به جای میآورید و آن را میپذیرید یا به آن کفر میورزید و با آن مخالفت میکنید؟ آنها زشتترین پاسخ را داده و میگویند: ﴿أَسَٰطِيرُ ٱلۡأَوَّلِينَ﴾این قرآن دروغی است که محمد آنرا به خدا نسبت میدهد و آن را از پیش خود ساخته است، و قرآن چیزی جز داستانهای گذشتگان نیست که نسل به نسل مردم آن را به یکدیگر منتقل مینمایند و برخی از این افسانهها راست و برخی دروغاند. پس این را گفته و پیروانشان را بهسوی آن فرا خواندهاند، و در روز قیامت بار گناه خود و گناه کسانی را که از آنها پیروی کردهاند به دوش خواهند کشید. ﴿وَمِنۡ أَوۡزَارِ ٱلَّذِينَ يُضِلُّونَهُم بِغَيۡرِ عِلۡمٍ﴾بار گناهان تقلید کنندگانی را حمل خواهند کرد که علم و آگاهی ندارند، پس آنها گناه کسانی را به دوش میکشند که آنان را بهسوی کفر دعوت کردند، و اما کسانی را به دوش میکشند که آنان را بهسوی کفر دعوت کردند، و اما کسانیکه میدانند و با آگاهی از کفر و گناه پیروی میکنند هر یک جرم و گناهی مستقل دارد، چون از روی شناخت و آگاهی عمل کردهاند. ﴿أَلَا سَآءَ مَا يَزِرُونَ﴾و چه بد است بار سنگین گناهانشان و گناه کسانی که گمراه ساختهاند، پس آن را بر پشت خود حمل مینمایند.
﴿قَدۡ مَكَرَ ٱلَّذِينَ مِن قَبۡلِهِمۡ﴾همانا کسانی که پیش از ایشان بودهاند علیه پیامبران توطئه کرده و انواع نیرنگها را برای رد کردن آنچه آورده بودند به کار گرفتند و از نیرنگهایشان قصرهای بلندی ساختند. ﴿فَأَتَى ٱللَّهُ بُنۡيَٰنَهُم مِّنَ ٱلۡقَوَاعِدِ﴾ولی فرمان خداوند به سراغ بنیاد آنان رفته و آن را از اساس ویران کرد. ﴿فَخَرَّ عَلَيۡهِمُ ٱلسَّقۡفُ مِن فَوۡقِهِمۡ﴾و سقف از بالای سرشان بر آنان فرو افتاد و آنچه که آنها ساخته بودند برای آنان تبدیل به عذابی شد. ﴿وَأَتَىٰهُمُ ٱلۡعَذَابُ مِنۡ حَيۡثُ لَا يَشۡعُرُونَ﴾و عذاب از جایی که نمیدانستند به آنان رسید. زیرا گمان میبردند که بنیادشان به آنها فایده خواهد داد و آنان را از عذاب مصون میدارد، اما آنچه ساخته بودند واصل و اساسش محکم بنا نهاده بودند. مایۀ عذابشان شد. و این بهترین مثال است برای باطل شدن نیرنگ دشمن خدا، زیرا آنها آنچه را پیامبران آورده بودند تکذیب کردند و برای خود اصول و قواعدی از باطل پآیه ریزی نموده و به آن مراجعه میکردند، و بدین وسیله آنچه را پیامبران آورده بودند رد مینمودند. و نیز برای زیان رساندن به پیامبرانانشان توطئهها کردند اما توطئه و نیرنگشان عذابی برای آنها شد و تدبیر و نقشۀ آنها مایۀ هلاکت و نابودیشان گشت، چون مکر آنها بد بود، ﴿وَلَا يَحِيقُ ٱلۡمَكۡرُ ٱلسَّيِّئُ إِلَّا بِأَهۡلِهِ﴾[فاطر: ۴۳]. «و مکر و نیرنگ بد جز به صاحبش بر نمیگردد». این در دنیاست، و عذاب آخرت از این خوار کنندهتر میباشد. بنابر این فرمود: ﴿ثُمَّ يَوۡمَ ٱلۡقِيَٰمَةِ يُخۡزِيهِمۡ﴾سپس روز قیامت در ملاء عام آنان را رسوا میکند و دروغ پردازی وافتراهایشان را بر ملا میسازید. ﴿وَيَقُولُ﴾و به آنها میفرماید: ﴿أَيۡنَ شُرَكَآءِيَ ٱلَّذِينَ كُنتُمۡ تُشَٰٓقُّونَ فِيهِمۡ﴾کجا هستید شریکان من که شما به خاطر آن با خداوند و حزب و گروه و جنگیده و دشمنی میکردید، و ادعا میکردید شریکان خدا هستید؟ خداوند این سوال را از آنها میپرسد، اما جز اعتراف به گمراهی و عناد خود پاسخی ندارند، پس میگویند: ﴿ضَلُّواْ عَنَّا وَشَهِدُواْ عَلَىٰٓ أَنفُسِهِمۡ أَنَّهُمۡ كَانُواْ كَٰفِرِينَ﴾[الأعراف: ۳۷]. «(خدایا دروغین) از پیش ما گم شدند، و بر خود گواهی میدهند که آنان کافر بودهاند». ﴿قَالَ ٱلَّذِينَ أُوتُواْ ٱلۡعِلۡمَ﴾علمای ربانی میگویند: ﴿إِنَّ ٱلۡخِزۡيَ ٱلۡيَوۡمَ وَٱلسُّوٓءَ عَلَى ٱلۡكَٰفِرِينَ﴾همانا خواری و رسوایی، عذاب و بدی روز قیامت نصیب کا فران است. این اشاره به فضیلت اهل علم است، زیرا آنها در این دنیا و در روز قیامت سخن حق را بر زبان میآورند و سخن آنها نزد خدا و خلق خدا دارای اعتبار و ارزش است.
سپس خداوند آنچه را که در حالت مرگ و در روز قیامت با آنها انجام میشود بیان نمود و فرمود: ﴿ٱلَّذِينَ تَتَوَفَّىٰهُمُ ٱلۡمَلَٰٓئِكَةُ ظَالِمِيٓ أَنفُسِهِمۡ﴾آنان در حالی که به خود ستم کردهاند ستم و گمراهیشان زیاد است، فرشتگان جانشان را میستانند و ستمگران در این حالت با انواع عذاب و رسوایی و اهانت مواجه میشوند ﴿فَأَلۡقَوُاْ ٱلسَّلَمَ﴾پس تسلیم میشوند و آنچه را که به جای خدا پرستش میکرند انکار نموده و میگویند: ﴿مَا كُنَّا نَعۡمَلُ مِن سُوٓءِۢ﴾ما کار بدی نکردهایم، پس به آنان گفته میشود: ﴿بَلَىٰٓ﴾آری شما کار بد میکردید. ﴿إِنَّ ٱللَّهَ عَلِيمُۢ بِمَا كُنتُمۡ تَعۡمَلُونَ﴾و خداوند به آنچه میکردید داناست. پس انکارتان به شما سودی نیم رساند. آنان در روز قیامت آنچه را که در دنیا بر آن بودند انکار مینمایند، چون گمان میبرند این کار به آنها سود میبخشد، اما آنگاه اعضای بدنشان علیه آنها شهادت داده و آنچه را که میکردهاند آشکار میسازد و به گناه خود اقرار و اعتراف مینمایند. بنابر این تا وقتی که به گناهانشان اعتراف نکنند وارد جهنم نمیشوند.
پس وقتی که وارد درهای جهنم شدند هرکس از دری که شایستۀ حالات و عمل اوست وارد میشود. ﴿فَلَبِئۡسَ مَثۡوَى ٱلۡمُتَكَبِّرِينَ﴾و چه بد است جایگاه متکبران و آن آتش جهنم است! جهنمی که جایگاه حسرت و ندامت و منزل بدبختی و درد، و محل غم و ناراحتی و خشم خداوند است. عذاب جهنم بر آنان تخفیف نمییابد و حتی یک روز از عذاب دردناک جهنم در استراحت نخواهند بود. پروردگار مهربان از آنها روی گردانده و عذاب بزرگ را به آنان میچشاند.
آیهی ۳۲-۳۰:
﴿وَقِيلَ لِلَّذِينَ ٱتَّقَوۡاْ مَاذَآ أَنزَلَ رَبُّكُمۡۚ قَالُواْ خَيۡرٗاۗ لِّلَّذِينَ أَحۡسَنُواْ فِي هَٰذِهِ ٱلدُّنۡيَا حَسَنَةٞۚ وَلَدَارُ ٱلۡأٓخِرَةِ خَيۡرٞۚ وَلَنِعۡمَ دَارُ ٱلۡمُتَّقِينَ٣٠﴾[النحل: ۳۰]. «و به پرهیزگاران گفته میشود: پروردگارتان چه چیزی را نازل کرده است؟ میگویند: خیر و خوبی را. برای نیکوکاران در همین دنیا نیکی است و سرای آخرت بهتر خواهد بود. و چه خوب است سرای پرهیزگاران!».
﴿جَنَّٰتُ عَدۡنٖ يَدۡخُلُونَهَا تَجۡرِي مِن تَحۡتِهَا ٱلۡأَنۡهَٰرُۖ لَهُمۡ فِيهَا مَا يَشَآءُونَۚ كَذَٰلِكَ يَجۡزِي ٱللَّهُ ٱلۡمُتَّقِينَ٣١﴾[النحل: ۳۱]. «باغهای بهشت که به آن وارد میشوند جویبارها در زیر درختان آن روان است، در آنجا هر چه بخواهند دارند. خداوند این چنین به پرهیزگاران پاداش میدهد».
﴿ٱلَّذِينَ تَتَوَفَّىٰهُمُ ٱلۡمَلَٰٓئِكَةُ طَيِّبِينَ يَقُولُونَ سَلَٰمٌ عَلَيۡكُمُ ٱدۡخُلُواْ ٱلۡجَنَّةَ بِمَا كُنتُمۡ تَعۡمَلُونَ٣٢﴾[النحل: ۳۲]. «آنان که فرشتگان در حالی جانشان را میگیرند که پاکاند. میگویند: سلام بر شما باد به خاطر کارهایی که میکردید به بهشت وارد شوید».
وقتی خداوند سخن کسانی را ذکر کرد که آنچه را او نازل نموده بود تکذیب کردند، به بیان سخن پرهیزگاران پرداخت که اعتراف میکنند آنچه خداوند نازل نموده است نعمت و خیر بزرگی است و خداوند با دادن آن به بندگان، بر آنها منت نهاده است. پس پرهیزگاران این نعمت را پذیرفتند و تسلیم فرمان پروردگار شدند و شکر خدا را به خاطر آن به جای آوردند، و آن را شناختند و به آن عمل نمودند، ﴿لِّلَّذِينَ أَحۡسَنُواْ﴾برای کسانی که عبادت خدا را به خوبی و نیکی انجام داده و با بندگان خدا نیکی کردهاند، ﴿فِي هَٰذِهِ ٱلدُّنۡيَا حَسَنَةٞ﴾روزی زیاد و زندگی خوب و آرامش و امنیت و شادی این دنیا پاداش آنها خواهد بود. ﴿وَلَدَارُ ٱلۡأٓخِرَةِ خَيۡرٞ﴾و جهان آخرت از همۀ لذتها و نعمتهای آن بهتر است، زیرا نعمتهای این جهان اندک و همراه با آفتها و مشکلات است. تمام میشوند. به خلاف نعمتهای آخرت که چنین نیستند. بنابر این فرود: ﴿وَلَنِعۡمَ دَارُ ٱلۡمُتَّقِينَ﴾و چه خوب است سرای پرهیزگاران!.
﴿جَنَّٰتُ عَدۡنٖ يَدۡخُلُونَهَا تَجۡرِي مِن تَحۡتِهَا ٱلۡأَنۡهَٰرُۖ لَهُمۡ فِيهَا مَا يَشَآءُونَ﴾و سرای پرهیزگاران باغهای بهشت که به آن وارد میشوند و جویبارها از زیر درختان آن جاری است، و هر چه دلشان بخواهد و آرزو کنند به کاملترین صورت به آنان میرسد. پس هر گاه نعمتی را بخواهند که باعث شادی ارواح و دلها شود، در برابرشان حاضر میگردد. بنابر این خداوند به اهل بهشت هر آنچه را که بخواهند میبخشد، حتی خداوند به آنها نعمتهایی میدهد که به خاطرشان نیامده است. پس با برکت است خداوندی که کرم و احسان او بینهایت است، و اقیانوس جود و بخشش او بیکران است، خداوندی که هیچ در صفات ذاتش و در صفات افعالش مانند او نبوده و هیچ چیزی در عظمت و پادشاهی شبیه او نیست. ﴿كَذَٰلِكَ يَجۡزِي ٱللَّهُ ٱلۡمُتَّقِينَ﴾خداوند این چنین به پرهیزگارانی که با انجام دادن آنچه از فرایض و واجبات قلبی و بدنی و زبانی در حق او و حق بندگانش بر آنان واجب نموده است، و با ترک کردن آنچه که خداوند آنان را از آن نهی کرده است، از خشم و عذاب او میپرهیزند، پاداش میدهد.
﴿ٱلَّذِينَ تَتَوَفَّىٰهُمُ ٱلۡمَلَٰٓئِكَةُ﴾آنان که فرشتگان در حالی جانشان را میگیرند که بر تقوای خود پایدار بودهاند. ﴿طَيِّبِينَ﴾و در حالی که از هر نقص و آلودگی که به ایمانشان خلل وارد کند، پاک وپاک داشته شده هستند. پس دلهایشان با شناخت و محبت خدا و زبانهایشان با ذکر و ستایش خدا و اعضای بدنشان با طاعت و توجه به خدا پاک شده است.
﴿يَقُولُونَ سَلَٰمٌ عَلَيۡكُمُ﴾میگویند: درود بر شما باد! و از هر آفت و بلایی بدور باشید و شما از هر آنچه که نمیپسندید در امان هستید. ﴿ٱدۡخُلُواْ ٱلۡجَنَّةَ بِمَا كُنتُمۡ تَعۡمَلُونَ﴾به خاطر کارهایی خوبی که میکردید از قبیل ایمان به خدا و فرمان بردن از دستورات وارد بهشت شوید. به درستی که عمل و رفتار علت اصلی وارد شدن به بهشت و رهایی یافتن از آتش جهنم است، وچنین عمل و رفتاری در سآیه رحمت و منت خداوند بر آنان برایشان حاصل گشته است، نه با قوت و توانایی خودشان.
آیهی ۳۴-۳۳:
﴿هَلۡ يَنظُرُونَ إِلَّآ أَن تَأۡتِيَهُمُ ٱلۡمَلَٰٓئِكَةُ أَوۡ يَأۡتِيَ أَمۡرُ رَبِّكَۚ كَذَٰلِكَ فَعَلَ ٱلَّذِينَ مِن قَبۡلِهِمۡۚ وَمَا ظَلَمَهُمُ ٱللَّهُ وَلَٰكِن كَانُوٓاْ أَنفُسَهُمۡ يَظۡلِمُونَ٣٣﴾[النحل: ۳۳]. «آیا کافران جز این انتظاری دارند که فرشتگان به سراغشان بیایند، یا اینکه فرمان پروردگارت فرا رسد، همانطور کسانی که پیش از ایشان بودند این چنین کردند؟ و خداوند بر آنان ستم نکرد بلکه خودشان به خویشتن ستم کردد».
﴿فَأَصَابَهُمۡ سَئَِّاتُ مَا عَمِلُواْ وَحَاقَ بِهِم مَّا كَانُواْ بِهِۦ يَسۡتَهۡزِءُونَ٣٤﴾[النحل: ۳۴]. «پس بدیهایی که میکردند بدیشان رسید و آنچه مسخرهاش میکردند آنان را دربر گرفت».
خداوند متعال میفرماید: آیا کسانی که نشانهها و معجزات (فراوان) پیش آنان آمد و ایمان نیاوردند، و پند داده شدند و نپذیرفتند، انتظاری دارند، ﴿إِلَّآ أَن تَأۡتِيَهُمُ ٱلۡمَلَٰٓئِكَةُ﴾جز اینکه فرشتگان برای ستاندن روحشان به سراغشان بیایند، ﴿أَوۡ يَأۡتِيَ أَمۡرُ رَبِّكَ﴾یا فرمان پروردگارت مبنی بر عذابی که آنها را فرا خواهد گرفت در رسد، در حالی که آنان مستحق مبتلا شدن به عذاب هستند؟ ﴿كَذَٰلِكَ فَعَلَ ٱلَّذِينَ مِن قَبۡلِهِمۡ﴾کسانی که پیش از ایشان بودند نیز اینچنین کردند: پیامبران را تکذیب نمودند و کفر ورزیدند و ایمان نیاوردند، تا اینکه عذاب بر آنها فرود آمد. ﴿وَمَا ظَلَمَهُمُ ٱللَّهُ وَلَٰكِن كَانُوٓاْ أَنفُسَهُمۡ يَظۡلِمُونَ﴾و خداوند که آنها را عذاب داد بر آنها ستم نکرد بلکه خودشان به خویشتن ستم کردند. زیرا آنها برای عبادت خداوند آفریده شدند تا به بهشت درآیند، اما آنها بر خویشتن ستم کرده و آنچه را که آن آفریده شده بودند رها کردند و خویشتن را در معرض اهانت همیشگی و بدبختی پیوسته قرار دادند. ﴿فَأَصَابَهُمۡ سَئَِّاتُ مَا عَمِلُواْ﴾پس کیفر و محجازات گناهانی که میکردند به آنان رسید، ﴿وَحَاقَ بِهِم مَّا كَانُواْ بِهِۦ يَسۡتَهۡزِءُونَ﴾و چیزی را که به تمسخر گرفته بودند آنان را دربر گرفت. زیرا هر گاه پیامبرانشان آنان را عذاب خدا میترساندند، آنان را و آنچه را که از آن خیر داده بودند به تمسخر میگرفتند، پس چیزی را که به تمسخر گرفته بودند آنان را فرا گرفت.
آیهی ۳۵:
﴿وَقَالَ ٱلَّذِينَ أَشۡرَكُواْ لَوۡ شَآءَ ٱللَّهُ مَا عَبَدۡنَا مِن دُونِهِۦ مِن شَيۡءٖ نَّحۡنُ وَلَآ ءَابَآؤُنَا وَلَا حَرَّمۡنَا مِن دُونِهِۦ مِن شَيۡءٖۚ كَذَٰلِكَ فَعَلَ ٱلَّذِينَ مِن قَبۡلِهِمۡۚ فَهَلۡ عَلَى ٱلرُّسُلِ إِلَّا ٱلۡبَلَٰغُ ٱلۡمُبِينُ٣٥﴾[النحل: ۳۵]. «و مشرکان گفتند: اگر خدا میخواست نه ما و نه پدران ما به جای او هیچ چیزی را نمیپرستیدیم، و چیزی را بدون فرمان او حرام نمیکردیم، کسانی هم که پیش از ایشان بودند این چنین میکردند. مگر بر پیامبران وظیفهای جز تبلیغ و رساندن آشکار است؟».
مشرکان، شرک خود را توجیه کرده و گفتند: اگر خواست خدا نبود آنها شرک نمیورزیدند، و هیچ چیز را از چهارپایانی که خداوند حلال نموده حرام نمیشمردند، مانند «بحیره» و «حام» و «وسیله» و امثال آن. و این دلیل باطلی است، زیرا اگر این دلیل درست بود خداوند کسانی را که پیش از ایشان بودهاند مجازات نمیکرد، زیرا پیشینیان وقتی که شرکت ورزیدند خداوند آنها را به شدت مجازات نمود. و اگر خداوند این کار آنها را میپسندید هرگز آنان را عذاب نمیداد. و مشرکان از این سخن هدفی جز رد کردن حقی که پیامبران آوردهاند، ندارند. و گرنه آنها میدانند که هیچ دلیلی برای شرک ورزیدنشان ندارند، زیرا خداوند آنان را امر و نهی نموده و به آنها توانایی انجام چیزی را داده است که بدان مکلف شدهاند، وکارهایشان از توانایی و خواستشان سرچشمه میگیرد. پس متوسل شدن به تقدیر و قضای الهی از پوچترین دلایل است. و همه میدانند که انسان توانایی انجام هر کاری را دارد، و هر چه که بخواهد انجام میدهد. و این قضیه جای هیچ نزاع و جدلی نیست. پس مشرکان هم خدا و هم پیامبرانشان را تکذیب کردند، و هم امور عقلی و حسی را. ﴿فَهَلۡ عَلَى ٱلرُّسُلِ إِلَّا ٱلۡبَلَٰغُ ٱلۡمُبِينُ﴾پس آیا پیامبران وظیفهای جز تبلیغ روشن و آشکار که به دلها میرسد و برای هیچکس دلیلی باقی نمیگذارد، دارند؟ پس وقتی پیامبران امر و نهی پروردگارشان را به آنان رساندند اما آنها برای مشرک شدن خود تقدیر خدا را بهانه کردند، وظیفۀ پیامبران انجام شده و مسئولیت دیگری ندارند، و حساب مشرکان با خداست.
آیهی ۳۷-۳۶:
﴿وَلَقَدۡ بَعَثۡنَا فِي كُلِّ أُمَّةٖ رَّسُولًا أَنِ ٱعۡبُدُواْ ٱللَّهَ وَٱجۡتَنِبُواْ ٱلطَّٰغُوتَۖ فَمِنۡهُم مَّنۡ هَدَى ٱللَّهُ وَمِنۡهُم مَّنۡ حَقَّتۡ عَلَيۡهِ ٱلضَّلَٰلَةُۚ فَسِيرُواْ فِي ٱلۡأَرۡضِ فَٱنظُرُواْ كَيۡفَ كَانَ عَٰقِبَةُ ٱلۡمُكَذِّبِينَ٣٦﴾[النحل: ۳۶]. «و به یقین ما به میان هر امتی پیامبری را فرستادیم (تا به مردم بگویند): خداوند را بپرستید و از طاغوت بپرهیزید. پس از، میان ایشان کسانی بودند که خداوند آنها را هدایت کرد، و دستهای دیگر نیز بودند که گمراهی بر آنها واجب گردید. پس در زمین گردش کنید و بنگرید که سرانجام تکذیب کنندگان چگونه شد».
﴿إِن تَحۡرِصۡ عَلَىٰ هُدَىٰهُمۡ فَإِنَّ ٱللَّهَ لَا يَهۡدِي مَن يُضِلُّۖ وَمَا لَهُم مِّن نَّٰصِرِينَ٣٧﴾[النحل: ۳۷]. «اگر بر هدایت آنان آزمند باشی بدان که خداوند کسی را که گمراه نماید هدایت نمیکند، و آنان یاورانی ندارند».
خداوند متعال خبر میدهد که حجت او بر همۀ ملتها اقامه شده و هیچ امت پسین یا پیشینی نبوده است مگر اینکه خداوند در میان آنان پیامبری را مبعوث نموده است، و همۀ پیامبران بر تبلیغ یک پیام و یک دین اتفاق داشتهاند و آن پرستش خداوند یگانه است که شریکی ندارد، ﴿أَنِ ٱعۡبُدُواْ ٱللَّهَ وَٱجۡتَنِبُواْ ٱلطَّٰغُوتَ﴾اینکه خدا را بپرستید و از طاغوت بپرهیزید. ملتها بر حسب پذیرفتن دعوت پیامبران و نپذیرفتن آن به دو گروه تقسیم شدهاند: ﴿فَمِنۡهُم مَّنۡ هَدَى ٱللَّهُ﴾گروهی بودند که خداوند آنان را هدایت نمود و از پیامبران پیروی کردند و تعالیم آنها را آموخته و بدان عمل نمودند. ﴿وَمِنۡهُم مَّنۡ حَقَّتۡ عَلَيۡهِ ٱلضَّلَٰلَةُ﴾و کسانی هم بودند که گمراهی بر آنها واجب گردید و به بیراه رفتند. ﴿فَسِيرُواْ فِي ٱلۡأَرۡضِ﴾پس با جسم و قلبهایتان در زمین گردش کنید. ﴿فَٱنظُرُواْ كَيۡفَ كَانَ عَٰقِبَةُ ٱلۡمُكَذِّبِينَ﴾و بنگرید و ببینید که سرانجام تکذیب کنندگان چگونه شد. زیرا چیزهای عجیبی خواهید دید، و هیچ تکذیب کنندهای را نمیبینید. مگر اینکه سرانجام او نابودی و هلاکت بوده است.
﴿إِن تَحۡرِصۡ عَلَىٰ هُدَىٰهُمۡ﴾اگر بر هدایت آنان آزمند باشی و تمام کوشش خود را در این مورد مبذول داری، ﴿فَإِنَّ ٱللَّهَ لَا يَهۡدِي مَن يُضِلُّ﴾بدان که خداوند کسی را که گمراه نماید هدایت نمیکند، و چنانچه هر سببی را فراهم نماید، جز خدا او را هدایت نمیکند. ﴿وَمَا لَهُم مِّن نَّٰصِرِينَ﴾و آنان یاورانی ندارند که آنها را از عذاب خداوند نجات دهد.
آیهی ۴۰-۳۸:
﴿وَأَقۡسَمُواْ بِٱللَّهِ جَهۡدَ أَيۡمَٰنِهِمۡ لَا يَبۡعَثُ ٱللَّهُ مَن يَمُوتُۚ بَلَىٰ وَعۡدًا عَلَيۡهِ حَقّٗا وَلَٰكِنَّ أَكۡثَرَ ٱلنَّاسِ لَا يَعۡلَمُونَ٣٨﴾[النحل: ۳۸] «و به طور جدی به خدا سوگند خوردند که خداوند کسی را که میمیراند زنده نمیگرداند، آری! این وعدۀ راستین خداست ولی بیشتر مردم نمیدانند».
﴿لِيُبَيِّنَ لَهُمُ ٱلَّذِي يَخۡتَلِفُونَ فِيهِ وَلِيَعۡلَمَ ٱلَّذِينَ كَفَرُوٓاْ أَنَّهُمۡ كَانُواْ كَٰذِبِينَ٣٩﴾[النحل: ۳۹]. «تا آنچه را که در آن اختلاف میورزند برای ایشان روشن گرداند و تا کافران بدانند که آنان دروغگو بودهاند».
﴿إِنَّمَا قَوۡلُنَا لِشَيۡءٍ إِذَآ أَرَدۡنَٰهُ أَن نَّقُولَ لَهُۥ كُن فَيَكُونُ٤٠﴾[النحل: ۴۰]. «ما هرگاه چیزی را بخواهیم فقط بدان میگوییم: «باش»، پس فوراً میشود».
خداوند متعال از مشرکان تکذیبکنندۀ پیامبرش خبر داده و میفرماید: ﴿وَأَقۡسَمُواْ بِٱللَّهِ جَهۡدَ أَيۡمَٰنِهِمۡ﴾و برای تکذیب خداوند و اینکه وی نمیتواند مردگان را پس از اینکه خاک شدند زنده نماید، موکدانه سوگند خوردند، خداوند نیز ادعای آنها را تکذیب نموده و میفرماید: ﴿بَلَىٰ﴾آری! خداوند مردگان را بر خواهد انگیخت و آنها را در روزی که در آن شکی نیست گرد میآورد. ﴿وَعۡدًا عَلَيۡهِ حَقّٗا﴾زنده گرداندن مردگان وعدۀ راستین خدا است و آن را تغییر نمیدهد. ﴿وَلَٰكِنَّ أَكۡثَرَ ٱلنَّاسِ لَا يَعۡلَمُونَ﴾ولی بیشتر مردم نمیدانند. و به سبب ن ادانی بزرگشان رستاخیز و روز جزا را انکار مینمایند.
سپس حکمت جزا و زنده گرداندن مردگان را بیان نمود و فرمود: ﴿لِيُبَيِّنَ لَهُمُ ٱلَّذِي يَخۡتَلِفُونَ فِيهِ﴾تا مسایل کوچک و بزرگی را که در آن اختلاف میورزند برای آنان بیان کند و حقایق را روشن گرداند. ﴿وَلِيَعۡلَمَ ٱلَّذِينَ كَفَرُوٓاْ أَنَّهُمۡ كَانُواْ كَٰذِبِينَ﴾و تا کافران در آن هنگام که اعمالشان را میبینند که مایۀ حسرتشان شده است، و در آن هنگام که فرمان پروردگارت فرا میرسد میبینند معبودانی که به جای خدا میپرستیدند هیزم جهنم میشند، و در آن هنگام که درهم پیچیده شدن خورشید و ماه و از هم پاشیدگی ستارگان را مشاهده مینمایند، کسانی که ماه و خورشید و ستارگان را میپرستیدند در مییابند که اینها بندگان مسخر هستند و در همۀ حالتها به خداوند نیازمندند، (تا در این اوقات) دریابند که دروغگو بودهاند. و این کارها برای خدا سخت و مشکل نیست، زیرا خداوند وقتی بخاهد چیزی را انجام دهد به آن فرمان میدهد که بشو، پس آن چیز میشود و پدید میآید، بدون اینکه نیاز به کشمکش باشد، و بدون اینکه آن چیز از انجام یافتن امتناع ورزد. بلکه طبق آنچه خداوند خواسته است انجام مییابد.
آیهی ۴۲-۴۱:
﴿وَٱلَّذِينَ هَاجَرُواْ فِي ٱللَّهِ مِنۢ بَعۡدِ مَا ظُلِمُواْ لَنُبَوِّئَنَّهُمۡ فِي ٱلدُّنۡيَا حَسَنَةٗۖ وَلَأَجۡرُ ٱلۡأٓخِرَةِ أَكۡبَرُۚ لَوۡ كَانُواْ يَعۡلَمُونَ٤١﴾[النحل: ۴۱]. «و آنان که در راه خدا هجرت کردند پس از اینکه مورد ستم قرار گرفتند، در این دنیا جایگاه خوی به آنان میدهیم و پاداش آخرت بزرگتر است اگر بدانند».
﴿ٱلَّذِينَ صَبَرُواْ وَعَلَىٰ رَبِّهِمۡ يَتَوَكَّلُونَ٤٢﴾[النحل: ۴۲]. «کسانیکه شکیبایی ورزیده، و بر پروردگارشان توکل میکنند».
خداوند از فضیلت مومنانی که مورد آزمایش قرار گرفتهاند خبر داده میفرماید: ﴿وَٱلَّذِينَ هَاجَرُواْ فِي ٱللَّهِ﴾و کسانی که در راه خدا و برای طلب خشنودی وی هجرت کردند، ﴿مِنۢ بَعۡدِ مَا ظُلِمُواْ﴾پس از آنکه مورد ظلم و ستم و شکنجۀ قومشان قرار گرفتند تا آنها را به کفر و شرکت باز گردانند، پس آنان وطن و دوستان خود را ترک نمودند و به خاطر فرمانبرداری از خدا، از دیار و دوستانشان جدا شدند، خداوند برای آنان دو پاداش در نظر گرفته است: یک پاداش را در دنیا به آنان میدهد از قبیل روزی فراوان و زندگی مرفه. و آن را با چشمان خود مشاهده کردند، زیرا پس از اینکه هجرت نمودند بر دشمنان خود پیروز شدند و شهرها را فتح کردند و غنیمتهای بزرگی را بدست آوردند و سرمآیه دار شدند و خداوند در دنیا به آنان خیر و برکت فراوانی داد. ﴿وَلَأَجۡرُ ٱلۡأٓخِرَةِ أَكۡبَرُ﴾و البته پاداش آخرت که خداوند توسط پیامبرش به آنان وعده داده است از پاداش دنیا بزرگتر است. همانطور که خداوند متعال فرموده است: ﴿ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ وَهَاجَرُواْ وَجَٰهَدُواْ فِي سَبِيلِ ٱللَّهِ بِأَمۡوَٰلِهِمۡ وَأَنفُسِهِمۡ أَعۡظَمُ دَرَجَةً عِندَ ٱللَّهِۚ وَأُوْلَٰٓئِكَ هُمُ ٱلۡفَآئِزُونَ٢٠ يُبَشِّرُهُمۡ رَبُّهُم بِرَحۡمَةٖ مِّنۡهُ وَرِضۡوَٰنٖ وَجَنَّٰتٖ لَّهُمۡ فِيهَا نَعِيمٞ مُّقِيمٌ٢١ خَٰلِدِينَ فِيهَآ أَبَدًاۚ إِنَّ ٱللَّهَ عِندَهُۥٓ أَجۡرٌ عَظِيمٞ٢٢﴾[التوبة: ۲۰-۲۲]. «کسانی که ایمان آوردند و هجرت نمودند و با مالها و جانهایشان در راه خدا جهاد کردند نزد خدا دارای مقام بزرگتر و برتری هستند و ایشان رستگارانند. پروردگارشان آنان را به رحمتی از جانب خویش و خشنودی و باغهایی مژده میدهد که آنان را در این باغها نعمتهای پایداری است و برای همیشه در بهشت جاودانند، به راستی نزد خداوند پاداش بزرگی است». ﴿لَوۡ كَانُواْ يَعۡلَمُونَ﴾یعنی اگر آنها از پاداش واجری که پروردگار برای کسی که به او ایمان آورده و در راهش هجرت نموده است مهیا کرده، آگاهی یقین بخش داشته باشند، احدی از آن تخلف نمیورزید.
سپس خداوند صفت دوستانش را بیان نمود و فرمود: ﴿ٱلَّذِينَ صَبَرُواْ﴾(دو ستان من) کسانی هستند که بر اطاعت خدا و انجام دستورات او شکیبایی ورزیده، و خویشتن را از نواهی الهی باز داشته و هنگام پیش آمدن مصیبتها صبر کرده و در مسیر اذیت و رنجهایی که در راه خدا برایشان پیش میآید بردباری کنند. ﴿وَعَلَىٰ رَبِّهِمۡ يَتَوَكَّلُونَ﴾و در مسیر اجرای آنچه خداوند دوست دارد بر او توکل مینمایند نه بر خودشان، زیرا با بردباری و توکل است که کارهایشان موفق میشوند و حالاتشان سامان مییابد. صبر و توکل رمز موفقیت همۀ کارهاست، و هرگاه آدمی خیر و برکتی را از دست بدهد این بدان خاطر است که در راستای آنچه که از او خواسته شده است صبر پیشه نکرده و تلاش مبذول نداشته و بر خدا توکل ننموده است.
آیهی ۴۴-۴۳:
﴿وَمَآ أَرۡسَلۡنَا مِن قَبۡلِكَ إِلَّا رِجَالٗا نُّوحِيٓ إِلَيۡهِمۡۖ فَسَۡٔلُوٓاْ أَهۡلَ ٱلذِّكۡرِ إِن كُنتُمۡ لَا تَعۡلَمُونَ٤٣﴾[النحل: ۴۳]. «و پیش از تو جز مردانی را که به آنان وحی نمودیم روانه نکردهایم، پس از آگاهان بپرس اگر نمیدانید».
﴿بِٱلۡبَيِّنَٰتِ وَٱلزُّبُرِۗ وَأَنزَلۡنَآ إِلَيۡكَ ٱلذِّكۡرَ لِتُبَيِّنَ لِلنَّاسِ مَا نُزِّلَ إِلَيۡهِمۡ وَلَعَلَّهُمۡ يَتَفَكَّرُونَ٤٤﴾[النحل: ۴۴]. «آنان را با دلایل روشن و کتابهایی فرستادیم، و قرآن را بر تو نازل کردیم تا برای مردم چیزی را که برای آنان نفرستاده شده است روشن سازی، و تا آنان بیندیشند».
خداوند متعال به پیامبرش محمد صمیفرماید: ﴿وَمَآ أَرۡسَلۡنَا مِن قَبۡلِكَ إِلَّا رِجَالٗا﴾و پیش از تو جز مردانی را که به آنان وحی کردیم، نفرستادهایم. یعنی تو پیامبر تازهای نیستی و ما پیش از تو فرشتگانی را به عنوان پیامبر نفرستادهایم، بلکه پیامبران پیش از تو مرده بودند و زن نبودهاند. ﴿نُّوحِيٓ إِلَيۡهِمۡ﴾شرایع و احکام را به آنان وحی نمودیم، که قوانین و احکام الهی فضل و احسان خدا بر بندگان است. و پیامبران آنچه را بر آنان وحی میشد تبلیغ کردند بدون اینکه از طرف خودشان چیزی بگویند. ﴿فَسَۡٔلُوٓاْ أَهۡلَ ٱلذِّكۡرِ﴾در این زمینه از اهل کتابهای پیشین بپرسید، ﴿إِن كُنتُمۡ لَا تَعۡلَمُونَ﴾اگر شما اخبار گذشتگان را نمیدانید، و شک دارید که خدا مردانی را به عنوان پیامبر فرستاده است یا نه؟ پس در این مورد از اهل علم بپرسید، کسانی که کتابها و آیات روشنگر الهی بر آنان نازل شده است و آن را شناخته و فهمیدهاند، و برای آنان ثابت شده است که خداوند جز مردانی از اهل آبادیها که بر آنان وحی فرستاده میشد روانه نکرده است. این آیه اهل علم را مورد ستایش قرار میدهد و بالاترین نوع علم و دانش، دانستن کتاب خداوند است، زیرا خداوند به کسی که بهرهای از علم ندارد دستور داده تا در همۀ اتفاقات به اهل علم مراجعه نماید. در این آیه به صورت ضمنی از اهل علم به عنوان انسانهای عادل و پاکیزه سخن رفته است، زیرا خداوند دستور داده از آنها پرسیده شود، و اینکه جاهل و نادان با سوال از دانا از مسئولیت و عاقبت بد، رهایی مییابد. و این آیه دلالت مینماید که خداوند علما را امانت دار وحی و قرآن خویش قرار داده است، و به آنان دستور داده است که به خود سا زی و پاکیزه کردن نفس خویش و متصف شدن به صفتهای کمال بپردازند.
و بهترین اهل علم کسانی هستند که از این قرآن بزرگ آگاهی داشته باشند. و در حقیقت عالمان قرآن اهل علم حقیقی هستند، و از دیگران به این نام (اهل علم) اولیترند. بنابر این خداوند متعال فرمود: ﴿وَأَنزَلۡنَآ إِلَيۡكَ ٱلذِّكۡرَ﴾و قرآن را بر تو فرو فرستاده شده است تا امور ظاهری و باطنی، دینی و دنیایی مورد نیاز بندگان در آن وجود دارد. ﴿لِتُبَيِّنَ لِلنَّاسِ مَا نُزِّلَ إِلَيۡهِمۡ﴾تا چیزی را که برای مردم فرو فرستاده شده روشن سازی. و این شامل روشنگری کلمات و مفاهیم قرآن میباشد. ﴿وَلَعَلَّهُمۡ يَتَفَكَّرُونَ﴾شاید که در قرآن بیاندیشند و برحسب استعداد و توانایی خود گنجها و علوم آن را بیرون بیاورند.
آیهی ۴۷-۴۵:
﴿أَفَأَمِنَ ٱلَّذِينَ مَكَرُواْ ٱلسَّئَِّاتِ أَن يَخۡسِفَ ٱللَّهُ بِهِمُ ٱلۡأَرۡضَ أَوۡ يَأۡتِيَهُمُ ٱلۡعَذَابُ مِنۡ حَيۡثُ لَا يَشۡعُرُونَ٤٥﴾[النحل: ۴۵]. «آیا کسانی که بد اندیشی میکنند از آنکه خداوند آنان را به دل زمین فرو بَرَد یا اینکه عذاب الهی از جایی که نمیدانند به سراغشان بیاید ایمن گشتهاند؟!».
﴿أَوۡ يَأۡخُذَهُمۡ فِي تَقَلُّبِهِمۡ فَمَا هُم بِمُعۡجِزِينَ٤٦﴾[النحل: ۴۶]. «یا اینکه آنان را درآمد و شدشان عذاب دهد، پس آنان نمیتوانند خدا را درمانده کنند».
﴿أَوۡ يَأۡخُذَهُمۡ عَلَىٰ تَخَوُّفٖ فَإِنَّ رَبَّكُمۡ لَرَءُوفٞ رَّحِيمٌ٤٧﴾[النحل: ۴۷]. «یا آنان را در حالت بیم و هراس عذاب دهد، پس به راستی پروردگارتان رئوف و مهربان است».
در اینجا خداوند کافران و تکذیب کنندگان و گناهکاران را تهدید نموده و از عذاب ناگهانی خود بر حذر میدارد، زیرا بعید نیست که عذاب خداوند آنان را فراگیرد، در حالی که آنان نمیدانند. یا خداوند آنان را از بالای سرشان به عذاب خویش گرفتار نماید، یا با فروبردنشان در دل زمین آنها را عذاب دهد، و یا د رحال رفت و آمدشان و زمانی که از عذاب الهی در بیم و هراس نیستند یا زمانی که از عذاب خدا بیمناک و هراسانند آنان را عذاب دهد. پس آنان در هیچ حالتی از این حالتها نمیتوانند از دست خداوند بگریزند، و او درمانده کنند، بلکه پیشانیهایشان به دست خدا است، اما خداوند رئوف و مهربان است و گناهکاران را فوراً عذاب نمیدهد، بلکه به آنها مهلت، سلامتی و روزی میدهد، در حالی که آنها او و دوستانش را اذیت میکنند. با وجود این، خداوند درهای توبه را به روی آنها میگشاید و از آنان میخواهد تا از گناهان و بدیهایی که به ایشان زیان میرساند دست بکشند، و در مقابل توبه و دست کشیدن از گناهان بهترین نعمتها را به آنان وعده داده و گناهانی را که از آنان سرزده است میآمرزد. پس مجرم و گناهکار باید از پروردگارش شرم نماید چرا که نعمتهای خود را در همۀ حالتها بر او فرو میریزد، اما گناهان او در همه حالات بالا میرود و بداند که خداوند مهلت میدهد اما فراموش نمیکند، و هرگاه گناهکاران را بگیرد آنان را رسوا خواهد کرد. پس گناهکاران باید توبه نمایند و بهسوی او باز گردند، زیرا او مهربان و توبه پذیر است. پس بشتابید بهسوی رحمت گسترده و احسان فراگیر الهی، و راهی را در پیش گیرید که انسان را به فضل پروردگار مهربان میرساند. آری راه پرهیزگاری و ترس از خدا وعمل کردن به فرامین او را در پیش گیرید.
آیهی ۵۰-۴۸:
﴿أَوَ لَمۡ يَرَوۡاْ إِلَىٰ مَا خَلَقَ ٱللَّهُ مِن شَيۡءٖ يَتَفَيَّؤُاْ ظِلَٰلُهُۥ عَنِ ٱلۡيَمِينِ وَٱلشَّمَآئِلِ سُجَّدٗا لِّلَّهِ وَهُمۡ دَٰخِرُونَ٤٨﴾[النحل: ۴۸]. «آیا به چیزهایی که خداوند آفریده است نمینگرند که چگونه سآیههایش از راست و چپ سجده کنان و فروتنانه برای خداوند میگردند».
﴿وَلِلَّهِۤ يَسۡجُدُۤ مَا فِي ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَمَا فِي ٱلۡأَرۡضِ مِن دَآبَّةٖ وَٱلۡمَلَٰٓئِكَةُ وَهُمۡ لَا يَسۡتَكۡبِرُونَ٤٩﴾[النحل: ۴۹]. «و آنچه در آسمانها وجود دارد و جنبده(هایی که) در زمین هستند برای خدا سجده میبرند و (نیز) فرشتگان (برای خداوند سجده میبرند) و آنان تکبر نمیکنند».
﴿يَخَافُونَ رَبَّهُم مِّن فَوۡقِهِمۡ وَيَفۡعَلُونَ مَا يُؤۡمَرُونَ۩٥٠﴾[النحل: ۵۰]. «از پروردگارشان که بر بالای سرشان است میترسند و آنچه را که به آنان دستور داده میشود، انجام میدهند».
خداوند متعال میفرماید: ﴿أَوَ لَمۡ يَرَوۡاْ﴾آیا کسانی که در یگانگی و عظمت و کمال پروردگارشان شک دارند، ﴿إِلَىٰ مَا خَلَقَ ٱللَّهُ مِن شَيۡءٖ يَتَفَيَّؤُاْ ظِلَٰلُهُۥ عَنِ ٱلۡيَمِينِ وَٱلشَّمَآئِلِ﴾به همۀ آفریدهای خداوند نمینگرند و اینکه سآیههایش به راست و چپ میگرداند؟! ﴿سُجَّدٗا لِّلَّهِ﴾همه در برابر پروردگارشان سجده میبرند و در برابر عظمت و شکوه الهی فروتناند. ﴿وَهُمۡ دَٰخِرُونَ﴾آنان فروتن و خاضع هستند و تحت تسخیر وتدبیر قدرت الهی سرکرنش فرو آوردهاند. و پیشانی همۀ آنان در دست خداوند است. ﴿وَلِلَّهِۤ يَسۡجُدُۤ مَا فِي ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَمَا فِي ٱلۡأَرۡضِ مِن دَآبَّةٖ﴾و آنچه در آسمانها است و حیوانات ناطق و غیر ناطقی که در زمین هستند، خدا را سجده میبرند، ﴿وَٱلۡمَلَٰٓئِكَةُ﴾و فرشتگان نیز برای خدا سجده میکنند.
بعد از بیان عموم سجده کنندگان، فرشتگان را به خاطر فضیلت و شرافتشان، و به خاطر کثرت و زیادی عبادتشان به طور خاص بیان نمود. بنابر این فرمود: ﴿وَهُمۡ لَا يَسۡتَكۡبِرُونَ﴾و آنها از انجام عبادت الهی تکبر نمیورزند، با این تعدادشان زیاد است، و بزرگ و قوی هستند. همانطور که خداوند متعال فرموده است: ﴿لَّن يَسۡتَنكِفَ ٱلۡمَسِيحُ أَن يَكُونَ عَبۡدٗا لِّلَّهِ وَلَا ٱلۡمَلَٰٓئِكَةُ ٱلۡمُقَرَّبُونَ﴾[النساء: ۱۷۲]. «مسیح و فرشتگان مقرب از اینکه بندۀ خدا باشند هرگز ابا نورزیدهاند».
﴿يَخَافُونَ رَبَّهُم مِّن فَوۡقِهِمۡ﴾پس از آنکه خداوند متعال فرشتگان را به خاطر کثرت طاعت، و فروتنی در مقابل خدا ستایش نمود، آنان را به خاطر ترس از خدا ستود، خداوندی که از حیث ذات و چیره گی بر بالای آنان قرار دارد، پس آنان در برابر قدرت او همواره فروتناند.
﴿وَيَفۡعَلُونَ مَا يُؤۡمَرُونَ﴾و خداوند آنان را به هر چه فرمان دهد، فرمانش را از روی رغبت و اختیار اطاعت مینمایند.
سجدۀ مخلوقات برای خداوند دو نوع است. یکی سجدهی اضطراری است که بر صفات کمال خداوند دلالت مینماید. و این برای مومن و کافر نیکوکار و فاسق، حیوان ناطق و غیره عام است و دیگری سجدۀ اختیاری که ویژۀ بندگان مومن و دوستان خدا و فرشتگان و دیگر مخلوقات است.
آیهی ۵۵-۵۱:
﴿وَقَالَ ٱللَّهُ لَا تَتَّخِذُوٓاْ إِلَٰهَيۡنِ ٱثۡنَيۡنِۖ إِنَّمَا هُوَ إِلَٰهٞ وَٰحِدٞ فَإِيَّٰيَ فَٱرۡهَبُونِ٥١﴾[النحل: ۵۱]. «و خداوند فرمود: دو معبود برنگیرد، بلکه خدا معبودی یگانه است، پس از من بترسید».
﴿وَلَهُۥ مَا فِي ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضِ وَلَهُ ٱلدِّينُ وَاصِبًاۚ أَفَغَيۡرَ ٱللَّهِ تَتَّقُونَ٥٢﴾[النحل: ۵۲]. «و آنچه در آسمانها و زمین است از آنِ اوست، و دین ماندگار نیز از آن اوست، پس آیا از غیر خدا میترسید؟».
﴿وَمَا بِكُم مِّن نِّعۡمَةٖ فَمِنَ ٱللَّهِۖ ثُمَّ إِذَا مَسَّكُمُ ٱلضُّرُّ فَإِلَيۡهِ تَجَۡٔرُونَ٥٣﴾[النحل: ۵۳]. «و آنچه از نعمتها دارید همه از سوی خدا است، سپس چون زیانی به شما برسد او را با ناله و زاری به فریاد میخوانید».
﴿ثُمَّ إِذَا كَشَفَ ٱلضُّرَّ عَنكُمۡ إِذَا فَرِيقٞ مِّنكُم بِرَبِّهِمۡ يُشۡرِكُونَ٥٤﴾[النحل: ۵۴]. «سپس هنگامی که خداوند زیان را از شما دور کرد آنگاه گروهی از شما به پروردگارشان شرک میورزند».
﴿لِيَكۡفُرُواْ بِمَآ ءَاتَيۡنَٰهُمۡۚ فَتَمَتَّعُواْ فَسَوۡفَ تَعۡلَمُونَ٥٥﴾[النحل: ۵۵]. «(بگذار) تا در حق آنچه به آنان دادهایم ناسپاسی کنند. پس بهرهمند شوید، سپس به زودی خواهید دانست (که چه سرنوشت سیاهی دارید)!».
خداوند متعال دستور میدهد تا تنها او به یگانگی پرستش شود، در این راستا چنین استدلال مینماید که تنها اوست نعمتها را میدهد، پس فرمود: ﴿لَا تَتَّخِذُوٓاْ إِلَٰهَيۡنِ ٱثۡنَيۡنِ﴾دو معبود بر میگیرید، یعنی درعبادت هیچ شریکی را برای خدا قرار ندهید، چرا که ﴿إِنَّمَا هُوَ إِلَٰهٞ وَٰحِدٞ﴾او تنها معبود یگانه و یکتاست، و در صفتهای بزرگش و در همۀ کارهایش یگانه و یکتاست. پس همانطور که او در ذات و اسما وصفات و کارهایش یکتاست، در عبادت نیز باید او را یکی بدانید، بنابر این فرمود: ﴿فَإِيَّٰيَ فَٱرۡهَبُونِ﴾پس، از من بترسید و دستور مرا اطاعت کنید، و از آنچه نهی نمودهام بپرهیزید و چیزی از مخلوقات را با من شریک نکنید، زیرا مخلوقات همه مملوک خدا میباشند.
﴿وَلَهُۥ مَا فِي ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضِ وَلَهُ ٱلدِّينُ وَاصِبًا﴾و آنچه در آسمانها و زمین است از آن اوست، و دین ماندگار نیز از آن اوست، یعنی دین و عبادت و کرنش در همۀ اوقات برای خدای یگانه است. پس دین را فقط از آن خدا بدانید و عبادت را فقط برای خدا انجام دهید و به عبادت و بندگی پروردگار متعال بپردازید. ﴿أَفَغَيۡرَ ٱللَّهِ تَتَّقُونَ﴾آیا از غیر خدا، از اهل زمین و آسمان میترسید؟ آنها نمیتوانند به شما سود یا زیانی برسانند، و خداوند در بخشیدن و دادن یگانه و یکتاست، ﴿وَمَا بِكُم مِّن نِّعۡمَةٖ﴾و نعمتهای ظاهری و باطنی از آن برخوردار هستید، ﴿فَمِنَ ٱللَّهِ﴾همه از سوی خدا است، و هیچکس در آن با خداوند شریک نیست. ﴿ثُمَّ إِذَا مَسَّكُمُ ٱلضُّرُّ﴾سپس چون زیانی از قبیل فقر و بیماری و سختی به شما برسد، ﴿فَإِلَيۡهِ تَجَۡٔرُونَ﴾او را با ناله و زاری به فریاد میخوانید. چون میدانید هیچکس جز او زیان و سختی را دور نمیکند. پس عبادت تنها شایستۀ خدایی است که آنچه را دوست دارید به شما بخشیده و آنچه را که دوست ندارید از شما دور نموده است.
اما بیشتر مردم بر خود ستم مینمایند و نعمت الهی را که بر آنان انعام نمود است انکار میکنند، و چون در حالت آسایش قرار بگیرند برخی از مخلوقات و آفریدههای خداوند را که خودشان محتاج اندف شریک او میسازند. بنابر این فرمود:
﴿لِيَكۡفُرُواْ بِمَآ ءَاتَيۡنَٰهُمۡ﴾تا در حق آنچه به آنان بخشیدهایم، از قبیل اینکه آنها را از سختیها نجات دادیم و از مشقت رهانیدیم ناسپاسی نمایند. ﴿فَتَمَتَّعُواْ﴾پس اندکی از دنیای خود بهرهمند شوید، ﴿فَسَوۡفَ تَعۡلَمُونَ﴾بالاخره سرانجام کفرتان را خواهید داشت.
آیهی ۶۰-۵۶:
﴿وَيَجۡعَلُونَ لِمَا لَا يَعۡلَمُونَ نَصِيبٗا مِّمَّا رَزَقۡنَٰهُمۡۗ تَٱللَّهِ لَتُسَۡٔلُنَّ عَمَّا كُنتُمۡ تَفۡتَرُونَ٥٦﴾[النحل: ۵۶]. «و از آنچه به آنان روزی دادهایم بهرهای برای بتهایی که (چیزی) نمیدانند مقرر میکنند. سوگند به خدا از آنچه به دروغ برمیتافتید، سوال خواهید شد».
﴿وَيَجۡعَلُونَ لِلَّهِ ٱلۡبَنَٰتِ سُبۡحَٰنَهُۥ وَلَهُم مَّا يَشۡتَهُونَ٥٧﴾[النحل: ۵۷]. «و برای خداوند دخترانی قرار میدهند، (پاک است او) و برای خود آنچه دوست دارند (قرار میدهند)».
﴿وَإِذَا بُشِّرَ أَحَدُهُم بِٱلۡأُنثَىٰ ظَلَّ وَجۡهُهُۥ مُسۡوَدّٗا وَهُوَ كَظِيمٞ٥٨﴾[النحل: ۵۸]. «و هرگاه به یکی از آنان مژده تولد دختر داده شود ـ در حالیکه خشم و اندوهش را فرو میخورد ـ چهرهاش سیاه میگردد».
﴿يَتَوَٰرَىٰ مِنَ ٱلۡقَوۡمِ مِن سُوٓءِ مَا بُشِّرَ بِهِۦٓۚ أَيُمۡسِكُهُۥ عَلَىٰ هُونٍ أَمۡ يَدُسُّهُۥ فِي ٱلتُّرَابِۗ أَلَا سَآءَ مَا يَحۡكُمُونَ٥٩﴾[النحل: ۵۹]. «به خاطر مژده بدی که به او داده میشد خویشتن را از قوم و قبیله پنهان میکرد، (با خودش میگفت): آیا با خواری او را نگاه دارد یا وی را زنده به گور سازد؟ هان که چه قضاوت بدی میکردند».
﴿لِلَّذِينَ لَا يُؤۡمِنُونَ بِٱلۡأٓخِرَةِ مَثَلُ ٱلسَّوۡءِۖ وَلِلَّهِ ٱلۡمَثَلُ ٱلۡأَعۡلَىٰۚ وَهُوَ ٱلۡعَزِيزُ ٱلۡحَكِيمُ٦٠﴾[النحل: ۶۰]. «کسانی که به آخرت باور ندارند از وصف بدی برخوردارند، و صفت برتر از آن خداست، و او پیروزمند فرزانه است».
خداوند متعال از جهالت مشرکین و ستمگریشان و دروغ بستن آنها بر خدا خیر داده و میفرماید: آنها برای بتهایشان که چیزی نمیداند و فایده و ضروری نمیتوانند به کسی برسانند از روزیهایی که خداوند به ایشان داده بهرهای قرار میدهند، پس مشرکان از رزق الهی برای شرک ورزیدن به خدا کمک میگیرند، و به وسیلۀ روزی الهی به بتهایی که خود تراشیدهاند تقریب و نزدیکی میجویند. همانطور که خداوند متعال فرموده است: ﴿وَجَعَلُواْ لِلَّهِ مِمَّا ذَرَأَ مِنَ ٱلۡحَرۡثِ وَٱلۡأَنۡعَٰمِ نَصِيبٗا فَقَالُواْ هَٰذَا لِلَّهِ بِزَعۡمِهِمۡ وَهَٰذَا لِشُرَكَآئِنَاۖ فَمَا كَانَ لِشُرَكَآئِهِمۡ فَلَا يَصِلُ إِلَى ٱللَّهِۖ وَمَا كَانَ لِلَّهِ﴾[الأنعام: ۱۳۶]. «و مشرکان از آنچه خداوند از کشتزارها و چهارپایان پدید آورده است برای وی بهرهای مقرر کرده و به گمان خودشان گفتند: این برای خداست، و این برای بتهای ما، پس آنچه که آنها برای بتهای خود مقرر میداشتند به خدا نمیرسید».
و خداوند متعال فرموده است: ﴿تَٱللَّهِ لَتُسَۡٔلُنَّ عَمَّا كُنتُمۡ تَفۡتَرُونَ﴾سوگند به خدا که از این دروغ و بهتانهایتان سوال خواهد شد خداوند میفرماید: ﴿. . . ءَآللَّهُ أَذِنَ لَكُمۡۖ أَمۡ عَلَى ٱللَّهِ تَفۡتَرُونَ٥٩ وَمَا ظَنُّ ٱلَّذِينَ يَفۡتَرُونَ عَلَى ٱللَّهِ ٱلۡكَذِبَ يَوۡمَ ٱلۡقِيَٰمَةِ. . .﴾[یونس: ۵۹-۶۰]. «آیا خداوند شما را به این فرمان داده یا بر خدا دروغ میبندید؟ و کسانی که بر خدا دروغ میبندند دربارهی عذابی که خداوند در روز قیامت به آنان میچشاند چه گمان میدارند؟ بدون شک خدا در روز قیامت آنها را به خاطر افترا و دروغ بستنشان به شدت مجازات مینماید».
﴿وَيَجۡعَلُونَ لِلَّهِ ٱلۡبَنَٰتِ سُبۡحَٰنَهُ﴾و برای خداوند دخترانی قرار میدهند، خداوند پاک و منزه است. مشرکان در مورد فرشتگان که بندگان مقرب الهی هستند، میگفتند: فرشتگان دختران خدا هستند. ﴿وَلَهُم مَّا يَشۡتَهُونَ﴾و برای خود آنچه دوست داشتند قرار میدادند. آنان پسران را برای خود قرار میدادند و به شدت دختران را ناپسند میداشتند.
﴿وَإِذَا بُشِّرَ أَحَدُهُم بِٱلۡأُنثَىٰ ظَلَّ وَجۡهُهُۥ مُسۡوَدّٗا وَهُوَ كَظِيمٞ٥٨﴾[النحل: ۵۸]. و هرگاه به یکی از آنان مژده تولد دختر داده شود از شدت ناراحتی که به او دست میداد چهرهاش سیاه میگردید. و حزن و تاسفی را که به هنگام مژده داده شدن به او دست میداد، فرو میخورد، و پیش هم نوعان خود احساس رسوایی و خواری میکرد و به علت مژده بدی که به او دادهع میشد خویشتن را از آنان پنهان میکرد.
سپس از فکر و اندیشۀ فاسدش بهره میگرفت که با این دختر چکار کند؟ ﴿أَيُمۡسِكُهُۥ عَلَىٰ هُونٍ﴾آیا او را نکشد و با سرشکستگی نگاهش دارد؟ ﴿أَمۡ يَدُسُّهُۥ فِي ٱلتُّرَابِ﴾یا او ر ازنده به گور نماید؟ و خداوند به خاطر زنده به گور کردن دختران، مشرکین را مذمت و نکوهش نموده است، ﴿أَلَا سَآءَ مَا يَحۡكُمُونَ﴾هان چه قضاوت بدی میکردند. زیرا داشتن فرزندی را شایستۀ شکوه و عظمت خدا نیست به وی نسبت میدادند.
سپس به این اکتفا نکردند، تا اینکه آنچه را که بدترین قسمت بود به خداوند نسبت دادند، و آن دختران بودند که آنها را برای خود ننگ و عار میپنداشتند و از آنها بیزار بودند. پس چگونه چیزی را که برای خود نمیپسندند به خدا نسبت میدهند؟ پس قضاوت آنها بسیار قضاوت بدی است.
و از آن جا که این صفت از صفتهای بدی بود که مشرکین به خداوند نسبت میدادند، فرمود: ﴿لِلَّذِينَ لَا يُؤۡمِنُونَ بِٱلۡأٓخِرَةِ مَثَلُ ٱلسَّوۡءِ﴾کسانی که به آخرت باور ندارند دارای صفت بد و زشتی هستند. ﴿وَلِلَّهِ ٱلۡمَثَلُ ٱلۡأَعۡلَىٰ﴾و صفت برتر از آن خداست، و آن تمام صفتهای کمال است، زیرا کمال مطلق از آن خداست، و خداوند از هرگونه نقص و کمبودی مبرا است، و چون در دل بندگانش از جایگاه والایی برخوردار است همگی بهسوی او بر میگردند و او را دوست میدارند و سر توبه و انابت را بر آستانش میسایند. ﴿وَهُوَ ٱلۡعَزِيزُ﴾و او پیروزمند و با قدرت است و بر هر چیزی چیره است و همۀ مخلوقات منقاد اویند. ﴿ٱلۡحَكِيمُ﴾فرزانه و با حکمت است، هر چیزی را در جای مناسبش قرار میدهد، پس به هیچ چیز امر نمیکند و از هیچ چیز نهی نمینماید مگر اینکه بر آن ستایش میشود و بر کمال او در آن مورد حمد و ثنا قرار میگیرد.
آیهی ۶۱:
﴿وَلَوۡ يُؤَاخِذُ ٱللَّهُ ٱلنَّاسَ بِظُلۡمِهِم مَّا تَرَكَ عَلَيۡهَا مِن دَآبَّةٖ وَلَٰكِن يُؤَخِّرُهُمۡ إِلَىٰٓ أَجَلٖ مُّسَمّٗىۖ فَإِذَا جَآءَ أَجَلُهُمۡ لَا يَسۡتَٔۡخِرُونَ سَاعَةٗ وَلَا يَسۡتَقۡدِمُونَ٦١﴾[النحل: ۶۱]. «و اگر خداوند مردمان را به سبب ستمشان کیفر میداد هیچ جنبدهای را بر روی زمین باقی نمیگذاشت، ولی آنان را تا مدت معینی مهلت میدهد، پس چون وقت مقرر آنان فرا رسد (اجلشان) به تاخیر نمیافتد، و لحظهای نیز تقدیم نمیشود».
پس از آنکه خداوند آنچه را که ستمگران به دروغ به او نسبت داده بودند، بیان کرد، کمال بردباری و صبر خویشتن را بیان نمود و فرمود: ﴿وَلَوۡ يُؤَاخِذُ ٱللَّهُ ٱلنَّاسَ بِظُلۡمِهِم﴾و اگر خداوند مردمان را به سبب ستمشان کیفر میداد، ﴿مَّا تَرَكَ عَلَيۡهَا مِن دَآبَّةٖ﴾بر روی زمین هیچ جنبدهای باقی نمیگذاشت، یعنی اضافه بر کسانی که دست به ارتکاب گناه میزدند چهارپایان و حیوانات را نیز نابود میساخت، زیرا بر اثر شومی گناه کشتزارها و نسلها نیز نابود میشود.
﴿وَلَٰكِن يُؤَخِّرُهُمۡ﴾اما آنها را تا مدت معینی مهلت میدهد، و به عذاب گرفتارشان نمیسازد، و آن موعد قیامت است. ﴿فَإِذَا جَآءَ أَجَلُهُمۡ لَا يَسۡتَٔۡخِرُونَ سَاعَةٗ وَلَا يَسۡتَقۡدِمُونَ﴾پس چون وقت مقرر آنان فرا رسد لحظهای باز پس نمیمانند و لحظهای پیش نمیروند، پس باید بپرهیزند و بهراسند از زمانی که در آن به کسی مهلت داده نمیشود.
آیهی ۶۳-۶۲:
﴿وَيَجۡعَلُونَ لِلَّهِ مَا يَكۡرَهُونَۚ وَتَصِفُ أَلۡسِنَتُهُمُ ٱلۡكَذِبَ أَنَّ لَهُمُ ٱلۡحُسۡنَىٰۚ لَا جَرَمَ أَنَّ لَهُمُ ٱلنَّارَ وَأَنَّهُم مُّفۡرَطُونَ٦٢﴾[النحل: ۶۲]. «و برای خداوند چیزی مقرر میکنند که خود نمیپسندند، و زبانهایشان دروغ پردازی کرده و میگوید: سرانجام نیک از آنِ آنان است. بدون شک آتش دوزخ بهرۀ ایشان است و آنان پیش از دیگران بدانجا رانده و افکنده میشوند».
﴿تَٱللَّهِ لَقَدۡ أَرۡسَلۡنَآ إِلَىٰٓ أُمَمٖ مِّن قَبۡلِكَ فَزَيَّنَ لَهُمُ ٱلشَّيۡطَٰنُ أَعۡمَٰلَهُمۡ فَهُوَ وَلِيُّهُمُ ٱلۡيَوۡمَ وَلَهُمۡ عَذَابٌ أَلِيمٞ٦٣﴾[النحل: ۶۳]. «سوگند به خداوند! پیامبرانی را پیش از تو بهسوی امتهایی فرستادیم. پس شیطان کارهایشان را در نظر آنان آراست و امروز شیطان یاورشان است و عذاب دردناکی دارند».
خداوند متعال خبر میدهد که مشرکان ﴿يَجۡعَلُونَ لِلَّهِ مَا يَكۡرَهُونَ﴾چیزهایی را که برای خود نمیپسندید، (از قبیل دختران و صفتهای زشت) به خداوند نسبت میدهند، و آن شرک ورزیدن وا نجام عبادت برای برخی از مخلوقات و بندگان خدا بود، پس آنها نمیپسندیدند بردگانشان در صورتی که با آنان از یک نوع هستند در روزهایی که خداوند به آنان داده است شریک آنها باشند، چگونه بردگان، و بندگان خدا را شریک وی قرار میدهند؟
﴿وَ﴾و با وجود این کردار زشت، ﴿وَتَصِفُ أَلۡسِنَتُهُمُ ٱلۡكَذِبَ أَنَّ لَهُمُ ٱلۡحُسۡنَىٰ﴾(بر) زبانهایشان دروغ رانده و میگویند: آنها در دنیا و آخرت دارای حالتی نیکو خواهند بود، خداوند سخن آنها را رد نموده و فرمود: ﴿لَهُمُ ٱلنَّارَ وَأَنَّهُم مُّفۡرَطُونَ﴾بدون شک آتش دوزخ بهرۀ ایشان است و آنها بهسوی آن برده میشوند و در آن برای همیشه باقی میمانند و هرگز از آن بیرون نخواهند شد.
خداوند برای پیامبرش بیان نمود که او اولین پیامبر تکذیب شده نیست، ﴿تَٱللَّهِ لَقَدۡ أَرۡسَلۡنَآ إِلَىٰٓ أُمَمٖ مِّن قَبۡلِكَ﴾سوگند به خداوند که بهسوی امتهای پیش از تو (نیز) پیامبرانی فرستادیم که آنها را به توحید و یکتاپرستی دعوت میکردند. ﴿فَزَيَّنَ لَهُمُ ٱلشَّيۡطَٰنُ أَعۡمَٰلَهُمۡ﴾و شیطان کارهایشان را در نظر ایشان زیبا جلوه داد، پس پیامبران را تکذیب کردند و گمان بردند آنچه آنها بر آن هستند حق است، و آنان را از هر چیز ناپسندی نجات میدهد، و گمان بردند که آنچه پیامبران آنها را بهسوی آن را میخوانند باطل است، پس چون شیطان کارهایشان را در نظر ایشان زیبا جلوه داد، ﴿فَهُوَ وَلِيُّهُمُ﴾آنها را در دنیا و آخرت یاور و سرپرست است و از شیطان پیروی کردند و او را به دوستی برگرفتند. ﴿أَفَتَتَّخِذُونَهُۥ وَذُرِّيَّتَهُۥٓ أَوۡلِيَآءَ مِن دُونِي وَهُمۡ لَكُمۡ عَدُوُّۢۚ بِئۡسَ لِلظَّٰلِمِينَ بَدَلٗا﴾[الکهف: ۵۰]. «آیا شیطان و فرزندانش را به جای خدا به دوستی بر میگیرید، حال آنکه آنان دشمنان شما هستند؟ آنچه ستمگران به جای خدا انتخاب کردهاند بد چیزی است». ﴿وَلَهُمۡ عَذَابٌ أَلِيمٞ﴾و آنان در آخرت عذاب دردناکی دارند، زیرا از دوستی با خدا اعراض نموده و به دوستی و یاوری شیطان خشنود شدهاند، بنابراین، سزاوار عذاب خوار کننده شدهاند.
آیهی ۶۵-۶۴:
﴿وَمَآ أَنزَلۡنَا عَلَيۡكَ ٱلۡكِتَٰبَ إِلَّا لِتُبَيِّنَ لَهُمُ ٱلَّذِي ٱخۡتَلَفُواْ فِيهِ وَهُدٗى وَرَحۡمَةٗ لِّقَوۡمٖ يُؤۡمِنُونَ٦٤﴾[النحل: ۶۴]. «و ما کتاب را بر تو نازل نکردهایم مگر بدان خاطر که چیزی را برای مردم بیان و روشن نمایی که در آن اختلاف ورزیدهاند و تا هدایت و رحمتی باشد برای مؤمنان».
﴿وَٱللَّهُ أَنزَلَ مِنَ ٱلسَّمَآءِ مَآءٗ فَأَحۡيَا بِهِ ٱلۡأَرۡضَ بَعۡدَ مَوۡتِهَآۚ إِنَّ فِي ذَٰلِكَ لَأٓيَةٗ لِّقَوۡمٖ يَسۡمَعُونَ٦٥﴾[النحل: ۶۵]. «و خداوند از آسمان آبی فرو فرستاد و با آن زمین را پس از مردنش زنده ساخت، بیگمان در این دلیل روشنی است برای گروهی که میشنوند». خداوند متعال میفرماید: ای محمد! ما این قرآن را بر تو نازل نکردهایم مگر به خاطر اینکه در آنچه دارند از قبیل توحید و قدر و احکام و حالات معاد حق را بیان نمایی، و قران را نازل نکردهایم مگر به خاطر اینکه هدایت کامل و رحمت فراگیری باشد پس برای گروهی که به خداوند و به کتابی که نازل کرده است ایمان دارند.
﴿وَٱللَّهُ أَنزَلَ مِنَ ٱلسَّمَآءِ مَآءٗ﴾خداوند در این آیه یکی از بزرگترین نعمتها را بیان میدارد تا (مردمان) پندها و تذکرهای الهی را درک نمایند، و یقین حاصل کنند که خداوند معبود به حق است و عبادت جز برای او شایسته نیست، زیرا خداوند با فرو فرستادن باران و رویاندن انواع گیاهان بندگان را مورد آنعام قرار میدهد، تا دریابند که او بر هرچیز تواناست، و پی ببرند خداوندی که زمین را پس از خشک شدن و مردن زنده مینماید بر زنده کرن مردگان نیز تواناست، و پی ببرند که خداوند دارای رحمت گسترده و بخشش فراوان است.
آیهی ۶۷-۶۶:
﴿وَإِنَّ لَكُمۡ فِي ٱلۡأَنۡعَٰمِ لَعِبۡرَةٗۖ نُّسۡقِيكُم مِّمَّا فِي بُطُونِهِۦ مِنۢ بَيۡنِ فَرۡثٖ وَدَمٖ لَّبَنًا خَالِصٗا سَآئِغٗا لِّلشَّٰرِبِينَ٦٦﴾[النحل: ۶۶]. «و بیگمان در وجود چهارپایان برای شما عبرتی است، (زیرا) از آنچه در شکمهایشان است از میان سرگین و خون، شیری خالص به شما مینوشانیم که برای نوشندگان گوارا است».
﴿وَمِن ثَمَرَٰتِ ٱلنَّخِيلِ وَٱلۡأَعۡنَٰبِ تَتَّخِذُونَ مِنۡهُ سَكَرٗا وَرِزۡقًا حَسَنًاۚ إِنَّ فِي ذَٰلِكَ لَأٓيَةٗ لِّقَوۡمٖ يَعۡقِلُونَ٦٧﴾[النحل: ۶۷]. «و از میوههای درختان خرما و انگور شراب درست میکنید و روزری پاک و حلال از آن میگیرید، بیگمان در این نشانهای است برای کسانی که خرد میورزند».
﴿وَإِنَّ لَكُمۡ فِي ٱلۡأَنۡعَٰمِ لَعِبۡرَةٗ﴾بدون شک چهارپایانی که خداوند در راستای منافع شما برایتان مسخر نموده مایۀ عبرت است و باید از آن درس بیاموزید و از این رهگذر به کمال قدرت خداوند و گستردگی احسان او پی ببرید، چرا که خداوند از شکم این چهارپایان که مشتمل بر سرگین و خون است شیری خالص بیرون میآورد که برای نوشندگان لذیذ و گوارا است، و این کار جز از قدرت الهی از هیچ قدرت دیگری ساخته نیست. چه نیرویی در جهان هستی علفی را که چهارپایان خورده و آب شیرین و شوری را که مینوشند به شیر خالص و گوارا تبدیل مینماید؟
و خداوند متعال از میوههای درختان خرما و انگور منافع و مصالحی از قبیل انواع روزیهای نیکو که بندگانش آن را به صورتتر و تازه و آماده و ذخیره شده، و به صورت غذا و نوشیدنی استفاده میکنند، قرار دادهاست، نوشیدنیای که از عصارۀ و نبیذ این میوهها برگرفته میشود، نیز نوشیدنی مست کنندهای از این میوهها به دست میآید که قبلاً حلال بود، اما خداوند آن را حرام نمود و در عوض انواع نوشیدنیهای لذیذ و جایز را حلال نمود. بنابر این برخی گفته اند: منظور از «سکر» در این آیه خوردنیها و نوشیدنیهای لذیذ است و این از گفتۀ اول بهتر است که میگوید: «شراب مست کننده در ابتدا حلال بود، و بعداً حکم حلال بودن آن نسخ شده است».
﴿إِنَّ فِي ذَٰلِكَ لَأٓيَةٗ لِّقَوۡمٖ يَعۡقِلُونَ﴾بیگمان در این نشانهای است برای کسانی که خرد میورزند. و به کمال اقتدار خداوند میاندیشیند، خداوندی که این میوههای لذیذ و خوشمزه را از درختانی شبیه چوب خشک بیرون آورده است. (آری) این میوهها نشانهای است برای بندگانی که به شمول و فراگیری رحمت الهی پی برده و به آن میاندیشند، خدایی که این میوهها را در دسترس عموم بندگانش قرار داده است. سپس درمییابند که خداوند معبود یگانه است چون او به تنهایی اینها را آفریده است.
آیهی ۶۹-۶۸:
﴿وَأَوۡحَىٰ رَبُّكَ إِلَى ٱلنَّحۡلِ أَنِ ٱتَّخِذِي مِنَ ٱلۡجِبَالِ بُيُوتٗا وَمِنَ ٱلشَّجَرِ وَمِمَّا يَعۡرِشُونَ٦٨﴾[النحل: ۶۸]. «و پروردگارت به زنبور عسل الهام کرد که از پارهای از کوهها خانه بسازد و (نیز) از برخی از درختان و (نیز) از آنچه مردم داربست میکنند».
﴿ثُمَّ كُلِي مِن كُلِّ ٱلثَّمَرَٰتِ فَٱسۡلُكِي سُبُلَ رَبِّكِ ذُلُلٗاۚ يَخۡرُجُ مِنۢ بُطُونِهَا شَرَابٞ مُّخۡتَلِفٌ أَلۡوَٰنُهُۥ فِيهِ شِفَآءٞ لِّلنَّاسِۚ إِنَّ فِي ذَٰلِكَ لَأٓيَةٗ لِّقَوۡمٖ يَتَفَكَّرُونَ٦٩﴾[النحل: ۶۹]. «سپس از همۀ میوهها بخور و فرمانبردارانه راههای پروردگارت را در پیش بگیر. از شکمهای زنبوران مایهای میتراود، که رنگهای مختلفی دارد. در آن برای مردمان شفا است، بیگمان دراین، نشانۀ روشنی است برای کسانی که میاندیشند».
آنچه که ذکر شد آیاتی است دال بر عظمت خدا، برای کسانی که در آفرینش این زنبور کوچک که خداوند آن را به صورتی شگفتانگیز رهنمون کرده و مکانهای مکیدن شهد و سپس بازگشت به کندوها را برای آنها آسان نموده است میاندیشند. خداوند به او آموخته و وی را هدایت کرده است. سپس از شکم آن عسل لذیذی که بر حسب اختلاف سرزمین و چراگاهها دارای انواع مختلفی است، بیرون میآید، عسلی که مایۀ شفا و بهبودی بیماریهای مختلف است. پس این دلیلی بر کمال عنایت خداوند و لطف او نسبت به بندگانش میباشد و دلیلی است بر اینکه شایسته نیست کسی غیر از خداوند خوانده شود و مورد محبت قرار بگیرد.
آیهی ۷۰:
﴿وَٱللَّهُ خَلَقَكُمۡ ثُمَّ يَتَوَفَّىٰكُمۡۚ وَمِنكُم مَّن يُرَدُّ إِلَىٰٓ أَرۡذَلِ ٱلۡعُمُرِ لِكَيۡ لَا يَعۡلَمَ بَعۡدَ عِلۡمٖ شَيًۡٔاۚ إِنَّ ٱللَّهَ عَلِيمٞ قَدِيرٞ٧٠﴾[النحل: ۷۰]. «و خداوند شما را آفریده است، سپس شما را میمیراند و برخی از شما به خوارترین (حدّ) فرتونی و پیری برگردانده میشوند به گونهای که پس از (آن همه) علم و آگاهی چیزی نخواهند دانست و همه چیز را فراموش میکنند، بیگمان خدا آگاه و تواناست».
خداوند متعال خبر میدهد که او بندگان را آفریده است، و آنان را از حالتی به حالتی دیگر بر میگرداند، و پس از آنکه مدت زندگانی آنان به پایان رسید آنها را میمیراند. و برخی از بندگان هستند که خداوند عمرشان را بالا میبرد تا به خوارترین حد فرتونی برسند، که در آن سنین نیروهای ظاهر و باطنی انسان ضعیف میشوند، حتی عقل او ضعیف میگردد، عقلی که جوهر انسان است، و به ضعف آن افزوده میشود تا جایی که انسان همۀ معلوماتش را فراموش مینماید و عقل او همانند عقل کودکی شیرخوار میشود. بنابر این فرمود: ﴿لِكَيۡ لَا يَعۡلَمَ بَعۡدَ عِلۡمٖ شَيًۡٔاۚ إِنَّ ٱللَّهَ عَلِيمٞ قَدِيرٞ﴾تا جایی که پس از علم و آگاهی پیزی نخواهد دانست و خداوند دانای تواناست. یعنی علم و آگاهی و توانایی او همه چیز را احاطه کرده است. از جمله قدرت الهی این است که انسان را در مراحل آفرنیش از حالتی به حالتی دیگر میبرد. همانطور که خداوند متعال فرموده است: ﴿ٱللَّهُ ٱلَّذِي خَلَقَكُم مِّن ضَعۡفٖ ثُمَّ جَعَلَ مِنۢ بَعۡدِ ضَعۡفٖ قُوَّةٗ ثُمَّ جَعَلَ مِنۢ بَعۡدِ قُوَّةٖ ضَعۡفٗا وَشَيۡبَةٗۚ يَخۡلُقُ مَا يَشَآءُۚ وَهُوَ ٱلۡعَلِيمُ ٱلۡقَدِيرُ٥٤﴾[الروم: ۵۴]. «خداوند ذاتی است که شما را به گونهای ضعیف و ناتوان آفریده است، سپس بعد از آن ضعف و ناتوانی به شما نیرو بخشید و بعد از قدرت و نیرو باز شما را ناتوان و پیر میگرداند. هرچه بخواهد میآفریند و او دانای تواناست».
آیهی ۷۱:
﴿وَٱللَّهُ فَضَّلَ بَعۡضَكُمۡ عَلَىٰ بَعۡضٖ فِي ٱلرِّزۡقِۚ فَمَا ٱلَّذِينَ فُضِّلُواْ بِرَآدِّي رِزۡقِهِمۡ عَلَىٰ مَا مَلَكَتۡ أَيۡمَٰنُهُمۡ فَهُمۡ فِيهِ سَوَآءٌۚ أَفَبِنِعۡمَةِ ٱللَّهِ يَجۡحَدُونَ٧١﴾[النحل: ۷۱]. «و خداوند برخی از شما را بر برخی دیگر در روزی برتری داده است، آنان که برتری داده شدهاند حاضر نیستند که روزی خود را به بردگان خود بدهند و ایشان را با خود در دارایی مساوی گردانند، آیا نعمت خدا را انکار میکنند؟».
این از دلایل یگانگی پروردگار، و به دلیلی بر زشتی شرکت ورزیدن به خداست. خداوند متعال میفرماید: همۀ شما مخلوق او هستید و به شما روزی میدهد، اما خداوند ﴿فَضَّلَ بَعۡضَكُمۡ عَلَىٰ بَعۡضٖ فِي ٱلرِّزۡقِ﴾برخی از شما را بر برخی دیگر از نظر روزی برتری داده است، بنابر این برخی شما را آزادگانی قرار داد که دارای مال و ثروت هستند و برخی دیگر را بردگانی قرار داد که مالک چیزی از دنیا نمیباشند. پس آقایان که خداوند آنها را بر بردگانشان در رزق و روزی برتری داده است حاضر نیستند. ﴿بِرَآدِّي رِزۡقِهِمۡ عَلَىٰ مَا مَلَكَتۡ أَيۡمَٰنُهُمۡ﴾ثروت و دارایی خود را به بردگان خود بدهند و آنها را شریک قدرت و ثروت خود بسازند و این کار را ناممکن میدانند. نیز کسانی را که شما شریک خدا قرار میدهید، بردگان هستند و به اندازۀ ذرهای مالک چیزی نیستند، پس چگونه شما آنها را شریک خدا قرار میدهید؟ آیا شریک قراردادن آنها برای خدا بزرگترین ستم و انکار نعمت الهی نیست؟ بنابر این فرمود: ﴿أَفَبِنِعۡمَةِ ٱللَّهِ يَجۡحَدُونَ﴾آیا نعمت خدا را انکار میکنند؟ پس اگر به نعمت خد اقرار میکردند و آن را به خداوند نسبت میدادند هیچکس را با او شریک نمیساختند.
آیهی ۷۲:
﴿وَٱللَّهُ جَعَلَ لَكُم مِّنۡ أَنفُسِكُمۡ أَزۡوَٰجٗا وَجَعَلَ لَكُم مِّنۡ أَزۡوَٰجِكُم بَنِينَ وَحَفَدَةٗ وَرَزَقَكُم مِّنَ ٱلطَّيِّبَٰتِۚ أَفَبِٱلۡبَٰطِلِ يُؤۡمِنُونَ وَبِنِعۡمَتِ ٱللَّهِ هُمۡ يَكۡفُرُونَ٧٢﴾[النحل: ۷۲]. «خداوند از جنس خودتان برای شما همسرانی قرار داد و از همسرانتان برای شما فرزندان و نوادگان آفرید و از پاکیزهها به شما روزی داد، آیا به باطل ایمان میآورند و به نعمت خداوند ناسپاسی میکنند».
خداوند متعال از منت بزرگش بر بندگان خود خبر میدهد که برای آنها همسرانی قرار داد تا در کنارشان بیاسایند و آرام بیگرند، و از همسرانشان برای آنان فرزندانی آفرید که به آنان دل خوش کنند و فرزندانشان به آنها خدمت نمایند، و کارهایشان را انجام دهند و در زیر سایۀ آنان بیارامند. و خوردنیها و نوشیندنیهای پاکیزه و نعمتهای فراوان دیگری را به آنها بخشیده است، به طوری که بندگان نمیتوانند آن همه نعمت را بشمارند.
﴿أَفَبِٱلۡبَٰطِلِ يُؤۡمِنُونَ وَبِنِعۡمَتِ ٱللَّهِ هُمۡ يَكۡفُرُونَ﴾آیا به باطلی ایمان میآورند که هیچ اصل و اساسی ندارد و نابود شده و از بین میرود و بهرهای چز نابودی ندارد، نمیآفریند و روزی میدهد و هیچ کاری را انجام نمیدهد؟ و این شامل همۀ چیزهایی است که به جای خداوند پرستش میشود. بنابر این همۀ معبوداتی که به جای خدا پرستش میشوند باطلاند. پس چگونه مشرکین آنها را به جای خداوند میپرستند.
﴿وَبِنِعۡمَتِ ٱللَّهِ هُمۡ يَكۡفُرُونَ﴾و به نعمت خداوند ناسپاسی میکنند. و آن را انکار مینمایند، و نعمت الهی را در راستای نافرمانی خدا و کفر ورزیدن به او به کار میگیرند؟ آیا این بزرگترین ستم و بزرگترین فساد و بیخردی نیست؟!.
آیهی ۷۶-۷۳:
﴿وَيَعۡبُدُونَ مِن دُونِ ٱللَّهِ مَا لَا يَمۡلِكُ لَهُمۡ رِزۡقٗا مِّنَ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضِ شَيۡٔٗا وَلَا يَسۡتَطِيعُونَ٧٣﴾[النحل: ۷۳]. «و به جای خداوند چیزهایی را پرستش میکنند که مالک کمترین رزقی در آسمانها و زمین برای آنان نیستند و نمیتوانند (کاری را انجام دهند)».
﴿فَلَا تَضۡرِبُواْ لِلَّهِ ٱلۡأَمۡثَالَۚ إِنَّ ٱللَّهَ يَعۡلَمُ وَأَنتُمۡ لَا تَعۡلَمُونَ٧٤﴾[النحل: ۷۴]. «پس برای خدا شبیه و نظیر قرار میدهد، بیگمان خداوند میداند و شما نمیدانید».
﴿ضَرَبَ ٱللَّهُ مَثَلًا عَبۡدٗا مَّمۡلُوكٗا لَّا يَقۡدِرُ عَلَىٰ شَيۡءٖ وَمَن رَّزَقۡنَٰهُ مِنَّا رِزۡقًا حَسَنٗا فَهُوَ يُنفِقُ مِنۡهُ سِرّٗا وَجَهۡرًاۖ هَلۡ يَسۡتَوُۥنَۚ ٱلۡحَمۡدُ لِلَّهِۚ بَلۡ أَكۡثَرُهُمۡ لَا يَعۡلَمُونَ٧٥﴾[النحل: ۷۵]. «خداوند بردۀ مملوکی را به عنوان مثال ذکر میکند که بر (انجام) هیچ چیز توانا نیست، و نیز کسی را مثل میزند که از سوی خویش به او روزی پاکیزه و حلالی داده است، پس او در پنهان و آشکار از آن میبخشد، آیا این دو برابرند؟ ستایش خدا را سزاست، بلکه بیشتر آنان نمیدانند».
﴿وَضَرَبَ ٱللَّهُ مَثَلٗا رَّجُلَيۡنِ أَحَدُهُمَآ أَبۡكَمُ لَا يَقۡدِرُ عَلَىٰ شَيۡءٖ وَهُوَ كَلٌّ عَلَىٰ مَوۡلَىٰهُ أَيۡنَمَا يُوَجِّههُّ لَا يَأۡتِ بِخَيۡرٍ هَلۡ يَسۡتَوِي هُوَ وَمَن يَأۡمُرُ بِٱلۡعَدۡلِ وَهُوَ عَلَىٰ صِرَٰطٖ مُّسۡتَقِيمٖ٧٦﴾[النحل: ۷۶]. «و خداوند دو مرد را مَثَل میزند که یکی از آنان گنگ است و بر انجام چیزی توانایی ندارد، واو سربار خواجۀ خویش بوده و هر جا او را بفرستد خیری به بار نمیآورد. آیا او برابر با کسی است که به عدل و داد فرمان میدهد و در راه راست قرار دارد؟».
خداوند متعال از جهالت و ستمشان خبر میدهد که به جای او معبودانی را میپرستند و آنها را شریک خدا قرار میدهند در حالی که آن معبودان باطل در آسمانها و زمین اختیار روزی دادن را ندارند، و آنها باران و رزقی را فرو نمیفرستند، و هیچ چیزی از گیاهان زمین را نمیرویانند به اندازۀ ذرهای در آسمانها و زمین مالک چیزی نیستند، و اختیاری ندارند و نمیتوانند این کارها را بکنند، زیرا کسی که چیزی در اختیار ندارد، بعضی اوقات قدرت و توانایی دارد که هرکس با او ارتباط برقرار نماید به او فایده برساند، اما اینها نه چیزی در اختیار دارند و نه قدرتی دارند.
این است صفت معبودان آنها. پس چگونه آنها چنین معبودان باطلی را در ردیف خدا قرار داده و آنها را مالک آسمانها و زمین که تمام فرمانروایی از آن اوست و ستایش کاملاً از آن اوست و تمام قدرت از آن اوست تشبیه کردهاند؟!.
بنابراین فرمود: ﴿فَلَا تَضۡرِبُواْ لِلَّهِ ٱلۡأَمۡثَالَ﴾برای خداوند مثلها نزنید و برای او تشبیه و نظیر قرار مدهید، مثلهایی که بیانگر تساوی او و آفریدههایش باشد. ﴿إِنَّ ٱللَّهَ يَعۡلَمُ وَأَنتُمۡ لَا تَعۡلَمُونَ﴾همانا خداوند میداند و شما نمیدانید.
پس بر ماست که بدون علم و آگاهی چیزی دربارۀ خدا نگوییم، و مثالهایی را که خداوند دانا بیان نموده است مد نظر قرار بدهیم. بنابر این خدا دو مثال برای خود و برای کسانی که به جای او پرستش میشوند بیان کرده است، یکی بردۀ مملوکی که اختیار خودش را ندارد و دارای هیچ مال و ثروتی در دنیا نیست، و دومی که آزاد و ثروتمند است و خداوند از جانب خویش به او روزی فراوان بخشیده است. این فرد، نیکوکار است و از آن مال آشکارا و پنهان میبخشد. آیا این فرد با آن برده برابر است؟ قطعاً برابر نیستند، با اینکه هر دو مخلوقاند، اما برابر بودنشان غیر ممکن است. پس اگر این دو یکسان نیستند چگونه مخلوق و بندهای که ملک و قدرتی ندارد و از هر جهت نیازمند پروردگاری است که مالک همۀ داراییهاست و بر هر چیزی توانا میباشد با خداوند آفریننده که مالک تمام مالک است و بر هر چیزی تواناست برابر است؟!.
بنابراین خداوند از مقام والای خویش تجلیل بعمل آورده و هر نوع حمد و ستایش را خاص خود قرار داد و فرمود: ﴿ٱلۡحَمۡدُ لِلَّهِ﴾هر نوع حمد و ستایش مخصوص خداست. انگار د راین سوال مطرح میشود که اگر اینطور است پس پرا مشرکان معبودان خود را با «الله» برابر قرار میدهند؟ به همین جهت فرمود: ﴿بَلۡ أَكۡثَرُهُمۡ لَا يَعۡلَمُونَ﴾بلکه بیشتر آنها نمیدانند، زیرا اگر واقعاً میدانستند بر ارتکاب شرک جرأت نمیکردند. و مثال دوم، ﴿رَّجُلَيۡنِ أَحَدُهُمَآ أَبۡكَمُ لَا يَقۡدِرُ عَلَىٰ شَيۡءٖ﴾مثال دو مرد است که یکی از آن دو گنگ است، نه میشنود و نه حرف میزند و بر انجام کمترین کاری تونایی ندارد. ﴿وَهُوَ كَلٌّ عَلَىٰ مَوۡلَىٰهُ﴾و او سربار صاحب و خواجۀ خویش است. پس خواجهاش به وی خدمت میکند و او نمیتواند کارهای خود را انجام دهد، پس چنین کسی از هر جهت کمبود دارد، آیا او با کسی است که به عدل و داد فرمان میدهد و بر راه راست قرار دارد و گفتارش عادلانه و درست است برابر میباشد؟ پس همانگونه که این دو مرد با هم برابر نیستند. کسی که به جای خدا پرستش میشود و توانایی انجام دادن کوچکترین کاری را ندارد و اگر خداوند به او قدرت ندهد هیچ کاری را نخواهد توانست انجام بدهد. با خداوند برابر نیست که جز عقل چیزی نمیفمراید و جز کاری که به خاطر آن مورد ستایش قرار میگیرد انجام نمیدهد.
آیهی ۷۷:
﴿وَلِلَّهِ غَيۡبُ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضِۚ وَمَآ أَمۡرُ ٱلسَّاعَةِ إِلَّا كَلَمۡحِ ٱلۡبَصَرِ أَوۡ هُوَ أَقۡرَبُۚ إِنَّ ٱللَّهَ عَلَىٰ كُلِّ شَيۡءٖ قَدِيرٞ٧٧﴾[النحل: ۷۷]. «و فقط خدا غیب آسمانها و زمین را میداند و بس، و کار قیمت به اندازۀ چشم برهم زدن یا کمتر از آن است، بیگمان خداوند بر هر کاری تواناست».
فقط خداوند غیب آسمانها و زمین را میداند، و جز او کسی پوشیدهها و نهانها و رازها را نمیداند. از جمله امور ناپیدا و پنهان دانستن قیامت است، پس هیچکس جز خدا نمیداند قیامت کی بر پا میشود، و وقوع قیامت به اندازۀ چشم بر هم زدن و یا کمتر از آن است، پس مردم از قبرهایشان بهسوی محشر و رستاخیز بلند میشوند و دیگر مهلتی داده نمیشود. ﴿إِنَّ ٱللَّهَ عَلَىٰ كُلِّ شَيۡءٖ قَدِيرٞ﴾بیگمان خداوند بر انجام هر کاری تواناست. پس زنده کردن مردگان از دایرۀ قدرت فراگیر الهی خارج نیست.
آیهی ۷۸:
﴿وَٱللَّهُ أَخۡرَجَكُم مِّنۢ بُطُونِ أُمَّهَٰتِكُمۡ لَا تَعۡلَمُونَ شَيۡٔٗا وَجَعَلَ لَكُمُ ٱلسَّمۡعَ وَٱلۡأَبۡصَٰرَ وَٱلۡأَفِۡٔدَةَ لَعَلَّكُمۡ تَشۡكُرُونَ٧٨﴾[النحل: ۷۸]. «و خداوند شما را از شکمهای مادرانتان بیرون آورد که چیزی نمیدانستید و او به شما گوش و چشم و دل داد تا سپاسگزاری کنید».
یعنی فقط خداوند این نعمتها را دادهاست، ﴿أَخۡرَجَكُم مِّنۢ بُطُونِ أُمَّهَٰتِكُمۡ لَا تَعۡلَمُونَ شَيۡٔٗا﴾و شما را از شکمهای مادرانتان بیرون آورد در حالی که چیزی نمیدانستید و توانایی انجام کاری را نداشتید، سپس او، ﴿جَعَلَ لَكُمُ ٱلسَّمۡعَ وَٱلۡأَبۡصَٰرَ وَٱلۡأَفِۡٔدَةَ﴾به شما گوش و چشم و دل داد. این سه عضو را به خاطر برتری و اهمیتشان بیان نمود، چون این اعضا کلید هر آگاهی و دانشی میباشند، زیرا هر آگاهی و دانشی که به انسان میرسد از طریق یکی از این سه وارد میشود،و گرنه سایر عضوها و تواناییهای ظاهری و با طنی را خداوند بخشیده است، و هریک را رفته رفته رشد میدهد تا به حالت تکامل خود برسند، و این بدان خاطر است که بندگان با به کار گرفتن این اعضا در راستای طاعت خدا عمل کنند و شکر او را به جای آورند و هرکس این عضوها را در مسیر معصیت خدا به کار ببرد حجتی علیه او خواهند بود. و چنین فردی نعمتهای خدا را با قبیحترین روش پاسخ داده است.
آیهی ۷۹:
﴿أَلَمۡ يَرَوۡاْ إِلَى ٱلطَّيۡرِ مُسَخَّرَٰتٖ فِي جَوِّ ٱلسَّمَآءِ مَا يُمۡسِكُهُنَّ إِلَّا ٱللَّهُۚ إِنَّ فِي ذَٰلِكَ لَأٓيَٰتٖ لِّقَوۡمٖ يُؤۡمِنُونَ٧٩﴾[النحل: ۷۹]. «آیا به پرندگان رام شده در فضای آسمان ننگریستهاند؟ آنها را کسی جز خدا نگاه نمیدارد، بیگمان در این (قدرت نمایی) برای کسانی که ایمان دارند نشانههاست».
این مایۀ عرت مومنان است، چون آنها از نشانهها و آیات الهی بهرهمند میشوند و در هر نشانهای میاندیشند، و اما غیر از مومنان به چنین نشانههایی از روی سرگرمی و غفلت مینگرند.
و آیه این مطلب را گوشزد میکند که خداوند پرندگان را طوری آفریده است که میتوانند پرواز نمایند سپس خداوند این هوای لطیف را برایشان مسخر نموده و به آنها توانایی حرکت در هوا را داده است و این دلیلی بر حکمت و آگاهی و علم گستردۀ الهی و کمال اقتدار اوست. فرخنده خدایی است پروردگار جهانیان!.
آیهی ۸۳- ۸۰:
﴿وَٱللَّهُ جَعَلَ لَكُم مِّنۢ بُيُوتِكُمۡ سَكَنٗا وَجَعَلَ لَكُم مِّن جُلُودِ ٱلۡأَنۡعَٰمِ بُيُوتٗا تَسۡتَخِفُّونَهَا يَوۡمَ ظَعۡنِكُمۡ وَيَوۡمَ إِقَامَتِكُمۡ وَمِنۡ أَصۡوَافِهَا وَأَوۡبَارِهَا وَأَشۡعَارِهَآ أَثَٰثٗا وَمَتَٰعًا إِلَىٰ حِينٖ٨٠﴾[النحل: ۸۰]. «و خداوند از خانههایتان برای شما آسایشگاه قرار داد، و از پوست چهارپایان چادرهایی برایتان قرار داده است که آنها را در روز جابجا شدنتان و در روز ماندنتان سبک مییابید، و از پشم و کرک و موی چهارپایان وسائل منزل و موجبات رفاه و آسیاش شما را فراهم کرده است، تا مدتی از آنها استفاده کنید».
﴿وَٱللَّهُ جَعَلَ لَكُم مِّمَّا خَلَقَ ظِلَٰلٗا وَجَعَلَ لَكُم مِّنَ ٱلۡجِبَالِ أَكۡنَٰنٗا وَجَعَلَ لَكُمۡ سَرَٰبِيلَ تَقِيكُمُ ٱلۡحَرَّ وَسَرَٰبِيلَ تَقِيكُم بَأۡسَكُمۡۚ كَذَٰلِكَ يُتِمُّ نِعۡمَتَهُۥ عَلَيۡكُمۡ لَعَلَّكُمۡ تُسۡلِمُونَ٨١﴾[النحل: ۸۱]. «و خداوند از چیزهایی که آفریده سایههایی را برایتان قرار داد، و از کوهها برای شما غارها قرار داد، و برایتان تن پوشهایی پدید آورد که شما را از گرما حفظ کند و تن پوشهایی که در جنگ محفوظتان میدارد، بدینگونه خدا نعمتش را به طور کامل به شما عطا میکند تا تسلیم و مطیع شوید».
﴿فَإِن تَوَلَّوۡاْ فَإِنَّمَا عَلَيۡكَ ٱلۡبَلَٰغُ ٱلۡمُبِينُ٨٢﴾[النحل: ۸۲]. «پس اگر آنان روی برتابند، وظیفۀ تو تنها تبلیغ آشکار است».
﴿يَعۡرِفُونَ نِعۡمَتَ ٱللَّهِ ثُمَّ يُنكِرُونَهَا وَأَكۡثَرُهُمُ ٱلۡكَٰفِرُونَ٨٣﴾[النحل: ۸۳]. «نعمت خدا را میشناسند (اما) سپس آن را انکار میکنند و بیشترشان کافر هستند».
خداوند نعمتهای خویش را به بندگان خود یادآور میشود و از آنها میخواهد تا سپاس وی را به جای بیاورند، و به آن اعتراف نمایند. بنابر این فرمود: ﴿وَٱللَّهُ جَعَلَ لَكُم مِّنۢ بُيُوتِكُمۡ سَكَنٗا﴾و خداوند از خانه و قصرها و منزلهایتان را محل آسایش شما قرار داده است، شما را از سرما و گرما محافظت نموده، و شما و فرزندان و کالاهایتان را میپوشانند، و دیگر فوایدی که خانهها دارند. ﴿وَجَعَلَ لَكُم مِّن جُلُودِ ٱلۡأَنۡعَٰمِ﴾و از پوست چهارپایان یا از موی و پشم و کرکی که بر پوست میروید، ﴿بُيُوتٗا تَسۡتَخِفُّونَهَا﴾چادرهایی برایتان ساخته است که آن را، ﴿يَوۡمَ ظَعۡنِكُمۡ وَيَوۡمَ إِقَامَتِكُمۡ﴾در سفر و حضرتان سبک مییابید، و به آیانی جابجا میکنید، و در جاهایی که قصد اقامت همیشگی را در آن ندارید به آسانی بر پا میکنید، و شما را از گرما و سرما و باران در امان داشته، و اثاثهایتان را از گزند باران محافظت میکند.
﴿وَمِنۡ أَصۡوَافِهَا وَأَوۡبَارِهَا وَأَشۡعَارِهَآ أَثَٰثٗا﴾و از پشم و کرک و موی چهارپایان وسائل منزل و موجبات رفاه و آسایش شما را فراهم کرده است، و این همۀ چیزهایی که از پشم و کرک و مو ساخته میشود از قبیل ساک و چمدانها، زیراندازها، لباسها، زینها و غیره را شامل میشود.
﴿وَمَتَٰعًا إِلَىٰ حِينٖ﴾تا مدتی در این دنیا از آنها بهرهمند شوید. پس آنچه ذکر شده از جملۀ چیزهایی هستند که خداوند توفیق ساخت و تهیۀ آنرا به بندگان داده است.
﴿وَٱللَّهُ جَعَلَ لَكُم مِّمَّا خَلَقَ ظِلَٰلٗا﴾و خداوند از چیزهایی که آفریده است و شما در آفرینش آن نقشی ندارید برایتان سآیهها قرار داد. مانند سایۀ درختان و کوهها و تپهها و امثال آن که انسانها از این سآیهها استفاده مینمایند ﴿وَجَعَلَ لَكُم مِّنَ ٱلۡجِبَالِ أَكۡنَٰنٗا﴾و از کوهها برایتان غارها قرار داد که شما را از سرما و گرما و باران و دشمن مصون میدارند، ﴿وَجَعَلَ لَكُمۡ سَرَٰبِيلَ تَقِيكُمُ ٱلۡحَرَّ﴾و برایتان تن پوشها و لباسهایی پدید آورد که شما را از گرما محافظت میکنند. و خداوند سردی را بیان نکرد، زیرا در دل اول این سوره نعمتهای اصلی بیان شدهاند و در پایان آن متمم و مکمل نعمتهای اصلی بیان میشوند، و حفاظت از سرما و از نعمتهای اصلی است، زیرا یک نیاز و ضرورت اساسی است، و خداوند در اول سوره آن را بیان نمود و فرمود: ﴿لَكُمۡ فِيهَا دِفۡءٞ وَمَنَٰفِعُ﴾[النحل: ۵]. مایۀ گرمای شما هستند و در آن منافعی دارید.
﴿وَسَرَٰبِيلَ تَقِيكُم بَأۡسَكُمۡ﴾و تن پوشها و لباسهایی برایتان پدید آورد که هنگام جنگ شما را از آسیب ضربات اسلحه مصون میدارد، مانند زرهها و امثال آن، و این چنین خداوند نعمت خویش را به طور کامل به شما عطا میکند. ـ چرا که نعمتهای بیشماری را به شما ارزانی نموده است ـ . ﴿لَعَلَّكُمۡ تُسۡلِمُونَ﴾تا وقتی نعمتهای خدا را یاد کردید و دیدید که نعمات و برکات الهی از هر سو شما را دربر گرفته است تسلیم شکوه و عظمت خدا شوید، و از دستور و فرمان او اطاعت کنید و نعمتهای خدا را در راستای اطاعت و فرمانبرداری از وی به کار بگیرد. پس فراوان بودن نعمتها موجب شکرگزاری بیشتر و ستایش خداوند بر این نعمتها است. اما ستمگران جز سرکشی و مخالفت چیزی را نمیدانند.
بنابراین خداوند در مورد ستمگران فرموده است: ﴿فَإِن تَوَلَّوۡاْ﴾و چنانچه پس از اینکه به نعتمها و آیات خداوند تذکر داده شدند، روی گردان شوند، ﴿فَإِنَّمَا عَلَيۡكَ ٱلۡبَلَٰغُ ٱلۡمُبِينُ﴾وظیفه تو تنها تبلیغ آشکار است. یعنی هدایت کردن و توفیق دادن آشکار بر تو لازم نیست، بلکه فقط از تو خواسته میشود که آنها را پند و اندرز بدهی، و آنها را بترسانی و ازن نافرمانی خدا بر حذر بداری، پس اگر وظیفهات را انجام دهی حساب آنها با خداست. زیرا آنان احسان را میبینند و نعمت خدا را میشناسند اما آن را انکار میکنند. ﴿وَأَكۡثَرُهُمُ ٱلۡكَٰفِرُونَ﴾و بیشترشان کافراند، و خیری در آنها وجود ندارد، و پی در پی آمدن نشانهها و آیات به آنها فایدهای نمیرساند، زیرا ضمیر و احساساتشان فاسد شده و اهدافی نادرست دارند و آنان خواهند دید که خداوند آدمهای سرکش، و کسانی را که شکر نعمتهایش را بهجای نمیآورند و از خدا و پیامبرش سرپیچی میکنند، چگونه سزا میدهد!.
آیهی ۸۷-۸۴:
﴿وَيَوۡمَ نَبۡعَثُ مِن كُلِّ أُمَّةٖ شَهِيدٗا ثُمَّ لَا يُؤۡذَنُ لِلَّذِينَ كَفَرُواْ وَلَا هُمۡ يُسۡتَعۡتَبُونَ٨٤﴾[النحل: ۸۴]. «و روزی که از هر امتی گواهی بر میانگیزیم، آنگاه که به کافران اجازه(ی عذر آوردن) داده نشده و از آنان خواسته نمیشود که با توبه و عمل صالح پروردگارشان را خشنود گردانند».
﴿وَإِذَا رَءَا ٱلَّذِينَ ظَلَمُواْ ٱلۡعَذَابَ فَلَا يُخَفَّفُ عَنۡهُمۡ وَلَا هُمۡ يُنظَرُونَ٨٥﴾[النحل: ۸۵]. «و هنگامیکه ستمگران عذاب را ببینند (عذابشان) از آنان کاسته نمیشود و آنان مهلت نمییابند».
﴿وَإِذَا رَءَا ٱلَّذِينَ أَشۡرَكُواْ شُرَكَآءَهُمۡ قَالُواْ رَبَّنَا هَٰٓؤُلَآءِ شُرَكَآؤُنَا ٱلَّذِينَ كُنَّا نَدۡعُواْ مِن دُونِكَۖ فَأَلۡقَوۡاْ إِلَيۡهِمُ ٱلۡقَوۡلَ إِنَّكُمۡ لَكَٰذِبُونَ٨٦﴾[النحل: ۸۶]. «و هنگامیکه مشرکان انبازهایشان را میبینند، میگویند: پروردگارا! اینان انبازهای ما هستند که آنان را به جای تو میخواندیم، (انبازان) به آنان پاسخ داده و میگویند: به راستی شما دروغگوئید».
﴿وَأَلۡقَوۡاْ إِلَى ٱللَّهِ يَوۡمَئِذٍ ٱلسَّلَمَۖ وَضَلَّ عَنۡهُم مَّا كَانُواْ يَفۡتَرُونَ٨٧﴾[النحل: ۸۷]. «و آن روز در برابر خداوند تسلیم شوند و آنچه را که میبافتند از آنان گم و ناپیدا میشود».
خداوند از حالت کافران در روز قیامت خبر داده و میفرماید عذری از آنها پذیرفته نمیشود، و عذاب از آنان رفع نمیگردد، و همانا کسانیکه شریک خدا ساخته بودند از آنان بیزای میجویند، و ایشان به کفر و دروغ بستن به خدا اعتراف مینمایند. پس خداوند فرمود: ﴿وَيَوۡمَ نَبۡعَثُ مِن كُلِّ أُمَّةٖ شَهِيدٗا﴾و روزی که از هر امتی شاهدی بر میانگیزیم، که بر آنها و بر کارهایشان گواهی میدهد. این شاهد گواهی میدهد که آنها دعوتگر هدایت را چه پاسخی دادند و گواهانی را که خداوند بر میانگیزد، پاکترین و عادلترین گواهاناند، و آنها پیامبران هستند، همان کسانی که چون شهادت دهند حجت خداوند بر مردم پایان مییابد. ﴿ثُمَّ لَا يُؤۡذَنُ لِلَّذِينَ كَفَرُواْ﴾و به کافران اجازۀ عذر آوردن داده نمیشود، زیرا عذر آوردن آنها دروغنی است و به آنها فایدهای نمیرساند، و نیز اگر بخواهند به دنیا برگردند تا آنچه را که از دست دادهاند جبران نمایند، خواستۀ آنان مورد پذیرش خدا واقع نمیشود، بلکه بیدرنگ به عذاب سختی گرفتار میگردند که از آن کا سته نمیشود. نی زبه آنها مهلت داده نمیشود که در راستای رهانیدن خود از عذاب الهی دست به اقدامی بزنند، چون اعمال نیک آنها آنقدر اندک و ناچیز ا ست که میتوان آن را در چند موردی خلاصه کرد و بر شمرد، و خود نیز به ناچیز بودن آن اقرار مینمایند و رسوا میشوند.
﴿وَإِذَا رَءَا ٱلَّذِينَ أَشۡرَكُواْ شُرَكَآءَهُمۡ﴾و در روز قیامت هنگامیکه مشرکان شریکها و انبازهایشان را میبینند، و باطل بودن آنها محرز میگردد، به گونهای که نمیتانند این حقیقت را انکار کنند، ﴿قَالُواْ رَبَّنَا هَٰٓؤُلَآءِ شُرَكَآؤُنَا ٱلَّذِينَ كُنَّا نَدۡعُواْ مِن دُونِكَ﴾میگویند: پروردگارا! اینان شریکان ما هستند که آنان را به جای تو میپرستیدیم، و به فریاد میخواندیم. اینک نمیتوانند هیچ سودی به ما برسانند و نمیتوانند شفاعتی بکنند، پس خودشان باطل بودن آنها را خاطرنشان میکنند و به آنها کفر میورزند، و دشمنی و نقرت میان آنها و معبودانشان آشکار میگردد. ﴿فَأَلۡقَوۡاْ إِلَيۡهِمُ ٱلۡقَوۡلَ﴾شریکانشان در پاسخ به آنها میگویند: ﴿إِنَّكُمۡ لَكَٰذِبُونَ﴾شما دروغ میگفتید که ما را شریک خدا قرار دادید، و ما را همراه خدا پرستش کردید، ما شما را به این کار فرمان ندادیم و چنین نپنداشتیم که شایستۀ عبادت هستیم. پس سرزنش و ملامت بر شما بادا!.
در این هنگام در پیشگاه خدا سر تسلیم فرود میآورند و در برابر حکم او سر مینهند و میدانند که آنها سزاوار عذاب هستند. ﴿وَضَلَّ عَنۡهُم مَّا كَانُواْ يَفۡتَرُونَ﴾و آنچه به افترا میبستند از آنان گم و ناپیدا میشود، پس وارد جهنم میشوند. در حالی که از خود بیزارند و دلهایشان سرشار از ستایش پروردگار است، و میدانند که آنها جز به خاطر کارهایی که کردهاند مجازات نشدهاند.
آیهی ۸۸:
﴿ٱلَّذِينَ كَفَرُواْ وَصَدُّواْ عَن سَبِيلِ ٱللَّهِ زِدۡنَٰهُمۡ عَذَابٗا فَوۡقَ ٱلۡعَذَابِ بِمَا كَانُواْ يُفۡسِدُونَ٨٨﴾[النحل: ۸۸]. «کسانی که کفر ورزیدند و (مردم را) از راه خدا بازداشتند به سزای آنکه فساد میکردند عذابی بر عذابشان میافزاییم».
خداوندمتعال در این آیه عاقبت و سرانجام مجرمان را بیان میدارد، آنها که کفر ورزیدند و آیات خدا را تکذیب کردند و با پیامبران خدا مبارزه نمودند، و مردم را از راه خدا بازداشتند و دعوتگرانی بهسوی گمراهی گردیدند، پس سزاوار عذابی چند برابر شدند، چرا که جرمشان بسیار زیاد بود و در زمین خدا فساد کردند.
آیه ۸۹:
﴿وَيَوۡمَ نَبۡعَثُ فِي كُلِّ أُمَّةٖ شَهِيدًا عَلَيۡهِم مِّنۡ أَنفُسِهِمۡۖ وَجِئۡنَا بِكَ شَهِيدًا عَلَىٰ هَٰٓؤُلَآءِۚ وَنَزَّلۡنَا عَلَيۡكَ ٱلۡكِتَٰبَ تِبۡيَٰنٗا لِّكُلِّ شَيۡءٖ وَهُدٗى وَرَحۡمَةٗ وَبُشۡرَىٰ لِلۡمُسۡلِمِينَ٨٩﴾[النحل: ۸۹]. «و روزی که درمیان هر امتی گواهی از خودشان بر آنان بر میانگیزیم و تو را بر اینان گواه میگیریم، و کتاب را بر تو نایل کردیم که بیانگر همه چیز و وسیلۀ هدایت و مایۀ رحمت و مژده رسان مسلمانان است».
خداوند متعال در آیات قبل بیان کرد که در میان هر امتی گواهی را بر میانگیزد، اینجا نیز همان مطلب را بیان کرد و از میان گواهان، پیامبر گرامی اسلام را بهطور ویژه بیان نمود و فرمود : ﴿وَجِئۡنَا بِكَ شَهِيدًا عَلَىٰ هَٰٓؤُلَآءِ﴾و تو را بر امتت گواه میگیریم تا بر خیر و شر آنها گواهی دهی. و این از کمال عدل الهی است که هر پیامبری بر امتش گواهی دهد، چون هر یک در مورد اعمال امتش بیشتر از دیگران آگاهی دارد و در مورد امتش مهربانتر و منصفتر از دیگران است، و از آن جا که نسبت به آنها مهربان است به آنچه که نکردهاند گواهی نمیدهد، و این مانند فرمودۀ الهی است که میفرماید: ﴿وَكَذَٰلِكَ جَعَلۡنَٰكُمۡ أُمَّةٗ وَسَطٗا لِّتَكُونُواْ شُهَدَآءَ عَلَى ٱلنَّاسِ وَيَكُونَ ٱلرَّسُولُ عَلَيۡكُمۡ شَهِيدٗا﴾[البقرة: ۱۴۳]. «و این چنین شما را امتی میانه قرار دادهایم تا بر مردم گواه باشید و پیامبر (نیز) بر شما گواه خواهد بود».
و خداوند متعال فرموده است: ﴿فَكَيۡفَ إِذَا جِئۡنَا مِن كُلِّ أُمَّةِۢ بِشَهِيدٖ وَجِئۡنَا بِكَ عَلَىٰ هَٰٓؤُلَآءِ شَهِيدٗا٤١ يَوۡمَئِذٖ يَوَدُّ ٱلَّذِينَ كَفَرُواْ وَعَصَوُاْ ٱلرَّسُولَ لَوۡ تُسَوَّىٰ بِهِمُ ٱلۡأَرۡضُ﴾[النساء: ۴۱-۴۲]. «پس چگونه است آنگاه که از هر امتی گواهی آوردیم و تو را به اینها گواه گیریم، در آن روز کسانی که کفر ورزیده و از پیامبر فرمان نبردهاند دوست دارند که با خاک یکسان شوند».
﴿وَنَزَّلۡنَا عَلَيۡكَ ٱلۡكِتَٰبَ تِبۡيَٰنٗا لِّكُلِّ شَيۡءٖ﴾و کتاب را بر تو نازل کردیم که بیانگر هر چیزی در اصول و فروع دین و احکام هر دو جهان است و همۀ آنچه که بندگان بدان نیاز دارند در آن و به طور کامل و با کلماتی واضح و مفاهیمی بزرگ بیان شده است.
حتی خداوند در این کتاب امور بزرگی را ـ که قلب به آن نیاز دارد و در هر زمانی باید آن را یاد کند و در هر لحظهای آن را تکرار نماید ـ با کلمات مختلف و دلایل متنوعی بازگو مینما ید تا در دلها جای گیرد و خیر و نیکی را بر حسب ثبوت آن ر دل به بار آورد.
و خداوند در کلمات اندکی، مفاهیم زیادی را جمع مینماید به گونهای که کلمه به مانند قاعده و اساس قرار گرفته و مفاهیم فراوانی از آن متفرع میشود. شما به آیهای که بعد از این آیه میآید دقت کنید که در آن انواع فرمانها و ناهی جمع شده است. پس چون این قرآن بیانگر هر چیزی است، حجت خدا بر همۀ بندگان است و بر همین اساس ستمگران دیگر دلیلی نخواهند داشت، و مسلمین از آن منتفع میگردند. پس مایۀ هدایت آنها شده و به وسیلۀ آن به امور دینی و دنیایی خود راهیاب میشوند. و رحمتی است برای آنان ایمان و به وسیلۀ آن تمام خیر و خوبیهای دنیا و آخرت را به دست میآورند.
و هدایت همان علم مفید و عمل صالحی است که مسلمین بدان دست یافتهاند، و رحمت همان پاداش نیک دنیا و آخرت است که در نتیجۀ علم مفید و عمل صالح به دست میآورند، مانند صلاح قلب و آرامش آن و نیز مانند عقل کامل که جز با تربیت پرورش آن در پرتو مفاهیم قرآن که بزرگترین و برترین مفاهیم هستند به کمال نمیرسد، و نیز مانند اعمال درست و اخلاق نیکو و روزی زیاد و پیروزی بر دشمنان در سخن و در عمل، و به دست آوردن رضای خدا و بهشت الهی که نعمتهایی که جز پروردگار مهربان کسی آن را نمیداند و همگی در سایۀ علم مفید و عمل صالح به دست میآیند.
آیهی ۹۰:
﴿إِنَّ ٱللَّهَ يَأۡمُرُ بِٱلۡعَدۡلِ وَٱلۡإِحۡسَٰنِ وَإِيتَآيِٕ ذِي ٱلۡقُرۡبَىٰ وَيَنۡهَىٰ عَنِ ٱلۡفَحۡشَآءِ وَٱلۡمُنكَرِ وَٱلۡبَغۡيِۚ يَعِظُكُمۡ لَعَلَّكُمۡ تَذَكَّرُونَ٩٠﴾[النحل: ۹۰]. «به راستی خداوند به دادگری و نیکوکاری و بخشش به خویشاوندان فرمان میدهد و از کار زشت و ناپسند و تجاوز باز میدارد و شما را اندرز میدهد تا اینکه پند بگیرید».
عدالت و دادگری که خداوند به آن دستور میدهد شامل دادگری در حق او و در حق بندگانش میباشد. و بنده باید تمام حقوق مالی و بدنی را که خداوند در حق خود و بندگانش بر او واجب نموده است، ادا کند و با مردم به عدالت کامل رفتار نماید. پس هر حاکم و فرمانروایی باید تمام حقوق ملت و رع یت خود را بپردزاد، خواه فرمانروا حکومت باشد یا ریاست قضاوت را به دست داشته، یا نیات و نمایندگی حاکم یا قاضی را عهده دار باشد.
خداوند عدالت و دادگری را در کتابش و نیز توسط پیامبرش بر مردم فرض نموده و به آنان دستور داده تا عدالت را پیشه کنند. و از جمله عدالت این است که در خرید و فروش وسایل داد و ستدها، تمام حقی را که برگردن توست بپردازی. و نباید از حق مردم بکاهی و آنها را فریب بدهی و به آنها ستم کنی.
پس رعایت عدالت در تمامی کارها واجب است و احسان، فضیلت و ارزشی مستحب میباشد. مانند فایده و رساندن به مردم با مال و بدن و بهرهمند ساختن آنها به وسیلۀ علم و دانش و دیگر انواع خدمات و فایدهها، و حتی نیکی با چهارپایانی که گوشتشان خورده میشود و دیگر حیوانات در زمرۀ احسان است و خداوند بخشیدن و کمک کردن به خویشاوندان را به طور ویژه بیان کرد، گرچه به صورت کلی خویشاوندان هم شاملاند، ولی خداوند خواسته است بر حقوق آنها تأکید کرده و بیان نماید که باید صلۀ رحم آنها را برقرار داشت و با آنها به نیکی رفتار نمود و در این زمینه کوشا بود.
و دراین امر همۀ نزدیکان و خویشاوندان داخلاند، اما هرکس که نزدیکتر است به نیکی کردن سزوارارتر است. ﴿وَيَنۡهَىٰ عَنِ ٱلۡفَحۡشَآءِ﴾و از زشتیها باز میدارد، و آن هر گناه بزرگی است که شریعتها و سرشتها آن را زشت قرار دادهاند، مانند شرک ورزیدن به خدا و کشتن مردم به ناحق، و زنا و سرقت و خود بزرگ بینی و تکبر و حقیر دانستن مردم، و دیگر زشتیها. و هر گناه و معصیتی در حق خدا در این داخل است.
و خدا آدمی را از تجاوز باز میدارد، و تجاوز هر نوع پایمال کردن حقوق مردم را شامل میشود. ریختن خون و آبروی مردم و خوردن مال آنان به ناحق ار مصادیق تجاوز میباشد.
پس ای آیه تمامی دستورات و نواهی را دربرگرفته، و هیچ چیزی باقی نمانده مگر در آن داخل است، و این قاعدهای است که سایر جزئیات را دربر میگیرد. پس هر مسئلهای که مشتمل بر دادگری، احسان، یا بخشش به خویشان باشد از جمله چیزهایی است که خداوند به آن فرمان داده است. و هر مسئلهای که مشتمل بر منکر یا تجاوز باشد خداوند از آن باز میدارد. و به وسیلۀ آن این، خوبی آنچه که از آن نهی کرده است معلوم میشود و گفتههای مردم در پرتو این قاعده سنجیده میشوند، و سایر حالات به آن برگردانده میشود پس با برکت است آن ذاتی که سخنش هدایت و شفا و نور و فرقان هر چیزی است. بنابر این فرمود: ﴿يَعِظُكُمۡ﴾و به وسیلۀ آنچه در کتابش برایتان بیان نموده است شما را اندرز میدهد، و شما را به آنچه که صلاح و بهبودیتان در آن نهفته است دستور میدهد، و از آنچه به زیان شماست باز میدارد. ﴿لَعَلَّكُمۡ تَذَكَّرُونَ﴾تا آنچه را که به شما اندرز میدهد به یاد آورید و بفهیمد و در آن بیاندیشید. پس هرگاه آن را به یاد آورید و فهمیدید و به مقتضای آن عمل کردید، به سعادت و خوشبختی دنیا و آخرت دست مییابید، چنان سعادتی که هیچ شقاوت و بدبختی با آن همراه نیست. پس چون به آنچه که در اصل شرع واجب است، امر نمود، دستور داد به آنچه که بنده بر خود واجب گردانده است وفا شود و فرمود.
آیه ۹۲-۹۱:
﴿وَأَوۡفُواْ بِعَهۡدِ ٱللَّهِ إِذَا عَٰهَدتُّمۡ وَلَا تَنقُضُواْ ٱلۡأَيۡمَٰنَ بَعۡدَ تَوۡكِيدِهَا وَقَدۡ جَعَلۡتُمُ ٱللَّهَ عَلَيۡكُمۡ كَفِيلًاۚ إِنَّ ٱللَّهَ يَعۡلَمُ مَا تَفۡعَلُونَ٩١﴾[النحل: ۹۱]. «و به پیمان خدا چون عهد بستید وفا کنید و سوگندها را پس از تأکید آن نشکنید در حالیکه خدا را بر خود نگهبان ساختهاید، خداوند آنچه را که میکنید، میداند».
﴿وَلَا تَكُونُواْ كَٱلَّتِي نَقَضَتۡ غَزۡلَهَا مِنۢ بَعۡدِ قُوَّةٍ أَنكَٰثٗا تَتَّخِذُونَ أَيۡمَٰنَكُمۡ دَخَلَۢا بَيۡنَكُمۡ أَن تَكُونَ أُمَّةٌ هِيَ أَرۡبَىٰ مِنۡ أُمَّةٍۚ إِنَّمَا يَبۡلُوكُمُ ٱللَّهُ بِهِۦۚ وَلَيُبَيِّنَنَّ لَكُمۡ يَوۡمَ ٱلۡقِيَٰمَةِ مَا كُنتُمۡ فِيهِ تَخۡتَلِفُونَ٩٢﴾[النحل: ۹۲]. «و مانند آن (زنی) نباشید که رشتۀ خود را پس از محکم تایبدن از هم وا میکرد، شما نباید سوگندهایتان را درمیان مایۀ فریب سازید تا گروهی از گروهی دیگر (از لحاظ داشتن امکانات) فزونتر گردد. جز این نیست که خداوند شما را به آن میآزماید، و به یقین روز قیامت آنچه را که در آن اختلاف میورزیدید برایتان روشن خواهد ساخت».
این دو آیه همۀ عهدهایی را که بنده با پروردگارش بسته، از قبیل عبادتها و نذرها و سوگندهای که مبنی بر انجام دادن کار نیک خورده است شامل میشود. و نیز پیمانی را که بنده با کسی دیگر میبندد و عدهای که بنده به کسی دیگر میدهد و آن را بر خود استوار میگرداند شامل میشود. پس بر بنده لازم است که در همۀ این موارد به عهد و سگوند خود وفا کند، و در صورت توانایی آنرا به طور کامل به اتمام رساند. بنابر این خداوند از شکستن عهد و سوگند نهی کرده و فرموده است: ﴿وَلَا تَنقُضُواْ ٱلۡأَيۡمَٰنَ بَعۡدَ تَوۡكِيدِهَا﴾و پس از آنکه به نام خدا سوگند خوردید آن را نشکنید. ﴿وَقَدۡ جَعَلۡتُمُ ٱللَّهَ عَلَيۡكُمۡ كَفِيلًا﴾در حالیکه شما ای دو طرفی که پیمان بستهاید خدا را بر خود نگهبان و مراقب قرار داده اید. پس برای شما جایز نیست به آنچه که خداوند را در آن ضامن قرار دادهاید عمل نکنید، زیرا اگر به آن پایبند نباشید و بدان وفا نکنید این کار باعث ترک تعظیم خداوند را کفیل و نگهبان خویش قرار دادهای رضایت داده و قانع شده است. پس همانطور که طرف دیگر شما را امین قرارداده و نسبت به شما حسن ظن دارد شما نیز باید به آنچه گفتهای و برخود استوار و موکد نمودهای وفا بکنی. ﴿إِنَّ ٱللَّهَ يَعۡلَمُ مَا تَفۡعَلُونَ﴾بیگمان خداوند میداند آنچه را که میکنید، پس هر عمل کنندهای را طبق عملش و بر حسب نیت و هدفش سزا و جزا میدهد. ﴿وَلَا تَكُونُواْ﴾و در شکستن پیمانهایشان از شتترین الگو پیروی نکنید، الگویی که بر زشتی و نادانی انجامدهندۀ آن دلالت مینماید، و آن نمونه ﴿كَٱلَّتِي نَقَضَتۡ غَزۡلَهَا مِنۢ بَعۡدِ قُوَّةٍ﴾زنی است که رشتههای خود را محکم میتابیدو پس از آن کاملاً تابیده شده و محکم میگردیدند، رشتۀ خود را از هم وامی کرد، پس هم در تابیدن خسته شد و هم در واکردن رشتهها. پس جز ناکامی و خستگی و بر خردی سودی نبرد. همچنین کسی که پیمان خود را بشکند ستمگر و جاهل و بیخرد است و در دین و جوانمردی کمبود دارد، و همانند این زن میباشد. ﴿تَتَّخِذُونَ أَيۡمَٰنَكُمۡ دَخَلَۢا بَيۡنَكُمۡ أَن تَكُونَ أُمَّةٌ﴾شما نباید سوگندهایتان را درمیان مایۀ فریب سازید تا گروهی از گروهی دیگر فزونتر گردد. یعنی شایسته نیست که سوگند موکد بخورید و برای شکستن آن منتظر فرصت باشید، به گونهای که کسی که سوگند خورده است، اگر از نظر امکانات مادی و ضعیف باشد به سوگند خود وفا کند، اما نه به خاطر تعظیم سوگندی که خورده است، بلکه به خاطر ناتوانی در پرداخت جریمۀ نقض کردن سوگندش به ان وفا میکند اما چنانچه کسی که سوگند خورده است از نظر امکانات مادی قوی باشد، و ببیند که شکستن سوگند به سود اوست بدون توجه به پیمان خدا و سوگند خود آن را میشکند. همهی این کارها به تبعیت از هواهای نفس و تقدیم آن بر آنچه خدا از آنان خواسته است صورت میگیرد. نیز این کار بدان جهت صورت میگیرد که هوای نفسانی بر مروت انسانی و اخلاقی پسندیده تقدیم داشته شده است، تا گروهی بر گروهی دیگر در تعداد و نیرو بیشتر گردد. ﴿إِنَّمَا يَبۡلُوكُمُ ٱللَّهُ بِهِ﴾بدون شک خداوند با وفای به عهد، شما را مورد آزمایش قرار میدهد، زیرا خداوند اسبابی را تدارک دیده است که به وسیلۀ آن راستگویی وفادار را مورد آزمایش قرار میدهد و او را از فاسق بدبخت متمایز مینماید. ﴿وَلَيُبَيِّنَنَّ لَكُمۡ يَوۡمَ ٱلۡقِيَٰمَةِ مَا كُنتُمۡ فِيهِ تَخۡتَلِفُونَ﴾و قطعاً خداوند در روز قیامت آنچه را که در آن اختلاف میورزید برایتان آشکار میسازد. پس هرکس را طبق عملش مجازات مینماید و عهد شکن و فریبکار را خوار میگرداند.
آیهی ۹۳:
﴿وَلَوۡ شَآءَ ٱللَّهُ لَجَعَلَكُمۡ أُمَّةٗ وَٰحِدَةٗ وَلَٰكِن يُضِلُّ مَن يَشَآءُ وَيَهۡدِي مَن يَشَآءُۚ وَلَتُسَۡٔلُنَّ عَمَّا كُنتُمۡ تَعۡمَلُونَ٩٣﴾[النحل: ۹۳]. «و اگر خداوند میخواست شما را امتی واحد قرار میداد، ولی هرکس را که بخواهد گمراه مینماید و هرکس را که بخواهد هدایت میکند، و به طور قطع از آنچه میکردید پرسیده خواهید شد».
﴿وَلَوۡ شَآءَ ٱللَّهُ﴾و اگر خداوند میخواست همه مردم را بر هدایت جمع مینمود و آنان را ﴿أُمَّةٗ وَٰحِدَةٗ﴾یک امت قرار میداد، اما تنها خداست که هدایت مینماید و گمراه میسازد و هدایت کردن و گمراه نمودن کار اوست و تابع حکمت و عمل او میباشد، به فضل خویش، هدایت را به کسی میبخشد که مستحق آن است و کسی را که سزاوار هدایت نیست بر اساس عدالت خویش از آن محروم مینماید. ﴿وَلَتُسَۡٔلُنَّ عَمَّا كُنتُمۡ تَعۡمَلُونَ﴾واز خیر و شری که میکردید پرسیده خواهید شد، و خداوند به طور کامل و به منصفانهترین وجه شما را بر آن سزا و جزا میدهد.
آیه ۹۴:
﴿وَلَا تَتَّخِذُوٓاْ أَيۡمَٰنَكُمۡ دَخَلَۢا بَيۡنَكُمۡ فَتَزِلَّ قَدَمُۢ بَعۡدَ ثُبُوتِهَا وَتَذُوقُواْ ٱلسُّوٓءَ بِمَا صَدَدتُّمۡ عَن سَبِيلِ ٱللَّهِ وَلَكُمۡ عَذَابٌ عَظِيمٞ٩٤﴾[النحل: ۹۴]. «و سوگندهایتان را در میان خود وسیلۀ فریب قرار ندهید تا (مبادا) قدمی پس از استواریاش بلغزد، و به سبب جلوگیری از راه خدا عذاب بزرگی را بچشید و در آخرت عذاب بزرگی داشته باشید».
﴿وَلَا تَتَّخِذُوٓاْ أَيۡمَٰنَكُمۡ دَخَلَۢا بَيۡنَكُمۡ﴾و سوگندها و پیمانهایتان را تابع خواستها خود مسازید، هرگاه خواستید به آن وفا کنید و هرگاه دلتان خواست آن را بکشنید، زیرا اگر چنین کنید گامهایتان پس از استوار شدن بر راه راست میلغزد. ﴿وَتَذُوقُواْ ٱلسُّوٓءَ﴾و عذابی را بچشید که شما را ناگوار آید و به غم و اندوه اندازد ﴿بِمَا صَدَدتُّمۡ عَن سَبِيلِ ٱللَّهِ﴾به سبب جلوگیری شما از راه خدا، بدانگاه که گمراه شدید و دیگران را گمراه نمودید، ﴿وَلَكُمۡ عَذَابٌ عَظِيمٞ﴾و در آخرت عذابی بزرگ و چند برابر خواهید داشت.
آیهی ۹۷-۹۵:
﴿وَلَا تَشۡتَرُواْ بِعَهۡدِ ٱللَّهِ ثَمَنٗا قَلِيلًاۚ إِنَّمَا عِندَ ٱللَّهِ هُوَ خَيۡرٞ لَّكُمۡ إِن كُنتُمۡ تَعۡلَمُونَ٩٥﴾[النحل: ۹۵]. «و پیمان خدا را به بهای اندک نفروشید، بیگمان آنچه نزد خداست همان برای شما بهتر است اگر بدانید».
﴿مَا عِندَكُمۡ يَنفَدُ وَمَا عِندَ ٱللَّهِ بَاقٖۗ وَلَنَجۡزِيَنَّ ٱلَّذِينَ صَبَرُوٓاْ أَجۡرَهُم بِأَحۡسَنِ مَا كَانُواْ يَعۡمَلُونَ٩٦﴾[النحل: ۹۶]. «آنچه نزد شماست از میان میرود و آنچه نزد خداست ماندگار و باقی است و به شکیبایان به (حسب) نیکوترین آنچه میکردند پاداش میدهیم».
﴿مَنۡ عَمِلَ صَٰلِحٗا مِّن ذَكَرٍ أَوۡ أُنثَىٰ وَهُوَ مُؤۡمِنٞ فَلَنُحۡيِيَنَّهُۥ حَيَوٰةٗ طَيِّبَةٗۖ وَلَنَجۡزِيَنَّهُمۡ أَجۡرَهُم بِأَحۡسَنِ مَا كَانُواْ يَعۡمَلُونَ٩٧﴾[النحل: ۹۷]. «هر کس چه زن و چه مرد کار شایسته انجام دهد و مؤمن باشد بدو زندگی پاکیزه و خوشایندی میبخشیم و پاداششان را طبق بهترین کارهایشان خواهیم داد».
خداوند متعال بندگانش را از شکستن پیمانها و سوگندهایشان به خاطر برخورداری از منافع دنیا بر حذر داشته و میفرماید: ﴿وَلَا تَشۡتَرُواْ بِعَهۡدِ ٱللَّهِ ثَمَنٗا قَلِيلًا﴾و پیمان خدا را به بهای اندک نفروشید، و به خاطر دنیا آن را نشکنید، بلکه به آن وفادار باشید. ﴿إِنَّمَا عِندَ ٱللَّهِ﴾همانا پاداشی که در دنیا و آخرت نزد خداست برای کسی که خشنودی خدا را بر هر چیز ترجیح داده و به پیمان خدا وفا نموده است، ﴿هُوَ خَيۡرٞ﴾اگر متاع فانی دنیا بهتر است ﴿إِن كُنتُمۡ تَعۡلَمُونَ﴾اگر شما بدانید.
نعمتهای که نزد شماست فانی و ناپایدار است و آنچه نزد خدا میباشد ماندگار و باقی است، بنابر این آنچه را که ماندگار و باقی است بر آنچه که از بین میرود ترجیح دهید، زیرا آنچه شما دارید گرچه خیلی زیاد هم باشد، ﴿يَنفَدُ﴾از میان میرود و فنا میشود ﴿وَمَا عِندَ ٱللَّهِ بَاقٖ﴾و آنچه نزد خداوند است باقی میماند و از بین نمیرود. پس هرکس چیز فانی و بیارزش را بر آنچه که ماندگار و با ارزش است ترجیح میدهد عاقل نیست. و این مانند فرمودۀ الهی است که فرموده است: ﴿بَلۡ تُؤۡثِرُونَ ٱلۡحَيَوٰةَ ٱلدُّنۡيَا١٦ وَٱلۡأٓخِرَةُ خَيۡرٞ وَأَبۡقَىٰٓ١٧﴾[الأعلى: ۱۶-۱۷]. «بلکه زندگی دنیا را ترجیح میدهید حال آنکه آخرت بهتر و ماندگارتر است». ﴿وَمَا عِندَ ٱللَّهِ خَيۡرٞ لِّلۡأَبۡرَارِ﴾[آل عمران: ۱۹۸]. «و آنچه نزد خداوند است برای نیکوکاران بهتر است». دراین آیات آدمی به زهد و بیتوجهی به دنیا تشویق شده، به ویژه زهدی که بر بندگان لازم است و آن زهد در اموری است که به زیان بنده میباشد، و باعث میشود بنده بدان مشغول شود و خداوند را فراموش کند، و آن را بر حق خدا مقدم دارد. پس چنین زهدی واجب است.
و از اسباب زهد یکی این است که بنده لذتهای دنیا و شهوتهای آن را با خوبیهای آخرت مقایسه نماید، و چون دنیا و آخرت را با یکدیگر مقایسه نماید چنان فرقی و تفاوتی میان این دو بیند که او را وادار کند تا آنچه را که برتر است ترجیح دهد.
زهدی که در مورد پسند خدا و پیامبر است آن نیست که آدمی تنها به عبادتهایی از قبیل نماز و روزه و روی آورد که نفع و سودشان فقط عادی انجام دهنده میگردد، بلکه زاهد واقعی کسی است که به اندازۀ توانایی خود دستورات ظاهری و باطنی شریعت را انجام دهد و با گفتار و کردار بهسوی خدا و دین خدا دعوت دهد.
پس زهد حقیقی به معنی فاصله گرفتن از چیزی است که نه به سود د ین است و نه به سود دنیا، و اینکه آدمی به چیزی علاقهمند باشد و در مسیرش تلاش کند که برای او مفید است.
﴿وَلَنَجۡزِيَنَّ ٱلَّذِينَ صَبَرُوٓاْ أَجۡرَهُم بِأَحۡسَنِ مَا كَانُواْ يَعۡمَلُونَ﴾و به کسانیکه بر طاعت خدا بردباری کردند و خویشتن را از نافرمانی و معصیت او باز داشتند و به شهوات نیالودند، پادششان را بهتر و زیباتر از آنچه میکردند میدهیم، یک نیکی ده برابر میشود و تا هفتصد برابر افزایش مییابد و بیش از آن نیز افزایش مییابد. و خداوند پاداش کسی را که عملی خوب انجام دهد ضایع نمیکند. بنابراین، پاداش دنیوی و خروی کسانی را که عمل نیک انجام دهند بیان نموده و فرمود:
﴿مَنۡ عَمِلَ صَٰلِحٗا مِّن ذَكَرٍ أَوۡ أُنثَىٰ وَهُوَ مُؤۡمِنٞ﴾هرکس ـ چه زن و چه مرد ـ کار شایسته انجام دهد و مومن باشد به او زندگی پاک و گوارایی میبخشیم. پس ایمان برای صحت و پذیرفته شدن اعمال صالح شرط است، بلکه اعمال بدون ایمان، صالح و شایسته نامیده نمیشود، زیرا ایمان اقتضا مینماید تا انسان کار شایسته انجام دهد. ایمان یعنی تصدیق قطعی و باور راستین، که ثمرهی آن اعمال واجب و مستحب جوارح است. پس هرکس ایمان داشته باشد و کار شایسته انجام دهد، ﴿فَلَنُحۡيِيَنَّهُۥ حَيَوٰةٗ طَيِّبَةٗ﴾به او زندگی گوارا و خوشایندی میبخشیم و به گونهای که قلب او سرشار از آرامش میگردد و از هر تشویق و پریشانی مصون خواهد بود و خداوند روزی پاکی را از جایی که گمان نمیبرد به او میدهد.
﴿وَلَنَجۡزِيَنَّهُمۡ أَجۡرَهُم بِأَحۡسَنِ مَا كَانُواْ يَعۡمَلُونَ﴾و در روز قیامت پاداششان را بر حسب بهترین عملی که انجام میدادند، میدهیم و آنها را با انواع لذتها و شادیهایی که هیچ چشمی مانند آن را ندیده و هیچ گوشی اخبار آنرا نشنیده و به قلب هیچ انسانی خطور نکرده است پاداش میدهیم پس خداوند به چنین کسی در دنیا و آخرت خوبی و نیکی میکند.
آیه ۱۰۰-۹۸:
﴿فَإِذَا قَرَأۡتَ ٱلۡقُرۡءَانَ فَٱسۡتَعِذۡ بِٱللَّهِ مِنَ ٱلشَّيۡطَٰنِ ٱلرَّجِيمِ٩٨﴾[النحل: ۹۸]. «پس هنگامیکه خواستی قرآن بخوانی از (شر) شیطان رانده شده به خدا پناه ببر».
﴿إِنَّهُۥ لَيۡسَ لَهُۥ سُلۡطَٰنٌ عَلَى ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ وَعَلَىٰ رَبِّهِمۡ يَتَوَكَّلُونَ٩٩﴾[النحل: ۹۹]. «بیگمان شیطان بر کسانی که ایمان دارند و بر پروردگارشان توکل مینمایند هیچگونه تسلطی ندارد».
﴿إِنَّمَا سُلۡطَٰنُهُۥ عَلَى ٱلَّذِينَ يَتَوَلَّوۡنَهُۥ وَٱلَّذِينَ هُم بِهِۦ مُشۡرِكُونَ١٠٠﴾[النحل: ۱۰۰]. «یک سلطۀ او فقط بر کسانی است که او را به دوستی میگیرند، و بر کسانی است که آنها به او (= خداوند) شرک میورزند».
هرگاه خواستی کتاب خدا را بخوانی که بهترین و بزرگترین کتابهاست و صلاح دلها و علوم فراوانی در آن نهفته است به خدا پناه ببر، زیرا هر گاه انسان بخواهد کار خوبی را شروع کن شیطان برای منصرف کردن وی بسیار تلاش مینماید تا او را از فهمیدن و پرداختن به مفاهیم و معانی آن باز دارد.
پس راه در امان ماندن از شر شیطان این است که انسان به خدا پنان برد. بنابر این خوانندۀ قران باید بگوید: «اعوذ بالله من الشیطان الرجیم» و باید به معنی این جمله فکر کند و در دل به خدا توکل نماید و کوشش کند تا وسوسهها و افکار بد شیطان را دفع نماید و سعی کند قویترین سبب دفع وسوسه را دارا باشد و آن خود آرایی با زینت ایمان و توکل است.
شیطان ﴿لَيۡسَ لَهُۥ سُلۡطَٰنٌ﴾هیچگونه تسلطی ندارد، ﴿عَلَى ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ وَعَلَىٰ رَبِّهِمۡ يَتَوَكَّلُونَ﴾بر کسانی که ایمان دارند و بر پروردگار یگانه توکل مینمایند پس خداوند شر شیطان را از کسانی که ایمان دارند و بر او توکل میکنند، دور مینماید، و شیطان راهی برای تسلط بر آنان ندارد.
﴿إِنَّمَا سُلۡطَٰنُهُۥ عَلَى ٱلَّذِينَ يَتَوَلَّوۡنَهُۥ﴾بلکه تسلط شیطان تنها بر کسانی است که او را دوست خود قرار میدهند و دوست قرار دادن شیطان بدین صورت انجام میشود که آدمی خود را از خداوند دور نماید و از شیطان پیروی کند و به حزب و گروه او بپیوندد. پس آنها کسانیاند که شیطان را یاور و سرپرست خود قرار داده و در نتیجه شیطان آنها را بهسوی ارتکاب گناهان کشانده و به طرف جهنم سوق میدهد.
آیهی ۱۰۲-۱۰۱:
﴿وَإِذَا بَدَّلۡنَآ ءَايَةٗ مَّكَانَ ءَايَةٖ وَٱللَّهُ أَعۡلَمُ بِمَا يُنَزِّلُ قَالُوٓاْ إِنَّمَآ أَنتَ مُفۡتَرِۢۚ بَلۡ أَكۡثَرُهُمۡ لَا يَعۡلَمُونَ١٠١﴾[النحل: ۱۰۱]. «و چون آیهای را به جای آیهای دیگر جایگزین کنیم ـ و خداوند خود بهتر میداند که چه چیز را نازل میکند ـ میگویند: تو بر خدا دروغ میبندی، بلکه بیشترشان نمیدانند».
﴿قُلۡ نَزَّلَهُۥ رُوحُ ٱلۡقُدُسِ مِن رَّبِّكَ بِٱلۡحَقِّ لِيُثَبِّتَ ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ وَهُدٗى وَبُشۡرَىٰ لِلۡمُسۡلِمِينَ١٠٢﴾[النحل: ۱۰۲]. «بگو: روح القدس آن را به حق از سوی پروردگارت نازل کرده است تا مؤمنان را ثابت قدم گرداند و هدایت و بشارتی باشد برای مسلمانان».
خداوند متعال بیان میکند کسانی که قرآن را تکذیب میکنند از چیزی پیروی مینمایند که گمان میکنند دلیلی است برای (صحت ادعای) آنان و آن این که خداوند متعال که حاکم و حکیم و قانون گزار است و بر اساس حکمت و رحمتش حکمی را جایگزین حکمی دیگر مینماید. پس تکذیب کنندگان وقتی این را میبینند از پیامبر و آنچه آورده است خرده میگیرند و ﴿قَالُوٓاْ إِنَّمَآ أَنتَ مُفۡتَرِۢۚ﴾میگویند: «تو بر خدا دروغ میبندی». خداوند متعال میفرماید: ﴿بَلۡ أَكۡثَرُهُمۡ لَا يَعۡلَمُونَ﴾بلکه بیشتر آنها نمیدانند. پس آنان نادان هستند و پروردگار خود و شریعت او را نمیشناسند و مشخص است خرده گرفتن جاهلی که بدون علم و دانش صورت میگیرد اعتباری ندارد، زیرا نقد کردن چیزی مستلزم آن است که آدمی بدان چیز علم کافی داشته باشد. یعنی باید شخص چیزی را به خوبی بداند آنگاه از آن عیب بگیرد یا به ستایش آن بپردزاد.
بنابراین خداوند حکمت آن را بیان نمود و فرمود: ﴿قُلۡ نَزَّلَهُۥ رُوحُ ٱلۡقُدُسِ مِن رَّبِّكَ﴾بگو: قرآن را جبریل مقدس که از هر عیب و خیانت و آفتی پاک است، از سوی پروردگارت نازل کرده است، ﴿ٱلۡقُدُسِ﴾یعنی نازل شدن آن از جانب خدا به حق است و قرآن مشتمل بر اخبار، اوامر و نواهی حق است و هیچکس راهی برای اتقاد صحیح در آن ندارد، چون وقتی بداند که قرآن حق است خواهد دانست که آنچه با قرآن معارض و مخالف باشد باطل است. ﴿لِيُثَبِّتَ ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ﴾تا مؤمنان را هنگام نزول آیات قرآن بر آنها ثابت قدم گرداند. پس همواره حق به تدریج به دلهایشان میرسد تا ایمانشان از کوههای محکم استوارتر شود. نیز آنها میدانند که قرآن حق است، و هرگاه خداوند حکمی از احکام را مشروع نماید، سپس آن را منسوخ کند مومنان میدانند که خداوند به جای آن، حکمی دیگر مانند آن یا بهتر از آن را جایگزین مینماید و میدانند که منسوخ شدن آن با حکمت الهی و اقتضای عقل تناسب دارد. ﴿وَهُدٗى وَبُشۡرَىٰ لِلۡمُسۡلِمِينَ﴾و هدایت و بشارتی برای مسلمانان است. یعنی آنها را به حقایق اشیا راهنمایی میکند و برای آنها حق را از باطل و هدایت را از گمراهی مشخص مینماید، و به آنان مژده میدهد که پاداش نیکی دارند و همواره در آن باقی میمانند.
بنابراین نزول تدریجی قرآن مایۀ هدایت و بشارت بیشتر آنها میگردد و اگر قرآن یک دفعه بر آنان نازل میشد، فکر آنها پراکنده میشد، بلکه ابتدا خداوند حکم و بشارتی را نازل میکند، سپس چون آن را فهمیدند درک نمودند و منظور آنرا دانستند و از آن سیراب شدند مجدداً حکمت دیگر را نازل مینماید و این روند را ادامه میدهد. بنابر این اصحاب شبه وسیلۀ قرآن به جایگاه والایی رسیدند و اخلاق و سرشت آنها تغییر کرد و از فضایل و مکارم شایستهای برخوردار شدند به گونهای که از گذشتگان و آیندگان گوی سبقت را ربودند. و برای کسانی که بعد از اصحاب میآیند برتر و بهتر این است که با اخلاق آن خوی بگیرند و در تاریکیهای گمراهی و جهالت به وسیله نور آن راهشان را روشن نمایند و در همۀ حالتها قرآن را پیشوای خود قرار دهند و با این کار امور دینی و دنیوی خود را سامان بخشند.
آیهی ۱۰۵-۱۰۳:
﴿وَلَقَدۡ نَعۡلَمُ أَنَّهُمۡ يَقُولُونَ إِنَّمَا يُعَلِّمُهُۥ بَشَرٞۗ لِّسَانُ ٱلَّذِي يُلۡحِدُونَ إِلَيۡهِ أَعۡجَمِيّٞ وَهَٰذَا لِسَانٌ عَرَبِيّٞ مُّبِينٌ١٠٣﴾[النحل: ۱۰۳]. «و به راستی میدانیم که آنان میگویند: جز این نیست که انسانی این قرآن را به او میآموزد. زبان کسی که به او نسبت میدهند گنگ و غیر عربی است و این قرآن به زبان عربی روشن است».
﴿إِنَّ ٱلَّذِينَ لَا يُؤۡمِنُونَ بَِٔايَٰتِ ٱللَّهِ لَا يَهۡدِيهِمُ ٱللَّهُ وَلَهُمۡ عَذَابٌ أَلِيمٌ١٠٤﴾[النحل: ۱۰۴]. «بیگمان کسانی که به آیات خدا ایمان نمیآورند خداوند آنان را هدایت نمیکند و عذاب دردناکی دارند».
﴿إِنَّمَا يَفۡتَرِي ٱلۡكَذِبَ ٱلَّذِينَ لَا يُؤۡمِنُونَ بَِٔايَٰتِ ٱللَّهِۖ وَأُوْلَٰٓئِكَ هُمُ ٱلۡكَٰذِبُونَ١٠٥﴾[النحل: ۱۰۵]. «فقط آنان دروغ میبندند که به آیات خدا ایمان ندارند و ایشانند که دروغگویانند».
خداوند متعال از گفتۀ مشرکانی خبر میدهد که پیامبر را تکذیب میکردند و اینکه، ﴿أَنَّهُمۡ يَقُولُونَ إِنَّمَا يُعَلِّمُهُۥ بَشَرٞ﴾آنها میگویند: قرآنی که پیامبر آورده است انسان به او میآموزد. اما انسانی که مد نظر آنان است عجمی زبان و غیر عرب است، ﴿وَهَٰذَا لِسَانٌ عَرَبِيّٞ مُّبِينٌ﴾و این قرآن به زبان روشن عربی است. آیا این امکان دارد؟ آیا چنین سخنی صادق است؟ اما دروغگو، دروغ میگوید و به دروغش فکر نمیکند که نتیجهاش به کجا میرسد. بنابر این سخن او دارای تناقض و فساد میگردد و این تضاد و فساد باعث میشود تا سخنش رد شود.
﴿إِنَّ ٱلَّذِينَ لَا يُؤۡمِنُونَ بَِٔايَٰتِ ٱللَّهِ﴾بدو شک کسانی که به آیات خدا که به صراحت بر حق روشن دلالت مینمایند ایمان نمیآورند و آن را رد کرده و نمیپذیرند، ﴿لَا يَهۡدِيهِمُ ٱللَّهُ﴾خداوند آنها را هدایت نمیکند چرا که هدایت پیش آنها آمد، اما آن را نپذیرفتند. پس به سزا و کیفر نپذیرفتن هدایت از آن محروم شدند و خداوند خوارشان گردانید. ﴿وَلَهُمۡ عَذَابٌ أَلِيمٌ﴾و در آخرت عذابی دردناکی پیش رو دارند. ﴿إِنَّمَا يَفۡتَرِي ٱلۡكَذِبَ ٱلَّذِينَ لَا يُؤۡمِنُونَ﴾همانا دروغ بستن کار کسانی است که به آیات خدا ایمان ندارند، مانند کسانی که پس از اینکه نشانه اهی روشن پیش آنها آمد با پیامبر خدا مخالفت ورزیدند. ﴿وَأُوْلَٰٓئِكَ هُمُ ٱلۡكَٰذِبُونَ﴾در حقیقت خود ایشانند که دروغگویند، و دروغگویی در آنها منحصر است و آنها بیش از دیگران سزاوارند که دروغگو نامیده شوند.
اما محمد صکه به آیات خدا ایمان دارد و در برابر پروردگارش فروتن میباشد محال است که بر خدا دروغ ببندد، و به دروغ چیزهایی را به او نسبت دهد که خداوند نگفته است. دشمنانش او را به دروغگویی ـ که صفت خودشان است ـ متهم کردند، اما خداوند خوارشان نمود و رسوایشان کرد. و ستایش از آن خداست.
آیهی ۱۰۹-۱۰۶:
﴿مَن كَفَرَ بِٱللَّهِ مِنۢ بَعۡدِ إِيمَٰنِهِۦٓ إِلَّا مَنۡ أُكۡرِهَ وَقَلۡبُهُۥ مُطۡمَئِنُّۢ بِٱلۡإِيمَٰنِ وَلَٰكِن مَّن شَرَحَ بِٱلۡكُفۡرِ صَدۡرٗا فَعَلَيۡهِمۡ غَضَبٞ مِّنَ ٱللَّهِ وَلَهُمۡ عَذَابٌ عَظِيمٞ١٠٦﴾[النحل: ۱۰۶]. «هر کس که پس از ایمان آوردنش به خدا کفر ورزد (به عذاب دردناکی گرفتار خواهد شد) مگر کسی که وادار به اظهار کفر شود و در همان حال دلش به ایمان مطمئن باشد، ولی کسانی که برای پذیرش کفر سینه بگشایند خشم خداوند بر آنان است و عذاب بزرگی دارند».
﴿ذَٰلِكَ بِأَنَّهُمُ ٱسۡتَحَبُّواْ ٱلۡحَيَوٰةَ ٱلدُّنۡيَا عَلَى ٱلۡأٓخِرَةِ وَأَنَّ ٱللَّهَ لَا يَهۡدِي ٱلۡقَوۡمَ ٱلۡكَٰفِرِينَ١٠٧﴾[النحل: ۱۰۷]. «این بدان خاطر است که آنان زندگانی دنیا را بر آخرت ترجیح دادند و خداوند گروه کافران را هدایت نمیکند».
﴿أُوْلَٰٓئِكَ ٱلَّذِينَ طَبَعَ ٱللَّهُ عَلَىٰ قُلُوبِهِمۡ وَسَمۡعِهِمۡ وَأَبۡصَٰرِهِمۡۖ وَأُوْلَٰٓئِكَ هُمُ ٱلۡغَٰفِلُونَ١٠٨﴾[النحل: ۱۰۸]. «ایشان کسانیاند که خداوند بر دلها و گوشها و چشمانشان مهر نهاده است و اینان بیخبرانند».
﴿لَا جَرَمَ أَنَّهُمۡ فِي ٱلۡأٓخِرَةِ هُمُ ٱلۡخَٰسِرُونَ١٠٩﴾[النحل: ۱۰۹]. «بدون شک آنان در آخرت همان زیان کارانند».
خداوند از زشتی حالت کسی که خبر میدهد که ﴿مَن كَفَرَ بِٱللَّهِ مِنۢ بَعۡدِ إِيمَٰنِهِۦٓ﴾پس از ایمان آوردنش کافر شود. چنین کسی پس از اینکه بینا شده کور گشته و بعد از اینکه هدایت شده به گمراهی بازگشته و سینهاش را برای پذیرش مجدد کفر گشوده و به آن راضی و مطمئن شده است. خداوند میفرماید: چنین کسانی به خشم شدیدی از سوی پروردگار مهربان گرفتار میشوند خداوند هرگاه به خشم بیاید هیچ چیزی در برابر خشم او توان مقاومت را ندارد و همه چیز بر چنین کسانی خشمگین میشود. ﴿وَلَهُمۡ عَذَابٌ عَظِيمٞ﴾و ایشان عذاب بزرگ و مستمری در پیش روی دارند. ﴿ذَٰلِكَ بِأَنَّهُمُ ٱسۡتَحَبُّواْ ٱلۡحَيَوٰةَ ٱلدُّنۡيَا عَلَى ٱلۡأٓخِرَةِ﴾این بدان خاطر است که آنان زندگانی دنیا را بر آخرت ترجیح دادند و به طمع متاع دنیا، و به سبب علاقه نداشتن به آخرت به عقب برگشتند، پس وقتی که کفر را بر ایمان ترجیح دادند خداوند آنها را از هدایت محروم نمود، چون کفر تبدیل به صفت و حالت همیشگی آنها شد. بنابر این خداوند بر دلهایشان مهر نهاد به گونهای که هیچ خیری به دلهایشان وارد نمیشد، وبر گوش و چشمانشان مهر نهاد، به نحوی که نمیتوانستند چیزی را بشنوند یا ببینند که به آنها فایده برساند.
پس غفلت و خواری آنها را دربرگرفت و از رحمت خدا ـ که هر چیزی را در گسترۀ خود جای داده است ـ محروم شدند چون رحمت الهی به نزد آنها آمد ولی آن را نپذیرفتند.
﴿لَا جَرَمَ أَنَّهُمۡ فِي ٱلۡأٓخِرَةِ هُمُ ٱلۡخَٰسِرُونَ١٠٩﴾بدون شک آنان در آخرت همان زیان کارانند. که خود و اموال و خانوادۀ خود و نعمت پایدار و همیشگی را از دست میدهند و به عذاب دردناک گرفتار میشوند. به خلاف کسانی است که مجبور به اظهار کفر میشوند، اما دلهایشان سرشار از ایمان است و به ایمان علاقه دارند، برای چنین افرادی که بناچار اظهار کفر میکنند اشکالی ندارد و بر آنها گناهی نیست و در صورتی که مجبور شوند میتوانند کلمۀ کفر را بر زبان بیاورند و این دلالت مینماید کسی که از روی اجبار زنش را طلاق میدهد یا بردهاش را ازاد میکند یا مجبور به خریدن یا فروختن چیزی میشود و یا سایر عقدها و معاملاتی که به زور و اجبار میبندد، اعتباری ندارد و هیچ حکم شرعی بر آن مترتب نمیشود. چون اگر انسان از روی اکراه و اجبار کلمۀ کفر را بر زبان بیاورد مورد مواخذه قرار نگیرد، در دیگر موارد به طریق اولی مواخذه نمیشود.
آیه ۱۱۱-۱۱۰:
﴿ثُمَّ إِنَّ رَبَّكَ لِلَّذِينَ هَاجَرُواْ مِنۢ بَعۡدِ مَا فُتِنُواْ ثُمَّ جَٰهَدُواْ وَصَبَرُوٓاْ إِنَّ رَبَّكَ مِنۢ بَعۡدِهَا لَغَفُورٞ رَّحِيمٞ١١٠﴾[النحل: ۱۱۰]. «سپس پروردگارت نسبت به کسانیکه پس از آنکه شنکنجه شدند هجرت کردند، سپس به جهاد پرداختند و شکیبایی ورزیدند آمرزندۀ مهربان است».
﴿يَوۡمَ تَأۡتِي كُلُّ نَفۡسٖ تُجَٰدِلُ عَن نَّفۡسِهَا وَتُوَفَّىٰ كُلُّ نَفۡسٖ مَّا عَمِلَتۡ وَهُمۡ لَا يُظۡلَمُونَ١١١﴾[النحل: ۱۱۱]. «(به یاد آر) روزی را که هر شخصی جدال کنان به دفاع از خود میپردازد و به هر کسی پاداش آنچه کرده است به تمام و کمال داده میشود و ایشان ستم نمیبینند».
پروردگارت نسبت به بندگان مخلص خویش که آنها را با لطف واحسان خود پرورانده است آمرزندۀ مهربان است، کسانیکه در راه او هجرت نموده و سرزمین و اموالشان را برای طلب رضای خدا رها کرده،و بر دینش مورد شکنجه قرار گرفتهاند تا به کفر بازگردند، اما همچنان بر ایمان و یقین استوار و ثابت قدم بوده و با دشمنان خدا با زبان و دست خویش جهاد نموده تا آنان را وارد دین خدا نمایند، و بر این عبادتها که برای بیشتر مردم سخت و دشوارند شکیبایی نمودند، بیگمان خداوند برای چنین کسانی آمرزنده و مهربان است.
و این بزرگترین سببی است که به وسیلۀ آن میتوان به بزرگترین و بهترین بخشش دست یازید، و آن مغفرت و آمرزش الهی است که تمام گناهان کوچک و بزرگ را دربر میگیرد. و از هر چیز ناگواری در امان میمانند، و به وسیلۀ رحمت الهی حالات آنها و امور دینی و دنیایشان سامان مییابد و در روز قیامت از رحمت خداوند بهرهمند میشوند.
﴿يَوۡمَ تَأۡتِي كُلُّ نَفۡسٖ تُجَٰدِلُ عَن نَّفۡسِهَا﴾روزی (خواهد آمد) که هر شخصی از خود به دفاع بر میخیزد و هر یک به نجات خویش میاندیشد و هیچ چیزی جز خودش برای او مهم نیست. در چنین روزی بنده محتاج ذرهای از نیکی خواهد بود، ﴿وَتُوَفَّىٰ كُلُّ نَفۡسٖ مَّا عَمِلَتۡ﴾به هر کسی پاداش آنچه از خیر و شر انجام دادهاست به تمام و کمال داده میشود. ﴿وَهُمۡ لَا يُظۡلَمُونَ﴾و ایشان ستم نمیبینند، پس به گناهان و بدیهایشان افزوده نشده و نیز از نیکیهایشان کاسته نمیشود. [یس: ۵۴].
﴿فَٱلۡيَوۡمَ لَا تُظۡلَمُ نَفۡسٞ شَيۡٔٗا وَلَا تُجۡزَوۡنَ إِلَّا مَا كُنتُمۡ تَعۡمَلُونَ٥٤﴾[یس: ۵۴]. «پس امروز بر هیچکس ستمی نمیشود و جز آنچه که میکردید پاداش نمیبینید».
آیهی ۱۱۳-۱۱۲:
﴿وَضَرَبَ ٱللَّهُ مَثَلٗا قَرۡيَةٗ كَانَتۡ ءَامِنَةٗ مُّطۡمَئِنَّةٗ يَأۡتِيهَا رِزۡقُهَا رَغَدٗا مِّن كُلِّ مَكَانٖ فَكَفَرَتۡ بِأَنۡعُمِ ٱللَّهِ فَأَذَٰقَهَا ٱللَّهُ لِبَاسَ ٱلۡجُوعِ وَٱلۡخَوۡفِ بِمَا كَانُواْ يَصۡنَعُونَ١١٢﴾[النحل: ۱۱۲]. «خداوند (مردمان) شهری را مثال میزند که ایمن و آسوده بودند و از هر طرف روزیشان به گونۀ فراوان به سویشان سرازیر میشد، اما کفران نعمت خدا کردند و خداوند به خاطر کاری که انجام دادند لباس گرسنگی و هراس را (به تن آنان کرد و طعم گرسنگی را) بدیشان چشانید».
﴿وَلَقَدۡ جَآءَهُمۡ رَسُولٞ مِّنۡهُمۡ فَكَذَّبُوهُ فَأَخَذَهُمُ ٱلۡعَذَابُ وَهُمۡ ظَٰلِمُونَ١١٣﴾[النحل: ۱۱۳]. «و به راستی پیامبری از خودشان بهسوی آنان آمد و او را دروغگو انگاشتند و آنگاه در حالی که ستمکار بودند عذاب ایشان را فرا گرفت».
این شهر، مکه معظمه بود که در امن و امان به سر میبرد، هیچکس در آن مورد حمله قرار نمیگرفت و جاهلان به آن احترام میگذاشتند تا جایی که اگر کسی قاتل پدر و برادرش را در مکه میدید علی رغم اینکه شد غیرت و تعصب جاهلانهای که در وی بود به او حمله ور نمیشد، پس آنها در مکه از امنیت کامل و روزی فراوان برخوردار بودند طوری که چنین امنیت و روزی فراوان در جایی دیگر یافت نمیشد. مکه شهری بود ک هکشتزار و درختی در آن وجود نداشت اما خداوند روزی را از هر طرف بهسوی ساکنانش سرازیر نمود. پس پیامبری از خود اهل مکه پیش آنان آمد که به امانتداری و راستگویی او واقف بودند، سپس آنها را بهسوی بهترین کارها فرا خواند و از کارهای بد بازداشت اما آنها او را تکذیب کرند و نعمت خدا را ناسپاسی نمودند. بنابراین، خداوند آنها را به عکس آنچه که در آن به سر میبردند گرفتار نمود و آنها را دچار ناامنی و هراس و فقر و تنگدستی کرد و این به خاطر عملکرد و ناسپاسی و کفر آنها بود: [آلعمران: ۱۱۷]. ﴿وَمَا ظَلَمَهُمُ ٱللَّهُ وَلَٰكِنۡ أَنفُسَهُمۡ يَظۡلِمُونَ﴾[آل عمران: ۱۱۷]. «و خداوند بر آنها ستم نکرد، بلکه آنها خودشان بر خود ستم میکردند».
آیهی ۱۱۸-۱۱۴:
﴿فَكُلُواْ مِمَّا رَزَقَكُمُ ٱللَّهُ حَلَٰلٗا طَيِّبٗا وَٱشۡكُرُواْ نِعۡمَتَ ٱللَّهِ إِن كُنتُمۡ إِيَّاهُ تَعۡبُدُونَ١١٤﴾[النحل: ۱۱۴]. «و از روزی حلال و پاکیزهای بخورید که خداوند به شما داده است، و شکر نعمت خدا را به جای آ ورید اگر او را میپرستید».
﴿إِنَّمَا حَرَّمَ عَلَيۡكُمُ ٱلۡمَيۡتَةَ وَٱلدَّمَ وَلَحۡمَ ٱلۡخِنزِيرِ وَمَآ أُهِلَّ لِغَيۡرِ ٱللَّهِ بِهِۦۖ فَمَنِ ٱضۡطُرَّ غَيۡرَ بَاغٖ وَلَا عَادٖ فَإِنَّ ٱللَّهَ غَفُورٞ رَّحِيمٞ١١٥﴾[النحل: ۱۱۵]. «خداوند فقط مردار و خون و گوشت خوک و آنچه نام غیر خدا (به هنگام ذبح) بر آن گفته شده باشد بر شما حرام نموده است، ولی کسی که مجبور شود، در صورتی که علاقمند نبوده و متجاوز نباشد (بر وی ایرادی نیست ) همانا خداوند آمرزندۀ مهربان است».
﴿وَلَا تَقُولُواْ لِمَا تَصِفُ أَلۡسِنَتُكُمُ ٱلۡكَذِبَ هَٰذَا حَلَٰلٞ وَهَٰذَا حَرَامٞ لِّتَفۡتَرُواْ عَلَى ٱللَّهِ ٱلۡكَذِبَۚ إِنَّ ٱلَّذِينَ يَفۡتَرُونَ عَلَى ٱللَّهِ ٱلۡكَذِبَ لَا يُفۡلِحُونَ١١٦﴾[النحل: ۱۱۶]. «و برای آنچه که زبانتان به دروغ بیان میکند مگویید این حلال است و آن حرام تا بر خداوند دروغ ببندید، همانا کسانی که بر خدا دروغ میبندد رستگار نمیگردند».
﴿مَتَٰعٞ قَلِيلٞ وَلَهُمۡ عَذَابٌ أَلِيمٞ١١٧﴾[النحل: ۱۱۷]. «کالای اندکی است و عذابی دردناک دارند».
﴿وَعَلَى ٱلَّذِينَ هَادُواْ حَرَّمۡنَا مَا قَصَصۡنَا عَلَيۡكَ مِن قَبۡلُۖ وَمَا ظَلَمۡنَٰهُمۡ وَلَٰكِن كَانُوٓاْ أَنفُسَهُمۡ يَظۡلِمُونَ١١٨﴾[النحل: ۱۱۸]. «و (ما) بر یهودیان چیزهایی را حرام کردیم که قبلاً برای تو حکایت نمودیم، و ما به آنان ستم نکردیم بلکه خودشان به خویشتن ستم میکردند».
خداوند بندگانش را دستور میدهد تا از چهارپایان و دانها و میوهها و چیزهای دیگری که ب آنها داده است بخورند، ﴿حَلَٰلٗا طَيِّبٗا﴾و در حالی که این روزها دارای این دو صفت اند: حلال و پاکیزه. یعنی حرام نبوده و آن را به زور از دیگران نگرفته باشند. پس، از آنچه که خداوند برایتان آفریده است بدون اسراف و تجاوز است،اده کنید. ﴿وَٱشۡكُرُواْ نِعۡمَتَ ٱللَّهِ﴾و شکر نعمت خدا را به جای آ ورید، و با اعتراف به نعمتهایش و با به کارگیری آنها در مسیر طاعت خدا، شکر آن را به جای آورید. ﴿إِن كُنتُمۡ إِيَّاهُ تَعۡبُدُونَ﴾اگر عبادت و پرستش را خالصانه و فقط برای او انجام میدهید. پس سپاس او را به جای آورید، و نعمتهایش را فراموش نکنید.
﴿إِنَّمَا حَرَّمَ عَلَيۡكُمُ﴾خداوند تها چیزهای مضر را برای شما حرام نموده است تا شما را از آن دور بدارد. این اشیای مضر مانند: ﴿ٱلۡمَيۡتَةَ﴾مردار، و آن شامل هر چیزی است که به صورت غیر شرعی ذبح شده باشد. اما در این میان ملخ و ماهی مستثنی هستند. ﴿وَٱلدَّمَ﴾و خون جاری، اما آنچه در رگها و گوشت باقی میماند زیانی ندارد. ﴿وَلَحۡمَ ٱلۡخِنزِيرِ﴾و گوشت خوک به خاطر آلودگیاش حرام است، و این شامل گوشت و چربی و تمام اجزای آن میباشد. ﴿وَمَآ أُهِلَّ لِغَيۡرِ ٱللَّهِ﴾و هر آنچه که به نام ذبخ نام غیر خدا بر آن برده شده باشد، مانند حیوانی که برای بتها و قبرها و امثال آن ذبح میشود، زیرا هدف از این ذبیحه شرک ورزیدن است. ﴿فَمَنِ ٱضۡطُرَّ﴾پس هرکس مجبور گردد تا از چیزی از این موارد حرام بخورد، به این صورت شود، یا بترسد که اگر نخورد هلاک گردد، بر او ایرادی نیست، ﴿غَيۡرَ بَاغٖ وَلَا عَادٖ﴾اما به شرطی که علاقهمند نبوده و متجاوز نباشد. یعنی به شرطی که خوردن حرام در حالتی که مجبور نیست قصد نکند و از حلال به حرام تجاوز ننماید، یا اینکه از اندازهای نیاز بیشتر نخورد. اینها چیزهایی هستند که خداوند حرام نموده است.
﴿وَلَا تَقُولُواْ لِمَا تَصِفُ أَلۡسِنَتُكُمُ ٱلۡكَذِبَ هَٰذَا حَلَٰلٞ وَهَٰذَا حَرَامٞ﴾و با نسبت دادن دروغ به خداوند از جانب خود چیزی را حرام یا حلال نکنید. ﴿لِّتَفۡتَرُواْ عَلَى ٱللَّهِ ٱلۡكَذِبَۚ إِنَّ ٱلَّذِينَ يَفۡتَرُونَ عَلَى ٱللَّهِ ٱلۡكَذِبَ لَا يُفۡلِحُونَ﴾تا بر خداوند دروغ ببندید، بدون شک کسانی که بر خدا دروغ میبندد نه در دنیا رستگار میشوند و نه در آخرت، و حتماً خداوند آنها را رسوا خواهد کرد گرچه در دنیا بهرهمند شوند، زیرا دنیا. ﴿مَتَٰعٞ قَلِيلٞ﴾کالای اندک است و سرنوشت و سرا نجام آنها بهسوی جهنم است. ﴿وَلَهُمۡ عَذَابٌ أَلِيمٞ﴾و آنان عذابی دردناکی دارند. پس خداوند جز چیزهای آلوده را بر ماحرام نکرده است، و این فضل اوست تا از هر آلودگی مصون بمانیم.
خداوند به سبب کفر و ستم یهودیان چیزهای پاکی را که برایشان حلال بود بر آنان حرام نمود، آنگونه که در سورۀ انعام آمده است: ﴿وَعَلَى ٱلَّذِينَ هَادُواْ حَرَّمۡنَا كُلَّ ذِي ظُفُرٖۖ وَمِنَ ٱلۡبَقَرِ وَٱلۡغَنَمِ حَرَّمۡنَا عَلَيۡهِمۡ شُحُومَهُمَآ إِلَّا مَا حَمَلَتۡ ظُهُورُهُمَآ أَوِ ٱلۡحَوَايَآ أَوۡ مَا ٱخۡتَلَطَ بِعَظۡمٖۚ ذَٰلِكَ جَزَيۡنَٰهُم بِبَغۡيِهِمۡۖ وَإِنَّا لَصَٰدِقُونَ١٤٦﴾[الأنعام: ۱۴۶]. «و هر (حیوان) ناخن داری را بر یهودیان حرام کردیم. و از گاو و گوسفند پیهها و چربیهای آنها را بر آنان حرام نمودیم، مگر پیهها و چربیهایی که بر پشت آنها قرار دارد، یا پیهای که با آنچه در داخل شکم است مخلوط شده است، بدینسان نظر به سرکشی آنان مجازاتشان کردیم و بیگمان ما راستگوییم».
آیهی ۱۱۹:
﴿ثُمَّ إِنَّ رَبَّكَ لِلَّذِينَ عَمِلُواْ ٱلسُّوٓءَ بِجَهَٰلَةٖ ثُمَّ تَابُواْ مِنۢ بَعۡدِ ذَٰلِكَ وَأَصۡلَحُوٓاْ إِنَّ رَبَّكَ مِنۢ بَعۡدِهَا لَغَفُورٞ رَّحِيمٌ١١٩﴾[النحل: ۱۱۹]. «سپس پروردگارت نسبت به کسانیکه از روی نادانی کارهای بد انجام دهند و بعد از آن توبه نمایند و به اصلاح بپردازند بس آمرزنده و مهربان است».
در اینجا خداوند بندگانش را به توبه کردن تشویق مینمیاد و آنها را به بازگشت بهسوی خود فرا میخواند. پس خداوند خبر داده است که هرکس از روی نادانی کار بدی انجام بدهد و نداند عواقب آن چیست اگر چه قصداً آن گناه را مرتکب شده باشد حتماً به هنگام ارتکاب گناه از آگاهی او نسبت به زشتی و عواقب گناه کاسته میشود. پس وقتی که توبه کند و به درستکاری و اصلاح بپردازد، گناه را ترک نماید و از آن پشیمان شده و اعمالش را اصلاح کند خداوند او را میآمرزد، و بر او رحم مینماید و توبهاش را میپذیرد و او را به حالت اولیاش یا به حالت بهتر از آن بر میگرداند.
آیهی ۱۲۳-۱۲۰:
﴿إِنَّ إِبۡرَٰهِيمَ كَانَ أُمَّةٗ قَانِتٗا لِّلَّهِ حَنِيفٗا وَلَمۡ يَكُ مِنَ ٱلۡمُشۡرِكِينَ١٢٠﴾[النحل: ۱۲۰]. «به راستی ابراهیم پیشوایی مطیع و علاقهمند به توحید بود و از مشرکان نبود».
﴿شَاكِرٗا لِّأَنۡعُمِهِۚ ٱجۡتَبَىٰهُ وَهَدَىٰهُ إِلَىٰ صِرَٰطٖ مُّسۡتَقِيمٖ١٢١﴾[النحل: ۱۲۱]. «سپاسگزار نعمتهای وی (= خدا) بود، او را برگزید و به راه راست هدایتش کرد».
﴿وَءَاتَيۡنَٰهُ فِي ٱلدُّنۡيَا حَسَنَةٗۖ وَإِنَّهُۥ فِي ٱلۡأٓخِرَةِ لَمِنَ ٱلصَّٰلِحِينَ١٢٢﴾[النحل: ۱۲۲]. «و در دنیا به او نیکی دادیم و در آخرت هم از زمرۀ شایستگاه خواهد بود».
﴿ثُمَّ أَوۡحَيۡنَآ إِلَيۡكَ أَنِ ٱتَّبِعۡ مِلَّةَ إِبۡرَٰهِيمَ حَنِيفٗاۖ وَمَا كَانَ مِنَ ٱلۡمُشۡرِكِينَ١٢٣﴾[النحل: ۱۲۳]. «سپس بهسوی تو وحی کردیم که از آیین ابراهیم حقگرا پیروی کن (زیرا) وی از مشکرکان نبود».
خداوند متعال از آنچه به ابراهیم ارزانی نموده و از فضایل و مناقب عالی و کاملی به وی اختصاص داده بود خبر داده و میفرماید: ﴿إِنَّ إِبۡرَٰهِيمَ كَانَ أُمَّةٗ﴾به راستی ابراهیم پیشوایی بودکه همۀ خصلتهای خوب را داشت و هدایتگر بود ﴿قَانِتٗا لِّلَّهِ﴾مطیع و بر طاعت پروردگارش مداوم بود و دین و عبادت را خالصانه برای خدا انجام میداد، ﴿حَنِيفٗا﴾از سر محبت و توبه و بندگی روی آورنده به خدا بود و از غیر او روی گردان بود. ﴿وَلَمۡ يَكُ مِنَ ٱلۡمُشۡرِكِينَ﴾و در گفتار و کردار و تمام حالاتش از مشرکان بیزار بود، چون ابراهیم امام و پیشوای موحدان و یکتاپرستان است. ﴿شَاكِرٗا لِّأَنۡعُمِهِ﴾او سپاس گزار نعمتهای خدا بود، یعنی خداوند در دنیا به او خوبی و نیکی داده و او شکر آن را به جای آورد. پس در نتیجه برخورداری از این عادتهای زیبا و عالی ﴿ٱجۡتَبَىٰهُ﴾پروردگارش او را برگزید و دوست و خلیل خود قرار داد، و ایشان را از برگزیدگان خلق خدا و از منتخبان و از بهترین بدنگان مقربش گرداند.
﴿وَهَدَىٰهُ إِلَىٰ صِرَٰطٖ مُّسۡتَقِيمٖ﴾و او را در علم و عمل به راه راست هدایت نمود، پس او حق را شناخت و هر چیزی ترجیح داد. ﴿وَءَاتَيۡنَٰهُ فِي ٱلدُّنۡيَا حَسَنَةٗ﴾و در دنیا با او نیکی کردیم. روزی زیاد و همسر زیبا و فرزندان صالح و شایسته و اخلاق پسندیده از جملۀ نیکیهایی بود که به او دادیم. ﴿وَإِنَّهُۥ فِي ٱلۡأٓخِرَةِ لَمِنَ ٱلصَّٰلِحِينَ﴾و بیگمان در آخرت هم از زمرۀ صالحان خواهد بود، کسانی که دارای مقامهای عالی، و مقرب خداوند متعال هستند و از بزرگترین فضیلتهای ابراهیم این است که خداوند به کاملترین انسان و سرور انسانیت (حضرت محمد ص) و حی نمود که از آیین ابراهیم پیروی نماید و او و امتش ایشان را پیشوای خود قرار دهند.
آیهی ۱۲۴:
﴿إِنَّمَا جُعِلَ ٱلسَّبۡتُ عَلَى ٱلَّذِينَ ٱخۡتَلَفُواْ فِيهِۚ وَإِنَّ رَبَّكَ لَيَحۡكُمُ بَيۡنَهُمۡ يَوۡمَ ٱلۡقِيَٰمَةِ فِيمَا كَانُواْ فِيهِ يَخۡتَلِفُونَ١٢٤﴾[النحل: ۱۲۴]. «(گرامیداشت) روز شنبه بر کسانی واجب گردید که دربارۀ آن اختلاف ورزیدند، و بیگمان پروردگارت روز قیامت میان آن دربارۀ آنچه در آن اختلاف میورزیدند داوری خواهد کرد».
خداوند متعال میفرماید: ﴿إِنَّمَا جُعِلَ ٱلسَّبۡتُ عَلَى ٱلَّذِينَ ٱخۡتَلَفُواْ فِيهِ﴾بزرگداشت شنبه بر کسانی واجب گشت که دربارۀ آن اختلاف ورزیدند، آنگها که در مورد جمعه گمراه شدند. و آنها یهودیان بودند. پس اختلاف ورزیدن آنان سبب شد تا بزرگرداشت روز شنبه بر آنها واجب شود، وگرنه در حقیقت روز جمع برتر و با فضیلتتر است، و جمعه روزی است که خداوند این امت را به بزرگداشت آن رهنمون کرده است.
﴿وَإِنَّ رَبَّكَ لَيَحۡكُمُ بَيۡنَهُمۡ يَوۡمَ ٱلۡقِيَٰمَةِ فِيمَا كَانُواْ فِيهِ يَخۡتَلِفُونَ﴾و بیگمان پروردگارت روز قیامت میان آن دربارۀ آنچه در آن اختلاف میورزیدند داوری خواهد کرد. و اهل حق را از اهل باطل، نیز آنان که سزاوار پاداشاند و آنهایی که سزاوار عذاب هستند از یکدیگر جدا مینماید.
آیهی ۱۲۵:
﴿ٱدۡعُ إِلَىٰ سَبِيلِ رَبِّكَ بِٱلۡحِكۡمَةِ وَٱلۡمَوۡعِظَةِ ٱلۡحَسَنَةِۖ وَجَٰدِلۡهُم بِٱلَّتِي هِيَ أَحۡسَنُۚ إِنَّ رَبَّكَ هُوَ أَعۡلَمُ بِمَن ضَلَّ عَن سَبِيلِهِۦ وَهُوَ أَعۡلَمُ بِٱلۡمُهۡتَدِينَ١٢٥﴾[النحل: ۱۲۵]. «(مردم را) با حکمت و اندرز نیکو و زیبا به راه پروردگارت فراخوان و با ایشان به شیوهی نیکوتر و بهتر گفتگو کن. بیگمان پروردگارت به حال کسیکه از راه او گمراه و منحرف میشود آگاهتر، و او به راه یافتگان داناتر است».
دعوت و فراخوانی مردم چه مسلمان و چه کافر به راه راست پروردگار که مشتمل بر علم مفید و عمل صالح میباشد باید ﴿بِٱلۡحِكۡمَةِ﴾با حکمت باشد. یعنی هر یک را طبق حالت و فهم و پذیرش و اطاعت او دعوت کن. و از جملۀ حکمت در دعوت این است که دعوت آگاهانه و از روی دانش انجام شود نه از روی نادانی و جهالت. و نیز حکمت این است که باید از آنچه مهمتر و به ذهن مردم نزدیکتر است و بیشتر آن را میپذیرند آغاز کرد، و با نرمی مهربانی دعوت داد. اگر مخاطب به وسیلۀ و اندرز فراخوانی حکیمانه منقاد شد چه بهتر، و اگر حکمت کارساز نشد باید با وی از باب، ﴿وَٱلۡمَوۡعِظَةِ ٱلۡحَسَنَةِ﴾در آید، و آن عبارت است از امر و نهی همراه با تشویق و ترهیب. پس یا منافع بیشمار چیزهایی که خداوند به آن دستور داده است و مضرات فراوان چیزهایی که از آن نهی کرده است بیان کند، و یا به ذکر تکریم و رفعت مقام کسی بپردازد که دین خدا را اقامه نماید که دین خدا را اقامه ننموده است. و یا به ذکر ثواب دنیوی و اخرویی بپردازد که خداوند برای فرمانبرداران آماده نموده است و به عذاب دنیوی و اخرویی که برای گناهکاران در نظر گرفته است بپردازد.
چنانچه فردی که دعوت داده میشود خود را بر حق بداند. و یا انگیزه و علتی موجود باشد که او را بهسوی باطل فرا خواند، در این صورت دعوتگر باید ﴿بِٱلَّتِي هِيَ أَحۡسَنُ﴾به شیوۀ نیکوتر و بهتر با او گفتگو و مجادله نماید. و این راههایی است که عقلاً و نقلاًٌ باعث میشود تا مخاطب دعوت و پیام را بپذیرد.
از جملۀ مجادله و گفتگو به شیوهی بهتر این است با دلایلی که منکر به آن معتقد است علیه او استدلال شود، زیرا با این کار بهتر میتوان به هدف دست یافت. و نباید مجادله و گفتگو به ناسزاگویی و دشمنی منجر شود، زیرا در آن صورت مجالده از هدف و مقصود خود خارج شده و فایدهای در بر نخواهد داشت، چرا که هدف از مجادله و گفتگو هدایت کردن مردم بهسوی حق است نه هدف شکست دادن و پیروز شدن.
﴿إِنَّ رَبَّكَ هُوَ أَعۡلَمُ بِمَن ضَلَّ عَن سَبِيلِهِ﴾بیگمان پروردگارت به حال کسیکه از راه او گمراه منحرف میشود آگاهتر است یعنی سببی را باعث شده او گمراه شود بهتر میداند، و اعمالی را که از گمراهیاش ناشی میشوند بهتر میداند، و خداوند او را مجازات خواهد کرد. ﴿وَهُوَ أَعۡلَمُ بِٱلۡمُهۡتَدِينَ﴾و او به راه یافتگان داناتر است، و میداند که آنها شایستۀ هدایتند، بنابر این آنانرا هدایت نموده، سپس بر آنها منت گذارده و آنان را بر میگزیند.
آیهی ۱۲۸-۱۲۶:
﴿وَإِنۡ عَاقَبۡتُمۡ فَعَاقِبُواْ بِمِثۡلِ مَا عُوقِبۡتُم بِهِۦۖ وَلَئِن صَبَرۡتُمۡ لَهُوَ خَيۡرٞ لِّلصَّٰبِرِينَ١٢٦﴾[النحل: ۱۲۶]. «و هرگاه خواستید مجازات کنید بدان اندازه مجازات کنید (و کیفر دهید) که مانند آن کیفر یافتهاید، و اگر صبر کنید قطعاً بردباری برای صبر کنندگان بهتر است».
﴿وَٱصۡبِرۡ وَمَا صَبۡرُكَ إِلَّا بِٱللَّهِۚ وَلَا تَحۡزَنۡ عَلَيۡهِمۡ وَلَا تَكُ فِي ضَيۡقٖ مِّمَّا يَمۡكُرُونَ١٢٧﴾[النحل: ۱۲۷]. «و شکیبایی کن و شکیباییات مگر به (توفیق) خداوند نیست، و بر آنان اندوهگین مشو و از آنچه مکر میورزند تنگدل مباش».
﴿إِنَّ ٱللَّهَ مَعَ ٱلَّذِينَ ٱتَّقَواْ وَّٱلَّذِينَ هُم مُّحۡسِنُونَ١٢٨﴾[النحل: ۱۲۸]. «بیگمان خداوند با پرهیزگاران است و با آنانکه نیکوکارانند».
خداوند متعال در حالی که عدالت را امری مباح میشمارد و فضل و احسان را بهتر میستاید، میفرماید: ﴿وَإِنۡ عَاقَبۡتُمۡ﴾و اگر کسی را که با گفتار و کردار با شما بدی کرده است مجازات کردید، ﴿فَعَاقِبُواْ بِمِثۡلِ مَا عُوقِبۡتُم بِهِ﴾به همان اندازه که کیفر یافتهاید او را کیفر دهید و مجازات کنید، بدون اینکه بیشتر از آنچه با شما کرده با او انجام دهید، ﴿وَلَئِن صَبَرۡتُمۡ﴾و اگر از مجازات دادن خودداری کنید و جنایت آنها را ببخشید، ﴿لَهُوَ خَيۡرٞ لِّلصَّٰبِرِينَ﴾قطعاً گذشت و صبر کردن، برای بردباران از انتقام بهتر است. و آنچه نزد خداوند برای شما هست بهتر میباشد. همانطور که خداوند متعال فرموده است: ﴿فَمَنۡ عَفَا وَأَصۡلَحَ فَأَجۡرُهُۥ عَلَى ٱللَّهِ﴾[الشورى: ۴۰]. «پس هرکس عفو کرد و اصلاح نمود پاداشش بر خداست».
و سپس خداوند پیامبرش را دستور داد تا در دعوت دادن مردم بهسوی او صبر پیشه کند، و در این مورد از خداوند یاری بجوید و بر خودش تکیه ننماید. پس فرمود. ﴿وَٱصۡبِرۡ وَمَا صَبۡرُكَ إِلَّا بِٱللَّهِ﴾و شکیبایی و بردباری پیشه کن و شکیباییات جز در پرتو لطف و یاری و توفیق خداوند میسر نیست، و اوست که تو را بر بردباری نمودن یاری مینماید و ثابت قدم و استوار میگرداند. ﴿وَلَا تَحۡزَنۡ عَلَيۡهِمۡ﴾و چون آنها را دعوت دادی و دعوت تو را نپذیرفتند غمگین مشو، زیرا اندوهگین شدن چیزی را برای تو ببار نمیآورد. ﴿وَلَا تَكُ فِي ضَيۡقٖ مِّمَّا يَمۡكُرُونَ﴾و در برابر مکر و نیرنگی که میورزند تنگدل و ناراحت مباش، زیرا توطئه و مکرشان به خودشان بر میگردد و تو از پرهیزگاران نیکوکار هستی. و بدون شک خداوند با یاری و توفیق استوار داشتن با پرهیزگاران و نیکوکاران است، و آنان کسانیاند که از کفر و معاصی پرهیز نموده و عبادت خدای خود را به بهترین وجه انجام داده اند، او را طوری پرستش کردهاند که انگار وی را میبیندن و اگر وی را نمیبینند، میدانند که او آنان را میبیند و با بندگان خدا نیز نیکی نموده و به هر طریق ممکن به آنان نفع رساندهاند.
از خداوند متعال مسئلت مینماییم که ما را از زمرۀ پرهیزگاران و نیکوکاران فرار دهد.
تفسیر سورهی نحل تمام شد سپاس خدای را