تفسير سورهی رعد
مدنی و ۴۳ آیه است. و گفته میشود مکی میباشد.
آیهی ۱:
﴿الٓمٓرۚ تِلۡكَ ءَايَٰتُ ٱلۡكِتَٰبِۗ وَٱلَّذِيٓ أُنزِلَ إِلَيۡكَ مِن رَّبِّكَ ٱلۡحَقُّ وَلَٰكِنَّ أَكۡثَرَ ٱلنَّاسِ لَا يُؤۡمِنُونَ١﴾[الرعد: ۱]. «الف، لام. میم، راء. این آیات کتاب (قرآن) است، و آنچه که از سوی پروردگارت بهسوی تو نازل شده حق است، ولی بیشتر مردم ایمان نمیآورند».
خداوند متعال خبر میدهد که این قرآن نشانهها و آیاتی را دربردارد که بندگان را به تمام اصول و فروع دین راهنمایی مینماید. قرآن کتابی است که از سوی پروردگار نازل شده، و حق آشکار است، زیرا تمامی آنچه را که از آن خبر داده راست است و دستورات و نواهی آن مبتنی بر عدل میباشد و با دلیل و حجتهای قاطع مورد تایید قرار گرفته است. پس هرکس به فراگرفتن و علوم آن روی بیاورد از زمرۀ کسانی خواهد بود که به حق اگاهی دارند، حقی که آگاهی یافتن از آن باعث میشود تا آدمی به آنچه خداوند دوست دارد عمل نماید.
﴿وَلَٰكِنَّ أَكۡثَرَ ٱلنَّاسِ لَا يُؤۡمِنُونَ﴾ولی بیشتر مردم از روی نادانی و اعراض و بیمبالاتی و یا از روی عناد و ستمگری به این قرآن ایمان نمیآورند، پس بیشتر مردم از آن بهرهمند نمیشوند، چون ایمان که باعث بهره بردن از آن است در دوران آنان وجود ندارد.
آیهی ۴-۲:
﴿ٱللَّهُ ٱلَّذِي رَفَعَ ٱلسَّمَٰوَٰتِ بِغَيۡرِ عَمَدٖ تَرَوۡنَهَاۖ ثُمَّ ٱسۡتَوَىٰ عَلَى ٱلۡعَرۡشِۖ وَسَخَّرَ ٱلشَّمۡسَ وَٱلۡقَمَرَۖ كُلّٞ يَجۡرِي لِأَجَلٖ مُّسَمّٗىۚ يُدَبِّرُ ٱلۡأَمۡرَ يُفَصِّلُ ٱلۡأٓيَٰتِ لَعَلَّكُم بِلِقَآءِ رَبِّكُمۡ تُوقِنُونَ٢﴾[الرعد: ۲]. «خداوند ذاتی است که آسمانها را بدون ستونهایی که آنها را ببینید برپا داشت، آنگاه بر عرش بلند و مرتفع گردید، و خورشید و ماه را رام کرد، هر یک تا زمان معین روان است، خداوند کار هستی را تدبیر میکند و او آیات را بیان میدارد تا شما به لقای پروردگارتان یقین حاصل کنید».
﴿وَهُوَ ٱلَّذِي مَدَّ ٱلۡأَرۡضَ وَجَعَلَ فِيهَا رَوَٰسِيَ وَأَنۡهَٰرٗاۖ وَمِن كُلِّ ٱلثَّمَرَٰتِ جَعَلَ فِيهَا زَوۡجَيۡنِ ٱثۡنَيۡنِۖ يُغۡشِي ٱلَّيۡلَ ٱلنَّهَارَۚ إِنَّ فِي ذَٰلِكَ لَأٓيَٰتٖ لِّقَوۡمٖ يَتَفَكَّرُونَ٣﴾[الرعد: ۳]. «و او ذاتی است که زمین را گسترانید و در آن کوهها و رودها قرار داد و از هر میوهای جفتی دوگانه آفرید، شب را بر روز میپوشاند، بیگمان در این (امور) نشانههایی است برای آنان که میاندیشند».
﴿وَفِي ٱلۡأَرۡضِ قِطَعٞ مُّتَجَٰوِرَٰتٞ وَجَنَّٰتٞ مِّنۡ أَعۡنَٰبٖ وَزَرۡعٞ وَنَخِيلٞ صِنۡوَانٞ وَغَيۡرُ صِنۡوَانٖ يُسۡقَىٰ بِمَآءٖ وَٰحِدٖ وَنُفَضِّلُ بَعۡضَهَا عَلَىٰ بَعۡضٖ فِي ٱلۡأُكُلِۚ إِنَّ فِي ذَٰلِكَ لَأٓيَٰتٖ لِّقَوۡمٖ يَعۡقِلُونَ٤﴾[الرعد: ۴]. «و در روی زمین قطعه زمینهای به هم پیوسته و باغهایی از درختان انگور و کشتزارها وجود دارد، و درختان خرمای هم ریشه و نا هم ریشه که با یک آب آبیاری میشوند، اما برخی را از لحاظ طعم بر برخی دیگر برتری میدهیم، بیگمان در این نشانههایی است برای کسانی که خرد میورزند».
خداوند متعال خبر میدهد که او در آفرینش و تدبیر امور جهان یگانه است و در شکوه و فرمانروایی یکتاست. پس تنها او معبود است و عبادت جز برای او شایسته نیست. بنابر این فرمود: ﴿ٱللَّهُ ٱلَّذِي رَفَعَ ٱلسَّمَٰوَٰتِ﴾خداوند ذاتی است که آسمانها را با وجود بزرگی و گستردگی آنها با قدرت بیکران خویش بر پا داشت. ﴿بِغَيۡرِ عَمَدٖ تَرَوۡنَهَا﴾بدون اینکه زیر آسمانها ستون وجود داشت باشد، زیرا اگر ستونی بود شما آن را میدیدید. ﴿ثُمَّ﴾پس از اینکه خداوند آسمانها و زمین را آفرید، ﴿ٱسۡتَوَىٰ عَلَى ٱلۡعَرۡشِ﴾بر عرش که بزرگترین آفریدهها است بلند و مرتفع گردید، آنگونه که شایستۀ بزرگی اوست و آن طور که مناسب کمال او میباشد.
﴿وَسَخَّرَ ٱلشَّمۡسَ وَٱلۡقَمَرَ﴾و خورشید و ماه را در راستای منافع بندگان و چهارپایان، و به منظور فراهم شدن میوههایشان رام کرد، ﴿كُلّٞ يَجۡرِي لِأَجَلٖ مُّسَمّٗى﴾هر یک از خورشید و ماه بر حسب تدبیر خداوند توانا و دانا تا مشخص در گردش و حرکت منظم به سر میبرند، و آنها سست و خسته نمیشوند تا آن وقت که زمان مشخص فرا میرسد، و آن زمانی است که خداوند بساط جهان هستی را بر میچیند و مردم را به جهان آخرت میبرد که سرای همیشگی است. پس در آن وقت خداوند آسمانها را درهم میپیچد و زمین را دگرگون میسازد. و خورشید و ماه بیفروغ گشته و هر دو را در آتش میاندازد تا کسانی که خورشید و ماه را میپرستیدند بدانند که این دو سزاوار عبادت نیستند و آن وقت به شدت حسرت میخورند، و کافران به دروغگویی خود پی میبرند.
﴿يُدَبِّرُ ٱلۡأَمۡرَ يُفَصِّلُ ٱلۡأٓيَٰتِ﴾خداوند کار هستی را تدبیر مینماید و آیات را بیان میدارد، هم جهان هستی را آفریده و هم به تشریع احکام میپردازد. یعنی خداوند بزرگ بر تخت پادشاهی بلند و مرتفع گردید و امور جهان بالا و پائین را تدبیر مینماید، پس میآفریند و روزی میدهد و عدهای را ثروتمند مینماید و برخی را فقیر میکند، و مقام گروهی را بالا میبرد، و کسانی را ذلیل میکند و منزلت آنان را پایین میآورد، و از لغزش چشم پوشی مینماید، مشکلات و سختیها را دور میکند و قضا و قدر خود را در اوقات مناسب جاری مینماید، قضا و قدری که از پیش به آن آگاهی دارد و قلمش بر انجام آن جاری شده است، و فرشتگان بزرگوار خود را برای تدبیر آنچه که آنان را مامور اجرای آن گردانده است میفرستد.
کتابهای خود را بر پیامبران فرو میفرستد و قوانین و نواهی و اوامری را که بندگان به آن نیاز دارند بیان مینماید و آنرا تا آخرین حد شرح و توضیح میدهد. ﴿لَعَلَّكُم﴾تا به سبب نشانههای آفاقی و آیات قرآنی که برایتان فرستاده است، ﴿بِلِقَآءِ رَبِّكُمۡ تُوقِنُونَ﴾به ملاقات پروردگارتان یقین حاصل کنید. زیاد بودن دلیل و روشن و واضح بودن آن سبب حاصل شدن یقین در همهی امور الهی میشود، به خصوص در امور عقیدتی مهم، مانند رستاخیز و زنده شدن پس از مرگ و بیرون آمدن از قبرها.
مسلماً خداوند با حکمت است و مخلوقات را بیهوده نیافریده و آنها را رها نمیکند، پس همانطور که خداوند پیامبرانش را فرستاده و کتابهایش را نازل کرده است تا بندگان را امر و نهی کند، باید آنها را به جهانی ببرد که در آنجا نیکوکارانش را پاداش و جزا دهد و بدکاران را به سبب کارهای بدشان مجازات نماید.
﴿وَهُوَ ٱلَّذِي مَدَّ ٱلۡأَرۡضَ﴾و او ذاتی است که زمین را برای بندگان آفریده و آن را گسترادنیده و برکات فراوانی در آن قرارداده و آن را برای زندگی آماده ساخته و منافع زیادی را برای بندگان در آن به ودیعت نهاده است، ﴿وَجَعَلَ فِيهَا رَوَٰسِيَ﴾و در آن کوههای بزرگی قرار داده تا مردم تکان نخورند و بر اثر لرزش زمین به این سو و آن سو نروند، زیرا اگر کوهها نبودند ساکنان زمین بر اثر تکان و لرزههای شدیدش به این سو و آن سو میافتادند، چون زمین بر امواج آب قرار دارد و ثبات و پابرجایی ندارد مگر به وسیلهی کوههای بزرگ که خداوند آنها را میخ زمین قرار دادهاست.
﴿وَأَنۡهَٰرٗا﴾و در زمین رودها و جویبارهایی قرار داد تا انسانها و چهارپایانشان و کشتزارها و میوهها را سیراب کند که در آن خیر و برکت فراوان نهفته است. به همین منظور فرمود: ﴿وَمِن كُلِّ ٱلثَّمَرَٰتِ جَعَلَ فِيهَا زَوۡجَيۡنِ ٱثۡنَيۡنِ﴾و از هر میوهای که بندگان به آن نیاز دارند دو نوع آفریده است. ﴿يُغۡشِي ٱلَّيۡلَ ٱلنَّهَارَ﴾شب را بر روز میپوشاند و با آمدن شب، جهان تاریک میشود و هر حیوانی در کاشانه و جایگاه خود آرام میگیرد، و خستگی و رنج روز را از تن بیرون میکند، و چون زمان خوابشان تمام شود روز را بر شب میپوشاند و بار دیگر صبح میشود و همۀ موجودات در پی منافع و کارهایشان پخش میشوند.
﴿وَمِن رَّحۡمَتِهِۦ جَعَلَ لَكُمُ ٱلَّيۡلَ وَٱلنَّهَارَ لِتَسۡكُنُواْ فِيهِ وَلِتَبۡتَغُواْ مِن فَضۡلِهِۦ وَلَعَلَّكُمۡ تَشۡكُرُونَ٧٣﴾[القصص: ۷۳]. «و از رحمت الهی این است که شب و روز را برایتان قرار داده تا در شب آرام بگیرید و در روز از فضل الهی بجویید، و تا سپاس گذارید».
﴿إِنَّ فِي ذَٰلِكَ لَأٓيَٰتٖ لِّقَوۡمٖ يَتَفَكَّرُونَ﴾قطعاً در این امر نشانههایی است دال بر قدرت و عظمت الهی برای قومی که میاندیشند و در آن تفکر مینمایند، و به منظور کسب عبرت و پند گرفتن در آن مینگرند، پس در مییابند کسی که این مجموعۀ عظیم را آفریده است و به تدبیر امور آن میپردازد و آن را میگرداند خداوند است که جز او هیچ معبود به حقی وجود ندارد و او دانای پنهان و آشکار و بخشنده و مهربان است و بر هر کاری تواناست و فرازنه با حکمت است و بر آنچه آفریده، و بر دستوراتش ستایش میشود، و او با برکت و بلند مرتبه است.
﴿وَ﴾از جمله نشانههایی که بر کمال قدرت و شگفتی صنعت او دلالت مینماید این است که ﴿فِي ٱلۡأَرۡضِ قِطَعٞ مُّتَجَٰوِرَٰتٞ وَجَنَّٰتٞ مِّنۡ أَعۡنَٰبٖ وَزَرۡعٞ وَنَخِيلٞ صِنۡوَانٞ وَغَيۡرُ صِنۡوَانٖ يُسۡقَىٰ بِمَآءٖ وَٰحِدٖ وَنُفَضِّلُ بَعۡضَهَا عَلَىٰ بَعۡضٖ فِي ٱلۡأُكُلِ﴾در زمین قطعه زمینهای به هم پیوسته و باغهایی از درختان انگور و کشتزارها، و نیز درختان خرما و دیگر انواع درختان وجود دارد، و درختان خرمای هم ریشه، یعنی چند درخت که ریشههایشان یکی است، و درختان خرمای ناهم ریشه، به این صورت که پآیه و ریشۀ هر درختی جدا است (همۀ اینها در روی زمین قرار دارند) و با یک آب آبیاری میشوند و در یک زمین میرویند، اما از لحاظ رنگ و طعم و فایده و لذت برخی را بر برخی دیگر برتری داده است.
بنابراین زمینی مرغوب را داریم که در آن گیاه و علف زیادی میروید و درختان و کشتزارها در آن سبز میشوند، و در کنار آن زمینی وجود دارد که نه گیاهی را میرویاند و نه آبی را فرو میبرد و در خود نگاه میدارد. و زمینی هست که آب را فرو میبرد اما علف در آن نمیروید. و زمینی هست که کشتزارها و درخت در آن سبز میشود اما گیاه و علف در آن نمیروید، و میوهای هست که شیرین است و میوهای دیگر تلخ، میوهای دیگر هست ک نه شیرین و نه تلخ میباشد. پس آیا این تنوع و گوناگونی در خود این چیزهاست؟ یا اینکه خداوند دانا و توانا آن را چنین تقدیر نموده است؟
﴿إِنَّ فِي ذَٰلِكَ لَأٓيَٰتٖ لِّقَوۡمٖ يَعۡقِلُونَ﴾بیگمان در این چیزها نشانههایی است که برای کسانی که خرد میورزند، کسانی که دارای عقلهایی هستند که آنان را هدایت و راهنمایی میکند و بهسوی رستگاری سوق میدهد، به گونهای که توصیهها و دستورات و نواهی خداوند را میفهمند. ولی کسانی که روی میگردانند و اهل حماقت و نادانی هستند در تاریکیهایشان سرگردان و در گمراهی خود سرگشته میمانند و بهسوی پروردگارشان راه نمیبرند و هیچ سخنی از سخنانش را نمیفهمند.
آیهی ۵:
﴿وَإِن تَعۡجَبۡ فَعَجَبٞ قَوۡلُهُمۡ أَءِذَا كُنَّا تُرَٰبًا أَءِنَّا لَفِي خَلۡقٖ جَدِيدٍۗ أُوْلَٰٓئِكَ ٱلَّذِينَ كَفَرُواْ بِرَبِّهِمۡۖ وَأُوْلَٰٓئِكَ ٱلۡأَغۡلَٰلُ فِيٓ أَعۡنَاقِهِمۡۖ وَأُوْلَٰٓئِكَ أَصۡحَٰبُ ٱلنَّارِۖ هُمۡ فِيهَا خَٰلِدُونَ٥﴾[الرعد: ۵]. «و اگر به شگفت میآیی، شگفتانگیز سخن آنان است که میگویند: آیا هنگامی که خاک شدیم آفرینش تازهای پیدا میکنیم؟ اینان کسانیاند که به پرروردگارشان کفر ورزیدند و بندها و زنجیرها در گردنهایشان خواهد بود. اینان دوزخیاند و در آن جاودانه میمانند».
احتمال دارد که معنی ﴿وَإِن تَعۡجَبۡ﴾این باشد که اگر تو از عظمت خداوند متعال و از کثرت دلایل توحید به شگفت آمدهای، شگفتانگیزتر این است که آنها رستاخیز و زنده شدن پس از مرگ را انکار و تکذیب کرده و میگویند : ﴿أَءِذَا كُنَّا تُرَٰبًا أَءِنَّا لَفِي خَلۡقٖ جَدِيدٍ﴾آیا هنگامیکه خاک شدیم (دوباره) آفرینش تازهای پیدا میکنیم؟ به گمان آنها غیر ممکن و بسیار بعید است پس از اینکه خاک شدند خداوند آنها را دوباره زنده گرداند. آنها ب خاطر نادانی و جهالت خود قدرت خالق و آفریننده را با توانایی و قدرت مخلوق مقایسه میکردند. پس وقتی دیدند که مخلوق توانایی چنین کاری را ندارد و گمان بردند که کار در توان خدا هم نیست و فراموش کردند که خداوند آنها را نخستین بار آفریده است، و در حالیکه چیزی نبودند.
نیز احتمال دارد که معنی آیه چنین باشد اگر تو از سخن آنها و از اینکه زنده شدن پس از مرگ را دروغ میانگارند به تعجب آمدهای، حق به جانب تو میباشد زیرا کسی که نشانها و آیات برای او توضیح داده شود و دلایل قاطعی را که بر زنده شدن پس ازمرگ دلالت مینماید مشاهده کند که شک و تردید در آن راهی ندارد، سپس زنده شدن پس از مرگ را انکار کند و به حقیقت که سخن او بسیار تعجب برانگیز است.
اما چنین چیزی از کافران بعید نیست، ﴿أُوْلَٰٓئِكَ ٱلَّذِينَ كَفَرُواْ بِرَبِّهِمۡ﴾(زیرا) اینان کسانیاند که به پروردگارشان کفر ورزیدند و یگانگی او را تکذیب کردند، که یگانگی او بیسار روشن و آشکار است. ﴿وَأُوْلَٰٓئِكَ ٱلۡأَغۡلَٰلُ فِيٓ أَعۡنَاقِهِمۡ﴾و آنان بندها و زنجیرههایی در گردنشان دارند و از هدایت باز میمانند، چرا که به ایمان فراخوانده شدند اما ایمان نیاوردند، و هدایت بر آنها عرضه شد اما هدایت نشدند پس دلهایشان به سزای این که نخستین بار به آن ایمان نیاوردند دگرگون شد. ﴿وَأُوْلَٰٓئِكَ أَصۡحَٰبُ ٱلنَّارِۖ هُمۡ فِيهَا خَٰلِدُونَ﴾و اینان اهل دوزخاند و در آن جاودانه میمانند و هرگز از آن بیرون نمیروند.
آیهی ۶:
﴿وَيَسۡتَعۡجِلُونَكَ بِٱلسَّيِّئَةِ قَبۡلَ ٱلۡحَسَنَةِ وَقَدۡ خَلَتۡ مِن قَبۡلِهِمُ ٱلۡمَثُلَٰتُۗ وَإِنَّ رَبَّكَ لَذُو مَغۡفِرَةٖ لِّلنَّاسِ عَلَىٰ ظُلۡمِهِمۡۖ وَإِنَّ رَبَّكَ لَشَدِيدُ ٱلۡعِقَابِ٦﴾[الرعد: ۶]. «و پیش از خوبی، بدی و عذاب را با شتاب از تو میخواهند، حال اینکه پیش از ایشان کیفرها (بر بیباوران) رفته است و پروردگارت نسبت به مردم - با وجود ستمهایی که میکنند - آمرزنده است و پروردگارت سخت کیفر میباشد».
خداوند متعال از جهالت کسانی خبر میدهد که پیامبرش را تکذیب میکردند و به خدا شرک میورزیدند، آنان که اندرز داده شدند اما پند نپذیرفتند، و دلایل زیادی برای آنان اقامه شد اما تسلیم نگردیدند، بلکه آشکارا انکار کردند و از گذشت و بردباری خداوند قهار و اینکه خداوند در دنیا آنان را به عذاب گرفتار ننمود چنین استنباط کردند که آنها بر حق هستند و با شتاب از پیامبر خواستند که هر چه زودتر عذاب را بیاورد و گفتند: ﴿ٱللَّهُمَّ إِن كَانَ هَٰذَا هُوَ ٱلۡحَقَّ مِنۡ عِندِكَ فَأَمۡطِرۡ عَلَيۡنَا حِجَارَةٗ مِّنَ ٱلسَّمَآءِ أَوِ ٱئۡتِنَا بِعَذَابٍ أَلِيمٖ﴾[الأنفال: ۳۲]. «بار خدایا! اگر این حق از جانب توست ما را از آسمان سنگباران کن و یا عذابی دردناک بر ما بیاور».
﴿وَ﴾حال آنکه، ﴿قَدۡ خَلَتۡ مِن قَبۡلِهِمُ ٱلۡمَثُلَٰتُ﴾کیفرها پیش از ایشان بر مردمان خدا نشناس رفته است. یعنی عذاب خدا بر امتهای تکذیب کننده فرود آمده است. آیا در احوال آنها نمیایشند و جهالت خود را رها نمیکنند؟ ﴿وَإِنَّ رَبَّكَ لَذُو مَغۡفِرَةٖ لِّلنَّاسِ عَلَىٰ ظُلۡمِهِمۡ﴾و پرودرگات با وجود ستمهایی که مردم میکنند نسبت به آنها آمرزنده است. یعنی مردم همواره از خیر و احسان و نیکی و بخشش خداوند بهرهمند هستند ولی پاسخ او را با شرک ورزیدن و نافرمانی میدهند، و آنها را فرمانش سرپیچی مینمایند اما او آنانرا به درگاهش فرا میخواند. مرتکب جنایت و گناه میشوند ولی آنها را از خیر و احسان خویش محروم نمیکند، و اگر به سویش باز گردند پس او دوست آنها است چون توبه کنندگان را دوست میدارد، آنهایی که میخواهند خود را پاک دارند و اگر بندگان توبه نکنند خداوند طبیب آنهاست و آنان را به مصیبتهایی گرفتار مینماید تا آنها را از عیبها پاکیزه گرداند. ﴿قُلۡ يَٰعِبَادِيَ ٱلَّذِينَ أَسۡرَفُواْ عَلَىٰٓ أَنفُسِهِمۡ لَا تَقۡنَطُواْ مِن رَّحۡمَةِ ٱللَّهِۚ إِنَّ ٱللَّهَ يَغۡفِرُ ٱلذُّنُوبَ جَمِيعًاۚ إِنَّهُۥ هُوَ ٱلۡغَفُورُ ٱلرَّحِيمُ٥٣﴾[الزمر: ۵۳]. «ای بندگانی که بر اثر ارتکاب گناه به خود ستم کرده اید! از رحمت خدا ناامید نشوید، همانا خدا تمامی گناهکاران را عفو میکند، زیرا او بس آمرزندۀ مهربان است».
﴿وَإِنَّ رَبَّكَ لَشَدِيدُ ٱلۡعِقَابِ﴾پروردگارت سخت کیفر است. یعنی کسی را که همواره بر گناه پافشاری نماید و از توبه کردن و طلب آمرزش و پناه بردن به خداوند توانا و آمرزنده، سرباز زند سخت کیفر میدهد. پس بندگان باید از کیفر او پرهیز کنند زیرا عذاب خداوند دردناک و سخت است.
آیهی ۷:
﴿وَيَقُولُ ٱلَّذِينَ كَفَرُواْ لَوۡلَآ أُنزِلَ عَلَيۡهِ ءَايَةٞ مِّن رَّبِّهِۦٓۗ إِنَّمَآ أَنتَ مُنذِرٞۖ وَلِكُلِّ قَوۡمٍ هَادٍ٧﴾[الرعد: ۷]. «و کافران میگویند: چرا نشانهای از سوی پروردگارت بر او فرستاده نشده است؟. تو تنها بیم دهنده هستی و هر قومی راهنمایی دارد».
کافران که معجزات و نشانههایی را که خود تعیین میکردند به محمد پیشنهاد نموده و میگفتند: ﴿لَوۡلَآ أُنزِلَ عَلَيۡهِ ءَايَةٞ مِّن رَّبِّهِ﴾چرا نشانهای از سوی پروردگارش بر او فرستاده نشده است؟ و این سخن را عذری برای نپذیرفتن پیام پیامبر قرار میدادند، حال آنکه پیامبر فقط بیمدهنده است و هیچ کاری در دست او نیست، بلکه خداوند است که معجزه و نشانهها را فرو میفرستد، و پیامبر را با نشانهها و دلایلی تایید مینماید که بر خردمندان پوشیده نیست، و کسی که در پی حق باشد با این دلایل راه مییابد و هدایت میشود. ماما کافری که از روی ستمگری و نادانی نشانهها یی را از خدا درخواست میکند، این عمل او دروغ و تهمت است، زیرا به هیچ نشانهای ایمان نمیآورد، و هیچگاه فرمان نمیبرد، چون دلیل نیاوردنش این نیست که چیزی وجود ندارد که او را بر درستی ایمان راهنمایی کند، بلکه امتناع ورزیدن او از ایمان آوردن به خاطر پیروی از هوای نفس و امیال و خواستههایش میباشد.
﴿وَلِكُلِّ قَوۡمٍ هَادٍ﴾و هر قومی راهنمایی دارد. یعنی هر قومی دعوت دهندهای از پیامبران و پیروانش دارد که آنها را بهسوی هدایت فرام میخواند، واین دعوتگران دلایلی همراه دارند که بر صحت دین و هدایتی که با آنهاست دلالت مینماید.
آیهی ۱۱-۸:
﴿ٱللَّهُ يَعۡلَمُ مَا تَحۡمِلُ كُلُّ أُنثَىٰ وَمَا تَغِيضُ ٱلۡأَرۡحَامُ وَمَا تَزۡدَادُۚ وَكُلُّ شَيۡءٍ عِندَهُۥ بِمِقۡدَارٍ٨﴾[الرعد: ۸]. «خداوند میداند که هر جاندار ماده چه چیزی را حمل میکند و آنچه را که رحمها میکاهند و میافزایند، و هر چیزی در نزد او به اندازه است».
﴿عَٰلِمُ ٱلۡغَيۡبِ وَٱلشَّهَٰدَةِ ٱلۡكَبِيرُ ٱلۡمُتَعَالِ٩﴾[الرعد: ۹]. «به پنهان و پیدا داناست و بزرگوار و والاست».
﴿سَوَآءٞ مِّنكُم مَّنۡ أَسَرَّ ٱلۡقَوۡلَ وَمَن جَهَرَ بِهِۦ وَمَنۡ هُوَ مُسۡتَخۡفِۢ بِٱلَّيۡلِ وَسَارِبُۢ بِٱلنَّهَارِ١٠﴾[الرعد: ۱۰]. «کسی از شما که سخن را پنهان میدارد و کسی که آن را آشکار میسازد و آنکه در شب نهان است و کسی که در روز داخل مخفیگاه خویش است یکسان میباشند».
﴿لَهُۥ مُعَقِّبَٰتٞ مِّنۢ بَيۡنِ يَدَيۡهِ وَمِنۡ خَلۡفِهِۦ يَحۡفَظُونَهُۥ مِنۡ أَمۡرِ ٱللَّهِۗ إِنَّ ٱللَّهَ لَا يُغَيِّرُ مَا بِقَوۡمٍ حَتَّىٰ يُغَيِّرُواْ مَا بِأَنفُسِهِمۡۗ وَإِذَآ أَرَادَ ٱللَّهُ بِقَوۡمٖ سُوٓءٗا فَلَا مَرَدَّ لَهُۥۚ وَمَا لَهُم مِّن دُونِهِۦ مِن وَالٍ١١﴾[الرعد: ۱۱]. «برای وی فرشتگانی است که پیاپی از روبرو و پشت سر به فرمان خدا از او مراقبت مینمایند، خداوند احول هیچ قومی را دگرگون نمیسازد مگر اینکه آنان احول خود را تغییر دهند و هنگامی که خدا بخواهد بلائی به قومی برساند هیچکس و هیچ چیز نمیتواند آن را بر گرداند و آنان جز او هیچ کارسازی ندارند».
خداوند متعال از دانش و آگاهی فراگیر خویش و گستردگی آگاهی و اطلاع خود و احاطهاش بر هر چیزی خبر داده و میفرماید: ﴿ٱللَّهُ يَعۡلَمُ مَا تَحۡمِلُ كُلُّ أُنثَىٰ﴾خداوند میداند که هر مادینهای از انسان و غیره چه چیزی را حمل میکند، ﴿وَمَا تَغِيضُ ٱلۡأَرۡحَامُ﴾و آنچه را که رحمها میکاهند، یعنی آنچه که در آن ناقص میشود به این صورت که یا حمل از بین میرود و یا دچار نقص میگردد، ﴿وَمَا تَزۡدَادُ﴾و آنچه که رحمها میافزایند، و جنینی که در آن است بزرگ میشود. ﴿وَكُلُّ شَيۡءٍ عِندَهُۥ بِمِقۡدَارٍ﴾و هر چیزی در نزد او به اندازه است و از آن اندازه پس و پیش نمیشود، و از آن اندازه اضافه و کم نمیگردد، مگر به همان اندازهای که حکمت و علم او اقتضا نماید. پس خداوند ﴿عَٰلِمُ ٱلۡغَيۡبِ وَٱلشَّهَٰدَةِ ٱلۡكَبِيرُ ٱلۡمُتَعَالِ﴾به پنهان و پیدا است و دارای ذات و اسماء و صفات بزرگی است، ذات و قدرت و مهر او والاتر و بالاتر از همۀ آفریدهها یش میباشد. ﴿سَوَآءٞ مِّنكُم مَّنۡ أَسَرَّ ٱلۡقَوۡلَ وَمَن جَهَرَ بِهِۦ وَمَنۡ هُوَ مُسۡتَخۡفِۢ بِٱلَّيۡلِ وَسَارِبُۢ بِٱلنَّهَارِ١٠﴾برای علم و سمع و بصر وی یکسان است کسی از شما که سخن را پنهان دارد و کسی که آن را آشکار میسازد و آنکه در شب نهان است و در مکانهای پنهان مستقر است و کسی که در روز وارد مخفی گاه خود از قبیل خانه یا غار یا امثال آن شود، و هیچ چیز از دید و علم و شنوایی خداوند پنهان نمیماند.
﴿لَهُۥ مُعَقِّبَٰتٞ﴾انسان دارای فرشتگانی است که به نوبت در شب و روز عوض میشوند. ﴿مِّنۢ بَيۡنِ يَدَيۡهِ وَمِنۡ خَلۡفِهِۦ يَحۡفَظُونَهُۥ مِنۡ أَمۡرِ ٱللَّهِ﴾و پیاپی از روبرو و پشت سر به فرمان خدا از او مراقبت مینمایند، یعنی جسم و روح او را از هر آسیبی محافظت مینمایند و اعمال او را ثبت و ضبط میکنند و آن فرشتگان همواره همراه انسان هستند.
پس همانگونه که علم خداوند انسان را احاطه نموده است خداوند این محافظات را بر بندگان قرار داده است به صورتی که حالات و کارهای انسان پوشیده نمیماند و هیچ چیز از آن فراموش نمیشود. ﴿إِنَّ ٱللَّهَ لَا يُغَيِّرُ مَا بِقَوۡمٍ﴾همانا خداوند نعمت و احسان و زندگی و راحتی هیچ قومی را تغییر نمیدهد، ﴿حَتَّىٰ يُغَيِّرُواْ مَا بِأَنفُسِهِمۡ﴾مگر اینکه آنان احول خود را تغییر بدهند، به این صورت که از دایرۀ ایمان بیرون آمده و به کفر روی بیاورند، و از طاعت به معصیت و یا از شکرگزاری نعمتهای خدا به ناسپاسی و مغرور شدن بگرایند، پس آنگاه خداوند آن نعمتها را از دستشان میگیرد.
و همچنین هرگاه بندگان حالت گناه ورزی را که بدان مبتلا هستند تغییر دهند و به اطاعت خدا روی بیاورند، خداوند حالت ناگواری را که در آن به سر میبرند دگرگون میسازد و شقاوت آنها را به نیکی و شادی و رحمت مبدل مینماید.
﴿وَإِذَآ أَرَادَ ٱللَّهُ بِقَوۡمٖ سُوٓءٗا﴾و هنگامیکه خدا بخواهد عذاب و سختی را به قومی برساند حتماً ارادۀ الهی در رابطه با آنها محقق میشود، ﴿فَلَا مَرَدَّ لَهُ﴾زیرا هیچ چیز و هیچکس نمیتواند آن را بر گرداند، ﴿وَمَا لَهُم مِّن دُونِهِۦ مِن وَالٍ﴾و جز او هیچ کار سازی ندارند که امر پسندیده و دوست داشتنی را برایشان بیاورند و امور ناگوار را از آنها دور نماید. پس باید از قرار گرفتن در دایرۀ آنچه که خدا نمیپسندد بپرهیزند تا مبادا عذابی بر آنها بیاید که از قوم گناهکار برگردانده نمیشود.
آیهی ۱۳-۱۲:
﴿هُوَ ٱلَّذِي يُرِيكُمُ ٱلۡبَرۡقَ خَوۡفٗا وَطَمَعٗا وَيُنشِئُ ٱلسَّحَابَ ٱلثِّقَالَ١٢﴾[الرعد: ۱۲]. «او کسی است که برق (آسمان) را به شما مینمایاند که هم باعث بیم و هم مایۀ امید شما میگردد، و نیز ابرهای سنگین بار را پدید میآورد».
﴿وَيُسَبِّحُ ٱلرَّعۡدُ بِحَمۡدِهِۦ وَٱلۡمَلَٰٓئِكَةُ مِنۡ خِيفَتِهِۦ وَيُرۡسِلُ ٱلصَّوَٰعِقَ فَيُصِيبُ بِهَا مَن يَشَآءُ وَهُمۡ يُجَٰدِلُونَ فِي ٱللَّهِ وَهُوَ شَدِيدُ ٱلۡمِحَالِ١٣﴾[الرعد: ۱۳]. «و رعد به ستایش او و فرشتگان نیز از ترسش تسبیح میکنند، و صاعقهها را میفرستد و هرکس را که بخواهد بدانها گرفتار میکند در حالیکه آنان دربارۀ خدا به مجادله میپردازند، او بس قدرتمند است».
خداوند متعال میفرماید: ﴿هُوَ ٱلَّذِي يُرِيكُمُ ٱلۡبَرۡقَ خَوۡفٗا وَطَمَعٗا﴾او ذاتی است که رعد و برق آسمان را به شما نشان میدهد که هم باعث بیم و هم مایۀ امید شما میگردد، یعنی با دیدن آذرخش آسمان ترس از فرود صاعقه و انواع آفات بر میوهها و نباتات مردم را فرا میگیرد، و نیز از طرفی آذرخش آسمان مایۀ امید و خیر و فایده هم میباشد.
﴿وَيُنشِئُ ٱلسَّحَابَ ٱلثِّقَالَ﴾و ابرهای سنگین بار را که باران فراوان دربر دارند و سبب بهرهمند شدن بندگان و شهرها میشود پدید میآورد. ﴿وَيُسَبِّحُ ٱلرَّعۡدُ بِحَمۡدِهِ﴾و رعد ستایش او او را به جای آورده و او را به پاکی میستاید. و آن صدایی است که از ابرها شنیده میشود و بندگان را آشفته مینماید، پس رعد در مقابل پروردگارش فروتن و فرمانبردار است و زبان به ستایش و پاکیاش میگشاید. ﴿وَٱلۡمَلَٰٓئِكَةُ مِنۡ خِيفَتِهِ﴾و فرشتگان نیز از بیمش پاکی او را بیان میکنند. یعنی فرشتگان در برابر خداوند فروتن هستند و از قدرت الهی میترسند. ﴿وَيُرۡسِلُ ٱلصَّوَٰعِقَ﴾و صاعقهها را میفرستد و آن آتشی است که از ابرها بیرون میجهد، ﴿فَيُصِيبُ بِهَا مَن يَشَآءُ﴾و هرکس از بندگانش را بر حسب مشیت خویش بدان گرفتار میکند. ﴿وَهُمۡ يُجَٰدِلُونَ فِي ٱللَّهِ وَهُوَ شَدِيدُ ٱلۡمِحَالِ﴾و آنان دربارۀ خدا به مجادله میپردازند، او بس قدرتمند است، هر چه بخواهد میکند و هیچ چیز نمیتواند از قدرت او سرپیچی نماید وهیچ فرار کنندهای از دست او در نمیرود.
و تنها اوست که برای بندگانش باران و ابر را میفرستد که روزیهایشان در آن نهفته است، و اوست که به تدبیر امور میپردازد. و آفریدههای بزرگ که بندگان از آن به هراس میافتند در برابر او فروتن بوده و سر تسلیم فرود میآورند، وا و قدرتمند و دارای توانایی زیاد است، پس همو سزاوار است که پرستش شود و شریکی برایش قرار داده نشود، بنابر این فرمود:
آیهی ۱۴:
﴿لَهُۥ دَعۡوَةُ ٱلۡحَقِّۚ وَٱلَّذِينَ يَدۡعُونَ مِن دُونِهِۦ لَا يَسۡتَجِيبُونَ لَهُم بِشَيۡءٍ إِلَّا كَبَٰسِطِ كَفَّيۡهِ إِلَى ٱلۡمَآءِ لِيَبۡلُغَ فَاهُ وَمَا هُوَ بِبَٰلِغِهِۦۚ وَمَا دُعَآءُ ٱلۡكَٰفِرِينَ إِلَّا فِي ضَلَٰلٖ١٤﴾[الرعد: ۱۴]. «خداست که شایستۀ عبادت و دعاست و کسانی را که به جای او به فریاد میخوانند به هیچ وجه دعایشان را اجابت نمینمایند، مگر مانند کسی که دستهایش را بهسوی آب بگشاید تا به دهانش برسد ولی هرگز آب به دهانش نخواهد رسید، و دعای کافران جز در گمراهی نیست».
﴿لَهُۥ دَعۡوَةُ ٱلۡحَقِّ﴾دعوت حق تنها از آن خداست، و آن عبارت است از: انجام دادن عبادت برای او، خدایی که هیچ شریکی ندارد، واینکه دعای عبادت و دعای مسالت خالصانه رای او صورت پذیرد. (یعنی ستایش و تمجید، و طلب و مسالت فقط از او بعمل میآید) و خداوند سزاوار هر دو نوع دعا میباشد، و شایستۀ ترس و امید و محبت و علاقه و بیم است. و شایسته است که انسان بهسوی او باز گردد، زیرا تنها الوهیت او حق است، و الوهیت دیگران باطل میباشد.
﴿وَٱلَّذِينَ يَدۡعُونَ مِن دُونِهِ﴾و کسانی که بهجای او بتها و انبازهایی را که شریک خدا کردهاند به فریاد میخوانند، و آنها را پرستش میکنند، ﴿لَا يَسۡتَجِيبُونَ لَهُم﴾به هیچ وجه آنها را اجابت نمیکنند و کمترین نیازی از نیازهایشان را از کارهای دنیا و امور آخرت بر آورده نمینمایند. ﴿إِلَّا كَبَٰسِطِ كَفَّيۡهِ إِلَى ٱلۡمَآءِ﴾مگر مانند کسیکه هر دو دستش را بهسوی آب دراز کرده است و به خاطر دوری آب دستهایش به آن نمیرسد، ﴿لِيَبۡلُغَ فَاهُ وَمَا هُوَ بِبَٰلِغِهِ﴾تا با گشودن دستهایش آب به به دهانش برسد، زیرا او تنشه است و از شدت تشنگی میخواهد با دستش آب را بگیرد، آبی که امکان ندارد به آن برسد. همین طور کافران که همواره خدایان دیگری را به فریاد میخوانند به هیچ وجه آنها را اجابت نخواهند کرد و کمترین نیازی از نیازهایشان را برآورده نخواهند ساخت، و در اوقاتی که آنها به شدت به آن معبودان نیاز دارند به آنها سودی نمیبخشند، چون آنها خود نیازمند هستند، و آن معبودان به اندازه ذرهای در آسمانها و زمین اختیاری ندارند و آنها هیچ مشارکتی در آن ندارند و هیچ یک از آنها پشتیبان و یاور خدا نیست. ﴿وَمَا دُعَآءُ ٱلۡكَٰفِرِينَ إِلَّا فِي ضَلَٰلٖ﴾و دعای کافران جز گمراهی نیست، چون آنچه که به جای خدا میخوانند باطل است، پس عبادت و دعایشان نیز باطل میباشد، زیرا با باطل گشتن هدف و مقصود، وسیله نیز باطل میگردد. و از آنجا که خداوند پادشاه و فرمانروای به حق و آشکار است پرستش و عبادت او نیز حق است، و کسی که او را پرستش مینماید در دنیا و آخرت سود میبیند.
و تشنه کردن دعایی که کافران و مشرکان از غیر خدا بعمل میآورند به کسی که دستهایش را بهسوی آب دراز میکند تا آب به دهانش برسد از بهترین مثالها است. زیرا این، تشبیه دادن به کار غیر ممکن است، پس همانگونه که این کار ممکن نیست آنچه که بدان تشبیه شده است نیز محال و غیر ممکن است. و منوط کردن چیزی به امری محال و غیر ممکن به بهترین و رساترین صورت بیانگر محال بودن آن میباشد، همان طور که خداوند متعال فرموده است: ﴿إِنَّ ٱلَّذِينَ كَذَّبُواْ بَِٔايَٰتِنَا وَٱسۡتَكۡبَرُواْ عَنۡهَا لَا تُفَتَّحُ لَهُمۡ أَبۡوَٰبُ ٱلسَّمَآءِ وَلَا يَدۡخُلُونَ ٱلۡجَنَّةَ حَتَّىٰ يَلِجَ ٱلۡجَمَلُ فِي سَمِّ ٱلۡخِيَاطِ﴾[الأعراف: ۴۰]. «بیگمان کسانی که آیات ما را تکذیب کردند و در مقابل آن تکبر ورزیدند دروازههای آسمان برای آنها گشوده نمیشود و به بهشت وارد نمیگردند مگر اینکه شتر از سوراخ سوزن عبور کند».
آیهی ۱۵:
﴿وَلِلَّهِۤ يَسۡجُدُۤ مَن فِي ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضِ طَوۡعٗا وَكَرۡهٗا وَظِلَٰلُهُم بِٱلۡغُدُوِّ وَٱلۡأٓصَالِ۩١٥﴾[الرعد: ۱۵]. «و آنچه که در آسمانها و زمین است خواسته و ناخواسته برای خدا سجده میکنند، و همچنین سایههایشان صبحگاهان و شامگاهان برای خدا سجده میکنند».
همۀ آنچه که آسمانها و زمین در بردارند در مقابل پروردگارشان فروتناند و از روی اختیار یا اجبار برای او سجده میبرند، پس سجده و فروتنی از روی اختیار از سوی مومنان است، و کرنش و سجدۀ از روی اکراه از سوی کسی است که از پرستش پروردگارش سرباز میزند، در حالیکه سرشتش او را در این کار تکذیب مینماید. ﴿وَظِلَٰلُهُم بِٱلۡغُدُوِّ وَٱلۡأٓصَالِ﴾و سآیههای مخلوقات در اول روز و [ر روز برای خدا سجده میبرند و سجدۀ هر چیزی بر حسب حالت آن است. همانطور که خداوند متعال فرموده است: ﴿وَإِن مِّن شَيۡءٍ إِلَّا يُسَبِّحُ بِحَمۡدِهِۦ وَلَٰكِن لَّا تَفۡقَهُونَ تَسۡبِيحَهُمۡ﴾[الإسراء: ۴۴]. «و هر چیزی حمد و تسبیح خداوند را به جای میآورد اما شما آن تسبیح را نمیفهمید».
آیهی ۱۶:
﴿قُلۡ مَن رَّبُّ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضِ قُلِ ٱللَّهُۚ قُلۡ أَفَٱتَّخَذۡتُم مِّن دُونِهِۦٓ أَوۡلِيَآءَ لَا يَمۡلِكُونَ لِأَنفُسِهِمۡ نَفۡعٗا وَلَا ضَرّٗاۚ قُلۡ هَلۡ يَسۡتَوِي ٱلۡأَعۡمَىٰ وَٱلۡبَصِيرُ أَمۡ هَلۡ تَسۡتَوِي ٱلظُّلُمَٰتُ وَٱلنُّورُۗ أَمۡ جَعَلُواْ لِلَّهِ شُرَكَآءَ خَلَقُواْ كَخَلۡقِهِۦ فَتَشَٰبَهَ ٱلۡخَلۡقُ عَلَيۡهِمۡۚ قُلِ ٱللَّهُ خَٰلِقُ كُلِّ شَيۡءٖ وَهُوَ ٱلۡوَٰحِدُ ٱلۡقَهَّٰرُ١٦﴾[الرعد: ۱۶]. «بگو: چه کسی پروردگار آسمانها و زمین است؟ در (پاسخ آنان)، بگو: «الله» بگو: آیا جز خدا دوستانی گرفتهاید که برای خودشان سود و زیانی ندارند؟ بگو: آیا کور و بینا برابرند؟ آیا تاریکیها و روشنی برابرند؟ آیا شریکانی برای خدا قائل میشوند که همچون آفریدگان او (چیزی را) آفریده باشند و آنگاه کار آفرینش بر آنها مشتبه شده باشد؟ بگو: خداوند آفرینندۀ همه چیز و یگانهی قهار است».
پس وقتی که تمامی مخلوقات خواه ناخواه برای پروردگارشان سجده مینمایند، او معبود راستین است و معبود شایسته و به حق است و الوهیت دیگر چیزها باطل میباشد. بنابر این باطل بودن آن را بیان کرد و بر بطلان آن دلیل آورد و فرمود: به کسانی که بتها و همتایانی را شریک خدا میسازند و آنها را مانند خدا دوست میدارند و انواع تقرب و عبادتها را برای آنان انجام میدهند: بگو : آیا عقلهایتان را از دست دادهاید که دوستانی را به خدایی گرفتهاید و با پرستش آنها به آنان ابراز عشق و علاقه میکنید، در صورتی که آنها شایستهی عبادت نیستند؟ زیرا آنها ﴿لَا يَمۡلِكُونَ لِأَنفُسِهِمۡ نَفۡعٗا وَلَا ضَرّٗا﴾برای خودشان سود وز یانی ندارند اما شما آنها را به دوستی برگرفتهاید و ولایت و دوستی کسی را ترک میکنید که دارای نامها و صفات کامل است، و مالک مردگان و زندگانی میباشد، و آفرینش تدبیر و سود و زیان بدست اوست، در حا لی که پرستش خداوند یگانه و عبادت کسانی که شریک او میسازید برابر نیست. همچنانکه کور و بینا برابر نیستند، و تاریکیها و روشنی هم برابر نمیباشند؟
و اگر آنها دچار شک و اشتباه شدند و برای او شریکانی قرار دادند و گمان بردند چیزهایی که آنها شریک خدا میسازند مانند او میآفرینند و کار انجام میدهند، پس این التباس و اشتباه را با دلیل و برهانی که بر یگانگی خداوند دلالت مینماید برطرف کن و به آنها بگو: ﴿ٱللَّهُ خَٰلِقُ كُلِّ شَيۡءٖ﴾خداوند آفرینندۀ هر چیزی است، پس محال است که چیزی خود به خود آفریده شده باشد. و نیز غیر ممکن است که بدون آفریننده به وجود آمده باشد، پس مشخص شد که هر چیزی آفریننده و خدایی دارد که در آفرینش شریکی ندارد و یگانه تواناست. و یگانی و توانمندی را جز خداوند نشاید، و بالاتر از هر مخلوق توانمندی مخلوقی قویتر و توانمندتر وجود دارد و این سلسله همچنان تداوم مییابد تا به خداوند یگانه و توانمند میرسد. پس توانمندی و یگانگی همزاد یکدیگرند و هر دو ویژهی خداوند یگانه هستند. پس با دلیل عقلی روشن شد که آنچه به جای خدا خوانده میشود کوچکترین پیزی از آفریدن مخلوقاتی در دست او نیست، بنابر این پرستش آن باطل میباشد.
آیهی ۱۷:
﴿أَنزَلَ مِنَ ٱلسَّمَآءِ مَآءٗ فَسَالَتۡ أَوۡدِيَةُۢ بِقَدَرِهَا فَٱحۡتَمَلَ ٱلسَّيۡلُ زَبَدٗا رَّابِيٗاۖ وَمِمَّا يُوقِدُونَ عَلَيۡهِ فِي ٱلنَّارِ ٱبۡتِغَآءَ حِلۡيَةٍ أَوۡ مَتَٰعٖ زَبَدٞ مِّثۡلُهُۥۚ كَذَٰلِكَ يَضۡرِبُ ٱللَّهُ ٱلۡحَقَّ وَٱلۡبَٰطِلَۚ فَأَمَّا ٱلزَّبَدُ فَيَذۡهَبُ جُفَآءٗۖ وَأَمَّا مَا يَنفَعُ ٱلنَّاسَ فَيَمۡكُثُ فِي ٱلۡأَرۡضِۚ كَذَٰلِكَ يَضۡرِبُ ٱللَّهُ ٱلۡأَمۡثَالَ١٧﴾[الرعد: ۱۷]. «خداوند از آسمان آب فرو فرستاد و رودخانههایی به اندازۀ گنجایش خویش روان گشت، سیل کف بلندی با خود برداشت. همچنین آنچه از طلا و نقره و غیره که جهت تهیهی زینت آلات روی آتش ذوب مینمایند (از آن نیز کفی بالا میآید)، خداوند بدینسان حق و باطل را بیان میکند، اما کف از میان میرود و اما آنچه به مردم سود میبخشد در زمین ماندگار میگردد، خداوند بدینسان مثلها را بیان میکند».
خداوند هدایتی را که توسط پیامبر برای زنده کردن دلها و ارواح فرو فرستاده است به آبی تشبیه میکند که مایۀ حیات اجسام است، و فایدۀ فراگیر و زیادی که د رهدایت وجود دارد و بندگان به آن نیازمندند را به سود و فایدهی فراگیری که در باران است تشبیه میکند. و تفاوت دلهایی که هدایت را میپذیرند به درههایی تشبیه کرده که رودها در آن روانند، پس برخی از رودخانهها بزرگ بوده و آب زیادی در خود جای میدهند، هم چنانکه دلهایی بزرگ وجود دارند که دانش فراوانی را در خود جای میدهند، و رودخانهای داریم که آب کمی در آن جاری است، مانند دلی کوچک که دانش کمی در خود جای میدهد.
و شهوات و شبهات دلها را به هنگام تعامل با حق به کفی تشبیه میکند که بر بالای آب قرار میگیرد، و یا به کفی تشبیه میکند که به هنگام ذوب کردن زیور آلات و پالایش و گداختن و قالبگیری بر بالای آن قرار میگیرد، کف همواره بر بالای آب قرار دارد و آن را مکدر مینماید تا اینکه از بین میرود و آب صاف و زلال و زیور آلاتی که به مردم فایده میرساند، باقی میماند. قلب نیز همواره شبهات و شهوات را ناپسند میداند و با دلایل راستین و ارادهای قاطع با آن مبارزه مینماید تا اینکه از بین رفته و نابود میشود، و قلب پالایش یافته و صاف شده و آنچه که به مردم فایده یم رساند از قبیل دانستن حق و ترجیح دادن آن و علاقهمند بودن به آن باقی میماند. پس باطل از بین میرود و حق آن را نابود میگرداند. ﴿إِنَّ ٱلۡبَٰطِلَ كَانَ زَهُوقٗا﴾[الإسراء: ۸۱]. «همانا باطل رفتنی و نابود شدنی است». ﴿كَذَٰلِكَ يَضۡرِبُ ٱللَّهُ ٱلۡأَمۡثَالَ﴾خداوند این چنین مثالها را بیان مینماید تا حق از باطل روشن شود و هدایت از گمراهی مشخص گردد.
آیهی ۱۸:
﴿لِلَّذِينَ ٱسۡتَجَابُواْ لِرَبِّهِمُ ٱلۡحُسۡنَىٰۚ وَٱلَّذِينَ لَمۡ يَسۡتَجِيبُواْ لَهُۥ لَوۡ أَنَّ لَهُم مَّا فِي ٱلۡأَرۡضِ جَمِيعٗا وَمِثۡلَهُۥ مَعَهُۥ لَٱفۡتَدَوۡاْ بِهِۦٓۚ أُوْلَٰٓئِكَ لَهُمۡ سُوٓءُ ٱلۡحِسَابِ وَمَأۡوَىٰهُمۡ جَهَنَّمُۖ وَبِئۡسَ ٱلۡمِهَادُ١٨﴾[الرعد: ۱۸]. «کسانی که دعوت پروردگارشان را اجابت میکنند سرانجام نیک دارند، و کسانی که دعوت پروردگار خود را اجابت نمیکنند اگر همۀ آنچه که در زمین است و مانند آن همراه دشته باشند قطعاً همگی را بلاگردان خود میکنند، آنان حساب بدی دارند و جایگاهشان دوزخ است و چه بد جایگاهی است!».
وقتی خداوند حق را از باطل مشخص نمود، بیان کرد که مردم دو گروه هستند: گروهی دعوت پروردگارشان را اجابت مینمایند، پس به ذکر ثواب پروردگار برای آنان پرداخت، و گروهی نیز از پذیرش دعوت خدا امتناع میورزند، و به بیان کیفرش در رابطه با آنان پرداخت و فرمود: ﴿لِلَّذِينَ ٱسۡتَجَابُواْ لِرَبِّهِمُ﴾کسانی که دعوت پروردگارشان را اجابت میکنند، یعنی دلهایشان برای علم و ایمان منقاد گردید و اعضا و جوارحشان تسلیم امر و نهی پروردگارشان از آنها خواسته شد، و مطابق آنچه که پروردگارشان از آنها خواسته است عمل نمودند، پس برای آنها ﴿ٱلۡحُسۡنَىٰ﴾حالت نیکو و پاداش نیک است و آنان دارای بزرگترین صفات و برترین فضایل هستند و پاداش دنیا و آخرت را در مییابند، پاداشی که هیچ چشمی تاکنون مانند آنرا ندیده و هیچ گوشی (اخبار آن را) نشنیده و به دل هیچ انسانی خطور نکرده است.
﴿وَٱلَّذِينَ لَمۡ يَسۡتَجِيبُواْ لَهُ﴾و کسانی که دعوت خدا را بعد از مثالهایی که برایشان آورده شده و حقی که برایشان بیان گردید، نپذیرفتند دارای حالتی بد خاهند بود، ﴿لَوۡ أَنَّ لَهُم مَّا فِي ٱلۡأَرۡضِ جَمِيعٗا﴾و اگر همۀ آنچه که در زمین است از قبیل طلا، نقره و غیره، داشته باشند، ﴿وَمِثۡلَهُۥ مَعَهُۥ لَٱفۡتَدَوۡاْ بِهِ﴾و نیز مانند آن را داشته باشند، برای رهایی از عذاب روز قیامت خواهند پرداخت ولی از آنها پذیرفته نمیشود. آنها چگونه میتوانند این اندازه را داشته باشندو آن را از کجا خواهند آورد؟ ﴿أُوْلَٰٓئِكَ لَهُمۡ سُوٓءُ ٱلۡحِسَابِ﴾آنان حساب بدی دارند، و آن حسابی است که در مقابل همۀ کارهای زشتی که در گذشته انجام دادهاند، و آنچه از حقوق خدا که بندگان ضایع کردهاند نوشته شده و از آنها حساب گرفته میشود، و میگویند: ﴿يَٰوَيۡلَتَنَا مَالِ هَٰذَا ٱلۡكِتَٰبِ لَا يُغَادِرُ صَغِيرَةٗ وَلَا كَبِيرَةً إِلَّآ أَحۡصَىٰهَاۚ وَوَجَدُواْ مَا عَمِلُواْ حَاضِرٗاۗ وَلَا يَظۡلِمُ رَبُّكَ أَحَدٗا﴾[الکهف: ۴۹]. «ای وای بر ما! این کتاب (= نامهی اعمال) را چه شده که هیچ گناه کوچک و بزرگی را نگذاشته مگر اینکه آن را بر شمرده است! و آنچه را که کردهاند حاضر مییابند و پروردگارت بر هیچکس ستم نمیکند».
﴿وَ﴾و بعد از اینکه عذاب سخت و بد چشیدند، ﴿مَأۡوَىٰهُمۡ جَهَنَّمُ﴾جایگاهشان دوزخ است که در آنجا هر عذای از قبیل گرسنگی شدید و تشنگی دردناک و آتش داغ و سوزان و درخت زقوم و ضریع (گیاه خوارداری که شبرق نایمده میشود و خوراک جهنمیان است) و همهی انواع عذابی که خداوند بیان کرده است وجود دارد ﴿وَبِئۡسَ ٱلۡمِهَادُ﴾و (دوزخ) بد جایگاهی است.
آیهی ۲۴-۱۹:
﴿أَفَمَن يَعۡلَمُ أَنَّمَآ أُنزِلَ إِلَيۡكَ مِن رَّبِّكَ ٱلۡحَقُّ كَمَنۡ هُوَ أَعۡمَىٰٓۚ إِنَّمَا يَتَذَكَّرُ أُوْلُواْ ٱلۡأَلۡبَٰبِ١٩﴾[الرعد: ۱۹]. «آیا کسی که میداند آنچه از سوی پروردگارت بر تو نازل شده حق است، مانند کسی که او کور است؟ همانا فقط خردمندان پند میپذیرند».
﴿ٱلَّذِينَ يُوفُونَ بِعَهۡدِ ٱللَّهِ وَلَا يَنقُضُونَ ٱلۡمِيثَٰقَ٢٠﴾[الرعد: ۲۰]. «کسانی که به عهد خداوند وفا مینمایند و پیمان را نمیشکنند».
﴿وَٱلَّذِينَ يَصِلُونَ مَآ أَمَرَ ٱللَّهُ بِهِۦٓ أَن يُوصَلَ وَيَخۡشَوۡنَ رَبَّهُمۡ وَيَخَافُونَ سُوٓءَ ٱلۡحِسَابِ٢١﴾[الرعد: ۲۱]. «و کسانی که آنچه را خداوند به پیوسته نگاه داشتن آن امر فرموده پیوسته نگاه میدارند و از پروردگارشان بیمناک هستند و از محاسبۀ بد میترسند».
﴿وَٱلَّذِينَ صَبَرُواْ ٱبۡتِغَآءَ وَجۡهِ رَبِّهِمۡ وَأَقَامُواْ ٱلصَّلَوٰةَ وَأَنفَقُواْ مِمَّا رَزَقۡنَٰهُمۡ سِرّٗا وَعَلَانِيَةٗ وَيَدۡرَءُونَ بِٱلۡحَسَنَةِ ٱلسَّيِّئَةَ أُوْلَٰٓئِكَ لَهُمۡ عُقۡبَى ٱلدَّارِ٢٢﴾[الرعد: ۲۲]. «و کسانی که به خاطر پروردگارشان بردباری کردند و نماز را بر پا داشتند و از آنچه که به آنها روزی دادیم به صورت پنهان و آشکار بخشیدند و خرج کردند، و بدی را به نیکی دفع میکنند اینان هستند که پاداش نیکِ آن سرای از آن ایشان است».
﴿جَنَّٰتُ عَدۡنٖ يَدۡخُلُونَهَا وَمَن صَلَحَ مِنۡ ءَابَآئِهِمۡ وَأَزۡوَٰجِهِمۡ وَذُرِّيَّٰتِهِمۡۖ وَٱلۡمَلَٰٓئِكَةُ يَدۡخُلُونَ عَلَيۡهِم مِّن كُلِّ بَابٖ٢٣﴾[الرعد: ۲۳]. «باغهای بهشت که جای ماندگاری است، آنان همراه پدران و فزندان و همسران شایستۀ خود بدان جا وارد میشوند و فرشتگان از هر دری بر آنان وارد میشوند».
﴿سَلَٰمٌ عَلَيۡكُم بِمَا صَبَرۡتُمۡۚ فَنِعۡمَ عُقۡبَى ٱلدَّارِ٢٤﴾[الرعد: ۲۴]. «(به آنان میگویند:) سلام بر شما باد به سبب صبر و شیکبایی که داشتید، پس آن سرا چه نیکو است!».
خداوند میان کسانی که علم دارند و بدان عمل مینمایند و کسانی که علم دارند اما بدان عمل نمیکنند و یا اصلاً علم و دانشی ندارند فرق گداشته و میفرماید: ﴿أَفَمَن يَعۡلَمُ أَنَّمَآ أُنزِلَ إِلَيۡكَ مِن رَّبِّكَ ٱلۡحَقُّ﴾آیا کسی که میداند آنچه از سوی پروردگارت بر تو نازل شده حق است و آن را فهمیده و به آن عمل مینماید، ﴿كَمَنۡ هُوَ أَعۡمَىٰٓ﴾، مانند کسی که او کور است و حق را نمیشناسد و به آن عمل نمیکند؟ پس این دو فرد زمین تا آسمان با هم فرق دارند، و شایسته است که بنده بیندیشد و دریابد که حالت کدام یک از دو گروه بهتر و سرانجام کدام یک خوبتر است، و آنگاه راه وی را برگزیند و به دنبال آن گروه حرکت نماید. ولی هرکس به سود و زیان خودش نمیاندیشد.
﴿إِنَّمَا يَتَذَكَّرُ أُوْلُواْ ٱلۡأَلۡبَٰبِ﴾بلکه فقط خردمندان و کسانی که دارای عقلها و آرای کامل هستند، میاندیشند، آنان که مغز و هستۀ جهان و برگزیدگان فرزندان آدم میباشند.
اگر بپرسی که آنان دارای چه صفاتی میباشند و چگونه کسانی هستند، زیباتر از آنچه که خداوند در توصیف آنان بیان داشته است نخواهی یافت، آنجا که فرموده است:
﴿ٱلَّذِينَ يُوفُونَ بِعَهۡدِ ٱللَّهِ﴾آنان که به عهد خدا وفا مینمایند، و به عهد و پیمانی که خداوند از آنها گرفته و آنان را متعهد نموده است که حقوق الهی را به طور کامل انجام دهند، وفا میکنند پس وفای به عهد مقتضی آن است که عهد را به طور کامل ادا کرد و در آن خیر خواهی نمود. ﴿وَ﴾و کمال وفاداری آنان این است که، ﴿لَا يَنقُضُونَ ٱلۡمِيثَٰقَ﴾پیمان را نمیشکنند. یعنی پیمانی را که با خدا بستهاند نمیشکنند. پس همۀ پیمانها و عهدها و سوگندها و نذرهایی که بندگان میبندند در این داخل است. بنابر این بنده از خردمندان و کسانی که دارای پاداش بزرگ هستند نخواهد بود مگر اینکه این پیمانها را به طور کامل ادا کند و آنها را نشکند، و نیز به طور ناقص آنها را انجام ندهد.
﴿وَٱلَّذِينَ يَصِلُونَ مَآ أَمَرَ ٱللَّهُ بِهِۦٓ أَن يُوصَلَ﴾و کسانی که آنچه خداوند به پیوستن داشتن آن فرمان داده است پیوسته میدارند. این حکم عام است و همۀ آنچه را که خداوند به پیوسته داشتن آن امر کرده است از قبیل ایمان به خدا و رسولش و محبت خدا و پیامبرش، و پرستش خدای یگانه، و اطاعت از پیامبر را دربر میگیرد، و با رفتار و کردار نیک با پدران و مادرانشان پیوند نیک را برقرار میدارند و از فرمان آنها سرپیچی نمیکنند، و با رفتار و گفتار نیک، پیوند خویشاوندی را برقرار میدارند.
و با ادای حقوق دینی و دنیوی همسران و همراهان و بردگان، به طور کامل پیوند نیک را با آنان برقرار میدارند.
و چیزی که سبب میشود بنده چنین عمل کند و دستورات خداوند را انجام دهد، ترس از خدا و روز قیامت است. بنابر این فرمود: ﴿وَيَخۡشَوۡنَ رَبَّهُمۡ﴾و از پروردگارشان میترسند و ترس از خداوند و ترس از روز قیامت و این که برای حساب و کتاب پیش وی حاضر میشوند آنها را از ارتکاب گناه، و انجام ندادن چیزی که خداوند به آن دستور داده است باز میدارد، چون آنها از عذاب الهی میترسند و به پاداش او امیدوارند.
﴿وَٱلَّذِينَ صَبَرُواْ﴾و کسانی که بر اطاعت و فرمانبرداری از دستورات خدا و دوری کردن از آنچه پروردگار متعال از آن نهی فرموده است شکیبایی میورزند. و یا در هنگام مصیبت و بلا بردبارند، و این صبر و شیکبایی، ﴿ٱبۡتِغَآءَ وَجۡهِ رَبِّهِمۡ﴾برای خشنودی و رضای پروردگارشان است، نه برای دیگر اهداف و اغراض فاسد.
و چنانچه بنده خودش را کنترل نماید و برای خشنودی پروردگارش و به امید نزدیک شدن به او و بهرهمند شدن از پاداش وی بردباری نماید برایش سودمند است، و این صبر از ویژگیهای اهل ایمان است و چنانچه هدف از آن کسب شهرت باشد، در حقیقت این کار ستودنی نیست زیرا چنین صبری از انسان عابد و انسان فاسق و مومن و کافر برمیآید.
﴿وَأَقَامُواْ ٱلصَّلَوٰةَ﴾و نماز را بر پا داشتند یعنی آن را همراه با تمام ارکان و شرایط و آنچه که نماز در ظاهر و باطن تکمیل مینماید انجام دادند. ﴿وَأَنفَقُواْ مِمَّا رَزَقۡنَٰهُمۡ سِرّٗا وَعَلَانِيَةٗ﴾و از آنچه که به آنها روزی دادهایم در پنهان و آشکار بخشیدند. نفقات واجب از قبیل زکات و کفارهها، و نفقات مستحب در این بخشش و اتفاق داخل میباشند و آنها هر جا نیاز به انفاق باشد به صورت پنهان و آشکار انفاق مینمایند.
﴿وَيَدۡرَءُونَ بِٱلۡحَسَنَةِ ٱلسَّيِّئَةَ﴾و بدی را با نیکی دفع میکنند. یعنی هرکس با گفتار و یا کردار نسبت به آنها بدی نماید با او مقابله به مثل نکرده و همان کار را با او انجام نمیدهند، بلکه با او نیکی مینمایند.
پس هرکس از دادن و بخشیدن به آنها دریغ بورزد آنان به او میبخشند، و هرکس بدانها ستم روا بدارد، عفوش میکنند،و هرکس پیوند خویشاوندی را با آنها قطع نماید پیوند خیوشاوندی را با او برقرار میدارند، و هرکس که با آنان بدی کند با وی نیکی میکنند. پس با کسی که با آنان بدی نمیکند چگونه رفتار خواهند کرد! ﴿أُوْلَٰٓئِكَ﴾کسانی که دارای این صفتهای بزرگ و فضیلتهای زیبا هستند، ﴿لَهُمۡ عُقۡبَى ٱلدَّارِ﴾پاداش نیک آن سرارا دارند و پاداش نیک را چنین تفسیر نمود: ﴿جَنَّٰتُ عَدۡنٖ﴾باغهای بهشت که جای ماندگاری است و از آن دور نمیشوند و نمیخواهند به جای دیگری برده شوند، زیرا به خاطر نعمتهای فراونی که بهشت دربر دارد و شادیای که در آنجا هست، همۀ خواستهها و اهداف آدمی در آن برآورده میشود، به گونهای که آنها بالاتر از آن چیزی را نمیبینند. و از جمله چیزهایی که نعمت و شادی انها را کامل میکند این است که، ﴿يَدۡخُلُونَهَا وَمَن صَلَحَ مِنۡ ءَابَآئِهِمۡ وَأَزۡوَٰجِهِمۡ وَذُرِّيَّٰتِهِمۡ﴾همراه با پدران و فرزندان و همسران صالح و شایستۀ خود بدانجا وارد میشوند. و دوستان و یاران نیز از زمرۀ همسران و فرزندان به شمار میروند.
﴿وَٱلۡمَلَٰٓئِكَةُ يَدۡخُلُونَ عَلَيۡهِم مِّن كُلِّ بَابٖ﴾و فرشتگان از هر دری بر آنان وارد میشوند و آنها را گرامی میدارند و مراتب خشنودی خداوند را به آنها تبریک گفته و میگویند: ﴿سَلَٰمٌ عَلَيۡكُم﴾درودتان باد و سلام خدا بر شما باد. و این کلام بیانگر دور شدن آنان از هر امر ناپسندی است و مستلزم حصول هر امر پسندیده و دوست داشتنی برای آنان است.
﴿بِمَا صَبَرۡتُمۡ﴾به سبب شکیباییتان، و صبور بودنی که شما را به این منازل عالی و باغهای گرانبها رساندیم. ﴿فَنِعۡمَ عُقۡبَى ٱلدَّارِ﴾پس جزای آنان سراچۀ نیک است.
بنابر این شایسته است کسیکه خیر خواه خودش میباشد و برای خویشتن ارزش قایل است با نفس خود مبارزه و جهاد نمایند تا از صفات خردمندان برخوردار شود و از نعمتهای آن جهان بهرهمند گردد، نعمتهایی که شادی بخش ارواح است و همهی لذات و شادیها را دربر میگیرد. پس آدمی باید برای رسیدن به چنین چیزی بکوشد و دراین زمینه با دیگران به رقابت بپردازد.
آیهی ۲۵:
﴿وَٱلَّذِينَ يَنقُضُونَ عَهۡدَ ٱللَّهِ مِنۢ بَعۡدِ مِيثَٰقِهِۦ وَيَقۡطَعُونَ مَآ أَمَرَ ٱللَّهُ بِهِۦٓ أَن يُوصَلَ وَيُفۡسِدُونَ فِي ٱلۡأَرۡضِ أُوْلَٰٓئِكَ لَهُمُ ٱللَّعۡنَةُ وَلَهُمۡ سُوٓءُ ٱلدَّارِ٢٥﴾[الرعد: ۲۵]. «و آنان که پیمان خدا را پس از بستن آن میشکنند، و پیوندی را میگسلند که خداوند به حفظ آن دستور داده است، و در زمین فساد میکنند، لعنت و نفرین بهرۀ ایشان است و سختی آن سرای را (نیز) دارند».
وقتی خداوند حالت اهل بهشت را بیان نمود، بیان داشت که اهل جهنم بر عکس بهشتیان میباشند، پس در مورد اهل جهنم فرمود: ﴿وَٱلَّذِينَ يَنقُضُونَ عَهۡدَ ٱللَّهِ مِنۢ بَعۡدِ مِيثَٰقِهِ﴾و آنان که پیمان خدا را پس از بستن آن میشکنند. یعنی بعد از اینکه خداوند پیمانش را به وسیلۀ پیامبرانش بر آنان محکم نمود آنها منقاد نشدند و تسلیم نگشتند، بلکه با روی گردانی و پیمان شکنی با آن برخورد کردند.
﴿وَيَقۡطَعُونَ مَآ أَمَرَ ٱللَّهُ بِهِۦٓ أَن يُوصَلَ﴾و پیوندی را میگسلند که خداوند به حفظ و نگاه داشتن آن دستور داده است، پس رابطۀ خود و پروردگارشان را با ایمان آوردند و انجام عمل صالح نگه نداشته و پیوند خویشاوندی را گسستند، و حقوق آنان را به جای نیاوردند، بلکه با کفر و زیدن و انجام گناهان و بازداشتن مردم از راه خدا و کج نشان دادن دین او، در زمین فساد و تباهی کردند.
﴿أُوْلَٰٓئِكَ لَهُمُ ٱللَّعۡنَةُ﴾اینان نفرین بهرۀ ایشان است. یعنی دوری از رحمت خدا و مذمت و نکوهش از جانب وی و فرشتگان و بندگان مومن بهرۀ ایشان است. ﴿وَلَهُمۡ سُوٓءُ ٱلدَّارِ﴾و بدی و سختی آن سرای را نیز دارند. و آن جهنم و عذابهای دردناک آن است.
آیهی ۲۶:
﴿ٱللَّهُ يَبۡسُطُ ٱلرِّزۡقَ لِمَن يَشَآءُ وَيَقۡدِرُۚ وَفَرِحُواْ بِٱلۡحَيَوٰةِ ٱلدُّنۡيَا وَمَا ٱلۡحَيَوٰةُ ٱلدُّنۡيَا فِي ٱلۡأٓخِرَةِ إِلَّا مَتَٰعٞ٢٦﴾[الرعد: ۲۶]. «خداوند روزی را برای هرکس که بخواهد فراغ و فراوان میگرداند و آن را برای هرکس که بخواهد تنگ و کم قرار میدهد و آنها به زندگی دنیا شاد و خشنودند درحالیکه زندگی دنیا در برابر آخرت کالای ناچیزی بیش نیست».
یعنی فقط خداوند است که روزی را برای هرکس بخواهد فراخ و فراوان میگرداند و آن را برای هرکس که بخواهد تنگ میدارد. ﴿وَفَرِحُواْ بِٱلۡحَيَوٰةِ ٱلدُّنۡيَا﴾و کافران به زندگی دنیا شاد و خشنودند، خشنودیی که باعث شده تا به زندگی دنیا بچسبند و از آخرت غافل نشوند و این به سبب نقصان عقلشان است. ﴿وَمَا ٱلۡحَيَوٰةُ ٱلدُّنۡيَا فِي ٱلۡأٓخِرَةِ إِلَّا مَتَٰعٞ﴾و زندگی دنیا در برابر آخرت چیز اندکی است و مدت کمی از آن بهرهمند میشوند، چرا که عاقبت از خانواده و یارانشان جدا میشوند و عذاب دراز مدتی را پیش روی خواهند داشت.
آیهی ۲۹-۲۷:
﴿وَيَقُولُ ٱلَّذِينَ كَفَرُواْ لَوۡلَآ أُنزِلَ عَلَيۡهِ ءَايَةٞ مِّن رَّبِّهِۦۚ قُلۡ إِنَّ ٱللَّهَ يُضِلُّ مَن يَشَآءُ وَيَهۡدِيٓ إِلَيۡهِ مَنۡ أَنَابَ٢٧﴾[الرعد: ۲۷]. «و کافران میگویند: چرا بر او نشانهای از جانب پروردگارش فرو فرستاده نشده است؟ بگو: خداوند هرکس را بخواهد گمراه میکند و هرکس را که توبه کند بهسوی خودش هدایت مینماید».
﴿ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ وَتَطۡمَئِنُّ قُلُوبُهُم بِذِكۡرِ ٱللَّهِۗ أَلَا بِذِكۡرِ ٱللَّهِ تَطۡمَئِنُّ ٱلۡقُلُوبُ٢٨﴾[الرعد: ۲۸]. «آن کسانی که ایمان آورده و دلهایشان به یاد خدا آرامش پیدا میکند، بدانید که دلها با نام خدا آرام میگیرند».
﴿ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ وَعَمِلُواْ ٱلصَّٰلِحَٰتِ طُوبَىٰ لَهُمۡ وَحُسۡنُ مََٔابٖ٢٩﴾[الرعد: ۲۹]. «آنان که ایمان آورده و کارهای شایسته انجام دادهاند خوشا به حال ایشان و آنان سرانجام نیکی دارند».
خداوند متعال خبر میدهد کسانی که به آیات وی کفر ورزیدند و بر پیامبر سخت گرفتند و به او پیشنهاد کرده و گفتند: ﴿لَوۡلَآ أُنزِلَ عَلَيۡهِ ءَايَةٞ مِّن رَّبِّهِ﴾چرا نشانهای از سوی پروردگارش بر او نازل نشده است؟ و آنها ادعا میکردند که اگر معجزه و نشانهای بر پیامبر فرو فرستاده میشد آنها به وی ایمان میآوردند. پس خداوند آنان را پاسخ داد و فرمود: ﴿قُلۡ إِنَّ ٱللَّهَ يُضِلُّ مَن يَشَآءُ وَيَهۡدِيٓ إِلَيۡهِ مَنۡ أَنَابَ﴾بگو: خداوند هرکس را بخواهد گمراه میکند و هرکس را که توبه نماید و خشنودی پروردگار را بجوید و بهسوی خویش هدایت میکند. پس هدایت و گمراهی در دست آنان نیست تا آن را منوط به معجزهها و نشانهها کنند. آنها دروغگویند، ﴿وَلَوۡ أَنَّنَا نَزَّلۡنَآ إِلَيۡهِمُ ٱلۡمَلَٰٓئِكَةَ وَكَلَّمَهُمُ ٱلۡمَوۡتَىٰ وَحَشَرۡنَا عَلَيۡهِمۡ كُلَّ شَيۡءٖ قُبُلٗا مَّا كَانُواْ لِيُؤۡمِنُوٓاْ إِلَّآ أَن يَشَآءَ ٱللَّهُ وَلَٰكِنَّ أَكۡثَرَهُمۡ يَجۡهَلُونَ١١١﴾[الأنعام: ۱۱۱]. «حتی اگر ما فرشتگان را بهسوی آنها فرو بفرستیم و مردگان با آنها سخن بگویند و همه چیز را پیش چشم آنها محشور کنیم ایمان نخواهند آورد، مگر اینکه خدا بخواهد، ولی بیشتر آنان نمیدانند».
و لازم نیست پیامبر نشانه و معجزهای بیاورد که آنان تعیین و پیشنهاد مینمایند، بلکه هر معجزهای را که پیامبر پیش آنها بیاورد و حق را روشن نماید کفایت میکند و مقصود حاصل میشود، و این برایشان بهتر است، زیرا اگر معجزات آنچنان که آنها میخواهند و پیشنهاد میکنند نزدشان بیاید و به آن ایمان نیاورند بلافاصله و در همین دنیا عذاب خدا آنها را فراموش خواهد گرفت. سپس خداوند علامت مومنان را بیان نمود و فرمود:
﴿ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ وَتَطۡمَئِنُّ قُلُوبُهُم بِذِكۡرِ ٱللَّهِ﴾کسانی که ایمان آورده، و دلهایشان با یاد خدا آرامش پیدا میکند و اضطراب و نگرانیهایش برطرف میشود و لذت و شادی بدان روی میآورد، ﴿أَلَا بِذِكۡرِ ٱللَّهِ تَطۡمَئِنُّ ٱلۡقُلُوبُ﴾یعنی شایسته است که دلها جز به یاد خدا سکون و آرامش پیدا نکند، زیرا هیچ چیزی برای دلها از محبت آفریننده لذت بخشتر و شیرینتر نیست و هیچ چیز از انس گرفتن به خدا و شناخت او شیرینتر نیست. و دلها به اندازۀ شناختی که از خداوند دارند و به اندازه محبتی که به خدا دارند به یاد و ذکر او میپردازند، پس ذکر خدا یعنی یاد کردن بنده پروردگارش را با تسبیح و تهلیل و تکبیر و. . . .
و گفته شده که منظور از ذکر خدا کتابش است که آن را به منظور پند پذیری مومنان فرا فرستاده است، بنابر این معنی آرامش یافتن قلب با ذکر خدا این است که دل معانی وا حکام قرآن را بفهمد تا با آن آرام گیرد، زیرا معانی و احکام قرآنی روشن است و با دلایل و حجت فراوانی مورد تایید قرار گرفته است. و از این طریق دلها آرام میگیرند، زیرا دلها جز با یقین و علم ارامش نمییابند و یقین و علم به کاملترین صورت در لابلای آیان قران نهفته است و قطعاً دلها به غیر از قرآن آرام نمیگیرند، اما دیگر کتابها که بر مبنای قران تدوین نشدهاند، دلها به آنها سکون و آرامش پیدا نمیکنند، زیرا به خاطر تعارض دلایل و تضاد احکامی که در انها وجود دارد دچار اشفتگی و اضطراب میشود.
﴿أَفَلَا يَتَدَبَّرُونَ ٱلۡقُرۡءَانَۚ وَلَوۡ كَانَ مِنۡ عِندِ غَيۡرِ ٱللَّهِ لَوَجَدُواْ فِيهِ ٱخۡتِلَٰفٗا كَثِيرٗا٨٢﴾[النساء: ۸۲]. «و اگر قرآن از جانب کسی دیگر غیر از خدا بود در ان تضاد و اختلاف زیادی مییافتند». و اگر در اخبار کتاب خدا تامل شود و با سایر علوم و تألیفات مقایسه گردد میان آن دو فرق بزرگی مشاهده خواهد شد.
سپس خداوند متعال فرمود: ﴿ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ وَعَمِلُواْ ٱلصَّٰلِحَٰتِ﴾آنان که قلباً به خدا و فرشتگان و کتابها و پیامبرانش و به روز قیامت ایمان آوردند، و این ایمان را با انجام کارهای شایسته، کارهای قلبی از قبیل محبت و ترس از او و امید به او، و کارهای جوارح از قبیل نماز دیگر کارهای پسندیده تصدیق کردند. ﴿طُوبَىٰ لَهُمۡ وَحُسۡنُ مََٔابٖ﴾خوشا به حال ایشان، و آنان سرانجام نیکی دارند. یعنی آنان دارای حالتی خوش و سرانجامی نیک هستند.
و آنان در سایۀ خشنودی و گرامیداشت خداوند در دنیا و آخرت خوشحال خواهند بود. و کمال آسایش و آرامش را در خواهند یافت. از جملۀ آن درخت طوبی است که در بهشت است و سواره در سایۀ آن حرکت مینماید و صد سال طول میکشد تا آن را بپیماید، همانونه که در احادیث صحیح آمده است.
آیهی ۳۰:
﴿كَذَٰلِكَ أَرۡسَلۡنَٰكَ فِيٓ أُمَّةٖ قَدۡ خَلَتۡ مِن قَبۡلِهَآ أُمَمٞ لِّتَتۡلُوَاْ عَلَيۡهِمُ ٱلَّذِيٓ أَوۡحَيۡنَآ إِلَيۡكَ وَهُمۡ يَكۡفُرُونَ بِٱلرَّحۡمَٰنِۚ قُلۡ هُوَ رَبِّي لَآ إِلَٰهَ إِلَّا هُوَ عَلَيۡهِ تَوَكَّلۡتُ وَإِلَيۡهِ مَتَابِ٣٠﴾[الرعد: ۳۰]. «بدینگونه تو را به میان امتی فرستادیم که امتهای فراوانی پیش از آن آمده و رفتهاند، تا آنچه را به تو وحی کردهایم بر آنان - هر چند که منکر خداوند مهربانند - بخوانند. بگو: خداوند پروردگار من است، جز او معبود به حقی نیست، بر او توکل نمودهام و بازگشت من بهسوی اوست».
خداوند متعال به پیامبر محمد صمیفرماید: ﴿كَذَٰلِكَ أَرۡسَلۡنَٰكَ فِيٓ أُمَّةٖ﴾بدینگونه تو را بهسوی قومت فرستادیم تا آنان را بهسوی راه هدایت فرا بخوانی، ﴿قَدۡ خَلَتۡ مِن قَبۡلِهَآ أُمَمٞ﴾که پیش از آنان امتهای فراوانی آمده و رفتهاند، و ما پیامبران خود را به میان آنها فرستادیم، پس شما نخستین رسول و پیامبر نیستی تا رسالتت برای انها ناآشنا جلوه کند. و شما از جانب خود سخن نمیگویی بلکه آیات خداوند را برای آنان میخوانی که بر تو وحی میشود، آیاتی که دلها را پاک مینماید و نفسها را پاکیزه میگرداند، اما قوم تو به خداوند مهربان کفر میورزند، پس آنان با پذیرش و شکر به استقبال رحمت و احسان خدا نرفتند، رحمت وا حسانی که بزرگترین نوع آن عبارت بود از اینکه شما را به عنوان فرستاده بهسویشان روانه کردیم و کتاب را بر تو نایل نمودیم. بلکه با انکار و عناد با مهربانی و احسان خداوند برخورد کردیم. پس آنان از ملتهایی که پیش ازایشان بودند و پیامبران را تکذیب کردند عبرت نگرفتند که چگونه خداوند آنان را به سمت گناهانشان به عذاب سخت خویش گرفتار ساخت. ﴿قُلۡ هُوَ رَبِّي لَآ إِلَٰهَ إِلَّا هُوَ﴾بگو: او پروردگار من است و هیچ معبود به حقی جز او وجود ندارد. و این کلام، هر دو قسم توحید را در بردارد، هم توحید الوهیت، و هم توحید ربوبیت. پس او پروردگار من است و از همان ابتدا مرا با نعمتهایش پرورش داده، و معبود و خدایم است. ( ﴿عَلَيۡهِ تَوَكَّلۡتُ﴾و در همهی کارهایم بر او توکل نموده، ﴿وَإِلَيۡهِ مَتَابِ﴾و در تمام عبادتهایم و در همهی احوالم بهسوی او بر میگردم.
آیهی ۳۱:
﴿وَلَوۡ أَنَّ قُرۡءَانٗا سُيِّرَتۡ بِهِ ٱلۡجِبَالُ أَوۡ قُطِّعَتۡ بِهِ ٱلۡأَرۡضُ أَوۡ كُلِّمَ بِهِ ٱلۡمَوۡتَىٰۗ بَل لِّلَّهِ ٱلۡأَمۡرُ جَمِيعًاۗ أَفَلَمۡ يَاْيَۡٔسِ ٱلَّذِينَ ءَامَنُوٓاْ أَن لَّوۡ يَشَآءُ ٱللَّهُ لَهَدَى ٱلنَّاسَ جَمِيعٗاۗ وَلَا يَزَالُ ٱلَّذِينَ كَفَرُواْ تُصِيبُهُم بِمَا صَنَعُواْ قَارِعَةٌ أَوۡ تَحُلُّ قَرِيبٗا مِّن دَارِهِمۡ حَتَّىٰ يَأۡتِيَ وَعۡدُ ٱللَّهِۚ إِنَّ ٱللَّهَ لَا يُخۡلِفُ ٱلۡمِيعَادَ٣١﴾[الرعد: ۳۱]. «و اگر قرآنی باشد که کوهها بدان به حرکت در آیند و یا زمین به وسیلهی آن پاره پاره گردد و یا مردگان بدان به سخن درآورده شوند (این قرآن خواهد بود)، بلکه همۀ کارها در دست خداست. آیا مؤمنان نمیدانند که اگر خداوند میخواست همۀ مردم را هدایت میکرد؟ کافران پیوسته به سبب کاری که میکنند دچار بلا و مصیبت کوبنده میگردند. یا آن بلا و مصیبت نزدیک خانه آنها فرود میآید، تا آنگاه که وعدۀ خداوند فرا رسد، بیگمان خداوند خلاف وعده نمیکند».
خداوند متعال با بیان فضیلت و برتری قرآن کریم بر سایر کتابهایی که فرو فرستاده شدهاند، میفرماید: ﴿وَلَوۡ أَنَّ قُرۡءَانٗا﴾و اگر قرآنی در میان کتباهای الهی یافت شود) که ﴿سُيِّرَتۡ بِهِ ٱلۡجِبَالُ أَوۡ﴾کوهها بدان از جای خود روان میشد و به حرکت در میآمد. ﴿أَوۡ قُطِّعَتۡ بِهِ ٱلۡأَرۡضُ﴾یا زمین به وسیلۀ آن پاره پاره میگردید، و نهرها بدان روان میگشت و باغها بدان شکفته میشد، ﴿أَوۡ كُلِّمَ بِهِ ٱلۡمَوۡتَىٰ﴾و یا مردگان بدان به سختی در میآمدند این قرآن میبود. ﴿بَل لِّلَّهِ ٱلۡأَمۡرُ جَمِيعًا﴾بلکه همۀ کارها در دست خداست و خداوند نشانههایی را میآورد که حکمت او اقتضا میکند. پس تکذیب کنندگان چرا معجزات و نشانههایی را پیشنهاد مینمایند، آیا آنان اختیاری دارند و کاری در دست آنان است؟
﴿أَفَلَمۡ يَاْيَۡٔسِ ٱلَّذِينَ ءَامَنُوٓاْ أَن لَّوۡ يَشَآءُ ٱللَّهُ لَهَدَى ٱلنَّاسَ جَمِيعٗا﴾آیا مومنان نمیدانند که اگر خداوند میخواست همۀ مردم را هدایت میکرد؟ پس مومنان باید بدانند که خداوند بر هدایت کردن همۀ مردم تواناست، اما پروردگار این را نمیکند، بلکه هرکس را که بخواهد هدایت مینماید و هرکس را که بخواهد گمراه میسازد ﴿وَلَا يَزَالُ ٱلَّذِينَ كَفَرُواْ﴾و کافران پیوسته بر کفرشان قرار دارند و عبرت نمیگیرند و پند نمیپذیرند، و خداوند مصیبتهای کوبندهای را یکی پس از دیگری در خانههاشان بر آنان و یا بر اطرافیانشان فرود میآورد اما باز هم بر کفر خود اصرار میورزند. ﴿حَتَّىٰ يَأۡتِيَ وَعۡدُ ٱللَّهِ﴾تا آنگاه که وعدۀ خداوند فرا رسد، و عدهای که به آنها داده شده است مبنی بر اینکه پیوسته عذاب خدا بر آنان وارد میشود، و هیچ راه گریزی از آن نیست. ﴿إِنَّ ٱللَّهَ لَا يُخۡلِفُ ٱلۡمِيعَادَ﴾بیگمان خداوند خلاف وعده نمیکند. و این تهدید و ترسان آنهاست و بیانگر عذابی است که خداوند به سبب کفر و مخالفت و ستمگری اشان به آنان و عده دادهاست و بر آنها نازل خواهد شد.
آیهی ۳۲:
﴿وَلَقَدِ ٱسۡتُهۡزِئَ بِرُسُلٖ مِّن قَبۡلِكَ فَأَمۡلَيۡتُ لِلَّذِينَ كَفَرُواْ ثُمَّ أَخَذۡتُهُمۡۖ فَكَيۡفَ كَانَ عِقَابِ٣٢﴾[الرعد: ۳۲]. «و به راستی که پیامبرانی پیش از تو مورد استهزا قرار گرفتهاند، و من کافران را مدتی مهلت دادهام، سپس ایشان را گرفتار ساختهام، پس (بنگر) کیفرم چگونه بود؟».
خداوند متعال در راستای دلجویی دادن پیامبر و استوار گرداندن وی میفرماید: ﴿وَلَقَدِ ٱسۡتُهۡزِئَ بِرُسُلٖ مِّن قَبۡلِكَ﴾براستی پیامبرانی پیش از تو نیز به ریشخند و تسمخر گرفته شدهاند، پس تو اولین پیامبری نیستی که تکذیب شده و مورد اذیت قرار گرفتهای.
﴿فَأَمۡلَيۡتُ لِلَّذِينَ كَفَرُواْ﴾پس کسانی را که به پیامبرانشان کفر ورزیدند مدتی مهلت دادم تا گمان بردند عذاب داده نمیشوند. ﴿ثُمَّ أَخَذۡتُهُمۡ﴾سپس ایشان را با انواع عذابها گرفتار ساختم، ﴿فَكَيۡفَ كَانَ عِقَابِ﴾پس کیفرم چگونه بود؟ کیفری سخت و عذابی دردناک بود. بنابراین، کسانی که تو را تکذیب کرده و مسخره میکنند ازاینکه آنان را مهلت داده امی فریب نخوردند ومغرور نشوند، و امتهای گذشته الگو و نمونۀ آنها هستند، و بپرهیزند از اینکه بلایی بر سر آنها بیاید که بر سر امتهای گذشته آمده است.
آیهی ۳۳:
﴿أَفَمَنۡ هُوَ قَآئِمٌ عَلَىٰ كُلِّ نَفۡسِۢ بِمَا كَسَبَتۡۗ وَجَعَلُواْ لِلَّهِ شُرَكَآءَ قُلۡ سَمُّوهُمۡۚ أَمۡ تُنَبُِّٔونَهُۥ بِمَا لَا يَعۡلَمُ فِي ٱلۡأَرۡضِ أَم بِظَٰهِرٖ مِّنَ ٱلۡقَوۡلِۗ بَلۡ زُيِّنَ لِلَّذِينَ كَفَرُواْ مَكۡرُهُمۡ وَصُدُّواْ عَنِ ٱلسَّبِيلِۗ وَمَن يُضۡلِلِ ٱللَّهُ فَمَا لَهُۥ مِنۡ هَادٖ٣٣﴾[الرعد: ۳۳]. «آیا کسی که حافظ و مراقب همه است و اعمال ایشان را میپاید (چون بتان است)؟! و برای خداوند شریکانی قرار دادهاند. بگو: (آنها را نام ببرید، آیا خداوند را به آنچه که در زمین نمیداند خبر میدهید؟ یا اینکه با سخنان ظاهری فریفته میشوید؟ بلکه برای کافران مکرشان آراسته شده است و از راه راست باز داشته شدهاند، و هرکس را که خدا گمراه سازد هیچ راهنمایی ندارد».
خداوند متعال میفرماید: ﴿أَفَمَنۡ هُوَ قَآئِمٌ عَلَىٰ كُلِّ نَفۡسِۢ بِمَا كَسَبَتۡ﴾آیا کسی که حافظ و مراتب همه است و اعمال ایشان را میپاید و با عدل و دادگری سزا و جزای کارهایشان را در دنیا و آخرت میدهد و او خداوند تبارک و تعالی است مانند کسانی که این چنین نیستند؟ بنابر این فرمود: ﴿وَجَعَلُواْ لِلَّهِ شُرَكَآءَ﴾و برای خداوند یگانه و یکتا و بینیاز که شریک و همتا و نظیری ندارد شریکانی قرار دادند. ﴿قُلۡ﴾به آنان بگو: اگر راست میگویید ﴿سَمُّوهُمۡ﴾آنانرا نام ببرید تا حالشان را بدانیم، ﴿أَمۡ تُنَبُِّٔونَهُۥ بِمَا لَا يَعۡلَمُ فِي ٱلۡأَرۡضِ﴾آیا خداوند را از آنچه که در زمین است و احوال آن را نمیداند، خبر میدهید؟ اما او دنای پیدا و پنهان است و شریکی ندارد و ادعایتان در خصوص شریک قرار دادن برای وی باطل است و با قرار دادن شریک برای خداوند انگار به وی خبر میدهید که او شریکی دارد اما ایشان از آن خبری ندارد، و این باطلترین سخن است. بنابر این فرمود: ﴿أَم بِظَٰهِرٖ مِّنَ ٱلۡقَوۡلِ﴾یا اینکه با سخنی و ظاهر بیانه بر زبان میرانید؟ یعنی ادعای شما مبنی بر اینکه گویا خداوند شریکی دارد، تنها سخنی ظاهری است که بر زبانتان جاری میشود، چرا که در حقیقت هیچ معبودی جز خدا وجود ندارد و هیچ فردی جز او سزوار عبادت و پرستش نیست. ﴿بَلۡ زُيِّنَ لِلَّذِينَ كَفَرُواْ مَكۡرُهُمۡ﴾بلکه برای کافران مکرشان اراسته شده است و مکرشان کفر و شرک ورزیدنشان و دروغ انگاشتن آیات خداست.
﴿وَصُدُّواْ عَنِ ٱلسَّبِيلِ﴾و راه راست که انسان را به خدا و بهشت میرساند باز داشته شدهاند، ﴿وَمَن يُضۡلِلِ ٱللَّهُ فَمَا لَهُۥ مِنۡ هَادٖ﴾و هرکس را که خدا گمراه سازد هیچ راهنمایی ندارد. چرا که هیچ احدی مالک چیزی نیست.
آیهی ۳۴:
﴿لَّهُمۡ عَذَابٞ فِي ٱلۡحَيَوٰةِ ٱلدُّنۡيَاۖ وَلَعَذَابُ ٱلۡأٓخِرَةِ أَشَقُّۖ وَمَا لَهُم مِّنَ ٱللَّهِ مِن وَاقٖ٣٤﴾[الرعد: ۳۴]. «آنان در زندگانی دنیا عذابی دارند و عذاب آخرت سختتر است، واز (عذاب) خداوند باز دارندهای ندارند)».
﴿لَّهُمۡ عَذَابٞ فِي ٱلۡحَيَوٰةِ ٱلدُّنۡيَاۖ وَلَعَذَابُ ٱلۡأٓخِرَةِ أَشَقُّ﴾آنان در زندگانی دنیا عذابی دارند و عذاب آخرت سختتر از عذاب دنیاست، زیرا عذاب آخرت شدیدتر و همیشگی است. ﴿وَمَا لَهُم مِّنَ ٱللَّهِ مِن وَاقٖ﴾و برای آنان بازدارندهای نیست که آنها را از عذاب خدا نجات دهد، پس هرگاه عذاب خود را بهسوی آنها فرود آورد هیچکس نمیتواند آن را از آنها دور نماید.
آیهی ۳۵:
﴿مَّثَلُ ٱلۡجَنَّةِ ٱلَّتِي وُعِدَ ٱلۡمُتَّقُونَۖ تَجۡرِي مِن تَحۡتِهَا ٱلۡأَنۡهَٰرُۖ أُكُلُهَا دَآئِمٞ وَظِلُّهَاۚ تِلۡكَ عُقۡبَى ٱلَّذِينَ ٱتَّقَواْۚ وَّعُقۡبَى ٱلۡكَٰفِرِينَ ٱلنَّارُ٣٥﴾[الرعد: ۳۵]. «صفت بهشتی که به پرهیزگاران وعده داده شده است (چنین است که) رودخانهها و جویبارها در زیر درختان آن جاری است، میوههایش همیشگی و سایهاش (نیز) دایمی است. این است سرانجام کسانی که پرهیزگارند و سرانجام کافران آتش (جهنم) است».
خداوند متعال میفرماید: ﴿مَّثَلُ ٱلۡجَنَّةِ ٱلَّتِي وُعِدَ ٱلۡمُتَّقُونَ﴾صفت و حقیقت بهشتی که به پرهیزگاران وعده داده شده است، کسانی که از ارتکاب منهیات دوری گزیده و به انجام دستورات و مأمورات خداوند مبادرت میورزند، چنین است که ﴿تَجۡرِي مِن تَحۡتِهَا ٱلۡأَنۡهَٰرُ﴾رودها و جویبارها علس و شراب و شیر و آب بدون اینکه در شیار و جدولهایی جاری شوند در آن روان است، این جویبارها، باغها و درختان را آبیاری میکنند و درختان انواع میوهها را به بار میآورند. ﴿أُكُلُهَا دَآئِمٞ وَظِلُّهَا﴾میوه و سایۀ این درختان همیشگی است. ﴿تِلۡكَ عُقۡبَى ٱلَّذِينَ ٱتَّقَواْۚ﴾و سرانجام و عاقبت کسانی که پرهیزگارند ﴿وَّعُقۡبَى ٱلۡكَٰفِرِينَ ٱلنَّارُ﴾و سرانجام کافران جهنم است. پس سرنوشت این دو گروه بسیار متفاوت است.
آیهی ۳۶:
﴿وَٱلَّذِينَ ءَاتَيۡنَٰهُمُ ٱلۡكِتَٰبَ يَفۡرَحُونَ بِمَآ أُنزِلَ إِلَيۡكَۖ وَمِنَ ٱلۡأَحۡزَابِ مَن يُنكِرُ بَعۡضَهُۥۚ قُلۡ إِنَّمَآ أُمِرۡتُ أَنۡ أَعۡبُدَ ٱللَّهَ وَلَآ أُشۡرِكَ بِهِۦٓۚ إِلَيۡهِ أَدۡعُواْ وَإِلَيۡهِ مََٔابِ٣٦﴾[الرعد: ۳۶]. «و کسانی که به ایشان کتاب دادهایم از آنچه بهسوی تو فرو فرستاده شده است شاد میشوند، و از میان دستههای (کافران) کسانی هستند که بخشی از آن را انکار میکند. بگو: «من تنها و تنها فرمان یافتهام که خداوند را بپرستم و به او شرک نورزم. بهسوی او فرا میخوانم و بازگشت من بهسوی اوست».
خداوند متعال میفرماید: ﴿وَٱلَّذِينَ ءَاتَيۡنَٰهُمُ ٱلۡكِتَٰبَ﴾و کسانی که با نازل کردن کتاب و شناخت آن بر آنها منت نهادهایم، ﴿يَفۡرَحُونَ بِمَآ أُنزِلَ إِلَيۡكَ﴾از آنچه بر تو فرو فرستاده شده است شاد میشوند، و به آن ایمان میآورند، و آن را تصدیق مینمایند، و از اینکه کتابهای آسمانی با یکدیگر موافقت و مطابقت دارند خوشحالند، و این حالت کسانی از اهل کتاب است که ایمان آوردهاند. ﴿وَمِنَ ٱلۡأَحۡزَابِ﴾و از میان دستههای کافران که از حق منحرف گشتهاند کسانی هستند که بخشی از این قرآن را نمیپذیرند و آن را تصدیق نمیکنند. ﴿فَمَنِ ٱهۡتَدَىٰ فَلِنَفۡسِهِۦۖ وَمَن ضَلَّ فَإِنَّمَا يَضِلُّ عَلَيۡهَا﴾[الزمر: ۴۱]. «پس هرکس هدایت شود به سود خودش میباشد»، و هرکس که گمراه گردد گمراهیاش به زیان اوست و تو ای محمد ÷فقط بیم دهنده هستی و بهسوی خدا دعوت مینمایی. ﴿قُلۡ إِنَّمَآ أُمِرۡتُ أَنۡ أَعۡبُدَ ٱللَّهَ وَلَآ أُشۡرِكَ بِهِ﴾بگو: من تنها و تنها فرمان یافتهام که خداوند را بپرستم و شریکی برای او قرار ندهم. یعنی من فرمان یافتهام که عبادت را تنها برای خدا انجام دهم. ﴿إِلَيۡهِ أَدۡعُواْ وَإِلَيۡهِ مََٔابِ﴾بهسوی او فرا میخوانم و بازگشت من بهسوی اوست و او در برابر دعوتی که بهسوی دینش انجام میدهم مرا پاداش میدهد.
آیهی ۳۷:
﴿وَكَذَٰلِكَ أَنزَلۡنَٰهُ حُكۡمًا عَرَبِيّٗاۚ وَلَئِنِ ٱتَّبَعۡتَ أَهۡوَآءَهُم بَعۡدَ مَا جَآءَكَ مِنَ ٱلۡعِلۡمِ مَا لَكَ مِنَ ٱللَّهِ مِن وَلِيّٖ وَلَا وَاقٖ٣٧﴾[الرعد: ۳۷]. «و اینگونه قرآن را به عنوان کتابی روشن و با زبان عربی فرو فرستادیم، و اگر از آرزوها و خواستههایشان پیروی کنی بعد از اینکه دانش به تو رسیده است تو را از (عذاب) خداوند هیچ کار ساز و بازدارندهای نیست».
یعنی این قرآن را به اسلوبی محکم و سنجیده و به روشنترین و فصیحترین زبانها فرو فرستادهایم تا شک و تردیدی در آن نباشد و تنها از آن پیروی کنی، و فریبکاری در آن روی ندهد، و از آنچه که با قرآن مخالف و متضاد است از قبیل خواستۀ کسانی که چیزی نمیدانند پیروی ننمایی.
بنابراین خداوند پیامبرش را با اینکه معصوم است تهدید کرد تا بر او منت نهد که به او عصمت داده است و تا در احکام برای امت خود الگو باشد. بنابراین، فرمود: ﴿وَلَئِنِ ٱتَّبَعۡتَ أَهۡوَآءَهُم بَعۡدَ مَا جَآءَكَ مِنَ ٱلۡعِلۡمِ﴾و اگر از آرزوها و خواستههایشان پیروی کنی بعد از اینکه علم و دانش به تو رسیده است، آگاهی و دانش روشنی که تو را از پیروی از خواستههای آنان باز میدارد، ﴿مَا لَكَ مِنَ ٱللَّهِ مِن وَلِيّٖ وَلَا وَاقٖ﴾هیچ کار سازی نیست که تو را از (عذاب) خداوند حمایت نماید، و به امر مورد علاقهی خودت دست بیابی. و هیچ بازدارندهای نیست که تو را از امر ناگوار و ناخوشایند مصون بدارد.
آیهی ۳۹-۳۸:
﴿وَلَقَدۡ أَرۡسَلۡنَا رُسُلٗا مِّن قَبۡلِكَ وَجَعَلۡنَا لَهُمۡ أَزۡوَٰجٗا وَذُرِّيَّةٗۚ وَمَا كَانَ لِرَسُولٍ أَن يَأۡتِيَ بَِٔايَةٍ إِلَّا بِإِذۡنِ ٱللَّهِۗ لِكُلِّ أَجَلٖ كِتَابٞ٣٨﴾[الرعد: ۳۸]. «و به راستی پیش از تو پیامبرانی را فرستاده و زنان و فرزندانی را بدیشان دادهایم، و برای هیچ پیامبری ممکن نیست که جز به اجازۀ خدا معجزهای بیاورد، و هر وعدهای سرآمدی معین دارد».
﴿يَمۡحُواْ ٱللَّهُ مَا يَشَآءُ وَيُثۡبِتُۖ وَعِندَهُۥٓ أُمُّ ٱلۡكِتَٰبِ٣٩﴾[الرعد: ۳۹]. «خداوند هر چه را که بخواهد از میان میبرد و هر چه را که بخواهد بر جای میدارد، و ام الکتاب (= لوح محفوظ) به نزد اوست».
تو اولین پیامبری نیستی که بهسوی مردم فرستاده شدهای تا از این موضوع به شگفت آیند، بلکه ﴿وَلَقَدۡ أَرۡسَلۡنَا رُسُلٗا مِّن قَبۡلِكَ وَجَعَلۡنَا لَهُمۡ أَزۡوَٰجٗا وَذُرِّيَّةٗ﴾پیش از تو پیامبرانی را فرستاده و زنان و فرزندانی را بدیشان دادهایم، پس دشمنانت نمیتوانند این را بر تو عیب بگیرند که همچون برادران پیامبرت داری زن و فرزند هستی. پس آنان چرا دارا بودن زن و فرزند را بر شما عیب میگیرند در حالی که پیامبران پیش از تو نیز چنین بودهاند. آنها جز به خاطر اهداف فاسد و خواستههای پلید خود از تو عیب نم گیرند و از تو معجزه بخواهد و نوع آنرا پیشنهاد میکنند در حالی که اختیاری ندارد و چیزی در دست تو نیست. ﴿وَمَا كَانَ لِرَسُولٍ أَن يَأۡتِيَ بَِٔايَةٍ إِلَّا بِإِذۡنِ ٱللَّهِ﴾و هیچ پیامبری را نسزد که جز به اجازه خداوند معجزهای بیاورد، و خداوند آوردن معجزه را اجازه نمیدهد مگر در آن وقت که مقدر فرموده است.
﴿لِكُلِّ أَجَلٖ كِتَابٞ﴾و هر اجلی را سرآمدی معین است که از آن پس و پیش نمیشود، پس عجله کردن و شتاب ورزیدن آنها در رابطه با آمدن معجزات یا فرا رسیدن عذاب سبب نمیشود که خداوند آنچه را مقدر نموده است بعداً رخ دهد پیشتر از موعد مقرر بنمایاند، با اینکه خداوند هرچه را بخواهد انجام میدهد.
﴿يَمۡحُواْ ٱللَّهُ مَا يَشَآءُ وَيُثۡبِتُ﴾خداوند هر چه از تقدیرات الهی را که خواهد از میان میبرد و هر چه را که بخواهد پا بر جا میدارد، و این از میان برداشتن و بر جا گذاشتن مربوط به چیزهایی نیست که علم و قلم الهی آن را نگاشته و ثبت کرده است، زیرا آنچه را که خداوند ثبت نموده است قابل تغییر و تبدیل نیست، زرا چنین چیزی برای خداوند محال است که در آگاهی و علم وی نقص و خللی واقع شود. بنابر این فرمو: ﴿وَعِندَهُۥٓ أُمُّ ٱلۡكِتَٰبِ﴾و لوح محفوظ که همه چیز به آن بر میگردد، و آن اصل، و سایر چیزها فرعاند، نزد اوست. پس تغییر و تبدیل در فرع واقع میگردد، مانند کارهای شبانه روزی که فرشتگان آن را ثبت مینمایند و خداوند برای ثبت و یا از میان بردن آن اسبابی قرار داه است، و این اسباب از دایرۀ آنچه که در لوح المحفوظ نگاشته شده است فراتر نمیرود، مانند اینکه نیکوکاری و صلۀ رحم و احسان را از اسباب طول عمر و فراوان شدن روزی قرار داده، و گناهان را به سبب از میان رفتن برکت عمر و روزی گردانیده است. و مانند اینکه اسباب نجات از مهلکه را سبب سلامتی قرار داده، و قرار دادن خویشتن در معرض هلاکت را سبب هلاک شدن قرار داده است. پس اوست که بر حسب قدرت و ارادهاش به تدبیر امور میپردازد و آنچه را او تدبیر نماید با آنچه که آن را دانسته و در لوح محفوظ نوشته است تضادی ندارد.
آیهی ۴۱-۴۰:
﴿وَإِن مَّا نُرِيَنَّكَ بَعۡضَ ٱلَّذِي نَعِدُهُمۡ أَوۡ نَتَوَفَّيَنَّكَ فَإِنَّمَا عَلَيۡكَ ٱلۡبَلَٰغُ وَعَلَيۡنَا ٱلۡحِسَابُ٤٠﴾[الرعد: ۴۰]. «و اگر برخی از آنچه را که بدان وعده میدهیم به تو بنمایانیم و یا اینکه تو را بمیرانیم، در هر حال تنها رسیدن بر (عهدۀ) تو است و حساب بر عهدۀ ما میباشد».
﴿أَوَ لَمۡ يَرَوۡاْ أَنَّا نَأۡتِي ٱلۡأَرۡضَ نَنقُصُهَا مِنۡ أَطۡرَافِهَاۚ وَٱللَّهُ يَحۡكُمُ لَا مُعَقِّبَ لِحُكۡمِهِۦۚ وَهُوَ سَرِيعُ ٱلۡحِسَابِ٤١﴾[الرعد: ۴۱]. «آیا ندیدهاند که ما از اطراف زمین میکاهیم و خداوند حکم میکند و فرمان و حکمش هیچگونه رد و مانعی ندارد، و او سریع الحساب است؟!».
خداوند به پیامبرش محمد ص میفرماید: برای فرا رسیدن عذابی که به آنان و عده داده شده است شتاب مکن، زیرا اگر آنان همچنان به سرکشی و کفر و ناسپاسی خود ادامه بدهند حتماً عذابی که به آنان وعده داده شده است به آنان میرسد. پس یا آن را ﴿مَّا نُرِيَنَّكَ﴾در دنیا به تو مینمایانیم، و آنگاه خشنود و چشم روشن میشوی، ﴿أَوۡ نَتَوَفَّيَنَّكَ﴾و یا قبل از اینکه آنان دچار عذاب شوند تو را میمیرانیم، پس مبتلا کردن آنان به عذاب وظیفۀ تو نیست ﴿فَإِنَّمَا عَلَيۡكَ ٱلۡبَلَٰغُ﴾زیرا تنها رساندن پیام خدا به مردم و روشنگری برای آنان بر عهدۀ تو است، ﴿وَعَلَيۡنَا ٱلۡحِسَابُ﴾و حساب بر عهدۀ ما است، و ما مردم را در مورد اینکه آیا آنچه که بر گردنشان بوده انجام داده و یا آن را ضایع کرده و انجام ندادهاند مورد بازخواست قرارمی دهیم، پس یا آنان را پاداش عطا میکنیم و یا مورد عقوبت و انتقام قرار میدهیم.
سپس خداوند متعال تکذیب کنندگان را تهدید نموده و میفرماید: ﴿أَوَ لَمۡ يَرَوۡاْ أَنَّا نَأۡتِي ٱلۡأَرۡضَ نَنقُصُهَا مِنۡ أَطۡرَافِهَا﴾آیا کافران نمیبینند که ما همواره از اطراف زمین میکاهیم؟ گفته شده که منظور این است که خداوند با هلاک کردن تکذیب کنندگان و رشه کن کردن ستمگران، از سرزمین آنها میکاهد. و گفته شده این کاهش اشاره به فتوحات اسلامی و از دست رفتن شهرهای مشرکین و زیانمند شدن آنها در اموال و جانهایشان است. و سخنان دیگری نیز گفته شده است، اما به ظاهر والله اعلم منظور این است که خداوند به تدریج سرزمین تکذیب کنندگان و کافران را از دستشان میگیرد و از آن میکاهد و مصیبتها را در گوشه و اطراف آن ایجاد میکند، تا آنان را بیدار سازد، قبل از اینکه نقص و کمبود دامانشان را بگیرد، و بلاهایی را بر آنان فرو میفرستد که هیچکس نمیتواند آن را دفع کند بنابر این فرمود: ﴿وَٱللَّهُ يَحۡكُمُ لَا مُعَقِّبَ لِحُكۡمِهِ﴾و خداوند فرمان میدهد و فرمانش هیچ ردکنندهای ندارد.
هیچکس نمیتواند فرمان شرعی و تقدیری، و جزای الهی را رد نماید. پس دستورات و فرمانهایی که خداوند صادر میکند در نهایت سنجیدگی و متانت و استحکام قرار داشته و هیچ خللی و نقصی در آن وجود ندارد، و بر پآیه عدالت و انصاف و نیکی استوار میباشد، و هیچکس نمیتواند فرمانهای او را مورد بازجویی قرار دهد، و اعتراضی بر ان وارد نیست. بر خلاف فرمان غیر خدا که گاهی درست و گاهی نادرست خواهد بود. ﴿وَهُوَ سَرِيعُ ٱلۡحِسَابِ﴾و او سریع مانعی ندارد، و او سریع الحساب است پس کافران نباید در رابطه با آمدنی است نزدیک میباشد.
آیهی ۴۳-۴۲:
﴿وَقَدۡ مَكَرَ ٱلَّذِينَ مِن قَبۡلِهِمۡ فَلِلَّهِ ٱلۡمَكۡرُ جَمِيعٗاۖ يَعۡلَمُ مَا تَكۡسِبُ كُلُّ نَفۡسٖۗ وَسَيَعۡلَمُ ٱلۡكُفَّٰرُ لِمَنۡ عُقۡبَى ٱلدَّارِ٤٢﴾[الرعد: ۴۲]. «به راستی کسانی که پیش از اینان بودند مکر ورزیدند ولی مکر و نقشهها همگی از آن خداست، میداند آنچه را که هرکس انجام میدهد، و کافران میخواهند دانست که سرانجام نیکوی این جهان از آن کیست».
﴿وَيَقُولُ ٱلَّذِينَ كَفَرُواْ لَسۡتَ مُرۡسَلٗاۚ قُلۡ كَفَىٰ بِٱللَّهِ شَهِيدَۢا بَيۡنِي وَبَيۡنَكُمۡ وَمَنۡ عِندَهُۥ عِلۡمُ ٱلۡكِتَٰبِ٤٣﴾[الرعد: ۴۳]. «و کافران میگوید: تو پیامبر (خدا) نیستی، بگو: کافی است خدا و کسی که علم کتاب نزد او است میان من و شما گواه باشد».
خداوند متعال میفرماید: ﴿وَقَدۡ مَكَرَ ٱلَّذِينَ مِن قَبۡلِهِمۡ﴾به راستی کسانی که پیش از اینان بودند دربارۀ پیامبران و پیام حقی که آورده بودند مکر ورزیدند و توطئه کردند. اما توطئه ومکرشان چیزی از آنان دور نکرد و فایدهای برای آنان نداشت و نتوانستند کاری از پیش ببرند. آنان با خداوند مبارزه میکنند. ﴿فَلِلَّهِ ٱلۡمَكۡرُ جَمِيعٗا﴾ولی مکر و نقشهها همگی از آن خداست یعنی هیچکس نمیتواند مکری بورزد و چارهای بیاندیشد مگر به اجازۀ خدا و حسب تقدیر او، پس وقتی آنان علیه دین خداوند توطئه میکنند بدون شک مکر و توطئههایشان به خودشان بر خواهد گشت و ناکام و پشیمان خواهند شد، زیرا خداوند ﴿يَعۡلَمُ مَا تَكۡسِبُ كُلُّ نَفۡسٖ﴾میداند آنچه را که هرکس انجام میهد، و خداوند خواست و اراده و اعمال ظاهری و باطنی هرکس را میداند و توطئه و مکر ورزیدن بخشی از کارهای آنان است، بنابر این بر خداوند پنهان نمیباشد. از این رو ممکن است که توطئه، به حق و اهل حق زیانی برسانند و برای کفار مفید باشد. ﴿وَسَيَعۡلَمُ ٱلۡكُفَّٰرُ لِمَنۡ عُقۡبَى ٱلدَّارِ﴾و کافران خواهند دانست که پایان نیکوی این جهان از آن آنهاست یا از آن پیامبران خدا؟ و مشخص است که سرانجام نیک از آن پرهیزگاران است نه از کفر و کافران.
﴿وَيَقُولُ ٱلَّذِينَ كَفَرُواْ لَسۡتَ مُرۡسَلٗا﴾و کافران میگوید: تو پیامبر نیستی یعنی شما و آنچه را که همراه با شما فرستاده شده است تکذیب میکنند. ﴿قُلۡ﴾اگر آنان در این رابطه گواه خواستند، به آنها بگو: ﴿كَفَىٰ بِٱللَّهِ شَهِيدَۢا بَيۡنِي وَبَيۡنَكُمۡ﴾کافی است خدا میان من و شما گواه باشد و گواهی خداوند به سه صورت است، قول، عمل و اقرار. اما قول خدا وحی اوست که به راستگوترین بندهاش وحی نموده است. و رسالت و آیین خود را با آن استوار میدارد و اما گواهی عملی خداوند این است که پیامبرش را کمک و یاری نمود، چنان کمکی که از توان او و یاران و پیروانش خارج بود، و این یاری خداوند گواهی عملی خداوند است در خصوص صدق رسالت پیامبرش. و اما اقرار خداوند نیز گواه بر صدق رسالت پیامبر است. زیرا پیامبر از جانب خداوند خبر داده است که او پیامبر خداست و خداوند مردم را دستور داده تا از او پیروی نمایند، پس هرکس از او پیروی کند خشنودی خداوند و بهشت از آن اوست، و هرکس از او پیروی نکند سزاوار جهنم است و ناخشنودی خداوند از آن اوست، و خون و مالش برای پیامبر حلال است. و خداوند پیامبر را بر این کار تایید میکند. و اگر به دروغ به خداوند چیزی را نسبت میداد بلافاصله و در دنیا او را به عذاب گرفتار مینمود. ﴿وَمَنۡ عِندَهُۥ عِلۡمُ ٱلۡكِتَٰبِ﴾و کسیکه نزد او علم کتاب است میان من و شما گواه باشد. و این علما و دانشمندان تورات و انجیل را دربر میگیرد، کسانی از آنان که ایمان آوردند و از حق پیروی کردند و به رسالت پیامبر گواهی دادند، و صداقت آن را به صراحت بیان کردند.
و هرکس از اهل کتاب این شهادت را کتمان کرده و خبر نداده باشد که چنین شهادتی را به نزد خود دارد (بداند که) خبر دادن خدا از شهادتی که نزد وی میباشد بیبلیغتر است از خبر دادن وی. و چنانچه شهادتی نزد وی نبود با حجت و دلیل اثبات مینمود که نباید از او خواسته شود که شهادت بدهد.
و علت اینکه خداوند دستور داده است اهل کتاب بر رسالت پیامبر گواه گرفته شوند این است که آنها اهل این کار هستند و در هر کاری باید کسانی گواه گرفته شوند که اهلیت و شایستگی داشته باشند، و در این کار از دیگران آگاهتر باشند؟ اما کسی که نسبت به این مسئله بیگانه است، مانند بیسوادان و مشرکین عرب و دیگران، گواه گرفتن آنان فایدهای ندارد، زیرا آنها آگاهی و شناختی در مورد این قضیه ندارد و الله اعلم.
پایان تفسیر سورهی رعد.