۴- مصلحت حکومت در سه چیز است:
و قسمتی از سخنرانی او در جابیه:
«إلا وإني ما وجدت صلاح ما ولّاني الله إلّا بثلاث: أداء الأمانة، والأخذ بالقوة، والحکم بما أنزل الله».
«من صلاح و خیر ولی الامر شدن بر شمارا جز به سه چیز نیافتم: ادا کردن امانت، باقوت و قاطعیت عمل کردن و حکومت کردن به آنچه که پروردگار فرستاده...».
ما داریم به حرم مقدس فلسفه و فکر عمر سوارد میشویم... تا او خلاصهای از تجربه خود را در زمان زمامداری برای ما بیان دارد...
و موقعی که او از تجربه خود سخن میگوید، ما را به سختترین و خطرناکترین سخن سیاسی که تا به حال گفته شده راهنمایی میکند. به غیر از سخنان پیامبران کسی سخنش به پایه سخنان او نرسیده، چرا نه؟!! و حال آنکه او بزرگترین و قویترین شخصیت سیاسی دنیا بود. او رئیس پر افتخارترین و قویترین کشور جهانی بود. و در همان حال او افضلترین مرد در مملکت شمرده میشد.
او در یک آن دارای عظمت انسانی و شکوه سیاسی بود. پس این بزرگ مرد در مورد تجربه خود در حکومت چه فرمود؟ فرمود: «أداء الأمانة»: ادای امانت... اولین پایه از پایههای حکومت، با صلاحیت پرداختن امانت است.
حکومت امانت بزرگی است که واجب است حاکم آن را به صاحبانش بپردازد.
ملت امانت خداوندی است که به عهدهی حاکم گذاشته شده، پس واجب است که در پرداختن آن تجاوز نکند. اما پایه دوم از پایههای حکومت عدل اسلامی: با قوت و قاطعیت عمل کردن است. اگر پایه اول اداء امانت و پرداختن حقوق به اهلش باشد، پس نگهداری از حق، نیازمند قدرت است.
باید حاکم جدی باشد و هر گاه ضرورت ایجاد کرد برای گرفتن و نگهداری حق و یا برای راست کردن و سر راه آوردن منحرفین باید قدرت به کار ببرد.
پس پایه سوم از پایههای حکومت صالح چیست؟
«الحکم بما أنزل الله»فیصله کردن به آنچه خداوند فرو فرستاده است.
یعنی سیاست دولت بر پایه دستوراتی باشد که خداوند فرو فرستاده باشد، چون آفریننده مردم بهتر به آنها و صلاحیتشان و چیزی که عدالت را پایداری میکند آگاه است. دیدی؟!! اینها پایههای حکومت شایسته است. خلاصهی تجربهی سیاسی امیرالمؤمنین حضرت عمر س(أداء الامانة، والأخذ بالقوة والحکم بما أنزل الله)«دادن امانت، قدرتمند بودن و حکم کردن به دستورات الهی» چه تجربهی نیکویی... تجربه این است... حقیقت این است که باید هر سیاستمدار عربی و غیر عربی آن را گرفته و به آن عمل کند... تا ما بتوانیم دولت بزرگ خودمان را به حالت اول در آورده و افتخار بزرگانم خود را برگردانیم. این کلمات خلاصه تجربههای سیاسی عمر است که با سادگی و آسانی و وضاحت و روشنی در برابر ما قرار داده، در حالی که مانند ستارههای درخشان در شبهای صاف درخشیده و روشنی میدهد.
چرا خودمان را برای نظاره و لذت بردن از آن آماده نمیکنیم؟ چرا نه، و این خلاصهای از تجربههای بزرگ مرد دولت ما، دولت اسلام است.
این گفتارها شعارهایی است که زاییده یک تجربه دراز مدت است. تجربه طولانی به مدت ده سال در سختترین شرایط زمانی است.
چرا آن را جلو خود نگذاریم، و از آن پیروی ننماییم؟ شایسته است که آن را مقتدای خود قرار دهیم نه اینکه آن را پشت سر گذاشته بدست فراموشی بسپاریم.
ادای امانت... حق گویی...
گرفتن حق با قوت... قدرتمندی...
عمل به آنچه خداوند فرو فرستاده... شریعت خداوند.
آیا دنیا سیاستمداری همچون عمر «به غیر از پیامبران» به خود دیده است؟.
خداوندا! خیر....