تفسير سورهی حج
گفته میشود که مکی است و عدهای نیز میگویند: مدنی میباشد و ۷۸ آیه است.
آیه ۱-۲:
﴿يَٰٓأَيُّهَا ٱلنَّاسُ ٱتَّقُواْ رَبَّكُمۡۚ إِنَّ زَلۡزَلَةَ ٱلسَّاعَةِ شَيۡءٌ عَظِيمٞ١﴾[الحج: ۱]. «ای مردم! از پروردگارتان بترسید، بیگمان زلزلۀ قیامت چیز بزرگی است».
﴿يَوۡمَ تَرَوۡنَهَا تَذۡهَلُ كُلُّ مُرۡضِعَةٍ عَمَّآ أَرۡضَعَتۡ وَتَضَعُ كُلُّ ذَاتِ حَمۡلٍ حَمۡلَهَا وَتَرَى ٱلنَّاسَ سُكَٰرَىٰ وَمَا هُم بِسُكَٰرَىٰ وَلَٰكِنَّ عَذَابَ ٱللَّهِ شَدِيدٞ٢﴾[الحج: ۲]. «روزی که آن را ببینید، هر شیردهی از آنچه که شیرش میدهد غافل میشود، و هر (مادر) بارداری سقط جنین میکند، و مردم را مست میبینی حال آنکه مست نیستند، بلکه عذاب خدا بسیار سخت است».
خداوند همۀ مردم را مورد خطاب قرار میدهد که از پروردگارشان که نعمتهای ظاهری و باطنی به آنها بخشیده است بترسند. پس شایسته است آنها با دوری از شرک و گناه و نافرمانی، از خدا بترسند و تا جایی که میتوانند از فرمانهای او اطاعت کنند. سپس آنچه ار که از آنها را به پرهیزگاری وا میدارد، بیان نمود، و آن خبر دادن از وحشتهای قیامت است. و آنان را به تقوی و پرهیزگاری سفارش نمود، پس فرمود: ﴿إِنَّ زَلۡزَلَةَ ٱلسَّاعَةِ شَيۡءٌ عَظِيمٞ﴾، بیگمان زلزلۀ قیامت حادثه بزرگی است که به اندازه و عمق آن نمیتوان پی برد. چون وقتی قیامت بر پا میشود زمین به لرزه میافتد و تکان میخورد و کوهها از جا کنده شده و تکه تکه گشته و به تودهای از شن تبدیل میشوند، سپس غبار شده و به هوا میروند. در آن روز مردم به سه گروه تقسیم میشوند. پس در آن وقت آسمان میشکافد و خورشید و ماه در هم پیچیده میشود و ستارگان پراکنده میگردند و پریشانی و اضطراب شدیدی که دلها را از جا میکند بر دلها مستولی میشود، و کودکان از شدت آن پیر میشوند، و چیزهای سخت از هیبت آن ذوب میشوند، و چیزهای سخت از هیبت آن ذوب میشوند. بنابر این فرمود:
﴿يَوۡمَ تَرَوۡنَهَا تَذۡهَلُ كُلُّ مُرۡضِعَةٍ عَمَّآ أَرۡضَعَتۡ﴾روزی که زلزله قیامت ار میبینید آن چنان هول و هراس سراپای مردمان را فرا میگیرد که همۀ زنان شیردهی که پستان به دهان طفل شیرخوار خود نهادهاند کودک خویش را رها میکنند، با اینکه، با اینکه مادر به شدت کودکش را دوست دارد، به خصوص در این حالت که او در آن به سر میبرد ﴿وَتَضَعُ كُلُّ ذَاتِ حَمۡلٍ حَمۡلَهَا﴾و از شدت وحشت و هراس آن روز همۀ بارداران سقط جنین مینمایند. ﴿وَتَرَى ٱلنَّاسَ سُكَٰرَىٰ وَمَا هُم بِسُكَٰرَىٰ﴾و مردمان را مست میبینی، ولی آنان مست نیستند، ﴿وَلَٰكِنَّ عَذَابَ ٱللَّهِ شَدِيدٞ﴾بلکه عذاب خدا بسیار سخت است، بنابر این عقلهایشان پریده و دلهایشان از جا برکنده شده و به گلو رسیده است، و در این روز پدران برای فرزندان کاری نمیکنند و فرزندان نیز نمیتوانند برای پدرانشان کاری بکنند.
و در این روز ﴿يَوۡمَ يَفِرُّ ٱلۡمَرۡءُ مِنۡ أَخِيهِ٣٤ وَأُمِّهِۦ وَأَبِيهِ٣٥ وَصَٰحِبَتِهِۦ وَبَنِيهِ٣٦ لِكُلِّ ٱمۡرِيٕٖ مِّنۡهُمۡ يَوۡمَئِذٖ شَأۡنٞ يُغۡنِيهِ٣٧﴾[عبس: ۳۴-۳۷]. «انسان از برادر و مادر و پدر و همسر و فرزندانش میگریزد. و هر کس در آن روز به خود مشغول است».
و در چنین روزی ﴿وَيَوۡمَ يَعَضُّ ٱلظَّالِمُ عَلَىٰ يَدَيۡهِ يَقُولُ يَٰلَيۡتَنِي ٱتَّخَذۡتُ مَعَ ٱلرَّسُولِ سَبِيلٗا٢٧ يَٰوَيۡلَتَىٰ لَيۡتَنِي لَمۡ أَتَّخِذۡ فُلَانًا خَلِيلٗا٢٨﴾[الفرقان: ۲۷-۲۸]. «ستمگر انگشتانش را گاز میگیرد و میگوید: ای کاش راه پیامبر را در پیش میگرفتم، ای وای بر من! کاش فلانی را دوست خود قرار نمیدادم».
و در آن وقت چهرههایی سفید و چهرههایی سیاه میشوند. و در ترازوهایی که با آن کارهای خوب و بد حتی اگر به اندازۀ ذرهای هم باشند وزن میشوند، نصب شده، و نامههای اعمال گشوده میشوند، و همۀ اعمال و اقوال و نیتهای کوچک و بزرگ حاضر نمایان میگردند، و پل صراط روی جهنم نصب میشود، و بهشت برای پرهیزگاران نزدیک میگردد. و ﴿إِذَا رَأَتۡهُم مِّن مَّكَانِۢ بَعِيدٖ سَمِعُواْ لَهَا تَغَيُّظٗا وَزَفِيرٗا١٢ وَإِذَآ أُلۡقُواْ مِنۡهَا مَكَانٗا ضَيِّقٗا مُّقَرَّنِينَ دَعَوۡاْ هُنَالِكَ ثُبُورٗا١٣﴾[الفرقان: ۱۲-۱۳]. «جهنم برای گمراهان آشکار گردانده میشود. و چون جهنم از دور آنها را ببیند، غرش و صدای آن را میشنوند، و وقتی دست و پا بسته در جای تنگی از آن انداخته شوند برای نابود شدن و از بین رفتتن خود دعا مینمایند» و به آنان گفته میشود: ﴿لَّا تَدۡعُواْ ٱلۡيَوۡمَ ثُبُورٗا وَٰحِدٗا وَٱدۡعُواْ ثُبُورٗا كَثِيرٗا١٤﴾[الفرقان: ۱۴]. «امروز یک بار واویلا سر ندهید، بلکه واویلاهای زیادی بگویید». و وقتی پروردگاراشان را ندا میزنند تا آنها را از آن بیرون آورد، میفرماید: ﴿ٱخۡسَُٔواْ فِيهَا وَلَا تُكَلِّمُونِ﴾[المؤمنون: ۱۰۸]. «بتمرگید در آن و سخن نگویید».
خداوند مهربان و بخشاینده بر آنها خشم گرفته و عذاب دردناکی را بر آنها مستولی کرده است، و از هر خیر و خوبی نامید میشوند، و همۀ اعمال خود را میبینند و کوچکترین چیزی از آن ناپدید نمیشود.
از طرفی پرهیزگاران در باغهای بهشت شاد و مسرور به سر میبرند و در انواع لذتهای و شادیهای بهرهمند میشوند، و در میان نعمتهای دلخواهشان جاودانه میمانند.
پس برای عاقل که میداند چنین روزی را در پیش دارد شایسته است برای آن روز آمادگی داشته باشد و آروزهای دنیایی او را غافل نکند، پس عمل صالح را ترک ننماید، و پرهیزگاری و تقوای الهی را شعار خود قرار دهد، و ترس از خداوند را لباس خویش گرداند و محبت الهی و ذکر خداوند را اساس و مبنای اعمالش قرار دهد.
آیه ۳-۴:
﴿وَمِنَ ٱلنَّاسِ مَن يُجَٰدِلُ فِي ٱللَّهِ بِغَيۡرِ عِلۡمٖ وَيَتَّبِعُ كُلَّ شَيۡطَٰنٖ مَّرِيدٖ٣﴾[الحج: ۳]. «و گروهی از مردم بدون هیچ علم و دانشی دربارۀ خداوند به مجادله برمیخیزند، و از هر شیطان سرکشی پیروی میکنند».
﴿كُتِبَ عَلَيۡهِ أَنَّهُۥ مَن تَوَلَّاهُ فَأَنَّهُۥ يُضِلُّهُۥ وَيَهۡدِيهِ إِلَىٰ عَذَابِ ٱلسَّعِيرِ٤﴾[الحج: ۴]. «(در قضای الهی) بر او مقرر شده است که هرکس شیطان را بدوستی بگیرد، گمراهش میکند و او را بهسوی عذاب آتش سوزان هدایت مینماید».
گروهی از مردم راه گمراهی را در پیش گرفتهاند، و به وسیلۀ باطل به مجادلۀ با حق برمیخیزند، و میخواهند باطل را حق جلوه دهند و حق را باطل بگردانند. حال آنکه آنها در نهایت نادانی قرار داشته و هیچ علم و دانشی ندارند، و تنها چیزی که دارند این است که از پیشوایان گمراه و از هر شیطان سرکشی که از خدا و پیامبرش فرمان نمیبرد و با آنها مخالف است، و از پیشوایانی که بهسوی جهنم فرا میخوانند تقلید نمایند.
﴿كُتِبَ عَلَيۡهِ أَنَّهُۥ مَن تَوَلَّاهُ﴾در قضا و تقدیر الهی بر این شیطان سرکش مقرر شده که هر کس آن را به دوستی بگیرد و از وی پیروی نماید، ﴿فَأَنَّهُۥ يُضِلُّهُ﴾شیطان او را گمراه میکند، ﴿وَيَهۡدِيهِ إِلَىٰ عَذَابِ ٱلسَّعِيرِ﴾او را بهسوی عذاب آتش سوزان سوق میدهد و حقیقتا چنین کسی نائب شیطان است. و خداوند در مورد شیطان فرموده است: ﴿إِنَّمَا يَدۡعُواْ حِزۡبَهُۥ لِيَكُونُواْ مِنۡ أَصۡحَٰبِ ٱلسَّعِيرِ﴾[فاطر: ۶]. «همانا او و گروهش را فرا میخواند تا از اهل آتش گردند».
پس کسی که در مورد خداوند به مجادله برمیخیزد خود گمراه شده و نیز به گمراه کردن دیگران میپردازد، و او از هر شیطان سرکشی پیروی مینماید، (کار او همانند) تاریکیهایی است که بر روی هم انباشته شدهاند. و تمام اهل کفر و بدعت در این داخلاند چون بیشتر آنها مقلداند و بدون علم و دانش به مجادله برمیخیزند.
آیهی ۵-۷:
﴿يَٰٓأَيُّهَا ٱلنَّاسُ إِن كُنتُمۡ فِي رَيۡبٖ مِّنَ ٱلۡبَعۡثِ فَإِنَّا خَلَقۡنَٰكُم مِّن تُرَابٖ ثُمَّ مِن نُّطۡفَةٖ ثُمَّ مِنۡ عَلَقَةٖ ثُمَّ مِن مُّضۡغَةٖ مُّخَلَّقَةٖ وَغَيۡرِ مُخَلَّقَةٖ لِّنُبَيِّنَ لَكُمۡۚ وَنُقِرُّ فِي ٱلۡأَرۡحَامِ مَا نَشَآءُ إِلَىٰٓ أَجَلٖ مُّسَمّٗى ثُمَّ نُخۡرِجُكُمۡ طِفۡلٗا ثُمَّ لِتَبۡلُغُوٓاْ أَشُدَّكُمۡۖ وَمِنكُم مَّن يُتَوَفَّىٰ وَمِنكُم مَّن يُرَدُّ إِلَىٰٓ أَرۡذَلِ ٱلۡعُمُرِ لِكَيۡلَا يَعۡلَمَ مِنۢ بَعۡدِ عِلۡمٖ شَيۡٔٗاۚ وَتَرَى ٱلۡأَرۡضَ هَامِدَةٗ فَإِذَآ أَنزَلۡنَا عَلَيۡهَا ٱلۡمَآءَ ٱهۡتَزَّتۡ وَرَبَتۡ وَأَنۢبَتَتۡ مِن كُلِّ زَوۡجِۢ بَهِيجٖ٥﴾[الحج: ۵]. «ای مردم! اگر از رستاخیز در شک هستید (بدانید که) ما شما را از خاک آفریدهایم، سپس از نطفه، آنگاه از خونی بسته، سپس از پاره گوشتی نقش یافته و نقش نایافته آفریدهایم، (همۀ اینها) بدین خاطر است که برای شما روشن سازیم، و هر چه بخواهیم تا زمان معینی در رحمها نگاه میداریم، و آنگاه شما را به صورت کودک بیرون میآوریم، سپس تا به حد رشدتان برسید. و از شما کسی هست که جانش گرفته میشود، و از شما کسی هست که به نهایت فرتوتی و پیری باز برده میشود تا پس از (آن همه) دانستن چیزی نداند. و زمین را خشکیده میبینی اما هنگامیکه بر آن باران باراندیم حرکت و جنبش بدان میافتد و رشد میکند و انواع گیاهان زیبا و خرم را میرویاند».
﴿ذَٰلِكَ بِأَنَّ ٱللَّهَ هُوَ ٱلۡحَقُّ وَأَنَّهُۥ يُحۡيِ ٱلۡمَوۡتَىٰ وَأَنَّهُۥ عَلَىٰ كُلِّ شَيۡءٖ قَدِيرٞ٦﴾[الحج: ۶]. «این بدان خاطر است که خداوند بر حق است و اینکه مردگان را زنده میکند، و او بر هر چیزی توانا است».
﴿وَأَنَّ ٱلسَّاعَةَ ءَاتِيَةٞ لَّا رَيۡبَ فِيهَا وَأَنَّ ٱللَّهَ يَبۡعَثُ مَن فِي ٱلۡقُبُورِ٧﴾[الحج: ۷]. «(و اینکه بدانید) قیامت آمدنی است (و) شکی در آن نیست و خداوند تمام کسانی را که در گورها آرمیدهاند زنده میگرداند».
خداوند متعال میفرماید: ﴿يَٰٓأَيُّهَا ٱلنَّاسُ إِن كُنتُمۡ فِي رَيۡبٖ مِّنَ ٱلۡبَعۡثِ﴾ای مردم! اگر در مورد قیامت شک و تردید دارید و نمیدانید که چه وقت روی میدهد، با اینکه باید پروردگارتان و پیامبرش را تصدیق نمایید- اما چون شک و تردید دارید دو دلیل عقلی ارائه میشود که آنها را مشاهده میکنید و به صورتی قطعی بر ثبوت آنچه شما در آن تردید دارید دلالت مینماید، و شک را از دلهایتان دور میکند.
یکی از آن دو دلیل استدلال کردن بر آفرینش نخستین انسان است و اینکه کسی که ابتدا آن را آفریده است او را باز میآفریند. و در این مورد فرمود: ﴿فَإِنَّا خَلَقۡنَٰكُم مِّن تُرَابٖ﴾من شما را از خاک آفریدهام، زیرا که آدم ÷را از خاک آفرید. ﴿ثُمَّ مِن نُّطۡفَةٖ﴾سپس شمار از نطفه آفرید، و این ابتدای آفرینش است. ﴿ثُمَّ مِنۡ عَلَقَةٖ﴾و نطفه به حکم خداوند به خون بسته قرمز رنگی تبدیل میشود. ﴿ثُمَّ مِن مُّضۡغَةٖ﴾و خون بسته تبدیل به یک قطعه گوشت به اندازهای گوشتی که جوییده میشود. و این پاره گوشت گاهی، ﴿مُّخَلَّقَةٖ﴾نقش یافته و به صورت انسان آفریده میشود و کاملر و تامالخلقه است، ﴿وَغَيۡرِ مُخَلَّقَةٖ﴾و گاهی ناتمام و ناقص الخلقه است، به این صورت که قبل از آفریده شدن سقط میشود. ﴿لِّنُبَيِّنَ لَكُمۡ﴾تا اصل آفرینش شما را بیان نماییم. با اینکه خداوند م تعالر بر آفرینش شما را بیان نماییم. با اینکه خداوند متعال بر آفرینش کامل آن در یک لحظه تواناست، اما کمال حکمت و بزرگی قدرت و گستردگی رحمت خویش را برای شما بیان مینماید. ﴿وَنُقِرُّ فِي ٱلۡأَرۡحَامِ مَا نَشَآءُ إِلَىٰٓ أَجَلٖ مُّسَمّٗى﴾و ما جنینهایی را در رحم باقی میگذارد تا وقتی که خداوند بخواهد و آن مدت، زمان بارداری است. ﴿ثُمَّ نُخۡرِجُكُمۡ طِفۡلٗا﴾سپس شما را از شکم مادرتان به صورت کودک بیرون میآوریم، که چیزی نمیدانید و هیچ توانایی ندارید.
و مادران شما را فرمانبردار و خدمتگزارتان گردانیدیم، و در پستانهایشان برایتان شیر قرار دادیم، سپس از مرحلهای به مرحلهای دیگر در میآیید تا اینکه به سن رشد میرسید و آن کمال قوت و عقل است. ﴿وَمِنكُم مَّن يُتَوَفَّىٰ وَمِنكُم مَّن يُرَدُّ إِلَىٰٓ أَرۡذَلِ ٱلۡعُمُرِ﴾و برخی از شما قبل از آن که به سن رشد برسد میمیرند، و برخی سن رشد را پشت سر گذاشته و به سن فرتوتی و پیری سالخوردگی میرسند. ﴿أَرۡذَلِ ٱلۡعُمُرِ﴾یعنی پستترین مرحلۀ عمر و آن پیری و فرتوتی است که در آن مرحله عقل انسان از دست میرود، آن طور که دیگر تواناییهایش تحلیل شده و ضعیف میگردد. ﴿لِكَيۡلَا يَعۡلَمَ مِنۢ بَعۡدِ عِلۡمٖ شَيۡٔٗا﴾تا کسی که به این مرحله از عمر رسیده است چیزی از آنچه قبلا میدانسته است نداند، چون عقلش ضعیف میشود. و توانایی انسان را دو ناتوانی فرا میگیرد، یک ناتوانی دوران کودکی و دیگری ناتوانی و نقص دوران پیری چنانکه خداوند متعالر فرموده است: ﴿ٱللَّهُ ٱلَّذِي خَلَقَكُم مِّن ضَعۡفٖ ثُمَّ جَعَلَ مِنۢ بَعۡدِ ضَعۡفٖ قُوَّةٗ ثُمَّ جَعَلَ مِنۢ بَعۡدِ قُوَّةٖ ضَعۡفٗا وَشَيۡبَةٗۚ يَخۡلُقُ مَا يَشَآءُۚ وَهُوَ ٱلۡعَلِيمُ ٱلۡقَدِيرُ٥٤﴾[الروم: ۵۴]. «خداوند آن ذاتی است که شما را نیرومند گردانیده است، سپس شما را ضعیف میگرداند، و به پیری میرساند، و هر چه میخواهد میآفریند و او دانای تواناست».
دلیل دوم زنده کردن و سبز نمودن زمین بعد از خشکیدن و پژمرده شدن آن است. ﴿وَتَرَى ٱلۡأَرۡضَ هَامِدَةٗ﴾و زمین را خشکیده و پژمرده میبینی به گونهای که گیاه سبزی در آن نیست. ﴿فَإِذَآ أَنزَلۡنَا عَلَيۡهَا ٱلۡمَآءَ ٱهۡتَزَّتۡ﴾اما هنگامی که بر آن آب باران باراندیم، با روییدن گیاهان به جنبش میافتد و سبز میشود. ﴿وَرَبَتۡ﴾یعنی پس از دوران فرو نشستگی، ارتفاع پیدا میکند، و این به سبب ازدیاد گیاهانش است. ﴿وَأَنۢبَتَتۡ مِن كُلِّ زَوۡجِۢ بَهِيجٖ﴾و انواع گیاهان زیبا و دلکش در آن میروید. و این دو دلیل بر پنج مطلب دلالت مینمایند:
﴿ذَٰلِكَ﴾خداوند آن ذاتی است که انسان را از آنچه بیان شد آفرید و زمین را پس از خشکیده شدنش زنده و خرم نمود ﴿بِأَنَّ ٱللَّهَ هُوَ ٱلۡحَقُّ﴾چون خداوند پروردگار و معبودی است که عبادت جز برای او شایسته نیست، و فقط پرستش او حق است و پرستش دیگران باطل میباشد. ﴿وَأَنَّهُۥ يُحۡيِ ٱلۡمَوۡتَىٰ﴾و خداوند همانگونه که ابتدا مردم را آفریده و زمین را پس از خشکیدن زنده نمود مردگان را نیز زنده مینماید. ﴿وَأَنَّهُۥ عَلَىٰ كُلِّ شَيۡءٖ قَدِيرٞ﴾و او بر هر چیزی تواناست، هم چنانکه قدرت شگفت و صنعت بزرگش را به شما نشان داده است.
﴿وَأَنَّ ٱلسَّاعَةَ ءَاتِيَةٞ لَّا رَيۡبَ فِيهَا﴾و اینکه بدانید بدون شک قیامت فرا میرسد و جای هیچگونه تردیدی نیست، پس راهی برای بعید دانستن آن وجود ندارد. ﴿وَأَنَّ ٱللَّهَ يَبۡعَثُ مَن فِي ٱلۡقُبُورِ﴾و خداوند کسانی را که در گورها آرمیدهاند زنده میکند، و شما را بر کارهای نیک و بدتان سزا و جزا خواهد داد.
آیهی ۸-۹:
﴿وَمِنَ ٱلنَّاسِ مَن يُجَٰدِلُ فِي ٱللَّهِ بِغَيۡرِ عِلۡمٖ وَلَا هُدٗى وَلَا كِتَٰبٖ مُّنِيرٖ٨﴾[الحج: ۸]. «و گروهی از مردم دربارۀ خداوند بدون (هیچ) دانش و هدایت و کتاب روشنی مجادله میکنند».
﴿ثَانِيَ عِطۡفِهِۦ لِيُضِلَّ عَن سَبِيلِ ٱللَّهِۖ لَهُۥ فِي ٱلدُّنۡيَا خِزۡيٞۖ وَنُذِيقُهُۥ يَوۡمَ ٱلۡقِيَٰمَةِ عَذَابَ ٱلۡحَرِيقِ٩﴾[الحج: ۹]. «مستکبرانه شانههایش را بالا میاندازد و مغرورانه رویش را بر میگرداند تا (مردم را) از راه خدا گمراه سازد، او در دنیا رسوایی (بزرگی) دارد، و روز قیامت عذاب آتش را به او میچشانیم».
مجادلهای که پیشتر بیان شد برای مقلد است، و این مجادله برای شیطان سرکش است که به بدعتها فرا میخواند. پس خداوند خبر داد که ﴿يُجَٰدِلُ فِي ٱللَّهِ﴾با پیامبران خدا و پیروانشان به وسیله باطل مجادله مینماید تا با آن حق را در هم بشکند ﴿بِغَيۡرِ عِلۡمٖ وَلَا هُدٗى﴾و بدون هیچ دانش درستی و بدون اینکه رهنمودی داشته باشد مجادله میکند. یعنی در مجادلۀ خود از کسی پیروی نمیکند که عقل درستی دارد، و راهیافته است. ﴿وَلَا كِتَٰبٖ مُّنِيرٖ﴾و بدون کتاب روشنی مجادله میکند، پس او نه دلیلی عقلی دارد و نه دلیلی نقلی.
این همان شبهات و تردیدهایی است که شیطان به او الهام میکند: ﴿وَإِنَّ ٱلشَّيَٰطِينَ لَيُوحُونَ إِلَىٰٓ أَوۡلِيَآئِهِمۡ لِيُجَٰدِلُوكُمۡ﴾[الأنعام: ۱۲۱]. «و همانا شیطان به دوستانشان الهام میکنند تا با شما مجادله نمایند». با وجود این ﴿ثَانِيَ عِطۡفِهِ﴾مستکبرانه رویش را بر میگرداند، و ای کنایه از آن است که او از روی خود بزرگیبینی حق را نمیپذیرد، و مردم را حقیر و ناچیز میداند و از دانش غیرمفیدی که دارد شاد شده و اهل حقی را که همراهشان هست حقیر میشمارد ﴿لِيُضِلَّ﴾تا مردم را گمراه سازد. یعنی تا از دعوتگران بهسوی گمراهی باشد. و تمام پیشوایان کفر و گمراهی در این داخل هستند. سپس کیفر آنها را در دنیا و آخرت بیان کرد و فرمود: ﴿لَهُۥ فِي ٱلدُّنۡيَا خِزۡيٞ﴾او در دنیا رسوایی (بزرگی) دارد. یعنی قبل از آخرت و در همین دنیا خوار و رسوا میشود، و این از نشانههای عجیب الهی است، و هیچ دعوتگری از دعوتگران کفر و گمراهی را نمیبینی مگر اینکه جهانیان از او متنفرند، و او را نکوهش و مذمت میکنند، و هر یک طبق حالتش مورد نفرت و نکوهش قرار میگیرد. ﴿وَنُذِيقُهُۥ يَوۡمَ ٱلۡقِيَٰمَةِ عَذَابَ ٱلۡحَرِيقِ﴾و روز قیامت عذاب سوزان را به او. میچشانیم یعنی گرمای سخت جهنم و آتش سوزان آن را به کیفر آنچه از پیش فرستاده و انجام داده است به او میچشانیم.
آیهی ۱۰:
﴿ذَٰلِكَ بِمَا قَدَّمَتۡ يَدَاكَ وَأَنَّ ٱللَّهَ لَيۡسَ بِظَلَّٰمٖ لِّلۡعَبِيدِ١٠﴾[الحج: ۱۰]. «این به سزای کردار پیشین توست. و (گرنه) خداوند بر بندگان ستمگر نیست».
﴿ذَٰلِكَ﴾آن عذاب دنیوی و اخروی که بیان شد. ﴿ذَٰلِكَ﴾مفهوم دور بودن را دارد، که لام ﴿ذَٰلِكَ﴾بر بعد و دوری دلالت میکند، و این بیانگر آن است که کافر در نهایت وحشت و بدبختی و بدحالی قرار دارد. ﴿بِمَا قَدَّمَتۡ يَدَاكَ وَأَنَّ ٱللَّهَ لَيۡسَ بِظَلَّٰمٖ لِّلۡعَبِيدِ﴾کیفر کفر و گناهی است که مرتکب شدهای، و خداوند بر بندگان ستمگر نیست.
یعنی خداوند بندگانش را بدون اینکه گناهی مرتکب شده باشند عذاب نمیدهد. خلاصۀ معنی چنین است: به کافری که دارای صفتهایی باشد که در دو آیۀ گذشته باین شدند، گفته میشود: این عذاب و رسوایی که بدان دچار شدهای به سبب افترا و تهمت زدن و تکبر ورزیدنت میباشد، چون خداوند عادل است و ستم نمیکند، و مؤمن و کافر و صالح و فاسق را یکسان قرار نمیدهد، بلکه هر یک را به سبب عملش مجازات میکند.
آیهی ۱۱-۱۳:
﴿وَمِنَ ٱلنَّاسِ مَن يَعۡبُدُ ٱللَّهَ عَلَىٰ حَرۡفٖۖ فَإِنۡ أَصَابَهُۥ خَيۡرٌ ٱطۡمَأَنَّ بِهِۦۖ وَإِنۡ أَصَابَتۡهُ فِتۡنَةٌ ٱنقَلَبَ عَلَىٰ وَجۡهِهِۦ خَسِرَ ٱلدُّنۡيَا وَٱلۡأٓخِرَةَۚ ذَٰلِكَ هُوَ ٱلۡخُسۡرَانُ ٱلۡمُبِينُ١١﴾[الحج: ۱۱]. «و از میان مردم کسی هست که با دو دلی خدا را میپرستد، پس اگر خیر و خوبی به او برسد بدان آرام گیرد، و اگر بلایی به او برسد به عقب برگردد، در دنیا و آخرت زیانکار شده، و این همان زیان روشن و آشکار است».
﴿يَدۡعُواْ مِن دُونِ ٱللَّهِ مَا لَا يَضُرُّهُۥ وَمَا لَا يَنفَعُهُۥۚ ذَٰلِكَ هُوَ ٱلضَّلَٰلُ ٱلۡبَعِيدُ١٢﴾[الحج: ۱۲]. «به جای خداوند چیزی را که زیانی به او نمیرساند و سودی به او نمیبخشد به فریاد میخواند. این همان گمراهی بسیار دور است».
﴿يَدۡعُواْ لَمَن ضَرُّهُۥٓ أَقۡرَبُ مِن نَّفۡعِهِۦۚ لَبِئۡسَ ٱلۡمَوۡلَىٰ وَلَبِئۡسَ ٱلۡعَشِيرُ١٣﴾[الحج: ۱۳]. «کسی را میخواند که زیانش از سودش نزدیکتر است، چه یاوران و سروران بد، و چه همدمان و دوستان بدی هستند!».
برخی از مردم، ایمانشان ضعیف است و ایمان وارد دلهایشان نگردیده و نور و صفای ایمان با دلهایشان در نیامیخته است، بلکه یا از روی ترس و یا بنابر عرف و عادت ایمان آورده است، و به هنگام آزمایش و مشکلات استوار و ثابت قدم نمیماند، و متزلزل و مذبذب است. ﴿فَإِنۡ أَصَابَهُۥ خَيۡرٌ ٱطۡمَأَنَّ بِهِ﴾پس اگر خوبی و خیری به او برسد بدان آرام میگیرد. یعنی اگر همواره روزی گوارایی داشته باشد و در خوشی به سر ببرد و هیچ ناگواری و رنجی به او نرسد، به سبب این خیر خوبی آسوده خاطر و شادمان میشود، اما آرامش او بر اثر ایمانش نیست، چرا که ممکن است خداوند چنین فردی را در امان قرار دهد و او را به فتنهها و بلاهایی مبتلا نکند که او را از دینش برگرداند ﴿وَإِنۡ أَصَابَتۡهُ فِتۡنَةٌ﴾اما اگر بلایی به او برسد به این صورت که امر ناپسندی برایش پیش بیایید، یا چیز دوست داشتنی و مورد پسندی را از دست بدهد، ﴿ٱنقَلَبَ عَلَىٰ وَجۡهِهِ﴾رویگردان میشود. یعنی از دینش برمیگردد و مرتد میشود. ﴿خَسِرَ ٱلدُّنۡيَا وَٱلۡأٓخِرَةَ﴾سعادت دنیا و آخرت را از دست داده است. در دنیا به امید اینکه مال مورد نظرش را به دست آورده، و به گمان اینکه آنچه او میخواهد جز با ارتداد به دست نمیآید، از دین برمیگردد، حال آنکه چیزی اضافه بر آنچه درتقدیر خدا برایش مقرر گشته است به او نمیرسد، پس در حقیقت او ناکام و ناموفق گردیده و زیانکار شده است.
و بسیار ظاهر و روشن است که در آخرت از بهشتی که پهنای آن به اندازۀ آسمانها و زمین است محروم میشود، و سزاوار آتش جهنم میگردد. ﴿ذَٰلِكَ هُوَ ٱلۡخُسۡرَانُ ٱلۡمُبِينُ﴾و این همان زیان آشکار و روشن است.
کسی که به عقب برگشته است، ﴿يَدۡعُواْ مِن دُونِ ٱللَّهِ مَا لَا يَضُرُّهُۥ وَمَا لَا يَنفَعُهُ﴾به جای خداوند چیزی را به فریاد میخواند که نمیتواند به او زیانی برساند و سودی به وی ببخشد.
و هر معبود و هر چیزی که به جای خداوند فرا خوانده شود نمیتواند به خودش یا به دیگران سود و زیانی برساند. ﴿ذَٰلِكَ هُوَ ٱلضَّلَٰلُ ٱلۡبَعِيدُ﴾این، سرگشتگی فراوان و بسیار دوری است، و گمراهیای است که به آخرین حد رسیده است، و گمراهیای است که به آخرین حد رسیده است، چون او از پرستش کسی که سودرسان و زیان دهنده و بینیاز و برآورده کنندۀ نیازهاست روی گردان شده و به پرستش بندهای مانند خود یا پایینتر از خویش روی آورده که هیچ اختیاری ندارد، بلکه زیان آن از سودش بیشتر است.
بنابر این فرمود: ﴿يَدۡعُواْ لَمَن ضَرُّهُۥٓ أَقۡرَبُ مِن نَّفۡعِهِ﴾کسی را به فریاد میخواند که زیانش از سودش بیشتر است، زیرا پرستش و فراخواندن آن برای عقل و جسم و دنیا و آخرت مشخص است. ﴿لَبِئۡسَ ٱلۡمَوۡلَىٰ﴾چه یاور و سرور بدی است این معبود ﴿وَلَبِئۡسَ ٱلۡعَشِيرُ﴾و چه همدم و دوست بدی هستند! سرور و همدم اصولاً باید به آدمی سود برساند و زیانرا از وی دور کند، پس وقتی سودی به دست نمیآید و زیانی دور نمیشود، همدم و سرور قرار دادن اینها نکوهش شده و زشت به حساب آمده است.
آیهی ۱۴:
﴿إِنَّ ٱللَّهَ يُدۡخِلُ ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ وَعَمِلُواْ ٱلصَّٰلِحَٰتِ جَنَّٰتٖ تَجۡرِي مِن تَحۡتِهَا ٱلۡأَنۡهَٰرُۚ إِنَّ ٱللَّهَ يَفۡعَلُ مَا يُرِيدُ١٤﴾[الحج: ۱۴]. «همانا خداوند کسانی را که ایمان آورده و کارهای شایسته کردهاند به باغهایی درمیآورد که رودها در زیر (درختان و کاخهای) آن روان است. بیگمان خداوند آنچه را میخواهد انجام میدهد».
خداوند از مجادله کنندگان در باطل سخن به میان آورد و فرمود: این گروه بر دو نوع هستند، یکی مقلد و دیگری دعوتگر، و نیز بیان کرد آنهایی که مؤمن نامیده میشوند نیز دو نوع میباشند، گروهی هستند که ایمان به قلبشان وارد نشده است، چنانکه پیشتر بیان شد، و نوع دوم مؤمن واقعی و حقیقی هستند که ایمانشان را با اعمال صالح تصدیق میکنند. پس خداوند خبر داد که آنها را به باغهایی وارد مینماید که رودها از زیر درختان و کاخهای آن روان است و بهشت «جنت» نامیده شده است، چون در آن کاخها و قصرها و درختان و گیاهانی وجود دارد که ساکنانش را میپوشاند به گونهای که در آن پنهان میشوند. ﴿إِنَّ ٱللَّهَ يَفۡعَلُ مَا يُرِيدُ﴾بدون شک خداوند آنچه را که میخواهد انجام میدهد، پس خداوند هر چه بخواهد بدون اینکه کسی بتواند مانع کارش شود و با او مخالفت نماید انجام میدهد. و از جمله کارهایی که میکند این است که اهل بهشت را به بهشت میرساند. خداوند با منت و فضل خویش ما را از اهل بهشت بگرداند.
آیهی ۱۵:
﴿مَن كَانَ يَظُنُّ أَن لَّن يَنصُرَهُ ٱللَّهُ فِي ٱلدُّنۡيَا وَٱلۡأٓخِرَةِ فَلۡيَمۡدُدۡ بِسَبَبٍ إِلَى ٱلسَّمَآءِ ثُمَّ لۡيَقۡطَعۡ فَلۡيَنظُرۡ هَلۡ يُذۡهِبَنَّ كَيۡدُهُۥ مَا يَغِيظُ١٥﴾[الحج: ۱۵]. «کسی که گمان میبرد خدا پیامبرش را در دنیا و آخرت یاری نمیدهد، ریسمانی به آسمان بیاویزد، سپس آن (یاری خداوند) را قطع نماید، آنگاه بنگرد آیا این تدبیرش خشم او را از میان میبرد؟».
هرکس گمان میبرد که خداوند پیامبرش را یاری نمیکند، و دین وی نابود خواهد شد، بداند که یاری و کمک خداوند از آسمان میرسد. ﴿فَلۡيَمۡدُدۡ بِسَبَبٍ إِلَى ٱلسَّمَآءِ ثُمَّ لۡيَقۡطَعۡ﴾و چنین گمان برندهای ریسمانی را بیاویزد، و به وسیلۀ آن به آسمان برود تا یاری خداوند را قطع کند، و نگذرد به پیامبر برسد. ﴿فَلۡيَنظُرۡ هَلۡ يُذۡهِبَنَّ كَيۡدُهُۥ مَا يَغِيظُ﴾آنگاه بنگرد آیا این تدبیرش خشم او را از میان برود؟
یعنی بنگرد گه آیا تدبیر او و توطئهای که علیه پیامبر طراحی میکند و برای مبارزۀ با او به کار میبرد و برای باطل کردن دینش میکوشد خشم او را که به خاطر پیروزی دینش شعلهور شده است از بین میبرد؟ و این استفهام برای نفی است. یعنی او نمیتواند با کارهایی که میکند خشم خود از بین ببرد.
و معنی آیه کریمه چنین است: ای کسی که با پیامبر صدشمنی میورزی و برای خاموش کردن دینش تلاش مینمایی! و به سبب نادانیات گمان میبری که این تلاشهای نافرجام به تو فایدهای میرساند! بدان که هر وسیلهای را به کارگیری، و برای نیرنگ ورزیدن بر ضد پیامبر تلاش نمایی، خشم و رنج تو را از میان نمیبرد. پس بر این کار توانایی نداری. ولی ما کاری را به تو پیشنهاد میکنیم که با این روش شاید بتوانی خشم خود را خاموش نموده، و از رسیدن کمک به پیامبر جلوگیری کنی.
از در وارد شو و با استفاده از ابزار و وسایل مناسب بهسوی هدف پیش برو، ریسمانی از برگ درختان خرما یا سایر درختان بیاور و به آسمان آویزان کن، سپس از آن بالا برو تا اینکه به درههایی برسی که از آن کمک و یاری فرود میآید، آنگاه آن درهها را ببند و راهشان را قطع کن، پس با این کار خشم تو فرو مینشیند. چاره و نیرنگ همین است، چرا که از دیگر راههای نمیتوانی خشم خود را فرو بنشانی گرچه تمام مردم تو را یاری دهند.
این آیۀ کریمه نوید و مژدهایست مبنی بر اینکه خداوند دینش را یاری میدهد، و نویدی است برای پیامبر خدا و بندگان مؤمن، و کافرانی را که میخواهند با دهان خود نور الهی را خاموش نمایند ناامید مینماید، و خداوند نورش را کامل میگرداند گرچه کافران نپسندند. یعنی گرچه آنها تمام تلاش خود را برای خاموش کردن نور الهی به کار بگیرند.
آیهی ۱۶:
﴿وَكَذَٰلِكَ أَنزَلۡنَٰهُ ءَايَٰتِۢ بَيِّنَٰتٖ وَأَنَّ ٱللَّهَ يَهۡدِي مَن يُرِيدُ١٦﴾[الحج: ۱۶]. «و اینگونه آن (قرآن) را (به صورت) آیات روشن نازل کردیم و خداوند هر کس را بخواهد هدایت میکند».
و این چنین امور را به شیوههای گوناگون در قرآن بیان نموده و آن را آیات روشن و واضح قرار دادهایم تا بر همۀ مطالب و مسائل مفید دلالت نماید، اما هدایت در دست خداوند است و هر کس را که بخواهد هدایت کند به وسیلۀ این قرآن راهیاب مینماید، و خداوند قرآن را پیشوا و الگوی او قرار میدهد، و به وسیلۀ نور آن راهش را روشن میگرداند. و هر کس را که خداوند بخواهد هدایت نکند- گرچه نشانهها و معجزات زیادی برای او بیاید- ایمان نمیآورد، و قرآن هیچ فایدهای به او نمیرساند، بلکه حجت و دلیلی علیه او خواهد بود.
آیهی ۱۷-۲۴:
﴿إِنَّ ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ وَٱلَّذِينَ هَادُواْ وَٱلصَّٰبِِٔينَ وَٱلنَّصَٰرَىٰ وَٱلۡمَجُوسَ وَٱلَّذِينَ أَشۡرَكُوٓاْ إِنَّ ٱللَّهَ يَفۡصِلُ بَيۡنَهُمۡ يَوۡمَ ٱلۡقِيَٰمَةِۚ إِنَّ ٱللَّهَ عَلَىٰ كُلِّ شَيۡءٖ شَهِيدٌ١٧﴾[الحج: ۱۷]. «به راستی (خداوند در میان) مؤمنان و یهودیان، و صائبین، و نصارا، و مجوس، و کسانی که شرک ورزیدند، همانا خداوند در روز قیامت داوری خواهد کرد. بیگمان خداوند بر همه چیز آگاه است».
﴿أَلَمۡ تَرَ أَنَّ ٱللَّهَ يَسۡجُدُۤ لَهُۥۤ مَن فِي ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَمَن فِي ٱلۡأَرۡضِ وَٱلشَّمۡسُ وَٱلۡقَمَرُ وَٱلنُّجُومُ وَٱلۡجِبَالُ وَٱلشَّجَرُ وَٱلدَّوَآبُّ وَكَثِيرٞ مِّنَ ٱلنَّاسِۖ وَكَثِيرٌ حَقَّ عَلَيۡهِ ٱلۡعَذَابُۗ وَمَن يُهِنِ ٱللَّهُ فَمَا لَهُۥ مِن مُّكۡرِمٍۚ إِنَّ ٱللَّهَ يَفۡعَلُ مَا يَشَآءُ۩١٨﴾[الحج: ۱۸]. «آیا ندیدهای تمام کسانیکه در آسمانها و زمین هستند، و خورشید و ماه و ستارهها و کوهها و درختان و چهارپایان و بسیاری از مردم برای خدا سجده میبرند؟ و بسیارند کسانی که عذاب بر آنان تحقق یافته است. و هر که را خداوند خوار سازد، گرامی دارندهای ندارد. بیگمان خداوند هر آنچه را بخواهد انجام میدهد».
﴿هَٰذَانِ خَصۡمَانِ ٱخۡتَصَمُواْ فِي رَبِّهِمۡۖ فَٱلَّذِينَ كَفَرُواْ قُطِّعَتۡ لَهُمۡ ثِيَابٞ مِّن نَّارٖ يُصَبُّ مِن فَوۡقِ رُءُوسِهِمُ ٱلۡحَمِيمُ١٩﴾[الحج: ۱۹]. «این دو دسته که دشمن همدیگر میباشند دربارۀ خدا به جدال پرداخته و به کشمکش نشستهاند. پس آنان که کفر ورزیدهاند بر ایشان لباسهایی از آتش بریده شده است، از بالای سرشان آب داغ و سوزان ریخته میشود».
﴿يُصۡهَرُ بِهِۦ مَا فِي بُطُونِهِمۡ وَٱلۡجُلُودُ٢٠﴾[الحج: ۲۰]. «(این آب جوشان آن چنان در بدنشان نفوذ میکند که) آنچه در درونشان است و (نیز) پوستهایشان بدان گداخته و ذوب میگردد».
﴿وَلَهُم مَّقَٰمِعُ مِنۡ حَدِيدٖ٢١﴾[الحج: ۲۱]. «و برای (عذاب دادن) آنان گرزهای آهنین مهیاست».
﴿كُلَّمَآ أَرَادُوٓاْ أَن يَخۡرُجُواْ مِنۡهَا مِنۡ غَمٍّ أُعِيدُواْ فِيهَا وَذُوقُواْ عَذَابَ ٱلۡحَرِيقِ٢٢﴾[الحج: ۲۲]. «هرگاه بخواهند از غم و اندوه آتش بیرون بیایند به آنجا بازگردانده میشوند (و به آنان گفته میشود:) بچشید عذاب سوزان را».
﴿إِنَّ ٱللَّهَ يُدۡخِلُ ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ وَعَمِلُواْ ٱلصَّٰلِحَٰتِ جَنَّٰتٖ تَجۡرِي مِن تَحۡتِهَا ٱلۡأَنۡهَٰرُ يُحَلَّوۡنَ فِيهَا مِنۡ أَسَاوِرَ مِن ذَهَبٖ وَلُؤۡلُؤٗاۖ وَلِبَاسُهُمۡ فِيهَا حَرِيرٞ٢٣﴾[الحج: ۲۳]. «بیگمان خداوند آنان را که ایمان آورده و کارهای شایسته انجام دادهاند به باغهایی داخل میگرداند که از زیر (درختان) آن رودبارها جاری است، در آن جا با دستبندهای زرّین و مروارید آراسته میشوند، و لباسشان در آنجا ابریشم است».
﴿وَهُدُوٓاْ إِلَى ٱلطَّيِّبِ مِنَ ٱلۡقَوۡلِ وَهُدُوٓاْ إِلَىٰ صِرَٰطِ ٱلۡحَمِيدِ٢٤﴾[الحج: ۲۴]. «و به سخن پاکیزه راه یافتند و به راه پسندیده رهنمود شدند».
خداوند از گروههای اهل زمین خبر میدهد، از اهل کتاب از مؤمنان و یهودیان و نصارا و صابئین و آتش پرستان، و مشرکان خبر میدهد که همۀ آنها را در روز قیامت گرد خواهد آورد، و با فرمان دادگرانهاش میان آنها داوری مینماید، و به سبب اعمالشان که خداوند ثبت نموده و بر آن حاضر و ناظر بوده است سزا و جزایشان میدهد. بنابر این فرمود : ﴿إِنَّ ٱللَّهَ عَلَىٰ كُلِّ شَيۡءٖ شَهِيدٌ﴾همانا خداوند بر همه چیز حاضر و ناظر است.
سپس در میان آنها چنین داوری میکند که ﴿هَٰذَانِ خَصۡمَانِ ٱخۡتَصَمُواْ فِي رَبِّهِمۡ﴾این دو دسته دشمن همدیگر میباشند. و در بارۀ خداوند به جدال پرداخته و به کشمکش نشسته و هر یک ادعا مینماید که او بر حق است. ﴿فَٱلَّذِينَ كَفَرُواْ﴾پس آنان که کفر ورزیدهاند. هر کافری را از قبیل یهودیها و نصارا و صابئین و آتشپرستان و مشرکین شامل میشود، ﴿قُطِّعَتۡ لَهُمۡ ثِيَابٞ مِّن نَّارٖ﴾برایشان لباسهایی از آتش دوخته میشود. یعنی لباسهایی از قطران برایشان دوخته میشود سپس آن را آتش میزنند تا از هر طرف، عذاب آنان را فرا بگیرد. ﴿يُصَبُّ مِن فَوۡقِ رُءُوسِهِمُ ٱلۡحَمِيمُ﴾و از بالای سرشان آب بسیار داغ و سوزان بر روی آنان را ریخته میشود. ﴿يُصۡهَرُ بِهِۦ مَا فِي بُطُونِهِمۡ وَٱلۡجُلُودُ٢٠﴾که گوشت و چربی و رودهایشان از شدت گرمای آن در داخل شکمشان ذوب میگردد.
﴿وَلَهُم مَّقَٰمِعُ مِنۡ حَدِيدٖ٢١﴾و برای شکنجه کردن آنان تازیانهها و گرزهای آهنینی است که فرشتگان تندخو و سختگیر آنها را با آن میزنند.
﴿كُلَّمَآ أَرَادُوٓاْ أَن يَخۡرُجُواْ مِنۡهَا مِنۡ غَمٍّ أُعِيدُواْ فِيهَا﴾هر زمان که دوزخیان بخواهند از غم و اندوه بزرگ آتش بیرون بیایند، به آنجا باز گردانده میشوند، پس نه عذاب از آنها کاسته شده و نه به آنان مهلت داده میشود. و با اهانت به آنان گفته میشود: ﴿وَذُوقُواْ عَذَابَ ٱلۡحَرِيقِ﴾عذاب سوزان را بچشید که دلها و جسمها را میسوزاند.
﴿إِنَّ ٱللَّهَ يُدۡخِلُ ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ وَعَمِلُواْ ٱلصَّٰلِحَٰتِ جَنَّٰتٖ تَجۡرِي مِن تَحۡتِهَا ٱلۡأَنۡهَٰرُ﴾بیگمان خداوند آنان را را که ایمان آورده و کارهای شایسته انجام دادهاند به باغهایی داخل میگرداند که از زیر درختان و کاخهای آن رودبارها جاری است. و مشخص است تنها مسلمانان که به همۀ کتابها و پیامبران ایمان آوردهاند چنین صفتی را دارند. ﴿يُحَلَّوۡنَ فِيهَا مِنۡ أَسَاوِرَ مِن ذَهَبٖ وَلُؤۡلُؤٗا﴾زنان و مردان بهشتی با دستبندهایی از طلا آراسته میشوند، و دستبندهای سیمین به دست دارند. ﴿وَلِبَاسُهُمۡ فِيهَا حَرِيرٞ﴾حریر و لباسشان در آن جا ابریشم است.
پس نعمتهایشان کامل است، و از انواع خوردنیها و نوشیدنیهای لذیذ که کلمه: ﴿جَنَّٰتٖ﴾«باغها» در بر گیرندۀ آن است، بهرهمند میشوند. رودبارهای جاری و روان را ذکر کرد و آن رودهای آب و شیر و عسل و شراب است و در آن جا انواع لباس و زیورآلات زیبا وجود دارد.
این بدان سبب است که آنها ﴿وَهُدُوٓاْ إِلَى ٱلطَّيِّبِ مِنَ ٱلۡقَوۡلِ﴾به سخن پاکیزه را یافتند که برترین و پاکیزهترین آن کلمۀ اخلاص است. سپس همۀ گفتههای پاکیزهای را در بر میگیرد که با آن خداوند یاد میشودیا به وسیله آن عبادت الهی به بهترین وجه انجام شده یا نیکی و خیری به بندگان خدا رسانده میشود.
﴿وَهُدُوٓاْ إِلَىٰ صِرَٰطِ ٱلۡحَمِيدِ﴾و به راه پسندیده راهنمایی شدند، زیرا تمام احکام شریعت سرشار از نیکی و حکمت است، و به بهترین چیزها دستور داده و از زشتیها نهی کرده است. در شریعت افراط و تفریطی وجود ندارد، و در برگیرندۀ علم مفید و عمل صالح میباشد. یا چنین است: و به راه پسندیدۀ خدا هدایت شدند، زیرا خداوند در بسیاری مواقع راه را به خودش نسبت میدهد، چون آن راه صاحبش را به خداوند میرساند.
و ذکر ﴿ٱلۡحَمِيدِ﴾در اینجا به خاطر این است که تا بیان نماید که آنها در سایۀ سپاس پروردگارشان و به منت و فضل او هدایت شدند، بنابر این در بهشت میگویند:
﴿ٱلۡحَمۡدُ لِلَّهِ ٱلَّذِي هَدَىٰنَا لِهَٰذَا وَمَا كُنَّا لِنَهۡتَدِيَ لَوۡلَآ أَنۡ هَدَىٰنَا ٱللَّهُ﴾[الأعراف: ۴۳]. «ستایش خداوندی ار سزاست که ما را به این راه راهنمایی کرد، و اگر او ما را هدایت نمیکرد ما هدایت نمیشدیم».
و خداوند در لابلای این آیات بیان کرد که همۀ آفریدهها برای او سجده میبرند، همۀ آنچه که در آسمانها و زمین وجود دارد، و ماه و خورشید و ستارگان و کوهها و درختان و چهارپایان، و همۀ حیوانات، و بسیاری از مردم -که مؤمنان هستند- برای خداوند سجده میبرند. ﴿وَكَثِيرٌ حَقَّ عَلَيۡهِ ٱلۡعَذَابُ﴾و بر بسیاری نیز گرفتار شدن به عذاب الهی قطعی و حتمی شده است. یعنی به علت کفرورزیدن و ایمان نیاوردنشان عذاب بر آنها لازم گردیده است. آنان موفق نشدهاند ایمان بیاورند و چون خداوند آنها را خوار کرده است. ﴿وَمَن يُهِنِ ٱللَّهُ فَمَا لَهُۥ مِن مُّكۡرِمٍ﴾و هر کس را که خداوند خوار گرداند هیچ گرامی دارندهای ندارد. و کسی نمیتواند آنچه را که خداوند خواسته است برگرداند،. کسی نیست که بتواند با خواست الهی مخالفت نماید. پس وقتی که همۀ مخلوقات برای پروردگارشان سجده، میبرند و در برابر شکوه او فروتن و سر به زیر هستند، و در برابر قدرت و عزت او سر تسلیم و فروتنی بر خاک مینهند این دلالت مینماید که تنها او فرمانروا و پادشاه ستوده است، و هر کس عبادت او را رها کند و به پرستش دیگر چیزها روی بیاورد بسیار سرگشته و گمراه شده و به زیان آشکاری گرفتار آمده است.
آیهی ۲۵:
﴿إِنَّ ٱلَّذِينَ كَفَرُواْ وَيَصُدُّونَ عَن سَبِيلِ ٱللَّهِ وَٱلۡمَسۡجِدِ ٱلۡحَرَامِ ٱلَّذِي جَعَلۡنَٰهُ لِلنَّاسِ سَوَآءً ٱلۡعَٰكِفُ فِيهِ وَٱلۡبَادِۚ وَمَن يُرِدۡ فِيهِ بِإِلۡحَادِۢ بِظُلۡمٖ نُّذِقۡهُ مِنۡ عَذَابٍ أَلِيمٖ٢٥﴾[الحج: ۲۵]. «بیگمان کسانی که کفر ورزیدهاند و (مردم را) از راه خدا، و (پیامبر و مؤمنان را در سال حدیبیه) از مسجد الحرام باز میدارند که ما آن را - برای همۀ مردم اعم از کسانی که در آن جا زندگی میکنند و یا از نقاط دیگر بدان وارد میشوند - یکسان (حرم امن و امان و محل مراسم حج) نمودهایم (برای آنان عذابی سخت دردناک است)، و کسی که ار روی ستم در آن جا مرتکب خلاف گردد عذاب دردناکی به او میچشانیم».
خداوند متعال از زشتی آنچه که مشرکان کافر بر آن هستند خبر داده و میفرماید: آنها هم به خدا و پیامبرش کفر ورزیده و هم مردم را از راه خدا باز میدارند، و مردم را از اینکه ایمان بیاورند منع میکنند، و نیز مردم را از ورود به مسجدالحرام باز میدارند که نه ملک آنها و نه مال پدرانشان است بلکه مردم اعم از کسانی که از بیرون بدانجا میآیند و کسانی که در آنجا زندگی میکنند در آن یکسان میباشند.
حتی بهترین انسان محمد صو اصحباش را از ورود به مسجدالحرام باز داشتند، حال آنکه حرمت و احترام و عظمت مسجدالحرام مقتضی آن است که هر کس با توسل به ظلم بخواهد در آن کجروی کند و مرتکب خلاف شود به او عذاب دردناکی بچشانیم. پس فقط ارادۀ ستم کردن و الحاد نمودن در حرم باعث عذاب میگردد، گرچه در غیر حرم هر گاه انسان ارادۀ گناه و ستم ار داشته باشد، تا وقتی که آن را انجام نده مجازات نمیشود. پس کسی که در حرم بزرگترین ستم یعنی کفر و شرک را انجام دهد و زائران کعبه را از آن باز دارد خداوند به بدترین نوع با وی برخورد خواهد کرد.
و این آیۀ کریمه تأکید مینماید که احترام حرم و تعظیم فراوان آن واجب است، و از ارادۀ گناه و انجام آن در حرم باید به شدت پرهیز کرد.
آیهی ۲۶-۲۹:
﴿وَإِذۡ بَوَّأۡنَا لِإِبۡرَٰهِيمَ مَكَانَ ٱلۡبَيۡتِ أَن لَّا تُشۡرِكۡ بِي شَيۡٔٗا وَطَهِّرۡ بَيۡتِيَ لِلطَّآئِفِينَ وَٱلۡقَآئِمِينَ وَٱلرُّكَّعِ ٱلسُّجُودِ٢٦﴾[الحج: ۲۶]. «و به یادآور آنگاه که جایگاه خانۀ (کعبه) را برای ابراهیم معین ساختیم (و به او گفتیم:) که چیزی را با من شریک میاور، و خانهام را برای طواف کنندگان و قیام کنندگان و رکوع کنندگان و سجده برندگان پاکیزهدار».
﴿وَأَذِّن فِي ٱلنَّاسِ بِٱلۡحَجِّ يَأۡتُوكَ رِجَالٗا وَعَلَىٰ كُلِّ ضَامِرٖ يَأۡتِينَ مِن كُلِّ فَجٍّ عَمِيقٖ٢٧﴾[الحج: ۲۷]. «و در (میان) مردم به حج ندا برآور، و آنها را صدا کن تا پیاده و (سوار) بر هر شتر لاغری که از هر راه دور رهسپارند بهسوی تو بیایند».
﴿لِّيَشۡهَدُواْ مَنَٰفِعَ لَهُمۡ وَيَذۡكُرُواْ ٱسۡمَ ٱللَّهِ فِيٓ أَيَّامٖ مَّعۡلُومَٰتٍ عَلَىٰ مَا رَزَقَهُم مِّنۢ بَهِيمَةِ ٱلۡأَنۡعَٰمِۖ فَكُلُواْ مِنۡهَا وَأَطۡعِمُواْ ٱلۡبَآئِسَ ٱلۡفَقِيرَ٢٨﴾[الحج: ۲۸]. «تا شاهد منافع خود باشند، و در روزهای معینی نام خدا را بر چهارپایانی ببرند که خداوند روزیشان کرده است. پس، از آن بخورید و بینوایان و مستمندان را نیز بخورانید».
﴿ثُمَّ لۡيَقۡضُواْ تَفَثَهُمۡ وَلۡيُوفُواْ نُذُورَهُمۡ وَلۡيَطَّوَّفُواْ بِٱلۡبَيۡتِ ٱلۡعَتِيقِ٢٩﴾[الحج: ۲۹]. «سپس باید آلودگیهای بدنشان را بزدانید و به نذرهایشان وفا کنند،. خانۀ قدیمی و گرامی (خدا، کعبه) را طواف نمایند».
خداوند عظمت بیتالحرام و شکوه سازندۀ آن را که ابراهیم خلیلالرحمان است بیان میدارد. پس فرمود: ﴿وَإِذۡ بَوَّأۡنَا لِإِبۡرَٰهِيمَ مَكَانَ ٱلۡبَيۡتِ﴾و آنگاه که محل و جایگاه خانۀ کعبه را برای ابراهیم معین ساختیم، و او را به آن جا ساکن نمودیم، و خداوند به ابراهیم فرمان داد تا خانۀ کعبه را بسازد، پس ابراهیم آن را براساس پرهیزگاری و طاعت خداوند بنا نهاد، و او و فرزندش اسماعیل آن را ساختند، و خداوند به ابراهیم دستور داد تا چیزی را شریک او نسازد به این صورت که اعمالش را خالصانه برای خدا انجام دهد، و خانۀ کعبه را بر نام خداوند بنا نماید. ﴿وَطَهِّرۡ بَيۡتِيَ﴾و خانهام را از شرک و گناهان، و از آلودگیها، پاکیزه بدار. و خداوند خانه را به خودش نسبت داد، و این به خاطر شرافت و فضیلتی است که خانۀ کعبه دارد، و تا بیشتر محبت کعبه در دلها جای بگیرد، و از هر طرف مردم به آن دلبسته شوند. و تا بیشتر به پاکیزه داشتن آن اهتمام ورزند، زیرا کعبه خانۀخداوند است برای طواف کنندگان و افرادی که در کنار آن مشغول عبادت هستند و اعتکاف میکنند و به انجام عباداتی از قبیل ذکر و خواندن قران و آموختن علم به یاد دادن آن به دیگران میپردازند، و دیگر انواع عبادتها را انجام میدهند. ﴿وَٱلرُّكَّعِ ٱلسُّجُودِ﴾و نمازگزاران یعنی خانۀکعبه را برای این افراد با ارزش و برتر که هدفشان اطاعت پروردگار و نزدیکی جستن به خدا در کنار خانهاش میباشد پاکیزه بدار، زیرا این افراد شایسته هستند و باید مورد بزرگذاشت قرار بگیرند. و یکی از مصادیق تکریم آنها این است که خانۀ کعبه باید برای آنان پاکیزه داشته شود. و پاکسازی کعبه از صداهای بیهوده و بلند که نماز و طواف مردم را مشوش مینماید از جمله پاک کردن و پاکیزه داشتن آن به حساب میآید. طواف را بر اعتکاف و نماز مقدم کرد، چون طواف فقط ویژه خانه کعبه است، سپس اعتکاف را بیان نمود، چون در هر مسجدی میتوان آن را انجام داد.
﴿وَأَذِّن فِي ٱلنَّاسِ بِٱلۡحَجِّ﴾و به مردم اعالم کن که به حج بیایند و آنها را به حج فرابخوان و فرض بویدن و فضیلت حج فرا بخوان و فرض بودن و فضیلت حج را به همۀ آنان، و به دور و نزدیکشان خبر بده. و هرگاه آنها را به حج و عمره فرا بخوانی از بس که علاقه دارند با پای پیاده میآیند، ﴿وَعَلَىٰ كُلِّ ضَامِرٖ﴾و سوار بر شتران باریک اندام راههای دور و دراز و بیابانها را طی میکنند تا به بهترین مکان و جایگاه برسند، ﴿يَأۡتِينَ مِن كُلِّ فَجٍّ عَمِيقٖ﴾و از هر سرزمین و راه دوری به قصد حج رهسپار میشوند. و ابراهیم خلیل ÷چنین کرد و بعد از فرزندش محمد صنیز چنین نمود، پس هر دو مردم را به حج خانۀ کعبه فرا خواندند و این ندا را تکرار کردند، و آنچه خداوند به او وعده داده بود محقق شدد و مردم پیاده و سوار از شرق و غرب دنیا بهسوی او آمدند. سپس فواید زیارت بیتالله الحرام را بیان نمودند و بر زیارت آن تشویق کرد و فرمود: ﴿لِّيَشۡهَدُواْ مَنَٰفِعَ لَهُمۡ﴾تا به سبب حضور در بیتالله منافع معنوی و دینیاش را از قبیل عبادتهای با فضیلت که جز در بیتالله انجام نمیشود به دست بیاورند، و نیز از سود و منافع دنیوی از قبیل به دست آوردن سودهای مادی بهرهمند شوند. و همۀ اینها امور مشخص و معلومی هستند و هر کس (به حج مشرف شده باشد آنها را) میداند. ﴿وَيَذۡكُرُواْ ٱسۡمَ ٱللَّهِ فِيٓ أَيَّامٖ مَّعۡلُومَٰتٍ عَلَىٰ مَا رَزَقَهُم مِّنۢ بَهِيمَةِ ٱلۡأَنۡعَٰمِ﴾و این نیز از منافع دینی و دنیوی است. یعنی تا هنگام سربریدن و ذبح قربانیها نام خدا را ببرند، تا سپاس او را به خاطر آنچه روزی و نصیب آنها نموده و برایشان فراهم کرده است به جای آورند. و وقتی که قربانیها را سر بریدند، ﴿فَكُلُواْ مِنۡهَا وَأَطۡعِمُواْ ٱلۡبَآئِسَ ٱلۡفَقِيرَ﴾از آن بخورید و نیز به بینوایان مستمند بخورانید.
﴿ثُمَّ لۡيَقۡضُواْ تَفَثَهُمۡ﴾سپس اعمالشان را به پااین برسانند و چرکها و آلودگیهایی را که در حالت احرام و به آن آلوده شدهاند از خود برطرف سازند، ﴿وَلۡيُوفُواْ نُذُورَهُمۡ﴾و نذرهایی ا زقبیل حج و عمره و قربانی را که بر خود واجب کردهاند، انجام دهند و به آن وفا نمایند. ﴿وَلۡيَطَّوَّفُواْ بِٱلۡبَيۡتِ ٱلۡعَتِيقِ﴾و خانۀقدیمی (کعبه) را که به طور مطلق از همۀ مساجد برتر است طواف نمایند، خانهای که از چیره شدن ستمگران بر آن در امان است. در اینجا فرمان داده شده تا به طور عموم همۀ مناسک انجام شود، و به طور ویژه به طواف دستور داده شده است، چون طواف فضیلت فراوانی دارد، چرا که (در سفر حج) طواف مطلوب و مقصود است و دیگر چیزها وسیلهای برای نیل به این فضیلت میباشند. و شاید دستور به طواف فایدهای دیگر داشته باشد و آن این است که طواف در هر وقت جایز است، چه طواف در اثنای حج یا عمره باشد، چه بدون حج یا عمره این امر در هر حالتی جایز است.
آیهی ۳۰-۳۱:
﴿ذَٰلِكَۖ وَمَن يُعَظِّمۡ حُرُمَٰتِ ٱللَّهِ فَهُوَ خَيۡرٞ لَّهُۥ عِندَ رَبِّهِۦۗ وَأُحِلَّتۡ لَكُمُ ٱلۡأَنۡعَٰمُ إِلَّا مَا يُتۡلَىٰ عَلَيۡكُمۡۖ فَٱجۡتَنِبُواْ ٱلرِّجۡسَ مِنَ ٱلۡأَوۡثَٰنِ وَٱجۡتَنِبُواْ قَوۡلَ ٱلزُّورِ٣٠﴾[الحج: ۳۰]. «این است (حکم خداوند) هر کس مقدسات و شعایر خداوند را بزرگ و محترم بدارد آن برایش در نزد پروردگار بهتر است، و چهارپایان برایتان حلال گشتهاند مگر آنچه بر شما خوانده میشود، و از پلیدیها که بعضی از آن بتها هستند دوری کنید و از سخن دروغ بپرهیزید».
﴿حُنَفَآءَ لِلَّهِ غَيۡرَ مُشۡرِكِينَ بِهِۦۚ وَمَن يُشۡرِكۡ بِٱللَّهِ فَكَأَنَّمَا خَرَّ مِنَ ٱلسَّمَآءِ فَتَخۡطَفُهُ ٱلطَّيۡرُ أَوۡ تَهۡوِي بِهِ ٱلرِّيحُ فِي مَكَانٖ سَحِيقٖ٣١﴾[الحج: ۳۱]. «حقگرا و مخلص خدا باشید، و هیچگونه شریکی برای خدا قرار ندهید. و هر کس به خداوند شرک ورزد انگار از آسمان فرو افتاده، و آنگاه مرغان او را ربودهاند، یا اینکه باد او را به جای بسیار دوری افکنده است».
﴿ذَٰلِكَۖ﴾احکامی را که برایتان بیان کردیم و آنچه را از تعظیم و بزرگ داشت شعایر خداوند بیان کردیم پاس بدارید، زیرا بزرگذاشت و تعظیم حرمات و مقدسات خداوند جزو چیزهایی است که پروردگار آن را دوست دارد و آدمی را به آن نزدیک میگرداند، و هر کس مقدسات و شعایر خداوند را بزرگ و محترم بدارد، خداوند به چنین فردی پاداشی فراوانی میدهد، و مایۀ خیر دین و دنیا و آخرتش به نزد پروردگارش خواهد بود. و حرمات خداوند تمامی چیزهایی هستند که دارای حرمت میباشند، و به محترم داشتن آن دستور داده شده است، از طریق عبادت و مانند همه مناسکها، و مانند حرم و احرام، و قربانی و عبادتهایی که خداوند بندگان را دستور داده تا آن را انجام دهند. پس بزرگداشت مقدسات و حرمتهای الهی اینگونه انجام میشود که در دل محترم و بزرگ شمرده شوند، و این عبادتها به طور کامل و بدون سستی و تنبلی انجام شوند. سپس منت و احسان خیوش را بر بندگان بیان نمود که برای آنان چهارپایان از قبیل شتر و گاو و گوسفند را حلال قرار داده، و قربانی کردن آن را از جملۀ مناسک و عبادتهایی به حساب آورده که به وسیله آن بنده به خداوند نزدیک میشود. پس منت و احسان او از دو جهت بزرگ و بیکران است.
﴿إِلَّا مَا يُتۡلَىٰ عَلَيۡكُمۡ﴾مگر آنچه در قرآن تحریم آن بر شما خوانده میشود از قبیل فرمودهی خداوند ﴿حُرِّمَتۡ عَلَيۡكُمُ ٱلۡمَيۡتَةُ وَٱلدَّمُ وَلَحۡمُ ٱلۡخِنزِيرِ. . . ﴾[المائدة: ۳]. «حیوان مردار و خون و گوشت خوک. . . بر شما حرام شدهاند». اما خداوند چون نسبت به بندگانش مهربان است، محرمات مذکور را بر آنان حرام نمود، تا آنها را از آلودگیها و از شرک و سخن دروغ پاک بدارد. بنابر این فرمود: ﴿فَٱجۡتَنِبُواْ ٱلرِّجۡسَ مِنَ ٱلۡأَوۡثَٰنِ﴾و از پلیدیها بپرهیزید که برخی از آن بتهایی هستند که آن را همراه با خداوند به خدایی گرفتهاید، چون به راستی این بتها بزرگترین انواع پلیدی میباشند.
و ظاهر آن است که مِن در اینجا برای بیان جنس نیست، آن طور که بسیاری از مفسران گفتهاند، بلکه مِن برای تبعیض است، زیرا «رجس» و آلودگی عام است و همه امور حرامی را که از آن نهی شده است شامل میشود، پس، از همهی محرمات به طور عموم نهی شده است و به طور خاص نیز از بتها که برخی از پلیدیها میباشند نهی شده است. ﴿وَٱجۡتَنِبُواْ قَوۡلَ ٱلزُّورِ﴾و از سخن دروغ بپرهیزید. یعنی از همۀ گفتههای حرام دوری کنید، زیرا از جملۀ دروغ میباشند. و از آن جمله است شهادت دروغ.
هنگامی که خداوند آنان را از شرک و پلیدی و شهادت دروغ نهی کرد، آنها را فرمان داد تا ﴿حُنَفَآءَ لِلَّهِ﴾مخلص و پاکدین بشاند، یعنی به خدا و عبادت او روی آورده و از غیر او روی بر تابند. ﴿غَيۡرَ مُشۡرِكِينَ بِهِۦۚ وَمَن يُشۡرِكۡ بِٱللَّهِ﴾و هیچگونه شریکی برای خدا قرار ندهید و هر کس چیزی را شریکخداوند سازد، ﴿فَكَأَنَّمَا خَرَّ مِنَ ٱلسَّمَآءِ﴾مانند این است که از آسمان فرو افتاده باشد، ﴿فَتَخۡطَفُهُ ٱلطَّيۡرُ﴾پس پرندگان به سرعت او را بربایند، ﴿أَوۡ تَهۡوِي بِهِ ٱلرِّيحُ فِي مَكَانٖ سَحِيقٖ﴾یا اینکه باد او را به جای بسیاری دوری افکند. مشرکین اینگونه هستند، و یامان به مانند آسمان بلند و محفوظ است، و هر کس ایمان را از دست بدهد مانند کسی است که از آسمانها فرو افتاده باشد، و در معرض آسیبها و بلاها قرار گیرد، و یا پرندگان او را بربایند و او را تکه تکه کنند. همینطور مشرک وقتی تمسک به ایمان را رها کند شیطانها از هر سو او را میربایند و او را تکه تکه میکنند، و دین و دنیایش را از او میگیرند، و یا اینکه تند بادی او را به هوا میبرد و بعد از تکه تکه شدن او را در جای دوری میافکند.
آیهی ۳۲-۳۳:
﴿ذَٰلِكَۖ وَمَن يُعَظِّمۡ شَعَٰٓئِرَ ٱللَّهِ فَإِنَّهَا مِن تَقۡوَى ٱلۡقُلُوبِ٣٢﴾[الحج: ۳۲]. «چنین است، و هر کس شعایر خداوند را بزرگ شمارد بیگمان بزرگداشت آن نشانۀ پرهیزگاری دلهاست».
﴿لَكُمۡ فِيهَا مَنَٰفِعُ إِلَىٰٓ أَجَلٖ مُّسَمّٗى ثُمَّ مَحِلُّهَآ إِلَى ٱلۡبَيۡتِ ٱلۡعَتِيقِ٣٣﴾[الحج: ۳۳]. «در آن (حیوانات قربانی) تا مدتی معین فایدهها میباشد، سپس محل قربانی کردن آنها خانۀ قدیمی و گرامی (کعبه) است».
آنچه از تعظیم و بزرگداشت مقدسات و شعایر خداوند برایتان بیان نمودیم بیانگر تقوای دلهاست. و منظور از «شعائر» علامات و نشانههای ظاهری دین است، و برخی از آن عبارت است از همهی دستورات حج. هم چنانکه خداوند متعال فرموده است: ﴿إِنَّ ٱلصَّفَا وَٱلۡمَرۡوَةَ مِن شَعَآئِرِ ٱللَّهِ﴾[البقرة: ۱۵۸]. همانا صفا و مروه از شعایر خداوند میباشند، و قربانیها نیز از شعایر الهی هستند، و پیشتر گذشت که تعظیم شعایر الهی به معنی بزرگداشت و محترم قرار دادن آن و انجام دادن آن و کامل نمودن آن به بهترین وجهی است که انسان توانایی آن را دارد. یکی از شعایر الهی قربانی است، و تعظیم و بزرگداشت آن عبارت است از اینکه با حیوان قربانی به خوبی و نیکی رفتار شود، چاق کرده شود، و از هر جهت بدون عیب و کامل باشد. پس بزرگداشت و تعظیم شعایر خداوند از پرهیزگاری دلهاست، و از آن سرچشمه میگیرد، و هر کس آن را بزرگ و محترم بدارد بیانگر آن است که او پرهیزگار است و ایمان درستی دارد، چون بزرگداشت و محترم داشتن شعایر الهی برخاسته از بزرگداشت و تعظیم خداوند است.
﴿لَكُمۡ فِيهَا مَنَٰفِعُ﴾برایتان در حیوانات قربانی منافعی هست. این در قربانیهایی از قبیل شتر و غیره است که حجاج همراه با خود میبرند و از آنها سود میبرند، سوار آنها شده و شیرشان را میدوشند. نیز به روشهای دیگری از آنها سود میبرند که برایشان زیانی ندارد ﴿إِلَىٰٓ أَجَلٖ مُّسَمّٗى﴾(منافعی وجود دارد) تا مدتی معین، و آن زمان ذبح است، وقتی که به ﴿مَحِلُّهَآ﴾قربانگاهش برسد، و آن ﴿ٱلۡبَيۡتِ ٱلۡعَتِيقِ﴾خانهقدیمی و گرامی کعبه است. یعنی تمام حرم، متی و دیگر جاهها محل قربانی است. و چون قرانی ذبح شوئد از آن بخورند و به بینوایان مستمند نیز بخورانند.
آیهی ۳۴-۳۵:
﴿وَلِكُلِّ أُمَّةٖ جَعَلۡنَا مَنسَكٗا لِّيَذۡكُرُواْ ٱسۡمَ ٱللَّهِ عَلَىٰ مَا رَزَقَهُم مِّنۢ بَهِيمَةِ ٱلۡأَنۡعَٰمِۗ فَإِلَٰهُكُمۡ إِلَٰهٞ وَٰحِدٞ فَلَهُۥٓ أَسۡلِمُواْۗ وَبَشِّرِ ٱلۡمُخۡبِتِينَ٣٤﴾[الحج: ۳۴]. «و برای هر امتی قربانی کردن را مقرر داشتهایم تا با نام خدا چهارپایانی را ذبح کنند که خدا بدیشان عطا نموده است. معبودتان معبود یگانه است، پس برای او تسلیم شوید، و فروتنان را نوید ده».
﴿ٱلَّذِينَ إِذَا ذُكِرَ ٱللَّهُ وَجِلَتۡ قُلُوبُهُمۡ وَٱلصَّٰبِرِينَ عَلَىٰ مَآ أَصَابَهُمۡ وَٱلۡمُقِيمِي ٱلصَّلَوٰةِ وَمِمَّا رَزَقۡنَٰهُمۡ يُنفِقُونَ٣٥﴾[الحج: ۳۵]. «(آنان) کسانی (هستند) که چون نام خدا برده شود دلهایشان ترسان گردد، و در برابر مصیبتهایی که به آنان میرسد شکیبایی میروزند، و (همواره) نماز را بر پا میدارند، و از آنچه روزیشان دادهایم انفاق میکنند».
برای هر یک از امتهای گذشته قربانی کردن را مقرر نمودهایم. یعنی برای انجام خوبیها بشتابید، تا ما بنگریم که کدام یک از شما کار بهتری را انجام میدهد. و حکمت در اینکه خداوند برای هر امتی قربانی کردن را مقرر نموده این است تا او را یاد کنند و به شکر او بپردازند. بنابر این فرمود: ﴿لِّيَذۡكُرُواْ ٱسۡمَ ٱللَّهِ عَلَىٰ مَا رَزَقَهُم مِّنۢ بَهِيمَةِ ٱلۡأَنۡعَٰمِۗ فَإِلَٰهُكُمۡ إِلَٰهٞ وَٰحِدٞ﴾تا نام خدا را بر چهارپایان حلال گوشتی که روزی آنان کرده است یاد کنند. پس معبودتان خداوند یگانه است. گر چه شریعتها با یکدیگر فرق دارند، اما همۀ شریعتها بر این اصل متفقاند که معبود واقعی خداوند است، و باید تنها او پرستش شود، و برای او شریک قرار نداد. بنابر این فرمود: ﴿فَلَهُۥٓ أَسۡلِمُواْ﴾پس تسلیم او شوید و از او فرمان برید و از کسی دیگر اطاعت نکنید زیرا تسلیم شدن در برابر فرمان او تنها راه رسیدن به بهشت است. ﴿وَبَشِّرِ ٱلۡمُخۡبِتِينَ﴾مخلصان فروتن را به نیکی دنیا و آخرت مژده بده. «مخبت» کسی است که در برابر بندگانش متواضع میباشد.
سپس صفات فروتنان را بیان نمود و فرمود. ﴿ٱلَّذِينَ إِذَا ذُكِرَ ٱللَّهُ وَجِلَتۡ قُلُوبُهُمۡ﴾آنانکسانی هستند که چون نام خدا برده شود از ترس او هراسان میگردند. بنابر این به سببب هراسی که از خداوند یگانه دارند آنچه را که حرام نموده است ترک میکنند. ﴿وَٱلصَّٰبِرِينَ عَلَىٰ مَآ أَصَابَهُمۡ﴾و در برابر مصیبتها و سختیها و انواع آزارهایی که به آنان میرسد شکیبایی میورزند، و از تقدیر الهی اظهار نارصایتی نمیکنند، بلکه به خاطر طلب رضایت خداوند و چشم داشت پاداش الهی شکیبایی میورزند ﴿وَٱلۡمُقِيمِي ٱلصَّلَوٰةِ﴾و کسانی که نماز را به طور کامل و درست بر پا میدارند، به این صورت که امور لازم و مستحب نماز را به جای میآورند و در ظاهر و باطن (خدا را) پرستش مینمایند، ﴿وَمِمَّا رَزَقۡنَٰهُمۡ يُنفِقُونَ﴾و از آنچه روزی ایشان کردهایم انفاق مینمایند. و این، همۀ نفقات واجب مانند زکات و کفاره و انفاق بر همسران و بردهها و خویشاوندان را شامل میشود. نیز شامل همۀ نفقات مستحب میشود و ا زواژه مِن که به معنی بعضی است دانسته میشود آنچه خداوند به ما ارزانی داشته است، و بنده برای به دست آوردن آن قدرتی ندارد، مادامی که خداوند برایش فراهم نسازد و به او روزی ندهد. پس ای کسی که از فضل خداوند به تو روزی داده است انفاق کن، تا خداوند نیز بر تو انفاق نماید و از فضل خویش به تو بیشتر دهد.
آیهی ۳۶-۳۷:
﴿وَٱلۡبُدۡنَ جَعَلۡنَٰهَا لَكُم مِّن شَعَٰٓئِرِ ٱللَّهِ لَكُمۡ فِيهَا خَيۡرٞۖ فَٱذۡكُرُواْ ٱسۡمَ ٱللَّهِ عَلَيۡهَا صَوَآفَّۖ فَإِذَا وَجَبَتۡ جُنُوبُهَا فَكُلُواْ مِنۡهَا وَأَطۡعِمُواْ ٱلۡقَانِعَ وَٱلۡمُعۡتَرَّۚ كَذَٰلِكَ سَخَّرۡنَٰهَا لَكُمۡ لَعَلَّكُمۡ تَشۡكُرُونَ٣٦﴾[الحج: ۳۶]. «و (قربانی کردن) شتران (چاق و فربه) را برایتان از شعایر خدا قرار دادیم، در آنها برایتان خیر (فراوانی) است، پس در حالی که برپای ایستادهاند نام خدا را بر آنها ببرید، و هنگامی که بر پهلویشان افتادند از گوشت آنها بخورید، و به بینوایانِ سائل و غیر سائل بخورانید، اینگونه آنها را برایتان رام و مطیع کردهایم تا سپاسگزاری کنید».
﴿لَن يَنَالَ ٱللَّهَ لُحُومُهَا وَلَا دِمَآؤُهَا وَلَٰكِن يَنَالُهُ ٱلتَّقۡوَىٰ مِنكُمۡۚ كَذَٰلِكَ سَخَّرَهَا لَكُمۡ لِتُكَبِّرُواْ ٱللَّهَ عَلَىٰ مَا هَدَىٰكُمۡۗ وَبَشِّرِ ٱلۡمُحۡسِنِينَ٣٧﴾[الحج: ۳۷]. «هرگز گوشتهای و خونهای قربانیان به خداوند نمیرسد، بلکه پرهیزگاریتان به او میرسد، اینگونه آنها را برایتان مسخر نمود تا خداوند را به خاطر آنکه شما را هدایت کرده است به بزرگی یاد کنید، و نیکوکاران را مژده بده».
این بیانگر آن است که شعایر شامل عبادات آشکار دین میشود. و پیشتر گذشت که خداوند خبر داده است هر کس شعایر او را محترم بدارد از پرهیزگار دلهاست. و در اینجا خبر داد که از جملۀ شعایر او شتران درشت اندام و فربه است که قربانی میشوند. و طبق یکی از دو قول، منظور از آن گاو است، پس اینها باید محترم و بزرگ شمرده شده، و باید چاق گردانده شوند و به خوبی با آنها رفتار شود. ﴿لَكُمۡ فِيهَا خَيۡرٞ﴾برای قربانی کننده و دیگران در آن خیر و خوبی است چرا که از آن میخورند، و آن را صدقه میدهند، و از آن استفاده میبرند، و پاداش و مزد (خدا) به آنان میرسد. ﴿فَٱذۡكُرُواْ ٱسۡمَ ٱللَّهِ عَلَيۡهَا﴾پس به هنگام سربریدن و ذبح، نام خدا را بر آنها ببرید. یعنی «بسمالله» بگویید و آنها را ذبح کنید. ﴿صَوَآفَّ﴾یعنی در حالی که بر پا ایستاده باشند، سپس پای چپ آن بسته شده و گردنش بریده میشود.
﴿فَإِذَا وَجَبَتۡ جُنُوبُهَا﴾و هنگامی که آن را بر زمین و به پهلو میاندازید در این وقت برای خوردن آماده شده است. ﴿فَكُلُواْ﴾و این خطاب به قربانی کننده است. پس برای او جایز است که از آن بخورد. ﴿وَأَطۡعِمُواْ ٱلۡقَانِعَ وَٱلۡمُعۡتَرَّ﴾و از گوشت آن به فقیری که گدایی نمیکند و از روی قناعت و استغنا چیزی را طلب نمینماید، بدهید، و او را بخورانیدو به فقیر گدا پیشه که سؤال میکند نیز بخورانید، پس هر یک از اینها در آن حق دارند.
﴿كَذَٰلِكَ سَخَّرۡنَٰهَا لَكُمۡ لَعَلَّكُمۡ تَشۡكُرُونَ﴾اینگونه شتران را رام و مطیع شما کردهایم تا پروردگارتان را سپاسگذار باشید که آنها را برایتان رام و فرمانبر کرده است. و اگر خداوند شتران را مطیع شما نمیکرد دست شما به آنها نمیرسید، آما خداوند آنها را برایتان رامکرده است، چون نسبت به شما مهربان است، و تا به شما احسان نماید. پس او را ستایش کنید.
﴿لَن يَنَالَ ٱللَّهَ لُحُومُهَا وَلَا دِمَآؤُهَا﴾هرگز گوشتها و خونهای قربانیان به خداوند نمیرسد. یعنی منظور از قربانی فقط ذبح کردن آن نیست. و از خونها و گوشتهایشان چیزی به خداوند نمیرسد، چون خداوند بینیاز و ستوده است، تنها چیزی که به او میرسد اخلاص شما و چشم امید داشتن به پاداش و نیت درست شماست. بنابر این فرمود: ﴿وَلَٰكِن يَنَالُهُ ٱلتَّقۡوَىٰ مِنكُمۡ﴾بلکه پرهیزگاریتان به او میرسد در اینجا به اخلاص در قربانی کردن، و اینکه هدف از آن باید فقط جلب رضای خداوند باشد، و نباید به خاطر ریا و شهرت یا به عنوان یک عادت ذبح شود، فرمان شده است، و سایر عبادتها اگر خالصانه و بر مبنای پرهیزگاری صورت نگیرند پوچ و بیمغز خواهند بود، و تبدیل به جسمی میشوند که روحی در آن نیست. ﴿كَذَٰلِكَ سَخَّرَهَا لَكُمۡ لِتُكَبِّرُواْ ٱللَّهَ عَلَىٰ مَا هَدَىٰكُمۡ﴾اینگونه خداوند آنها را برایتان رام و مطیع نموده تا خداوند را به خاطر اینکه شما را هدایت کرده است بزرگ دارید، چون سزاوار کاملترین و بزرگترین ستایش و بالاترین بزرگداشت است.
﴿وَبَشِّرِ ٱلۡمُحۡسِنِينَ﴾و نیکوکاران را مژده بده، آنهایی که عبادت خداوند را به نیکویی انجام میدهند، به این صورت که او را طوری میپرستند انگار که او را میبینن، و اگر نماز و سایر عبادتهایشان در این سطح نباشد، باید او را طوری عبادت نمایند که به وقت عبادت خود چنین باور دشاته باشند که خداوند از حال آنها آگاه است و آنان را میبیند. و آنهایی که با تمام وجود با بندگان خداوند نیکوکاری میکنند و با مال و دانش و مقام و خیرخواهی و امر به معروف و نهی از منکر و سخن خوب و. . . نیکی میکنند، نیکوکاران را از جانب خداوند به سعادت دنیا و آخرت مژده باد، و خداوند با آنها نیکی خواهد کرد. همانگونه که آنها به نیکویی او را عبادت نمودند با بندگان نیکی کردند. ﴿هَلۡ جَزَآءُ ٱلۡإِحۡسَٰنِ إِلَّا ٱلۡإِحۡسَٰنُ٦٠﴾[الرحمن: ۶۰]. «آیا پاداش نیکی جز نیکی است؟!».﴿لِّلَّذِينَ أَحۡسَنُواْ ٱلۡحُسۡنَىٰ وَزِيَادَةٞ﴾[یونس: ۲۶]. «برای کسانی که نیکویی نمودند پاداش نیک، و افزون بر آن است».
آیهی ۳۸:
﴿إِنَّ ٱللَّهَ يُدَٰفِعُ عَنِ ٱلَّذِينَ ءَامَنُوٓاْۗ إِنَّ ٱللَّهَ لَا يُحِبُّ كُلَّ خَوَّانٖ كَفُورٍ٣٨﴾[الحج: ۳۸]. «به راستی خداوند از مؤمنان دفاع میکند، چرا که خداوند هیچ خیانت پیشۀ کافری را دوست نمیدارد».
در اینجا پروردگار به مؤمنان خبر داده و به آنان نوید میدهد که هر چیز ناپسندی را از آنها دور میکند، و شر کافران و وسوسۀ شیطان و شر نفس خودشان و بدیهای اعمالشان را به سبب ایمانشان از آنها دور مینماید و به هنگام فرود آمدن مشکلاتی که توان تحملش را ندارند بارشان را سبک میکند. هر مومنی به اندازۀ ایمانش از این دفاع و فضیلت برخوردار است، پس بهرۀ برخی زیاد است و بهرۀ برخی اندک میباشد.
﴿إِنَّ ٱللَّهَ لَا يُحِبُّ كُلَّ خَوَّانٖ كَفُورٍ﴾بدون شک خداوند هیچ خیانت پیشهای را دوست ندارد، آن کس که در امانتی که خداوند بر دوش او گذاشته است خیانت مینماید. یعنی حقوق خداوند را که بر اوست انجام نمیدهد و به آن خیانت نموده و به مردم نیز خیانت میکند، و خداوند چنین کسی ار دوست نمیدارد. ﴿كَفُورٍ﴾خیانت پیشۀ ناسپاس که سپاس نعمتهای خداوند را به جای نمیآورد. خداوند بر او احسان و نعمت پی در پی فرو میریزد اما او همواره ناسپاسی میکند و گناه انجام میدهد. بلکه بر او خشمگین و از او ناخشنود است، و به زودی او را به خاطر ناسپاسی و خیانتش مجازات خواهد کرد. مفهوم آیه این است که خداوند هر امانتداری که امانتش را حفظ نماید و سپاس پروردگارش را به جای آورد، دوست میدارد.
آیهی ۳۹-۴۱:
﴿أُذِنَ لِلَّذِينَ يُقَٰتَلُونَ بِأَنَّهُمۡ ظُلِمُواْۚ وَإِنَّ ٱللَّهَ عَلَىٰ نَصۡرِهِمۡ لَقَدِيرٌ٣٩﴾[الحج: ۳۹]. «به کسانی که از روی ستم (با آنان) جنگ میشود اجازۀ (جهاد) داده شده و خداوند تواناست بر اینکه ایشان را پیروز گرداند».
﴿ٱلَّذِينَ أُخۡرِجُواْ مِن دِيَٰرِهِم بِغَيۡرِ حَقٍّ إِلَّآ أَن يَقُولُواْ رَبُّنَا ٱللَّهُۗ وَلَوۡلَا دَفۡعُ ٱللَّهِ ٱلنَّاسَ بَعۡضَهُم بِبَعۡضٖ لَّهُدِّمَتۡ صَوَٰمِعُ وَبِيَعٞ وَصَلَوَٰتٞ وَمَسَٰجِدُ يُذۡكَرُ فِيهَا ٱسۡمُ ٱللَّهِ كَثِيرٗاۗ وَلَيَنصُرَنَّ ٱللَّهُ مَن يَنصُرُهُۥٓۚ إِنَّ ٱللَّهَ لَقَوِيٌّ عَزِيزٌ٤٠﴾[الحج: ۴۰]. «همان کسانی که از سرزمینشان به ناحق، بلکه از آن روی که میگفتند: خداوند پروردگار ماست بیرون رانده شدند، اگر خداوند بعضی از مردم را به وسیله بعضی (دیگر) دفع نمیکرد صومعهها و کلیساها و کنیسهها ومسجدهایی که در آنها خدا بسیار یاد میشود، ویران میشدند، و به راستی خداوند کسیکه او را یاری دهد یاری میکند، همانا خداوند نیرومند و چیره است».
﴿ٱلَّذِينَ إِن مَّكَّنَّٰهُمۡ فِي ٱلۡأَرۡضِ أَقَامُواْ ٱلصَّلَوٰةَ وَءَاتَوُاْ ٱلزَّكَوٰةَ وَأَمَرُواْ بِٱلۡمَعۡرُوفِ وَنَهَوۡاْ عَنِ ٱلۡمُنكَرِۗ وَلِلَّهِ عَٰقِبَةُ ٱلۡأُمُورِ٤١﴾[الحج: ۴۱]. «کسانی که اگر در زمین آنها را قدرت ببخشیم نماز را برپای میدارند و زکات (اموال) را میپردازند و به کار خوب فرمان میدهند و از کار زشت باز میدارند، و سر انجام کارها به خدا باز میگردد».
براساس حکمت الهی، جنگیدن با کافران در آغاز اسلام برای مسلمانها ممنوع بود، و آنها دستور داده شده بودند تا شکیبایی ورزند. وقتی که به مدینه هجرت کردند و مورد آزار و اذیت قرار گرفتند، و دارای قدرت و توان گشتند به آنها اجازه داده شد تا جنگ کنند، چنان که خداوند متعال فرموده است: ﴿أُذِنَ لِلَّذِينَ يُقَٰتَلُونَ﴾به کسانی که با آنان جنگ میشود اجازۀ جهاد داده شده است. از این فهمیده میشود که پیشتر جنگیدن برایشان ممنوع بود، پس خداوند به آنها اجازه داد تا با کسانی بجنگد که با آنها میجنگند و بدان خاطر بهآنها اجازۀ جهاد داده شد که مورد ستم قرار گرفته و از عمل کردن به دینشان بازداشته میشدند. ﴿وَإِنَّ ٱللَّهَ عَلَىٰ نَصۡرِهِمۡ لَقَدِيرٌ﴾و بدون شک خداوند بر یاری کردن و پیروز گرداندن آنها تواناست، پس باید از او یاری و کمک بجویند.
سپس بیان کرد که چگونه آنها مورد ستم قرار گرفتهاند. پس فرمود: ﴿ٱلَّذِينَ أُخۡرِجُواْ مِن دِيَٰرِهِم﴾کسانیکه از سرزمینشان بیرون رانده شدهاند. یعنی بر اثر اذیت و فتنۀ کافران مجبور شدهاند از سرزمین خود بیرون روند. ﴿بِغَيۡرِ حَقٍّ إِلَّآ أَن يَقُولُواْ رَبُّنَا ٱللَّهُ﴾به ناحق بیرون شدهاند، بلکه از آن روی آواره گشتند که میگفتند: خداوند پروردگار ماست. یعنی آنها گناهی نداشتند مگر اینکه خداوند را یگانه دانسته و فقط او را میپرستیدند. به همین دلیل کافران آنان را مورد آزار و اذیت قرار دادند. پس اگر این، گناه و جرم است آنها این گناه ار داشتند مانند اینکه خداوند متعال فرموده: ﴿وَمَا نَقَمُواْ مِنۡهُمۡ إِلَّآ أَن يُؤۡمِنُواْ بِٱللَّهِ ٱلۡعَزِيزِ ٱلۡحَمِيدِ٨﴾[البروج: ۸]. «شکنجه گران هیچ عیب و ایرادی بر مؤمنان نمیدیدند جز اینکه ایشان به خداوند توانا و ستوده ایمان آورده بودند». و این فلسفه و حکمت جهاد را بیان میکند، و هدف از جهاد اقامۀ دین خدا، و دور کردن آزار کافرانی است که مؤمنان را آزار میدهند، و به آنان تجاوز میکنند، که جهاد برای دفع ستم و تجاوز آنها و انجام عبادت خدا و اقامۀ شرایع دیم به طور آشکار است. بنابر این فرمود: ﴿وَلَوۡلَا دَفۡعُ ٱللَّهِ ٱلنَّاسَ بَعۡضَهُم بِبَعۡضٖ﴾و اگر خداوند بعضی از مردم را بوسیلۀ بعضی دیگر دفع نمیکرد، ﴿لَّهُدِّمَتۡ صَوَٰمِعُ وَبِيَعٞ وَصَلَوَٰتٞ وَمَسَٰجِدُ﴾صومعهها و کلیساها و مسجدها ویران میشد. پس خداوند به وسیلۀ کسانی که در راه او جهاد میکنند زیان کافران را دفع مینماید، و اگر کافران را به وسیله مؤمنان دفع نمیکرد عبادتگاههای بزرگ یهودیان و نصارا و مساجد مسلمین ویران میگشت. ﴿يُذۡكَرُ فِيهَا ٱسۡمُ ٱللَّهِ كَثِيرٗا﴾عبادتگاههایی که در آن نام خداوند بسیار زیاد برده میشود، و در آن نماز خوانده میشود، و کتاب خدا در آن تلاوت میگردد و با انواع ذکر، خداوند یاد میشود. پس اگر خداوند برخی از مردم را به وسیلۀبرخی دیگر دفع نمیکرد کافران بر مسلمانان غالب و چیره میشدند، و عبادتگاههایشان را ویران میکردند و آنها را در دینشان دچار فتنه مینمودند. پس این دلالت مینماید که هدف از مشروعیت جهاد ذات جهاد نیست، یعنی هدف ذات کشتن و اذیت و آزار رساندن نیست، بلکه هدف از جهاد مقاصدی است که به وسیلهی آن تحقق مییابد مانند دفع تهاجم دشمن تجاوزگر و دفع آزار و اذیت از مسلمانان و پیروز گرداندن دین خدا و از بین بردن کفر و شرک و معاصی و این دلالت مینماید شهرهایی که مردم در آن با آرامش میتوانند خدا را پرستش نمایند و مساجد آن شهرها آباد است و همۀ شعایر خدا در آن برپا است به برکت و فضیلت مجاهدین است، و خداوند به وسیلۀ جهاد کافران را از آن شهرها دفع نموده است. خداوند متعال میفرماید: ﴿وَلَوۡلَا دَفۡعُ ٱللَّهِ ٱلنَّاسَ بَعۡضَهُم بِبَعۡضٖ لَّفَسَدَتِ ٱلۡأَرۡضُ وَلَٰكِنَّ ٱللَّهَ ذُو فَضۡلٍ عَلَى ٱلۡعَٰلَمِينَ﴾[البقرة: ۲۵۱]. «و اگر خداوند برخی از مردم را به وسیلۀ برخی (دیگر) دفع نمیکرد زمین تباه میشد اما خداوند بر جهانیان فضل و حسان دارد».
اگر کسی سؤآل کند و بگوید: امروز مساجد مسلمانان در دیارشان آبادند، و تخریب نشدهاند، در حالیکه در بسیاری از سرزمینهای مسلمین کشورهای کوچک و حکومتهایی نامنظمی شکل گرفته است که توانایی جنگیدن با کشورهای کافر ندارند. حتی در کشورهای تحت سلطهی کفار نیز مساجد آباد میباشند و تخریب نشدهاند، و مردم آن دیار نیز با آرامش زندگی میکنند، با اینکه فرمانروایان کافر آن ممالک میتوانند آن مساجد را منهدم و تخریب نمایند، در حالی که خداوند خبر داده است که اگر بعضی از مردم را به وسیلۀ بعضی دیگر دفع نمیکرد این عبادتگاههای ویران میشدند. و اگر نگاه کنیم متوجه خواهیم شد که در آن دیار آن دفع وجود ندارد و مساجدشان نیز تخریب نشدهاند.
در پاسخ چنین سؤالی میگوییم که جواب این سؤال در بطن عموم آیه است، و جزئی از معنای آن میباشد. زیرا هر کس حالات و نظام حکومتهای فعلی را بشناسد، پی خواهد برد که هر ملت و طایفهای در داخل قلمرو آن حکومتها بخشی از آن کشور و حکومت شمرده میشود که تحت فرمانروایی آن قرار دارد، و عضوی از اعضای آن مملکت و بخشی از اجزای آن حکومت به حساب میآید، و توانایی آن ملت چه از نظر تعداد، یا لشکر و ساز و برگ نظامی، یا ثروت یا علم، یا خدمات رسانی فرق نمیکند. حکومتهای منافع مادی و مذهبی و طوایف و ملل تحت سلطۀ خود را مورد توجه قرار میدهند، چرا که اگر چنین نکنند در نظام و حکومتها به امور دینی میپردازند و به ویژه مساجد را آباد میکنند. و مساجد به لطف خداوند در نهایت نظم و سامان قرار دارند، حتی در پایتخت کشورهای بزرگ غیرمسلمان بهترین مسجدها ساخته شده است. و این دولتها رعایت حال حکومتهای مستقل را میکنند تا رعایت حال مردم مسلمان تحت سلطهی آن حکومتها را کرده باشند. دولتهای نصرانی با یکدیگر در حسدورزی و کینهتوزی به سر میبرند، هم چنانکه خداوند متعال خبر داده است که آنها تا روز قیامت با یکدیگر به کینهتوزی میپردازند، در نتیجه حکومت ملیمانی که نمیتواند شر آنها را از خود دفع نماید از بسیاری زیانها و آسیبهایشان سالم میماند، چون آنها با یکدیگر کشمکش دارند.
بنابر این هیچ کس از آنها نمیتواند بهسوی آن حکومتهای اسلامی دست تعدی دراز نماید، چون میترسد که مبادا این کشور مسلمان با کشور دیگری پیمان ببندد و مورد حمایت قرار بگیرد، خداوند نیز حتماً اسلام و مسلمین را پیروز مینماید و در کتابش به این امر وعده داده است.
و «الحمدلله» اسباب پیروزی مهیا شده است چون مسلمین احساس مینمایند که باید به دین خود بازگردند، و احساس، آغاز کار و فعالیت است. و از خداوند میخواهیم که نعمت خویش را بر ما کامل بگرداند. بنابراین، خداوند در وعدۀ راستین خود که مطابق با واقعیت است فرمود: ﴿وَلَيَنصُرَنَّ ٱللَّهُ مَن يَنصُرُهُ﴾و هر کس دین خدا را یاری کند و این کار را خالصانه برای خدا انجام دهد و در راه خدا جهاد کند تا پیام خدا بالاتر باشد قطعاً خداوند او را یاری خواهد کرد.
﴿إِنَّ ٱللَّهَ لَقَوِيٌّ عَزِيزٌ﴾بدومن شک خداوند توانا و پیروزمند است، بر همۀ خلایق چیره و غالب است و همه در اختیار اویند. پس ای مسلمانان! مژده باد شما را، زیرا اگر چه لشکر و ساز و برگ دشمن زیاد قوی است اما پشتیبان شما خداوند توانای نیرومند است، و بر کسی تکیه کردهاید که شما و کارهایتان را آفریده است. پس، از اسباب و وسیلههایی که به آن امر شده است استفاده کنید، سپس از او یاری بخواهید که حتماً شما را یاری خواهد کرد: ﴿يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُوٓاْ إِن تَنصُرُواْ ٱللَّهَ يَنصُرۡكُمۡ وَيُثَبِّتۡ أَقۡدَامَكُمۡ٧﴾[محمد: ۷]. «ای مومنان! اگر خداوند را یاری کنید (او نیز) شما را یاری خواهد کرد، وقدمهایتان را استوار خواهد گرداند». پس ای مسلمانان! به گونهای شایسته ایمان بیاورید و عمل صالح انجام دهید.
﴿وَعَدَ ٱللَّهُ ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ مِنكُمۡ وَعَمِلُواْ ٱلصَّٰلِحَٰتِ لَيَسۡتَخۡلِفَنَّهُمۡ فِي ٱلۡأَرۡضِ كَمَا ٱسۡتَخۡلَفَ ٱلَّذِينَ مِن قَبۡلِهِمۡ وَلَيُمَكِّنَنَّ لَهُمۡ دِينَهُمُ ٱلَّذِي ٱرۡتَضَىٰ لَهُمۡ وَلَيُبَدِّلَنَّهُم مِّنۢ بَعۡدِ خَوۡفِهِمۡ أَمۡنٗاۚ يَعۡبُدُونَنِي لَا يُشۡرِكُونَ بِي شَيۡٔٗا﴾[النور: ۵۵]. «خداوند به کسانی از شما که ایمان آورده و کارهای شایسته انجام دادهاند، وعده داده است که آنها را در زمین جانشین (و خلیفه و حاکم) گرداند، و دینشان را که برای آنها پسندیده است حاکم نماید، و بعد از ترس به آنها امنیت خواهد داد، مرا میپرستد و چیزی را شریک من نمیسازند».
سپس علامت و نشانههای کسانی را که او را یاری میدهند بیان کرد، و هر کس ادعا کند دین خدا را یاری مینماید و این صفتها را نداشته باشد دروغ میگوید. پس فرمود: ﴿ٱلَّذِينَ إِن مَّكَّنَّٰهُمۡ فِي ٱلۡأَرۡضِ﴾کسانیکه اگر در زمین ایشان را قدرت بخشیم، یعنی آنها را حاکم و مالک زمین بگردانیم، و آنان را در آن مسلط کنیم بدون اینکه مخالفی داشته باشند که با آنها به کشمکش و ستیز بپردازند، ﴿أَقَامُواْ ٱلصَّلَوٰةَ﴾نماز را در اوقات مشخص شده و با رعایت خدود و ارکان و شرایط آن و در قالب جمعه و جماعت برپا میدارند ﴿وَءَاتَوُاْ ٱلزَّكَوٰةَ﴾و زکات اموال خود را که بر آنها و بر مردمان تحت سلطهشان واجب است به مستحقین آن میپردازند. ﴿وَأَمَرُواْ بِٱلۡمَعۡرُوفِ﴾و امر به معروف میکنند. و این هر معروف و امر خوبی که از دیدگاه شرع و عقل خوب به حساب آید از قبیل حقوق خدا و حقوق انسانها را شامل میشود. ﴿وَنَهَوۡاْ عَنِ ٱلۡمُنكَرِ﴾و از هر منکری که شرعاً و عقلاً زشت است و زشتی آن آشکار است باز میدارند. و آنچه امر به معروف و نهی از منکر جز با آن کامل نمیگردد در این حکم داخل است، پس اگر شناخت معروف و منکر جز با تعلیم و تعلم محقق نشود باید مردم را به یاد گرفتن و یاددادن واداشت. و اگر امر به معروف و نهی از منکر جز با تنبیه و ادبکردن کامل نگردد که در شریعت اندازۀ آن مقرر شده است، یا کم و کیف آن به انسانهای منخصص واگذار شده است، مانند انواع تعزیزها، باید این کار را بکنند. و اگر نیاز باشد که برای امر به معروف و نهی از منکر تعدادی از مردم را بگمارند، این کار لازم است و باید انجام شود، و دیگر اموری که امر به معروف و نهی از منکر جز با آن به مرحلۀ اجرا نمیرسد. ﴿وَلِلَّهِ عَٰقِبَةُ ٱلۡأُمُورِ﴾و سرانجام همۀ کارها به خدا باز میگردد، و خداوند خبر داده است که عاقبت و سرانجام نیک از آن پرهیزگاری است، پس هر فرمانروا و پادشاهی که خداوند او را بر مردم حاکم و مسلط نموده است، چنانچه دستور خداوند را اجرا نماید سرانجام نیک وشایسته از آن او خواهد بود.
و هر کس با ظلم و ستم بر مردم حکمرانی نماید و هر چه دلش بخواهد انجام دهد گرچه برای مدت کمی فرمانروایی و پادشاهی کند اما سرانجام او نیک و پسندیده نخواهد بود، و مردم از حکومت او بیزا و متنفر شده و سرانجام بد و ناپسندی در انتظار او خواهد بود.
آیهی ۴۲-۴۶:
﴿وَإِن يُكَذِّبُوكَ فَقَدۡ كَذَّبَتۡ قَبۡلَهُمۡ قَوۡمُ نُوحٖ وَعَادٞ وَثَمُودُ٤٢﴾[الحج: ۴۲]. «و اگر تو را تکذیب کنند، به راستی که پیش از آنان قوم نوح و عاد و ثمود (پیامبرانشان) را دروغگو انگاشتند».
﴿وَقَوۡمُ إِبۡرَٰهِيمَ وَقَوۡمُ لُوطٖ٤٣﴾[الحج: ۴۳]. «و (همچنین) قوم ابراهیم و قوم لوط».
﴿وَأَصۡحَٰبُ مَدۡيَنَۖ وَكُذِّبَ مُوسَىٰۖ فَأَمۡلَيۡتُ لِلۡكَٰفِرِينَ ثُمَّ أَخَذۡتُهُمۡۖ فَكَيۡفَ كَانَ نَكِيرِ٤٤﴾[الحج: ۴۴]. «و اهل دین (نیز پیامبر خود را تکذیب نمودند) و موسی (نیز) دروغگو انگاشته شد، پس به کافران مهلت دادم، آنگاه ایشان را گرفتار نمودیم. پس (بنگر) عقوبت من چگونه است!».
﴿فَكَأَيِّن مِّن قَرۡيَةٍ أَهۡلَكۡنَٰهَا وَهِيَ ظَالِمَةٞ فَهِيَ خَاوِيَةٌ عَلَىٰ عُرُوشِهَا وَبِئۡرٖ مُّعَطَّلَةٖ وَقَصۡرٖ مَّشِيدٍ٤٥﴾[الحج: ۴۵]. «و چه بسیار شهرهایی را در حالیکه (اهلش) ستمگر بودند نابود کردهایم، و (اینک) سقفهایشان بر دیوارهایشان فرو ریخته است، و چه بسیار چاههایی که بیاستفاده رها گشته است و کاخهای برافراشته و استواری که بیصاحب و متروک مانده است».
﴿أَفَلَمۡ يَسِيرُواْ فِي ٱلۡأَرۡضِ فَتَكُونَ لَهُمۡ قُلُوبٞ يَعۡقِلُونَ بِهَآ أَوۡ ءَاذَانٞ يَسۡمَعُونَ بِهَاۖ فَإِنَّهَا لَا تَعۡمَى ٱلۡأَبۡصَٰرُ وَلَٰكِن تَعۡمَى ٱلۡقُلُوبُ ٱلَّتِي فِي ٱلصُّدُورِ٤٦﴾[الحج: ۴۶]. «آیا در زمین به سیر و سفر نپرداختهاند تا دلهایی داشته باشند که با آن دریابند و گوشهایی داشته باشند که با آن بشنوند، بیگمان چشمها نابینا نمیگردند، بلکه دلهای درون سینهها نابینا میشوند».
خداوند به پیامبرش میفرماید اگر این مشرکان تو را تکذیب میکنند کار تازهای نیست، و تو اولین پیامبری نیستی که تکذیب شدهای، و آنها نیز اولین امت نیستند که پیامبرشان را تکذیب کرده و دروغگو انگاشتهاند، بلکه ﴿فَقَدۡ كَذَّبَتۡ قَبۡلَهُمۡ قَوۡمُ نُوحٖ وَعَادٞ وَثَمُودُ٤٢ وَقَوۡمُ إِبۡرَٰهِيمَ وَقَوۡمُ لُوطٖ٤٣ وَأَصۡحَٰبُ مَدۡيَنَۖ﴾پیش از اینان قوم نوح و قوم عاد و قوم ثمود، و همچنین قوم ابراهیم و قوم لوط و اهل مدین (=قوم شعیب نیز) پیامبرانشان را تکذیب کردهاند. ﴿وَكُذِّبَ مُوسَىٰۖ فَأَمۡلَيۡتُ لِلۡكَٰفِرِينَ﴾و موسی نیز تکذیب شد، پس به کافران تکذیب کننده مهلت دادم و فوراً آنانرا به جرم گناهانشان مجازات نکردم تا اینکه سرگشته و حیران به سرکشی خود ادامه دادند و بر کفر و بدی خود افزودند. ﴿ثُمَّ أَخَذۡتُهُمۡ﴾سپس ایشان را به عذاب گرفتار نمودم، ﴿فَكَيۡفَ كَانَ نَكِيرِ﴾پس بنگر که سرانجام تکذیب آنها را غرق نمود و برخی با تند باد و طوفان هلاک شدند، و برخی در زمین فرو رفتند، و برخی از آنها درس عبرت بیاموزند، و بترسند که مبادا به آنچه آنها بدان گرفتار شدند گرفتار آیند، زیرا اینها از آنان بهتر نیستند، و در کتابهایی که از سوی خداوند نازل شده است نیز مصونیت و نجاتشان ثبت نشده است. افراد هلاک شدهای که مانند اینها بودهاند زیادند. بنابر این فرمود:
﴿فَكَأَيِّن مِّن قَرۡيَةٍ أَهۡلَكۡنَٰهَا وَهِيَ ظَالِمَةٞ﴾و چه بسیار شهرها و آبادیهایی که ساکنان آن به سبب کفر ورزیدن به خدا و دروغ انگاشتن پیامبرانشان ستمگر گشته و ما آن را با عذاب سخت و خوار کنندهای ویران و نابود کردهایم. و عقوبت و عذابی که ما بر آنها نهادهایم ستمی از جانب ما نبوده است بلکه آنها خودشان ستمگر بودهاند. ﴿فَهِيَ خَاوِيَةٌ عَلَىٰ عُرُوشِهَا﴾و شههرای و قصر و دیوارهای آن فرو تپیده و بر هم ریخته و ویران شده است، در حالیکه پیش از آن آباد بود و مردمان زیادی با آرامش در آن زندگی میکردند. ﴿وَبِئۡرٖ مُّعَطَّلَةٖ وَقَصۡرٖ مَّشِيدٍ﴾و چه چاههایی که مردم برای نوشیدن آب و سیراب کردن حیوانات خود بر آن جمع میشدند اما اکنون بیاستفاده مانده و اهالی خود را از دست داده و کسی بر سر آن نمیآید. و چه بسیار کاخهایی که صاحبان آن با رنج و زحمت آنها را برافراشته و آنها را آراسته و محکم کردهاند، پس آنگاه که فرمان خدا سر رسید اموال و کاخهایشان نتوانست آنها را نجات دهد، و سرزمین و کاخهایشان از ساکنان خالی مانده و عبرتی شدهاند برای کسی که عبرت میگیرد، و مثال و نمونهای گشتهاند برای کسی که فکر میکند و میاندیشید.
بنابراین خداوند بندگانش را به گشت و گذار در زمین فرا میخواند تا بنگرد و عبرت بگیرند. پس فرمود: ﴿أَفَلَمۡ يَسِيرُواْ فِي ٱلۡأَرۡضِ﴾آیا با جسم و دلهایشان در زمین به سیر و سفر نپرداختهاند. ﴿فَتَكُونَ لَهُمۡ قُلُوبٞ يَعۡقِلُونَ بِهَآ﴾بِهَا تا با دیدن آثار گذشتگان و مشاهدۀ کاخهای ویران شدۀ ستمگران دلهایی داشته باشند و با آن آیات خدا را بفهمد و در عبرتهای آن بیاندیشند؟! ﴿أَوۡ ءَاذَانٞ يَسۡمَعُونَ بِهَا﴾یا گوشهایی داشته باشند که با آن اخبار امتهای گذشته و اخبار ملتهایی که عذاب داده شدهاند را بشنوند؟! و اگر نگاه کردن و شنیدن صرف، و سیر و سفر، بدون تفکر و عبرت آموختن باشد، فایدهای ندارد و آدمی را به هدف نمیرساند.
بنابر این فرمود: ﴿فَإِنَّهَا لَا تَعۡمَى ٱلۡأَبۡصَٰرُ وَلَٰكِن تَعۡمَى ٱلۡقُلُوبُ ٱلَّتِي فِي ٱلصُّدُورِ﴾بیگمان چشمها نابینا نمیگردند، بلکه این دلهای درون سینهها هستند که نابینا میشوند. یعنی کوری که در دین مضر به حساب آمده عبارت است از کوری قلب در برابر دین حق، و همانطور که فرد نابینا چیزهایی را نمیبینند که مردم میبینند کسی که قلبش کور است نیز حق را نمیبیند. اما کوری چشم تنها آدمیرا از منافع دنیوی محروم میکند.
آیهی ۴۷-۴۸:
﴿وَيَسۡتَعۡجِلُونَكَ بِٱلۡعَذَابِ وَلَن يُخۡلِفَ ٱللَّهُ وَعۡدَهُۥۚ وَإِنَّ يَوۡمًا عِندَ رَبِّكَ كَأَلۡفِ سَنَةٖ مِّمَّا تَعُدُّونَ٤٧﴾[الحج: ۴۷]. «و با شتاب عذاب را از تو میطلبند، و خداوند هرگز خلاف وعده نمیکند، و نزد پروردگارت یک روز مانند هزار سالی است که (شما میشمارید و) به حساب میآرید».
﴿وَكَأَيِّن مِّن قَرۡيَةٍ أَمۡلَيۡتُ لَهَا وَهِيَ ظَالِمَةٞ ثُمَّ أَخَذۡتُهَا وَإِلَيَّ ٱلۡمَصِيرُ٤٨﴾[الحج: ۴۸]. «و آبادیها و شهرهای بسیاری بودهاند که علی رغم اینکه (مردمانشان) ستمگر بودهاند (ولی) ما بدیشان مهلت دادیم، سپس (به موقع) ایشان را به عذاب گرفتار نمودیم، و بازگشت (همگی) بهسوی من است».
تکذیب کنندگان به علت جهالت و ستمگری خود از تو میخواهند که هر چه زودتر عذاب را بر سر ایشان فرود آوری تا به گمان خود ثابت کنند که خداوند توانایی چنین کاری را ندارد، سپس پیامبرش را تکذیب نمایند. وخداوند هرگز وعدهاش را خلاف نخواهد کرد، پس عذابی را که به ایشان وعده داد است حتماًآنها را فرا خواهد گرفت، و هیچ مانعی نمیتواند عذاب را از آنها باز دارد. اما اینکه هر چه زودتر بیاید این در اختیار تو نیست. ای محمد! شتاب ورزیدن آ»ها و ناتوان انگاشتن ما از سوی آنها تو را پریشان نکند، زیرا آنها روز قیامت را در پیش دارند که در آن روز اولین و آخرینشان گردهم میآیند و طبق اعمالشان سزا و جزا داده میشوند، و به عذاب دردناک و همیشگی گرفتار میگردند. بنابر این فرمود: ﴿وَإِنَّ يَوۡمًا عِندَ رَبِّكَ كَأَلۡفِ سَنَةٖ مِّمَّا تَعُدُّونَ﴾ویک روز خدا را از بس که طولانی و سخت و و حشتناک است بسان هزار سالی است که شما میشمارید و به حساب میآورید، پس خواه عذابی در دنیا به آنها برسد یا اینکه در دنیا گرفتار عذاب نشوند، این روز حتماً آنها را فرا خواهد گرفت. و احتمال دارد که منظور این باشد که خداوند بردبار است و اگر آنها در آمدن عذاب شتاب ورزند یک روز نزد خداوند بسان هزار سالی است که شما میشمارید. پس گرچه احساس میکنید که مدتی طولانی است و احساس میکنید که عذاب دیر میآید اما خداوند مدتهای زیادی به انسان مهلت میدهد اما فراموششان نمیکند تا اینکه ناگهان ستمگران را به عذابش گرفتار مینماید و آنها را رها نمیکند.
﴿وَكَأَيِّن مِّن قَرۡيَةٍ أَمۡلَيۡتُ لَهَا وَهِيَ ظَالِمَةٞ﴾چه آبادیها وشهرهای زیادی وجود داشتهاند که با وجود اینکه ساکنان ان ستمگار بودهاند خداوند مدتی طولانی به آنان مهلت داده است، پس ارتکاب ستم ا زسوی آنان مهلت دادهاست، پس ارتکاب ستم از سوی آنان باعث نشد تا ما فوراً آنها را به عذاب گرفتار کنیم، ﴿ثُمَّ أَخَذۡتُهَا﴾سپس ایشان را به عذاب گرفتار نمودیم، ﴿وَإِلَيَّ ٱلۡمَصِيرُ﴾و شاکنان این آبادیها که مردمانشان ستمگر بودند در دنیا گرفتار عذا میشوند سپس بهسوی خدا باز خواهند گشت و خداوند آنها را به خاطر گناهانی که مرتکب شدند عذاب میدهد. پس این ستمگران باید از آمدن عذاب الهی بترسند و نباید از اینکه خداوند به آنها مهلت میدهد مغرور شوند.
آیهی ۴۹-۵۱:
﴿قُلۡ يَٰٓأَيُّهَا ٱلنَّاسُ إِنَّمَآ أَنَا۠ لَكُمۡ نَذِيرٞ مُّبِينٞ٤٩﴾[الحج: ۴۹]. «بگو: ای مردم! جز این نیست که من برای شما بیم دهندهای آشکارم».
﴿فَٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ وَعَمِلُواْ ٱلصَّٰلِحَٰتِ لَهُم مَّغۡفِرَةٞ وَرِزۡقٞ كَرِيمٞ٥٠﴾[الحج: ۵۰]. «پس آنان که ایمان آورده و کارهای شایستهای کردهاند از آمرزش گناهان و رزق و روزی پاک و خوبی برخوردارند».
﴿وَٱلَّذِينَ سَعَوۡاْ فِيٓ ءَايَٰتِنَا مُعَٰجِزِينَ أُوْلَٰٓئِكَ أَصۡحَٰبُ ٱلۡجَحِيمِ٥١﴾[الحج: ۵۱]. «و کسانیکه در (انکار) آیات ما کوشیدند آنان ساکنان دوزخاند».
خداوند متعال بنده و پیامبرش محمد صرا فرمان میدهد که همۀ مردم را خطاب نماید و به آنها بگوید او پیامبر بر حق خداست، پیامبری که مؤمنان را به پاداش خداوند مژده میدهد و کافران و ستمگران را از عذاب الهی برحذر میدارد. و فرمودهی خداوند: ﴿مُّبِينٞ﴾یعین بیم و هشدارش آشکار است، و آن عبارت است از ترساندن همراه توضیح آنچه که مایهی ترس است، زیرا دلایل روشن را بر راست بودن آنچه که آنان را بدان ترسانده است اقامه نموده است.
سپس بیم دادن و مژده دادن را به تفصیل بیان نمود و فرمود: ﴿فَٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ وَعَمِلُواْ ٱلصَّٰلِحَٰتِ لَهُم مَّغۡفِرَةٞ وَرِزۡقٞ كَرِيمٞ٥٠﴾آنان که ایمان آورده و کارهای شایسته انجام دادهاند گناهانشان مورد بخشش و آمرزش قرار میگیرد و از رزق کریم و روزی پاک و فراوانی که همان بهشت است برخوردار خواهند شد.
حاصل معنی آیه چنین است: کسانیکه ایمان آورده و کارهای شایسته کردهاند، و ایمان در دلهایشان جای گرفته و تبدیل به ایمانی. واقعی و حقیقی شده است، به همین خاطر کارهای شایسته انجام دادهاند، آمرزش الهی شامل حالشان میشود، و خداوند گناهانی را که مرتکب شدهاند میآمرزد. همچنین در بهشت روزی پاک و ارزشمند خواهند داشت که این روزی دارای همۀ خوبیها وکمالات میباشد.
﴿وَٱلَّذِينَ سَعَوۡاْ فِيٓ ءَايَٰتِنَا مُعَٰجِزِينَ﴾و کسانی که در راه مبارزه با قرآن و نادرست و ناچیز جلوه دادن آیههای ما کوشیدهاند به گمان اینکه نیرنگ و مکر آنها علیه اسلام نتیجه خواهد داد و موفق خواهد بود، ﴿أُوْلَٰٓئِكَ﴾اینان که در انکار آیات ما کوشیدهاند، ﴿أَصۡحَٰبُ ٱلۡجَحِيمِ﴾همواره در آتشسوزان جهنم قرار دارند، و در همۀ اوقات در آن خواهند بود. پس، از عذاب دردناک از آنها دور نمیشود. حاصل معنی آیه چنین است: کسانی که در راه مبارزه با قرآن میکوشند. و با مؤمنان به رقابت میپردازند و با آنها مخالفت مینمایند به گمان اینکه میتوانند به هدف خود برسند. این افراد در عذاب آتش جهنم جاودانه خواهند بود.
آیهی ۵۲-۵۴:
﴿وَمَآ أَرۡسَلۡنَا مِن قَبۡلِكَ مِن رَّسُولٖ وَلَا نَبِيٍّ إِلَّآ إِذَا تَمَنَّىٰٓ أَلۡقَى ٱلشَّيۡطَٰنُ فِيٓ أُمۡنِيَّتِهِۦ فَيَنسَخُ ٱللَّهُ مَا يُلۡقِي ٱلشَّيۡطَٰنُ ثُمَّ يُحۡكِمُ ٱللَّهُ ءَايَٰتِهِۦۗ وَٱللَّهُ عَلِيمٌ حَكِيمٞ٥٢﴾[الحج: ۵۲]. «و هیچ رسول و هیچ پیامبری را پیش از تو نفرستادیم مگر اینکه هنگامی که چیزی را تلاوت میکرد شیطان در تلاوت و خواندن او (شبهه) القا مینمود، پس خداوند آنچه را که شیطان القا میکرد از بین میبرد، سپس خداوند آیاتش را استوار میدارد، و خداوند بس آگاه و با حکمت است».
﴿لِّيَجۡعَلَ مَا يُلۡقِي ٱلشَّيۡطَٰنُ فِتۡنَةٗ لِّلَّذِينَ فِي قُلُوبِهِم مَّرَضٞ وَٱلۡقَاسِيَةِ قُلُوبُهُمۡۗ وَإِنَّ ٱلظَّٰلِمِينَ لَفِي شِقَاقِۢ بَعِيدٖ٥٣﴾[الحج: ۵۳]. «تا خداوند آنچه را که شیطان میافکند برای بیمار دلان، و آنان که دلهایشان سخت است آزمونی قرار دهد. بیگمان ستمگران در عداوت عمیق و مخالفت سختی به سر میبرند».
﴿وَلِيَعۡلَمَ ٱلَّذِينَ أُوتُواْ ٱلۡعِلۡمَ أَنَّهُ ٱلۡحَقُّ مِن رَّبِّكَ فَيُؤۡمِنُواْ بِهِۦ فَتُخۡبِتَ لَهُۥ قُلُوبُهُمۡۗ وَإِنَّ ٱللَّهَ لَهَادِ ٱلَّذِينَ ءَامَنُوٓاْ إِلَىٰ صِرَٰطٖ مُّسۡتَقِيمٖ٥٤﴾[الحج: ۵۴]. «و تا دانش یافتگان بدانند که آن (وحی) از سوی پروردگارت حق است، و به آن ایمان آورند، تا دلهایشان بدان آرام گیرد، و در برابرش تسلیم و خاضع شوند و بیگمان خداوند مؤمنان را به راه راست هدایت میکند».
خداوند از اوج حکمت خویش صحبت میکند، و اینکه چه چیزی را برای بندگانش انتخاب نموده است. و میفرماید: ای محمد! ﴿وَمَآ أَرۡسَلۡنَا مِن قَبۡلِكَ مِن رَّسُولٖ وَلَا نَبِيٍّ إِلَّآ إِذَا تَمَنَّىٰٓ﴾ما هیچ پیامبر و رسولی را پیش از تو نفرستادهایم مگر اینکه وقتی آیات و احکام خداوند را برای مردم میخواند تا آنها را پند دهد وآنها را پند دهد و آنها را به معروف امر، و از منکر نهی کند، ﴿أَلۡقَى ٱلشَّيۡطَٰنُ فِيٓ أُمۡنِيَّتِهِ﴾شیطان از راههای ویرانگرش وارد خواندن او شده و چیزهایی در خواندن او میافکند که با تلاوت و خواندن او متضاد بود، با اینکه خداوند متعال پیامران را معصوم و مصون قرار داده است و آنها در آنچه که از سوی خداوند به مردم میرسانند معصوماند، خداوند وحی خویش را از اینکه مشتبه گردد یا با چیزی دیگر مخلوط شود محفوظ و مصون میدارد. اما این القا و شبههافکنی شیطان پابرجا نیست و ادامه نخواهد داشت، بلکه عارضی است، و سپس از بین میرود، و عوارض احکامی جداگانه دارند. بنابر این فرمود: ﴿فَيَنسَخُ ٱللَّهُ مَا يُلۡقِي ٱلشَّيۡطَٰنُ ثُمَّ يُحۡكِمُ ٱللَّهُ ءَايَٰتِهِ﴾پس خداوند آنچه را که شیطان میافکند از بین میبرد، سپس خداوند آیاتش را استوار میدارد. یعنی خداوند آنچه را که شیطان میافکند از بین میبرد و باطل مینماید و بیان میکند که آن از آیات خدا نیست، سپس آیات خود را محکم و استوار میدارد و آنرا خالص نموده و محافظت میکند. بنابر این آیات خداوند از آمیخته شدن با آنچه شیطان القا میکند همواره خالص و ناب باقی میماند. ﴿وَٱللَّهُ عَلِيمٌ حَكِيمٞ﴾و خداوند، آگاه و دانا و فرزانه و با حکمت است و هر چیزی را در جایش قرار میدهد. پس، از کمال حکمت خداوند این است که شیطان را توانایی داده تا چنین القایی را بنماید تا آنچه را که در این بخش از آیه بیان نموده است تحقق یابد. آنجا که میفرماید: ﴿لِّيَجۡعَلَ مَا يُلۡقِي ٱلشَّيۡطَٰنُ فِتۡنَةٗ﴾تا القا و وسوسههای شیطان را برای دو گروه از مردم که خداوند به آنها توجهی نمیکند آزمونی قرار دهد، و آن دو گروه عبارتند از: ﴿لِّلَّذِينَ فِي قُلُوبِهِم مَّرَضٞ﴾کسانی که در دلهایشان بیماری است، یعین ایمانشان ضعیف است و کامل نمیباشد و تصدیق و یقین قطعی در دلهایشان نیست، پس کوچکترین شبههای در آنها اثر میگذارد. و چون آنچه را که شیطان میافکند، بشنوند شک و تردید وارد دلهایشان میشود و موجب فتنه و آزمایش آنها میگردد.
﴿وَٱلۡقَاسِيَةِ قُلُوبُهُمۡ﴾و سنگدلان. یعنی آنها که دلهایشان سخت است و هشدار و اندرز در آ» اثر نمیگذارد، و به خاطر قساوتی که دارند آنچه را که خدا و پیامبرش میگویند، نمیفهمند. اینها وقتی آنچه را که شیطان القا میکند، بشنوند آن را دلیلی برای باطل خود قرار میدهند و در پرتو آن مجادله مینماید و با خدا و پیامبرش به مخالفت میپردازند.
﴿وَإِنَّ ٱلظَّٰلِمِينَ لَفِي شِقَاقِۢ بَعِيدٖ﴾و بیگمان ستمگران در عداوت عمیق و مخالفت سختی قرار دارند، و آنچه شیطان الق میکند برای این دو گروه از مردم مایۀ فتنه و آزمایش میگردد، و پلیدی که در دلهایشان پنهان است آشکار میشود. و اما گروه سوم که مورد مرحمت قرار میگیرند کسانیاند که در این آیه ذکر شدهاند: ﴿وَلِيَعۡلَمَ ٱلَّذِينَ أُوتُواْ ٱلۡعِلۡمَ أَنَّهُ ٱلۡحَقُّ مِن رَّبِّكَ﴾و تا عالمان و دانش آموختگان بدانند که آن وحی حق و از سوی پروردگارت است. خداوند به آنان دانش داده است و به وسیلۀ آن حق را از باطل، و هدایت را از گمراهی تشخیص میدهند. پس آنان با توجه به شواهد و دلایل موجود، حق پایدار را که خداوند آن را استوار مینماید از باطل و عارضی که خداوند آن را از بین میبرد تشخیص میدهند، تا بدانند که خداوند حکیم و فرزانه است، و ابتلا و آزمایشات را برای انسان پیش میآورد تا امور نیک نیک و بدی را که در وجود او پنهان است آشکار نماید، ﴿فَيُؤۡمِنُواْ بِهِ﴾تا به سبب آن ایمان بیاورند، و پس از دفع شبهه ایمانشان افزون گردد. ﴿فَتُخۡبِتَ لَهُۥ قُلُوبُهُمۡ﴾و دلهایشان خاضع و تسلیم خدا شود. و این از هدایت الهی است که به آنها بخشیده است. ﴿وَإِنَّ ٱللَّهَ لَهَادِ ٱلَّذِينَ ءَامَنُوٓاْ إِلَىٰ صِرَٰطٖ مُّسۡتَقِيمٖ﴾و خداوند مومنان را به سبب ایمانشان به راه راست هدایت مینماید. و راه راست یعنی دانستن حق و عملکردن به مقتضای آن، پس خداوند مؤمنان را با سخن استوار در زندگی دنیا و آخرت ثابت قدم مینماید، و این نوعی از تثبیت خداوند برای بندگان است. و این آیات بیان مینمایند که سایر پیامبران برای پیامبر اسلام الگو و سرمشق میباشند. وقتی که به هنگام خواندن و تلاوت آیۀ: ﴿وَٱلنَّجۡمِ﴾[النجم: ۱]. تا به ﴿أَفَرَءَيۡتُمُ ٱللَّٰتَ وَٱلۡعُزَّىٰ١٩ وَمَنَوٰةَ ٱلثَّالِثَةَ ٱلۡأُخۡرَىٰٓ٢٠﴾[النجم: ۱۹-۲۰]. رسید، شیطان در تلاوت او این را افکند «تِلكَ الغَرانِيقُ العُلَی وَ إِنَّ شَفَاعَتَهُنَّ لَتُرتَجَی» یعنی «لات» و «عزّی» و «منات» بتها بسوالا مقام هستند و شفاعت کردن آنها جای امید است. به این سبب پیامبر غمگین شد و فتنهای برای مردم گردید، هم چنانکه خداوند متعال بیان نمود. پس خداوند این آیات را نازل کرد [۱].
آیهی ۵۵-۵۷:
﴿وَلَا يَزَالُ ٱلَّذِين كَفَرُواْ فِي مِرۡيَةٖ مِّنۡهُ حَتَّىٰ تَأۡتِيَهُمُ ٱلسَّاعَةُ بَغۡتَةً أَوۡ يَأۡتِيَهُمۡ عَذَابُ يَوۡمٍ عَقِيمٍ٥٥﴾[الحج: ۵۵]. «و کافران پیوسته دربارۀ آن تردید دارند تا اینکه ناگهان قیامت به آنان در رسد، یا عذاب روز نازل و عقیم گریبانشان را بگیرد».
﴿ٱلۡمُلۡكُ يَوۡمَئِذٖ لِّلَّهِ يَحۡكُمُ بَيۡنَهُمۡۚ فَٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ وَعَمِلُواْ ٱلصَّٰلِحَٰتِ فِي جَنَّٰتِ ٱلنَّعِيمِ٥٦﴾[الحج: ۵۶]. «ملک و فرمانروایی در آن روز از آن خداست، میان آنان داوری میکند، پس کسانی که ایمان آورده و کارهای شایسته انجام دادهاند، در باغهای پرناز و نعمت خواهند بود».
﴿وَٱلَّذِينَ كَفَرُواْ وَكَذَّبُواْ بَِٔايَٰتِنَا فَأُوْلَٰٓئِكَ لَهُمۡ عَذَابٞ مُّهِينٞ٥٧﴾[الحج: ۵۷]. «و کسانی که کفر ورزیده و آیات مرا تکذیب کردهاند، اینان عذابی خوار کننده دارند».
خداوند متعال از حالت کافران خبر میدهد که آنها همواره در آنچه پیامبر آورده است شک و تردید دارند، به سبب اینکه عناد و کینه دارند و روی گردانند، و آنها همواره بر این حالت خواهند بود، ﴿حَتَّىٰ تَأۡتِيَهُمُ ٱلسَّاعَةُ بَغۡتَةً﴾تا اینکه ناگهان قیامت به سراغ آنها میآید، ﴿أَوۡ يَأۡتِيَهُمۡ عَذَابُ يَوۡمٍ عَقِيمٍ﴾یا اینکه ناگهان عذاب روز نازا و عقیم گریبانشان را میگیرد. یعنی عذاب روزی که هیچ خبر و خوبی در آن نیست، و آن روز قیامت است. پس وقتی قیامت بیاید کافران میدانند که آنها دروغگو بودهاند، و پشیمان میشوند، که پشیمانی در آن روز برایشان فایدهای ندارد. و از هر خوبی و خیری ناامید میشوند، و آرزو خواهند کرد که ای کاش به پیامبر ایمان آورده و راه او را در پیش میگرفتند! در این جا کافران از ادامه دادن شک و تردید برحذر داشته شدهاند. ﴿ٱلۡمُلۡكُ يَوۡمَئِذٖ﴾فرمانروایی و ملک در روز قیامت، ﴿لِّلَّهِ﴾فقط برای خداوند و از آن او است. ﴿يَحۡكُمُ بَيۡنَهُمۡ﴾و با قضاوت دادگرانه وقاطع خویش در میانشان داوری مینماید، ﴿فَٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ﴾پس کسانیکه به خدا و پیامبر و آنچه آوردهاند، ایمان آورند، ﴿وَعَمِلُواْ ٱلصَّٰلِحَٰتِ﴾و کارهای شایسته انجام داده و با انجام آن ایمانشان را تصدیق نمایند، ﴿فِي جَنَّٰتِ ٱلنَّعِيمِ﴾در باغهای پرناز و نعمتاند. یعنی در ناز و نعمت و شادی قلبی و روحی و جسمی وصفناپذیری که توصیف کنندگان نمیتوانند آنرا توصیف نمایند و عقل حقیقت آنرا درک نمیکند به سر میبرند.
﴿وَٱلَّذِينَ كَفَرُواْ وَكَذَّبُواْ بَِٔايَٰتِنَا﴾و سکانی که به خدا و پیامبرش کفر ورزیده و آیات خداوند را که انسان را به حق و راه درست رهنمون مینمایند دروغ انگاشته و از آن روی برتافته یا با آن مخالفت کردهاند، ﴿فَأُوْلَٰٓئِكَ لَهُمۡ عَذَابٞ مُّهِينٞ﴾ایشان عذابی خوار کننده دارند، که از بس سخت و دردناک است و به دلها سرایت میکند ایشان را خوار و ذلیل میگرداند، چرا که به پیامبر و آیاتش توهین نمودند و خداوند نیز آنها را به وسیلۀ عذاب خویش مورد توهین قرارداد، و خوار نمود.
آیهی ۵۸-۵۹:
﴿وَٱلَّذِينَ هَاجَرُواْ فِي سَبِيلِ ٱللَّهِ ثُمَّ قُتِلُوٓاْ أَوۡ مَاتُواْ لَيَرۡزُقَنَّهُمُ ٱللَّهُ رِزۡقًا حَسَنٗاۚ وَإِنَّ ٱللَّهَ لَهُوَ خَيۡرُ ٱلرَّٰزِقِينَ٥٨﴾[الحج: ۵۸]. «و کسانیکه در راه خدا هجرت کرده و سپس کشته شده یا مردهاند، بدون شک خداوند به آنان روزی نیک میدهد و به یقین خداوند بهترین روزی دهندگان است».
﴿لَيُدۡخِلَنَّهُم مُّدۡخَلٗا يَرۡضَوۡنَهُۥۚ وَإِنَّ ٱللَّهَ لَعَلِيمٌ حَلِيمٞ٥٩﴾[الحج: ۵۹]. «قطعاً خداوند آنان را به جایگاهی که آن را میپسندند وارد خواهد کرد، و بیگمان خداوند دانا و شکیبا است».
این مژده و نویدی بزرگ است برای کسانی که در راه خدا هجرت کرده و از سرزمین و وطن خود بیرون رانده شده و فرزندان و اموالشان را برای رضای خدا و یاری کردن دینش ترک نمودهاند، و مزد چنین کسانی بر خداوند است، خواه بر بستر خویش بمیرند یا در میدان جهاد کشته شوند. ﴿لَيَرۡزُقَنَّهُمُ ٱللَّهُ رِزۡقًا حَسَنٗا﴾بدون شک خداوند به آنان جزا و نعمت نیکویی در جهان برزخ و در روز قیامت خواهد داد و آنها را وارد بهشت خواهد کرد که هر نوع خیر و برکت و هر نیکی و احسان و نعمتهای قلبی و بدنی در آن وجود دارد. و احتمال دارد که معنی آیه چنین باشد: کسی که در راه خدا هجرت کند خداوند روزی او را در دنیا به عهده گرفته، و به او روزی گسترده و نیکویی خواهد داد، خواه او بر بستر خود بمیرد یا شهید شود، و خداوند ضامن روزی او است. پس نباید گمان کرد که هرکس از سرزمنی خود بیرون رود و اموالش را ترک نماید، فقیر و نیازمند خواهد شد، چون روزی دهندۀ او بهترین روز دهندگان است. و همانطور که خداوند خبر داده است پیش آمد، و مهاجرین سرزمین و فرزندان و مالهایشان را در راستای یاریکردن دین خدا رها کردند، اما دیری نپایید که خداوند کشورها را برایشان فتح کرد و آنها را حاکم گرداند و اموالی از آن کشورها و شهرها به غنیمت گرفتند که با آن از ثروتمندترین مردم گردیدند. بنابر این احتمال فرمودهی: ﴿لَيُدۡخِلَنَّهُم مُّدۡخَلٗا يَرۡضَوۡنَهُ﴾یا به این معنا است که خداوند فتح ممالک را به خصوص فتح مکۀ مکرمه را نصیب آنان میگرداند، که - واقعاً - مسلمانان در حالت خوشحالی و خشنودی وارد شدند. یا به منظور از آن روزی آخرت است که عبارت است از داخل شدن به بهشت. پس آیه هر دو روزی، روزی دنیا و روزی آخرت را در بر دارد، و مانعی نیست که نعمت دنیا و آخرت هر دو مورد نظر باشند، و این معنی نیز صحیح است. ﴿وَإِنَّ ٱللَّهَ لَعَلِيمٌ﴾و خداوند به ظاهر و باطن و گذشته و آینده آگاه است. ﴿حَلِيمٞ﴾بردبار و شکیباست، مردم از فرمان وی سرپیچی میکنند، و با گناهان بزرگ به مبارزۀ با او برمیخیزند، اما او فوراً آنها را به عذاب گرفتار نمیسازد، با اینکه بر این کار توانایی کامل دارد، بلکه روزی آنها را پیوسته و پی در پی میدهد، و فضل خویش را بر آنان سرازیر مینماید.
آیهی ۶۰:
﴿ذَٰلِكَۖ وَمَنۡ عَاقَبَ بِمِثۡلِ مَا عُوقِبَ بِهِۦ ثُمَّ بُغِيَ عَلَيۡهِ لَيَنصُرَنَّهُ ٱللَّهُۚ إِنَّ ٱللَّهَ لَعَفُوٌّ غَفُورٞ٦٠﴾[الحج: ۶۰]. «(حکم بر) این است، و هر کس (دیگری را) به مانند آنچه خود به آن عقوبت داده شده است عقوبت دهد، سپس مورد ستم واقع شود، حتماًخداوند او را یاری خواهد کرد، به راستی خداوند بخشاینده و آمرزگار است».
مسئله به این منوال است که هر کس مورد ستم قرار بگیرد برای او جایز است به اندازهای که به او ستم شده است بر جنایتکار ستم نماید، و اگر چنین کرد مورد ملامت قرار نمیگیرد، و مقصر نیست و اگر دوباره به او ستم شد خداوند حتماً او را یاری خواهد کرد، چون او ستمدیده و مظلوم است، پس جایز نیست به خاطر اینکه حق خودش را گرفته است مورد ستم قرار بگیرد. بنابر این کسی که دیگری را چون بر او ستم کرده است مجازات نماید خداوند چنین کسی را یاری میکند. پس کسی که هیچ احدی را مورد ستم و مجازات قرار نداده است اگر مورد ستم قرار بگیرد و بر او جنایت شود، یاری خداوند به او نزدیکتر است. ﴿إِنَّ ٱللَّهَ لَعَفُوٌّ غَفُورٞ﴾بدون شک خداوند بخشایندۀ آمرزگار است. یعنی گناهکاران را میآمرزد، و فوراً آنها را عذاب نمیدهد، و گناهانشان را از بین میبرد و آثارشان را از آنها دور مینماید. آمرزش و بخشایش، صفت ذاتی خداوند است، و بندگانش را در هر زمانی میآمرزد. پس برای شما مظلومان که مورد جنایت قرار گرفتهاید شایسته است که ببخشد و گذشت کنید تا خداوند نیز با شما چنین رفتار نماید. ﴿فَمَنۡ عَفَا وَأَصۡلَحَ فَأَجۡرُهُۥ عَلَى ٱللَّهِ﴾[الشورى: ۴۰]. «پس هرکس ببخشد و به اصلاح بپردازد پاداش او بر خداوند است».
آیهی ۶۱-۶۲:
﴿ذَٰلِكَ بِأَنَّ ٱللَّهَ يُولِجُ ٱلَّيۡلَ فِي ٱلنَّهَارِ وَيُولِجُ ٱلنَّهَارَ فِي ٱلَّيۡلِ وَأَنَّ ٱللَّهَ سَمِيعُۢ بَصِيرٞ٦١﴾[الحج: ۶۱]. «این از آن جهت است که خداوند شب را در روز و روز را در شب داخل میگرداند، و خداوند شنوای بینا است».
﴿ذَٰلِكَ بِأَنَّ ٱللَّهَ هُوَ ٱلۡحَقُّ وَأَنَّ مَا يَدۡعُونَ مِن دُونِهِۦ هُوَ ٱلۡبَٰطِلُ وَأَنَّ ٱللَّهَ هُوَ ٱلۡعَلِيُّ ٱلۡكَبِيرُ٦٢﴾[الحج: ۶۲]. «این از آن جهت است که خداوند بر حق است و آنچه را که به جز او فریاد میخوانند و پرستش مینمایند باطل است، و خداوند والا و بزرگوار است».
خداوند ذاتی است که این احکام نیکو و دادگرانه را برایتان مشروع نموده و در تقدیر و تدبیرش به خوبی و نیکویی عمل مینماید. خداوندی که ﴿يُولِجُ ٱلَّيۡلَ فِي ٱلنَّهَارِ﴾شب را در روز داخل میگرداند، و روز را بعد از شب میآورد، و بر یکی از آن دو میافزاید، و از دیگری میکاهد و برعکس، و بر اثر آن فصلها به وجود میآیند و منافع شب و روز و خورشید و ماه محقق میشود که از بزرگترین نعمتهای الهی برای بندگان است، و این برای آنان ضروری و لازم میباشد. ﴿وَأَنَّ ٱللَّهَ سَمِيعُۢ﴾و خداوند شنوا است و همۀ صداها را علیرغم اینکه به زبانهای مختلفی هستند، و هر یک نیاز مختلفی دارند، میشنود. ﴿بَصِيرٞ﴾بینا است و خیزش و حرکت مورچۀ سیاه را در زیر صخره سنگ و در شب تاریک میبینند. ﴿سَوَآءٞ مِّنكُم مَّنۡ أَسَرَّ ٱلۡقَوۡلَ وَمَن جَهَرَ بِهِۦ وَمَنۡ هُوَ مُسۡتَخۡفِۢ بِٱلَّيۡلِ وَسَارِبُۢ بِٱلنَّهَارِ١٠﴾[الرعد: ۱۰]. «(برای او) یکسان است کسی که پنهانی سخن بگوید و آن کس که آشکارا بگوید و آنکه خویشتن را در شب پنهان گرداند و در روز آشکارا حرکت نماید».
﴿ذَٰلِكَ بِأَنَّ ٱللَّهَ هُوَ ٱلۡحَقُّ﴾آن همه قدرت و حکم و احکامی که خداوند از آن برخوردار است بدان جهت است که خداوند از آن برخوردار است بدان جهت است که خداوند حق است. یعنی پایدار است و همواره بوده و هست. اول است و پیش از او هیچ چیزی نبوده است، و آخر است و بعد از او چیزی نیست. اسماء و صفاتش کامل است و وعدهاش حق و ملاقات و دیدارش حق، و دین او حق و عبادتش حقث، و دین او حق و هبادتش حق، و همیشه ماندگار است.
﴿وَأَنَّ مَا يَدۡعُونَ مِن دُونِهِۦ هُوَ ٱلۡبَٰطِلُ﴾و بتها و انبازان و حیوانات و جماداتی که به جز او به فریاد خوانده شده و پرستش میشوند، باطلاند، خودشان باطل و عبادتشان نیز باطل است، چون آنها به چیزی دست انداختهاند که نابود شدنی و از بین رفتنی است، در نتیجه عبادت و پرستش آن بیهوده و باطل است. عبادت و پرستش آن بیهوده و باطل است. ﴿وَأَنَّ ٱللَّهَ هُوَ ٱلۡعَلِيُّ ٱلۡكَبِيرُ﴾و همانا خداوند والا و بزرگوار است ﴿ٱلۡعَلِيُّ﴾یعنی هم در ذات والا است و بر بالای همۀ مخلوقات قرار دارد، و هم در منزلت و مقام، و دارای صفات کامل است. و هم در قدرت و تسلط، والاست و بر همۀ مخلوقات چیره و غالب است. ﴿ٱلۡكَبِيرُ﴾و نیز هم در ذات عظیم است و هم در اسما و صفاتش و از مظاهر عظمت و بزرگیاش این است که آسمانها و زمین در روز قیامت در قبصۀ اویند، و آسمانها را با دست راستش درهم میپیچید. کرسی و قلمرو فرمانرواییاش آسمان و زمین را در بر گرفته است، و همۀ بندگان در اختیار او هستند، پس جز با خواست و مشیت خداوند تصرف نمیکنند و کاری انجام نمیدهند، و جز با خواست و ارادۀ او حرکت نمیکنند و از حرکت باز نمیایستند. حقیقت کبریا و بزرگی خدا را جز او کسی نمیداند، و هیچ فرشتۀ مقرب و هیچ پیامبری آن را نمیداند، و هیچ فرشتۀ مقرب و هیچ پیامبری آن را نمیداند. از هر صفت کمال و کبریا و شکوهی برخوردار است، و او هر یک از این صفتها را به طور کامل داراست. از کبریایی او این است که اهل آسمانها و زمین هر عبادتی را برای او انجام میدهند و هدف از آن بزرگداشت و تعظیم خداوند است. به همین جهت «تکبیر» شعار و نشانۀ عبادتهای بزرگ مانند نماز و غیره است.
آیهی ۶۳-۶۴:
﴿أَلَمۡ تَرَ أَنَّ ٱللَّهَ أَنزَلَ مِنَ ٱلسَّمَآءِ مَآءٗ فَتُصۡبِحُ ٱلۡأَرۡضُ مُخۡضَرَّةًۚ إِنَّ ٱللَّهَ لَطِيفٌ خَبِيرٞ٦٣﴾[الحج: ۶۳]. «آیا ندیدهای که خداوند از آسمانها آب فرو فرستاده، آنگاه زمین سرسبز و خرم میگردد، بیگمان خداوند باریک بین و آگاه است».
﴿لَّهُۥ مَا فِي ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَمَا فِي ٱلۡأَرۡضِۚ وَإِنَّ ٱللَّهَ لَهُوَ ٱلۡغَنِيُّ ٱلۡحَمِيدُ٦٤﴾[الحج: ۶۴]. «آنچه در آسمانها و آنچه در زمین است از آن اوست، و خداوند بینیاز و ستوده است».
در اینجا خداوند آدمی را به نگریستن در آیاتی که بر یگانگی و کمال او دلالت مینماید تشویق میکند، پس فرمود: ﴿أَلَمۡ تَرَ﴾آیا با چشمان و بینش خود مشاهده نکردهای که ﴿أَنَّ ٱللَّهَ أَنزَلَ مِنَ ٱلسَّمَآءِ مَآءٗ﴾خداوند از آسمان آبی را فرو میفرستد، و بر زمین خشک که تمام درختان و گیاهانش خشک شدهاند میبارند ﴿فَتُصۡبِحُ ٱلۡأَرۡضُ مُخۡضَرَّةً﴾آنگاه زمین را بعد از خشکی و مرگش زنده مینماید، مردگان را نیز بعد از آنکه تبدیل به استخوانهایی پوسیده شدند زنده میگرداند. ﴿إِنَّ ٱللَّهَ لَطِيفٌ﴾بیگمان خداوند باریک بین است و درون اشیا و امور پوشیده و پنهان را میبیند، و با لطف است و خیر و خوبی را به بندگان میرساند، و شر و بدیرا از آنها دور مینماید، و همۀ اینها را طوری انجام میدهد که در بسیاری مواقع بر بندگانش پوشیده میماند و از لطف خداوند (نسبت به بندگان) این است که توانایی و کمال اقتدارش را در انتقام گرفتن، به بندهاش نشان میدهد، اما بعد از آنکه در آستانۀ نابودی قرار گرفت به داد او میرسد و لطفش را برای او آشکار میکند. و از لطف خداوند این است که محل فرود قطرات باران و جای رویش بذرهای زمین را میداند. پس آب را به محل همان بذر میبرد - بذری که خلائق و مردم پنهان است - سپس انواع گیاهان میرویند ﴿خَبِيرٞ﴾و به امور پنهان و پوشیده آگاه است.
﴿لَّهُۥ مَا فِي ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَمَا فِي ٱلۡأَرۡضِ﴾آنچه در آسمانها و آنچه در زمین است همه آفریده و بندگان اویند، و خداوند با فرمانروایی و حکمت و کمال اقتدار خود در آنها تصرف مینماید، و کسی دیگر در این میان اختیاری ندارد. ﴿وَإِنَّ ٱللَّهَ لَهُوَ ٱلۡغَنِيُّ﴾و او بینیاز است و دارای بینیازی مطلق میباشد و از هر جهت مستغنی میباشد. و از بینیازی او این است که به هیچ کدام از آفریدههایش نیاز ندارد، و از سر ناتوانی و خواری به آنها پناه نمیبرد، و کمبودی ندارد که آن را به وسیلۀ آنان جبران نماید. او نیازی ندارد که کسی را به همسری و فرزندی گیرد. و از بینیازیاش این است که نمیخورد و نمینوشد و به آنچه مردم بدان نیاز دارندبه هیچ وجهی نیاز ندارد. پس او دیگران را خوراک میدهد، ولی خوراک داده نمیشود. و از بینیازیاش این است که آفریدگان همه در آفرینش و زندگی دینی و دنیایی خود به او نیاز دارند. و یکی از مصادیق بینیازیاش این است که اگر همۀ موجودات آسمانها و زمین، آنهایی که زندهاند و آنهایی که مردهاند در یک میدان جمع شوند و هر یک از آنها تا آنجا که دلش بخواهد از خداوند طلب نماید، و خداوند به هر یک از آنها بیش از آنچه بخواهد، ببخشد، این کار از ملک و پادشاهی او چیزی نمیکاهد. و از بینیازیاش این است که دست سخاوت و خیر و برکتش را در شب و روز گشوده است، و چیزهایی را در بهشت قرار داده که هیچ چشمی مانند آنرا ندیده، و هیچ گوشی آن را نشنیده و به دل هیچ انسانی خطور نکرده است.
﴿ٱلۡحَمِيدُ﴾در ذات و در نامهایش پسندیده و ستوده است، چون همه صفتهای او صفات کمالاند. و در کارهایش پسندیده میباشد. چون کارهای او سرشار از عدل و احسان و رحمت و حکمت است. و نیز در شرع و قانون خویش ستوده است، چون جز به آنچه مصلحت است فرمان نمیدهد، و جز از آنچه که فساد محض است یا فسادش بیشتر است، نهی نمینماید. تنها خداوند شایستۀ ستایش است، ستایشی که آسمانها و زمین و آنچه میان آن دو است، و بندگانش توان ادای آن را ندارند، ستایشی که خود گویندۀ آن است، و برتر است از آنچه که نبدگان وی را ستایش میکنند. و او به خاطر توفیقاتی که به بندگان موفقش ارزانی میدارد، نیز به خاطر خوارکردن کسانی که خوارشان نموده است قابل ستایش است. و او در ستایش و حمد خویش بینیاز است، و در بینیازیاش ستوده و پسندیده میباشد.
آیهی ۶۵-۶۶:
﴿أَلَمۡ تَرَ أَنَّ ٱللَّهَ سَخَّرَ لَكُم مَّا فِي ٱلۡأَرۡضِ وَٱلۡفُلۡكَ تَجۡرِي فِي ٱلۡبَحۡرِ بِأَمۡرِهِۦ وَيُمۡسِكُ ٱلسَّمَآءَ أَن تَقَعَ عَلَى ٱلۡأَرۡضِ إِلَّا بِإِذۡنِهِۦٓۚ إِنَّ ٱللَّهَ بِٱلنَّاسِ لَرَءُوفٞ رَّحِيمٞ٦٥﴾[الحج: ۶۵]. «مگر نمیبینی که خداوند آنچه را در زمین است، و کشتیها را که به فرمان او رواناند برایتان مسخر گردانید، و (خداوند) نمیگذارد آسمان بر زمین فرو ریزد، مگر به اذن و خواست خودش؟! همانا خداوند نسبت به مردم بخشاینده و مهربان است».
﴿وَهُوَ ٱلَّذِيٓ أَحۡيَاكُمۡ ثُمَّ يُمِيتُكُمۡ ثُمَّ يُحۡيِيكُمۡۗ إِنَّ ٱلۡإِنسَٰنَ لَكَفُورٞ٦٦﴾[الحج: ۶۶]. «و او خداوندی است که شما را زندگی داد، آنگاه شما را میمیراند، سپس شما را زنده میکند. بیگمان انسان (بسیار) ناسپاس است».
آیا با چشم سر و دل نعمت فرایگر و فراوان پروردگارت را مشاهده نکردهای که ﴿أَلَمۡ تَرَ أَنَّ ٱللَّهَ سَخَّرَ لَكُم مَّا فِي ٱلۡأَرۡضِ﴾همانا خداوند حیوانات و گیاهان و جماداتی را که در زمین هستند فرمانبردارتان نموده است، پس همۀ آنچه در زمین است فرمانبردار انسان میباشد، حیوانات مسخر و مطیع انساناند، تا بر آنها سوار شوند و بارهایشان را بر آنها حمل نمایند، و کارهایشان را با کمک آنها انجام دهند، و از گوشت آنها بخورند و انواع استفادهها را از آنها ببرند. و درختان و میوههایش مسخر انساناند، از آن تغذیه مینمایند، و خداوند به انسان توانایی کاشتن و استفاده کردن از آن را داده است، و معدنهایی را مسخر انسان نموده تا آن را استخراج کند و از آن استفاده نماید.
﴿وَٱلۡفُلۡكَ﴾و کشتیها را برایتان رام و مسخر کرده است، ﴿تَجۡرِي فِي ٱلۡبَحۡرِ﴾به فرمان او در دریا شناورند، و کالاهای تجاری شما را حمل میکنند، و شما را از جایی به جایی دیگری میرسانند، و از دریا زیورآلاتی بیرون میآورید که میپوشید، ﴿وَ﴾و از جملۀ رحمت و مهربانیاش نسبت به شما انت است که او ﴿يُمۡسِكُ ٱلسَّمَآءَ أَن تَقَعَ عَلَى ٱلۡأَرۡضِ﴾آسمان را نگاه میدارد و نمیگذارد بر زمین فرو افتد، پس اگر رحمت و قدرت الهی نبود آسمان بر زمین میافتاد و همۀ آنچه را که بر روی زمین است هلاک و نابود میکرد. ﴿إِنَّ ٱللَّهَ يُمۡسِكُ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضَ أَن تَزُولَاۚ وَلَئِن زَالَتَآ إِنۡ أَمۡسَكَهُمَا مِنۡ أَحَدٖ مِّنۢ بَعۡدِهِۦٓۚ إِنَّهُۥ كَانَ حَلِيمًا غَفُورٗا٤١﴾[فاطر: ۴۱]. «همانا خداوند آسمانها و زمین ار نگاه میدارد تا از جای کنده نشوند. و چنانچه کنده شوند کسی جز او نمیتواند آنها را نگاه دارد. بیگمان او بردبار و آمرزنده است». ﴿إِنَّ ٱللَّهَ بِٱلنَّاسِ لَرَءُوفٞ رَّحِيمٞ﴾بدون شک خداوند نسبت به بندگان بخشایندۀ مهربان است، و از پدر و مادرشان و از خودشان نسبت به آنان مهربانتر است. بنابر این برای آنان خیر و خوبی را میخواهد، اما انسانها برای خودشان بدی و زیان را میطلبند. و از جملۀ رحمت الهی این است که همۀ این چیزها را برای آنان مسخر و فرمانبردار نموده است.
﴿وَهُوَ ٱلَّذِيٓ أَحۡيَاكُمۡ﴾و خداوند ذاتی است که شما را زندگی بخشیده و شما را از عدم و نیستی به وجود آورده است، ﴿ثُمَّ يُمِيتُكُمۡ﴾و بعد از آنکه شما را زنده گرداند (دوباره) شما را میمیراند، ﴿ثُمَّ يُحۡيِيكُمۡ﴾و پس از مردنتان شما را زنده مینماید، و نیکوکار را به نیکیاش پاداش میدهد و بدکار را به خاطر بدکاریاش سزا میدهد. ﴿إِنَّ ٱلۡإِنسَٰنَ لَكَفُورٞ﴾بیگمان انسان در برابر نعمتهای خدا ناسپاس است، و به احسان او اعتراف نمینماید، بلکه چه بسا به رستاخیز و قدرت و توانایی پروردگارش کفر میورزد.
آیهی ۶۷-۷۰:
﴿لِّكُلِّ أُمَّةٖ جَعَلۡنَا مَنسَكًا هُمۡ نَاسِكُوهُۖ فَلَا يُنَٰزِعُنَّكَ فِي ٱلۡأَمۡرِۚ وَٱدۡعُ إِلَىٰ رَبِّكَۖ إِنَّكَ لَعَلَىٰ هُدٗى مُّسۡتَقِيمٖ٦٧﴾[الحج: ۶۷]. «برای هر ملتی آیینی مقرر داشتهایم تا آنان بدان عمل کنند، پس باید دربارۀ این امر با تو ستیز نکنند. و بهسوی پروردگارت دعوت کن، بیگمان تو بر راه راست هستی».
﴿وَإِن جَٰدَلُوكَ فَقُلِ ٱللَّهُ أَعۡلَمُ بِمَا تَعۡمَلُونَ٦٨﴾[الحج: ۶۸]. «و اگر با تو مجادله کردند، بگو: خداوند به آنچه میکنید آگاهتر است».
﴿ٱللَّهُ يَحۡكُمُ بَيۡنَكُمۡ يَوۡمَ ٱلۡقِيَٰمَةِ فِيمَا كُنتُمۡ فِيهِ تَخۡتَلِفُونَ٦٩﴾[الحج: ۶۹]. «خداوند میان شما در روز قیامت دربارۀ آنچه اختلاف میورزیدید داوری میکند».
﴿أَلَمۡ تَعۡلَمۡ أَنَّ ٱللَّهَ يَعۡلَمُ مَا فِي ٱلسَّمَآءِ وَٱلۡأَرۡضِۚ إِنَّ ذَٰلِكَ فِي كِتَٰبٍۚ إِنَّ ذَٰلِكَ عَلَى ٱللَّهِ يَسِيرٞ٧٠﴾[الحج: ۷۰]. «آیا ندانستهای که خداوند (همه) آنچه را در زمین و آسمان است میداند، بدون شک تمام اینها در کتابی ثبت و ضبط است، و این کار برای خدا آسان است».
خداوند متعال خبر میدهد که او برای هر ملتی آیین و عبادتی را مقرر داشته است، ﴿مَنسَكًا﴾به گونهای که در برخی امور با یکدیگر فرق دارند، با اینکه همه از عدل و حکمت او برخوردارند. چنانکه خداوند متعال فرموده است: ﴿لِكُلّٖ جَعَلۡنَا مِنكُمۡ شِرۡعَةٗ وَمِنۡهَاجٗاۚ وَلَوۡ شَآءَ ٱللَّهُ لَجَعَلَكُمۡ أُمَّةٗ وَٰحِدَةٗ وَلَٰكِن لِّيَبۡلُوَكُمۡ فِي مَآ ءَاتَىٰكُمۡ﴾[المائدة: ۴۸]. «برای هر یک از شما آیین و برنامهای مقرر داشتهایم، و اگر خداوندی میخواست شما را ملت واحدی قرار میداد، اما تا شما را در آنچه به شما داده است بیازماید». ﴿هُمۡ نَاسِكُوهُ﴾که آنها برابر آن آیین عمل میکنند، پس نباید بیسوادان مشرک و جاهل آشکارا اعتراض کنند، زیرا وقتی رسالت پیامبر با دلایل متقن ثابت گردید همه باید آنچه را که آورده است بپذیرند و اتراض نکنند. بنابر این فرمود: ﴿فَلَا يُنَٰزِعُنَّكَ فِي ٱلۡأَمۡرِ﴾پس نباید دربارۀ این امور با تو ستیز کنند. یعنی تکذیب کنندگان نباید با تو به مجادله و ستیز بپردازند، و بر آنچه برایشان آوردهای به عقلهای فاسدشان استناد کرده و اعتراض نمایند. هم چنانکه در رابطه با حلال بودن حیوان مرداری که خود کشتهاید میخورید و آنچه را که خداوند کشته است نمیخورید؟! و مانند اینکه گفتند: ﴿إِنَّمَا ٱلۡبَيۡعُ مِثۡلُ ٱلرِّبَوٰاْ﴾[البقرة: ۲۷۵]. «خرید و فروش همانند رباست». و دیگر اعتراضاتی که لازم نیست برای همهی آنها جوابی آورده شود، در حالی که آنان اصل رسالت را نمیپذیرند در حالیکه جای هیچ مجادله و اعتراضی نیست، چرا که هر سخن جای دارد و هرنکته مقامی پس کسیکه اعتراض میکند و منکر رسالت پیامبر است، اگر میپندارد با مجادله راهیاب میگردد به او گفته میشود: ما با تو فقط در مورد اثبات رسالت و عدم آن سخن میگوییم، و گرنه، پافشاری بر نکتهای خاص در میان رسالت، بیانگر آن است که مقصد او سرسختی و لجاجت و ناتوان ساختن است. بنابر این خداوند پیامبرش را فرمان داد تا با حکمت و پند نیکو بهسوی پروردگارش دعوت دهد، و این راه را ادامه دهد، خواه کساین اعتراض کنند یا نه و خداوند به وی فرمود: شایسته است که هیچ چیزی تو را از دعوت دادن دور نکند، چون تو ﴿لَعَلَىٰ هُدٗى مُّسۡتَقِيمٖ﴾بر راه راست هستی، راهی که انسان را به هدف و مقصد میرساند، و این راه شناخت حق و عمل کردن به آن را دربر دارد، پس تو به کارت و به راه خویش اعتماد و یقینداری، و این اعتماد و یقین باعث صلابت تو در انجام فرمان پروردگارت میشود. و تو چیزی مشکوکی قرار نداری و یا سخن دروغی نیاوردهای تا همراه با مردم و در راستای تأمین خواستهها و نظرهایشان حرکت کنی و اعتراض آنها تو را باز ایستادند. خداوند متعال در فرمودهای دیگر نیز پیامبر را به همین امر سفارش میکنند: ﴿فَتَوَكَّلۡ عَلَى ٱللَّهِۖ إِنَّكَ عَلَى ٱلۡحَقِّ ٱلۡمُبِينِ٧٩﴾[النمل: ۷۹]. «پس بر خداوند توکل کن، بیگمان تو بر حق آشکار هستی». فرمودۀ الهی: ﴿إِنَّكَ لَعَلَىٰ هُدٗى مُّسۡتَقِيمٖ﴾پاسخی است به کسانی که به امور جزئی شریعت اعتراض مینمایند، زیرا همه آنچه پیامبر آورده است هدایت و رهنمون است. و هدایت بصیرتی است که آدمی به وسیلۀ آن در اصول و فروع راهیاب میشود، و آن مسائلی هستند که خوبی و عدل و حکمت آن باعقل و فطرت سالم شناخته میشود و این با اندیشیدن در جزء جزء آنچه بدان امر شده و یا از آن نهی بعمل آمده است شناخته میشود.
بنابر این خداوند او را دستور داد تا در این حالت از مجادله با آنها دوری نماید، پس فرمود:
﴿وَإِن جَٰدَلُوكَ فَقُلِ ٱللَّهُ أَعۡلَمُ بِمَا تَعۡمَلُونَ٦٨﴾و اگر با تو به مجادله پرداختند، بگو: خداوندا به آنچه میکنید آگاهتر است. یعنی اهداف و نیتهای شما را میداند، و شما را بر آن مجازات خواهد کرد، و او ﴿يَحۡكُمُ بَيۡنَكُمۡ يَوۡمَ ٱلۡقِيَٰمَةِ فِيمَا كُنتُمۡ فِيهِ تَخۡتَلِفُونَ﴾روز قیامت در میان شما دربارۀ آنچه اختلاف میروزید داوری میکند. پس هر کس بر راه راست باشد از اهل بهشت است، و هرکس از راه راست منحرف گردد اهل جهنم است. و آنچه که موجب کمال داوری خداوند میگردد این است که آگاهی و شناخت او بیکران است. بنابر این آگاهی بیحد و حصر و احاطۀ کتابش را بیان نمود و فرمود: ﴿أَلَمۡ تَعۡلَمۡ أَنَّ ٱللَّهَ يَعۡلَمُ مَا فِي ٱلسَّمَآءِ وَٱلۡأَرۡضِ﴾آیا ندانستهای که خداوند آنچه را در زمین و آسمان است میداند و هیچ چیزی از امور ظاهری و باطنی، کوچک و بزرگ، گذشته و آینده بر او پوشیده نیست؟! خداوند این علم و آگاهی را که همۀ آنچه را در آسمانها و زمین است احاطه نموده در لوح محفوظ ثبت و ضبط کرده است. وقتی خداوند قلم ر آفرید به او فرمود: بنویس گفت چه بنویسم؟ فرمود: همۀ آنچه را که تا روز قیامت انجام میشود، بنویس. ﴿إِنَّ ذَٰلِكَ عَلَى ٱللَّهِ يَسِيرٞ﴾بیگمان این کار برای خداوند آسان و ساده است، گرچه شما نمیتوانید آن را تصور نمایید، ولی برای خداوند آسان است که علم و دانش او همه چیز را فرا بگیرد، و آن را در کتابی مطابق با واقعیت بنویسد.
آیهی ۷۱-۷۲:
﴿وَيَعۡبُدُونَ مِن دُونِ ٱللَّهِ مَا لَمۡ يُنَزِّلۡ بِهِۦ سُلۡطَٰنٗا وَمَا لَيۡسَ لَهُم بِهِۦ عِلۡمٞۗ وَمَا لِلظَّٰلِمِينَ مِن نَّصِيرٖ٧١﴾[الحج: ۷۱]. «(و مشرکان) بجز خداوند چیزهایی را میپرستند که خداوند دلیلی بر (صحت) پرستش آنها بیان ننموده است، و چیزی را میپرستند که به آن علمی ندارند، و برای ستمکاران هیچ یاوری نیست».
﴿وَإِذَا تُتۡلَىٰ عَلَيۡهِمۡ ءَايَٰتُنَا بَيِّنَٰتٖ تَعۡرِفُ فِي وُجُوهِ ٱلَّذِينَ كَفَرُواْ ٱلۡمُنكَرَۖ يَكَادُونَ يَسۡطُونَ بِٱلَّذِينَ يَتۡلُونَ عَلَيۡهِمۡ ءَايَٰتِنَاۗ قُلۡ أَفَأُنَبِّئُكُم بِشَرّٖ مِّن ذَٰلِكُمُۚ ٱلنَّارُ وَعَدَهَا ٱللَّهُ ٱلَّذِينَ كَفَرُواْۖ وَبِئۡسَ ٱلۡمَصِيرُ٧٢﴾[الحج: ۷۲]. «و هنگامی که آیات روشن ما بر آنان خوانده میشود در چهرۀ کافران ناخوشی را میبینی، بلکه نزدیک است به کسانی حملهور شوند که آیات ما را بر آن میخوانند. بگو: آیا شما را به بدتر از این خبر دهم، به (آن) آتشی که خداوند آن را به کافران وعده دادهاست، و بد سرانجامی است».
خداوند حالات کسانی را که به او شرک میروزند و چیزهایی را با او برابر میدارند، بیان کرده و میفرماید: دارای زشتترین حالت میباشند و آنها دلیلی بر آنچه کردهاند ندارند، پس به کار خود آگاهی ندارند، بلکه از روی تقلید چنین میکنند، کارشان تقلید محض است و آنرا از پدران و نیاکان گمراهشان فرا گرفتهاند. گاهی انسان کاری را انجام میدهد اما نمیداند دلیلی بر صحت آن وجود دارد یا خیر، ولی در واقع بر صحت آن دلیل هست، اما او نسبت به آن بیخبر است و در اینجا خبر داد که خداوند در این مورد حجت و دلیلی نازل نفرموده است. یعنی حجتی که بر صحت پرستش غیر خدا دلالت نماید، و آن را جایز قرار دهد نازل نفرموده، بلکه دلایل و حجتهای قاطعی بر فاسد و باطل بودن آن نازل نموده است. سپس ستمکارانشان را که با حق مخالفت میورزند، تهدید نمود و فرمود: ﴿وَمَا لِلظَّٰلِمِينَ مِن نَّصِيرٖ﴾و ستمکاران هیچ یاوری ندارند که آنها را از عذاب خدا نجات دهد. پس آیا کسانی که نمیدانند چکار میکنند قصد پیروی از آیات و هدایت خدایی را دارند، آنگاه که به نزد آنها میآید، یا به باطلی که بر آن هستند راضی و خشنود میگردند؟!.
این مطالب را در فرمودۀ خویش بیان کرد و فرمود ﴿وَإِذَا تُتۡلَىٰ عَلَيۡهِمۡ ءَايَٰتُنَا بَيِّنَٰتٖ﴾و هنگامی که آیات روشن ما بر آنها خوانده شود که آیات بزرگ الهی در برگیرنده حق، و روشنگر حقیقت از باطل میباشند، به آن توجه نمیکنند، ﴿تَعۡرِفُ فِي وُجُوهِ ٱلَّذِينَ كَفَرُواْ ٱلۡمُنكَرَ﴾و ناخوشی را در چهره کافران میبینی، و چون از آن نفرت دارند اخم و تخم وآثار خشم و کینه در چهرههایشان هویدا است. ﴿يَكَادُونَ يَسۡطُونَ بِٱلَّذِينَ يَتۡلُونَ عَلَيۡهِمۡ ءَايَٰتِنَا﴾بلکه نزدیک است به کسانی حملهور شوند که آیات ما را بر آنان میخوانند. یعنی نزدیک است از شدت نفرت و دشمنی با حق، به کشتن و زدن آنها اقدام نمایند. پس این است حالت بد کافرارن، و شر آنان بسیار فراوان است، ولی شر بزرگتر حالت و شرانجام آنهاست که به آن دچار میشوند، بنابراین، فرمود: ﴿قُلۡ أَفَأُنَبِّئُكُم بِشَرّٖ مِّن ذَٰلِكُمُۚ ٱلنَّارُ وَعَدَهَا ٱللَّهُ ٱلَّذِينَ كَفَرُواْۖ وَبِئۡسَ ٱلۡمَصِيرُ﴾بگو: آیا شما را به بدتر از آن خبر دهم؟آن آتش دوزخ است که خداوند به کافران و عده دادهاست، و بد سرانجام یاست! و شر و بدی جهن پایانناپذیر است، و بر ناگواری و زشتی آن همواره اضافه میشود.
آیهی ۷۳-۷۴:
﴿يَٰٓأَيُّهَا ٱلنَّاسُ ضُرِبَ مَثَلٞ فَٱسۡتَمِعُواْ لَهُۥٓۚ إِنَّ ٱلَّذِينَ تَدۡعُونَ مِن دُونِ ٱللَّهِ لَن يَخۡلُقُواْ ذُبَابٗا وَلَوِ ٱجۡتَمَعُواْ لَهُۥۖ وَإِن يَسۡلُبۡهُمُ ٱلذُّبَابُ شَيۡٔٗا لَّا يَسۡتَنقِذُوهُ مِنۡهُۚ ضَعُفَ ٱلطَّالِبُ وَٱلۡمَطۡلُوبُ٧٣﴾[الحج: ۷۳]. «ای مردم! مثلی زده شده، پس به آن گوش فرا دهید، کسانی را که به غیر از خدا به کمک میخوانید (و پرستش مینمایید) هرگز نمیتوانند مگسی بیافرینند، هر چند که همگان (برای آفرینش آن) دست به دست یکدیگرند دهند، و اگر آن مگس چیزی را از آنان برباید نمیتوانند آنرا از او باز پس گیرند، (و برهانند،) هم طالب و هم مطلوب درمانده و ناتواناند».
﴿مَا قَدَرُواْ ٱللَّهَ حَقَّ قَدۡرِهِۦٓۚ إِنَّ ٱللَّهَ لَقَوِيٌّ عَزِيزٌ٧٤﴾[الحج: ۷۴]. «آنان خداوند را آنگونه که باید بشناسند نشناختهاند، بیگمان خداوند توانای پیروزمند است».
این مثالی است که خداوند برای زشتی پرستش بتها و بیان نقصها عقلهای عبادت کنندگان و ناتوان همگان زده است، پس فرمود: ﴿يَٰٓأَيُّهَا ٱلنَّاسُ﴾خطاب به مؤمنان و کافران است، و در این رهگذر به علم و بینش مؤمنان افزوده میگردد و بر کافران حجت ا قامه میشود. ﴿ضُرِبَ مَثَلٞ فَٱسۡتَمِعُواْ لَهُ﴾مثلی زده شده است، به آن گوش فرا دهید، و آنچه را در بر دارد بفهمید، و نباید با دلهای غافل و گوشهای رویگردان با آن روبرو شوید، بلکه با جان و دل به آن گوش بسپارید، ﴿إِنَّ ٱلَّذِينَ تَدۡعُونَ مِن دُونِ ٱللَّهِ﴾همانا کسانی را که شما به جز خدا به کمک میخوانید و پرستش میکنید، ﴿لَن يَخۡلُقُواْ ذُبَابٗا﴾هرگز نمیتوانند مگسی بیافرینند، مگسی که یکی از حقیرترین و پستترین مخلوقات است، پس آنها توانایی آفریدن این مخلوق ضعیف را ندارند، و به طریق اولی توان آفرینش بالاتر از آن را ندارند. ﴿وَلَوِ ٱجۡتَمَعُواْ لَهُۥۖ وَإِن يَسۡلُبۡهُمُ ٱلذُّبَابُ شَيۡٔٗا لَّا يَسۡتَنقِذُوهُ مِنۡهُ﴾و اگر همگان برای آفرینش آن دست به دست یکدیگر بدهند نخواهند توانست چنین کاری را بکنند، و اگر مگس چیزی را از آنها بستاند، نمیتوانند آن را از او باز پس بگیرند و برهانند، و این نهایت ناتوانی و ضعف است. ﴿ضَعُفَ ٱلطَّالِبُ﴾هم طالب - که عبارت است از آنچه به غیر از خدا پرستش میشود - ناتوان است، ﴿وَٱلۡمَطۡلُوبُ﴾و هم مطلوب که مگس است. پس هردو ضعیفاند، و ضعیفتر از هر دو کسانی هستند که بهسوی این ناتوانان دست کمک دراز نمایند و آنان را به جای پروردگار جهانیان قرار دهند.
پس ایشان ﴿مَا قَدَرُواْ ٱللَّهَ حَقَّ قَدۡرِهِ﴾خدا را آنگونه که باید بشناسند، نشناختهاند، زیرا فقیری را که از هر جهت تواناست برابر دانستهاند. کسی را که اختیاری ندارد و نمیتواند مرگ و زندگی و رستاخیز بیاورد. با کسی که فایده دهنده و زیان رساننده، بخشنده و محروم کننده و مالک و پادشاه و صاحب هر نوع تصرف است برابر قرار دادهاند.
﴿إِنَّ ٱللَّهَ لَقَوِيٌّ عَزِيزٌ﴾بیگمان خداوند توانای پیروزمند است. یعنی قدرت و تواناییاش کامل است، و از کمال قدرت و قوت او این است که بندگان در اختیار او هستند، و هیچ حرکت و سکونی جز با خواست و ارادۀ او صورت نمیپذیرد، پس هرچه خدا بخواهد میشود و هر چه نخواهد نمیشود. و از کمال قدرتش این است که آسمانها و زمین را ثابت نگاه داشته، و همۀ آفریدگان را با یک فریاد بر میانگیزد. و از کمال قدرتش این است که ستمگران و ملتهای سرکش را به چیزی ساده و اندکی از عذابش هلاک و نابود میکند.
آیهی ۷۵-۷۶:
﴿ٱللَّهُ يَصۡطَفِي مِنَ ٱلۡمَلَٰٓئِكَةِ رُسُلٗا وَمِنَ ٱلنَّاسِۚ إِنَّ ٱللَّهَ سَمِيعُۢ بَصِيرٞ٧٥﴾[الحج: ۷۵]. «خداوند از میان فرشتگان رسولانی را انتخاب میکند، و از میان مردم نیز، بیگمان خداوند شنوای بیناست».
﴿يَعۡلَمُ مَا بَيۡنَ أَيۡدِيهِمۡ وَمَا خَلۡفَهُمۡۚ وَإِلَى ٱللَّهِ تُرۡجَعُ ٱلۡأُمُورُ٧٦﴾[الحج: ۷۶]. «آینده و گذشتۀ آنان را میداند، و همۀ کارها بهسوی خدا بازگردانده میشود».
وقتی خداوند کمال قدرت خویش، و ضعف و ناتوانی بتها را بیان نمود و فرمود او معبود راستین است، فضل و امتیاز پیامبران را نیز بیان نمود و فرمود: ﴿ٱللَّهُ يَصۡطَفِي مِنَ ٱلۡمَلَٰٓئِكَةِ رُسُلٗا وَمِنَ ٱلنَّاسِ﴾خداوند از میان فرشتگان و از میان مردم رسولانی را بر میگزیند. یعنی از میان فرشتگان پیامآوران و رسولانی را بر میگزیند، نیز از میان مردم رسولانی ر انتخاب میکند که بهترین آن نوع هستند، و بیش از همه دارای صفات والا، و بیش از دیگران سزاوار گزینش و انتخاب میباشند، پس پیامبران به طور مطلق برگزیدهترین بندگاناند، و خداوند که آنها را برگزیده و انتخاب کرده است از حقیقت اشیاءآگاه است، و اینطور نیست که چیزی را بداند و چیزی را نداند. و کسی که آنها را برگزیده است شنوای بینا است، و او ذاتی است که علم و شنوایی و بیناییاش همه چیز را احاطه کرده است، پس انتخاب او از روی علم و آگاهی صورت گرفته است و آنها شایستگی رسیدن به این مقام را دارند، و صلاحیت آن را دارند که به آنان وحی شود. چنان که خداوند متعال فرموده است: ﴿ٱللَّهُ أَعۡلَمُ حَيۡثُ يَجۡعَلُ رِسَالَتَهُ﴾[الأنعام: ۱۲۴]. «خداوند بهتر میداند که رسالت خویش را کجا قرار دهد».
﴿وَإِلَى ٱللَّهِ تُرۡجَعُ ٱلۡأُمُورُ﴾و کارها بهسوی خدا بازگردانده میشود. یعنی او پیامبران را میفرستد تا مردم را بهسوی خدا دعوت کنند، پس برخی از مردم اجابت مینماید و برخی دعوت پیامبران را نمیپذیرند. برخی عمل مینمایند و برخی سر باز میزنند. پس وظیفۀ پیامبران همین است، اما سزا و جزا دادن بر این عملها در دست خداست و هیچ فضل و عدلی از جانب او از بین نمیرود.
آیهی: ۷۷-۷۸:
﴿يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ ٱرۡكَعُواْ وَٱسۡجُدُواْۤ وَٱعۡبُدُواْ رَبَّكُمۡ وَٱفۡعَلُواْ ٱلۡخَيۡرَ لَعَلَّكُمۡ تُفۡلِحُونَ۩٧٧﴾[الحج: ۷۷]. «ای مؤمنان! رکوع کنید، و سجده برید و پروردگارتان را عبادت کنید، و کار نیک انجام دهید تا رستگار شوید».
﴿وَجَٰهِدُواْ فِي ٱللَّهِ حَقَّ جِهَادِهِۦۚ هُوَ ٱجۡتَبَىٰكُمۡ وَمَا جَعَلَ عَلَيۡكُمۡ فِي ٱلدِّينِ مِنۡ حَرَجٖۚ مِّلَّةَ أَبِيكُمۡ إِبۡرَٰهِيمَۚ هُوَ سَمَّىٰكُمُ ٱلۡمُسۡلِمِينَ مِن قَبۡلُ وَفِي هَٰذَا لِيَكُونَ ٱلرَّسُولُ شَهِيدًا عَلَيۡكُمۡ وَتَكُونُواْ شُهَدَآءَ عَلَى ٱلنَّاسِۚ فَأَقِيمُواْ ٱلصَّلَوٰةَ وَءَاتُواْ ٱلزَّكَوٰةَ وَٱعۡتَصِمُواْ بِٱللَّهِ هُوَ مَوۡلَىٰكُمۡۖ فَنِعۡمَ ٱلۡمَوۡلَىٰ وَنِعۡمَ ٱلنَّصِيرُ٧٨﴾[الحج: ۷۸]. «و در راه خدا جها کنید، آنگونه که شایستۀ جهاد در راه اوست. او شما را برگزیده، و در دین کارهای دشوار و سنگین را بر دوش شما نگذاشته است. آیین پدرتان ابراهیم را (برای شما تشریع کرده است)، او شما را پیش از این مسلمان نام نهاده است، تا پیامبر بر شما گواه باشد و (شما نیز) بر مردم گواه باشید، پس نماز را بر پای دارید و زکات مال را پرداخت کنید، و به خدا تمسک نمایید که او یار و سرپرست شما است. چه سرور و یاور نیک، و چه مددکار و کمک کنندۀ خوبی است!».
خداوند بندگان مومن خویش را به برپاداشتن نماز فرا میخواند، و رکوع و سجده را به طور ویژه بیان کرد، چرا که دارای فضیلت، و رکن نماز میباشند. و بندگانش را به پرستش خویش دستور داد که پرستش او روشنی بخش چشمان و تسلی دهندۀ دلهای غمگین است، و میفرماید: او پروردگار بندگان است، و بر آنها احسان مینماید، و این اقتضا میکند که عبادترا خالصانه برای او انجام دهند، و آنها را به طور عموم به کار خوب و نیک فرمان داد. و خداوند رستگاری را به انجام این کارها منوط کرد و فرمود: ﴿لَعَلَّكُمۡ تُفۡلِحُونَ﴾تا رستگار شوید. یعنی تا به امر مطلوب و مورد علاقه دست یازید، و از امر ناگوار و ترسناک نجات یابید. پس به جز اخلاص در پرستش آفریننده و تلاش در رساندن قایده به بندگان راهی برای رستگاری وجود ندارد، و هر کس به این فهم توفیق یابد او به اوج سعادت و رستگاری و موفقیت دست یافته است.
﴿وَجَٰهِدُواْ فِي ٱللَّهِ حَقَّ جِهَادِهِ﴾و در راه خدا جهاد کنید آنگونه که شایستۀ جهاد در راه اوست. و جهاد به معنی بذل نهایت توانایی و تلاش برای رسیدن به هدف است. پس جهاد در راه خدا آنگونه که شایسته جهاد در راه اوست یعنی انجام دادن کامل دستور خدا و دعوت نمودن مردم به راه او به هر وسیلهای که انسان را به خدا میرساند، از قبیل اندرز گفتن، تعلیم، جنگ، گفتگو، توسل به زور، وعظ و غیره ﴿هُوَ ٱجۡتَبَىٰكُمۡ﴾او شما را - ای گروه مسلمانان - از میان مردم برگزیده و دین را برای شما انتخاب نموده، و آن را برایتان پسندیده، و بهترین کتابها و بهترین پیامبران را برایتان انتخاب نموده است. پس در مقابل این عطیه و بخشش، آنگونه که شایسته است در راه خدا جهاد کنید. و از آنجا که شاید کسی گمان ببرد فرمودۀ الهی: ﴿وَجَٰهِدُواْ فِي ٱللَّهِ حَقَّ جِهَادِهِ﴾از باب مکلف کردن انسان به چیزی است که طاقت آن را ندارد، یا از باب مکلف کردن انسان به چیزی است که انجام آن بر او دشوار و سنگین میباشد، برای اینکه چنین توهم و گمانی پیش نیاید، فرمود: ﴿وَمَا جَعَلَ عَلَيۡكُمۡ فِي ٱلدِّينِ مِنۡ حَرَجٖ﴾و در دین هیچکار دشوار و سنگینی و دشواری نمیکند دستور نداده است. و هر گاه اسبابی پیش بیاید که ایجاب کند امورات دین تخفیف یابد و آسانتر شود، یا آن را کاملاً ساقط نموده، و یا آن را سبکتر کرده است. و از این است که مشقفت، آسانی را میطلبد، و به هنگام ضرورت انجام امور ممنوع جایز خواهد بود. پس بسیاری از احکام فرعی که در کتابهای احکام معروفاند در این قاعده داخل میباشند. ﴿مِّلَّةَ أَبِيكُمۡ إِبۡرَٰهِيمَ﴾آیین و اوامری که ذکر شد، آیین پدرتان ابراهیم است که همواره بر آن چنگ بزنید ﴿هُوَ سَمَّىٰكُمُ ٱلۡمُسۡلِمِينَ مِن قَبۡلُ﴾او قبلاً شما را مسلمان نامید است. یعنی پیش از این و در کتابهای گذشته معروف و مشهور است که ابراهیم شما را مسلمان نامیده است ﴿وَفِي هَٰذَا﴾و در این کتاب و در این شریعت نیز مسلمان نامیده شدهاید. یعنی در گذشته و حال همواره نامتان همین بوده است. ﴿لِيَكُونَ ٱلرَّسُولُ شَهِيدًا عَلَيۡكُمۡ﴾تا این پیامبر بر اعمال خوب و بدتان بر شما گواه باشید ﴿وَتَكُونُواْ شُهَدَآءَ عَلَى ٱلنَّاسِ﴾و شما هم گواهان بر مردم باشید، چون شما بهترین امت هستید و برای پیامبران گواهی میدهید که آنها پیام الهی را به ملتهای خود رساندهاند، و بر ملتها گواهی میدهید که پیامبرانشان پیام خدا را به آنها رساندهاند، و براساس آنچه که خداوند در کتابش شما را ازآن آگاه کرده است این گواهی را میدهید. ﴿فَأَقِيمُواْ ٱلصَّلَوٰةَ﴾پس نماز را با همۀ ارکان وشرایط و حدود و لوازماتش بر پا دارید. ﴿وَءَاتُواْ ٱلزَّكَوٰةَ﴾و زکات اموالتان را که بر شما فرض است به مستحقان بپردازید، تا با این کار سپاس خداوند را به خاطر نعمتهایی که به شما داده است به جای آورید ﴿وَٱعۡتَصِمُواْ بِٱللَّهِ﴾و به خدا چنگ زنید. یعنی به او پناه ببرید، و در این راه بر او توکل کنید، و هرگز بر قدرت و حرکت خود تکیه ننماید. ﴿هُوَ مَوۡلَىٰكُمۡ﴾او یاور و سرپرست شما و امورات شماست. پس به تدبیر شئون شما میپردازد، و به بهترین وجه امورات شما را میگرداند.
﴿فَنِعۡمَ ٱلۡمَوۡلَىٰ﴾چه یاور و سرور نیک، و چه مددکار و کمک کنندۀ خوبی است! یعنی خداوند بهترین یاور است برای کسی که او را یاری کند و چنین کسی حتماً به هدفش میرسد. ﴿وَنِعۡمَ ٱلنَّصِيرُ﴾و خدا را هر کس را یاری کند، او بهترین یاری کننده و مددکار است و هر امر ناگواری را از او دور مینماید.
پایان تفسیر سورهی حج
[۱] مؤلف کتاب «نصب الـمجانیق لنسف قصه الغرانیق» به طور مفصل و علمی در این کتاب به این حدیث میپردازند و ثابت میکند که این حدیث، حدیثی موضوع است. و از این مطلب نیز سخن به میان میآورد که معنای صحیح آیهی: +وَمَآ أَرۡسَلۡنَا مِن قَبۡلِكَ مِن رَّسُولٖ وَلَا نَبِيٍّ إِلَّآ إِذَا تَمَنَّىٰٓ أَلۡقَى ٱلشَّيۡطَٰنُ فِيٓ أُمۡنِيَّتِهِ_چنین است: «و هیچ پیامبری را پیش از تو نفرستادهایم مگر اینکه هنگامیکه چیزی را تلاوت میکرد شیطان وسوسههای و شبهاتی را در دل کافران میانداخت. «و».